eitaa logo
رستاخیز | محمدرضا سعادتی
301 دنبال‌کننده
308 عکس
225 ویدیو
29 فایل
محمدرضا سعادتی #طلبه_عصر_امام_روح_الله (پیام بَرِ دورانِ جدیدِ عالَم) گردآورنده کتابهای: ●آزادی یعنی آزادی ●پای درس خمینی مشهد ■علاقه مندی هایم: مطالعات مکتب امام (ره) اندیشه انقلاب فلسفه عرفان ادمین: @Mr_saadati14
مشاهده در ایتا
دانلود
(۳۶) 🌀 هر کدام از ایمان، علم، حلم و رفق؛ وزیری دارند... 🔻 : 🔹«عَن أَميرِ المُؤمِنينَ عَلَيْهِ السَّلامُ عَن رَسولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ أَنَّهُ قالَ: نِعمَ وَزير الايمانِ العِلمُ». یک رئیس داریم، یک وزیر، وزیر یعنی معاون، کمک کار، کسی که خلأهای کار رئیس را جبران می کند و بخشی از سنگینی های کار او را بر دوش می گیرد...رئیس، است؛ در شخصیت انسان مؤمن و هویت انسان مؤمن، ایمان رئیس است. دستور و راهنمایی و نشان دادن خط زندگی به عهده اوست، لکن وزیر او است. بدون این وزیر، این رئیس کارش لنگ خواهد ماند! ایمان بدون علم نمی تواند آن کاری را که باید انجام بدهد انجام بدهد. 🔸«وَنِعمَ وَزيرُ العِلمِ الحِلمُ» پس خود علم هم یک ریاستی در زندگی انسان دارد، و در تعیین مسیر انسان دخالت دارد. اگر این علم به تنهایی باشد، هرچند با ایمان، ممکن است کند! گاهی انسان به خاطر علم خود، دانش خود، احاطه خود بر مسائل گوناگون، میشود؛ از بسیاری از شیوه های اخلاقی و معنوی غافل می شود! او هم وزیری دارد که آن وزیر، است. 🔹حلم یعنی ظرفیت؛ .. همین که انسان گاهی علم پیدا می کند به یک نکته طبیعی، چون ظرفیت ندارد، نمی تواند درست بسنجد که این علم به کجای زندگی انسان می تواند سود برساند یا ضرر برساند، گاهی اوقات همین علم را می بینید که در راه های غلط مصرف می شود. 🔸 علم یک قدرت معنوی است. انسان صاحب علم، هر علمی، احساس قدرتی در دل خود می کند. اهل علم در دل خودشان احساس عزت میکنند احساس برتری می کنند. این طبیعتِ علم است؛ «اَلعِلمُ سُلطان» علم امر با فضیلتی است، این عزتِ ناشی از علم هم امر مطلوبی است، خیلی خوب است. اهل علم خودش را ذلیل و کوچک نمی کند، لكن آفت دارد، آفتش این است که بورزد، یا به او دست بدهد، یا کسانی را که دارای علم نیستند، تحقیر کند. برای اینکه این آفات وجود نداشته باشد، لازم است. 🔹..«وَ نِعمَ وَزيرُ الحِلمِ الرّفْقُ» یعنی مدارا کردن و کمک کردن. این ظرفیت را پیدا کردیم و فهمیدیم که علم نباید ما را از جا بکند، نباید ما را از خود بی خود کند، نباید ما را مغرور بکند، این را فهمیدیم حالا چه کار کنیم؟ در مصرف این علم رفق لازم است رفق یعنی مدارا کردن با مردم، کمک کردن به مردم، سازش کردن با مردم‌. 🔸...حالا میخواهی سازش کنی با مردم، لکن نمی توانی! گاهی انسان سازش می کند، و نمی تواند و این سازش را بر خودش تحمیل می کند، لذا می فرماید: «و نعم وَزیرُ الرّفقِ اللّینُ» نرمیِ طبیعی انسان، که البته قابل تربیت کردن است. انسان خودش را با تربیت می تواند لیّن و نرم خو کند. 📕 کتاب شرح حدیث مکارم الأخلاق (نشر صهبا)؛ بخش پنجم: حلم؛ ص ۱۸۳ تا ۱۸۵ ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ 🌱 "رستاخیــــــــ🌏ــــــــــــز" 🌱 ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ .
🌀 روش تربیتی و کادرسازی امام خمینی (ره) 🔻 : 🔸 در هنگامى كه امام(ره) شروع كردند، من نمی توانم بگويم كه _در سال ۱۳۴۱ و ۱۳۴۲_ مثلاً امام كادرهاى لازم را داشتند، لكن امام می كردند. 🔹شما توجّه داريد كه امام يک فرد جاافتاده علمى در حوزه‌ علميه‌ قم بود و اطراف او را جمعى جوانان فاضل و مؤمن احاطه كرده بود. با قشرهاى ديگر هم ايشان ارتباط داشتند. 🔸امام با پيام هاى خود، با بيان هاى خود، به معناى حقيقى كلمه انسانها را تربيت می كردند. تصحيح می كردند؛ هم ، هم . 🔹 يك كادر برجسته و لايق آن كسى نيست كه لزوماً درس مديريت يا دوره‌ى علوم سياسى را گذرانده باشد. آن كسى است كه هدفها را خوب بفهمد؛ راه‌ها را خوب تشخيص بدهد؛ بتواند خوب تصميم بگيرد، بتواند خوب اقدام بكند؛ اين با تربيت هاى مداوم انجام می گيرد و اين كارى كه به طور طبيعى در مجموعه‌ى امام(ره) و به وسيله‌ اين بزرگوار انجام می شد، نه در كلاس درس بخصوصى؛ با برخوردها، با رفتارها، با پيامها، با اصلاحها، ولى از اين مهمتر، به نظر من امام يك می كردند. 🔸كادرسازی هاى امام هم، غير از كادرسازی هاى حزبى بود. احزاب، اشخاصى را بطور خاص مى‌نشينند تربيت می كنند براى اينكه فلان شغل را مثلاً به اينها بدهند، فلان كار را بدهند، امام، جوان ها را تربيت می كردند؛ به جوانها روحيه‌ خودباورى ميداد؛ از اوّل هم امام روى جوانها تكيه‌ بخصوصى داشتند و همين هم شد. 🔹 البتّه بعد از آنى كه انقلاب پيروز شد، هم كسانى كه در مجموعه‌ى امام بودند، هم كسانى كه خارج از مجموعه‌ى امام بودند آمدند و كارها را قبضه كردند و مشغول تصدّى كارها شدند، با تغييرات و با اصلاحاتى كه به مرور انجام گرفت. لكن اين را توجّه داشته باشيد، امام راهش روشن بود، می دانست چه می خواهد - شيوه‌اش معلوم بود. شيوه‌اش عبارت بود از شيوه‌اى كه پيغمبران آن شيوه را مى‌پيمايند؛ يعنى تزريق و همراه با و و و در مخاطبين خود؛ اين روش امام بود. يک چنين روشى بطور طبيعى استعدادها را شكوفا می كند و كادرها را پرورش ميدهد. (بیانات در جلسه پرسش و پاسخ با جوانان در دومین روز از دهه فجر ۱۳۷۷/۱۱/۱۷) (ره) (ره) ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ 🌱 "رستاخیــــــــ🌏ــــــــــــز" 🌱 ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ .