eitaa logo
قران پویان
492 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
758 ویدیو
768 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن ارتباط با ادمین @farpuy
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 درباره : 🛑قسمت سی ودوم: ⭕ پاسخ به ايرادات قانون ارث در اسلام: زن، مهر و نفقه نگيرد اما سهم يكسان با مرد داشته باشد. 👈برخی از وقتی كه در این مسأله داد سخن می دهند و نقص زن را یك وسیله ی تبلیغ و هیاهو علیه اسلام قرار می دهند، موضوع مهر و نفقه را پیش می كشند. می گویند چه لزومی دارد كه ما سهم زن را در ارث از سهم مرد كمتر قرار دهیم و آنگاه این كمبود را به وسیله ی مهر و نفقه جبران كنیم❓؟ چرا چپ اندرقیچی كار كنیم و لقمه را از پشت گردن به دهان ببریم؟ از اول سهم الارث زن را معادل سهم الارث مرد قرار می دهیم تا مجبور نشویم با مهر و نفقه آن را جبران كنیم. ⏪اولاً این دایگان مهربانتر از مادر، علت را به جای معلول و معلول را به جای علت گرفته اند. اینها خیال كرده اند مهر و نفقه معلول وضع خاص ارثی زن است، غافل از اینكه وضع خاص ارثی زن معلول مهر و نفقه است. ⏪ثانیاً گمان كرده اند آنچه در اینجا وجود دارد صرفاً جنبه ی مالی و اقتصادی است. بدیهی است اگر تنها جنبه ی مالی و اقتصادی مطرح بود دلیلی نداشت كه مهر و نفقه ای در كار باشد و یا سهم الارث زن و مرد تفاوت داشته باشد. روانشناسی زن و مرد و اینكه مرد همواره باید به صورت خرج كننده برای زن باشد و بالأخره ملاحظات دقیق روانی و اجتماعی كه سبب استحكام علقه ی خانوادگی می شود، اسلام همه ی اینها را در نظر گرفته و مهر و نفقه را از این جهات لازم دانسته است. این امور ضروری و لازم به طور غیرمستقیم سبب شده كه بر بودجه ی مرد تحمیل وارد شود. از این رو اسلام دستور داده كه به خاطر جبران تحمیلی كه بر مرد شده است، مرد دو برابر زن سهم الارث ببرد. پس تنها جنبه ی مالی و اقتصادی در میان نیست كه گفته شود چه لزومی دارد در یك جا سهم زن كسر شود و در جای دیگر جبران گردد. ⭕ایراد ی صدر اسلام بر مسأله ی ارث. گفتیم از نظر اسلام مهر و نفقه علت است و وضع ارثی زن معلول. این مطلبی نیست كه تازه ابراز شده باشد، از صدر اسلام مطرح بوده است. ابن ابی العوجاء مردی است كه در قرن دوم می زیسته و به خدا و مذهب اعتقاد نداشته است. این مرد از آزادی آن عصر استفاده می كرد و عقاید الحادی خود را همه جا ابراز می داشت. حتی گاهی در مسجدالحرام یا مسجدالنبی می آمد و با علمای عصر راجع به توحید و معاد و اصول اسلام به بحث می پرداخت. یكی از اعتراضات او به اسلام همین بود، می گفت: «ما بالُ الْمَرْأةِ الْمِسْكینَةِ الضَّعیفَةِ تَأْخُذُ سَهْماً وَ یَأْخُذُ الرَّجُلُ سَهْمَیْنِ❓؟ » یعنی چرا زن بیچاره كه از مرد ناتوانتر است باید یك سهم ببرد و مرد كه تواناتر است دو سهم ببرد؟ این خلاف عدالت و انصاف است 👈 امام صادق فرمود: این برای این است كه اسلام را از عهده ی زن برداشته و بعلاوه مهر و نفقه را به نفع او بر مرد لازم شمرده است و در بعضی جنایات اشتباهی كه خویشاوندان جانی باید بپردازند، زن از پرداخت دیه و شركت با دیگران معاف است. از این رو سهم زن در ارث از مرد كمتر شده است. امام صادق صریحاً وضع خاص ارثی زن را معلول مهر و نفقه و معافیت از سربازی و دیه شمرد. نظیر این پرسشها از سایر ائمه ی دین شده است و همه ی آنها به همین نحو پاسخ گفته اند. کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
به نام خدا 💢 و هایی از هر جزء قرآن کریم ✅ روز چهارم رمضان: جزء (قسمت سوم ) ✅ سوره نساء از سوره های مدنی است و شامل احکام خانوادگی و اجتماعی و بیان روابط مسلمانان با کفار، اهل کتاب و منافقین و نيز رابطه فرد مسلمان با خدا و رسول میباشد. 🔷 تاکید زیاد بر رعایت حقوق مالی و سخن گفتن نیکو با آنها و اموال يتيمان را به آنان بازدهيد و مال پاك و مرغوب آنان را با مال ناپاك خود عوض نكنيد و اموال آنان را همراه با اموال خود مخوريد كه اين گناهى بزرگ است {2} همانا کسانی که اموال یتیمان را به ستم می خورند (حقوق انها و توصیه های آيات قبل را رعایت نکنند) در واقع اتش را به شکم های خود وارد میکنند و در اتشی شعله ور وارد خواهند شد.(10-نساء) محور اصلی فراز اول سوره يعني آیات 1-10، توصیه به حفظ حقوق یتیمان است. کلمه یتامی ،14بار در قران بکار رفته که 8 بار ان در سوره نسا و از این میان،4بار در ایات 1-10 بکار رفته که نشان دهنده محوری بودن این موضوع در این سوره بویژه در فراز نخست سوره میباشد. هم چنين از ایه 5 تا ایه 9، سه بار راجع به تاکید شده است. که این امر، اهمیت زیاد نحوه سخن گفتن و نرنجاندن یتیمان و سایرین را در قران می رساند. ✅ بیان شرایط : توبه نزد خداوند تنها براى كسانى(پذیرفته) است كه از روى نادانى مرتكب گناه مى‏شوند سپس به زودى توبه مى‏كنند اينانند كه خدا توبه‏شان را مى ‏پذيرد و خداوند داناى حكيم است آیه 17 و توبه كسانى كه گناه مى‏ كنند تا وقتى كه مرگ شان فرا برسد و مى‏ گويد اكنون توبه كردم پذيرفته نيست و [نيز توبه] كسانى كه در حال كفر مى‏ ميرند پذيرفته نخواهد بود آنانند كه برايشان عذابى دردناك آماده كرده ‏ايم .آیه 18 -از شرایط توبه، جهالت یا غفلت و پشیمانی به موقع است.همان طور که خداوند توبه این افراد را میپذیرد، مومنان نیز باید این چنین باشند. ✳ احکام ، حدود الهی است. فراز دوم سوره نساء، آیات 11-14 به بیان احکام ارث و سهم‌الارث همسر، فرزندان، والدین و خواهران و برداران فرد متوفی اختصاص دارد. در این آیات عنوان‌شده احکام تقسیم ارث با اولویت اولواالارحام و نزدیکان خانواده، به‌عنوان حدود الهی باید مراعات شود. نکته قابل‌توجه آنکه تقسیم ارث و محاسبه ماترک متوفی در همه حالات، پس از کسر میزان دیون و قرض‌های او و نیز ملاحظه وصایای او (حداکثر در یک‌سوم مال) است. مِن بَعْدِ وَصِیةٍ یوصَی بِهَآ أَوْ دَینٍ غَیرَ مُضَآرٍّ (نساء/12) ✒ سیدکاظم فرهنگ جهت مطالعه سایر نکات جزء چهارم به سایت قران پویان مراجعه نمایید http://www.quranpuyan.com/yaf_postst214_nkht-khlydy-z-jz-chhrm-qrn-khrym.aspx کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
و از 📎 ✅ سوره نساء از سوره های مدنی است و شامل احکام خانوادگی و اجتماعی و بیان روابط مسلمانان با کفار، اهل کتاب و منافقین و نيز رابطه فرد مسلمان با خدا و رسول میباشد. 🔷 تاکید زیاد بر رعایت حقوق مالی و سخن گفتن نیکو با آنها و اموال يتيمان را به آنان بازدهيد و مال پاك و مرغوب آنان را با مال ناپاك خود عوض نكنيد و اموال آنان را همراه با اموال خود مخوريد كه اين گناهى بزرگ است {2} همانا کسانی که اموال یتیمان را به ستم می خورند (حقوق انها و توصیه های آيات قبل را رعایت نکنند) در واقع اتش را به شکم های خود وارد میکنند و در اتشی شعله ور وارد خواهند شد.(10-نساء) محور اصلی فراز اول سوره يعني آیات 1-10، توصیه به حفظ حقوق یتیمان است. کلمه یتامی ،14بار در قران بکار رفته که 8 بار ان در سوره نسا و از این میان،4بار در ایات 1-10 بکار رفته که نشان دهنده محوری بودن این موضوع در این سوره بویژه در فراز نخست سوره میباشد. هم چنين از ایه 5 تا ایه 9، سه بار راجع به تاکید شده است. که این امر، اهمیت زیاد نحوه سخن گفتن و نرنجاندن یتیمان و سایرین را در قران می رساند. ✅ بیان شرایط : توبه نزد خداوند تنها براى كسانى(پذیرفته) است كه از روى نادانى مرتكب گناه مى‏شوند سپس به زودى توبه مى‏كنند اينانند كه خدا توبه‏شان را مى ‏پذيرد و خداوند داناى حكيم است آیه 17 و توبه كسانى كه گناه مى‏ كنند تا وقتى كه مرگ شان فرا برسد و مى‏ گويد اكنون توبه كردم پذيرفته نيست و [نيز توبه] كسانى كه در حال كفر مى‏ ميرند پذيرفته نخواهد بود آنانند كه برايشان عذابى دردناك آماده كرده ‏ايم .آیه 18 -از شرایط توبه، جهالت یا غفلت و پشیمانی به موقع است.همان طور که خداوند توبه این افراد را میپذیرد، مومنان نیز باید این چنین باشند. ✳ احکام ، حدود الهی است. فراز دوم سوره نساء، آیات 11-14 به بیان احکام ارث و سهم‌الارث همسر، فرزندان، والدین و خواهران و برداران فرد متوفی اختصاص دارد. در این آیات عنوان‌شده احکام تقسیم ارث با اولویت اولواالارحام و نزدیکان خانواده، به‌عنوان حدود الهی باید مراعات شود. نکته قابل‌توجه آنکه تقسیم ارث و محاسبه ماترک متوفی در همه حالات، پس از کسر میزان دیون و قرض‌های او و نیز ملاحظه وصایای او (حداکثر در یک‌سوم مال) است. مِن بَعْدِ وَصِیةٍ یوصَی بِهَآ أَوْ دَینٍ غَیرَ مُضَآرٍّ (نساء/12) ✒ سیدکاظم فرهنگ جهت مطالعه سایر نکات جزء چهارم به سایت قران پویان مراجعه نمایید http://www.quranpuyan.com/yaf_postst214_nkht-khlydy-z-jz-chhrm-qrn-khrym.aspx ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️توجه به در تقسيم 💠وَإِذَا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُولُو الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينُ فَارْزُقُوهُم مِّنْهُ وَقُولُوا لَهُمْ قَـوْلًا مَّعْرُوفًا (نساء:8) 🌱و هرگاه هنگام تقسيم [ارثيه] خويشاوندان [تنگدستي كه سهمي نمي‌برند] و يتيمان و بينوايان حاضر شدند، از آن بهره‌مندشان كنيد و به گفتاري پسنديده با آنان سخن گوييد. 🔹یک حکم اخلاقى این آیه مى فرماید:  هر گاه در مجلس تقسیم ارث، خویشاوندان، یتیمان و مستمندان حاضر شدند، چیزى از آن به آنها بدهید بنابراین، محتواى آیه یک حکم اخلاقى و استحبابى درباره طبقاتى است که با وجود طبقات نزدیک تر، از ارث بردن محرومند. 🔹آیه مى گوید: اگر در مجلس تقسیم ، جمعى از خویشاوندان درجه دو یا سه و همچنین بعضى از یتیمان و مستمندان حضور داشته باشند، چیزى از مال به آنها بدهید، و به این ترتیب جلو تحریک حس حسادت و کینه توزى آنها را ـ که ممکن است بر اثر محروم بودن از ارث، شعله ور گردد ـ بگیرید و پیوند خویشاوندى انسانى خود را به این وسیله محکم کنید. 🔹به نگاه‌ها، حضورها وتوقّعات طبيعى محرومان توجّه كنيد. 🔹در تقسيم ارث، علاوه بر افرادى كه سهم مشخّص دارند، به فكر فقرا و محرومان و يتيمان نيز باشيد. نَصِيباً مَفْرُوضاً ... فَارْزُقُوهُمْ مِنْهُ‌ 🔹با هداياى مالى و زبان شيرين، از كينه‌ها و حسادت‌ها، پيشگيرى و را مستحكم‌تر كنيد. «فَارْزُقُوهُمْ ... قُولُوا» 🔹هداياى مادّى، همراه با محبّت و عواطف معنوى باشد. «قُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَعْرُوفاً» 📚تفسير نور و نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ خواهر و بردار 💠وَإِن كَانَ رَجُلٌ يُورَثُ كَلَالَةً أَوِ امْرَأَةٌ وَلَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِكُلِّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا السُّدُسُ فَإِن كَانُوا أَكْثَرَ مِن ذَلِكَ فَهُمْ شُرَكَاءُ فِي الثُّلُثِ «نساء12» 🌱و اگر مردي وارث كلاله‌اي  [=خواهران و برادراني بدون پدر و مادر و فرزند] باشد، يا زني كه برادري يا خواهري داشته باشد [و وارث آنان گردد]، سهم هر يك از آنها [=مرد و زن ارث برنده] يك ششم است.  پس اگر [ارث بران] بيش از آن باشند، همگي در يك سوم شريك هستند، 🔹پدر و مادر و اولاد از نظر ارث، تنه اصلي شجرة خانواده‌اند و خواهر و برادر شاخة فرعي آن. «كَلاَلَهً»، وارثان پيراموني طبقة اصلي هستند كه علاوه بر برادران و خواهران، در سلسله مراتب بعدي شامل عمو، عمه، دايي و خاله و سپس فرزندان آنان مي‌شود. كلاله در اصل به معناي احاطه است و همچون نسبت شاخه به تنه، دلالت بر حاشيه و پيرامون بودن مي‌كند. 👈نكتة مهم در اين بخش از آيه، مرد و زن از برادر يا خواهر متوفي خود است. اين نكته نشان مي‌دهد اگر در مواردي سهم مرد دو برابر تعيين شده، به دليل نقشي است كه در تنة اصلي شجره خانواده (نسبت به والدين يا فرزندان خود) دارد، اما حقوق شاخه‌هاي فرعي بر يكديگر مساوي است. 🔹در اين بخش حکم‌ ارث‌ خواهران‌ و برادران‌ ‌را‌ بیان‌ می‌کند و می‌گوید: «‌اگر‌ مردی‌ ‌از‌ دنیا برود و برادران‌ و خواهران‌ ‌از‌ ‌او‌ ارث‌ ببرند، ‌ یا ‌ زنی‌ ‌از‌ دنیا برود و برادر و ‌ یا ‌ خواهری‌ داشته‌ ‌باشد‌ ‌هر‌ یک ‌از‌ ‌آنها‌ یک ششم‌ مال‌ ‌را‌ ‌به‌ ارث‌ می‌برند». ‌این‌ ‌در‌ صورتی‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌از‌ شخص‌ متوفی‌ یک برادر و یک خواهر (مادری‌) باقی‌ بماند «اما ‌اگر‌ بیش‌ ‌از‌ یکی‌ باشند مجموعا یک سوم‌ می‌برند» ‌یعنی‌ باید ثلث‌ مال‌ ‌را‌ ‌در‌ میان‌ خودشان‌ تقسیم‌ کنند. 📚تفاسير  نمونه و بازرگان 🔹لفظ «كَلالَةً» دوبار در قرآن آمده است؛ يكى در اين آيه و ديگرى در آخرين آيه‌ى همين سوره.در ایه 176 سهم بیشتری برای خواهر و برادر قایل شده است. 🔹برخی مفسران،ایه اخر را که سهم بیشتری معین کرده، مخصوص برادران و خواهران والدینی (دارای پدر ومادر مشترک) و برادر وخواهر پدری دانسته اند و ایه 12 را مخصوص خواهر و برادر مادری.البته مرحوم ایت الله صادقي تهرانی ،خواهر و برادر پدری را مانند خواهر و برادر مادری میداند و مصداق ایه 12و مصداق ایه 176 را تنها خواهر و برادر والدینی میداند. 🔹البته از ظاهر ایه ،این تفکیک ها قابل استنباط نیست.تنها تفاوت ظاهری آیه 176 تاکید بر فرزند نداشتن متوفی است (لَيْسَ لَهُ وَلَدٌ) که در ایه 12 این تاکید وجود ندارد. با توجه به بیان تعاریف متفاوت از کلاله ،به نظر میرسد آیه 12 شرایط رسیدن به خواهر و برادر در صورت وجود فرزندان متوفی و فقدان والدینش را بیان میکند که همان سهم یک سوم والدین به خواهران و برداران میرسد.اما در آیه آخر میزان ارث را در شرایط عدم وجود فرزند و والدین متوفی بیان می کند که در این صورت بیشتری (ودر صورت عدم وجود همسر،همه ماترک)به خواهر و برادر می رسد. 📚سيدكاظم فرهنگ ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ در مورد 💠يَسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِي الْكَلالَةِ إِنِ امْرُؤٌ هَلَكَ لَيْسَ لَهُ وَلَدٌ وَ لَهُ أُخْتٌ فَلَها نِصْفُ ما تَرَكَ وَ هُوَ يَرِثُها إِنْ لَمْ يَكُنْ لَها وَلَدٌ فَإِنْ كانَتَا اثْنَتَيْنِ فَلَهُمَا الثُّلُثانِ مِمَّا تَرَكَ وَ إِنْ كانُوا إِخْوَةً رِجالًا وَ نِساءً فَلِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ أَنْ تَضِلُّوا وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عَلِيمٌ «176 نساء» 🌱(اى پيامبر!) از تو فتوا مى‌خواهند، بگو: خداوند درباره‌ى (ارث) كلاله (/ برادر و خواهر ) به شما چنين فتوا مى‌دهد كه: اگر مردى بميرد و فرزندى نداشته باشد ولى خواهرى داشته باشد، نصف آنچه به جا گذاشته از آنِ خواهر است و او نيز از خواهرش اگر فرزندى نداشته باشد همه‌اموال را ارث مى‌برد و اگر دو خواهر باشند، دو سوّم دارايى به جامانده را ارث مى‌برند (/ هر كدام يك سوّم) و اگر چند برادر و خواهر باشند مرد برابر سهم دو زن ارث مى‌برد. خداوند احكام را براى شما بيان مى‌كند تا گمراه نشويد و خداوند به هر چيز دانا است. 👈سوره‌ى با مسائل خانواده آغاز شد و با مسائل خانواده به پايان رسيد. 🔹در آية 127 اين سوره (4:127) نيز به طلبيدن مسلمانان از پيامبر اشاره كرده است؛ آنجا دربارة زنان و اينجا دربارة كلاله. در هر دو پاسخ اين است كه بگو: «خدا فتوا مي‌دهد» (قُلِ اللهُ يُفْتِيكُمْ). مردم از شخصيت‌هاي بزرگ ديني فتوا مي‌خواهند، ولي پيامبر مأمور است به مردم ابلاغ كند: خدا فتوا مي‌دهد! 🔹كلمه : (فتيا) به ضم (فاء) و نيز كلمه ( ) به فتح اول به معناى به حكمى است كه تشخيص دليل آن براى ديگران مشكل باشد و چون گفته مى شود: من از فلانى استفتاء كردم و او به من چنين افتاء كرد معنايش اين است كه من از او حكم شرع را پرسيدم و او حكم را برايم بيان كرد. و آنچه از موارد استعمال اين ماده لغوى فهميده مى شود اين است كه معناى اين كلمه جواب دادن به امور مشكل است ، البته نه هر جوابى بلكه جوابى كه از خود انسان باشد و انسان آن جواب را با اعمال نظر و فكر بدست آورده باشد (و به همين جهت است كه مساله گو را صاحب فتوا نمى خوانيم ) 🔹رعايت اولويّت‌ها در تقسيم ، بيانگر اولويّت‌ها در رسيدگى به اعضاى فاميل است. پدر ومادر و فرزندان در يك رديف‌اند، امّا خواهران و برادران در مرحله‌ى بعدى. «لَيْسَ لَهُ وَلَدٌ وَ لَهُ أُخْتٌ» 🔹دو برابر بودن سهم ارث مرد نسبت به زن، بر پايه علم الهى است، نه شرايط خاص اجتماعىِ زمان پيامبر كه زنان ضعيف شمرده مى‌شدند. «وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عَلِيمٌ» 🔹در پایان آیه می فرماید: «خداوند این را برای شما بیان می کند تا و راه سعادت را بیابید (و حتما راهی را که خدا نشان می دهد راه صحیح و واقعی است) زیرا به هر چیزی دانا است. 📚تفاسير نور، الميزان و بازرگان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
⭕️مروري بر كتاب معروف به مناسبت سالگرد صدور فرمان 🛑قسمت هفتم ؛ مطالعه بخشهايي از متن روان نویسی شده کتاب "تنبیه الأمة و تنزیه الملة" 💢عوامل 4⃣. مردم عاملی که استبداد را بر پا می دارد و اصل و روح دیگر عوامل است، جهالت و عدم آگاهی ملت از خود و وظایف حاکمیت است. بدیهی است که علم و آگاهی سرچشمه همه سعادتها و پیروزیهاست و متقابلا جهل و نادانی منشآ و منبع همه شرور است که فرد و جامعه را به بدترین انحطاطها می کشاند. نادانی است که باعث می شود انسانهای بیچاره آزادی خدادادی و برابری شان را در همه امور و حقوق اجتماعی با حاکمان غاصب آزادی و حقوق ملی فراموش کنند و با دست خود طوق بندگی را به گردن خویش اندازند و بدتر این که این حق آزادی و برابری را که بزرگترین نعمت الهی به انسان و مهمترین هدف پیامبران و اولیای الهی بوده است، موهوم شمارند. نادانی و جهالت است که انسان را چون حیوان و دیو سیرت کرده و به جای آن که با برادران دینی و وطنی اش برای رهایی و نجات از این اسارت و بردگی و حفظ آیین و وطنش همدرد و همدست شود، اقدام به ریختن خون آنان و غارت اموال و ریختن آبرویشان می کند و چنین بی دینی و بی ناموسی و ظالم پرستی و بدترین نوع راهزنی را شجاعت و شهامت و بلکه خدمت به وطن و دولت و موجب سربلندی و شرافت می پندارد و مانند اراذل و اوباش شام به کشتار و و سادات و خوبان و آزادگان و بردن آبرویشان و غارت اموالشان می پردازد ! بی دانشی و کودنی است که آدمی را از حیوانات گمراه تر می کند و به جای جانفشانی در حفظ دین و نگهبانی از وطن اسلامی با که جز هدم دین و دولت و مستأصل کردن ملت و هیچ هدف دیگری ندارند، همدست می کند و به اسم دینداری و دولت خواهی چنین اعمال پستی را انجام می دهند. ⭕این که فراعنه و طاغوتها مورد سجده قرار می گیرند، گاوها در هندوستان پرستیده می شوند، حاکمان اموی و عباسی و دیگر حاکمان پس از آنان مالک الرقاب مردم می گردند، ایرانیان و بلکه عموم مسلمانان به دنبال هر صدایی می روند، پاپها در فرنگ به گناه بخشی می پردازند، و یهودیان به انتظار پیامبر موعود می نشینند، ازلیان و بهاییان مخلوق را به جای خالق می نشانند، مسلمین از ظالم پرستان و خوارج نهروان زمانه، اطاعت می کنند، و دیگر امور شنیعی از این دست، همگی از این مادر همه شرور و امراض یعنی جهل و نادانی ناشی می شود. از ابتدا تا انقراض عالم این جهل و نادانی است که انواع بلاها را بر سر مردم آورده و می آورد. 5⃣-. نیروی ديگري که استبداد بعد از جهل و ناآگاهی مردم از آن استفاده می کند، است که به واسطه رسوخ آن در دلها علاجش از دیگر عوامل دشوارتر و در حد امتناع است. {دین هم می تواند در خدمت یک مستبد غیر روحانی قرار بگیرد و هم فردی روحانی خود داعیه دار ریاستی استبدادی باشد} 👈پیشتر در مقدمه کتاب گفتیم که بی چون و چرا از دینی و روحانی ـ چه در مقام فتوا دادن و یا ریاست کردن ـ بر خلاف دستورات الهی و از مراتب به ذات احدیت محسوب می شود. آیه ۳۱ سوره توبه و روایات وارد در تفسیر آن، این موضوع را تشریح کرده است. {به مقدمه مراجعه شود} 🔹ریشه استبداد دینی در اسلام به حکومت معاویه بر می گردد که برای مقابله با سرور اوصیاء امیر مؤمنان ـ درود خداوند بر او باد ـ عده ای از دنیا پرستان را مانند عمرو عاص و محمد بن مسلمه و مسلمة بن مخلد و مغیرة بن شعبه که در انظار عوام امت در زمره صحابه محسوب می شدند و در مغلطه کاری به اسم دین و دینداری نفوذ داشتند، برای ایجاد اختلاف در امت و دشمنی با امام علی ع همدست خود نمود، 📌و نیز از دسته ای دیگر مانند ابوموسی اشعری که از همراهی آنها با خود مأیوس بود، به کناره گیری شان از سیاست و ترک یاری امام ع رضایت داد، و رفته رفته اساس استبداد و استعباد و حکمرانی خودسرانه را به نام استحکام بخشید و تا آنجا پیش رفت که دشنام دادن به امیر مؤمنان را بر سر منبرها رواج داد و همه مردم شنیدند و به خاطر حفظ موقعیت خود و منافع زودگذر، بر این کفر آشکار کمک و یا سکوت کردند. فرعونها و طاغوتهای امت اعم از اموی و عباسی و دیگر حاکمان غاصب پس از آنان برای تحکیم قدرت خود و محو احکام شریعت هم به مساعدت و یاری امثال عمروعاص نیاز داشتند و هم به سکوت امثال ابوموسی اشعری تا این که در گذر زمان، کار به اینجا رسیده است که پیوند استبداد دینی به ارث رسیده از عمروعاص و ابوموسی با استبداد سیاسی به رسیده از ، بنیاد را آن چنان محکم کرده است که می بینیم. 💫ادامه دارد کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
🚩ماجراي و مويد اين امر است كه در شيعه، زن هم مانند مرد مسئوليت اجتماعي دارد. 🔻نگاهی که ما به حضرت (س) داریم به خصوص بعد از ایام شهادت رسول‌الله(ص) جهات مختلفی دارد؛ از جمله این جهات آن است که توجه کنیم آن حضرت به عنوان یک در اجتماع آن روز و آن شرایط و در بین عرف و فرهنگ حاکم مردم عرب قیام کرده و اینقدر تاثیرگذار بوده است؛ قضایایی اتفاق افتاده و یک زن مخالف است و این حرکت کرده و در مسجد پیامبر(ص) و در حضور مهاجر و انصار وقت را به می‌کشد؛ این مسئله در عرف حاکم آن روز معمول نبوده است و مهمتر اینکه در آن زمان هیچ نهیی‌ از سوی امیرمؤمنان(ع) در برابر ایشان وجود ندارد و ایشان نهی و اعتراضی به این رفتار فاطمه زهرا(س) نداشتند. 💢 این مسئله نشان می‌دهد که یک زن هم مانند مرد آن هم در این سطح بالا دارد یعنی این یک شان برای زن است؛ 👈 این فرهنگ، است نه سقیفه و این فرهنگ تشیع امتداد پیدا کرد و بعدا حضرت (س) تربیت‌شده همین دامان پاک است حرک بزرگی را در کربلا ایجاد کردند 💫آیت‌الله العظمی خویی در کتاب معجم رجالشان در وصف حضرت زینب(س) دارند؛ شریکه الحسین فی کربلا؛ کبری را شریک امام حسین(ع) در قیام کربلا می‌دانند و چنین شخصیتی دست‌پرورده حضرت زهرا(س) و فرهنگ تشیع است. ❣ 👈👈در فرهنگ شیعه، همان مسئولیت اجتماعی را دارد که یک مرد دارد؛ 💔 مردم وقتی جمع شدند در کوفه تا حرکت اسرا را در کوچه و بازار ببینند یا به کاروان اسراء که تصور می‌کردند خروج‌کرده علیه حکومت هستند اهانت کنند زینب کبری(س) آن‌طور بلند سخنرانی می‌کند به گونه‌ای که مقاتل نوشته‌اند حتی کسانی که طبل هم می‌زدند تحت تاثیر قرار گرفته و سکوت کردند. اینجا هم یک مورد نداریم که آقا امام سجاد(ع) نهی فرموده باشند که عمه جان شما صحبت نکنید؛ امام سجاد(ع)، خودشان یکی از مخاطبین هستند. یا نقش زینب کبری را در کاخ یزید می‌بینیم و این نقشی است که باید در تفکر شیعه از زن تصویر و معرفی کنیم. 🥀ويژگيهايي از ؛ ✨خطبه‌ای که به نام فدکیه معروف است خصوصیاتی دارد و کتاب بلاغات النساء آن را ذکر کرده است؛ بلاذری که سنی است و کاری به تفکر شیعه هم ندارد این خطبه را به عنوان یکی از نقل کرده است؛ او در این کتاب خطبه‌های زنان را نوشته. فدک هم مصداقی از این است؛ یعنی شما حق ندارید مالی را که از یک شخص است از او بگیرید؛ 🔻🔻تفکر دشمنان علی(ع) این بود که اگر فدک در دست فاطمه(س) باشد دست علی(ع) پر خواهد بود و دیگر نیست و آنان می‌خواستند امام علی(ع) محتاج حکومت باشد. لذا را غصب کردند و در توجیه آن هم گفتند: نحن معاشر الانبیاء لا نورث؛ این را فقط خلیفه اول از پیامبر(ص) نقل کرده و هیچ فرد دیگری هم آن را نقل نکرده است. 🔻 نقض آن را هم داریم یعنی زمان ، عایشه به نشانه اعتراض به عثمان گفت اگر حق و حقوق مرا نمی‌دهید لااقل من از پیامبر را بدهید. این روایت را خود اهل تسنن نقل کرده‌اند و عثمان به او گفت مگر پيامبر نگفت: نحن معاشر الانبیاء لا نورث؛ به منبر برو و این جمله را تکذیب کن و بیا ارثت را بگیر و اگر این کار را نکنی میراثی نزد ما نداری. 🔻در شهادت امام مجتبی(ع) هم طبق نقل اهل سنت، او از تدفین امام مجتبی(ع) در خانه پیامبر(ص) خودداری کرد. عایشه با این توجیه که این خانه ارث من از پیامبر(ص) است جلوی این کار را گرفت. 🔻حضرت زهرا(س) در اين خطبه بیش از ۵۱ مورد دارد که از شاهکارهای ادبیات عرب است که یک بانوی ۱۸ ساله بدون اینکه از روی نوشته بخواند در مقابل انصار و مهاجر این خطبه را انشاء کرده است فلذا اینکه دیگران آمده‌اند و مبارزه خانم فاطمه زهرا(س) را فقط به فدک منحصر می‌کنند اشتباه است و فدک چیزی است که آن حضرت دست روی آن گذاشته است. در همان خطبه تعبیراتی که (س) دارند و در خطبه‌شان با نساء مدینه دارند واقعیات را بیان می‌فرمایند که متاسفانه برخی خودی‌ها هم منکر آن شده‌اند. 🎙از مصاحبه ايت الله علوي بروجردي با ايكنا کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
💠 استناد و احتجاج حضرت زهرا در خطبه فدکیه به ایات قران، نشان میدهد فهم قران میسور همگان است و منحصر در معصومین نیست. 💢 در حدّ تفسیر (و نه تأویل) و فهم ظواهر الفاظ آن است و نه تنها معصومین آن را به خود منحصر نساختند، بلکه را به آن و ترغیب کردند... . 🔹 امامان معصوم (علیهم السلام) شاگردان و مخاطبان خود را در زمینه های گوناگون به قرآن کریم ارجاع می دادند؛ مانند:... . ــ الف: عقاید و معارف ــ ب: مسایل حقوقی؛ مانند استشهاد حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) به آیات فراوانی از کریم، در خطابه ای که در استرداد ایراد فرمودند. آن حضرت پس از حمد و شکر و ثنای ذات اقدس خداوند و شهادت بر توحید حق و تبیین بسیاری از معارف دین می فرماید: 👈 در میان شماست؛ امور آن ظاهر، احکامش درخشان، نشانه هایش نورانی و هویدا، نواهیش آشکار و اوامرش گویاست، لیکن شما آن را به پشت سر افکندید. آیا از کتاب خدا روی برتافته، از آن اعراض می کنید؟ آیا داوری جز قرآن می گیرید و به غیر آن حکم می کنید؟ ستمکاران بد جایگزینی برای قرآن برگزیدند و هر کس آیینی جز اسلام برگزیند از او پذیرفته نخواهد شد و در آخرت در زمره زیانکاران است. ▫️ آنگاه درباره فرمودند: و شما گمان می برید که ارثی برای ما نیست؟ آیا حکم جاهلی می جویند؟ و برای مردم صاحب یقین چه حکمی از حکم خدا بهتر است؟ آیا آگاه نیستید؟ چرا، آگاهید و همچون آفتاب درخشان برایتان روشن است که من دختر اویم... ای پسر ابی قحافه! آیا در کتاب خدا آمده که تو از پدرت ببری و من وارث پدر خود نباشم؟ چه سخن ناروایی! آیا از سر کتاب خدا را ترک گفته به پشت سر افکنده اید، آن جا که می گوید: از پدرش داود برد...؟ آیا خداوند آیه ای در خصوص شما فرو فرستاده که پدرم را از آن خارج کرده یا بر این باورید که اهل دو آیین از یکدیگر ارث نمی برند؟ آیا من و پدرم بر یک آیین نیستیم؟ یا این که مدعی هستید که شما از پدرم و پسر عمویم به قرآن و خاص و عام آن آشناترید:؟! ◀️ ... أفخصّکم الله بآیة أخرج منها أبى (صلی الله علیه و آله و سلم) أم هل تقولون أهلُ ملتین لا یتوارثان أو لست أنا وأبى من أهل ملة واحدة؟ أم أنتم أعلم بخصوص القرآن وعمومه من أبى وابن عمّى...». 💢💢 این گونه استدلال به قرآن کریم نشانه آن است که هرگز در صدر اسلام به مسلمانان القا نشده بود که آنان از قرآن کریم تنها بهره دارند و آن در معصومین (علیهم السلام) است؛ زیرا استنباط معصوم و افتا بر اساس آنچه استظهار کرده، غیر از احتجاج است. در مقام احتجاج باید طرفین مخاصمه بتوانند از قوت سَنَد احتجاج برخوردار باشند. 👈👈پس افراد و غیرمعصوم که طرف احتجاج بوده اند، ظاهر قرآن را می فهمیدند و نیز بود. آیت الله جوادی آملی، تفسیر تسنیم، جلد 1 ، ص 90 https://eitaa.com/tadabbor_quranpuyan
. شماره 308 سوره 🔴قسمت سوم: ♦️مقدار اگر فرزندان متوفي فقط باشند 🔸يُوصِيكُمُ اللَّهُ فِي أَوْلَادِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنثَيَيْنِ فَإِن كُنَّ نِسَاءً فَوْقَ اثْنَتَيْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَكَ وَإِن كَانَتْ وَاحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ نسا11 خداوند شما را دربارة [ضوابط ارث] فرزندانتان سفارش مي‌كند؛ براي پسر [سهمي] مانند سهم دو دختر است. پس اگر [همة ورثه] زناني [باشند؛ دو تن يا] بيش از دو تن، براي آنها دو سوم ميراث است، و اگر [وارث] تنها يك دختر باشد، براي او نصف ميراث 👈 اگر فرزندان میت، منحصراً دو دختر یا بیشتر باشند، دو ثلث مال از آن آنهاست (فَإِنْ کُنَّ نِساءً فَوْقَ اثْنَتَیْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثا ما تَرَکَ). ولى اگر تنها یک دختر بوده باشد، نصف مجموع مال از آن اوست (وَ إِنْ کانَتْ واحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ). ❓❓در اینجا سؤالى پیش مى آید که قرآن در این آیه مى گوید: فَوْقَ اثْنَتَیْنَ یعنى اگر دختران بیش از دو نفر باشند دو سوم مال متعلق به آنهاست، بنابراین، آیه از حکم دو دختر ساکت است، بلکه تنها حکم یک دختر و چند دختر را گفته است. ⭕️پاسخ این است:👇 ♦️با توجه به جمله اول آیه، جواب این سؤال روشن مى شود، و آن این است که: از جمله لِلْذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الأُنْثَیَیْنِ: پسر دو برابر سهم دختر دارد اجمالاً معلوم مى گردد; زیرا اگر بازماندگان شخص مرده فقط یک پسر و یک دختر باشند سهم دختر یک سوم و سهم پسر دو سوم مى گردد. بنابراین سهم دو دختر طبق این جمله دو سوم خواهد بود، و شاید به خاطر همین بوده که در جمله بعد، از سهم دو دختر خوددارى شده و تنها اشاره به سهم چند دختر گردیده، که آن هم از دو سوم تجاوز نمى کند (دقت کنید). 👈از مراجعه به آخرین آیه سوره نساء نیز این مسأله روشن تر مى شود; زیرا در آن آیه، سهم یک خواهر نصف قرار داده شده (همانند سهم یک دختر) آن گاه مى افزاید: اگر دو خواهر بوده باشند دو سوم مال را مى برند از این حکم مى فهمیم که در مورد دو دختر نیز دو سوم مال در نظر گرفته شده است. 👌به علاوه، این تعبیر در ادبیات عرب دیده مى شود که گاهى مى گویند: فَوْقَ اثْنَتَیْنِ و منظور اثْنَتانِ وَ ما فَوْقَ است، یعنى دو و بیشتر. 👈از همه اینها گذشته، حکم مزبور از نظر فقه اسلامى و منابع حدیث مسلّم است، و اگر فرضاً ابهامى در جمله بالا باشد، با توجه به سنت (منابع حدیث) برطرف مى گردد. 📚تفسير نمونه. کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
. شماره 311 سوره 🔴قسمت پنجم: 💢❓تقسيم پس از اداي ، حد وصيت در چيست؟ 🔸مِن بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِي بِهَا أَوْ دَيْنٍ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ لَا تَدْرُونَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعًا فَرِيضَةً مِّنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا.(نساء 11) . اين تقسيمات] پس از انجام وصيتي است كه [متوفي] بدان سفارش كرده 26 يا [تسویه] بدهي [كه داشته]. شما نمي‌دانيد كه پدرانتان و فرزندانتان كدام يك در سود [و مصلحت] به شما نزديكترند، 27 [اين احكام] فريضه‌اي است الهي، بي‌گمان تنها خداست كه بس داناي حكيم است. 👈در ادامه بيان ، اضافه مى کند: این تقسیم نیز بعد از انجام وصیت او و دیونى است که باید پرداخت گردد (مِنْ بَعْدِ وَصِیَّة یُوصى بِها أَوْ دَیْن). هنگامى مى توانند مال را در میان خود تقسیم کنند که شخص میت وصیتى نکرده باشد، و یا بدهى بر عهده او نباشد، بنابراین، اگر کرده یا دارد باید نخست به آنها عمل کرد، مى فرماید: همه اینها بعد از انجام وصیتى است که کرده و بعد از اداء دین او است (مِنْ بَعْدِ وَصِیَّة یُوصی بِها أَوْ دَیْن). 🔻با این هشتدار که وصیت و همچنین دین، جنبه زیان رسانیدن به ورثه نداشته باشد (غَیْرَ مُضَارّ). 💢به این معنى که بیش از ثلث، وصیت نکند; زیرا طبق روایاتى که از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) و ائمه اهل بیت(علیهم السلام) وارد شده، وصیت بیش از اضرار به ورثه است، و نفوذ آن مشروط به رضایت آنها مى باشد. 👈و یا این که: براى محروم ساختن ورثه و زیان رسانیدن به آنها اعتراف به دیون و بدهى هائى کند، در حالى که بدهکار نباشد. 📚تفسير نمونه کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
. شماره 313 سوره 🔴قسمت هفتم: خواهر و بردار. 🔸وَإِن كَانَ رَجُلٌ يُورَثُ كَلَالَةً أَوِ امْرَأَةٌ وَلَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِكُلِّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا السُّدُسُ فَإِن كَانُوا أَكْثَرَ مِن ذَلِكَ فَهُمْ شُرَكَاءُ فِي الثُّلُثِ «نساء12» و اگر مردي وارث كلاله‌اي [=خواهران و برادراني بدون پدر و مادر و فرزند] باشد، يا زني كه برادري يا خواهري داشته باشد [و وارث آنان گردد]، سهم هر يك از آنها [=مرد و زن ارث برنده] يك ششم است. پس اگر [ارث بران] بيش از آن باشند، همگي در يك سوم شريك هستند، __ 💢- و از نظر ارث، تنه اصلي شجرة خانواده‌اند و خواهر و برادر شاخة فرعي آن. «كَلاَلَهً»، وارثان پيراموني طبقة اصلي هستند كه علاوه بر برادران و خواهران، در سلسله مراتب بعدي شامل عمو، عمه، دايي و خاله و سپس فرزندان آنان مي‌شود. كلاله در اصل به معناي احاطه است و همچون نسبت شاخه به تنه، دلالت بر حاشيه و پيرامون بودن مي‌كند. 🔻♦️- نكتة مهم در اين بخش از آيه، مرد و زن از برادر يا خواهر متوفي خود است. اين نكته نشان مي‌دهد اگر در مواردي سهم مرد دو برابر تعيين شده، به دليل نقشي است كه در تنة اصلي شجره خانواده (نسبت به والدين يا فرزندان خود) دارد، اما حقوق شاخه‌هاي فرعي بر يكديگر مساوي است. 👈-در اين بخش حکم‌ ارث‌ خواهران‌ و برادران‌ ‌را‌ بیان‌ می‌کند و می‌گوید: «‌اگر‌ مردی‌ ‌از‌ دنیا برود و برادران‌ و خواهران‌ ‌از‌ ‌او‌ ارث‌ ببرند، ‌ یا ‌ زنی‌ ‌از‌ دنیا برود و برادر و ‌ یا ‌ خواهری‌ داشته‌ ‌باشد‌ ‌هر‌ یک ‌از‌ ‌آنها‌ یک ششم‌ مال‌ ‌را‌ ‌به‌ ارث‌ می‌برند». ‌این‌ ‌در‌ صورتی‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌از‌ شخص‌ یک برادر و یک خواهر (مادری‌) باقی‌ بماند «اما ‌اگر‌ بیش‌ ‌از‌ یکی‌ باشند مجموعا یک سوم‌ می‌برند» ‌یعنی‌ باید ثلث‌ مال‌ ‌را‌ ‌در‌ میان‌ خودشان‌ تقسیم‌ کنند 💫 تفسير نمونه و بازرگان ✅ لفظ «كَلالَةً» دوبار در قرآن آمده است؛ يكى در اين آيه و ديگرى در آخرين آيه‌ى همين سوره.در ایه 176 سهم بیشتری برای خواهر و برادر قایل شده است. 🖋برخی مفسران،ایه اخر را که سهم بیشتری معین کرده، مخصوص و والدینی (دارای پدر ومادر مشترک) و برادر وخواهر پدری دانسته اند و ایه 12 را مخصوص خواهر و برادر مادری.البته مرحوم ایت الله صادقي تهرانی ،خواهر و برادر پدری را مانند خواهر و برادر مادری میداند و مصداق ایه 12و مصداق ایه 176 را تنها خواهر و برادر والدینی میداند. 👈البته از ظاهر ایه ،این تفکیک ها قابل استنباط نیست.تنها تفاوت ظاهری آیه 176 تاکید بر فرزند نداشتن متوفی است (لَيْسَ لَهُ وَلَدٌ) که در ایه 12 این تاکید وجود ندارد. با توجه به بیان تعاریف متفاوت از کلاله ،به نظر میرسد آیه 12 شرایط رسیدن به خواهر و برادر در صورت وجود فرزندان متوفی و فقدان والدینش را بیان میکند که همان سهم یک سوم والدین به خواهران و برداران میرسد.اما در آیه آخر میزان ارث را در شرایط عدم وجود فرزند و والدین متوفی بیان می کند که در این صورت بیشتری (ودر صورت عدم وجود همسر،همه ماترک)به خواهر و برادر می رسد. 🖋سيدكاظم فرهنگ کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛