#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_232
❇️درسهای تربيتی در داستان #شعيب
💠وَ لَمَّا جاءَ أَمْرُنا نَجَّيْنا شُعَيْباً وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَ أَخَذَتِ الَّذِينَ ظَلَمُوا الصَّيْحَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دِيارِهِمْ جاثِمِينَ (۹۴) كَأَنْ لَمْ يَغْنَوْا فِيها أَلا بُعْداً لِمَدْيَنَ كَما بَعِدَتْ ثَمُودُ (۹۵/هود)
🌱و هنگامی كه فرمان ما فرا رسيد شعيب و آنها را كه با او ايمان آورده بودند، به رحمت خود، نجات داديم و آنها را كه ستم كردند صيحه (آسمانی) فرو گرفت و در ديار خود به رو افتادند (و مردند).آن چنان كه گويی هرگز از ساكنان آن ديار نبودند، دور باد مدين (از رحمت خدا) همانگونه كه قوم ثمود دور شدند!.
🔷✨خاطرات پيامبران و ماجرای زندگی اقوام پيشين هميشه الهام بخش برای اقوام بعد است چرا كه آزمايشهای زندگی آنان- همان آزمايشهايی كه گاهی دهها سال يا صدها سال بطول انجاميده- در لابلای چند صفحه از تاريخ در اختيار همگان قرار میگيرد، و هر كس میتواند در زندگی خود از آن الهام بگيرد.
سرگذشت اين پيامبر بزرگ (شعيب) نيز درسهای فراوانی به ما میدهد از جمله:
🔹اهميت مسائل اقتصادی
🔹اصالتها را نبايد فدای تعصب كرد
🔹نماز دعوت به توحيد و پاكی میكند
🔹خود بينی رمز توقف است
🔹ايمان و عمل از هم جدا نيستند
🔹مالكيت بیقيد و شرط سرچشمه فساد است
🔹هدف پيامبران تنها اصلاح بود
📚تفسیر نمونه
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_232
❇️هميشه #علم و #شناخت به تنهايی عامل دوری از #انحراف نيست
💠وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسی بِآياتِنا وَ سُلْطانٍ مُبِينٍ (۹۶) إِلی فِرْعَوْنَ وَ مَلائِهِ فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْنَ وَ ما أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِيدٍ (۹۷/هود)
🌱و به تحقيق ما موسی را با معجزه و براهين روشن فرستاديم، به سوی فرعون و اشراف قومش (فرستاديم)، پس آنها (بجای پذيرفتن دعوت موسی،) از فرمان فرعون پيروی كردند، در حالی كه فرمان فرعون مايهی رشد (و نجات) نبود.
🔷✨تعداد آياتی كه در قرآن مجيد دربارهی حضرت موسی عليه السلام و قوم بنیاسرائيل وارد شده، در مورد هيچ پيامبر و امّت ديگری نيامده است، زيرا از اين حضرت بيش از يكصد و سی مرتبه و در بيش از سی سوره نام برده شده است كه خلاصهترين آنها در اين سوره است. كلمهی «سُلْطانٍ»، به معنای سلطه است. گاهی به سلطهی ظاهری گفته میشود و گاهی در سلطهی منطقی و استدلالی بكار میرود.
🔹ادّعای نمايندگی از جانب خدا بايد همراه نشانه ودليل باشد. «أَرْسَلْنا مُوسی بِآياتِنا وَ سُلْطانٍ مُبِينٍ»
🔹منطق و معجزهی انبيا عليهم السلام برای همهی مردم، روشن و قابل فهم است. «مُبِينٍ»
🔹از مهمترين فلسفهی بعثت انبيا عليهم السلام، طاغوت زدايی، آزادی و رهايی انسانها از قيد بندگی ديگران است. «إِلی فِرْعَوْنَ»
🔹بسياری از مردم، پيروان طاغوتها بودهاند. «فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْنَ»
🔹بايد شعارهای تبليغاتی طاغوتها را خنثی كرد. چون فرعون به دروغ اظهار میداشت كه من شما را جز به راه رشد هدايت نمیكنم؛ «وَ ما أَهْدِيكُمْ إِلَّا سَبِيلَ الرَّشادِ»۱، اين آيه در مقام جواب میفرمايد: «وَ ما أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِيدٍ»
🔹هميشه علم و شناخت به تنهايی عامل دوری از انحراف نيست. (موسی حقّ را با دليل و برهان، برای مردم روشن میكرد، ولی فرعون مردم را به انحراف دعوت میكرد و مردم از فرعون پيروی میكردند)
📚تفسیر نور
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
May 11
♻️♻️♻️ #قرآنفهمیبرایهمه : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول
1⃣3⃣ تدبر در سوره #هود
🔹يَقَوْمِ لا أَسئَلُكمْ عَلَيْهِ مَالاً إِنْ أَجْرِى إِلا عَلى اللَّهِ
منظور آن جناب در اين جمله اين است كه از تهمتى كه به وى زده و دروغگويش خواندند پاسخ دهد، چون لازمه تهمت آنان اين بود كه دعوت آن جناب وسيله و طريقه اى باشد براى جلب اموال مردم و ربودن آنچه دارند به انگيزه طمع ، و وقتى نوح (عليه السلام ) در طول دعوتش چيزى از مردم نخواهد، و اعلام كند كه چيزى از شما نمى خواهم ، ديگر كفار نمى توانند او را متهم كنند
لا أَقُولُ لَكُمْ عِندِى خَزَائنُ اللَّهِ وَ لا أَعْلَمُ الْغَيْب وَ لا أَقُولُ إِنى مَلَكٌ
اين جمله پاسخى است از اين قسمت گفتار كفار كه گفتند: ((و لا نرى لكم علينا من فضل )) و اين چنين گفتار آنان را رد مى كند كه شما گويا به خاطر اينكه من ادعاى رسالت كرده ام انتظار داريد من ادعاى فضيلتى بر شما بكنم ، و ميپنداريد بر هر پيغمبرى لازم است كه خزائن رحمت الهى را مالك و كليددار باشد، و مستقيما و مستقلا هر فقيرى را كه خواست غنى كند، و هر بيمارى را كه خواست شفا دهد، و هر مرده اى را كه خواست زنده كند، و در آسمان و زمين و ساير اجزاى عالم به دلخواه خود و به هر نحوى كه خواست تصرف نمايد.
و نيز مى پنداريد كه پيغمبر آن كسى است كه علم غيب داشته و بر هر چيزى كه از نظر ديگران پنهان است آگاه باشد، و بتواند آن چيزها را به طرف خود جلب كند، و نيز بر هر شرى كه ديگران از آن بى خبرند با خبر باشد، و آن را از خود دفع نمايد. و كوتاه سخن اينكه پيغمبر بايد داراى خيرات بوده و از شرور مصون باشد.
و نيز مى پنداريد كه يك پيغمبر بايد از رتبه بشريت تا مقام فرشتگان بالا برود، به اين معنى كه مانند فرشتگان از لوثهائى كه لازمه بشريت و طبيعت است منزه بوده و از حوائج بشريت و نقائص آن مبرا باشد، نه غذا بخورد، نه آب بنوشد، نه ازدواج بكند، و نه براى كسب روزى و تهيه لوازم و اثاث زندگى خود را به تعب بيندازد.
آيا به نظر شما جهات فضل اينها است كه مى پنداريد يك پيامبر بايد داشته و در مالكيت آنها مستقل باشد؟ در حالى كه اشتباه مى كنيد و رسول به غير از مسئوليت رسالت ، هيچ يك از اين امتيازات را ندارد، و من نيز هيچ ادعائى در اين باره نكرده ام ، نه ادعا كرده ام كه خزائن خدا نزد من است ، و نه گفته ام كه من فرشته ام .
و خلاصه كلام اينكه من ادعاى داشتن هيچ يك از آن چيزهائى كه به نظر شما فضل است را نكرده ام ، تا شما تكذيبم كرده و بگوييد كه تو هيچ يك از اين فضلها را ندارى و در ادعايت دروغگوئى .
تنها ادعايى كه من دارم اين است كه از ناحيه پروردگارم داراى بينه و دليلى بر صدق رسالتم هستم ، و خداى تعالى از ناحيه خود رحمتى به من ارزانى داشته است
ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۳۱۳
https://zaya.io/ldpig
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
#زندگی_قرآنی
شماره 41
سوره #بقره صفحه_21
💢تنها #ما بر #حقّیم❗️
وَ قالُوا كُونُوا هُوداً أَوْ نَصارى تَهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ(135بقره)
(اهل كتاب) گفتند: يهودى يا مسيحى شويد تا هدايت يابيد، بگو: (چنين نيست،) بلكه (پيروى از) آئين حقگراى ابراهيم (مايه هدايت است، زيرا) او از مشركان نبود.
#خودپرستى و #خودمحورى معمولا سبب مى شود که انسان #حق را در خودش #منحصر بداند، همه را بر باطل بشمرد و سعى کند دیگران را به رنگ خود در آورد چنانکه قرآن در نخستین آیه مورد بحث مى گوید:
♦️((اهل کتاب گفتند یهودى یا مسیحى شوید تا هدایت یابید))!
(و قالوا کونوا هودا او نصارى تهتدوا. 135بقره).
🔹بگو آئینهاى تحریف یافته هرگز نمى تواند موجب هدایت بشر گردد ((بلکه
پیرو آئین خالص ابراهیم گردید تا هدایت شوید و او هرگز از مشرکان نبود))
🔶(قل بل ملة ابراهیم حنیفا و ما کان من المشرکین ).
👈دینداران #خالص کسانى هستند که پیرو آئین #توحیدى خالص باشند، توحیدى که هیچگونه با شرک آمیخته نگردد، مهمترین اصل اساسى براى شناخت آئین پاک از آئینهاى انحرافى همین رعایت کامل اصل #توحید است .
👈اسلام به ما تعلیم مى دهد که میان #پیامبران خدا #تفرقه نیفکنیم و به آئین همه آنها احترام بگذاریم ، چرا که اصول آئین حق در همه جا یکى است و موسى و عیسى نیز پیرو آئین توحیدى و #خالص از #شرک ابراهیم بودند،
♦️ هر چند آئین آنها بوسیله پیروان نادان #تحریف شد و به شرک آمیخته گشت (البته این سخن منافات با این ندارد که امروز باید در انجام وظائف خود پیرو آخرین آئین آسمانى یعنى اسلام باشیم که براى این زمان از سوى خدا نازل شده است ).
📚تفسیرنمونه
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
❇️ حقوق متقابل #حکومت و #شهروندان در #رساله_حقوق امام #سجاد(ع)
🛑قسمت اول:
#امام_زینالعابدین علیه السلام در این رساله شریفه به بیان پنجاه حق از حقوق الله تبارک و تعالی و حقوق انسان بر خود و حقوق بعضی از افعال عبادی و حقوق اصناف و گروههای مختلف اجتماع؛ پرداخته است.
آنچه در این مجال و مقاله مختصر به آن پرداخته میشود، درنگی کوتاه در «حقوق متقابل زمامداران و شهروندان» در این رسالۀ شریفه میباشد.
🌹#امام_سجاد علیه السلام #حقوق #حاکمان و #شهروندان را در بخش مربوط به «حقوق الائمه» بیان فرموده است:
🔸«فَأَمَّا حَقُّ سَائِسِکَ بِالسُّلْطَانِ فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّکَ جُعِلْتَ لَهُ فِتْنَهً وَ أَنَّهُ مُبْتَلًى فِیکَ بِمَا جَعَلَهُ اَللَّهُ لَهُ عَلَیْکَ مِنَ اَلسُّلْطَانِ وَ أَنْ تُخْلِصَ لَهُ فِی اَلنَّصِیحَهِ وَ أَنْ لاَ تُمَاحِکَهُ وَ قَدْ بُسِطَتْ یَدُهُ عَلَیْکَ فَتَکُونَ سَبَبَ هَلاَکِ نَفْسِکَ وَ هَلاَکِهِ وَ تَذَلَّلْ وَ تَلَطَّفْ لِإِعْطَائِهِ مِنَ اَلرِّضَا مَا یَکُفُّهُ عَنْکَ وَ لاَ یُضِرُّ بِدِینِکَ وَ تَسْتَعِینُ عَلَیْهِ فِی ذَلِکَ بِاللَّهِ وَ لاَ تُعَازِّهِ وَ لاَ تُعَانِدْهُ فَإِنَّکَ إِنْ فَعَلْتَ ذَلِکَ عَقَقْتَهُ وَ عَقَقْتَ نَفْسَکَ فَعَرَّضْتَهَا لِمَکْرُوهِهِ وَ عَرَّضْتَهُ لِلْهَلَکَهِ فِیکَ وَ کُنْتَ خَلِیقاً أَنْ تَکُونَ مُعِیناً لَهُ عَلَى نَفْسِکَ وَ شَرِیکاً لَهُ فِیمَا أَتَى إِلَیْکَ وَ لا قُوَّهَ إِلا بِاللّهِ». (مکاتیب الائمه، ج ۳، ص ۲۰۱)
❇درنگی در مواجهه شهروندان با حكومتهاي قدرت محور
امام زین العابدین علیه السلام در بخش مربوط به #حقوق_حاکمان و زمامداران که معنای آن این است که #شهروندان در برابر حکومت و حکومت کنندگان وظایف و تکالیفی دارند؛
↩️نخست خطاب به شهروندان که در آن اعصار به آنها « #رعیّت و رعایا» میگفتند، متذکر میشود که بدان تو موضوع و سوژه آزمایش برای حاکم و سلطان و زمامدار قرار داده شدهای و او مورد #ابتلا و #امتحان درباره تو میباشد، چرا که با قدرتی که دارد بر تو سلطنت یافته؛ وقتی چنین است تو به عنوان رعیت و شهروند وظیفهداری از سر اخلاص و خالصانه #ناصح و خیرخواه او باشی .
↩️و دیگر اینکه با او به #دشمنی و نزاع و درگیری بر نخیزی، زیرا او بر تو مسلط است و دست برتر با او است و در صورت #تخاصم و تنازعِ تو با او و حکومتش، نتیجه نابودی خودت و نابودی او میباشد.
ميزان همكاري با حكومت غيرمطلوب
👈البته حضرت درباره #تبعیت از #حکومت و سازگاری با برنامهها و رفتارش نیز حد و مرز بیان میکند و آن اینکه: تا آنجا که #ضرر و شرّ حاکم و حکومت از تو برداشته شود و آن حد و مقدار از تبعیّت برای دین تو ضرر ندشته باشد، با حکومت همراه باش و در این کار از خدای متعال درخواست یاری داشته باشد.
📌وظیفه دیگری که حضرت بیان میکند اینکه: با #حاکم و #حکومت در عزت و آقائی و بزرگی او معارضه نداشته باش و خودت را نظیر و مثل او قرار نده؛ چرا که تحقیقاً این کار تو نافرمانی و اذیت او و اذیت خودت میباشد و در نتیجه خود را در معرض بدیهای او قرار دادهای و او را نیز در معرض نابودی قرار دادهای؛ یعنی با #ظلم و جوری که در حق تو در این مدت خواهد کرد، او نیز نابود میشود. و تو خود با این کارت او را به ضرر خودت یاری کردهای و شریک او شدهای در #بدیهایی که در حق تو خواهد کرد.
حضرت در پایان نیز متذکر میشود که هیچ قوّت ونیرویی نیست مگر به نیروی مطلق و لایزال الله تعالی.
از فرازهای این بخش از رساله حضرت فهمیده میشود که حضرت حکومتهای رایج را قصد کرده و به علاقمندان خود یادآور میشوند که چه باید بکنند تا از خطرات و مضرّات آن محفوظ باشند.
❇این، حکومت و حاکم قدرت محور است که تحمل هیچ مخالف و مخالفتی را ندارد و با #شمشیر به #معارضهها و نافرمانیها پاسخ میدهد، در حالی که اگر حکومت اسلامی باشد، باید چنانکه امیرالمؤمنین علیه السلام فرموده #شنوای_سخنان_مخالف هم باشد و پا از جاده عدالت بیرون ننهد، چنانکه سیره آن حضرت همین بود و تنها ایجاد هرج و مرج و قتل و غارت شهروندان از سوی مخالفان و معارضان را خط قرمز قرار داده بودند و در این صورت با آنها مقابله میکردند.
ادامه دارد
📚حجت الاسلام محمد کاظم تقوی پژوهشگر فقه ومعارف اسلامی، نقل از سايت انديشه ما
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
💠#تلاوت_روزانـہ یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ
📖#سوره_مبارڪه_هود آیه 98 تا 108
📄#صفحـہ_233
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_233
❇️#سرنوشت انسان، در گرو #اعمال و #رفتار خود اوست
💠و ما ظلمنا هم ولکن ظلموا انفسهم فما اغنت عنهم الهتهم التی یدعون من دون الله من شی ء لما جاء امرربک و مازادوهم غیر تتبیب 101/هود
🌱و ما به آنهاستم نکردیم ولیکن آنها خودشان به خود ستم کردند و همین که فرمان پروردگارت آمد، خدایانی که به جای پروردگار یکتا می پرستیدند کاری برایشان نکردند و جز خسارت چیزی برایشان نیافزودند.
🔹در اینجا می فرماید نابود کردن آنها و نزول عذاب برایشان ، ظلمی از ناحیه خداوند نبود بلکه اینها خودشان باخروج از روش بندگی و نپذیرفتن توحید و پیمودن راه فسق و گناه ، طریق هدایت را بر خود مسدود نمودند و به این وسیله به خودشان ضرر زدند وموجبات هلاکت خویش را به دست خود فراهم کردند وعلت هلاکتشان ظلم خودشان بود و هر عملی یک عکس العمل متناسب با آن دارد و عمل آنها ظلم وفسق بود و چنین عملی بدنبال خود عقوبت هلاکت را می آورد و هیچ گریزی ازآن نیست ، چون هر عملی که بدنبال خود عقوبتی داشته باشد، یا آن عمل ظلم است و یا عقوبت آن ، و وقتی که عقوبت ، ظلم نباشد، قهرا عمل ظلم بوده که عقوبت را به بار آورده .
🔹و آنگاه می فرماید این خدایان دروغینی که اینها آن راعبادت می کردند تا خیری را متوجه آنها نموده و شری را از آنان دور کند،زمانیکه عذاب خداوند نازل شد نتوانستند هیچ شری را از آنان دفع کنند و هیچ فایده ای برایشان نداشتند، بلکه از آنجا که با دیدن نشانه های عذاب ، اینها به بتهاپناه بردند و این عملشان خود گناهی دیگر بود، لذا باعث شدت عذابشان گردید،یعنی پرستش بتها نه تنها فایده ای برایشان نداشت ، بلکه عذاب آنها و هلاکتشان را تشدید نمود.
📚تفسیر المیزان
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_233
❇️عامل #بدبختی و نزول #قهر_الهی، خود انسانها هستند
💠وَ كَذلِكَ أَخْذُ رَبِّكَ إِذا أَخَذَ الْقُری وَ هِيَ ظالِمَةٌ إِنَّ أَخْذَهُ أَلِيمٌ شَدِيدٌ (۱۰۲)
🌱و اين چنين است مؤاخذه (و مجازاتِ) پروردگارت، زمانی كه شهرها و آبادیهای ستمگر را (با قهر خود) میگيرد. همانا مؤاخذهی او (سخت) دردناك وشديد است.
پيامها:
۱- قهر و لطف خداوند، بر طبق يك سنّت پايدار و قانون جاويد است، نه براساس يك امر دفعی و تصادفی. «كَذلِكَ»
۲- امّتهای ستمگر، در معرض قهر الهی قرار دارند. كَذلِكَ أَخْذُ رَبِّكَ ...
۳- تهديد در جای خود، يكی از عوامل مؤثّر تربيتی است. «أَخْذُ رَبِّكَ»
۴- قهر خداوند، از شئون ربوبيّت اوست. «أَخْذُ رَبِّكَ»
۵- عامل بدبختی و نزول قهر الهی، خود انسانها هستند. «أَخَذَ الْقُری وَ هِيَ ظالِمَةٌ»
۶- قهر خدا زمانی است كه سيمای منطقه را ظلم بگيرد. «أَخَذَ الْقُری وَ هِيَ ظالِمَةٌ»
۷- قهر خدا را ساده و ناچيز نشماريم. «إِنَّ أَخْذَهُ أَلِيمٌ شَدِيدٌ»
📚تفسیر نور
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
May 11
هدایت شده از قران پویان
امام سجاد(ع)
همه خوبىها را در بُريدن طمع از آنچه در دست مردم است، دیدم.
📚بحار الأنوار ، ج۷۳ ، ص۱۷۱
🏴 شهادت حضرت سیّد السّاجدین امام زین العابدین (سلام اللّه علیه) تسلیت و تعزیت باد.
@quranpuyan
♻️♻️♻️ #قرآنفهمیبرایهمه : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول
2⃣3⃣ تدبر در سوره #هود
🔹پندارهاى جاهلانه عوام الناس درباره انبياء (ع ) و توقعات نابجايشان از آنان
و مراد از جمله ((خزائن اللّه )) همه ذخيره ها و گنجينه هاى غيبى است كه مخلوقات در آنچه در وجود و بقايشان بدان محتاجند از آن ارتزاق مى كنند، و به وسيله آن ، نقائص خود را تكميل مى نمايند.
اينها آن چيزهايى است كه عوام الناس معتقدند كه كليدهايش به دست انبياء و اولياء است ، و مى پندارند كه آن حضرات مالك مستقل آنها و در نتيجه صاحب قدرتى هستند كه هر كارى بخواهند ميتوانند بكنند، و هر حكمى كه بخواهند ميرانند، همچنان كه نظير اين توقعات را از نبى گرامى اسلام (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) داشتند و خداى تعالى آن را در آيه زير حكايت كرده كه گفتند: ((لن نومن لك حتى تفجر لنا من الارض ينبوعا او تكون لك جنة من نخيل و عنب فتفجر الانهار خلالها تفجيرا او تسقط السماء كما زعمت علينا كسفا او تاتى باللّه و الملائكة قبيلا او يكون لك بيت من زخرف او ترقى فى السماء و لن نومن لرقيك حتى تنزل علينا كتابا نقروه قل سبحان ربى هل كنت الا بشرا رسولا)).
نوح (عليه السلام ) در اين سخنش درباره همه آنچه از خود نفى كرد اينطور تعبير كرد كه من نميگويم چنين و چنانم
شکر همراه با توبه نوح از اینکه انتظار نجات پسرش را داشت
براى آن جناب كفر فرزند ثابت نشده بود، بلكه اهل آن جناب حتى همين فرزندش (البته غير از همسرش ) به ظاهر مومن بودند، و اگر فرزند مذكور وى بر خلاف آنچه نوح (عليه السلام ) مى پنداشت كافر بود بطور مسلم او را براى سوار شدن به كشتى نمى خواند و چنين درخواستى را از خداى تعالى نميكرد، براى اينكه خود آن جناب قبلا كفار را نفرين كرده و از خداى تعالى خواسته بود كه ديارى از كافران را بر روى زمين زنده نگذارد، پس همه اينها شاهد بر آن است كه او پسر مورد بحثش را مومن مى پنداشته ، و اگر آن پسر سوار كشتى نشده و دستور پدر را مخالفت كرد، صرف اين مخالفت كفر آور نيست بلكه تنها معصيتى است كه مرتكب شده بوده .
((و الا تغفر لى و ترحمنى اكن من الخاسرين ))
- كلامى است از نوح (عليه السلام ) كه صورتش صورت توبه است ولى حقيقتش شكر در برابر نعمت تعليم و تأديبى است كه خداى تعالى به وى ارزانى داشت .
و اما اينكه به صورت توبه تعبير شده علتش اين است كه همين شكرگزارى رجوع به خدا و پناه بردن به او است ، و لازمه آن اين است كه از خداى تعالى طلب مغفرت و رحمت كند، يعنى آن عملى كه اگر انسان انجام دهد گرفتار لغزش و سپس دچار هلاكت مى گردد بر آدمى بپوشاند، (چون مغفرت به معناى پوشاندن است ) و نيز عنايت و رحمتش شامل حال آدمى گردد،
و ما در اواخر جلد ششم اين كتاب بيان كرديم كه كلمه ((ذنب )) تنها به معناى نافرمانى خداى تعالى نيست بلكه هر وبال و اثر بدى كه عمل آدمى داشته باشد هر چند آن عمل نافرمانى امر تشريعى خداى تعالى نباشد نيز ذنب گفته مى شود، و در نتيجه ((مغفرت )) نيز تنها به معناى آمرزش و پوشاندن معصيت به معناى معروفش در نزد متشرعه نيست بلكه هر ستر و پوششى الهى مغفرت الهى است هر چند ستر آثار سوئى باشد كه عمل صالح انسان داشته باشد، و اگر خداى تعالى آن اثر سوء را نپوشاند سعادت و آسودگى خاطر از آدمى سلب مى شود
ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۳۱۳
https://zaya.io/ldpig
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
#زندگی_قرآنی
شماره 42
سوره #بقره صفحه_23
#صفا و #مروه نمادي از #صبرو #صلات_هاجر، در #حج و عمره ان دو را طواف كنيد
🔸 إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِن شَعَائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِ أَن يَطَّوَّفَ بِهِمَا وَمَن تَطَوَّعَ خَيْرًا فَإِنَّ اللَّهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ "158/بقره"
🌱 بيگمان صفا و مروه از شعائر [=پيامهاي نمادين] الهي است، پس كسي كه حج خانه[ي خدا] كند، يا «عُمره» به جاي آورد، پس گناهي بر او نيست كه آن دو را طواف كندو هر كس داوطلبانه و به رغبت كار نيكويي انجام دهد، پس [بداند] خداوند قدرشناس [=بارور كنندة عمل او] و داناست.
🍃#صفا و #مروه دو بلندي مقابل هم، نزديك كعبهاند كه حاجيان فاصلة حدود 400 متري اين دو بلندي را 7 بار طي ميكنند. گفته شده صفا سنگ صاف و خالص و مروه سنگ سخت است. اما چه بسا «صفا» نماد سختي و صلابتِ «صبر»، و «مروه» نماد مروّت [جوانمردي، رادمنشي، فتوّت، شجاعت، داراي افتخارات و بزرگمنشي] باشد كه ناشي از آثار «صلات» [رويكرد به خدا و صفات او] باشد [والله اعلم].
🍃فاصله افتادن طولاني [30 آيه] ميان اين تك آيه با آيات مربوط به بناي خانة كعبه توسط ابراهيم، و عدم ارتباط ظاهري آن با آيات قبل و بعد، كساني را به اين تصوّر رسانده كه گويا جمع آوري كنندگان قرآن جاي مناسبتري براي اين آيه نيافتهاند!؟ اما با نگاهي وراي ارتباط ظاهري، چه بسا صفا و مروه تجسّم عيني صبر و صلات در تلاش «هاجر» [همسر ابراهيم] در يافتن آب براي طفل تشنهاش اسمعيل باشد!
🍃#هاجر در جستجوي آب ميان صفا و مروه ميدويد [نشانة صبر و مقاومت] تا مگر از بلنديها نشانهاي ببيند، و در همانحال از خداي خويش استعانت ميجست و دست نياز به سوي او دراز ميكرد [نماد صلات]. سرانجام، پس از چنين صبر و صلاتي، زمزم جوشيد و به تدريج مردماني پيرامون آن گِرد آمدند و خانة توحيد رونق گرفت.
🍃گفته ميشود در دوران جاهليت در فراز دو بلندي #صفا و #مروه دو بُت نصب شده بود و به همين دليل برخي مسلمانان طواف در صفا و مروه را گناه ميدانستند و اين آيه چنان تصوّري را برطرف ميسازد.
🍃« #شَعَائِر»، اعمال و #مناسکي است که شکل نمادين و سمبليک داشته و فهم آنها نيازمند نازکبيني و ديدي شاعرانه ميباشد. قرآن كلمة شعائر را به غير از مناسك حج، در موضوع ديگري مورد استفاده قرار نداده است و در سرآغاز آيات مربوط به اين مناسك در سورة حج [آية 32 (22:32) ]، كل اين آداب را شعائر شمرده است: ذَلِكَ وَمَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ.
🍃🍃 معناي « #حج»، آهنگ و قصد کردن است که در اصطلاح شرعي به سفر مكه گفته ميشود. [...وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ...، قصد خانه کردن حقي است خدايي بر عهدة مردم- آلعمران 97 (3:97) ]. ما طبق عادت ميگوييم زيارت خانه خدا، قرآن ميگويد: #قصد_خانه_خدا! زيارت، ديدن است و قصد، نيازمند اراده و نيّت و همّت.
🍃 عمرة حج، همچنان که زرتشتيان آتش مقدس را روشن نگه ميدارند، زنده نگه داشتن اين مراسم در طول سال ميباشد. «عمران» از کلمة عُمر، احداث و ايجاد و آباد کردن، و «تعمير» [عمر بيشتر دادن]، نگهداري، رسيدگي و حفظ بناها، باغات و ديگر ساختههاي بشري است.
🍃« #طوف»، گردش پيرامون محور و مرکز است، مثل طواف دور کعبه، طوفان، طواف و آمد و رفت فرزندان پيرامون والدين [نور 58 (24:58) ]، تحريکات و وسوسههاي شيطاني نيز گويي در فکر و خيال انسان يکسره ميگردد و طواف ميكند!
🍃 «طَوَّعَ»، ميل و رغبت، و اطاعت، فرمانبري داوطلبانه [نه با اكراه و اجبار] است. ت#طوّع [در باب تفعّل، مثل تكلّف و تكبّر] كاري را برخود قبولاندن و موجّه ساختن است.
📚تفسیر آقاے بازرگان
┄═❁❈
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛