📣 ای لشگر صاحب زمان آماده باش
🔸رزمایش بزرگ موتورسواران(امنیتی؛فرهنگی)
🔸حرکت از مقرهای تعیین شده به سمت میدان شهدای مدافع امنیت (نگهبانی) ساعت ۱۵
🔸استقرار در میدان ، نصب تابلوی جدید میدان و مطالبه گری قصاص قاتلین شهدای مظلوم مدافع امنیت
🔸پنجشنبه سوم آذر
🇮🇷همه می آییم با هر نوع موتورسیکلت و پرچم بدست(ویژه برادران)
#همه_را_خبر_کنید
@rasta_isf_1401
🔸فدای مردم
محل مأموریت من فلکه خانه اصفهان بود یا همان فلکه نگهبانی. اعزام شدیم و بچههای یگان ویژه جلوتر از ما رسیدند. اوّل آنها استقرار زدند.
در همان دوسه دقیقه اوّل اغتشاشگرها ناگهان شروع کردند با سلاح جنگی به ما تیراندازی کردند.
کسی از سمت ما سلاح جنگی یا حتی شاتگان هم نداشت. بیشتر بچهها پینتبال داشتند. اغتشاشگرها با وینچستر و کلت و کلاش که همان سلاح جنگی است به سمت ما تیراندازی میکردند. دوسه نفرشان سواره بودند. یک نفرشان که پیاده بود، شلیک کرد و محمدحسین کریمی را شهید کرد. در آن شلوغی، رفت لابلای جمعیت. حتی اگر سلاح جنگی هم داشتیم، نمیتوانستیم مردم بیگناه را بزنیم. اگر یک نفر از خود ما شهید شود بهتر است تا مردم کشته شوند.
من با شهید کریمی یک متر فاصله داشتم، در واقع آنها خودشان را فدای بقیه کردند و اجازه ندادند بقیه بچهها تیر بخورند.
👤راوی: از حاضران در صحنه درگیری ۲۵ آبان
✍نگارش: مائده ارسطویی
۲۵#_آبان_۱۴۰۱
#شهید_محمد_حسین_کریمی
@rasta_isf_1401
🔸️سیلِ خروشان
پنجشنبه شب بود که خبر را از تلویزیون شنیدم. از قبل آشنایی با سه شهید نداشتم. حتی اسمشان را هم نشنیده بودم. امروز همین دو سه ساعت پیش از شروع مراسم با چندتا از رفقا به ذهنمان رسید یک پذیرایی از مردمی که به سمت گلستان شهدا میآیند داشته باشیم. چند تا فلاسک چای و تریموس آوردیم. لیوان یکبار مصرف و قند خریدیم و شروع کردیم به پذیرایی. همینطور ساده. سیل جمعیت شرکت کننده در تشییع واقعا زیاد است.
👤راوی: آقای نظری، کارمند
✍نگارش: فائزه سراجان
#شهید_محسن_حمیدی
#شروع_درگیری
#شروع_اغتشاش
#تشییع
#خبر_شهادت
@rasta_isf_1401
🔸سختیِ شیرین
شوهرم به خاطر شغلش نتوانست بیاید مراسم. اما تماس گرفت و تشویقم کرد که حتما شرکت کنم. دختر یک سال و نیمهام را سوار کالسکه کردم و برای تشییع آمدم. بعضی میگویند خوب با بچه کوچک سخت است چرا آمدی؟ میگویم سختیهایش هم شیرین است. این چند وقت بارها شده موقع بیرون آمدن از خانه بترسم. خودم و خانوادهام را به خدا سپردم و توکل کردم. راستش درد و دل آن دختر شهید با پدرش را که دیدم دلم آتش گرفت. انگار این اتفاق برای خودم افتاده باشد. واقعا ما هم داغداریم.
👤 راوی: عطیه قاسمی،1373،خانهدار
✍نگارش: مائده ارسطویی
#شهید_محسن_حمیدی
#شروع_درگیری
#شروع_اغتشاش
#تشییع
#خبر_شهادت
@rasta_isf_1401
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهید_محسن_حمیدی
🔸به روایت ابوالفضل جعفری، دوست شهید
#شهدای_۲۵_آبان
#شهدای_اغتشاشات
#روایت_سرای_تاریخ_شفاهی_اصفهان
@rasta_isf_1401
🔸فحش ناحق
این چند وقت شیفت کاریمان تغییر نکرده ولی استرسمان بیشتر شده، آمادهباش هستیم. همین اغتشاشگرها به ما میگفتند: شما دیگر چرا با اینها همکاری میکنید؟!
به ما هم ناسزا میگویند... شغل ما دفاع از امنیت نیست ولی ما باید حوادث و حریق را جمع کنیم. برای تشییع امروز شهدا فکر نمی کردم این جمعیت بیاید و اینقدر شلوغ بشود. خیلی از مردم آمدند.
👤راوی: آقای حیدری، متولد ۱۳۶۸، آتشنشان
✍نگارش : مائده ارسطویی
#شهدای_اغتشاشات
#شهید_محسن_حمیدی
#مراسم_تشییع
@rasta_isf_1401
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهید_محسن_حمیدی
🎥 به روایت حسن مسائلی
#۲۵_آبان_۱۴۰۱
#شهدای_اغتشاشات
#روایت_سرای_تاریخ_شفاهی_اصفهان
@rasta_isf_1401
🔸نان حلال
توی کار ما آدمها راحت میتوانند حرام بخورند. قطعهی دست دوم را تمیز میکنند و بهجای قطعه نو روی ماشین میاندازند و تمام. مشتری هم بدون اینکه بداند فکر میکند اشکال ماشین از این قطعه است و حتما باید عوض بشود. یک بار ماشینی را برای محسن آورده بودند. تعمیرکار قبلی، قطعه دست دو روی ماشین انداخته بود و پول نو را گرفته بود. اعصابش بهم ریخت. نتوانست همین طوری ماشین را تعمیر کند و هیچی نگوید. از طریق اوستایش زنگ زد به تعمیرکار قبلی و گفت: «شما این جنس رو اشتباه دادید به این بنده خدا. جنس دست دومه ولی پول زیادتر ازش گرفتید.» با وساطت محسن، تعمیرکار قبلی پول اضافی را به مرد برگرداند.
👤 راوی: حسن مسائلی
✍ نگارش: زهرا لطفی
#شهید_محسن_حمیدی
#شروع_درگیری
#شروع_اغتشاش
#تشییع
#خبر_شهادت
@rasta_isf_1401
🔸تا پایِ جان
سهشنبه شب بود که از صفه برمیگشتیم. از طرف مدرسه رفته بودیم دیدن نمایش "تا پای جان". از سمت ملکشهر برمیگشتیم به سمت مدرسه. خانوادهها قرار بود بیایند دم مدرسه دنبالمان. خیابان شلوغ بود. حدود صد نفر جمع شده بودند. نمیدانم شاید هم بیشتر. یک عده هم داشتند سریع از آنجا دور میشدند. صدای تیراندازی میآمد. ترسیدیم. از شیشه اتوبوس خیابان را نگاه میکردم. دلم برای سربازها و پلیسها میسوخت. میترسیدم تیر بخورند. راننده دور زد و سریع از آنجا فاصله گرفت. فردا شبش خبر شهادت این شهدا را از تلویزیون شنیدیم. قبل از این ماجراها آرامش بیشتری داشتیم. آخر این سربازها امنیت ما را تامین میکنند مثل زمان جنگ.
👤راوی: امیرعلی احمدیان، متولد۱۳۹۰، دانشآموز
✍نگارش: فائزه درهگزنی
#شهید_محسن_حمیدی
#شروع_درگیری
#شروع_اغتشاش
#تشییع
#خبر_شهادت
@rasta_isf_1401
🔸موتور ایراندوچرخ
از آن موتورهای قدیمی ایران دوچرخ بود. دوست پدرم به امانت گذاشته بود پیش پدرم. پدرم مسئول هیئت مسجد الرحمان بود. برای برگزاری مراسم محرم و صفر یا نیمه شعبان همیشه با پدرم هماهنگ می کردند. کارهای تدارکاتی برعهده ایشان بود.
با محسن دو نفری کشیک دادیم تا فرصت مناسبی پیدا کردیم. پریدیم روی موتور. روشنش کردیم و رفتیم. هنوز موتورسواری بلد نبودیم. وقتی میخواستیم دور بزنیم نتوانستیم موتور را کنترل کنیم. با موتور رفتیم تو تیر چراغ برق.
هم آبرویمان رفت و هم دست و پایمان حسابی زخمی شد. خسارت جزیی هم به موتور وارد شد.
پدرم گفت: «این موتور امانت پیش من بوده خودت برو با پول خودت درستش کن.»
🎤راوی: مهدی حمیدی
✍نگارش: مائده ارسطویی
#شهید_محسن_حمیدی
#شهید_اغتشاشات
#فلکه_نگهبانی_خانه_اصفهان
#روایت_سرای_تاریخ_شفاهی_اصفهان
@rasta_isf_1401
🔸حرف حق
سال 1392، در جریان انتخابات، جو سیاسی کشور بهشدت ملتهب شده بود. یک مشتری تهرانی تندمزاج به پست ما خورد. از اتفاق کارش طول کشید. عصبانی شد و شروع کرد به ناسزا گفتن و همه چیز را به هم ربط دادن که این گرانیهاهمه کار رئیسجمهور قبلی است و ببینید این کاندید جدید آمده دلار دارد میآید پایین. محسن گفت:« چرا ناراحتی؟ گرونیه؟ مشکلات هست؟ هزینه ماشین بالا شده؟ ما سعی میکنیم اینجا رعایت شما را بکنیم، دستمزدها را به هرصورت تا بشه کم میگیریم. فقط شما قول بده به من تحقیق بکنی بعد این حرفا رو بزنی، علت پایین اومدن دلار این نیست.» بعد هم شروع کرد با مشتری صحبت کردن. آدم خوش خلقی بود بین صحبتهایش مدام شوخی میکرد. مشتری آخر صحبتها خندید و گفت: «آقا تسلیم! قانع شدم، حرفتون منطقی بود.» و ماشین را گرفت و رفت.
👤راوی: حسن مسائلی
✍ نگارش: زهرا لطفی
#شهید_محسن_حمیدی
#شروع_درگیری
#شروع_اغتشاش
#تشییع
#خبر_شهادت
@rasta_isf_1401
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
این سه رنگ عشق تا روز قیامت زنده باد
نام جاویدت وطن! ای جان ما! پاینده باد
"سیدعلی حسنی"
🎉پیروزی تیم ملی ایران را به همگی تبریک عرض میکنیم. به امید موفقیتهای بیشتر ⚽️💪✌️
🇮🇷پرچم ایران همیشه بالاست
#ایران_قوی
#جام_جهانی
@rasta_isf_1401
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نمایی از حضور گسترده و شادی مردم اصفهان به مناسبت پیروزی تیم ملی ایران🌱❤️
🔹میدان امام حسین
#برای_ایران
#جام_جهانی
#رستا
@rasta_isf_1401
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ به من بگو چگونه زیستی تا به تو بگویم چگونه خواهی مُرد...
🍃 تولد و شهادت در یک روز...
#شهید_محسن_حمیدی
#شهید_اغتشاشات
#شهید_۲۵_آبان
@rasta_isf_1401
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 آنچنان جای تو خالیست، صدا میپیچد...
🥀به مناسبت هفتمین روز خاکسپاری شهیدان ۲۵ آبان ۱۴۰۱
🔸روایت برادر شهید محسن حمیدی
#شهید_محسن_حمیدی
#شهید_اغتشاشات
#روایت_سرای_تاریخ_شفاهی_اصفهان
@rasta_isf_1401
🔸️خبر شهادت برادر
من خبر های درگیری مسلحانه را از طریق بیسیم شنیدم. گفتند که یک تعدادی در فلکه نگهبانی چند نفر را به رگبار بسته اند و فرار کردند. فرمانده حوزه مان گفت: «آقای حمیدی تشریف بیارید بیرون از حوزه کارتون دارم.»
ما آمدیم و رفتیم بیرون از حوزه گفت که: «نمیدونم چطوری بهت بگم، مثل اینکه که اخویتون مجروح شدند و باید بری بیمارستان». رفتم بیمارستان کاشانی، دیدم دارند تجهیزات پزشکی را از روی آقای کریمی باز میکنند گفتم خب اینکه داداش من نیست پس داداشم کو؟ رفتم تخت کناری گفتم: این کی است؟ الان بازش کنید تا من ببینمش . گفتند: شما؟ گفتم: فرض کن اخویشم
نگذاشتند صورتش را ببینم ...
فردای آن روز، روز پنجشنبه صبح رفتیم توی سردخانه آنجا دیدمش.....
تیر از گوشهی چشم سمت راستش خورده بود و پشت سرش را منفجر کرده بود.
👤 راوی: مهدی حمیدی، ۱۳۵۸، الیادران، شغل آزاد
✍ نگارش: مائده ارسطویی
#شهید_محسن_حمیدی
#شهدای_اغتشاشات
#۲۵_آبان_۱۴۰۱
@rasta_isf_1401
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 چهلسالگی
به مناسبت هفتمین روز خاکسپاری شهدای اغتشاشات اصفهان🥀
🎥 محسن حمیدی به روایت خانواده
#شهدای_اغتشاشات
#شهید_۲۵_آبان
#شهید_محسن_حمیدی
@rasta_isf_1401
49.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*حرامی در حرم*
🕌مجموعه روایت شاهدان عینی حادثه تروریستی حرم حضرت شاهچراغ
قسمت اول1️⃣
خانه دوم شیرازیها
🎤 تحقیق: پویان حسننیا، فهیمه نیکخو
🎥 تصویربرداری: سیدمهدی طباطبایی، محمدرضا کریمی
💻 تدوین: سیدعلی هاشمی
@rasta_isf_1401
35.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*حرامی در حرم*
🕌مجموعه روایت شاهدان عینی حادثه تروریستی حرم حضرت شاهچراغ
قسمت سوم3️⃣
نماز خونین
🎤تحقیق و مصاحبه: طاهره بشاورز
@rasta_isf_1401
❇️تاریخ شفاهی پیشرفت
🔆 بومیسازی فیلتر و کوالس
اوایل دهة هشتاد تازه خودم را از کارخانه بازخرید کرده بودم.
همسرم توی نیروگاه شهید منتظری کار میکرد. پيشنهاد داد: «نیروگاه ما یه مشکلی داره، پمپامون مدام میسوزه. چند تا نیروگاه سر زدم تا فهمیدم مشکل چیه. پمپها با بخار آب کار میکنن و به خاطر آلودگی همین بخار آب، پمپ میسوزه.»
ميدونستم كه مشكلشون با فيلتر حل میشه. اما فیلترها آمریکایی بود و ما تحریم بودیم.
ما باید کارت فیلتری میساختیم که آلایندههای جامد را از بخار آب جدا کند. باید نمونة آمریکایی را مهندسي معكوس ميكرديم. میدانستم كسي قرار نیست حمايتمان كند. با بخشی از پول بازخریدم از کارخانه، کارم را شروع کردم.
وقتی خبر آمدن ما در شهرک پخش شد، پالایشگاهها و کارخانهها برای دورزدن تحریمها و کمترکردن هزینههاشان آمدند سمت ما.
سال91 در بین انجام پروژههای مختلف، با ما تماس گرفتند. کوالسر نياز داشتند برای پتروشیمی. وقتی دو ماده همفاز هستند و باید از یکدیگر جدا شوند کوالس صورت میگیرد.
واردکردن کوالسر هزینة زیادی را برای ما در سالهای تحریم ایجاد میکرد. ساخت آن در انحصار شرکت پال آمریکا بود.
شرکت پال به یکی از مهندسان پتروشیمی گفته بود شما تا صد سال آینده هم نمیتوانید کوالسر بسازید.
اما ما توانستیم کوالسر بسازیم. 💪
⚜راوی : خانم مهندس معصومه عربیان
⚜شرکت کاراپالایه
⚜محقق: مائده ارسطویی
#تاریخ_شفاهی_پیشرفت
🥀دیماه بوی تو را میدهد...
ما به دیماه پر از حادثه عادت داریم 😔
اثر استاد رضا بدرالسما
@rasta_isf_1401
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃هفتدخیل
بهش میگفتند هفتدخیل. در بغداد معروف بود کسی که هر هفته شنبهها بیاید زیارت موسیبنجعفر و حاجت طلب کند، بعد از هفتمین هفته مراد دلش را میگیرد.
با اینکه روز زیارتی امامین جوادین، چهارشنبه است، شنبهبهشنبه مردم میآیند کاظمین، زیارت میکنند و دخیل میبندند. آن شنبه ولی از همه هفتهها شلوغتر بود. صحنها از جمعیت تشییعکنندگان فرش شده بود. وقتی از بابالمراد وارد شدیم، من که تا قبل از ورود، زیر تابوت را گرفته بودم، دیگر نمیتوانستم نزدیک تابوت شوم. غلغله بود.
حاجقاسم و ابومهدی کجا دخیل بسته بودند که به مراد دلشان، شهادت، رسیده بودند؟
#جان_فدا
#حاج_قاسم
#ابومهدی
#یزله_بر_دجله
روایت تشییع حاجقاسم و ابومهدی در عراق
تحقیق و مصاحبه: جعفر الهایی
تدوین و نگارش: نرگس لقمانیان، فاطمه ملکی
کار مشترک واحد تاریخ شفاهی حسینیه هنر اهواز و اصفهان
@rasta_isf_1401
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸جهانمرد
🌱روایت مردم جهان از یک جهانمرد
👤راوی:معصومه بانو، متولد ۲۰۰۰، کارگیل هندوستان، دانشجوی پزشکی دانشگاه اصفهان
#جان_فدا
#حاج_قاسم
رستا، روایتسرای تاریخ شفاهی اصفهان
#حسینیه_هنر_اصفهان
@rasta_isfahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸جهانمرد
🌱روایت مردم جهان از یک جهانمرد
👤راوی: علی عباس، متولد ۱۹۹۵، زینبیه سوریه
#جان_فدا
#حاج_قاسم
#سردار_سلیمانی
#حسینیه_هنر_اصفهان
رستا، روایتسرای تاریخ شفاهی اصفهان
@rasta_isf_1401