eitaa logo
قران پویان
493 دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
758 ویدیو
772 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن ارتباط با ادمین @farpuy
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ ، *نیست بلکه زمینه* *را فراهم می‌کند* 💠وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَتَّخِذُ مِن دُونِ اللَّهِ أَندَادًا یحُِبُّونهَُمْ کَحُبّ‏ِ اللَّهِ  وَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّهِ  وَ لَوْ یَرَى الَّذِینَ ظَلَمُواْ إِذْ یَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّهَ لِلَّهِ جَمِیعًا وَ أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعَذَابِ"165/بقره" 🌱و بعضى از مردم كسانى هستند كه معبودهايى غير از خداوند براى خود برمى‌گزينند و آنها را همچون دوست داشتن خدا، دوست مى‌دارند. امّا آنان كه ايمان دارند، عشقشان به خدا (از عشق مشركان به معبودهاشان) شديدتر است و آنها كه (با پرستش بت به خود) ستم كردند، هنگامى كه عذاب خدا را مشاهده كنند، خواهند دانست كه تمام نيروها، تنها به دست خداست و او داراى عذاب شديد است. محبت در اینجا به چه معناست❓ 🔷 یک وقت انسان به چیزی علاقه‌مند است، برای اینکه او یک کمالی است یا یک موجود کاملی است، فقط در حدّ کمال به او دل می‌بندد؛ یک وقت به چیزی علاقه‌مند است و از او پیروی می‌کند. آنچه که فعلاً مطرح است محبتی است که زمینه اطاعت و تبعیت را در بر دارد. 🔷 بت‌پرستان به خدا علاقه‌مند بودند، برای اینکه او «رب‌العالمین» است و «رب‌الارباب» و بتها را عبادت می‌کردند، برای اینکه اینها ارباب متفرقون‌اند و ارباب جزئی و وسایط فیض. لذا خدا را اصلاً عبادت نمی‌کردند، تنها بتها را عبادت می‌کردند و بتها را به عنوان وسایط و وسایل فیض مستقل می‌دیدند و به اینها دل بسته بودند و اینها را اطاعت می‌کردند. 🔷 گرچه محبت، زمینه اطاعت و تبعیت را فراهم می‌کند؛ اما محبت به معنای تبعیت نیست، محبت همان کشش درونی است که زمینه اطاعت را فراهم می‌کند. گاهی انسان خدای سبحان را دوست دارد، برای اینکه او را از جهنم برهاند یا او را از بهشت متنعم کند؛ یا اینکه او را برای خودش دوست دارد. علی‌ایّ‌حال آنکه «خوفاً من النار» یا «شوقاً الی الجنه» عبادت می‌کند، او خدا را در همین حدّ دوست دارد (این‌چنین نیست که اصلاً دوست نداشته باشد)؛ ولی آنها که احرارند، خدا را بر اساس محبوبیتش عبادت می‌کنند، ﴿وَالَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبَّاً لِلَّهِ﴾. 👈پس محبت به خدای سبحان تعلق می‌گیرد و در آیات قرآن کریم شواهدی هست که خدا محبوب انسانهای کامل است و انسانهای مؤمن نسبت به خدا دل می‌بندند. 📚تفسیر تسنیم ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ *به ادعا نيست بلكه در* *است* 💠إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَهَذَا النَّبِيُّ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ ال عمران:68 🌱به راستي سزاوارترين مردم [از نظر ايماني] به ابراهيم همان كساني هستند كه او را پيروي كردند و [از جمله] اين پيامبر و كساني [كه به آيين او] ايمان آورده‌اند و خدا وليّ [=دوستدار و سرپرست] مؤمنين است. 🔹ملاك قُرب به انبيا، اطاعت از آنان است از اين آيه معلوم مى‌شود كه نسبت ايمانى، فراتر و محكم‌تر از نسبت خويشاوندى است و افرادى كه هم فكر و هم خط و هم هدف باشند، به همديگر نزديك‌تر از كسانى هستند كه در ظاهر قوم و خويشند، ولى به لحاظ فكرى و اعتقادى از همديگر جدايند 👈مهمترین پیوند، پیوند مکتبى است 🔹در آیه فوق، ضمناً این حقیقت بیان شده است که: هیچ رابطه اى بالاتر از رابطه مکتبى نیست، بلکه ارتباط با مردان خدا و اولیاء اللّه تنها از همین طریق است. 🔹بنابراین، هیچ کس نمى تواند، ادعاى ارتباط با پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) و امامان معصوم(علیهم السلام) کند، مگر از همین طریق. 🔹در روایات اسلامى نیز روى این موضوع، با صراحت تکیه شده است از جمله در حدیثى از على(علیه السلام) مى خوانیم: إِنَّ أَوْلَى النّاسِ بِالأَنْبِیاءِ أَعْمَلُهُمْ بِما جاءُوا بِهِ ثُمَّ تَلا هذِهِ الآْیَةَ (اِنَّ أَوْلَى النّاسِ بِاِبْراهِیْمَ...) وَ قالَ إِنَّ وَلِیَّ مُحَمَّد(صلى الله علیه وآله) مَنْ أَطاعَ اللّهَ وَ إِنْ بَعُدَتْ لُحْمَتُهُ وَ إِنَّ عَدُوَّ مُحَمَّد مَنْ عَصَى اللّهَ وَ إِنْ قَرُبَتْ قَرابَتُهُ: 🔹 سزاوارترین مردم به پیامبران، آنها هستند که به دستورهاى آنها بیش از هر کس عمل مى کنند ـ سپس آیه فوق را تلاوت فرمود ـ و افزود: دوست محمّد کسى است که اطاعت از فرمان خدا کند ـ هر چند نسبش از او دور باشد ـ و دشمن محمّد(صلى الله علیه وآله) کسى است که نافرمانى او کند ـ هر چند قرابت و خویشاوندیش با او نزدیک باشد ـ  . هركس از هر ملت و آييني به صفات او نزديك‌تر باشد شايستگي و نسبت بيشتري با او دارد و مصداق اين نزديكي در زمان نزول قرآن، پيامبر و مؤمنين به اسلام بودند. براي مسلمانان امروز نيز تكرار همان ادّعاي يهود و نصاري، اين سؤال را بر مي‌انگيزد كه تا چه اندازه به راه توحيدي ابراهيم و ذريّه‌اش پيامبر اسلام وفادار مانده‌ايم؟ 📚تفاسير نور نمونه و بازرگان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
و از هر جزء قرآن کریم روزدوازدهم : قسمت‌ سوم ✅ چه کسی هستید؟ سران گمراهی پیشاپیش پیروان خود وارد جهنم می‌شوند. فَاتَّبَعُواْ أَمْرَ فِرْعَوْنَ وَ مَا أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِیدٍ(۹۷) یَقْدُمُ قَوْمَهُ یَوْمَ الْقِیَمَةِ فَأَوْرَدَهُمُ (۹۸- هود) آیه اول می‌گوید عده‌ای برای حفظ دنیایشان، موسی علیه‌السلام را رها کرده و از فرعون و برنامه و سیاست او پیروی کردند. در آیه بعد، وضعیت قیامت آن‌ها را به تصویر کشیده و می‌فرماید: فرعون، پیشاپیش قومش وارد صحنه قیامت می‌شود. اما به جای آنکه این پیشوا، پیروان خود را در آن گرمای سوزان به سوی چشمه گوارایی از آب زلال ببرد؛ آن‌ها را به آتش دوزخ وارد می‌کند. 👈 با توجه به تکرار زیاد افعال و نیز کلمه اهل به معنای پیروان در سوره هود، و بیان تقابل گفتار و رفتار پیروان رسولان با اکثریت تابع مخالفان رسولان و نهایتا سرانجام هلاکت یا نجاتشان ، یکی از محورهای سوره تنبه دادن انسانها به این نکته است که از چه کسانی می کنند. ✅ خدا است که امر خود را محقق میکند. وَاللّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ وَلَـكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ {21}یوسف و خدا بر كار خويش چيره است ولى بيشتر مردم نمى‏دانند {21} جمله "والله غالب علی امره" تنها در سوره یوسف بیان شده است. در سوره کهف محور سوره بر اعمال ولایت مطلق خداوند بر امور و غالب بودن اراده و تدبیر او بر عوامل و اسباب مادی است که در قالب 4 داستان بیان میشود. در سوره یوسف نیز همین موضوع در داستان طولانی و سرگذشت پرنشیب و فراز یوسف مشاهده میشود که چگونه خداوند خواست خود را با تمام مخالفتها و کید های اطرافیان یوسف محقق میکند. ✅ برای هم از خدا کمک بخواهید. و آن [بانو، زلیخا] كه وى در خانه ‏اش بود خواست از او كام گيرد و درها را [پياپى] چفت كرد و گفت بيا كه از آن توام [يوسف] گفت او آقاى من است به من جاى نيكو داده است قطعا ستمكاران رستگار نمى‏شوند {23} [يوسف] گفت پروردگارا زندان براى من دوست ‏داشتنى‏ تر است از آنچه مرا به آن مى‏خوانند و اگر نيرنگ آنان را از من بازنگردانى به سوى آنان خواهم گراييد و از [جمله] نادانان خواهم شد {33} پس پروردگارش [دعاى] او را اجابت كرد و نيرنگ آنان را از او بگردانيد آرى او شنواى داناست {34} 👈 داستان یوسف و زلیخا نشان میدهد که دوری و اجتناب از گناه نیز نیازمند تایید و یاری خداوند است که در صورت دعا و خواست قلبی فرد، اجابت میشود. ✒سیدکاظم فرهنگ جهت مطالعه نکات بیشتری از جزء 12 به لینک زیر مراجعه نمایید https://b2n.ir/joze12 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
اسلام فرستاده خدا برای همه شماست ، او را یاری و کنید 💠وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالَّذِينَ هُم بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُونَ ﴿۱۵۶) الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ  🔹 خدا در اینجا حلال کردن طیبات و حرام کردن خبائث را به پیامبر نسبت میدهد نه به خودش.نگفته خدا حلال کرده. این عبارت تایید کننده ولایت تشریعی پیامبر می باشد.(که بالاتر از ولایت تکوینی است)یعنی هرچه پیامبر حلال کند ،خدا هم انرا تایید می کند. (نکته ظریف در ایه نیز این است که تک تک حلال ها و حرام ها را نام نبرده بلکه حکم کلی داده که همه طیبات، حلال است و همه خبائث ،حرام.) 🔹 رحمت خاص خدا شامل چه کسانی است؟ کسانی که این صفات را داشته باشند: ۱-تقوا  ۲-زکوة   ۳- ایمان به ایات ما ۴-تبعیت از پیامبر اسلام  ۵-ایمان به او و یاری او ۶-تبعیت از نوری که با پیامبر ارسال شده اینها هستند که فقط مفلح و رستگارند و شامل رحمت خاص خدا میشوند. http://www.quranpuyan.com/yaf_postst152_pymbr-slm-frstdh-khd-bry-hmh-shmst-w-r-yry-w-tbyt-khnyd.aspx ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
شماره2⃣ : سوره 🌸 به یعنی چه؟ 🔸 اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ "6/فاتحه" ما را به [شاه] راه مستقيم راهبر باش. ♦️ صراط راه است، اما کلمات زياي در قرآن معناي راه دارد؛ طريق، جاده و سبيل، مذهب ، مسلک و... کلمه‌اي رومي است که وارد زبان عربي شده. «Street» نام لاتين و معادل يوناني‌اش «استراتو» است که به جاده‌هاي وسيع و سنگ‌فرش امپراطوري روم باستان، همچون بزرگراه‌هاي کنوني در شهرها، گفته مي‌شد. در معناي صراط [که ريشة عربي آن با سين بوده] جذب و بلعيدن هم نهفته است. اين راهي است اصلي و مستقيم که ما را به سمت خودش جذب مي‌كند، نه راهي پُر پيچ و خم که رهرو را خسته و افسرده سازد. ♦️ما روزي ده بار در نمازهاي پنجگانه از خدا مي‌خواهيم ما را به هدايت کند. اگر كسي بپرسد: منظورت از صراط مستقيم چيست، چه پاسخي داريم؟ آيا نبايد بدانيم چگونه راهي را از او طلب مي‌كنيم؟! اگر ندانيم، چه تأثيري در زندگي‌مان مي‌گذارد❓ ♦️در روز قيامت خداوند از بندگان سئوال مي‌کند: اي فرزندان آدم، مگر با شما عهد نبسته بودم كه رام و تسليم شيطان نباشيد، 🔸«يَا بَنِي آدَمَ أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ أَن لاَّ تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ»، بلکه تنها مرا عبادت کنيد [دلتان هموار پذيرش حق باشد] که صراط مستقيم همين است، «وَأَنْ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ». 🔷 هدايت راه «نمايي» نيست، راه «بردن» است، «ايصال بالمقصود» است. کسي که از شما آدرس مي‌خواهد؛ اگر به او نشانة راه بدهيد، راهنمايي‌اش نموده‌ايد، ولي اگر جلو بيفتيد و او را به مقصد برسانيد، هدايتش کرده‌ايد. 🔷در دانستن راه کفايت نمي‌کند، از و رفتن در راه درست ضرورت دارد، به همين دليل قرآن فقط براي متّقين، مؤمنين و محسنين و مسلمين [تسليم حقيقت شدگان] هدايت است، با عمل به اين صفات است که مي‌توان به دنبال هادي [کتاب و سنّت] به سوي مقصد رفت. دانش ديني بدون آن صفات کسي را به مقصد نمي‌رساند. 🔷در ابتدي سورة بقره آمده است: «ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ»، نمي‌گويد«هدي للعلماء، للفقهاء». اگر معناي هدايت راهنمايي بود، اين کتاب مي‌بايست براي كسي که آن را بشناسد و بخواند و حافظ يا مفسر آن باشد هدايت باشد، اما مي‌گويد براي متّقين هدايت است. 🔷 تقوا همان ارادة کنترل نفس و ترمز داشتن در خطرات مسير زندگي است؛ خطر خواهش‌هاي دل و هوي و هوس و رذايل اخلاقي که راهزن‌ مسير حقند. 🔷🔸قبل از اسلام، «هادي» به کسي گفته مي‌شد که کاروان را از صحاري سوزان، شبانه با شناختي که از موقعيت ستاره‌ها و جهات جغرافيايي داشت به مقصد مي‌رساند. در آن زمان به علت گرماي شديد عربستان، مسافران شب‌ها با نور ستارگان سفر مي‌کردند و به کارشناس و هادي يا «بلدِ راه» احتياج داشتند. 👈 پيامبران نيز هادياني بودند که به راه‌هاي آسمان حقايق آشنا بودند و مردمان را به سوي سعادت و نجات از سراب‌هاي زندگي به مقصد رهبري مي‌کردند. 👌کسي ممکن است بهترين قرآن شناس جهان باشد، ولي هنوز هدايت نشده باشد. مي‌گويند تيمور لنگ مي‌گفت حافظ هنري نکرده! من قرآن را از آخر هم حفظ هستم!! با اين حال بزرگترين لذت جهان و تماشايي‌ترين مناظر را، فَوَران خون به هنگام گردن زدن مخالفين مي‌دانست!! در سپاهش هميشه محراب سياري همراه داشت که بيست نفر آنرا حمل مي‌کردند و به هر شهري كه به زور وارد مي شد، ابتدا با علمايش مباحثه مي‌کرد! ولي هنر و معروفيتش در قتل عام مردم بود. آيا چنين حافظي را مي‌توان هدايت يافته تلقي كرد❓ 🌹🌹در اين سوره جاي «من» نيست، همه‌اش «ما» است. سرنوشت ما به هم ارتباط دارد. همگي به اصطلاح، بر يك كشتي سواريم. در سورة حمد دعا مي‌کنيم: «اهدِنَا»، ما را هدايت كن، نه اِهْدِني، تنها من را. بلکه دستان ما را بگير و به ما توفيق ده تا بتوانيم با و تو، به مستقيم بياييم. 💫تفسیر آقاے بازرگان کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━
❇️ حقوق متقابل و در امام (ع) 🛑قسمت اول: علیه السلام در این رساله شریفه به بیان پنجاه حق از حقوق الله تبارک و تعالی و حقوق انسان بر خود و حقوق بعضی از افعال عبادی و حقوق اصناف و گروههای مختلف اجتماع؛ پرداخته است. آنچه در این مجال و مقاله مختصر به آن پرداخته می‌شود، درنگی کوتاه در «حقوق متقابل زمامداران و شهروندان» در این رسالۀ شریفه می‌باشد. 🌹 علیه السلام و را در بخش مربوط به «حقوق الائمه» بیان فرموده است: 🔸«فَأَمَّا حَقُّ سَائِسِکَ بِالسُّلْطَانِ فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّکَ جُعِلْتَ لَهُ فِتْنَهً وَ أَنَّهُ مُبْتَلًى فِیکَ بِمَا جَعَلَهُ اَللَّهُ لَهُ عَلَیْکَ مِنَ اَلسُّلْطَانِ وَ أَنْ تُخْلِصَ لَهُ فِی اَلنَّصِیحَهِ وَ أَنْ لاَ تُمَاحِکَهُ وَ قَدْ بُسِطَتْ یَدُهُ عَلَیْکَ فَتَکُونَ سَبَبَ هَلاَکِ نَفْسِکَ وَ هَلاَکِهِ وَ تَذَلَّلْ وَ تَلَطَّفْ لِإِعْطَائِهِ مِنَ اَلرِّضَا مَا یَکُفُّهُ عَنْکَ وَ لاَ یُضِرُّ بِدِینِکَ وَ تَسْتَعِینُ عَلَیْهِ فِی ذَلِکَ بِاللَّهِ وَ لاَ تُعَازِّهِ وَ لاَ تُعَانِدْهُ فَإِنَّکَ إِنْ فَعَلْتَ ذَلِکَ عَقَقْتَهُ وَ عَقَقْتَ نَفْسَکَ فَعَرَّضْتَهَا لِمَکْرُوهِهِ وَ عَرَّضْتَهُ لِلْهَلَکَهِ فِیکَ وَ کُنْتَ خَلِیقاً أَنْ تَکُونَ مُعِیناً لَهُ عَلَى نَفْسِکَ وَ شَرِیکاً لَهُ فِیمَا أَتَى إِلَیْکَ وَ لا قُوَّهَ إِلا بِاللّهِ». (مکاتیب الائمه، ج ۳، ص ۲۰۱) ❇درنگی در مواجهه شهروندان با حكومتهاي قدرت محور امام زین العابدین علیه السلام در بخش مربوط به و زمامداران که معنای آن این است که در برابر حکومت و حکومت کنندگان وظایف و تکالیفی دارند؛ ↩️نخست خطاب به شهروندان که در آن اعصار به آنها « و رعایا» می‌گفتند، متذکر می‌شود که بدان تو موضوع و سوژه آزمایش برای حاکم و سلطان و زمامدار قرار داده شده‌ای و او مورد و درباره تو می‌باشد، چرا که با قدرتی که دارد بر تو سلطنت یافته؛ وقتی چنین است تو به عنوان رعیت و شهروند وظیفه‌داری از سر اخلاص و خالصانه و خیرخواه او باشی . ↩️و دیگر اینکه با او به و نزاع و درگیری بر نخیزی، زیرا او بر تو مسلط است و دست برتر با او است و در صورت و تنازعِ تو با او و حکومتش، نتیجه نابودی خودت و نابودی او می‌باشد. ميزان همكاري با حكومت غيرمطلوب 👈البته حضرت درباره از و سازگاری با برنامه‌ها و رفتارش نیز حد و مرز بیان می‌کند و آن اینکه: تا آنجا که و شرّ حاکم و حکومت از تو برداشته شود و آن حد و مقدار از تبعیّت برای دین تو ضرر ندشته باشد، با حکومت همراه باش و در این کار از خدای متعال درخواست یاری داشته باشد. 📌وظیفه دیگری که حضرت بیان می‌کند اینکه: با و در عزت و آقائی و بزرگی او معارضه نداشته باش و خودت را نظیر و مثل او قرار نده؛ چرا که تحقیقاً این کار تو نافرمانی و اذیت او و اذیت خودت می‌باشد و در نتیجه خود را در معرض بدی‌های او قرار داده‌ای و او را نیز در معرض نابودی قرار داده‌ای؛ یعنی با و جوری که در حق تو در این مدت خواهد کرد، او نیز نابود می‌شود. و تو خود با این کارت او را به ضرر خودت یاری کرده‌ای و شریک او شده‌ای در که در حق تو خواهد کرد. حضرت در پایان نیز متذکر می‌شود که هیچ قوّت ونیرویی نیست مگر به نیروی مطلق و لایزال الله تعالی. از فرازهای این بخش از رساله حضرت فهمیده می‌شود که حضرت حکومت‌های رایج را قصد کرده و به علاقمندان خود یادآور می‌شوند که چه باید بکنند تا از خطرات و مضرّات آن محفوظ باشند. ❇این، حکومت و حاکم قدرت محور است که تحمل هیچ مخالف و مخالفتی را ندارد و با به و نافرمانی‌ها پاسخ می‌دهد، در حالی که اگر حکومت اسلامی باشد، باید چنانکه امیرالمؤمنین علیه السلام فرموده هم باشد و پا از جاده عدالت بیرون ننهد، چنانکه سیره آن حضرت همین بود و تنها ایجاد هرج و مرج و قتل و غارت شهروندان از سوی مخالفان و معارضان را خط قرمز قرار داده بودند و در این صورت با آنها مقابله می‌کردند. ادامه دارد 📚حجت الاسلام محمد کاظم تقوی پژوهشگر فقه ومعارف اسلامی، نقل از سايت انديشه ما کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
🌷 و 🛑قسمت اول را با و باید شناخت و نه با کورکورانه. خداوند از عمل كسي كه در دينش تفقه نكرده، راضي نيست ✅امام (ع) می فرماید: «تفقهوا فی دین الله، فان الفقه مفتاح البصیرة و تمام العبادة و السبب الی المنازل الرفیعة و الرتب الجلیلة فی الدین و الدنیا. و فضل الفقیه علی العابد کفضل الشمس علی الکوکب. و من لم یتفقه فی دینه لم یرض الله له عملا؛ 🔻در دین خدا آگاهی پیدا کنید، چرا که آگاهی کلید بصیرت و روشن بینی و کمال عبادت است و باعث می شود انسان به درجات بلند و مراتب ارزشمند در دین و دنیا دست یابد. و برتری کسی که از دین آگاهی دارد نسبت به عابد مثل برتری خورشید نسبت به دیگر ستارگان است و کسی که در دین آگاهی نداشته باشد خداوند اعمالش را نمی پسندد» (تحف العقول، کوتاه سخنان امام کاظم«ع»). 🛑کلمه در آیات و روایات به معنای شناخت عمیق دین است که شاید بتوان آن را معادل اسلام شناسی قرار داد (مطهری، آشنایی با علوم اسلامی، اصول فقه، فقه، ص53-54). ♦️واژه تفقّه به معنای تلاش برای شناخت دین است. اگر عقل انسان ها دینداری را بر آنان واجب و لازم کرده است همین عقل دین شناسی و تلاش برای شناخت درست دین را به عنوان مقدمه تکلیف، واجب می کند. کما اینکه عقل و خرد آدمی حق پرستی و تسلیم بودن نسبت به حق را تکلیف می کند و امام کاظم(ع) از لقمان حکیم نقل می کند که: «تواضع للحق تکن اعقل الناس؛ در مقابل فروتن باش تا مردم باشی» (تحف العقول، وصیت امام کاظم«ع» به هشام). اما اگر عقل می گوید انسان باید در مقابل حق و حقیقت تسلیم باشد، قطعا همین عقل حکم می کند که انسان باید مطالعه و تامل کند تا با روشن بینی و بصیرت مصادیق حق را بشناسد تا به آنها گردن نهد. اگر تنها تکلیف انسان در این دنیا است، عقل و خردی که چنین حکمی را داده است می گوید باید مطالعه و تفکر و تعمق کنی تا مصادیق حق را بشناسی و الا به هیچ وجه معذور نیستی. هیچ کس نمی تواند در پیشگاه خداوند مدعی شود که من حق پرست بوده ام، اما درباره حق اندیشه نکرده ام و آنچه را که دیگران گفته اند چشم بسته پذیرفته ام و به آن گردن نهاده ام. حتی کسی که می خواهد تسلیم حق و حقیقت باشد در صورتی معذور است که وظیفه حق شناسی خود را انجام داده باشد. امام کاظم(ع) در سخنی که نقل شد مطالعه و دقت در دین خدا را کلید بصیرت و روشن بینی می شمارد و می فرماید که هیچ عبادتی بدون مطالعه و تفکر و روشن بینی، کامل و تمام نیست و هیچ درجه و مقامی بدون تامل و مطالعه حاصل نمی شود و این امر، هم در امر دین و هم دنیا صادق است. 🔴معنای این سخن این است که دینداری با تبعیت کورکورانه هیچ سنخیتی ندارد و تمام ارزش آن به بصیرت و روشن بینی است که با مطالعه و دقت حاصل می شود. به همین جهت است که آن حضرت پس از آنکه به برتری نسبت به اشاره می کند می فرماید که 👈👈هیچ عملی نزد خدا ارزشمند نیست مگر اینکه از آگاهی دینی ناشی شده باشد. 🔹امام موسی ابن جعفر(ع) کسانی را که نمی کنند و از این و آن تبعیت می کنند مذمت می کند و به این آیه قرآن مجید استناد می کند که: «و هرگاه به آنان گفته می شود پیروی کنید از آنچه خدا نازل کرده می گویند بلکه پیروی می کنیم آنچه را که آباء و اجدادمان بر آن بودند. آیا اینگونه نبود که پدرانشان نیز تعقل نمی کردند و در نتیجه راه درست را نیافته بودند (انفال/22)» (تحف العقول، وصیت امام کاظم(ع) به هشام). ♦آن حضرت می فرماید که خدا به اهل فهم و بشارت داده و فرموده است که: مژده بده به بنده های من، کسانی که سخن را می شنوند و از بهترین آنها پیروی می کنند. اینان کسانی هستند که خدا هدایتشان می کند و اینان همان خردمندان هستند (زمر/17 و 18). همچنین خدا نیز وقتی با بندگان سخن می گوید با دلیل روشن سخن می گوید و حتی خود را با دلیل معرفی می کند (همان). ⭕ پس مطابق سخنان امام کاظم(ع) و نیز آیات و روایات اسلامی دینداری با مطالعه و تعقل و تدبر رابطه ای تنگاتنگ دارد و با تبعیت کورکورانه هیچ سنخیتی ندارد. 👈انسان ها در همه زمان ها وظیفه دارند که درباره ، خود و تامل کنند و از دیگران تقلید و تبعیت نکنند. اما این امر هرچند در همه زمان ها سختی های خاص خود را دارد ولی در برخی زمان ها سختی اش بسیار بیشتر است. در برخی از زمان ها شناخت دین واقعی بسیار مشکل است و آن زمانی است که حاکمان از دین به عنوان ابزاری برای استحکام و تداوم قدرت خود استفاده کنند. 🎙استاد سليماني قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
و 🛑قسمت ششم: حجيت عقل و اهميت انديشه‌ورزي در دين از نگاه امام رضا ع 💠ابن سکّیت از ع پرسید: امروز چه چیزی بر مردم است؟ امام ع فرمود: امروز بر مردم است؛ با می‌توان فهمید که چه کسی به خدا نسبت می‌دهد تا او را کنیم؛ با عقل می‌توان فهمید که چه کسی به خدا نسبت می‌دهد تا او را کنیم. ابن سکیت عرض کرد: 👌 به خدا قسم جواب همین است! 📚 تحف‌العقول، سخنان امام رضا ع ┄┄┅┅┅┅┄❅🌱🌹🌱❅┄┅┅┅┅┄ ✅مطابق این سخن 👈عقل حجتی است که بر همه حجیت های دیگر حکومت دارد و حتی سخن را باید با آن سنجید. در طول تاریخ کم نبوده اند کسانی که پرچم بر افراشته اند و مدعی شده اند که از طرف خدا سخن می گویند و خداوند آنان را به سمت ها و ماموریت های رسالت و امامت و ولایت و وصایت و مسیح بودن و ... برانگیخته است. سخن کدامیک ازاینان را باید پذیرفت و به عنوان سخن خدا حساب کرد؟ 🔻همچنین در تاریخ یک دین و به مرور زمان و روایت های بسیار پرشماری از دین پیدا می شود و هر یک مدعی اند که دیانت راستین را او و تنها او ارائه می کند. به هر حال بازار دین بسیار شلوغ و پر سر و صدا بوده و هست. از سوی دیگر همه این مدعیان از آنجا که مدعی این بوده اند که از طرف خدا سخن می گویند مدعی حجیت نیز بوده اند و از مردم تبعیت را طلب می کرده اند. 🔻🔻سخن امام رضا(ع) در این رابطه این است که انسان یک ابزار سنجش و میزان بیشتر ندارد و او داور است که چه سخنی حق است و چه سخنی باطل و او تعیین می کند که چه سخنی را باید گردن نهاد و پذیرفت و چه سخنی را نباید پذیرفت و بلکه باید رد کرد. 👈👈 این ابزار سنجش و این ، است. این عقل است که باید داوری کند که چه کتابی حق است و از جانب خداست و چه دینی حق است و چه شخصی حق است و درست می گوید و اگر در ادیان مختلف ادعای اعجاز برای اثبات حقانیت شده، کدام درست است و اگر برای هر اندیشه ای استدلال می شود کدام استدلال درست و صحیح است ✅امام(ع) در سخنی دیگر ارزش و خرد ورزی را به گونه ای دیگر بیان می کند: «عبادت به زیادی روزه و نماز نیست، بلکه به زیادی در امر خداست» (همان، ص466). اگر در روایت قبلی سخن از حجیت عقل بود در این روایت سخن از ارزش تعقل و تفکر در امر دین است. 🔻 از این حدیث بر می آید که در امر دینداری، بیش از هر عمل دیگری ارزشمند است و هیچ عملی را نمی توان با آن قیاس کرد. علت این امر آشکار است. 🔻دینداری ای که همراه با اندیشه و خردورزی نباشد به معنای و از این و آن است و این است. یک چنین دینداری ای نه تنها جامعه را اصلاح نمی کند بلکه به تباهی می کشاند. دینی که همراه خرد ورزی نباشد دین نیست، ✅چرا که به فرموده رسول خدا(ص) «جانمایه آدمی اوست و کسی که خرد ندارد ندارد» 📚(گزیده میزان الحکمه، ص538). استاد اردستانی قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
شماره 127 سوره صفحه_58 به ادعا نيست بلكه در است 🔶إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَهَذَا النَّبِيُّ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ ال عمران:68 به راستي سزاوارترين مردم [از نظر ايماني] به ابراهيم همان كساني هستند كه او را پيروي كردند و [از جمله] اين پيامبر و كساني [كه به آيين او] ايمان آورده‌اند و خدا وليّ [=دوستدار و سرپرست] مؤمنين است. ↩️ به انبيا، اطاعت از آنان است از اين آيه معلوم مى‌شود كه نسبت ايمانى، فراتر و محكم‌تر از نسبت خويشاوندى است و افرادى كه هم فكر و هم خط و هم هدف باشند، به همديگر نزديك‌تر از كسانى هستند كه در ظاهر قوم و خويشند، ولى به لحاظ فكرى و اعتقادى از همديگر جدايند 👌👈مهمترین پیوند، پیوند مکتبى است 🔸در آیه فوق، ضمناً این حقیقت بیان شده است که: هیچ رابطه اى بالاتر از رابطه مکتبى نیست، بلکه ارتباط با و تنها از همین طریق است. بنابراین، هیچ کس نمى تواند، ادعاى ارتباط با پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) و امامان معصوم(علیهم السلام) کند، مگر از همین طریق. 👈در روایات اسلامى نیز روى این موضوع، با صراحت تکیه شده است از جمله در حدیثى از على(علیه السلام) مى خوانیم: إِنَّ أَوْلَى النّاسِ بِالأَنْبِیاءِ أَعْمَلُهُمْ بِما جاءُوا بِهِ ثُمَّ تَلا هذِهِ الآْیَةَ (اِنَّ أَوْلَى النّاسِ بِاِبْراهِیْمَ...) وَ قالَ إِنَّ وَلِیَّ مُحَمَّد(صلى الله علیه وآله) مَنْ أَطاعَ اللّهَ وَ إِنْ بَعُدَتْ لُحْمَتُهُ وَ إِنَّ عَدُوَّ مُحَمَّد مَنْ عَصَى اللّهَ وَ إِنْ قَرُبَتْ قَرابَتُهُ: 🍀 سزاوارترین مردم به پیامبران، آنها هستند که به دستورهاى آنها بیش از هر کس عمل مى کنند ـ سپس آیه فوق را تلاوت فرمود ـ و افزود: دوست محمّد کسى است که اطاعت از فرمان خدا کند ـ هر چند نسبش از او دور باشد ـ ♦️🔻و دشمن محمّد(صلى الله علیه وآله) کسى است که نافرمانى او کند ـ هر چند قرابت و خویشاوندیش با او نزدیک باشد ـ . هركس از هر ملت و آييني به صفات او نزديك‌تر باشد شايستگي و نسبت بيشتري با او دارد و مصداق اين نزديكي در زمان نزول قرآن، پيامبر و مؤمنين به اسلام بودند. براي مسلمانان امروز نيز تكرار همان ادّعاي يهود و نصاري، اين سؤال را بر مي‌انگيزد كه تا چه اندازه به راه توحيدي ابراهيم و ذريّه‌اش پيامبر اسلام وفادار مانده‌ايم؟ 📚تفاسير نور نمونه و بازرگان کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
و از هر جزء قرآن کریم روزدوازدهم : قسمت‌ سوم ✅ چه کسی هستید؟  سران گمراهی پیشاپیش پیروان  خود وارد جهنم می‌شوند. فَاتَّبَعُواْ أَمْرَ فِرْعَوْنَ وَ مَا أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِیدٍ(۹۷) یَقْدُمُ قَوْمَهُ یَوْمَ الْقِیَمَةِ فَأَوْرَدَهُمُ (۹۸- هود) آیه اول می‌گوید عده‌ای برای حفظ دنیایشان، موسی علیه‌السلام را رها کرده و از فرعون و برنامه و سیاست او پیروی کردند. در آیه بعد، وضعیت قیامت آن‌ها را به تصویر کشیده و می‌فرماید: فرعون، پیشاپیش قومش وارد صحنه قیامت می‌شود. اما به جای آنکه این پیشوا، پیروان خود را در آن گرمای سوزان به سوی چشمه گوارایی از آب زلال ببرد؛ آن‌ها را به آتش دوزخ وارد می‌کند.  👈 با توجه به تکرار زیاد افعال و نیز کلمه  اهل به معنای پیروان در سوره هود، و بیان تقابل گفتار و رفتار پیروان رسولان با اکثریت تابع مخالفان رسولان و نهایتا سرانجام هلاکت یا  نجاتشان ، یکی از محورهای سوره تنبه دادن  انسانها به این نکته است که از چه کسانی می کنند. ✅ خدا است که امر خود را محقق میکند. وَاللّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ وَلَـكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ  {۲۱}یوسف و خدا بر كار خويش چيره است ولى بيشتر مردم نمى‏دانند {۲۱} جمله "والله غالب علی امره" تنها در سوره یوسف بیان شده است. در سوره کهف محور سوره بر اعمال ولایت مطلق خداوند  بر امور و غالب بودن اراده و تدبیر او بر عوامل و اسباب مادی است که در قالب ۴ داستان بیان میشود. در سوره یوسف نیز همین موضوع در داستان طولانی و سرگذشت پرنشیب و فراز یوسف مشاهده میشود که چگونه خداوند خواست خود را با تمام مخالفتها و کید های اطرافیان یوسف محقق میکند. ✅ برای هم از خدا کمک بخواهید. و آن [بانو، زلیخا] كه وى در خانه ‏اش بود خواست از او كام گيرد و درها را [پياپى] چفت كرد و گفت بيا كه از آن توام [يوسف] گفت او آقاى من است به من جاى نيكو داده است قطعا ستمكاران رستگار نمى‏شوند {23} [يوسف] گفت پروردگارا زندان براى من دوست ‏داشتنى‏ تر است از آنچه مرا به آن مى‏خوانند و اگر نيرنگ آنان را از من بازنگردانى به سوى آنان خواهم گراييد و از [جمله] نادانان خواهم شد {33}  پس پروردگارش [دعاى] او را اجابت كرد و نيرنگ آنان را از او بگردانيد آرى او شنواى داناست {34} 👈 داستان یوسف و زلیخا نشان میدهد که دوری و اجتناب از گناه نیز نیازمند تایید و یاری خداوند است که در صورت دعا و خواست قلبی فرد، اجابت میشود.  ✒سیدکاظم فرهنگ جهت مطالعه نکات بیشتری از جزء ۱۲ به لینک زیر مراجعه نمایید https://b2n.ir/joze12 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
. شماره228 سوره 💢 ، و فقط و فقط باید باشد بازار را داغ نكنيم و با نقل شنيده‌های بی‌اساس، آبرو و حقوق افراد را از بين نبريم 🔸وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۚ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا از آنچه به آن آگاهى ندارى، پیروى مکن. چرا که گوش و چشم و دل، همه مسؤولند.(اسراء/36) "انبيا آمدند براي اينكه جامعه را جامعه ی علمي كنند (وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ) در تصديق و تكذيبشان محقّقانه و عالمانه‌اند تا چيزي براي اينها روشن نشد تصديق نمي‌كنند تا چيزي براي آنها شفاف نشد تكذيب نمي‌كنند چه امام باشد چه مأموم, چه رئيس باشد چه مرئوس, چه استاد باشد چه شاگرد همگان موظّف‌اند در فضاي علمي زندگي كنند." 🎙ایت اله جوادی املی ♦️اسلام چشم و گوش انسان را مسئول مى شمرد، 💢تا نبیند، نگوید، تا نشنود، قضاوت نکند، و بدون تحقیق، علم و یقین نه به چیزى معتقد شود، نه عمل کند و نه داورى نماید. 💢نتایج و اثار منفی دنبال کردن چیزی بدون تحقیق و پژوهش و یافتن علم.👇👇 پیروى از گمان، ، تخمین و و هر آنچه غیر از علم و یقین است، خطرات بزرگى براى فرد و جامعه، ایجاد مى کند که هر کدام به تنهائى ضایعات بزرگى دارد از جمله: 👇👇 1⃣ ـ تکیه بر غیر علم، سرچشمه شدن افراد، و یا دادن حق به غیر مستحق است. 2⃣ ـ پیروى از غیر علم، آبروى افراد آبرومند را به خطر مى اندازد 3⃣ ـ اعتماد بر غیر علم، بازار شایعات و را داغ و پر رونق مى کند. 4⃣ ـ بازار را داغ نكنيم و با نقل شنيده‌های بی‌اساس، آبرو و حقوق افراد را از بين نبريم. لا تَقْفُ‌ ... 5⃣ ـ پیروى از غیر علم، روابط گرم و دوستانه را در خانه، بازار، مرکز کار و همه جا به هم زده و مردم را نسبت به یکدیگر بدبین مى سازد. 6⃣ ـ پیروى از غیر علم، سرچشمه قضاوت هاى عجولانه و انتخاب هاى فورى، در مورد همه کس، و همه چیز است، که این خود مایه انواع ناکامى ها و پشیمانى ها است. 📚تفسیر نور کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
⚡️لزوم از ✳️آیه «فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّه إِنَّ اللهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ» [آل عمران: ۱۵۹] را برخی چنان تفسیر می‌کنند که دستور مشاورت تنها برای دلجویی از مردم یا آگاه شدن ولی امر است، ولی تصمیم‌گیری با خود او است و هرگونه صلاح بداند رفتار می‌کند، همان گونه که امروزه مرسوم است و بیشتر رؤسای جمهور، مشاورینی دارند و تنها برای روشن شدن ابعاد مختلف مساله‌ها با آنان مشورت می‌کنند، ولی رأی نهایی با خود آنها است و مسأله تنفیذ رأی اکثریت، مطرح نیست. 👈از نظر محمدهادی معرفت، این تفسیر، مخالف آیه: «وَ أَمْرُهُمْ شُورَى بَینَهُمْ» [شوری: ۳۸] است و در مواردی مایه بی‌اعتبار کردن و وقع ننهادن به نظرات صاحب نظران مربوط، خواهد بود. در صورتی که آیه فوق، به بها می‌دهد و آرای آنان را ارج می‌نهد و أساسا تفسیر یاد شده، مخالف مفهوم «شور» در متعارف و عرف عقلا است که معمولاً پس از مشورت، رأی اکثریت را مورد تنفیذ قرار می‌دهند و شرع نیز تشخیص این گونه مفاهیم را به عرف واگذار کرده است. ↩️از نظر معرفت، تفسیر آیه چنین خواهد بود: «در موقع تنفيذ رأى اكثریت- طبق معمول- هیچ گونه نگرانی به خود راه نده و اگر در مواردی احتمال صواب را در خلاف رأی اکثریت می‌بینی نگران نباش، زیرا این دغدغه بر اثر سنگینی بار مسؤولیت بر تو رخ داده، پس آسوده خاطر باش و بر خدا توکل نما که خداوند کارساز تو خواهد بود، زیرا طبق روال معمول، رفتار کرده‌ای و به وظیفه محوله، درست عمل کرده‌ای و خداوند مددکار درستکاران است.» 💫از پیامبر اکرم (ص) رسیده شد: حزم (استواری در تصمیم) چیست؟ پیامبر فرمود: با صاحب نظران و پیروی کردن از نظرات ایشان است. پیامبر در این روایت، علاوه‌بر آن که راه کنکاش با اندیشمندان مربوطه را پیشنهاد کرده، متابعت و پذیرفتن آراء صواب آنها را نیز توصیه فرموده است، یعنی حکمت عملی اقتضاء می‌کند که تصمیم‌گیرنده، از رأی صاحب نظران پیروی کند، نه آنکه پس از مشورت، آنچه به نظر خودش رسید، عمل کند و این پیروی از رأی اکثریت قاطع صاحب نظران است. 👈همچنین به همین جهت است که حضرت امیر (ع) می فرماید: «الخلاف يهدى الرأى»؛ مخالفت با رأی اکثریت مایه تباهی رأی تصمیم‌گیرنده است. در جای دیگر می‌فرماید: «من استبد برأيه هلك»، هر که رأی خود را بپسندد و به آرای دیگران اهمیت ندهد، راه نابودی را در پیش گرفته است. 🌐برشی از کتاب شریعت شهر؛ رضا تاران، نگاه معاصر، ۱۴۰۲؛ ص ۱۴۰ و ۱۴۱. کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دین ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛