#حضرت_زهرا_شهادت
#حضرت_زهرا_وداع
#فاطميه #بستر
شِکسته قامَتی اِی یارِ نیمه جانِ علی
چه بی فُروغ شُدی، ماهِ آسمانِ علی
مَرا به خاک نشانده، قَدِ هِلالیِ تو
گِرِفته سوسوی چَشمانِ تو، تَوانِ علی
نَفَس نَفَس زَنی و ذَرّه ذَرّه آب شَوی
چه زود پیر شُدی، هَمسَرِ جَوانِ علی
سه ماه شد، که سُخَن با عَلی نِمی گویی
سه ماه شد، که نَدادی رُخَت نِشانِ علی
هَمیشه بَستَرَت اَز بَرگهای لاله پُر اَست
گُلِ خَزان زده ی سُرخِ بوستانِ علی
کَسی سُراغِ تو را اَز عَلی نِمی گیرَد
مَدینه، مَرگ کُند آرزو، به "جانِ علی"
گِرِفته اَم زِ غریبی، دو زانویَم به بَغَل
که تاب آوَرَد این داغِ بی کَرانِ علی؟
اَگَر چه بِینِ خُسوفی، هَنوز ماهِ مَنی
بِتاب بَر مَن و بَر این سِتارگانِ علی
بیا و این دَم آخَر، بَرای دِلخوشی ام
بَخند تا که نَمُردَم، بِخَند جانِ علی
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه #بستر
چه کنم بی تو اگر زنده بمانم ، چه کنم
کاش می شد که در این شهر نمانم ، چه کنم
تا سحر خواب نداری و دعا گوی منی
شده بیماری تو قاتل جانم ، چه کنم
مردم از گریه ی تو خسته ، تو از گریه ی من
اشک از دیده ز داغت نفشانم ، چه کنم
من که صد ها گره ی کور به دستم وا شد
گِرِهم روی گره خورده ندانم ، چه کنم
حاضرم جان بدهم چهره ی خود باز کنی
گرچه شرمنده از این روی نهانم ، چه کنم
تا مغیره رسد از راه حسن می لرزد
من به حال پسرم بس نگرانم ، چه کنم
گیرم از کوچه به یادت رفت و آمد نکنم
با در سوخته ی خانه ندانم ! ! ، چه کنم
استخوان های تو بیرون زده لاغر شده ای
چِقَدَرَ پیر شدی یار جوانم ، چه کنم
ای زمین خورده ، علی هست زمین خورده ی تو
بیش از این نیست به تن ، تاب و توانم ، چه کنم
به یقین حرف دلم بود که "انسانی" گفت:
"من زمین خورده ترین مرد زمانم ، چه کنم"
#سعید_خرازی
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_مدح
#فاطمیه
سلام ای ذکر خاص حق ثنایت
درود ای گفته احمد من فدایت
تو فرقانی تو یاسینی تو طاها
تو زهرایی تو زهرایی تو زهرا
تو حبل محکم حبل المتینی
امید رحمه للعالمینی
تو بسم الله سماواتت کتابند
تو خورشیدی و عالم آفتابند
جنان یک ذره از دامان باغت
جهان یک شعله از نور چراغت
ملک موج لطیفی از نگاهت
فلک گرد حقیر از گرد راهت
حیات عشق از خون حسینت
بلندی خاکبوس زینبینت
شرافت مستمند صبح خیزت
حیا تصویری از ظلّ کنیزت
نیایش سائل بیت گلینت
دعا را سجده بر خاک زمینت
مزار مخفی ات مخفی است در دل
سبک مغزان تو را خوانند در گل
کرامت حسنی از قصر بلندت
سخاوت تا قیامت مستمندت
امامان آبرومند جلالت
امیر مؤمنان محو کمالت
پیمبر عاشق راز و نیازت
خدا فخریه دارد بر نمازت
بهشت قرب احمد سینه توست
ضمیر خلق در آیینه توست
مکان عبد ذلیلی در ره توست
زمان مرهون عمر کوته توست
همه دشت کویرند و تو گلشن
همه شام سیه تو صبح روشن
همه سوز درونند و تو داغی
همه تاریکی اند و تو چراغی
همه جسم ضعیفند و تو جانی
همه قطره تو بحر بیکرانی
تو دریا کشتی ات دل های آگاه
تو کوثر ساقی فیضت ید الله
ملک یا حور یا آدم که هستی
که می داند که هستی یا چه هستی
جهان از رازها بس پرده انداخت
سر مویی تو را نشناخت نشناخت
تو سر ناشناس انبیایی
تو آن عبدی که سر تا پا خدایی
تو استاد و جهان دانشگه توست
تو قرآن و علی بسم الله توست
الا ای مام باب آفرینش
همه ذریه ات ارباب بینش
تو چونان دختی ای دادار منظر
که باب خلقتت فرمود مادر
تمام آفرینش پای بستت
پیمبر خم شد و بوسید دستت
گنهکاران چو رو در محشر آرند
همه چشم شفاعت بر تو دارند
به جز باب عنایاتت دری نیست
تو گر نایی به محشر محشری نیست
اگر گیرد کسی از خلق دستی
تو هستی و تو هستی و تو هستی
به محشر ناقه ات چون پا گذارد
سحاب رحمت از هر سو ببارد
عقوبت در نگاهت سایبانی
شفاعت ناقه ات را ساربانی
به محشر از فراز چرخ گردون
ندا خیزد که این الفاطمیون
همه حوران به استقبال خیزند
برات عفو پیش پات ریزند
شود تا نازنین قلب تو خرسند
ببخشند و ببخشندو ببشخند
چنان گردد که از فرمان دادار
بگردد عفو دنبال گنه کار
بهشت خویش را تا در گشاید
خدا را هم شفیعی چون تو باید
تو سر تا پا بهشت مصطفایی
تو جانان علی مرتضایی
سرایت جنت ای خاکم بدیده
بهشت و شعله آتش که دیده
که دیده حور در آتش بسوزد
که دیده باغ جنت بر فروزد
چه گویم با که گویم منطقم لال
که قرآن شد به بیت وحی پامال
چه نیکو با تو هم دردی نمودند
که با آتش در بیتت گشودند
عدو حق ذو القربی ادا کرد
ز قرآن قل هو الله را جدا کرد
گمانم مرتضی شد کشته آن روز
که بشنید از تو آن فریاد آن روز
از آن اعدا تو را حرمت شکستند
که یارانت همه خامش نشستند
در اینجا بسته نطق(میثم)توست
سخن کوچکتر از شرح غم توست
#غلامرضا_سازگار
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_مناجات
#فاطمیه #دوبیتی
جز نام تو را به لب نبُردم... زهرا
غیر از تو به کس دل نسپُردم... زهرا
در آخر روضه های تو می گویم...
شرمنده که از غمت نمُردم زهرا
#سیدمجتبی_شجاع
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه
به علی بعد پیمبر چقدر سخت گذشت
غاصبی رفت به منبر چقدر سخت گذشت
دو نفر مرد طرفداری از این مرد نکرد
آه بی حمزه و جعفر چقدر سخت گذشت
این طرف پنج نفر ، یک زن و یک مرد و سه طفل
آن طرف چند برابر چقدر سخت گذشت
صورت فاطمه و سینه و دو پهلویش
به سه تا آیه کوثر چقدر سخت گذشت
فاطمه روی زمین بود علی جان میداد
وسط کوچه به حیدر چقدر سخت گذشت
فاطمه خسته شد و پشت در خانه نشست
لحظه وا شدن در چقدر سخت گذشت
وسط دود که باشی نفست میگیرد
وسط شعله به مادر چقدر سخت گذشت
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_مدح
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه
یقینا در محبّت هیچ کس مادر نخواهد شد
و بیشک مادری صدّیقهی اطهر نخواهد شد
کسی را با تو یارای تقابل نیست مادر جان
تمام سورهها یک آیه از کوثر نخواهد شد
غبار چادرت پیغمبری از جنس آیینه است
هرآنکس با تو ایمان آوَرَد کافر نخواهد شد
قیامت چیست غیر جلوهی زهرایی زهرا
بدون مادر ما تا ابد محشر نخواهد شد
دعا کن مادرم گاهی برای خود پس از مردم
مگو با من که احوالت از این بهتر نخواهد شد
هم از مسمار معلوم است هم از دودهی دیوار
یقین دارم درِ این خانه دیگر در نخواهد شد
#سیدمحمدحسین_حسینی
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه
لاله ها پژمرد و بلبل را دگر آوا نبود
هیچ کس در باغ مثل باغبان تنها نبود
یک مدینه دشمن و یک خانه ی بی فاطمه
بانوی آن خانه کس جز زینب کبری نبود
روی سیلی خورده ی زهرا شهادت می دهد
از علی مظلوم تر مردی در این دنیا نبود
نیست جایز خانه ی کفار را آتش زدن
ای مسلمانان! مسلمان بود زهرا یا نبود!؟
ای جنایت کار! ای بیدادگر! رویت سیاه
اجر و پاداش رسالت کشتن زهرا نبود
مصطفی از تو مودت خواست تو سیلی زدی
بی حیا! سیلی زدن اجر ذوی القربی نبود
ریخت دشمن بر سر زهرا ولایت را ببین
بارها از پا فتاد و غافل از مولا نبود
من نمی گویم چه شد گویند در چشم علی
سیل دشمن بود پیدا فاطمه پیدا نبود
ای مدینه! آتش غیرت چرا آبت نکرد؟
جای ناموس خدا در دامن صحرا نبود
آنچه بر آل علی در کربلا یکسر گذشت
در سقیفه اتفاق افتاد عاشورا نبود
#غلامرضا_سازگار
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه #تبری #دوبیتی
دشمن فاطمه ازرحمت حق مأیوس است
درصف حشرهمه حاصل اوافسوس است
همه دم گفته ام ودرهمه جامیگویم
آنکه سیلی زده برفاطمه بی ناموس است
#محمد_خرمفر
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
جان را شهید راه ولای تو میکنم
دارو ندار خویش فدای تو میکنم
جزتو به هر که رو بزنم کفر کامل است
من رو به دستهای دعای تو میکنم
بی فایده است اگر چه، ولی بعد قرنها
دارم دعا برای شفای تو میکنم
وقتی خبر ندارم از آن مضجع شریف
با غصه قصد بزم عزای تو میکنم
این روزها به لطف نگاه کبود تو
هر صبح و شام گریه برای تو میکنم
با یاد چادر تو زمین میخورد دلم
هر وقت عاشقانه هوای تو میکنم
افتاده است دست من از کار حق بده
ازبس که یاد دست جدای تو میکنم
#محمد_علی_بقایی
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه #بستر
تنهاترین مظلوم تاریخم کنارم باش
تنها طرفدارم تو بودی آخر افتادی
اینروزها مجروح جنگ غربتم برخیز
آه ای طبیب من چرا در بستر افتادی
قدری کنارم باش ای رنجیده از دنیا
کی من به دوری تو عادت میکنم زهرا
از بیملاقاتی مشو غمگین خودم هر روز
جای همه از تو عیادت میکنم زهرا
تو شاهبانوی بهشتی پس بگو از من
کی قصری از فیروزه و یاقوت میخواهی
از من نکردی خواهشی نُه سال زهرا جان
حالا که چیزی خواستی تابوت میخواهی؟
حس میکنم آرام جانم رفتنی هستی
دست تو را در دست خود هر بار میگیرم
دیروز اگر تو میگرفتی دست بر دیوار
حالا منم که دست بر دیوار میگیرم
#سید_میلاد_حسنی
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه
حیدر کنار تو ز پا افتادنی نیست
فریادهایت از صدا افتادنی نیست
بین در و دیوار پوشاندی خودت را
پرده ز ناموس خدا افتادنی نیست
افتادی اما چادر از رویت نیفتاد
این پرچم حجب و حیا افتادنی نیست
فهمیدم از طرز نفس هایت عزیزم
این استخوان دنده جا افتادنی نیست
تو سیب نوبر داشتی حالا نداری
جز با تکان، بارِ شما افتادنی نیست
فریاد زد قنفذ کمک کن بر مغیره
زهرا ز مولایش جدا افتادنی نیست
جای غلاف افتاده پشت گردن تو
سر بی شتاب ضربه ها افتادنی نیست
.
.
لشگر همه گفتند محکمتر بزن شمر
سر با بریدن از قفا افتادنی نیست
گودال روی دامن تو سر جداشد
گیسو به خاک کربلا افتادنی نیست
#قاسم_نعمتی
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_مدح
#فاطميه
آفریدند تو را، مادرِ عالَم باشی
آفریدند تو را، تا که مُقَدَّم باشی
آفریدند تو را، پیش تر از هَرچه که هَست
تا که مَحبوبه ی حَق باشی و اَعظَم باشی
آفریدند تو را، نور دَهی چون خورشید
مایه ی روشَنیِ عالَم و آدَم باشی
آفریدند تو را، پاک تر از حور و مَلَک
که تو پاکیزه تر از، حَضرتِ مَریَم باشی
اُسوه ی ناله و اَشک و غَم و دَردی، زَهرا
که تو مَظلومه تَرین بانوی عالَم باشی
یَثرب از گریه ی تو، یک شَبِ آرام نَدید
لَحظه ای بود مَگر، فاطِمه، بی غَم باشی؟
به کَبودیِ تو سوگند مُحِبّانِ توایم
تو دُعا گوی اَهالیِ مُحَرَّم باشی
#رضا_رسول_زاده
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه
جرعه جرعه غم چشید و ذره ذره آب شد
آسمان شرمنده از قدّ خم مهتاب شد
گریهها میکرد تا اُمّت شود بیدار... حیف
از صدای گریهاش اُمّت فقط بیخواب شد
پشت در آمد بگوید، گوش عالم بشنود:
«ارث دریا بود آنچه قسمت مرداب شد»...
بشکند دستی که پای شعله را اینجا کشاند
باب را آتش کشید، آتش کشیدن باب شد
حضرت صدّیقه از گستاخی مسمار نه
از طناب دور دستان علی بیتاب شد
ما نمیدانیم، «نَعلُ السیف» میداند چرا
«مرتضایم را نبر...»، «فضه مرا دریاب» شد...
#م_نعیم_امینی
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_شهادت
#حضرت_زهرا_وداع
#فاطميه #بستر
صدای آمدنت بهترین ترانه ی من
فدای در زدنت ای وقار خانه ی من
شکستهبالِ تو پرواز می کند..،امروز
خودش برای تو در باز می کند امروز
غریب کوچه ی کینه..،سلام حیدر من
به جای اهل مدینه..،سلام حیدر من
کدام شانه کشیده است بارِ درد مرا
کسی علیک نگفته سلامِ مردِ مرا
به رغم این همه اندوه ناشمرده؛علی
خلاصه غم نخوری..،فاطمه نمرده؛علی
نگو که حال و هوای دلت بهاری نیست
ببین که بسترم امروز لالهکاری نیست
رسیده سُرخی گل روی شاخه ی زردم
ببین به خاطر تو پیرهن عوض کردم
تَرَک..،تَرَک..،همگی را شِمُرده ام حیدر
شبیه آینه ی سنگ خورده ام حیدر
من و شکستگی دنده ها و گریه و آه
ببین..،برای تو نان پخته ایم..،بسمالله!
بیا وُ فکر نکن بر غلافِ آن شمشیر...
تو را به بازوی آسیبدیده..،لقمه بگیر
اگرچه آه گلو را به گریه بخشیدم
اگرچه این دم آخر..،نشسته خوابیدم
اگر لگد به پرم ضربه زد..،فدای پرت
اگر دری به سرم ضربه زد..،فدای سرت
عقاب لانه ی من..،بال و پر به قربانت
هزار محسن من..،پشت در..،به قربانت
عبور سینهی خود را مسیرِ آه نکن
بیا به چوبهی گهواره اش نگاه نکن
نسیم جاروی خود را به فرش خانه زدم
خودم به موی سر زینب تو شانه زدم
به پای هر نخ آن صبح و شام سوخته ام
برای تشنهلب تو،لباس دوخته ام
غروب عصر دهم..،قتلگاه..،آه حسین
میان آن همه سرنیزه..،بی پناه..،حسین
نوای العطش او به گوش می آید
صدای بدهنی چکمهپوش می آید
#بردیا_محمدی
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطميه #بستر
خیالِ راحت من، سایه و خیال شدی!
رشیده ی علی از چه چنین هلال شدی؟!
دوباره دست به پهلو گرفته ای زهرا
چرا مقابل من رو گرفته ای زهرا؟!
بگو چه کار برایت کنم که خوب شوی؟
دوباره نزد علی کاشف الکروب شوی
شده بریده چرا ناله ات؟! هراسانم
من از لباس پر از لاله ات هراسانم
قسم به حرمت چشم ترت، بیا و بمان
قسم به چادر روی سرت، بیا و بمان
تمام روز و شب از درد سینه گریانی
نماز نیمه شبت را نشسته می خوانی
میان سجده، مرا باز جان به لب کردی
چرا عزیز دلم مرگ را طلب کردی؟!
نگاه کن به دل مضطر حسین و حسن
بیا به گیسوی زینب دوباره شانه بزن
مرا چگونه غمت باز خونجگر نکند
به زخم های تنت مرهمی اثر نکند
شکسته اند به داغت دل صبورم را
شکسته اند شبیه پرت، غرورم را
منی که پشت سر خود زره نمی بستم
به پیش چشم تو، بین طناب شد دستم
خدا کند که به زخمی دگر نمک نخورد
به پیش دیده ی مردش زنی کتک نخورد
#محمدجواد_شیرازی
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطميه
دنیا اگر صفا داشت از دخت مصطفی داشت
این زندگیِ کوتاه بسیار ماجرا داشت
از غربتم همین بس ، در بین بی وفایان
تنها گذاشت من را آنکه به من وفا داشت
دستان بی حیا زد آئینه ی حیا را
رو میگرفت از کور آنقدر که حیا داشت
هم در شکست قلبش ، هم کوچه سینه اش سوخت
از ضرب سر شنیدم ، دیوار ناله ها داشت
وقتی که همسرم را با تازیانه میزد
میمردم از خجالت با دستِ بسته، جا داشت
نَقلِ شکستنش شد نُقل محافل شهر
این ماجرای کوچه خیلی سروصدا داشت
یادش به خیر روزی که جمع ، جمع ما بود
من هستم آن کسی که در خانه اش کسا داشت
آن یارِ دستِ تنها ، دستش شکست اما
فهمید اهل دنیا یک دست هم صدا داشت
زخم زبان مردم یک درد بی دوا شد
اى كاش زخم سينه حداقل دوا داشت
از زندگیش زهرا هرگز نگشت دلسیر
مسمار همسرم را به این فراق واداشت
هر طور بود آمد زهرا ميان مسجد
با پهلوى شكسته دلشوره ی مرا داشت
گاهی پی عیادت ، همسایه ای می آمد
زهرا که بود، خانه ، خیلی برو بیا داشت
هی گریه پشت گریه هی ناله پشت ناله
کافر نبیند ای کاش دردی که مجتبی داشت
در کوچه احترام توحید را شکستند
از بسکه در جمالش او جلوه ی خدا داشت
در روز های آخر بی وقفه بود مضطر
دلشوره ی حسین و صحرای کربلا داشت
#یا_مظلوم
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطميه #هجوم
دری که بوسه گه انبیای عظمی شد
چگونه بود که با ضربه ی لگد وا شد
بجای دسته گل جای احترام و سلام
شرار، قسمت آن خانه ی معلی شد
مقابل نفس بانوی عفیف علی
صدای عربده یک غریبه پیدا شد
آهای سینه زنان فاطمه زمین افتاد
کمک دهید که در بین کوچه دعوا شد
امان ز میخ که کج رفت سمت پهلو رفت
امان ز در که شکست و بلای زهرا شد
قلاف تیغ یکی و دوتا نه،خیلی بود
چگونه اینهمه ضربه به دست او جا شد؟!
اگرچه پشت در خانه رفته بود از حال
به احترام نگاه علی ز جا پا شد
#سیدپوریا_هاشمی
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطميه
هَر کُجا نامِ تو بُردیم، فَقَط سوخته ایم
سوختَن را، زِ سَراپای تو آموخته ایم
غَزلی گَرم به یادِ نَفَسِ سوزانَت
روز و شَب زِمزمه کَردیم، که دِلسوخته ایم
گُفتَنی های تو را، هَرچه که می شُد گُفتیم
رازها را، به دِلِ سوخته اَندوخته ایم
هَرکُجا مَجلسِ غَمخوانیِ تو بَرپا بود
خونِ دِل ریخته از دیده و اَفروخته ایم
غَمِ پهلوی تو دَر سینه ی ما عُقده شُده
چَشم را، بر فَرجِ مُنتَقِمَت دوخته ایم
#رضا_رسول_زاده
@raziolhossein
#تبری
باری که به دوش شیعیان سنگین است
از ماحصل جنایتی ننگین است
وحدت یعنی فشردن دستی که
یک عمر به خون فاطمه رنگین است
#ع_رجبی
@raziolhossein
🏴السلام علیکِ ایتها الصدیقه الشهیده🏴
جهت دسترسی و استفاده از تصنیف های(شور،زمینه،نوحه و...) ایام فاطمیه به کانال نوحه رضیع الحسین بپیوندید
👇👇👇
@raziolhossein1
@raziolhossein1
@raziolhossein1
کانال شعرمذهبی رضیع الحسین در پیام رسان تلگرام
https://t.me/raziolhossein
کانال نوحه:
https://t.me/raziolhossein1
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه
در چشم خلق حضرت عالیجناب شد
هرکس برای نوکری اش انتخاب شد
وقت شنیدن از غم زهرای مرضیه
عمری ثواب کرد دلی که کباب شد
هر کس که شأن بیت علی را نگه نداشت
نزد خدای فاطمه خانه خراب شد
تا باد برد شعله سوی بیت بوتراب
آتش هم از خجالت بسیار آب شد
دنیا تمام روشنی اش را ز دست داد
سیلی زدن به صورت خورشید باب شد
مادر که بود زینب او داشت احترام
مادر که رفت صحبت بزم شراب شد
#شهریار_سنجری
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه #احراق_بیت #هجوم
میخ داغ و سینه زهرای من ای وای من
سیلی و انسیه الحورای من ای وای من
خانه و کاشانه و شمع و گل و پروانه نه
سوخت در آتش همه دنیای من ای وای من
آیه های کوثرم افتاده زیر دست و پا
لرزه افتاده به دست و پای من ای وای من
ابر سیلی هر دو روی روی یارم را گرفت
تار شد خورشید مهسیمای من ای وای من
در شکست و پشت در این غصه پشتم را شکست
خورد با صورت زمین طوبای(زهرای) من ای وای من
کشتن یک زن ، چهل نامرد میخواهد مگر؟!
داد از بی رحمی اعدای من ای وای من
کینه از من داشتند و همسرم را میزدند
فاطمه افتاد از پا ، پای من ای وای من
بشکند دست مغیره دست یارم را شکست
پیش چشم زینب کبرای من ای وای من
میکشد این غم مرا آخر که شد کاشانه ام
قتلگاه همسر تنهای من ای وای من
فاطمه با دیدن تابوت وقتی خنده زد
رفت دیگر خنده از لبهای من ای وای من
بعد زهرا این من و این میخ و این دیوار و در
وای من ای وای من ای وای من ای وای من
#عبدالحسین
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
فاطمه جلوه ی باقی ازل تا ابد است
آی مردم! بخدای احد! او هم احد است
قامت سرو خودش را به علی داد و خمید..
راز زیبایی دریا به همین جزر و مد است
از غذای حسنینش زد و بخشید به ما
مادر ما به خدا مادری اش را بلد است
جامه نو به تن فضه و اسما میکرد
بانویی که به تنش پیرهنی از نمد است
به فدک کار ندارد هدفش نام علیست
نکند فکر کنی در طلب یک سند است
گر علی پیکر یک عبدود انداخت به خاک
پشت در فاطمه درگیر چهل عبدود است
لال باد آنکه ازو شاهد حرفش را خواست
آنچه صادر بشود از لب او مستند است
نبی از خانه او دست به سینه میرفت
تو ببین خانه ی زهرا شرفش تا چه حد است
بین دیوار و در خانه چه آمد به سرش..
مدد از فضه گرفت آنکه به عالم مدد است..
#سیدپوریا_هاشمی
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه #بستر
بی تو به این زَمین و زَمان احتیاج نیست
بی تو به دِلخوشیِ جَهان احتیاج نیست
این خانه سوت و کور شَوَد با نَبودَنَت
دَر این بَهار، حَرفِ خَزان احتیاج نیست
از دَردِ تو که با خَبَرم، زَخمیِ عَلی
لَبخَندِ تَلخ، فاطمه جان، احتیاج نیست
اُفتاده اَست دَستِ تو از کار، یارِ مَن!
این دَرد را مَکُن تو نَهان، احتیاج نیست
زَحمت مَکِش که نان بِپَزی بانوی علی
قَدری نَمَک که هَست، به نان احتیاج نیست
تا آستانه بُردنِ نَعلِینِ مَن چرا؟!
این کارها، خَمیده جَوان، احتیاج نیست
از مَسجد آمدم اَگر اِمشب، به پای مَن...
...بَرخاستَن به قَدِّ کَمان، احتیاج نیست!
همسایه ها به رَفتَنِ تو فِکر می کُنَند!
بیمار را به زَخمِ زَبان احتیاج نیست...
با مَن هَمین که فاطِمه بِیعَت کُنَد بَس اَست
دیگر به بِیعَتِ دِگَران احتیاج نیست
#رضا_رسول_زاده
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه #دوبیتی
سربسته بگو روضهی میخ در را
اینقدر نسوزان دل پیغمبر را
از گریهی باغبان حذر کن یعنی
آهسته بخوان روضهی نیلوفر را
#سیدمجتبی_شجاع
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_مدح
#فاطمیه
استعانت گر کند ما را خدای فاطمه
سر می اندازیم محشر زیر پای فاطمه
یک گلوبندش سه تا بدبخت را خوشبخت کرد
هر که عاقل بود رفت و شد گدای فاطمه
گریه کن های حسینش را شفاعت میکند
دست عباس است روی دست های فاطمه
بر مقامش هر که سر خم کرد شد پیغامبر
انبیا را پس بخوانید انبیای فاطمه
تا رسول الله در شأنش فِداها گفته است
کیست دیگر لایقش گردد فدای فاطمه؟
رو زد اما هيچ كس حاضر به همراهى نشد
دارد از انصار پيغمبر گلايه فاطمه
مستجاب الدعوه حالا مرگ خود را خواسته
بی اجابت باشد ای کاش این دعای فاطمه
میخ ِ در از سینه بیرون آمد و خون گریه کرد
گشت آگاه از دل ِ درد آشنای فاطمه
کار دنیا را ببین در سن هجده سالگی
شانه های کودکانش شد عصای فاطمه
آب می ریزد برای بچه هق هق می کند
ای به قربان حسین سر جدای فاطمه
#یا_مظلوم
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حضرت_زهرا_شهادت #فاطمیه
از آن چه در دو جهان هست بیشتر دارد
فقط خداست که از کار او خبر دارد
یکی برای علی ماند و آن یکی همه بود
اگر چه لشکر دشمن چهل نفر دارد
عقیق سرخ از آتش نداشت واهمه ای
کسی که کفو علی می شود جگر دارد
کمر به یاری تنهایی علی بسته
میان کوچه اگر دست بر کمر دارد
سر علی به سلامت چه باک از این سردرد
محبت ولی اللّه دردسر دارد
کسی که شهر سر سفره ی قنوتش بود
چگونه دست به نفرین قوم بردارد ؟!
صدا زد : " اشهد ان علی ولی اللّه "
ولی دریغ که این شهر گوش کر دارد
زمان خوردن حقّ علی و اولادش
سقیفه است و احادیث معتبر دارد
سقیفه مکتب شیطانی خلافت بود
سیاستی که برایش علی ضرر دارد
کنیز بیت علی خاک را طلا می کرد
سقیفه را بنگر فکر سیم و زر دارد
اگر چه باغ فدک نعمت فراوان داشت
ولی ولایت او بیشتر ثمر دارد
گرفت راه زنی را به کوچه راهزنی
در آن محله که بسیار رهگذر دارد
بگو به دشمن مولا مرام ما این نیست
زمان جنگ بیاید اگر هنر دارد
کشید و برد ، زد و رفت ، من نمی دانم
حسن دقیق تر از ماجرا خبر دارد
بگو به شعله : چه وقت دخیل بستن بود ؟
هنوز چادر او کار با بشر دارد
بگو به میخ : که این کعبه را خراب نکن
غلاف کاش از این کار دست بردارد
دهان تیغ دو دم را عجیب می بندد
وصیتی که علی از پیامبر دارد
فدای محسن شش ماهه اش که زد فریاد
سپر ندارد اگر مادرم پسر دارد
به شعله سوخت پر و بال مادر ، امّا نه
حسین هست ، حسن هست ، بال و پر دارد
اگر خمیده علی از نماز آیات است
در آسمان غمش هاله بر قمر دارد
شبانه گشت به دست ستاره ها تشییع
که ماه الفت دیرینه با سحر دارد
میان شعله دعایش ظهور مهدی بود
که آه سوختگان بیشتر اثر دارد
#مجیدتال
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_مدح
#فاطمیه
ای خدا منتظر زمزمهی «یا رب» تو
وی اجابت شده مجذوب دعای شب تو
خانهی خشت و گلت کعبهی عرش الرحمان
از ازل تا به ابد دور سرت گشته زمان
چادر عصمتت از پردهی اسرار قِدَم
زده بر پیرهنت دست توسل آدم
دختر ختم رسل مادر پیغمبرها
سایهات روز ازل بر سر پیغمبرها
مهر تو داد گِل حضرت آدم را روح
نام تو روز ازل حک شده بر کشتی نوح
پلهی تخت تو پیشانی عرش ازلیست
تو فقط کفو علی هستی و کفو تو علی ست
قنبر درگه تو رتبهی آدم دارد
فضهات معجزهی حضرت مریم دارد
ای خدا گفته سلام و صلواتت هر دم
کیستی تو که پدر گفت فدایت گردم؟
اولین مطلع حسن ازلی کیست؟- تویی
رکن ارکان علی و، رکن علی کیست؟- تویی
هرچه گفتیم و نگفتیم از آن اولایی
تو همان فاطمهای فاطمهی زهرایی
چار بانوی بهشتند ارادتمندت
هشت تن حامل عرش ازلی پابندت
دست تو دست خداوند تعالاست مگر
که بر آن خم شده و بوسه زده پیغمبر؟
روح گهوارهی فرزند تو را جنباند
آسمان گردد و دستاس تو را گرداند
چهره بر خاک سر کوی تو آورده نیاز
کرده پرواز به هنگام نماز تو نماز
خلق ناگشته، در آغوش خدا بودی تو
نه خدا، نه ز خداوند جدا بودی تو
سرور عالم بر همسریَت فخر کند
پدرت احمد بر مادریَت فخر کند
تو همان سیب بهشتی که خداوندِ وَدود
شب معراج به پیغمبر خود هدیه نمود
چه به خلق و چه به خوی و چه به خلق و چه سرشت
تو بهشتی تو بهشتی تو بهشتی تو بهشت
در صف حشر تو امید گنهکارانی
دوزخ و نار به فرمان تو، تو سلطانی
حکم، حکم تو و فرمان تو فرمان خداست
عفو، عفو تو و غفران تو غفران خداست
این ندا میرسد از جانب ذاتِ الله
فاطمه حاجت خود را ز خداوند بخواه
تو بگو تا که ببندیم در دوزخ را
تو بگو تا که کنم گل شرر دوزخ را
تو بگو تا که عذاب از همگان برداریم
دوزخی ها را در گلشن فردوس آریم
من خدایم ولی امروز خدایی با توست
حکم آغاز ز تو حکم نهایی با توست
تو بگو دشمنتان را به سوی نار کشم
تو بخواه از من تا ناز گهنکار کشم
تو بگو تا همگان را به حسینت بخشم
تو بگو تا همه را بر حسنینت بخشم
در کنار پدر و شوهر و مام و پسرت
تو روی سوی جنان خلق به دنبال سرت
بر سر دست تو یک پیرهن خونین است
همه گویند که اسباب شفاعت این است
دوزخ و نار در آن روز بوَد پابستت
دست عباس علمدار به روی دستت
چشم یک خلق گنهکار به سوی دستت
پیکر پاک دو شش ماهه به روی دستت
همه در وحشت میزان و حسابند و کتاب
همه گویند که یا فاطمه ما را دریاب!
پیش رویت سر خونین اباعبدالله
تویی و حنجر خونین اباعبدالله
همه را رنگ ز رخسار پریده آن روز
همه گریند به رگهای بریده آن روز
تا که از شانهی خود کوهِ گنه بردارند
چشم بر خون گلوی علی اصغر دارند
بر شفاعت نگه نور دو عینت کافیست
نخی از پیرهن سرخ حسینت کافی ست
گرچه بر دامن لطفت همه را دست رس است
بدن له شدهی محسن ششماهه بس است
همه از هم بگریزند و تو در اوج جلال
کنی از لطف و کرم شیعهی خود را دنبال
عفو بر خاک ره شیعهی تو سر فکند
چادر خاکی تو، سایه به محشر فکند
بس که از چادر خاکیت کرم می بارد
قاتلت هم به تو امید شفاعت دارد
به شرار جگر و ناله و سوزت سوگند
به مناجات شب و گریهی روزت سوگند
که به آن جانی غدار محبت نکنی
قاتلت را به صف حشر شفاعت نکنی
ظلم و جور ستم بیعددش یادت هست
جای دست و ضربات لگدش یادت هست
یاد داری که چگونه حسنت می لرزید؟
نفس شوهر خیبر شکنت می لرزید
خاطرت هست که سوزاند دل مولا را
خاطرت هست که می گفت بزن زهرا را
خاطرت هست که از درد به خود پیچیدی؟
خاطرت هست که داغ پسرت را دیدی؟
شیعه در حشر بلند است به گردون دادش
شیعه هرگز نرود غصب فدک از یادش
شیعه با اشک غریبانهی تو سوخته است
قرن ها پشت در خانهی تو سوخته است
شیعه تا جان به تنش هست شریک غم توست
شیعه سوز جگرش از نفس «میثم» توست
#غلامرضا_سازگار
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه #بستر #هجوم
باز هم امن یجیب ِ طفل مضطر شد بلند
نافله خواندی نشسته آه حیدر شد بلند
باز هم از خواب ، امشب مثل هر شب فاطمه
مجتبی با وای مادر ، وای مادر شد بلند
چشم بر هم زد علی و دید شد نقش ِ بر آب
دلخوشی هایش همه ، آتش که از در شد بلند
بر زمین افتادنت اصلا تماشایی نبود
ای کسی که پیش تو پیمبر شد بلند
از مسلمانی ِ اینها و غریبی ِ علی
داد و بیداد یهودی های خیبر شد بلند
آه ای هم صحبت روح الامین ، من را ببخش
پیش چشمم بر سرت فریاد کافر شد بلند
جان به لب گردید علی اما هزاران بار شکر
باز هم از ماذنه الله اکبر شد بلند
از گلویت آب خوش پایین نرفته باز هم
های هایت یاد این مظلوم ِ بی سر شد بلند
فاطمه می بینمت روز دهم وقتی حسین
ناله ی هل من معینش زیر خنجر شد بلند
#محمدحسین_رحیمیان
@raziolhossein