eitaa logo
دخترانــ راهـ ـ ابراهیمـ
168 دنبال‌کننده
285 عکس
59 ویدیو
1 فایل
امام خامنه ای: درجمهوری اسلامی هرکجا که قرارگرفتیدآنجارا مرکزدنیابدانیدوآگاه باشیدکه همه کارهابه شمامتوجه است. به_حکم_آتش_به_اختیار قدمی برداریم درجهت دغدغه های رهبرمان دغدغه هایی ازنوع فرهنگی!✌ راه ارتباطی شما: @Fateme_art70
مشاهده در ایتا
دانلود
بیا برای به فریاد عزیزترین کسان ات برس، یعنی به داد برس، ناله ای برای بکن. اُف باد بر هر مسلمانی که هم باز عقب کسب و کار دنیا برود. یک هفته بس است. یک روز هم به دین ات برس. به بیا، بخوان. 📕 🌸🍃🌸🍃 @rahe_ebrahim
🌹 زندگی اش شده بود . همه کارش شده بود . می گفت: "اگر یک نفر از این بچه ها را با و آشنا کنم برای من بس است." حدیث معروف پیامبر به علی(ع) را می خواند: یاعلی اگر یک نفر به واسطه تو شوداز آنچه آفتاب بر آن می تابد برتر است. می گفتیم: "سید، اینقدر برای بچه ها کار نکن! اینقدر اردو و تفریح نبر! اگر مشکلی پیش بیاد پدر و مادر اینها رهایت نمی کنند." می گفت: "اشکال نداره. خیلی از این بچه ها با آمدن به اردو و تفریح شدند. ما هم توکل می کنیم بر خدا و سعی می کنیم کارمان را درست انجام دهیم." 🌸🍃 📕کتاب همسفرشهدا @rahe_ebrahim
🌹 نوجوان اول دبیرستانی شده بود! همه او را دوست داشتند. به همراه او در بیشتر برنامه های مذهبی و... شرکت می کردیم. کلیه کلاس ها و برنامه ها شب ها بعد از آغاز می شد. از بچه ها خواسته بود برای به بیایند. بچه ها را به مقید می کرد. محمد احادیثی درمورد اهمیت می گفت: "اگر همه دریاها مرکب، درختان قلم و بندگان نویسنده شوند نمی توانند یک رکعت را بنویسند." 🌸🍃 @rahe_ebrahim
🌸🍃 کلیه کلاس ها و برنامه ها شب ها بعد از آغاز می شد. از بچه ها خواسته بود برای به بیایند. به این طریق بچه ها را به مقید می کرد. محمد احادیث نورانی معصومین درمورد اهمیت را می گفت: اینکه "اگر همه دریاها مرکب، درختان قلم و بندگان نویسنده شوند نمی توانند ثواب یک رکعت را بنویسند." 🌹 @rahe_ebrahim
روی درب خانه تابلویی زده بود. رویش نوشت: "تقویتی درس زبان، در مسجد امام علی علیه السلام، ساعت دو تا چهار، ساعتی ده تا ، قبولی با ." آن زمان علی کلاس زبان می رفت، از بقیه بچه ها قوی تر بود. با این کلاس،خیلی از بچه های محل را جذب مسجد کرد. 🌹 📚هوری/گروه فرهنگی شهیدابراهیم هادی @rahe_ebrahim
🌹 💠دور سفره شام نشسته بودیم. بعد از شام حسین گفت: امروز به کمک بچه های محل، برای یک درست کردیم و مقداری هم در آنجا قرار دادیم. 💠فردا به لنگرود می روم تا های بیشتر و بهتری پیدا کنم و بخرم تا روستا در ایام فراغت شان بیایند و مطالعه کنند. بعد از مدتی هم که آمد مرخصی، برای خانه خودمان هم یک درست کرده بود. نهج البلاغه، صحیفه سجادیه و کتاب های دینی دیگری هم خریده بود و در قفسه ها چیده بود. 💠می گفت: هر وقت فرصت کردی این ها را بخوان. این کتاب ها راه را به انسان نشان می دهد. این کتاب ها غذای است و انسان را به خدا نزدیک می کند. @rahe_ebrahim
روی درب خانه تابلویی زده بود. رویش نوشت: "تقویتی درس زبان، در مسجد امام علی علیه السلام، ساعت دو تا چهار، ساعتی ده تا ، قبولی با ." آن زمان علی کلاس زبان می رفت، از بقیه بچه ها قوی تر بود. با این کلاس،خیلی از بچه های محل را جذب مسجد کرد. 🌹 📚هوری/گروه فرهنگی شهیدابراهیم هادی @rahe_ebrahim
🌹 در هر وضع و موقعیت که قرار می گرفت، سعى می کرد خودش را به برساند. عطاءا... پس از مدرسه به مغازه می رفت و به پدرش کمک می کرد، نزدیک اذان می شد می گفت:  حاجى! مغازه را ببند، برویم که به برسیم. وقتى پدر به او می گفت: قدرى صبر کن حالا می رویم. می گفت: فایده ندارد، الان است که با این حرف من و شما را گول می زند. بیایید زودتر برویم به ، قول می دهم بعد از هر کارى داشته باشید انجام دهم.  @rahe_ebrahim