eitaa logo
✳️ جُستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
800 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . مستمع صاحب سخن را بر سر کار آورد غنچهٔ خاموش، بلبل را به گفتار آورد صائب @Sayyedali1997 @s_m_a57
مشاهده در ایتا
دانلود
🔅🔅🔅 📌نگاشت2:نگاهی به محتوای اجمالی سوره مسد ▪ تمام سوره مسد درباره ابولهب و همسر او است. در این سوره از نابودی ابولهب و اعمالش سخن به میان آمده است و او و همسرش به گرفتاری در عذاب جهنم تهدید شده‌اند. تفسیر نمونه این سوره را تنها سوره‌ای دانسته است که در آن از یکی از دشمنان اسلام با ذکر نام، یاد شده و نوشته است: محتوای سوره نشان می‌دهد که ابولهب و همسرش دشمنی زیادی با پیامبر(ص) داشته‌اند. ▪ سوره مسد، ام جمیل همسر ابولهب را با عبارت «حَمّالَة الحَطَب»(حمل‌کننده هیزم) توصیف کرده است. مفسران درباره اینکه چرا قرآن این عبارت را درباره او به کار برده است، تفسیرهای مختلفی ارائه داده‌اند؛ از جمله: 🔸 • ام‌جمیل خارهای بیابان را به دوش می‌کشید و زمانی که پیامبر برای اقامه نماز بیرون می‌آمد، آنها را جلوی پای او می‌ریخت تا اذیت شود. 🔸 • او با كارهایی که انجام می‌داد، آتش جهنم را برای خودش می افروخت؛ 🔸 • این عبارت، كنایه از سخن‏‌چینى او است. ▪ درباره شأن نزول سوره مسد، روایات فراوانی نقل کرده‌اند که همگی مضمونی نزدیک به هم دارند. از ابن عباس نقل شده است که پیامبر(ص) روزی بالای تپه صفا رفت و قریش را فراخواند و آنها را از عذاب سخت بیم داد. ابولهب که در میان جمع بود، با زبان دشنام با پیامبر سخن گفت و اعتراض کرد که «برای این ما را جمع کردی؟» و با جمله «تبّا لک»(زیان ببینی)، به پیامبر دشنام داد. آیات سوره مسد در پاسخ به این دشنام نازل شد و خود ابولهب را زیان‌زده معرفی کرد. @rahighemakhtoom
برشی از (47) 🔅🔅🔅 اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ (2) 📌 لطايف و اشارات ✅ 4 ـ راز اختصاص حمد به خدا ▪ خداي سبحان در آياتي چند از قرآن كريمْ خود را به عنوان «حميد» مي ستايد. حميد هم به معناي محمود به كار مي رود و هم به معناي حامد. بر اين اساس هم تمامي حمد و ستايشهاي موجودات از آن اوست و هم حامد حقيقي فقط ذات اقدس اوست و تنها اوست كه مي تواند حق ستايش خود را ادا كند و در «الحمد لله» احتمال هر دو معنا (انحصار محموديت و انحصار حامديت در خدا) هست و در دو بخش بايد بيان شود: ⏪ الف: انحصار محموديّت اختصاص محموديّت به خداي سبحان با براهيني چند قابل اثبات است؛ مانند: 1⃣ برهان يكم: حمد در برابر نعمت است و چون منعم حقيقي و بالذات ذات اقدس الهي است و همه‌ي نعمتها (با واسطه يا بي واسطه) از آنِ اوست: (وما بكم من نعمة فمن الله) [سوره‌ي نحل، آيه‌ي 53.]؛ پس محمود حقيقي تنها اوست. ▪ [سپاس و تشكر از مخلوق نيز در حقيقت از آن خدايِ سبحان است و معناي احاديثي مانند: «من لم يشكر المنعم من المخلوقين لم يشكر الله عزّ وجلّ» (بحار، ج68، ص44)، ▪ يا «أشْكَرُكُمْ لله أشْكَرُكُمْ للناس» (اصول كافي، ج2، ص99)، اين نيست كه اگر كسي از مردم حق شناسي نكرد، از خدا حق شناسي نكرده است؛ زيرا در اين صورت تلازمي بين مقدم (من لم يشكر المنعم...) و تالي (لم يشكر الله) وجود ندارد و تلازم در صورتي محفوظ است كه بگوييم منعم از آن جهت كه مخلوق خداست، پيام خالق را دارد؛ ▪ نظير آنچه امام اميرالمؤمنين (عليه السلام) مي فرمايد: «إنّ المسكين رسول الله» (نهج البلاغة، حكمت304). در جايي كه شخص، ديگري را اطعام مي كند نيز بايد گفت: «المطعم رسول الله»، چه آن مطعم خود بداند رسول الهي است يا نداند، مسلمان باشد يا كافر و شكي نيست كه مراد از رسالت در اين جا رسالت تكويني است، نه تشريعي و در رسالت تكويني هيچ موجودي مستقل نيست و بدون اين كه پيك خدا باشد كاري نمي كند. از اين رو خداوند حركت باد لقاح كننده را رسالت خود مي داند: وأرسلنا الرياح لواقح (سوره‌ي حجر، آيه‌ي 22) و آسمان را در بارش باران، رسول خود معرفي مي كند: يُرسل السماءَ عليكم مدراراً (سوره‌ي نوح، آيه‌ي 11). بر اين اساس، شياطين را نيز رسول خود شمرده، مي فرمايد: ألم تَرَ أنّا أرسلنا الشياطين... (سوره‌ي مريم، آيه‌ي 83) ▪ و بالاخره در نظام تكوين هر ذرّه اي كه از نقطه اي رهسپار نقطه ديگر مي شود پيك خداست، چه موافق نظام تشريع باشد يا نباشد. ▪ به بيان ديگر، ايمان، كفر، اطاعت، عصيان و پاداش و كيفر، تنها در نظام تشريع مطرح است وگرنه در نظام تكويني عصيان راه ندارد. ▪ اين نكته را نيز بايد افزود كه همان گونه كه مسكين پيك حق است و خداوند براي آزمودن متنعم، نيازمندي را به سوي او مي فرستد، انفاق كننده نيز رسول خداست؛ زيرا خداوند او را هدايت و به رفع نياز محروم وادار كرده است. ▪ با اين بيان، كسي كه نعمتي را از مخلوق خدا دريافت مي كند بايد بداند كه آن منعم، پيك خداست و بايد از او به عنوان اين كه «مخلوق» و «رسول» الهي است، حق شناسي كند، نه از آن جهت كه شخصِ معيني است. ▪ در نتيجه معناي حديث اين است: «من لم يشكر المخلوق بما أنه مخلوق، لم يشكر الخالق»؛ كسي كه از مخلوق با اين نگاه كه مخلوق خداست و منعم بالعَرَض است، نه بالذات تشكر نكند، در واقع از خالق تشكر نكرده است؛ زيرا تشكر از مخلوق در واقع تشكر از خالق است. ▪ حاصل آن كه، روايت مزبور نه تنها منافاتي با اختصاص همه‌ي حمدها به خداي سبحان ندارد، بلكه مؤيد آن است و از طرف ديگر در تلازم مزبور مي توان احتمال داد كه اگر كسي از مخلوق، كه اِنعام او محسوس است، شكرگزاري نكرد، معلوم مي شود روحيّه سپاس در برابر اِحسان در او نيست؛ مگر آن كه جزو اوحدي از انسانها باشد كه همه‌ي نعمتها را از خداوند بداند و غير او را اصلاً نبيند، كه در اين حال از بحث خارج خواهد بود] ⬅ ادامه دارد... 🔅🔅🔅 ✅ قرآن همراه است و هم راه ✳همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌 منابع تفسیر(1) ▪ منبع از ریشه «النَّبْع» (جوشش آب) به معنای جایی است كه چشمه از آن می‌جوشد و منابع آب محل‌های خارج شدن آن از زمین است[ترتیب كتاب العین، جمهره اللغه، معجم مقائیس اللغه (ذیل همین واژه).]. سرچشمه و منشأ هر چیزی را نیز منبع آن می‌گویند[معجم الوسیط، فرهنگ سیاح (ذیل همین واژه).]. منابع تفسیر، به اموری اطلاق می‌شود كه اطلاعات و داده‌هایی كه با مفاد آیه یا آیه‌هایی تناسب محتوایی دارد در اختیار مفسّر قرار می‌دهد و معانی آیات و مفاد واژگان به كار رفته در آن را روشن می‌كند، بنابراین، كلیه اموری كه مفسّر، معارف ناظر به مفاد آیات را ـ‌كه به نحوی در روشن شدن آن تأثیر دارند‌ـ از آنها به دست می‌آورد، منبع تفسیر به شمار می‌آید؛ به عنوان مثال، وقتی گفته می‌شود قرآن منبع تفسیر است، بدان معنا است كه در بین آیه‌های آن مطالبی یافت می‌شود كه ارتباط محتوایی با آیات دیگر دارد و در روشن شدن مفاد آن آیه‌ها به مفسّر كمك می‌كند. ▪ بحث از منابع تفسیر، كه در كتب علوم قرآن با عناوین «مآخذ تفسیر»[ البرهان فی علوم القرآن، ج 2، ص 156.] و «مصادر تفسیر»[ الصغیر، محمّد حسین علی، المبادی العامه لتفسیر القرآن الكریم، ص 53.] نیز از آن یاد شده است، یكی از مباحث مهم روش‌شناسی تفسیر است. توجه به منابع تفسیر سابقه‌ای بس طولانی دارد و اصولاً همزمان با نزول قرآن مطرح بوده است، ولی تدوین این منابع به صورت مستقل و تعیین حد و مرز هر یك و بحث و بررسی مستقل در باب آن، در زمان‌های متأخر از عصر نزول صورت پذیرفته و به رغم بحث‌های نسبتاً مفیدی كه مطرح شده است، هنوز نیازمند تلاش جدّی و تعمیق بیشتری است. منابع تفسیر، ارتباط تنگاتنگی با (قواعد تفسیر) دارد. قواعد تفسیر، تعیین‌كننده محدوده منابع تفسیر است؛ یعنی با توجه به این نكته كه در قواعد تفسیر لزوم مراجعه به قرآن، روایت، لغت و مانند آن ثابت می‌شود، در این جا از چگونگی دستیابی به آنها، روش استفاده و میزان اعتبار و اهمیّت هر یك سخن به میان می‌آید. از سوی دیگر، منابع تفسیر پیوند نزدیكی با علوم مورد نیاز مفسّر دارد؛ زیرا این علوم، مفسّر را در شناخت دقیق منابع یاری می‌رساند. به عنوان مثال، ممكن است مفسّری كه از علم رجال و درایه و اصول آگاهی ندارد، به خطا روایتی را كه به دلیل ضعف سند یا دلالت، فاقد شرایط لازم است، مورد استناد قرار دهد و بر اساس آن، فهمی نادرست از آیه را تفسیر آیه پندارد. در این مورد، استفاده نادرست مفسّر از منبع روایات، معلول عدم آگاهی وی از علوم مورد نیاز مفسّر است. از سوی دیگر، مشخص شدن منابع تفسیر در تعیین علوم مورد نیاز مفسّر تأثیر دارد؛ به عنوان مثال اگر روایات معتبر یكی از منابع تفسیر به شمار آید، علومی كه در شناخت اعتبار یا مفاد روایات مؤثّرند مانند علم رجال و علم درایه در قلمرو علوم مورد نیاز مفسّر قرار می‌گیرند. به هر حال، شناخت دقیق منابع تفسیر و میزان كارایی آن، نقش مهمی در تفسیر قرآن كریم دارد و این شناخت، ارتباط وثیقی با شناخت قواعد وعلوم مورد نیاز مفسّر دارد. 🔅🔅🔅 ✅ قرآن همراه است و هم راه ✳همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
✳️ جُستارهای قرآنی رحیق
#بررسیهای_قرانی #منابع_تفسیر #امکان_فهم_قرآن #معارف_قرانی #آموزه_های_قرآنی 🔅🔅🔅 📌 منابع تفسیر(1
🔅🔅🔅 📌 ضرورت شناخت دقیق از منابع تفسیر(2) شناخت صحیح و كامل هر موضوع، بستگی به میزان آگاهی‌ای دارد كه از راه‌های مختلف درباره آن به دست می‌آید و هر اندازه در این راستا به منابع غنی‌تر و مطمئن‌تری دسترسی داشته باشیم، شناخت دقیق‌تری به دست می‌آوریم. بر این اساس، فهم و شناخت مقاصد و مفاهیم آیات قرآن كریم ـ‌كه به زبان عربی و دارای معارف و احكام گوناگون است‌ـ نیاز به منابعی دارد كه كوتاهی در گزینش مراجعه به آنها، سبب برداشت ناقص و ناروا از آیات می‌شود؛ چه بسا منابعی كه در دسترس و دارای اعتبار است و نقش مهمی در فهم مقاصد قرآن دارد، ولی بر اثر ناآگاهی از منبع بودن آن و یا ناتوانی در مراجعه بدان، متروك ماند و در نتیجه، بسیاری از نكته‌های قرآنی مورد غفلت و یا سوء فهم قرار گیرد. به عنوان مثال اگر قرآن را یكی از منابع تفسیر بدانیم، درهای زیادی از معارف قرآن فراسوی مفسّر گشوده می‌شود و پاسخ بسیاری از پرسش‌های مربوط به آیات ـ‌كه از منابع دیگر به دست نمی‌آید‌ـ روشن می‌گردد. چنان كه اگر به روایت‌های اهل‌بیت (ع) به عنوان یكی دیگر از منابع تفسیر مراجعه كنیم، مطالب فراوانی در تفسیر آیه‌ها خواهیم یافت كه دست كم روشنگری و زمینه تفطن مفسّر به مقاصد آیات در زمینه‌های مختلف را فراهم می‌آورد. منابع تفسیر قرآن را می‌توان در شش مقوله زیر دسته‌بندی كرد: 1. قرآن؛ 2. روایات معصومین؛ 3. منابع لغوی؛ 4. منابع تاریخی؛ 5. عقل؛ 6. دستاوردهای تجربی. 🔅🔅🔅 ✅ قرآن همراه است و هم راه ✳همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
🚩ثمره خون شهید ▪️ در بیانات نورانی قرآن کریم که ما را به کرامت ستود، فرمود فرشته اصلاً برای شما خلق شده است، در خدمت شما هستند، اینها کرام کریم هستند: ﴿إِنَّ عَلَیكُمْ لَحافِظینَ ٭ كِراماً كاتِبینَ﴾؛[1] ما کرامت را در حرم امن شما قرار دادیم تا شما کریم بشوید. این راه، راه اصلی ماست و اگر کسی فرشته نشد، محروم است. ▪️ ما مسئول کرام هستیم، ذات أقدس الهی تمام حرمت را برای شهدا گذاشت، این کشور، کشور سرمایه ‌داری است. چند هزار شهید دادن کار آسانی نیست! همین ذات أقدس الهی که به ما فرمود شما می‌ توانید کریم باشید، می ‌توانید فرشته باشید و اصلاً برای فرشته‌ خوی شدن خلق شدید، به ائمه (علیهم السلام) دستور داد که شما به زیارت شهدا بروید. وقتی به زیارت شهدا می ‌رویم عرض ادب می ‌کنیم، احترام می‌ کنیم، مقام اینها را ذکر می ‌کنیم، بعد اعتراف می ‌کنیم و عرض می ‌کنیم: «طِبْتُمْ وَ طَابَتِ الْأَرْضُ الَّتِی فِیهَا دُفِنْتُمْ»،[2] شما طیب و طاهر شدید و اصلاً دین برای این است که ما را طیب و طاهر کند، خلق کرد. ▪️ تمام تلاش و کوشش قرآن و عترت این است که ما طاهر باشیم، فرشته باشیم. آن وقت کشور، کشور امنی است که نه از استکبار کاری ساخته است، نه از آن اتحادیه اروپا کاری ساخته است و نه از صهیونیسم کاری ساخته است. در مقابل این کشوری که ما در پیشگاه شهدای آنها عرض می ‌کنیم «طِبْتُمْ وَ طَابَتِ الْأَرْضُ الَّتِی فِیهَا دُفِنْتُمْ»، ابداً احدی قدرت ندارد. ▪️ پیام این زیارت‌ ها چیست؟ کشوری که شهید بدهد، آن کشور طیب و طاهر است؛ یعنی خون شما کاری کرد که هیچ بارانی، هیچ برف و تگرگی آن کار را نمی‌ کند. باران آن عُرضه را ندارد که آلودگی ‌ها را پاک کند، استعمار را پاک کند، استثمار را پاک کند، استکبار و استحمار را پاک کند. ما در پیشگاه آن شهدا می‌ گوییم کاری که خون می‌ کند، باران نمی ‌کند: «طِبْتُمْ وَ طَابَتِ الْأَرْضُ الَّتِی فِیهَا دُفِنْتُمْ»، کشوری که شهید داد و خون داد، آن کشور استعمار را و آن لکه ‌ها را پاک می ‌کند. استثمار و استحمار را پاک می ‌کند. باران که چنین عُرضه ‌ای را ندارد! ▪️ گاهی قرآن کریم مطلبی دارد که روایات روشن می ‌کند، گاهی روایات مطلبی دارد که قرآن تبیین می ‌کند؛ عترت و قرآن عِدل هم‌ هستند یعنی همین! اگر درباره شهدا عرض می ‌کنیم: «طِبْتُمْ وَ طَابَتِ الْأَرْضُ الَّتِی فِیهَا دُفِنْتُمْ»، در قرآن کریم چه می‌ خوانیم؟ قرآن کریم می‌ گوید: ﴿وَ الْبَلَدُ الطَّیبُ یخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ﴾،[3] کشوری که شهید داد و خون داد، باید میوه طیب و طاهر بدهد. میوه طیب و طاهر، داشتنِ اقتصاد سالم است، نه گرانی! امنیت اقتصادی است، امانت اقتصادی است، نه ربا! نه کارخانه ‌ها را از تولید انداختن! این پیام قرآن کریم است و آن پیام ائمه (علیهم السلام) است. فرمودند کاری که خون می ‌کند، باران نمی ‌کند، بله! باران وقتی که بیاید دیگر استکبار را، استثمار را، استحمار را اینها را که پاک نمی ‌کند. کشوری که بخواهد از این لکه ‌های ننگ پاک بشود به برکت خون‌ های شهداست که اینکه شده است. ▪️ اگر در زیارت‌ های ائمه و شهدا عرض می ‌کنیم: «طِبْتُمْ وَ طَابَتِ الْأَرْضُ الَّتِی فِیهَا دُفِنْتُمْ»؛ یعنی خون این لکه ننگ استعمار را، استثمار را پاک می ‌کند، باران پاک نمی ‌کند، خدا در قرآن فرمود، اگر کشوری پاک شد، باید میوه پاک بدهد، اینها به اصطلاح اهل علم جمله خبریه ‌ای است که مفید انشاء است، به داعی انشا القا شده است؛ یعنی شما که حالا کشورتان پاک شد، میوه طیب بگیرید: ﴿وَ الْبَلَدُ الطَّیبُ یخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ﴾. [1]. سوره إنفطار، آیات10 و 11. [2]. مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج‏2، ص723. [3]. سوره اعراف، آیه58. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1398/04/13 🌿🌿🌿 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
✳️ جُستارهای قرآنی رحیق
#حضرت_آیت_الله_جوادی_آملی 🚩ثمره خون شهید ▪️ در بیانات نورانی قرآن کریم که ما را به کرامت ستود، فر
ثمره خون شهید.mp3
1.74M
📌ثمره خون شهید 🔅 این پیام قرآن کریم است و آن پیام ائمه (علیهم السلام) است. فرمودند کاری که خون می ‌کند، باران نمی ‌کند، بله! باران وقتی که بیاید دیگر استکبار را، استثمار را، استحمار را اینها را که پاک نمی ‌کند. کشوری که بخواهد از این لکه ‌های ننگ پاک بشود به برکت خون‌ های شهداست که اینکه شده است. @rahighemakhtoom
🏴 خاطره حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی از آخرین دیدار شهید والامقام سپهبد حاج قاسم سلیمانی 💠 حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در پایان جلسه درس خارج فقه امروز خود که در مسجد اعظم برگزار شد با اشاره به حادثه ترور شهید سپهبد قاسم سلیمانی در سخنانی اظهار داشتند: ☑️ همه ما وامدار شهادت و مجاهدت این برادر عزیز ما مرحوم شهید سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی(رضوان الله تعالی علیه) هستیم. 💠 ایشان با اشاره به خاطره سفر سال گذشته شهید سردار سلیمانی به قم، اذعان داشتند: ☑️ ایشان پارسال که آمده بود قم، یک دیداری با آقایان داشت، وقتی به مؤسسه آمد، عده‌ای هم همراهش بودند، بعد از اینکه آن آقایان تشریف بردند گفت حاج آقا من کار دارم، گفتم بفرمایید! ☑️ من دیدم آن پارچه را از جیبش درآورد، گفت این کفن من است، شهادت بدهید! ما چه صلاحیت داریم که شهادت بدهیم! یک کسی که عمری به قرآن خدمت کرده است، آبروی ما را حفظ کرده، امنیت ما را حفظ کرده، ناموس ما را حفظ کرده، دین ما را حفظ کرده، شرف ما را حفظ کرده، نظام ما را حفظ کرده، حرف‌های امام را حفظ کرده، حرف‌های رهبر را حفظ کرده است! ما گفتیم خیلی خوب! امضا کردیم، خدایا تو شاهدی گفتیم «هو الشاهد»؛ خدایا تو شاهدی! این عزیز ما کارگزار توست! الآن هم با بهترین وجه، خدا را مهمان خود قرار داد، حشرش با انبیا، حشرش با اولیای الهی، حشرش با شهدای کربلا، حشرش با حسین بن علی بن ابیطالب علیه السلام. 🗓 ۹۸/۱۰/۱۵ پ ن: نظیر این امضا گرفتن برای کفن از آیت اللّه نوری همدانی هم نقل شده است @rahighemakhtoom
💠 نصرت و ولایت 🔹 هر اندازه ارتباط ما به «وجه الله» قوی‌ تر باشد، ارتباط خدا به ما بیشتر است. یک وقت است ما سعی می ‌كنیم دین خدا را یاری كنیم، خدا هم می ‌فرماید: ﴿إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ ینْصُرْكُمْ﴾.[1] خدا می‌ شود ناصرِ ما. نصرت این است كه یک بخشی از كار به دوش خود ماست، ما باید انجام بدهیم، آن تتمیم و تكمیل را خدا به عهده می ‌گیرد. گرچه «و إن کان الکل من الله سبحانه و تعالی». این آیات نصر است كه یک طایفه از آیات قرآن را تشكیل می ‌دهد، ﴿إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ ینْصُرْكُمْ﴾. 🔹 از این قوی ‌تر، اگر ارتباطمان را با اخلاص و تلاش و كوشش بیشتر كنیم، رابطه‌ مان را با خدا نزدیک ‌تر كنیم، این نصرت به ولایت تبدیل می ‌شود، او می‌ شود ولی. فرق جوهری ناصر و ولی این است كه در نصرت، یک بخش كار را خود این شخص انجام می ‌دهد، تتمیمش را به عهده آن كمک، مُعِین، معاون و ناصر خواهد بود؛ اما در ولایت، ولی همه كارهای مولّی ‌علیه را به عهده دارد. اگر یک نوجوانی بخشی از كارها را خود به عهده بگیرد، بخشی از كارها را پدر كمک بكند، می ‌گویند پدر ناصر این پسر است. اما یک كودک نوزاد، همه كارهای او را پدر و مادر به عهده دارند، اینجا ولی او هستند، نه اینكه بخشی از كارها را كودک بكند و بخشی از كارها را مادر یا پدر، همه كارها را ولی به عهده دارد. پس ولایت، دقیق ‌تر، عریق ‌تر، قوی ‌تر و غنی ‌تر از نصرت است. @rahighemakhtoom
📌نصرت و ولایت 🔹 هر اندازه ارتباط ما به «وجه الله» قوی‌ تر باشد، ارتباط خدا به ما بیشتر است. یک وقت است ما سعی می ‌كنیم دین خدا را یاری كنیم، خدا هم می ‌فرماید: ﴿إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ ینْصُرْكُمْ﴾.[1] خدا می‌ شود ناصرِ ما. نصرت این است كه یک بخشی از كار به دوش خود ماست، ما باید انجام بدهیم، آن تتمیم و تكمیل را خدا به عهده می ‌گیرد. گرچه «و إن کان الکل من الله سبحانه و تعالی». این آیات نصر است كه یک طایفه از آیات قرآن را تشكیل می ‌دهد، ﴿إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ ینْصُرْكُمْ﴾. 🔹 از این قوی ‌تر، اگر ارتباطمان را با اخلاص و تلاش و كوشش بیشتر كنیم، رابطه‌ مان را با خدا نزدیک ‌تر كنیم، این نصرت به ولایت تبدیل می ‌شود، او می‌ شود ولی. فرق جوهری ناصر و ولی این است كه در نصرت، یک بخش كار را خود این شخص انجام می ‌دهد، تتمیمش را به عهده آن كمک، مُعِین، معاون و ناصر خواهد بود؛ اما در ولایت، ولی همه كارهای مولّی ‌علیه را به عهده دارد. اگر یک نوجوانی بخشی از كارها را خود به عهده بگیرد، بخشی از كارها را پدر كمک بكند، می ‌گویند پدر ناصر این پسر است. اما یک كودک نوزاد، همه كارهای او را پدر و مادر به عهده دارند، اینجا ولی او هستند، نه اینكه بخشی از كارها را كودک بكند و بخشی از كارها را مادر یا پدر، همه كارها را ولی به عهده دارد. پس ولایت، دقیق ‌تر، عریق ‌تر، قوی ‌تر و غنی ‌تر از نصرت است. در مسئله نصرت دارد كه ﴿وَ ما رَمَیتَ إِذْ رَمَیتَ وَ لكِنَّ اللَّهَ رَمی﴾،[2] اگر این تعبیر به همین صورت بود «و ما رمیت و لكن الله رمی»، می ‌شد ولایت؛ اما این ﴿إِذْ رَمَیتَ﴾ را هم قرآن اضافه كرده، فرمود آن وقتی كه تو انداختی، در حقیقت دیگری انداخت، ﴿وَ ما رَمَیتَ إِذْ رَمَیتَ وَ لكِنَّ اللَّهَ رَمی﴾. این ﴿إِذْ رَمَیتَ﴾ یک تأثیر كلیدی دارد، مثل اینكه فرمود: ﴿قاتِلُوهُمْ یعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَیدیكُمْ﴾،[3] این از نصرت قوی ‌تر است، فاصله نصرت و ولایت را دارد تأمین می‌ كند؛ خدا با دستِ شما آنها را عذاب می ‌كند. 🔹 این عزیزان ما، این مدافعان حرم و این سرداران ما، مخصوصاً این برادر عزیز و كریم و مهربان ما و محبوب ما، جناب سردار قاسم سلیمانی (حفظه الله، نصره الله، ایده الله)، إن ‌شاء الله به اینجا رسیده است كه در آن نامه ‌ای كه به مقام معظم رهبری نوشته ‌اند، خاضعانه كلّ این فتح و پیروزی را به ذات اقدس الهی نسبت دادند. این معنای دعاست، تأثیر دعاست. می ‌دانید همه این كشورهای نام برده شده، عراق، سوریه و همسایه‌ های این كشورها، هیچ كدام این فكر را نمی‌ كردند كه استكبار و صهیونیسم چنین خوارجی را برانگیزانند و این خوارج بدخیمِ برانگیزخته ‌شده استكبار و صهیونیسم به ذلیل ‌ترین وجه از این كشورها طرد شدند كه امیدواریم ذات اقدس الهی اینها را به عذاب الیم در دنیا و آخرت معذّب بفرماید! 🔹 این نكته را هم عرض می‌ كنیم که یک بیان نورانی قرآن كریم به وجود مبارك پیغمبر (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) دارد، فرمود رسول من! حالا درست است در فلان جبهه پیروز شدی، در فلان جبهه موفق شدید اسیر بگیرید؛ اما ﴿لا تَزالُ تَطَّلِعُ عَلی‏ خائِنَةٍ مِنْهُمْ﴾[4] درباره یهودی‌ ها و همین صهیونیسم ‌ها، فرمود اینها هر روز نقشه می ‌كشند. بنابراین هم باید شاكر بود و سجده در پیشگاه ذات اقدس الهی كرد، هم باید هوشیار بود. فرمود: ﴿خُذُوا حِذْرَكُمْ﴾؛[5] آن هوشیاری، آن دقت و آن فراست را بگیرید. [1] . سوره محمد، آيه7. [2] . سوره انفال، آيه17. [3] . سوره توبه، آيه14. [4]. سوره مائده، آيه13. [5]. سوره نساء، آيه71. 📚 درس تفسیر سوره مبارکه الرحمن جلسه 16 تاریخ: 1396/09/01 🆔@rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گریه‌های آیت‌الله جوادی آملی در کنار پیکر حاج قاسم سلیمانی در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها @rahighemakhtoom
حضرت آیت الله 📌 تبيين معروف، دومين سفارش لقمان بعد از توحيد و معاد/4⃣ ✅ بر همه واجب است كه جلوي فساد را بگيرند ◀️پرسش: از آيات الهي برمي‌آيد كه آمر به معروف بايد خودش عامل باشد يك آيه اينكه أتأمرونَ النَّاس بالبرِّ وَتَنْهَونَ أنْفُسَكُم(1) آيه ديگر اينكه لِمَ تَقُولونَ مَا لاَ تَفْعَلُونَ(2) 🔸پاسخ: البته، اين درست است اما ملاحظه فرموديد در فقه، شرط آمر به معروف و ناهي از منكر عادل بودن نيست، آن شرط كمال است. 🔸اگر گفتند «لا صلاة لجار المسجد إلاّ في المسجد»(3) اين با «لا صلاة الاّ بفاتحة الكتاب»(4) يا «لا صلاة الاّ بطهور»(5) فرق مي‌كند، آن شرط كمال است و اين طهارت و فاتحةالكتاب شرط صحّت است. 🔸اگر گفته شد كه آمر به معروف خودش بايد عامل باشد، ناهي از منكر خودش منتهي باشد، اينها شرط كمال است وگرنه بر همه واجب است كه جلوي فساد را بگيرند. 🔸اگر فرمود أَقِمِ الصَّلاَةَ بعد فرمود وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ يعني بخواهيد امر به معروف شما، نهي از منكر شما اثر بكند شما بايد خودتان واجد باشيد. 🔸يك حساب است كه وظيفه بين ما و خداي ما چيست، اين همان آيه است كه فرمود اگر كسي ديگران را امر بكند و خودش مؤتمر نباشد اين عاقل نيست أَتَأْمُرُونَ الْنَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ وَأَنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ 🔸يك انسان عاقل ديگري را از خوردن سم باز مي‌دارد و خودش سم مي‌خورد؟! اين خُب عاقل نيست، اين بين خود و خداي خود است. 🔸يك مطلب اين است كه اگر ديگري گرفتار فساد است اين شخص بر او واجب است كه جلوي او را بگيرد يا نه؟ بله بر او واجب است. 🔸غرض اين است كه در امر به معروف و نهي از منكر عدالت شرط نيست و آن روايات يا آياتي كه هست ناظر به شرط كمال است نه شرط صحّت. ◀️پرسش: اميرالمؤمنين در نهج‌البلاغه فرمود: «والله... لاَ أَنْهاكُمْ عَنْ مَعْصِيَةٍ إِلاَّ وَ أَتَنَاهَي قَبْلَكُمْ عَنْهَا» 🔸پاسخ: خودش درباره خودش درست فرمود؛ فرمود: من هيچ‌گاه شما را نهي نمي‌كنم مگر اينكه پيشاپيش، خودم منتهي‌ام؛ هيچ وقت شما را امر نمي‌كنم مگر اينكه پيشاپيش، خودم مؤتمرم. 🔸خب درست است نه تنها معصوم، عادل هم همين‌طور است؛ عادل كسي است كه وقتي ديگران را امر به معروف و نهي از منكر مي‌كند خودش هم عمل مي‌كند، اما اين شرط كمال است. 🔸اين‌طور نيست كه حالا اگر كسي خودش عادل نبود، ديگري كه دارد گناه مي‌كند بر او امر به معروف و نهي از منكر واجب نباشد، اين‌طور نيست. ↙️پي نوشت: 1- سوره بقره، آيه44: آيا مردم را به نيکي فرمان مي دهيد و خودتان را فراموش مي کنيد؟ 2- سوره صف، آيه2: چرا چيزى مى گوييد كه انجام نمى دهيد؟ 3- پيامبر اسلام(صلّي الله عليه و آله): براي همسايه مسجد نماز نيست مگر در مسجد 4- پيامبر اسلام(صلّي الله عليه و آله): نمازي پذيرفته نمي شود جز با سوره‌ي حمد 5- پيامبر اسلام(صلّي الله عليه و آله): نمازي پذيرفته نمي شود جز با طهارت 🔹برگرفته از درس تفسیر قرآن /سوره لقمان، آیات 17 الی22 🌿🌿🌿 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
📌 حبّ عقلی 🔹 در جریان اخلاق یک وقت است که انسان چیزی را می ‌داند و یک وقت است که در عین حال که می‌ داند باید بشنود و این شنیدن اثر خاص خود را دارد، این همان سؤال و جوابی است که بین وجود مبارک پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و جبرئیل (علیه السلام) مطرح شد که پیغمبر به جبرئیل (سلام الله علیه) فرمود: «عِظنِی»؛ مرا موعظه کن! به همین جهت است. ▪ جوارح و اعضا هر کدام سهمی دارند، آدم کتابی را مطالعه می ‌کند از راه چشم مُتَّعِظ می ‌شود، حرفی را می‌ شنود و از راه گوش مُتَّعِظ می ‌شود، اگر با هم باشند کمک خاص می ‌کند. حضرت فرمود: «عِظنِی»؛ مرا موعظه کن! چند چیز را جبرئیل (سلام الله علیه) به آن حضرت گفت حالا مسئله نماز شب بود و مانند آن، فرمود: «أَحبِب مَاشِئتَ فَإِنَّکَ مفَارقُه»؛[1] هر چیزی را بخواهی دوست داشته باشی، دوست داشته باش؛ حالا شخص باشد، کالا باشد، موجود زنده باشد، مثل حیوان، گیاه، جماد باشد، هر چه که غیر خداست بخواهی دوست داشته باشی، دوست داشته باش، ولی مفارقت آن را تهدید می ‌کند؛ یعنی نه تنها «منقطع الآخر» است و دوام ندارد، بلکه «عند الفراق» به درد آن مبتلا می‌ شوی. یک وقت است که انسان با کسی هست بعد مفارقت می ‌کند، نه وصال آن محبوب بود و نه فراق آن مکروه؛ مانند اینکه دو نفر بر صندلی ماشین می ‌نشینند، یک چند قدمی باهم می ‌روند، این وصال لذت ‌بخش نیست و آن فراق هم درد آور نیست؛ اما وصال لذت‌ بخش، حتماً فراق درد آور را به همراه دارد، به حضرت فرمود: «أحبِب مَاشِئتَ فَإِنَّکَ مفَارِقه». 🔹 محبوب‌ ها را ذات اقدس الهی در قرآن به دو قسم تقسیم کرد: محبوب پایدار و محبوب ناپایدار؛ محبوب پایدار همان ذات اقدس الهی است که ﴿إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونی‏ یحْبِبْكُمُ اللَّهُ﴾؛[2] هم شما دوست خدا هستید، هم خدا دوست شما می ‌شود. اگر شما محبوب خدا شدید، خدا که دائمی است، محبتش هم دائمی است؛ شما را جذب می ‌کند. اما غیر خدا را در اوائل سوره مبارکه «آل عمران» مشخص کرد، فرمود: غیر خدا یا جماد یا نبات یا حیوان یا انسان است؛ همه اینها ابزار دست شیطان است که انسان را فریب می ‌دهد. این از آیات پربرکت و نورانی سوره مبارکه «آل عمران» است ـ همه آیات این‌طور هستند ـ که ﴿زُینَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوات﴾[3] گرچه به حسب ظاهر پنج تاست، ولی روی چهار ضلع در می ‌آیند، برای اینکه محبوب انسان یا زن و فرزند هستند که از سنخ انسان هستند یا دام ‌ها هستند، مثل گاو و گوسفند و اسب و مانند آن هستند که حیوان هستند یا باغ و بوستان و مزرعه هستند که از سنخ گیاهان می باشند یا طلا و نقره و مانند آن است که از جمادات است، بیش از این چهار تا نیست. این پنج ضلعی که فرمود بازگشتش به همین چهارضلع است: ﴿زُینَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ﴾، جامع اینها شهوت است نه عقل، پس محبّت عقلی نیست. ﴿زُینَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنینَ﴾؛ این دو تا جزء انسان هستند اگر کسی به انسان علاقمند بشود. ﴿وَ الْقَناطیرِ الْمُقَنْطَرَةِ﴾؛ همین طلا و نقره، این دو؛ ﴿وَ الْأَنْعامِ﴾، سه؛ ﴿وَ الْحَرْث﴾، کشاورزی، چهار. فرمود: چه جماد باشد، چه نبات باشد، چه حیوان باشد، چه انسان باشد، اینها حبّ شهوی است نه حبّ عقلی. حبّ عقلی همان مودّت اهل بیت است که فرمود: مزد رسالت پیغمبر است: ﴿لا أَسْئَلُكُمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى﴾.[4] این از سنخ محبت‌ های چهارگانه سوره مبارکه «آل عمران» که نیست، این مودت دائمی است، هجرانی ندارد تا ما رها نکنیم آنها رها نمی ‌کنند؛ گاهی هم ممکن است انسان رها بکند، ولی آنها براساس فیض و لطفی که دارند رها نمی ‌کنند. لذا پیام جبرئیل به حضرت پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) که فرمود: «أحبِب مَاشِئتَ فَإِنَّکَ مفَارِقه»، این اعلام خطر کرد، چیزی که از دست دادنی است قابل محبّت نیست. [1] . الخصال، ج1، ص7. [2] . سوره آل عمران، آیه31. [3] . سوره آل عمران، آیه14. [4] . سوره شوری، آیه23. 📚 درس خارج فقه بیع سلف جلسه 17 تاریخ: 1394/01/19 🌿🌿🌿 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom