#شهید_محمد_رضا_دهقان🌹
مغرور و متکبر نبود. خودش برای رفاقت قدم جلو میذاشت.
اصلا هم چیزی رو به دل نمیگرفت.
خیلی #معرفت داشت،
👈غم دیگران رو انگاری غم خودش میدونست و تا اونجایی ک در توانش بود برای حل شدن اون مسئله به دیگری کمک میکرد.
اگرکسی ناراحت بود، حتی شده نصفه شب!
باموتور میرفت دنبالش ومیبردش بیرون، طوری فضا رو براش عوض میکرد که اصلاطرف یادش می رفت غمی داشته!
#رفیق_خدایی🌸🍃
@rahe_ebrahim
#شهید_محمد_رضا_دهقان🌹
مغرور و متکبر نبود. خودش برای رفاقت قدم جلو میذاشت.
اصلا هم چیزی رو به دل نمیگرفت.
خیلی #معرفت داشت،
👈غم دیگران رو انگاری غم خودش میدونست و تا اونجایی ک در توانش بود برای حل شدن اون مسئله به دیگری کمک میکرد.
اگر کسی ناراحت بود، حتی شده نصفه شب!
با موتور میرفت دنبالش و میبردش بیرون، طوری فضا رو براش عوض میکرد که اصلا طرف یادش می رفت غمی داشته!
#رفیق_خدایی🌸🍃
@rahe_ebr
#سید_مجتبی_علمدار
#قرآن را بیشتر بخوانید؛
بیشتر بشناسید؛
بیشتر عشق بورزید؛
بیشتر #معرفت به آن داشته باشید؛
بیشتر درد هایتان را با #قرآن درمان کنید؛
سعی کنید #قرآن انیس و مونستان باشد
نه
زینت دکورها و طاقچه های منزلتان شود.
بهتر است #قرآن را زینت قلبتان کنید.
#قرار_بندگی🌸🍃
#انس_با_قرآن
@rahe_ebrahim
#شهید_حسین_املاکی🌹
💠دور سفره شام نشسته بودیم. بعد از شام حسین گفت: امروز به کمک بچه های محل، برای #مسجد یک #کتاب_خانه درست کردیم و مقداری #کتاب هم در آنجا قرار دادیم.
💠فردا به لنگرود می روم تا #کتاب های بیشتر و بهتری پیدا کنم و بخرم
تا #جوانان روستا در ایام فراغت شان بیایند و #کتاب مطالعه کنند.
بعد از مدتی هم که آمد مرخصی، برای خانه خودمان هم یک #کتاب_خانه درست کرده بود.
نهج البلاغه، صحیفه سجادیه و کتاب های دینی دیگری هم خریده بود و در قفسه ها چیده بود.
💠می گفت:
هر وقت فرصت کردی این #کتاب ها را بخوان. این کتاب ها راه #معرفت را به انسان نشان می دهد. این کتاب ها غذای #روح است و انسان را به خدا نزدیک می کند.
#به_روایت_همسر
#نیمه_پنهان_ماه
#سیره_شهدا
#کار_فرهنگی
#آتش_به_اختیار
@rahe_ebrahim
دخترانــ راهـ ـ ابراهیمـ
#شهید_محمد_رضا_دهقان🌹
مغرور و متکبر نبود. خودش برای #رفاقت قدم جلو میذاشت.
اصلا هم چیزی رو به دل نمیگرفت.
خیلی #معرفت داشت،
غم دیگران رو انگاری غم خودش میدونست و تا اونجایی ک در توانش بود برای حل شدن اون مسئله به دیگری کمک میکرد.
اگر کسی ناراحت بود، حتی شده نصفه شب!
با موتور میرفت دنبالش و میبردش بیرون، طوری فضا رو براش عوض میکرد که اصلا طرف یادش می رفت غمی داشته!
#رفیق_خدایی🌸🍃
@rahe_ebrahim