#ویژه علت نامگذاری امام رضا علیه‌السلام به رضا چیست؟ در حدیثی از امام جواد علیه السلام آمده است که علت اینکه حضرت را خدای متعال رضا نامید این بود که حضرت از خدا و رسول او و امامان پس از او خوشنود بود و علت انحصار این لقب برای حضرت این بود که حضرت هم مورد رضایت و خوشنودی موافقان بود و هم مورد رضایت و خشنودی مخالفان و هیچ امام معصوم دیگری چنین نبوده است. عَنِ الْبَزَنْطِیِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی علیهما السلام: إِنَّ قَوْماً مِنْ مُخَالِفِیكُمْ یَزْعُمُونَ أَنَّ أَبَاكَ إِنَّمَا سَمَّاهُ الْمَأْمُونُ الرِّضَا لِمَا رَضِیَهُ لِوِلَایَةِ عَهْدِهِ. فَقَالَ علیه السلام: كَذَبُوا وَاللَّهِ وَ فَجَرُوا بَلِ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَی سَمَّاهُ بِالرِّضَا علیه السلام لِأَنَّهُ كَانَ رَضِیَ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی سَمَائِهِ وَ رَضِیَ لِرَسُولِهِ وَالْأَئِمَّةِ بَعْدَهُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ فِی أَرْضِهِ. قَالَ: فَقُلْتُ لَهُ: أَ لَمْ یَكُنْ كُلُّ وَاحِدٍ مِنْ آبَائِكَ الْمَاضِینَ علیهم السلام رَضِیَ لِلَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ لِرَسُولِهِ وَ الْأَئِمَّةِ بَعْدَهُ علیه السلام؟ فَقَالَ: بَلَی. فَقُلْتُ: فَلِمَ سُمِّیَ أَبُوكَ علیه السلام مِنْ بَیْنِهِمُ الرِّضَا؟ قَالَ: لِأَنَّهُ رَضِیَ بِهِ الْمُخَالِفُونَ مِنْ أَعْدَائِهِ كَمَا رَضِیَ بِهِ الْمُوَافِقُونَ مِنْ أَوْلِیَائِهِ، وَلَمْ یَكُنْ ذَلِكَ لِأَحَدٍ مِنْ آبَائِهِ علیهم السلام فَلِذَلِكَ سُمِّیَ مِنْ بَیْنِهِمُ الرِّضَا علیه السلام. 📚 بحارالأنوار، ج ۴۹، ص ۳ به نقل از عیون اخبار الرضا عليه السلام. @raveshsonnati

بخش دوم پاسخ پرسش بررسی آیات اِنظار و اِمهال ابلیس ✍ بنا بر آیۀ سورۀ اعراف، خدای متعال دربارۀ اصل اِنظار و اِمهال (مهلت دادن) ابلیس لعین پاسخ مثبت داد و دربارۀ زمان آن صریحا سخنی نگفت. ✍ اینکه علّت این امر چیست؟ دو دیدگاه کلّی در مسأله وجود دارد: دیدگاه اول: از باب ایجاز و اختصار در کلام. بنا بر این دیدگاه اولا خدای متعال تا روز بعث که درخواست ابلیس نیز بود مهلت داد و ثانیا مراد از یوم الوقت المعلوم همان یوم البعث و مطلوب ابلیس است. دیدگاه دوم: از باب عدم پذیرش درخواست ابلیس نسبت به انتهای زمان مهلت و اِمهال او تا یوم الوقت المعلوم که مراد از آن خواهد آمد. ✍ دیدگاه دوم دیدگاه مشهور مفسّران شیعه و سنّی است. طبری در تفسیر خود گفته است: «فإن قال قائل: فإن الله قد قال له إذ سأله الإنظار إلى يوم يبعثون: «إِنَّكَ مِنَ‏ الْمُنْظَرِينَ»‏ في هذا الموضع، فقد أجابه إلى ما سأل؟ قيل له: ليس الأمر كذلك، وإنما كان مجيبا له إلى ما سأل لو كان قال له: إنك من‏ المنظرين‏ إلى الوقت الذي سألت، أو إلى يوم البعث، أو إلى يوم يبعثون، أو ما أشبه ذلك مما يدل على إجابته إلى ما سأل من النظرة. وأما قوله: «إِنَّكَ مِنَ‏ الْمُنْظَرِينَ»‏ فلا دليل فيه لولا الآية الأخرى التي قد بين فيها مدة إنظاره إياه إليها، وذلك قوله: «فَإِنَّكَ مِنَ‏ الْمُنْظَرِينَ‏ إِلى‏ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ»‏ على المدة التي أنظره إليها، لأنه إذا أنظره يوما واحدا أو أقل منه أو أكثر، فقد دخل في عداد المنظرين وتمّ فيه وعد الله الصادق، ولكنه قد بين قدر مدة ذلك بالذي ذكرناه، فعلم بذلك الوقت الذي أنظر إليه». 📚 جامع البیان في تفسیر القرآن، ج 8، ص 99. علّامۀ طباطبایی نیز فرموده است: «قوله تعالى: «قالَ أَنْظِرْنِي إِلى‏ يَوْمِ يُبْعَثُونَ قالَ إِنَّكَ مِنَ‏ الْمُنْظَرِينَ‏» استمهال وإمهال، وقد فصل الله تعالى ذلك في موضع آخر بقوله: «قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِلى‏ يَوْمِ يُبْعَثُونَ قالَ فَإِنَّكَ مِنَ‏ الْمُنْظَرِينَ‏ إِلى‏ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ». ومنه يعلم أنه أمهل بالتقييد لا بالإطلاق الذي ذكره فلم يمهل إلى يوم البعث بل ضرب الله لمهلته أجلا دون ذلك و هو يوم الوقت المعلوم». 📚 المیزان في تفسیر القرآن، ج 8، ص 30. ✍ بنا بر این اگر آیات سورۀ «حجر» و «ص» نبود ممکن بود گفته شود: اینکه خدای متعال نسبت به آخر زمان مهلت چیزی نفرمود و ردّ نکرد استفاده می شود که نسبت به نهایت زمان مهلت نیز پاسخ خدا مثبت بوده است، ولی با توجّه به دو آیۀ دیگر در سورۀ حجر و ص به روشنی معلوم می گردد که خدا او را تا روز وقت معلوم مهلت داده است که مراد از آن خواهد آمد إن شاء الله. @raveshsonnati

بخش سوم پاسخ پرسش نکتۀ تعبیر به «إنَّکَ مِنَ المُنْظَریْنَ» اینکه چرا فرمود: «إِنَّک مِنَ الْمُنْظَرِینَ» و نفرمود: «نَعَمْ» یا «أنظرتک» و مانند آن، احتمالات و آرائی مطرح است که اشاره می شود: احتمال نخست: شاید غیر ابلیس مُنظَرین (مهلت داده شدگان) دیگری نیز هستند و چه بسا غیر شخص او مهلت داده شدگانی از جنس شیاطین که عبارت از ذرّیّۀ او باشند نیز وجود دارد. احتمال نیز دارد که مقصود همۀ مهلت داده شدگان باشند مانند همه یا برخی ملائکه به ویژه ملک الموت عزرائیل علیه السّلام. علّامۀ طباطبایی در این باره فرموده است: «فقوله تعالى: «إِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ‏» إنما يدل على إجمال ما أمهل به، وفيه دلالة على أن هناك منظرين غيره.» 📚 المیزان في تفسیر القرآن، ج 8، ص 30. ادامه دارد ... @raveshsonnati

اگر طالب مطالب تحقیقی و مهم درباره امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف هستید مشاهده کانال زیر توصیه می شود. @emamzamanmahdi

#ویژه ⚫️ سالگرد رحلت رهبر کبیر انقلاب و بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی (ره) تسلیت باد. 👉 @raveshsonnati

بخش چهارم پاسخ پرسش پیرامون نکتۀ تعبیر به «إنَّکَ مِنَ المُنْظَریْنَ» و اینکه چرا فرمود: «إِنَّک مِنَ الْمُنْظَرِینَ» و نفرمود: «نَعَمْ» یا «أنظرتک» و مانند آن، احتمالات و آرائی مطرح است که به یکی از آنها اشاره شد و اینک به دو احتمال دیگر اشاره می شود: احتمال دوم: برای دفع توهّم استجابت دعاء آن ملعون کافر چنین گفته شده است. توضیح اینکه اگر خدای متعال می فرمود: «أنظرتُک» یا مانند این تعبیر، توهّم و خیال می شد که خدای متعال درخواست و طلب آن لعین را اجابت کرده است و این تعبیر مُوهِم شرافتی برای ابلیس است. از این رو، تعبیر را به جملۀ اِخباری اسمی تغییر داد تا این ایهام دفع شود. احتمال سوم: برای فهماندن این نکته بوده است که این اِنظار و اِمهال (مهلت دادن) در علم الهی رقم خورده است و وابسته به درخواست و طلب آن ملعون نبوده است، بلکه از جمله مشیّت های خدای متعال در ازل و لوح محفوظ بوده است. ابن عاشور در طرح این دو احتمال با یک بیان چنین گفته است: «وقد أفاد التّأكيد بـ«إنّ» والإخبار بصيغة «مِنَ الْمُنْظَرِينَ»‏ أنّ إنظاره أمر قد قضاه اللّه‏ وقدّره من قبل سؤاله، أي: تحقّق كونك من الفريق الذين أُنظِروا إلى يوم البعث، أي: أنّ اللّه خلق خلقا وقدّر بقاءهم إلى يوم البعث، فكشف لإبليس أنّه بعض من جملة المنظرين من قبل حدوث المعصية منه، وإن اللّه ليس بمغيّر ما قدّره له، فجواب اللّه تعالى لإبليس إخبار عن أمر تحقّق، وليس إجابة لطلبة إبليس، لأنّه أهون على اللّه من أن يجيب له طلبا، و هذه هي النّكتة في العدول عن أن يكون الجواب: «أنظرتك» أو «أجبت لك» ممّا يدلّ على تكرمة باستجابة طلبه، ولكنّه أعلمه أنّ ما سأله أمر حاصل فسؤاله تحصيلُ حاصلٍ». 📚 (التّحریر والتّنویر، ج 8، ص 36) @raveshsonnati

بخش پنجم پاسخ پرسش مقصود از "یوم الوقت المعلوم" در آیه شریفه در اینکه مراد از یوم الوقت المعلوم که زمان مرگ ابلیس است، دقیقا چه زمانی است میان مفسّران اختلاف است و مجموع اقوال چهار قول است که به آن اشاره می شود: 1) برخی بر این باورند که مقصود از آن همان مطلوب و مدعوّ ابلیس یعنی «یوم البعث» و روز برانگیخته شدن همه مردگان پس از نفخ صور دوم است. 2) برخی دیگر گفته اند: یوم الوقت المعلوم زمان نفخۀ نخستین در صور است. 3) برخی نیز گمان کرده اند که زمان آن برای ما مشخّص و معیّن نیست و تنها خدا می داند. 4) برخی نیز مطابق برخی روایات زمان مردن ابلیس را وقت ظهور امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشّریف می دانند. در ادامه تک تک این اقوال و آراء مورد نقد و بررسی علمی قرار می گیرد إن شاء الله. ادامه دارد ... @raveshsonnati

#نکات_التفسیر 🔹... هل من شركائكم من يفعل من ذلكم من شي‏ء ... (الروم: ۴۰) قال ابن عاشور: و إضافة (شركاء) إلى ضمير المخاطبين من المشركين؛ لأن المخاطبين هم الذين خلعوا على الأصنام وصف الشركاء لله، فكانوا شركاء بزعم المخاطبين و ليسوا شركاء في نفس الأمر، و هذا جار مجرى التهكم، كقول خالد بن الصعق لعمرو بن معديكرب في مجمع من مجامع العرب بظاهر الكوفة فجعل عمرو يحدثهم عن غاراته فزعم أنه أغار على نهد فخرجوا إليه يقدمهم خالد بن الصعق و أنه قتله، فقال له خالد بن الصعق: «مهلا أبا ثور قتيلك يسمع» أي القتيل بزعمك. 📚 التحریر والتنویر، ج ۲۱، ص ۶۲. 👉 @raveshsonnati

#سخن_معصوم ✍🏻 استاد علی مومنی 🌍دحوالارض یعنی گسترش زمین🌏 ┈••••ه✾ 🌺 ✾ه••••┈ 💢روز بیست و پنجم ذی القعده روز بزرگی است و رخداد مهمی اتفاق افتاده است؛ در چنین روزی نخستین جایی که از زیر آبهای زمین سر بر آورد و خشک شد و گسترش یافت، کعبه و سر زمین مکه بوده است؛و لذا مکه را ام القری یعنی اصل و ریشه تمامی آبادی ها، گویند. 📚بحارالانوار ج ۵۷ ص ۲۹ 🔅 إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ🔅📚(آل عمران، ۹۶) نخستين خانه‌اى كه براى ( عبادت) مردم بنا نهاده‌ شد، همان بكّه (اسم دیگرمکه) است؛ كه پربركت، و مايه‌ی هدايت جهانيان است. 🔸خداوند در این باره می فرماید: " وَ الْأَرْضَ بَعْد ذلِک دَحاها، ... بعد از آن ( آفرینش آسمان ) زمین را گسترش داد 📚(نازعات- ۳۰) مطلب خیلی مهم این است که انسان توجه کند به نعمت های بی شمار ی که خداوند در اختیار بشر گذارده است تا به وسیله ی آن ها خوشبختی دنیا و آخرت خودش را تأمین کند. 🔸از جمله آن نعمت ها "زمین" است که وجود ۴۶۰ آیه در قرآن حاکی از اهمیت آن است آیاتی مانند به خلافت رسیدن انسان در زمین ( إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً،بقره آیه ۳۰) که در راستای همین خلافت، هرچه را برای زندگی و تکامل بشر لازم است ، مهیا نموده است، مانند انواع جمادات و نباتات و حیوانات، از چرنده و پرنده و خزنده و آبزی، در کوه و دشت و دریاها و آبها و مانند خورشید و ماه و حرکت های وضعی و انتقالی که پدیدآورنده ی شب و روز و چهار فصل می باشد. 🔸لازمه ی شکرانه این نعمت بزرگ الهی، تفکر، دعا و عبادت است. حضرت علی (علیه السلام) فرمود: ✨هر که روز ۲۵ ذی القعده را روزه بگیرد و شبش را به عبادت سپری کند عبادت صد سال برای او نوشته می شود.✨ 🔸دعای روز "دحوالارض" نیز مضامین عالیه ای دارد که با جمله "اللهم داحی الکعبه... " شروع می شود و اواخر دعا مربوط به امام زمان (عجل الله فرجه) است. ‼️ تذکر ‼️ 🔸سرّ طرح قیام و ظهور امام زمان "عج" در این دعا این است که: خداوند زمین را آفرید تا خلیفه الله تربیت  و هدف نهایی آفرینش ( معرفت، عبودیت و عدالت اجتماعی) محقق شود و این مهم به واسطه بقیه الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه) محقق خواهد شد. ┈••••ه✾ 🌺 ✾ه••••┈ 🔸درجملات آخر دعا می خوانیم: 🔅 اللَّهُمَّ أَدْرِکْ بِنَا قِیَامَهُ وَ أَشْهِدْنَا أَیَّامَهُ وَ صَلِّ عَلَیْهِ وَ ارْدُدْ إِلَیْنَا سَلامَهُ وَ السَّلامُ عَلَیْهِ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکَاتُهُ 🔅 🌼 خدایا درک قیامش را روزى ما کن و در روزگارش ما را حاضر کن و بر او درود فرست و سلام او را به ما باز رسان، درود و رحمت خدا و برکاتش بر او باد. 🔅اللهم عجل لولیک الفرج ع🔅 👉 @Fatemiyeh_aleyasin 👉 @raveshsonnati

استاد بکان طالقانی: 🌿🌿🌿🌿 🖋سابقا وعده دادم درباره مطلب مرحوم شیخ عباس قمی که حضرت آیة الله جوادی حفظه الله هم در درسشان نقل فرمودند، عرایضی تقدیم نمایم. از سویی بزرگی و قداست این عزیزان و ملاحظه احترامشان قلم در کف انسان می لغزاند،از سوی دیگر بیم سست شدن بنیان نوآموزان در مسیر قویم تحصیل سنتی آدمی را تشجیع می کند.به قول معروف: أراک تقدّم رِجلاً و تؤخّر أخریٰ. ✳️ کلمات مرحوم شیخ عباس قمی رضوان الله علیه پذیرفته نیست و همچنین بیانات حضرت آیة الله جوادی حفظه الله.علتش هم روشن است و با اندکی تأمل قابل فهم است. البته برای بنده چنین سخنانی بسیار مایه تعجب است ولی بالاخره إنّ الجواد قد یکبو و إنّ الصارم قد ینبو و إنّ النار قد تخبو: مَن ذا الذي تُرضیٰ سَجایاه کلُّها کفی المَرءَُ نُبْلاً أنْ تُعَدّ مَعایِبــُــه اینک پا در کفش بزرگان نموده، کلماتی چند،تقریر می کنم: گاه باشد که کودکی نادان به غلط بر هدف زند تیری گه بود کز حکیم روشن رای برنیاید درســــت تدبیــــری اول: در تحصیلات حوزوی، ذی المقدمه ای داریم(که قرآن و سنت است) و مقدماتی(علوم ادبی و منطقی و فقهی و اصولی و ...) .برای رسیدن به ذی المقدمه و موفقیت در آن ،از دالان مقدمات باید گذر کرد کما لایخفی. دوم: هرچقدر ذی المقدمه مهمتر و والاتر باشد،بر اهمیت مقدمات آن هم افزوده می شود. سوم: عقلای عالم برای بهتر انجام دادن امور مهم ،تمرین و آمادگی کسب می کنند و مستقیما سراغ ذی المقدمه نمی روند؛ از باب نمونه: ✔️ورزشکاران برای حضور در میادین بین المللی و حتی پایین تر از آن تمرینات سختی انجام می دهند و هیچ فردی مستقیما از خانه وارد مسابقات نمی شود. ✔️کشاورز برای به دست آوردن محصول بهتر و بیشتر ،زمین را آماده نموده و کودافشانی می کند و بذر می پاشد و مستقیما از خانه برای برداشت محصول نمی رود. ✔️هیچ ملی پوشی ،فوتبال را از تیم ملی شروع نمی کند. ✔️برای آموزش شنا ،نوآموز را روز اول به قسمت عمیق چندمتری نمی برند. ✔️استاد مکانیک، تعمیرماشین مشتری را(مخصوصا اگر مدل بالا باشد) به دست شاگرد نمی دهد. ✔️مردان را مستقیم به میدان جنگ نمی برند بلکه ابتدا با دوره آموزشی نظامی و میدان تیر و ...آنها را آماده می کنند. 📌چطور شد برای ورود به ذی المقدمه ای مهم مانند قرآن و سنت ،طی کردن مقدماتی مانند مقامات حریری ( که اهلش می دانند چقدر مدخلیت دارد) انکار می شود؟! چهارم: ذی المقدمه(قرآن و سنت) پر است از معارف،ولی آیا باید مقدمات آن هم دارای همان نوع معارف باشد؟! تمام عقلای عالم در امورشان،در حال تمرین ابتدا روی امور مصنوعی و در گستره ای محدودتر تمرین می کنند تا برای حضور در فضای وسیع هدف آماده شوند. پنجم: هدف از خواندن کتبی مثل مقامات حریری،تحصیل معارف وحیانی و عقلانی نیست که حالا بگوییم چون این کتب، معارف ندارند پس نخوانیم. و الّا پس صرف هم نباید خواند،نحو هم نباید خواند،هیچ علم مقدمی نباید خواند.کسی این را می پذیرد؟! ششم: قرآن و نهج البلاغه و روایات جنبه های مختلفی دارند: جنبه معارفی،جنبه ادبی،جنبه کلامی فلسفی عرفانی و ....هر کدام از این جنبه ها مقدمات خاص خود و تمارین و آمادگی خاص خود را می طلبد. کتبی مثل مقامات،متکفل جنبه ادبی هستند،یعنی مقدمه ادبی هستند نه مقدمه معارفی. این از آفتاب هم روشن تر است: آفتاب آمد دلیــــل آفـــــــتاب گر دلیلت باید از وی رو متاب اگر ما «مقامات حریری» می خوانیم برای ورزیدگی و آمادگی در جنبه ادبی قرآن و نهج و ...است نه جنبه معارفی.اصلا داشتن چنین توقعی اشتباه است. هفتم: «مقدمه» همان طور که از نامش پیداست،گذرگاهی است برای رسیدن به ذی المقدمه.مقطعی است نه دایمی. طلبه علوم دینی که هدفش قرآن و سنت است،بنا ندارد که همیشه در مقدمات بماند و از ذی المقدمه اعراض کند.اساسا مقدمه جای ذی المقدمه را نمی گیرد.مقدمات می خواند و به ذی المقدمه می رسد .ذی المقدمه را طرد نمی کند که ندای وا اسلاما سر بدهیم که ای وای! مقامات حریری ما را از نهج البلاغه باز داشت !!! 🌕 با توجه به مقدمات مزبور، خواندن کتبی مانند مقامات که دارای متن مشکل ادبی است برای آمادگی و تمرین و ورزیده شدن ادبی و لغوی است برای ورود به نهج البلاغه و مانند آن، نه برای دستیابی به معارف الهی و نیازی نیست که همان معارف نهج البلاغه را داشته باشد،اساسا نمی تواند داشته باشد. همان گونه که خواندن صرف و نحو در حوزه برای آشنایی با متون دینی است نه برای مکالمه امروزی.اساسا چنین انتظاری اشتباه است. نمی توان از درخت گلابی انتظار داشت که گیلاس بدهد!! و کسی هم چنین انتظاری نداشته و ندارد. 👉 @raveshsonnati

📎 وانگهی، خود شیخ عباس قمی شرح بر نصاب الصبیان دارد که در دروس نصاب به سمع مبارک رساندم.خب،ایشان آنجا چرا نفرموده که کتاب نصاب معارف ندارد،پس کنار بگذارم؟! کنار که نگذاشته هیچ ،شرح هم نوشته.تازه ابونصر فراهی سنی هم هست. مرحوم شیخ عباس هم ادبیات خوانده،سیوطی و مغنی و مطول وفقه و اصول خوانده و کلام و ...آیا همه این مقدماتی که خوانده معارفی بودند؟ پس چرا خوانده ؟! آیا چون کتب صرفی که خوانده معارف نهج البلاغه را نداشتند،کنار گذاشته؟!!!آیا چون مغنی که نویسنده اش سنی است و معارف نهج البلاغه نداشته،کنار گذاشته و نخوانده؟! کنار که نگذاشته هیچ،خوانده و بر حواشی و شروحش مسلط هم بوده، چنان که بین سبک دمامینی و شمنی مقایسه کرده و سابقا در کانال در مرئی و منظر عزیزان قرار داده شد. و هکذا. 🖌به هر حال این چندجمله به ذهن قاصرم گذر کرد.اصراری هم بر پذیرش نیست.هر طلبه ای با اختیار و میل خود می تواند هر کتابی که دوست داشت بخواند.یکی مقامات می خواند و یکی نمی خواند.یکی سنتی می خواند و دیگری نمی خواند.عقاید هر عزیزی در جای خود محترم است.ما هم به عنوان طالبی در صف النعال،عقیده خود را داریم. 🌴🌴🌴 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👉 @raveshsonnati

#ویژه ▪️ما عزادار دل خون جوادیم همه ▪️با دل خون شده مجنون جوادیم همه ▪️عرش را غربت او یکسره غمناک کند ▪️رخت مشکی به تن پهنه افلاک کند 🏴شهادت امام جواد (علیه السلام) تسلیت باد. 👉 @raveshsonnati

#ویژه #سخن_معصوم ✍🏻 استاد علی مومنی 💠روانشناسی موفقیت از دیدگاه اسلام💠 🏴 شهادت جانگداز امام جواد علیه السلام  تسلیت باد. 🏴 ➖امام جواد علیه السلام فرمود: 🔅"الْمُؤمِنُ یَحْتاجُ إلی ثَلاثِ خِصال: تَوْفیق مِنَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ واعِظ مِنْ نَفْسِهِ، وَ قَبُول مِمَّنْ یَنْصَحُهُ"🔅 ➖مؤمن نیازمند به سه خصلت است. 🔸۱- توفیق الهی 🔸۲- واعظی درونی 🔸۳- پند‌پذیری (تحف‌العقول، ص۷۲۶) ⁉️ توفیق چیست ⁉️ ✍🏻 توفیق از ماده "وفق" به معنای سازگاری است و توفیق یعنی فراهم کردن اسباب مادی و معنوی برای رسیدن به هدف و ایجاد هماهنگی بین اسباب و هدف خیر. توضیح:👇🏻 ➖توفیق دو رکن دارد: 🔵 ۱- تهیه و آماده کردن اسباب و عواملی که خداوند متعال برای رسیدن به هدف، تکوینا در عالم هستی و در اختیار ما قرار داده است؛ (یا من تسببت بلطفک الاسباب) و تشریعا هم ارسال رسل و انزال کتب را به کمک فطرت و عقل و وجدان فرستاده است. 🔵 ۲- هماهنگی و تناسب بین اسباب و هدف. باید خواسته ها و آرزوهای انسان با امکانات و اسباب و شرایط عینی و واقعی، سازگار باشد، نه با امکانات و اسباب خیالی؛ عدم توجه به این مسئله منشأ عدم موفقیت و شکست اکثر مردم در اهدافشان می باشد، اعم از اهداف معنوی و علمی و اقتصادی و اجتماعی؛ موفق‌ترین و خوشبخت‌ترین انسان‌ها کسانی هستند که از امکانات موجود، بهترین بهره‌برداری را می کنند. و این توفیق، در رأس تمامی نعمت‌های مادی و معنوی است. ➖علی علیه السلام در غررالحکم می فرماید: 🔅التَّوفيقُ‌ أوَّلُ‌ النِّعمَةِ🔅 توفيق، نخستين نعمت است. ➖چون قبل از بهره‌مندی از هر نعمتی، خداوند اسباب آنرا فراهم نموده است. دوباره فرمود: 🔅التَّوفيقُ رأسُ السَّعادَةِ🔅 توفيق، اساس خوشبختى است. ➖دو بحث بسیار مهم، در رابطه با توفیق: 🔵 ۱- عوامل توفیق 🔵 ۲- عوامل سلب توفیق، که فهرست‌وار به بعضی از آنها اشاره می‌شود. "اما عوامل توفیق" 🔸۱- عامل اصلی، خواستن از خداوند متعال است چون همه اسباب توفیق در اختیار اوست. (و ما توفیقی إلّا باللّه، هود آیه ۸۸ ) 💐 از خدا خواهیم توفیق ادب 💐 بی‌ادب محروم ماند از لطف رب ➖از دعاهای حضرت زهرا سلام الله علیها 🔅"وَفِّقْنا لِصالِحِ الْاَعْمالِ وَ الصَّوابِ مِنَ الْفِعالِ"🔅 خدایا! ما را موفّق بدار تا اعمال صالح و کارهای درست را انجام دهیم. ➖و دعای مشهور امام زمان (عجل الله فرجه) در زمان غیبت: 🔅"اللّهم ارْزُقْنا توفیق الطاعة و بعد المعصیة و ..."🔅(مفاتیح الجنان) 🔸۲- صدق نیت و اخلاص که محور توفیق است. 🔸۳- تلاش و کوشش 🔸۴- صبر و مقاومت 🔸۵- پند و نصیحت‌پذیری 🔸۶- نشست و برخاست با آدم‌های موفق و مطالعه علل موفقیت آنها. 🔸۷- کسب مال و ثروت حلال و دستگیری از مستمندان از عوامل بسیار مهم توفیق است. 🔸۸- نظم و برنامه ریزی. 🔸۹- همسر موافق 🔸۱۰- رفیق خوب. ➖اما عوامل سلب توفیق:👇🏻 🔹۱- گناه و معصیت و مخصوصا دروغ؛ روایت است که گاهی دروغ باعث سلب توفیق از نماز شب می شود. 🔹۲- اشتغال به لهو و لعب و لغو یعنی چیزهایی که نه فایده دنیوی دارد و نه اخروی. 🔹۳- غفلت 🔹۴- تنبلی و سستی 🔹۵- همنشین بد 🔹۶- حرام خواری 🔹۷- حسد 🔹۸- غیبت کردن 🔹۹- ارتباط زیاد با زنان نامحرم 🔹۱۰- کفران نعمت 🔹۱۱- جاه طلبی و ریاست خواهی.(به تنهایی کافی است ریشه توفیق را قطع کند و مملکت را ویران نماید)  🔸اللّهم وفِّقْنا لِما تُحِبّ و تَرْضَی🔸    🏴 اللهم‌ عجل لولیک الفرج 🏴 👉 @Fatemiyeh_alyasin 👉 @raveshsonnati

#ویژه #سخن_بزرگان ✔️ مرحوم آیةالله بهجت 🔵 بهترین شیوه ارتباط با امام زمان عجل الله تعالی فرجه 👉 @raveshsonnati

#سخن_بزرگان 💥دقایقی کوتاه میهمان چهره نورانی مرحوم حضرت آیت الله فاضل لنکرانی 🔹از کانال وارثون 👉 @raveshsonnati

#ویژه #سخن_معصوم ⚫️ شهادت حضرت امام محمد باقر علیه السلام تسلیت باد.⚫️ ✍🏻 استاد علی مومنی ➖گذر عمر آن حضرت فرمود: «فَانزِل نَفسَکَ مِنَ الدُّنیا کَمَثَلِ مَنزِلٍ نَزَلتَهُ ساعَةً ثُمَّ ارتَحَلتَ عَنهُ.» خود را در دنیا چنان منزل ده که گویى ساعتى در آن منزل دارى و سپس از آن کوچ می کنی. 📚(بحارالانوار ج ۷۸ص ۱۶۶) گذر عمر یک لحظه است؛ طوری که چشم ببندی و باز کنی. 💐ساعت زندگی نگردد کند 💐روزها می روند آه چه تند ➖خلاصه ی فرمایش حضرت این است که دنیا یک ساعت است چنانچه جدشان پیامبراکرم "صلی الله علیه و آله" فرمود: " الدُّنْيَا سَاعَةٌ فَاجْعَلهَا طَاعَةً " 📚(بحارالأنوار ج ۷۰ ص ۶۸) یعنی دنیا یک ساعت است پس آن را طاعت قرار بده. 🔷 توضیح 👇🏻 🔹۱- مراد از دنیا همین دنیایی است که در آن زندگی می‌کنیم از زمان تولد تا مرگ. 🔹۲- اما ساعت در اصل به معنی گذر زمان است که از "ساع " مشتق شده؛ جزئی از زمان را ساعت گویند چون در حال گذر است؛ 💐بر لب جوی نشین و گذر عمر ببین 💐کاین اشارت زجهان گذران مارا بس ➖امیرالمومنین (علیه السلام) در خطبه ی ۱۸۸ نهج‌البلاغه می فرمایند "با چه سرعت ساعت ها روز را و روزها ماه را و ماه ها سال را و سال ها عمر را تمام می کنند. 💐 تا چشم نهادیم بهم صبح دمید 💐 تا دیده گشودیم ز هم روز گذشت 🔹 ۳- اما طاعت يعنی، انسان عاقل و مومن و هوشیار می تواند تمامی ۲۴ ساعت بلکه ساعت عمرش را از خواب و بیداری و خوردن و آشامیدن و تمامی حرکات و سکنات و سکوتات و گفتار و کردار و همه فعالیت های زندگی را رنگ و صبغه الهی داده و برای قرب به خدا انجام دهد چنانچه خود خداوند متعال یاد می دهد که: «قُلْ إِنَّ صَلاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيايَ وَ مَماتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ. انعام، ۱۶۲» بگو: همانا نماز من و عبادات من و زندگى من و مرگ من براى خداوند، پروردگار جهانیان است. ➖ ختم کلام، این روایت است که پیامبر اکرم "صلی الله علیه و آله" فرمودند: «أكْيَسُ الكَيِّسِينَ مَن حاسَبَ نَفْسَهُ و عَمِلَ لِما بَعدَ المَوتِ و أحْمَقُ الحَمْقى مَنْ ٱتْبَعَ نَفْسَهُ هَواهُ  و تَمنّى على اللّه ِ الأمانِيَّ» زيركترينِ زيركان كسى است كه از نفْس خويش حساب كشد ( بسی کتاب بخواندی، کتاب نفس بخوان) و براى بعد از مرگ كار كند ( برگ عیشی به گور خویش فرست) و احمق ترينِ احمق ها كسى است كه نفْس خود را دنباله رو هوسِ خويش كند و از خدا آرزوها طلبد ( یعنی مرد آرزوها باشد نه مرد عمل ) 📚( بحارالانوار ج ۷۰ ص ۶۹ ) 💐سعدیا دی رفت و فردا همچنان موجود نیست 💐در میان این و آن، فرصت شمار امروز را 🔵 زندگی زیباست به شرط آنکه قدر لحظه ها را بدانیم و منتظر لحظه نجات بخش ظهور مهدی موعود "عجل الله فرجه الشریف" باشیم. 🌼 غم فزون شد قلب خون شد صبر از دلها برون شد 🌼 بارالها غمگسار شیعیان کی خواهد آمد 🍀اللهم عجل لولیک الفرج🍀 👉 @Fatemiyeh_alyasin 👉 @raveshsonnati

#ویژه 🔹عید قربان است یاران گل فشانیها کنید 🔹در منای دل وقوف از حج روحانی کنید 🔹تا نیفتاده است جان در پنجه گرگ هوا 🔹گوسفند نفس را گیرید و قربانی کنید 🌹عید سعید قربان را بر همه مسلمانان جهان تبریک و تهنیت عرض می‌کنیم. 👉 @raveshsonnati

#ویژه 🔹احمد مجید حلی کتاب شناس و فهرست نگار پرکار عراقی در کانال تلگرامی خود درباره عکس فوق نوشت: 🔸"المطول ودراسته في الحوزة العلمية سابقا، لاحظوا تعاليق الدرس والتدريس على النسخة وكثرتها." 👉 @raveshsonnati

#سخن_معصوم 🔹في أمالي الصدوق: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : 🔸اَلْمُؤْمِنُ إِذَا مَاتَ وَ تَرَكَ وَرَقَةً وَاحِدَةً عَلَيْهَا عِلْمٌ تَكُونُ تِلْكَ اَلْوَرَقَةُ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ سِتْراً فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اَلنَّارِ وَ أَعْطَاهُ اَللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بِكُلِّ حَرْفٍ مَكْتُوبٍ عَلَيْهَا مَدِينَةً أَوْسَعَ مِنَ اَلدُّنْيَا سَبْعَ مَرَّاتٍ وَ مَا مِنْ مُؤْمِنٍ يَقْعُدُ سَاعَةً عِنْدَ اَلْعَالِمِ إِلاَّ نَادَاهُ رَبُّهُ عَزَّ وَ جَلَّ جَلَسْتَ إِلَى حَبِيبِي وَ عِزَّتِي وَ جَلاَلِي لَأَسْكَنْتُكَ اَلْجَنَّةَ مَعَهُ وَ لاَ أُبَالِي 📚 الأمالی، جلد۱، ص۳۷. 👉 @raveshsonnati

#اطلاعیه نقد فرمایش شیخ طوسی رحمة الله علیه در تحلیل و بررسی علت اول غیبت امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف (ترس از کشته شدن) در کانال امام زمان گذاشته شد. @emamzamanmahdi

#ویژه #سخن_بزرگان 💔 عالِمان دل‌شکسته، کتب مهجوره ✔️ ملّا محمّدحسن نائینی مولف کتاب گرانقدر گوهر شب چراغ 🔹 «... به ملاحظهٔ مضمونِ: أنا عند المنکسرةِ قلوبُهم و المندرسةِ قبورُهم ... معتقَدِ این راقم آثم بر وفق حکمت شرعیّهٔ إلهیّه آن است که: 🔸 یکی از افراد کاملهٔ قبور مندرسه که مجالی نظر خداوندی است، کتب علمیّهٔ مهجورهٔ غیر مشهورهٔ علماءِ خاملینِ غیرِ مشهورین است، که در آن‌ها مأوی گرفته ارواح طیّبهٔ قدسیّه از علوم الهیّه، و به جهت عدم شهرت، مردم از آنها هجرت کرده‌‌اند و اندراس و انطماس پیدا کرده. 🔹 و قلوب منکسره، قلوب صاحبان آن کتب است که به جهت متروکیّت و مهجوریّت آن‌ها بعد از زحمات و صدمات مولمات به رجاء استفاضهٔ از آن‌ها به تعلیمات و تعلّمات، دل‌های ایشان شکسته و درِ امید بر روی‌شان بسته شده. 🔸 و هرکس ترویج کتب ایشان کند – بأیّ نحوٍ کان – خدا را خشنود ساخته، و جلوه‌گاه نور الهی را دریافته، و به اسم اعظم رسیده، و تعمیر مساجد به ارادهٔ خداوندی نموده، که از علائم ایمان و دلیل ایقان است. چنان‌که آیهٔ: إنّما یَعْمُرُ مساجدَ الله مَنْ آمَنَ بالله و الیوم الآخر، دلالت بر آن دارد. 🔹 مسجد حقیقی، دلِ شکسته است ... .» 📚 گوهر شب چراغ، ج۱، ص٢٦٩ – ۲۷۰ 👉 @cheraghe_motaleeh 👉 @raveshsonnati

#سخن_معصوم 💥به این عقیده شهادت می‌دهم ✔️ حضرت امام هادی "علیه‌السلام" در زیارت روز عید غدیر: 🔹 «أَشْهَدُ يَا أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ أَنَّ الشَّاكَّ فِيكَ مَا آمَنَ بِالرَّسُولِ الْأَمِينِ وَ أَنَّ الْعَادِلَ بِكَ غَيْرَكَ عَانِدٌ [عَادِلٌ‏] عَنِ الدِّينِ الْقَوِيمِ الَّذِي ارْتَضَاهُ لَنَا رَبُّ الْعَالَمِينَ وَ أَكْمَلَهُ بِوِلايَتِكَ يَوْمَ الْغَدِيرِ» 🔸 اى امير مؤمنان! شهادت‏ می‌‏دهم آن‌که در ولایتت شک کند به رسول امين ايمان نياورده است، و روى‌گردان از ولايت‏ تو به ولايت دیگران، از دين قویم روی‌گردان شده، همان دين ميانه‌‏اى كه پروردگار جهانيان براى ما پسنديده و آن را در روز غدير با ولايت تو كامل نموده است. 📚 بحارالأنوار، ج۹۷، ص۳۶۱. 👉@raveshsonnati

#ویژه 🔹کس را چه زور و زهره که وصف علی کند 🔹جبار در مناقب او گفته هل اتی 🔸زورآزمای قلعهٔ خیبر که بند او 🔸در یکدگر شکست به بازوی لافتی 🔹مردی که در مصاف، زره پیش بسته بود 🔹تا پیش دشمنان ندهد پشت بر غزا 🔸شیر خدای و صفدر میدان و بحر جود 🔸جانبخش در نماز و جهانسوز در وغا 🔹دیباچهٔ مروت و سلطان معرفت 🔹لشکر کش فتوت و سردار اتقیا 🔸فردا که هر کسی به شفیعی زنند دست 🔸ماییم و دست و دامن معصوم مرتضی 👉 @raveshsonnati

#ویژه ✍🏻 استاد علی مومنی 💠 در ۲۴ ذی الحجه دو امر فوق العاده مهم اتفاق افتاده است که دال بر عظمت و عصمت و فضیلت اهل بيت "عليهم السلام" می باشد. 🔶 اتفاق اول: نزول آیه مباهله و روز آشکار شدن حقانیت اسلام به واسطه پنج تن آل عبا و بزرگترین فضیلت علی علیه السلام که  خداوند او را جان پیامبر معرفی کرده‌ است {انفسنا وانفسکم}. و همچنین دلالت‌ دارد بر افضلیت علی علیه السلام بر سایر انبیا؛ چون وقتی پیامبر اسلام از همه انبیا افضل است کسی که به منزله‌ی جان اوست او هم افضل خواهد شد. ✍🏻 و درضمن جريان مباهله، آيه تطهير که دال بر عصمت اهل بیت می باشد نازل شده‌ است 🔅"انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا"🔅 سوره احزاب آیه ۳۳ 🔶 اتفاق دوم: سالروز بخشش انگشتر در رکوع و نزول آیه ولایت"إنّما ولیّکم.. "(آیه ۵۵ مائده). که به اقرار علماء تشیع و تسنن عامل به این آيه فقط علی علیه السّلام است. ببخشد در رکوع خاتم گدا را به سجده جان و دل داده خدا را ✍🏻 در توضیح هر‌ کدام از این رویدادهای بسیار مهم و آيات مربوطه به‌ آنها غير از شصت منبع معتبر اهل سنت، در تمامی کتابهای مربوطه مطرح شده و به شبهات جواب داده شده است. در بحارالانوار جلد ۲۱ از صفحه‌ی ۲۷۶، حدود ۸۰ صفحه بحث کرده است. ما خلاصه وار به جریان مباهله اشاره می کنیم. 🔅"فَمَنْ حَاجَّكَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَكُمْ وَ أَنفُسَنَا وَ أَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل‌لَّعْنَتَ اللَّـهِ عَلَی الْكَاذِبِینَ"🔅 هر گاه بعد از علمی (وحی) که به تو رسیده، (باز) کسانی درباره عیسی با تو به ستیز برخیزند پس بگو: "بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما نیز فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما نیز زنان خود را، ما از نفوس خود (و کسی که همچون جان ما است) دعوت کنیم، شما نیز از نفوس خود، آنگاه مباهله ( تضرع و زاری و دعا) کنیم، پس لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم. (سوره آل عمران آیه ۶۱) 💠 مباهله چيست؟ مباهله از ریشه‌ی بهل، در لغت به معنای رها کردن و ول نمودن و دعا کردن با اصرار و تضرع و زاری است و در اصطلاح، زمانى که دو یا چند نفر بر سر مسئله‌اى اختلاف نظر داشته باشند و هیچ کدام حاضر نباشند نظریه طرف مقابل را بپذیرند، در یک جا جمع مى‌شوند و به درگاه خداوند دعا و تضرع نموده و لعن و نفرین مى‌کنند تا خداوند آن کس را که بر باطل و دروغ است رسوا نموده و به حال خودش رها نماید و مجازات کند. 💠 خلاصه واقعه‌: این آیه به ضمیمه آیاتی که قبل و بعد از آن نازل شده، نشان می‌دهد که در برابر پافشاری مسیحیان در عقاید باطل خود، از جمله ادعای الوهیت حضرت مسیح (علیه السلام) و عدم کارایی منطق و استدلال در برابر لجاجت آنها، پیامبر(صلی الله علیه وآله) مأمور می‌شود که از طریق مباهله وارد شود، و صدق گفتار خود را از این طریق خاص و روحانی به ثبوت برساند؛ یعنی با آنها مباهله کند تا راستگو از دروغگو شناخته شود! ✍🏻 پیامبر اکرم پیش از آنکه مباهله کند، عبا بر دوش مبارک گرفت و حضرت امیرالمؤمنین و فاطمه و حسن و حسین عَلیهمُ السلام را در زیر عبا نمود و گفت: پروردگارا هر پیغمبرى را اهل بیتى بوده است که مخصوص ترین خلق بوده اند به او، خداوندا اینها اهل بیت من هستند پس از ایشان برطرف کن شک و گناه را و پاک کن ایشان را پاک کردنى. پس جبرئیل نازل شد و آیه تطهیر در شأن ایشان آورد. پس حضرت رسول (صلی الله علیه وآله) آن چهار بزرگوار را بیرون برد از براى مباهله؛ همین که چشم اُسقف اعظم به آنها افتاد گفت: چهره‌هایی را می‌بینم که اگر اینها دست به دعا بردارند، یک نفر از نصاری در روی زمین باقی نخواهد ماند. وقتی کار به اینجا رسید، همه‌ی علمای نصاری تسلیم شدند که جزیه بدهند، اما با او مباهله نکنند. این نعمت بزرگ را به‌ همه عزیزان تبریک عرض می نمایم.      🔅اللهم عجل لولیک الفرج🔅 👉 @Fatemiyeh_aleyasin 👉 @raveshsonnati

#پرسش فرق خوف و خشیت چیست؟ #پاسخ_پرسش برخی اهل لغت اصلا متعرّض معنای «خشی» نشده و صرفا به ذکر فعل و مصدر آن بسنده کرده اند. (۱) امّا آنانکه به ذکر معنای آن پرداخته اند، بیشترشان خشیت و خوف را به یک معنا گرفته و فرقی میان آن دو نگذاشته اند. (۲) از این رو، هر دو مترادف و به معنای ترسیدن است. ولی برخی میان آن دو فرق گذارده اند که مجموع اقوالشان به ۴ یا ۵ قول می رسد که در ادامه به آن می پردازیم: قول اول هر ترسی را – اگر چه خوف نامند – خشیت نگویند، بلکه خشیت خوفی است که مشوب یا همراه با تعظیم و بزرگداشت یا هیبت است و بیشتر موارد کاربرد آن جایی است که نسبت به آنچه از آن ترس است علم و آگاهی وجود دارد، و به همین خاطر در فرمایش خدای متعال: «إِنَّما يَخْشَى‏ اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ» اختصاص به علماء پیدا کرده است. (۳) برخی دیگر در تبیین این دیدگاه گفته اند: خشیت ناشی از بزرگی شخص است، اگر چه خاشی (ترسنده) خود، قوی باشد ولی خوف ناشی از ضعف خائف (ترسنده) است، اگر چه مخوف چیز کوچک و کمی باشد. شاهد این فرق این است که مجموع حروف (خ ش ی) کلا بر عظمت دلالت می کند، مانند شیخ به معنای پیر یا بزرگ و خیش به معنای لباس غلیظ و کلفت. (۴) در تأیید این دیدگاه واژۀ خشن را نیز به عنوان یکی از مشتقات به اشتقاق اکبر می توان شاهد آورد. ادامه دارد .... @raveshsonnati