eitaa logo
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
798 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . مستمع صاحب سخن را بر سر کار آورد غنچهٔ خاموش، بلبل را به گفتار آورد صائب @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
حکمت 47 نهج البلاغه.mp3
3.17M
📚شرح و تفسیر حکمت47 (کلمات قصار) ⏮استاد حجت الاسلام والمسلمین محمدی شاهرودی کارشناس برنامه های اعتقادی و معارف اسلامی 🎤بیان شیوا و روان و ساده ⏱دقایقی کوتاه در محضر نهج البلاغه 🍀🍀🍀 @rahighemakhtoom
💠 تقدیم فرائض بر نوافل 🔹 در کلمه 39 حکمت وجود مبارک حضرت امیر (سلام الله علیه) فرمود: «لَا قُرْبَةَ بِالنَّوَافِلِ إِذَا أَضَرَّتْ بِالْفَرَائِضِ»،[1] نافله چیزی است که انجام آن فایده دارد، ولی ترک آن ضرر ندارد. فریضه آن است که انجام آن است و فایده فراوان دارد، ترک آن هم خسارت‌ های فراوانی دارد. فرمود آن نافله ‌ای که به آسیب برساند مجال ندارد، نمی ‌شود با نافله ‌ای که به فریضه ضرر می‌ رساند به خدا متقرّب شد. ▫️ کسی که حج واجب به ذمّه اوست نمی ‌تواند حج مستحبی انجام بدهد. کسی که روزه واجب به عهده اوست، نمی ‌تواند روزه مستحبی بگیرد؛ حتی در نماز آن نافله ‌ای که به فریضه آن آسیب می ‌رساند دیگر نمی ‌شود با آن به خدا نزدیک شد، امر قُربی نیست؛ این حکم فقهی است و روشن است و همه ما آشنا هستیم. ▫️ اما در مسائل اقتصادی، آن کاری که جزء نوافل اقتصاد است، یک تولید موقت است، یک اشتغال موقت و ناپایدار است، دولت بخواهد بر اساس آن سرمایه‌ گذاری کند، آن تولیدهای اساسی و شغل‌ های اساسی را رها کند، این را ترک کرده و به نافله اقتصاد رسیده است. ▫️ در حوزه‌ها و دانشگاه‌ها بعضی از مطالعات و اطلاعات ‌اند یا کتاب تاریخ یا قصّه است، اینها جزء ‌اند. آن درس‌هایی که به اصول اعتقادی برمی‌گردد؛ مثل قرآن، مثل نهج البلاغه، مثل احکام ضروری اسلام، اینها جزء فرائض است. کسی در حوزه وقت خود را صرف مطالعات متفرقه جانبی بکند، از تفسیر بماند، از فقه بماند، از کلام بماند، این به آن علوم واجب آسیب رسانده است. در دانشگاه‌ ها هم همین طور است. بنابراین این یک اصل جامع و کلّی است که وجود مبارک حضرت امیر فرمود؛ آن نافله‌ ای که به فریضه آسیب می‌رساند وسیله تقرّب نیست. 🔹 اگر کسی بخواهد علم پیدا کند هیچ چاره‌ای ندارد مگر اینکه برهان را بفهمد. برهان هم قضایای خاصی دارد. کمتر چیزی که به دست آدم می‌آید همین برهان است و آن یقین است؛ لذا هم مرحوم بوعلی در منطق شفا تصریح کرد که خواندن برای یک متفکّر فریضه است،[2] هم شیخ اشراق.[3] پس در علم بخش برهان فریضه است، بخش‌های خطابه و امثال خطابه نافله است. در فقه مشخص است، در اقتصاد مشخص است. ▫️ در سیاست کسی سرگرم باشد به امور جزئی، اختلافات جزئی را حلّ کند؛ اما آن اختلافات ریشه ‌ای که مانده است از آن غافل باشد، این نافله سیاسی است که به آسیب می‌ رساند. 🔹 بنابراین کشورداری، اقتصاد مملکت، اقتصاد مقاومتی، اخلاق دینی، فلسفه دینی، فقه دینی، اجتماع دینی، اینها یک ارکان اوّلیه به عنوان فرائض دارد و یک سلسله امور جنبی هم به عنوان نافله دارد. این بیان نورانی حضرت امیر (سلام الله علیه) که فرمود هرگز نمی ‌شود نافله را جایگزین فریضه کرد از همین قبیل است که «لَا قُرْبَةَ بِالنَّوَافِلِ إِذَا أَضَرَّتْ بِالْفَرَائِضِ». [1]. نهج البلاغة (للصبحی صالح)، حکمت39. [2] . الشفاء(المنطق)، البرهان، ص54. [3] . حكمة الاشراق، ص40 و 41. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1397/09/01 🆔 @a_javadiamoli_doross
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔶مرحوم بوعلي در زندگينامه خود مي‌گويد: من شاگرد نمازم؛ زيرا هر وقت مشكل عملي براي من پيش مي‌مد وضو مي گرفتم و به جامع شهر (مسجد جامع) مي رفتم ودر آن‌جا دو ركعت نماز مي خواندم و حلّ مشكلم را از خدا مي خواستم و حلّ مي شد! 📚مبادي اخلاق درقرآن علامه جوادی آملی 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برداشت از آیات ۶۴ ـ ۶۲ 📌 الی باید بداند که اکثر مردم او هستند و چون با او به نیرنگ برمی خیزند و باید ارتباطش را با خدای تعالی زیاد کند تا او را کمک نماید زیرا برای او کافی است و خدا دل های را با او گرم و پر می کند تا با او الفت پیدا کنند و او را کمک نمایند؛ بنابراین کمک خدا و الی باید برای او بسیار اهمیت داشته باشد. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
. 🔰 تفسیر 📌 ظاهریم به او... . بعض اهل معرفت گفته‌اند:‌‏ ‌‏«ظَهَرَ الوُجُودُ بِبِسمِ اللّه»‌‏ ‌‏و این به حسب مسلک اهل معرفت و اصحاب سلوک ‏و عرفان است که همه موجودات و ذرّات کائنات و عوالم غیب و شهادت را به تجلّی اسم جامع الهی، یعنی «اسم اعظم» ظاهر دانند.‌‏ 📚 کتاب تفسیر سوره حمد، ص۱۴. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی ✅ @rahighemakhtoom
حکمت 48 نهج البلاغه.mp3
677.9K
📚شرح و تفسیر حکمت48 (کلمات قصار) ⏮استاد حجت الاسلام والمسلمین محمدی شاهرودی کارشناس برنامه های اعتقادی و معارف اسلامی 🎤بیان شیوا و روان و ساده ⏱دقایقی کوتاه در محضر نهج البلاغه 🍀🍀🍀 @rahighemakhtoom
حکمت 49 نهج البلاغه.mp3
1.12M
📚شرح و تفسیر حکمت49 (کلمات قصار) ⏮استاد حجت الاسلام والمسلمین محمدی شاهرودی کارشناس برنامه های اعتقادی و معارف اسلامی 🎤بیان شیوا و روان و ساده ⏱دقایقی کوتاه در محضر نهج البلاغه 🍀🍀🍀 @rahighemakhtoom
واکاوی دعای ۲۳صحیفه سجادیه ۷۲.mp3
21.82M
91 📼 قسمت: هفتادو دوم 72 📌واکاوی دعای 23 ☑️ عوامل تامین عافیت و عافیت سازدر زندگی ☑️ حالات گوناگون قلب(شاخصه های بیمار دلان) ☑️ ثواب انتشار و استفاده از این فایل را هدیه می کنیم به پیشگاه مقدس حضرت امام سجاد علیه السلام...التماس دعا 🌴🌴🌴 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ الَّتِي تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ تُرِيدُ. (سه ‌مرتبه) خداوندا، مرا در زره نگهدارنده و قوی خود _ که هر کس را بخواهی در آن قرار می‌دهی _ قرار بده! اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ «بهجت‌الدعاء، ص ٣۴٧ » 🍀🍀🍀 @rahighemakhtoom
📌شگفتی نسبیت مساله برای اولین بار توسط آلبرت انیشتین در سال 1915 مطرح شد و قبل از انیشتین تصور بر این بود که زمان یک مساله ثابت است. ⏮ برای اولین بار به روشنی اثبات کرد که زمان به سرعت و جسم وابسته است. معادله اصلی انیشتین به صورت زیر بود در مساله نسبیت خاص که انیشتین در سن 25 سالگی اظهار داشت بطور خلاصه این چنین بود که درسرعت های بالا که سرعت جسم ثابت است مثلا وقتی جسمی سرعتی نزدیک به سرعت نور دارد زمان برای او کند تر سپری می شود و جسم نیز کاهش می یباد ولی جرم جسم زیادتر می شود. انشتین مثالهای جالبی را نیز آورد مثلا اگر دو برادر یکی با سرعت نور در فضا برود و برادر دوقلویش در زمین بماند بعد از بازگشت برادری که با سرعت نور رفته هنوز در سن کودکی است اما برادر دیگر پیر شده و صاحب فرزند و نوه و ... است! 📃آیات مختلفی از مفهوم نسبی بودن زمان را در خود دارند: 🔖آیه 4 سوره معراج: فرشتگان و روح (فرشته مخصوص ) به سوى او عروج مى کنند در آن روزى که مقدارش پنجاه هزار سال است 🔖سوره حج آیه 47 : و از تو با شتاب تقاضاى عذاب مى‏کنند با آنکه هرگز خدا وعده‏اش را خلاف نمى کند و در حقیقت‏یک روز [از قیامت] نزد پروردگارت مانند هزار سال است از آنچه مى‏شمرید 🔖سوره سجده آیه 5 : کار [جهان] را از آسمان [گرفته] تا زمین اداره مى‏کند آنگاه [نتیجه و گزارش آن] در روزى که مقدارش آن چنان که شما [آدمیان] برمى‏شمارید هزار سال است به سوى او بالا مى‏ رود 🔘همچنین دانشمندان معتقد هستند که در سیاهچاله ها بعد زمان وجود ندارد و مناطقی بروی زمین خاصیت سیاهچاله ها را دارند! 🔘آیات سوره ی کهف نیز این موضوع را تایید می کنند: پس ما بر گوش آنها تا چند سالی پرده بیهوشی زدیم پس از آن، آنان را بر انگیختیم تا معلوم گردانیم کدام یک از آن دو گروه مدت درنگ در آن غار را بهتر احصاء کرد. (سوره الکهف، آیه: 11-12 ) ” باز ما آنان را از خواب بر انگیختیم تا میان خودشان یکی پرسید: چند مدت در غار درنگ کردید جواب دادند یک روز تمام یا که برخی از روز دیگر، گفتند: خدا داناتر است که چند مدت در غار بودیم...“ (سوره الکهف، آیه: 19) 🔅تفسیر و قرآن پژوهی ✅ @rahighemakhtoom
🌹🍃 📌حدیث چهارم‌‌؛ کبر 🔰درجات کبر . . . اول) کبر به خدای متعال از همه زشت تر و هلاک کننده تر است و در اهل کفر و مدعیان الوهیت پیدا میشود. دوم) کبر بر انبیا و اولیا در زمان خود آنان بسیار اتفاق افتاده و قرآن از آن خبر داده است که آن متکبران می گفتند: آیا به بشری مثل خودمان ایمان آوریم؟ سوم) کبر به اوامر خدا در اهل گناه پیدا می‌شود. مثلاً حج را ترک می‌کنند چون پوشیدن‌لباس لباس احرام و اعمال دیگر را بر خود روا نمی دانند. نماز نمی خوانند چون سجده را با مقام خود مناسب نمی‌دانند. گاهی هم در اهل عبادات و اهل علم پیدا شود مثلاً اذان نمی‌گویند، حرف حق را از مثل خود یا پایین تر نمی‌پذیرند، تدریس علمی یا کتابی را با شأن خود مناسب نمی‌دانند، برای عدّه ی کم درس نمی دهند یا پیش نمازی برای تعداد اندک یا مسجد کوچک را نمی‌پذیرند هرچند رضای خدا در آن باشد. چهارم) کبر بر بندگان خدا از همه بدتر و مفاسدش بیشتر است به خصوص اگر نسبت به علمای دین و دانشمندان باشد. به خاطر این کبر با فقرا مجالست نمی‌کنند و در مجالس و محافل و راه رفتن از دیگران جلو می‌افتند. این تکبر در همه طبقات رواج دارد. . . . 📚برکرانه شرح چهل امام خمینی . . . . . .یادامام
برداشت از آیات ۷۵ ـ ۷۲ 📌 الی باید در راه رسیدن به مقصد از جان و مالش بگذرد و رنج از وطن را بر خود آسان نماید و اگر در راه خدایی بر او وارد شد به او پناه بدهد و یاریش کند، اینها چون مؤنند یکی بر دیگری دارد و از روی دوستی فرمان یکدیگر را برمی دارند، اینها و الی حقیقی هستند، خدای تعالی برای اینها و خوبی مادّی و معنوی قرار داده است. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📌عائله خدا ◽️فرمود: ﴿اللَّهُ لَطِيفٌ بِعِبَادِهِ يَرْزُقُ مَن يَشَاءُ وَهُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ﴾، خداي سبحان به همه روزي مي‌دهد، بارها به عرض شما رسيد که تمام مار و عقرب‌ها عائله او هستند؛ حالا کسي نبايد بگويد که آن خرس قطبي=نجس العين= است يا حرام گوشت است! فرمود اين خرس عائله من است، آن مار و عقرب من است، همه اينها پرونده دارند و من مسئول اينها هستم! ◽️در سوره مبارکه =هود= دارد که ﴿وَمَا مِن دَابَّةٍ فِي الأرْضِ إِلاَ عَلَي اللَّهِ رِزْقُهَا﴾، با =عَلي= تعبير کرده! فرمود من موظف هستم! خودم را موظف مي‌دانم که به اين مارها، به اين عقرب‌ها و به اين خِرس‌ها برسانم،شما به اينها اصلاً کار نداشته باش! اين پُر کردن براي آنها هم هست؛ ولي براي شما مؤمنان يک چيز ديگري است. هر کس دامدار است، کشاورز است، مدرّس است، کارمند و کارگر است درآمدي دارد، فرمود من نمي‌خواهم که چشمش به اين درآمد باشد، من مي‌خواهم چشمش به دست من باشد! چقدر اين آيه شيرين است! در سوره مبارکه =طلاق= فرمود: ﴿وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَهُ مَخْرَجاً ٭وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لاَ يَحْتَسِبُ﴾، ◽️ آن است که چشمش به پيشه، به دامداري،‌ به شغل، به شهريه، به تبليغش و سخنراني‌اش نباشد!البته ما وظيفه داريم که کار کنيم،فرمود تو وظيفه‌ات اين است که کار بکني!لکن هرگز چشمت به درآمدت نباشد، تو ببين من چه چيزي به تو مي‌دهم! اين مي‌شود: ﴿أَلاَ بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ﴾، چقدر اين آيه شيرين است خدا مي‌داند! فرمود: ﴿وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لاَ يَحْتَسِبُ﴾؛اگر براساس شکم بخواهيد حساب کنيد،شکم تمام مار و عقرب‌ها را من سير مي‌کنم، آن خرس قطبي را هم سير مي‌کنم. ◽️شما کار داريد و بايد هم کنيد ـ حالا يا اين کارهايي که ما مي‌کنيم يا واجب عيني است يا واجب کفايي ـ فرمود چشمت به اين نباشد، آن وقت مؤمن هميشه راحت است! ديگر تَرسالي و خشکسالي براي او فرق نمي‌کند و به اين فکر نيست که امسال چه شد، فلان چيز تحريم شد و فلان چيز تحريم نشد، راحتِ راحت است! براي اينکه فرمود من تأمين مي‌کنم و تو فقط چشمت به دست من باشد، نه اينکه چشمت به مزرعه و درآمدت باشد، اين مي‌شود:﴿أَلاَبِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ﴾، نه اينکه آدمييک =لاَ إِلٰهَ إِلاَّ اللَّه= بگويد و آرام باشد. اينکه فرمود:﴿وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لاَ يَحْتَسِبُ﴾،يعني اين...(درس تفسیر سوره شوری جلسه 29) 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📌حکيمانه بودن تأمين ارزاق مادّی و معنوی انسان فرمود که خدا ﴿يَرْزُقُ مَن يَشَاءُ﴾،﴿وَيَسْتَجِيبُ الَّذِينَ آمَنُوا﴾، ﴿وَلَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ﴾می‌دانيد که مختصر مالي خدا به بعضي از افراد داد چگونه فساد مي‌کنند؟! ﴿ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ﴾ اگر اين مال دست خيلي‌ها باشد آن وقت چگونه خواهد شد؟ ﴿وَلَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِي الأرْضِ وَلكِن يُنَزِّلُ بِقَدَرٍ مَا يَشَاءُ﴾، اين را بعضي از بزرگان گفتند که علوم و معارف هم همين‌طور است! ببينيد برخي‌ها يک چند کلاس درس يا چند مطلب ياد گرفتند اين سينه را وجب مي‌کنند و مي‌گويند يک وجب سينه اين همه علم! چه مشکلاتي براي خودشان و ديگران ايجاد مي‌کنند! فرمود ما سواد و علم را هم به هر کس نمي‌دهيم؛ مثل مال و روزي ظاهري. برخي‌ها چهار کلمه بيشتر ياد بگيرند:﴿لَبَغَوْا فِي الأرْضِ﴾، داعيه‌هاي فراوانيدارند، هتک حرمتي دارند و حرمت ديگران را رعايت نمي‌کنند؛ روزي هم همين‌طور است، روزي ظاهر اين‌طور است و روزي باطنی هم اين‌طور است، چاره‌اي براي ما جز پذيرش =مَا بِنَا مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنْك= و راضي به قضاي الهي بودن نيست...(درس تفسیر سوره شوری جلسه 29) 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
اعراف 30.mp3
12.46M
30 🔅🔅🔅 🔹با بیانی جذاب، شیرین؛ شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی ▪️با هشتگ در کانال تمام فایل هااز سوره تا سوره را می توانید گوش کنید. ☑️ ☑️ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر حضرات معصومین سلام الله علیهم اجمعین.التماس دعا 🌹🌹🌹 🔅تفسير و قرأن پژوهی @rahighemakhtoom
جاهلیت عالمانه و شاخصه های آن در قرآن.pdf
472.8K
16 🔅🔅🔅 💢 موضوع:جاهلیت عالمانه و شاخصه های آن در قرآن کریم 🍀🍀🍀 📜 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم و از قرآن کمک بگیریم 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(90) 🔅🔅🔅 ✅آیه 3 - الذين يومنون بالغيب و يقيمون الصلوه و مما رزقنهم ينفقون 💢گزيده تفسير ▫️قرآن هادى با تقوا است كه غيب (خداى سبحان و اسماى حسناى او، وحى، فرشتگان و معاد) را باور دارند (گرچه غيب مطلق، يعنى كنه ذات خدا نه مشهود تفصيلى عارف است و نه معقول حكيم و متكلم و نه متعلق ايمان تفصيلى هيچ مومن). ▫️تقوا پيشگان هم اهل نمازند و هم حقيقت آن را بر پا مى دارند؛ آنان پيام اصلى نماز را از مدار لفظ و مفهوم آن خارج ساخته، به وجود عينى مى رسانند، يعنى، ابتدا در محدوده جان خويش حقيقت نماز را متمثل ساخته سپس آن را با سنت مستمر خود در جامعه متجلى مى كنند و با تبليغ و تعليم ديگران، آنان را نيز به عنوان روح متمثل نماز پرورش مى دهند، تا حقيقت نماز كه ناهى از فحشا و منكر، و شفا بخش درد هلوع و جزوع و منوع بودن انسان خاكى است در جامعه متمثل گردد. ▫️آنان با انفاق آنچه خدا روزيشان كرده، ابتدا پيوند خو را با خداوند مستحكم و در پرتو آن به تحكيم پيوند خو با بندگان خدا مى پردازند.انفاق پرواپيشگان منحصر به مال نيست ؛ آنان از هر رزقى مانند مال، علم، عقل، قدرت، جاه و جان خود در راه حق نثار و ايثار مى كنند. 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسير و قرأن پژوهی @rahighemakhtoom
(33) 🔆🔆🔆 💢 راهبردهای فرهنگی 📌 2.تدریجی بودن وَ قُرْآناً فَرَقْناهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلى‏ مُكْثٍ وَ نَزَّلْناهُ تَنْزيلاً (106/اسراء) ترجمه: و قرآنى كه آياتش را از هم جدا كرديم، تا آن را با درنگ بر مردم بخوانى و آن را به تدريج نازل كرديم. يكى از اعتراض‌هاى كفّار اين بود كه چرا قرآن يكباره نازل نمى‌شود، «لَوْ لا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً واحِدَةً» « فرقان، 32.» اين آيه پاسخى به گفته‌ى آنان است. ⏪ آيات قرآن چون با حوادث مختلف ارتباط دارد و براى رفع نياز همه‌ى طبقات در طول تاريخ است، بخش بخش نازل شده تا با رويدادهاى گوناگون، تطبيق داشته و براى منتظران دلچسب‌تر باشد. مثلًا اگر آيات جهاد در زمان صلح نازل مى‌شد، در جايگاه واقعى خود نبود. ☑ تدريج، يكى از سنّت‌هاى الهى است، چه در آفرينش، كه جهان را در شش روز آفريد و چه در نزول قرآن، با آنكه مى‌توانست يكباره نازل كند يا بيافريند. ☑ نزول تدريجى آيات قرآن براى آن بود كه علم به آن توأم با عمل به آن شود. البتّه از نزول تدريجى قرآن، ارتباط دائمى پيامبر صلى الله عليه و آله با مبدأ وحى نيز استفاده مى‌شود. ☑ تعليم و تربيت و ارشاد و فعالیت های فرهنگی، بايد تدريجى باشد. ☑ فعال فرهنگی، بايد براى دراز مدّت برنامه داشته باشد و از زمان و نيازمندى‌هاى جديد غافل نباشد. «عَلى‌ مُكْثٍ» 🔅تفسير و قرأن پژوهی @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 نگاشت16: نکته های تفسیری آیات 15تا 17سوره تکویر ✳️فَلاَ أُقْسِمُ‌ بِالْخُنَّسِ‌ 15 ۱ - سوگند مؤکّد خداوند به ستارگانى که در مسیر حرکت خود، بر اثر نور خورشید از نظرها ناپدید مى گردند. (فلاأُقسم بالخنّس) حرف «لا» در «لااُقسم» زاید است و سوگند را تأکید مى کند. برخى گفته اند: «لااُقسم» با همین ترکیب، کلمه قسم است و براى سوگند مؤکد به کار مى رود. ⏹ «خنّس» جمع «خانس» است و مصدر آن «خنوس»; یعنى، منقبض شدن و پنهان گشتن و فعل «خَنَس»; یعنى، متوارى و غائب شد (لسان العرب). به قرینه ذکر شب و صبح در آیات بعد، مراد از آن ستارگان است و توصیف آنها به این وصف، به اعتبار نامرئى بودن آنها در روز است. ۲ - سوگند خداوند به ستارگانى که در طى مسیر، به نقطه هایى که از آن گذشته اند، بازمى گردند. (فلاأُقسم بالخنّس) ⏹ برخى از اهل لغت و تفسیر «خُنّس» را به معناى رجوع کنندگان مى دانند (لسان العرب و کشاف). بر این اساس مراد از آن، بازگشت ستارگان در حرکت انتقالى به مدار حرکت قبلى خود است. ۳ - سوگند خداوند به سیاره هاى زحل، مشترى، مرّیخ، زهره و عطارد (فلاأُقسم بالخنّس) بسیارى از اهل لغت و تفسیر، «خنّس» را عنوان ستارگان یاد شده مى دانند. ۴ - ستارگان، آفریده هایى با عظمت (فلاأُقسم بالخنّس) سوگند خداوند، حاکى از عظمت چیزى است که به آن سوگند یاد شده است. ۵ - طرح جزئیات حوادث قیامت در قرآن، نشانه وحى بودن آن (فلاأُقسم) جمله «إنّه لقول رسول» در آیات بعد - که سوگندهاى مکرر در این آیات، مربوط به آن است - از انتساب قرآن به فرستاده الهى حکایت دارد. حرف «فاء» در آیه شریفه، مجموعه را بر آیات پیشین تفریع کرده است که درباره حوادث قیامت بود; یعنى، حال که رخدادهاى قیامت و آینده جهان را بیان کردیم، جاى آن دارد که قرآن را به مبدأ وحى مربوط بدانید. 🔅🔅🔅 ✳️الْجَوَارِ الْکُنَّسِ‌16 ۱ - سوگند خداوند، به ستارگانى که به مسیر قبلى خود بازگشته و در آن جریان مى یابند. (بالخنّس . الجوار) ⏹ «جوارى» (جمع «جاریة») به معناى چیزهایى است که سیلان داشته و روان باشند. توصیف سیّارات به این وصف، ممکن است از آن جهت باشد که آنها را نورى روان مى بینیم. و یا مراد، اخترانى است که جرم سیال دارند. ۲ - سوگند خداوند، به ستارگان متحرک که مسیر خود را طى کرده و مانند رفتن حیوانات غیر اهلى به مخفیگاه خود، از نظرها محو مى گردند. (الجوار الکنّس) ⏹ «کُنّس» جمع «کانِس» است و آن چیزى است که پنهان مى شود. این کلمه از ریشه «کَنَسَ الظبى» گرفته شده است; یعنى، آهو خود را در «کِناس» (پناهگاه) خود پنهان ساخت و استتار کرد. (نهایه ابن اثیر) ۳ - بعضى از اختران در طلوع، حرکت و غروب خود، شبیه آهوان پنهانى هستند که ظاهر شده و با حرکت به سمت مخفیگاه خود، ناپدید شوند. (بالخنّس . الجوار الکنّس) توصیف ستارگان با وصف «کُنّس» - که از اوصاف آهوان است - تشبیه بدیع و استعاره است. 🔅🔅🔅 ✳️وَ اللَّيْلِ‌ إِذَا عَسْعَسَ‌ 17 ۱ - سوگند خداوند به شب، زمان فرارسیدن و برچیده شدن تاریکى آن (و الّیل إذا عسعس) «الّیل» عطف بر «الخُنّس» است و قسم مؤکد در «لا اُقسم» به آن نیز تعلق دارد. فعل «عسعس» گاه بر آمدن تاریکى و گاه بر زوال آن دلالت دارد. تقابل این آیه با آیه بعد (و الصبح إذا تنفّس) معناى زوال را در این آیه مناسب تر مى نمایاند; ولى هر دو معنا نیز مى تواند مراد باشد. راغب گوید: «عسعسة»; یعنى، تاریکى خفیفى که در آغاز و پایان شب حاصل مى شود. بر این اساس فعل «عسعس» هر دو زمان را شامل است. ۲ - لحظه آغاز و پایان شب، لحظاتى برجسته در ساعات و مواقع شب (و الّیل إذا عسعس) «إذا» در «إذا عسعس»، قسم به شب را به حالت خاصى از شب اختصاص مى دهد. در این موارد «إذا» را ظرف براى «کائناً» به شمار مى آورند که محذوف است و حال مقدّرة براى «اللیل» به حساب مى آید; اختصاص قسم به این حالت از شب، نشان برجسته تر بودن ارزش آن است. 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برداشت از آيات ۴ ـ ۱ 📌 الی بايد بداند که چه عهد با خدا باشد يا با مردم، چه در عالم و عالم باشد و چه در دنيا بدترين کارها است. و سختگيری پروردگار در سوره نسبت به مشرکين بيشتر برای آنها بوده است. بنابراين الی بايد بکوشد که متعهد باشد و حتّی نسبت به مسائل کوچک هم بی نباشد. زيرا وفا نکردن به انسان را از دور نگه می دارد. و حال آنکه خدای تعالی را دوست می دارد. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom