13.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 صوت
🔆 "تفاوت میان دو تعبیر نجاشی «کتاب النوادر» و «کتاب نوادر»"
🎙 آیت الله مددی
🗓 درس خارج مکاسب، ۱۴ مهر ۱۳۸۸ - جلسه ۷
#️⃣ #نوادر #فهرست_نجاشی #نجاشی #استاد_مددی #النوادر #کتاب_نوادر #کتاب_النوادر
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
🔹 امتیاز رجال محقق خویی
آیتالله العظمی شبیری زنجانی:
یکی از امتیازات رجال آقای خویی بر جامع الرّواة اردبیلی، امانت زیادی است که در نقل روایات و در نقل آدرس وجود دارد. موارد مختلفی در رجال آقای خویی هست، که به عین تعبیری که در خود اسانید واقع شده است نقل میکند و آدرس میدهد، ولی نقطه ضعف جامع الرّواة این است که در نقل، اجتهاد میکند؛ مثلاً اگر «ابن فضّال» در سندی باشد و به نظرش برسد که مقصود حسن بن فضّال است، در شرح حال حسن آن را نقل میکند و میگوید «عنه فلان»، در حالی که ممکن است این ابن فضّال غیر از حسن باشد، مثلاً علی یا برادرش احمد باشد؛ چون بنو فضّال زیاد هستند. و این اجتهادات منشأ اشتباهاتی میشود. ولی آقای خویی در رجالش این کار را نمیکند. اگر تعبیر ابن فضّال بوده است، همان را نقل میکند و تصرّفی در آن نمیکند.
خارج نکاح، سال اول، جلسۀ ۱۳
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
safinahjrn-v20n78p35-fa.pdf
603.1K
📕مقاله
〽️ "واکاوی تحلیلی _ انتقادی دادههای راویشناسانه مدخل محمدبنعیسیبنعبید در فهرست شیخ طوسی"
👤 سید علیرضا حسینی شیرازی
👤 محمد لطفی پور
🖇 فصلنامه سفیه، دوره 20، شماره 78
📝 چکیده:
ابوجعفر محمد بن عیسی بن عُبید عُبَیدی، از راویان فعال در عرصه انتقال تراث حدیثی امامیه و پر روایت در منابع حدیثی شیعه است. بیشتر روایات وی، موضوعات فقهی شیعه را دربرگرفتهاست. به گاه کاوش در مدخل محمد بن عیسی با صراحتگویی نسبت به تضعیف او توسط شیخ طوسی روبرو هستیم. هیچیک از دانشیان رجال در بازههای زمانی گوناگون و حوزههای متنوع جغرافیایی (بغداد، کش، بصره، نیشابور)، شیخ را در این دیدگاه همراهی نمیکنند.
دیدگاه شیخ طوسی نسبت به شخصیت روایی محمد بن عیسی موجب پیدایش نگرشهای متعدد از سوی فقیهان شیعه پیرامون پذیرش یا نپذیرفتن روایات نقل شده از محمد بن عیسی در فرایند استنباط احکام شرعی شدهاست. از این رو بازخوانی تحلیلی_ انتقادی دیدگاه شیخ طوسی در این پژوهه اهمیت چندانی مییابد. دستاورد مقاله حاضر این است که با توجه به قرینهها و شواهد مختلف میتوان در درستی دادههای راویشناختی راهیافته به مدخل محمد بن عیسی بن عبید در کتاب فهرست تردیدکرد.
#️⃣ #محمد_بن_عیسی_بن_عبید #شیخ_طوسی #فهرست #ضعیف #استثنای_صدوق #غالیان
🆔 طرائف | جامع منابع رجالی و اعتبارسنجی احادیث
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
💢نشر علم: بحثی روایی درباره نمایهزنی و نمایانسازی علم
✍️حجتالاسلام احمدحسین شریفی
«انتشار» علم و «نمایهزنی» و «نمایانسازی» آن و تسهیل دسترسی جستجوگران دانش به آن، در نظام ارزشی اسلام و در روایات معصومان علیهم السلام نه تنها به عنوان کاری واجب و ضروری؛ بلکه به مثابهی ابزار و معیاری برای سنجش درستی و علمیت علم معرفی شده است.
در جوامع روایی اسلامی روایات فراوانی یافت میشود که بر نشر و نمایهزنی و نمایانسازی علم تأکید میکنند.
به عنوان نمونه، به سه دسته از روایات این موضوع در کلام امیرمؤمنان علیه السلام اشاره میکنم:
دسته اول: روایاتی است که «عرضه علم» به جستجوگران را به عنوان «زیبایی علم» میستایند:
«جَمَالُ الْعِلْمِ نَشْرُهُ»
دسته دوم: روایاتی است که «نشر علم» را نه صرفاً یک «فضیلت»؛ بلکه یک «وظیفه واجب» معرفی میکنند:
«زَكَاةُ الْعِلْمِ نَشْرُهُ»
«مِنَ الْمَفْرُوضِ عَلَى كُلِّ عَالِمٍ .... أَنْ يَبْذُلَ عِلْمَهُ لِطَالِبِهِ؛ بر هر دانشمندی واجب است که علم خود را به جستجوگران علم عرضه کند.»
دسته سوم: روایاتی است که جایگاه علمشناسانه نشر و نمایانسازی (رؤیتپذیری) علم را مورد تنبّه و توجه قرار میدهند و آن را به عنوان شاخصی برای «علمیت علم» و ابزاری برای استقرار آن و نشانهای از اطمینان به درستی آن بیان میکنند:
«الْكَاتِمُ لِلْعِلْمِ غَيْرُ وَاثِقٍ بِالْإِصَابَةِ فِيهِ؛ کسی که دانش را پنهان میکند؛ به دانسته خود اعتماد ندارد.»؛
یعنی کسی که دانش را فردی، قومی و یا منطقهای میکند، نشان از آن است که به دانش خود اطمینان ندارد. به تعبیر دیگر، یکی از راههای سنجش قوت و ضعف نظریهها و تولیدات علمی عرضه آنها به «جامعه جهانی عالمان» است.
«مِلَاكُ الْعِلْمِ نَشْرُهُ؛ معیار علم، نشر آن است.» همانطور که ملاحظه میشود، امیرمؤمنان(ع) در این حکمت کمنظیر، ملاک و معیار علمیت علم را نشر و انتشار آن یا «نمایهزنی» و «نمایانسازی» آن میداند.
معتقدم این حدیث سه کلمهای ظرفیت تحلیل بسیار گسترده و عمیق علمشناسانه را دارد. ارزش معرفتی این حدیث را هرگز کمتر از حدیث سه کلمهای «لَا يَنْقُضُ الْيَقِينَ بِالشَّك» نمیدانم. در حالی که درباره دومی به میزان هزاران صفحه و صدها کتاب، تولید علم شده است؛ اما درباره اولی، حتی به میزان یک صفحه تحلیل یافت نمیشود!
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
💢امتیاز رجال محقق خویی
✔️آیتالله شبیری زنجانی: یکی از امتیازات رجال آقای خویی بر جامع الرّواة اردبیلی، امانت زیادی است که در نقل روایات و در نقل آدرس وجود دارد. موارد مختلفی در رجال آقای خویی هست، که به عین تعبیری که در خود اسانید واقع شده است نقل میکند و آدرس میدهد، ولی نقطه ضعف جامع الرّواة این است که در نقل، اجتهاد میکند؛ مثلاً اگر «ابن فضّال» در سندی باشد و به نظرش برسد که مقصود حسن بن فضّال است، در شرح حال حسن آن را نقل میکند و میگوید «عنه فلان»، در حالی که ممکن است این ابن فضّال غیر از حسن باشد، مثلاً علی یا برادرش احمد باشد؛ چون بنو فضّال زیاد هستند. و این اجتهادات منشأ اشتباهاتی میشود. ولی آقای خویی در رجالش این کار را نمیکند. اگر تعبیر ابن فضّال بوده است، همان را نقل میکند و تصرّفی در آن نمیکند. / خارج نکاح، سال اول، جلسۀ ۱۳
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
#نکات_رجالی
#وجوه_عامه 12
💠 وقوع راوی در کتاب تحف العقول
🔹 آیت الله #مومن قمی (رحمه الله): ابن أبي شعبة حراني مؤلف کتاب #تحف_العقول در مقدمه کتاب مینویسد: «خذوا ما ورد إليكم عمّن فرض الله طاعته عليكم وتلقّوا ما نقله الثقات عن السادات بالسمع والطاعة والانتهاء إليه والعمل به».
🔸 ایشان دعوت به شنیدن و اطاعت و عمل به روایاتی کرده که از ثقات نقل شده است. با توجه به عدم نقل سند روایات در کتاب «تحف العقول»، راهی برای تشخیص روایاتی که از ثقات نقل شده وجود ندارد و اگر ایشان میخواهد بفرماید که آن چه در این کتاب روایت شده مشتمل بر روایات ثقات بوده، ولی همه آنها ثقات نیستند، فایدهای ندارد؛ زیرا همه موارد شبهه مصداقیه میشود و دعوت ایشان به عمل به روایات محقق نخواهد شد. بنابراین دعوت ایشان تنها در صورتی صحیح میباشد که ایشان بفرماید تمام آنچه در این کتاب نقل شده از ثقات میباشد تا شبهه مصداقیه نشود و کتاب از هدفی که برای آن تدوین شده ساقط نشود. (الولاية الإلهیة أو الحکومة الإسلامیة 3: 397)
🔹 استاد #شبزندهدار : این یک بحث اصولی است که اگر ثقهای گفت که ثقه دیگری به من خبری داد، ولی نام آن ثقه را نبرد، آیا چنین خبری حجت است؟ این بحث در دورههای اصول قبل از معاصر مطرح شده و یکی از بحثهای بسیار لازم و خوب است که در «معالم» و «فصول» و «قوانین» مطرح شده و در کتب بعد از آنها حذف شده است. (معالم الدين وملاذ المجتهدين 207؛ الفصول الغروية في الأصول الفقهية 304؛ القوانين المحكمة في الأصول (طبع جديد) 2: 516)
1️⃣ یک نظر عدم حجیت چنین روایتی است؛ زیرا نام آن ثقه برده نشده است، لذا اولاً ممکن است که فرد دیگری آن راوی را جرح کرده باشد؛ ثانیاً اماره بعد از فحص از معارض حجت است و بیان او برای ما تنها اماره بر وثاقت است، ولی قدرت بر فحص از معارض وجود ندارد. مانند این که در مکانی فقط کتاب «کافی» در دسترس باشد، در چنین شرایطی نمیتوان به یک روایتی که در کتاب کافی وجود دارد فتوا داد؛ زیرا ممکن است که در «تهذیب» معارضی داشته باشد.
2️⃣ در مقابل، عدهای این مقدار را کافی دانسته و روایت را حجت میدانند؛ زیرا در این موارد بنای عقلا بر فحص نیست؛ چون اگر بگوید که یکی از دوستان ثقه که نامش را نمیخواهم ببرم چنین حرفی به من زد، به او نمیگویند که نام آن فرد را بگو تا ما فحص کنیم که او چطور آدمی است و شاید کس دیگری بگوید که او ثقه نیست.
🔸 استاد علی #عندلیب: از مقدمه تنها یک نصیحت کلی به دست میآید که ای شیعه به روایات راویان ثقه عمل کنید. نه اینکه من روایات کتاب را از ثقات نقل کردهام؛ زیرا نویسنده می گوید: از آنجا که بیشتر روایات کتاب آداب و مستحبات بود من سندها را حذف کردم. پس شاید از باب تسامح در ادلّه سنن یا موثوق الصدور بودن متن روایات یا شهرت کتاب یا محفوف به قراین بودن روایات آنها را آورده باشد. (وأسقطت الأسانيد تخفيفا وإيجازا و إن كان أكثره لي سماعاً ولأن أكثره آداب وحكم تشهد لأنفسها ولم أجمع ذلك للمنكر المخالف، بل ألفته للمسلم للأئمة العارف بحقهم الراضي بقولهم الراد إليهم وهذه المعاني أكثر من أن يحيط بها حصر وأوسع من أن يقع عليها حظر وفيما ذكرناه مقنع لمن كان له قلب وكاف لمن كان له لب).
📚 برگرفته از دروس خارج استاد #شبزندهدار (1394ش) و استاد علی #عندلیب همدانی (دام ظلهما) (1391ش)
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
بازشناسی شخصیت «ابن أبی جِید»، اثبات وثاقت و نقش آفرینی وی در انتقال تراث حدیثی.pdf
950.6K
📕مقاله
〽️ "بازشناسی شخصیت «ابن أبی جِید»، اثبات وثاقت و نقش آفرینی وی در انتقال تراث حدیثی"
👤 جواد نفری
👤 علی عندلیبی
👤 استاد مهدی غلامعلی
🖇 فصلنامه علوم حدیث، دوره 28، شماره 1 - شماره پیاپی 107
📝 چکیده:
کیستی علی بن احمد ابن ابی جِید، وثاقت و نقش آفرینی وی در انتقال تراث حدیثی در سده چهارم هجری مسأئلی است که این پژوهش را سامان داده است. جایگاه ویژه وی در تراث پژوهی، حضورش در اسناد روایات مهمی چون زیارت عاشورا، پرورش شاگردانی بسانِ نجاشی و طوسی و فقدان توثیق خاص بر اهمییت این پژوهش میافزاید. این نوشتار به شیوه کتابخانه ای و روش تحلیلی و تطبیقی، با مطالعه موردی فهارس نجاشی و طوسی سامان یافته است. دستاورد این پژوهش را می توان نخست در شناسایی نقش ابن ابی جید در انتقال افزون بر سیصد اثر حدیثی از یکصد و وسی شش راوی و اجازه نقل دویست کتابِ مشهور از چهل و چهار راوی دانست. همچنین برای نخستین بار با تکیه بر سه قاعده از قواعد توثیقات عام ـ توثیق مشایخ نجاشی، توثیق مشایخ اجازه و اکثار أجلاء ـ ، روش فهرستی و مسأله شهرت راوی، وثاقت ابن ابی جید را اثبات و نقش پر رنگ وی را در انتقال تراث حدیثی بَر نموده ایم.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
💠 طرح خبر ظنی الصدور مخالف با خبر قطعی الصدور
👤 #استاد_شهیدی
آقای خوئی نظرشان این است که خبر #ظنی الصدور مخالف خبر #قطعی الصدور و لو اجمالا (تواتر اجمالی یا استفاضه اجمالیه)، به دلیل شمول روایاتی مثل «خذ بما وافق الکتاب و السنة و دع ما خالف الکتاب و السنة» و «ما خالف السنة فهو مردود یا دع ما خالف الکتاب و السنة» طرح میشود.
ما نیز در اصول بیان کردهایم: روایاتی که بر مردود بودن خبر مخالف کتاب دلالت دارد، با الغاء خصوصیت عرفی از کتاب، شامل کلام قطعی الصدور امام معصوم نیز میشود؛ زیرا کتاب که خصوصیّت ندارد بلکه از این حیث که خبر، مخالف کتاب است، و کتاب کلام قطعی الصدور من الله است، و احتمال تقیه هم در آن نیست- در حالی که قطعی الدلالة نیست-مردود است.
حال اگر خبر از معصوم علیه السلام قطعی السند و قطعی الجهة باشد، عرف از کتاب الغاء خصوصیت میکند و مخالفت سنت قطعیّۀ معصوم را نیز مردود میشمرد. برای تشخیص حق و باطل، فرقی بین کلام الهی و کلام امام معصوم ع که دارای وصف «ما ینطق عن الهوی» نیست.
کلام قطعی الصدور و قطعی الجهة از امام معصوم، معیار تشخیص حق و باطل میشود...
📚 درس خارج فقه، جلسه ۱۳۹، ۱۶ خرداد ۱۴۰۲
✅ برای مشاهده ادامه این مطلب و مباحثه علمی در این موضوع روی لینک تالار مباحثه فقاهت بزنید .
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
هدایت شده از سید محمد جواد سید شبیری
در معالی السّبطین آمده است که در آن هنگام که مولا علی علیه السلام در بستر شهادت بودند ، عباس را طلبید و او را به سینه اش چسبانید و فرمود :
" وَلَدی وَ سَتَقرّ ُ بک َ فی یوم القیامة "
به زودی چشمم در قیامت به وسیله ی وجود تو روشن می شود.
➖تاسوعا چه روزی است؟
🛑عن ابیعبدالله علیهالسلام:
«تاسُوعَاءُ» يَوْمٌ حُوصِرَ فِيهِ الْحُسَيْنُ َ عَلَيْهِ السَّلَام وَ أَصْحَابُهُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ بِكَرْبَلَاءَ وَ اجْتَمَعَ عَلَيْهِ خَيْلُ أَهْلِ الشَّامِ وَ أَنَاخُوا عَلَيْهِ وَ فَرِحَ ابْنُ مَرْجَانَةَ وَ عُمَرُ بْنُ سَعْدٍ بِتَوَافُرِ الْخَيْلِ وَ كَثْرَتِهَا وَ اسْتَضْعَفُوا فِيهِ الْحُسَيْنَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ أَصْحَابَهُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ أَيْقَنُوا أَنْ لَا يَأْتِيَ الْحُسَيْنَ َ عَلَيْهِ السَّلَام نَاصِرٌ وَ لَا يُمِدَّهُ أَهْلُ الْعِرَاقِ.
بِأَبِي الْمُسْتَضْعَفُ الْغَرِيب.
🔰امام صادق علیهالسلام:
تاسوعاء، روزى است كه حسين و يارانش در كربلاء محاصره شدند،
اهل شام در اطراف آنان اجتماع نمودند.
ابنمرجانه و ابنسعد از كثرت لشكر خود خوشحال شدند و حسين و ياران او را در آن روز ضعيف شمردند.
آنان يقين كردند كه براى حسين ياورى نخواهد آمد و اهل عراق آن حضرت را امداد نخواهند كرد.
پدرم فداى آن حسينى كه ناتوانش دیدند و غريب بود.
📚؛:الکافی، ج۴، ص۱۴۷
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
http://eitaa.com/shobeiri
https://t.me/shobeiri
هدایت شده از درس رجال استاد حاج سید محمد جواد سید شبیری
🏴 شاید آخرین عاشورای عمر ما باشد 🏴
اعمال روز عاشورا :
❖ تعطیلی کار و کسب در روز #عاشورا
▪️حضرت امام رضا علیه السلام فرمود:
"مَنْ تَرَكَ السَّعْيَ فِي حَوَائِجِهِ يَوْمَ عَاشُورَاءَ قَضَى اللَّهُ لَهُ حَوَائِجَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ مَنْ كَانَ يَوْمُ عَاشُورَاءَ يَوْمَ مُصِيبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُكَائِهِ يَجْعَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَوْمَ فَرَحِهِ وَ سُرُورِهِ"
ترجمه: کسی که در روز عاشورا به دنبال حوایج و خواسته هایش نرود خداوند نیاز دنیا و آخرت او را برآورده می کند.
و کسی که روز عاشورا، روز مصیبت و غم و گریه برایش باشد، خداوند تعالی روز قیامت را روز شادی و سرور او قرار می دهد.
#حدیث
📚 علل الشرائع، ج1، ص:227
⚫️ در روایتی از امام باقر علیه السلام آمده است :
در این روز شیعیان به یکدیگر #تسلیت بگویند وچه بهتر با این جمله ها باشد :
عظَّمَ الله اجورَنا بمُصابِنا بالحسین علیه السلام و جعلنا و ایاکم من الطالبین بِثارِه مع ولیِّه الامام المهدی من آل محمد علیهم السلام .
⚫️ هزار مرتبه بر قاتلان
آن حضرت #لعنت کند و بگوید :
اللهم العن قتله الحسین علیه السلام .
⚫️ در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده است :
هر کس در روز عاشورا " هزار مرتبه #توحید " را بخواند خداوند رحمان به وی نظر رحمت افکند ....
⚫️ شایسته است در این روز از #خوردن و #آشامیدن بدون قصد روزه خودداری نماید تا وقت عصر و از غذا و آب مختصری تناول کند .
⚫️ خواندن #زیارت_عاشورا باصد لعن و سلام و #زیارت_وارث .
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
http://eitaa.com/shobeiri
https://t.me/shobeiri
🌐 زیارت ناحیه مقدسه سیدالشهدا (ع)
اين زيارت ناحيه معروف، ظاهراً متعلق به حضرت مهدی (عج) نيست ولو خيلی مشهور شده، چون تاريخ روايت اينگونه است: «خَرَجَ مِنَ النَّاحِيَةِ سَنَةَ اثْنَتَيْنِ وَ خَمْسِينَ وَ مِائَتَيْنِ» ( المزار الكبير (لابن المشهدي)، ص: 496). اگر اين تاريخ درست باشد زمان حضرت هادي (ع) است، 254 سال وفات امام هادی (ع) است و 260 وفات امام عسکری و امامت بقیه الله صلوات الله و سلامه علیه است. لکن الآن در السنه ما معروف شده که زيارت بقية الله (عج) است چون «ناحیه مقدسه» را مربوط به حضرت (عج) می دانند، درحالیکه مقصود از ناحیه مقدسه، سامراء است، چون رفتن به آنجا ممنوع بود، ناحیه گفتند.
البته دو تا دعای ناحیه مقدسه داریم، اولین آنها که اسم تک تک اصحاب سیدالشهدا (ع) را ذکر کرده است و سلام می دهد(زیارت شهدا)، تاریخ دارد (252 ق)، سند هم دارد لکن سندش مشکل دارد، چون دارد که «
عَنِ الشَّيْخِ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدٍ الطُّوسِيِّ، قَالَ: حَدَّثَنَا الشَّيْخُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ عَيَّاش» (المزار الكبير (لابن المشهدي)، ص: 486) درحالیکه شیخ طوسی (ره)، ابن عیاش را ندیده است؛ ابن عیاش متوفای 401 است و شیخ طوسی 408 به بغداد آمده است و هیچ گاه از او نقل نکرده است.
📚خارج فقه سال1385، جلسه51
خارج فقه، سال 1395، جلسه 56
#استاد_مددی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
كليات_في_علم_الرجال_الشيخ_جعفر_السبحاني.pdf
10.98M
📚نسخه PDF👇🏼
📖کتاب: کلیات فی علم الرجال
📋مولف: آیة الله سبحانی
📝در این کتاب با بیانی شیوا به شرح معظم مباحث رجالی پرداخته شده.
📌محدوده درس #رجال1 برای ترم اول تا صفحه 203 می باشد.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
💢اباحهگری، از دیروز تا امروز!
✔️استاد ابوالقاسم علیدوست:
علماء گذشته ما به غلات اعتماد نمیکردند و اگر کسی غالی بود میگفتند احادیثش اعتبار ندارد. بعداً این تفکر پیدا شد که طرف غالی بوده ولی دروغگو نبوده است. به نظر ما این اشتباه است، چرا که وقتی این افراد غالی میشدند بیدین میشدند، به دلیل اینکه این درگاهی برای این کار بوده است و لذا علماء گذشته تا میدیدند طرف غالی است آن روایت را کنار میگذاشتند. گویا میخواستند بگویند که این شخص وقتی غالی شد دیگر دروغ از او بعید نیست.)
به هر صورت یک نوع اباحیگری از آن زمان بوده و الان هم هست. حالا یک نوع اباحهگری هست به نام «تبعیض در عمل»، به این نحو که مثلا نماز میخواند ولی حجاب ندارد یا مثلا سگ دارد و نماز در مسجد هم میخواند. در چنین مواردی یک نوع گفتمان و تفکری و به قول عربها یک اتّجاهی پشت این عمل است، به این نحو که هر آنچه اسلام گفته است انجام بدهید، اگر سخت نباشد انجام میدهیم ولی چیزهایی که گفته است انجام ندهید به آن عمل نمیکنیم.
این نوع تفکرات تحت عنوان عرفانهای جدید، معنویت جدید و اخلاق جدید ولی دور از شریعت ایجاد شده است، در اینطور مواقع نباید چنین رفتار کرد و گفت یا کلّ یا هیچ، بلکه در چنین مواردی باید مدیریت شود تا شریعت بیفروغ نشود. (جلسه نهم سال دوم درس خارج اصول فقه ۲۳ مهرماه ۱۴۰۱)
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
💠 إسماعيل بن جابر
درباره اسماعیل ابن جابر بحث فراوان است و منشا بحث در حقیقت مرحوم نجاشی است که نوشته «اسماعیل ابن جابر الجعفی»، دو تا دلیل هم می آورد که این عنوان درست است. ممکن است اسماعیل بن جابر فرزند جابر جعفی باشد. انصافا عبارات نجاشی درست نیست و هر دو دلیل ایشان مشکل دارد، ما هم نمی دانیم این مشکل دقیقا از کجا پیدا شد، اما شواهدی پیدا کردیم. در کتب رجال یک «اسماعیل ابن عبدالرحمن جعفی» هم داریم.
بزرگان رجالی ما تا قبل از قاموس می گفتند: «اسماعیل جعفی» مشترک بین این دو نفر است، «اسماعیل ابن عبدالرحمن» و «اسماعیل ابن جابر» و هر دو جعفی اند. مرحوم صاحب قاموس یک بحثی دارند که اثبات می کنند که اسماعیل جعفی یک نفر بیشتر نیست و آن «اسماعیل ابن عبدالرحمن» است، «اسماعیل بن جابر»، جعفی نبوده، خثعمی بوده است. البته ریشه یابی نمی کند.
مثل مرحوم آقای خوئی که کتابشان بعد از کتاب قاموس است، - نمی دانم مطالب قاموس را خواندند یا نه؟ چون قاموس زمان ایشان چاپ شده بود- ایشان هم مثل مشهور قائلند که اسماعیل جعفی دو تاست، مردد بین این دو نفر است و باید با قرائن شناخته بشود. مناسب بود آقای خوئی بر فرض هم مبانی ایشان را قبول ندارند یک ردی بر آن می نوشتند.
توضیح دادیم که ریشه اشتباه به نجاشی برمی گردد و اصل اشتباه نجاشی، از فهرست ابن الولید است، چون خودش هم می گوید: به همین نحو در فهرست ابن الولید آمده: «اسماعیل ابن جابر جعفی». شیخ طوسی هم از فهرست ابن ولید نقل می کند، البته زیادی هم دارد، این کتاب پیش هر دو یشان بوده است.
البته شیخ، «جعفی» ندارد و این تازه یک مشکل است که چطور می شود از یک کتاب واحد با یک استاد واحد (فهرست ابن الولید) دو گونه نقل شده است. فهرس ابن الولید توسط شخصی از اشاعره قم به نام علی ابن احمد ابن فلان ابی جید قمی، ابی جید لقب ناصر است، اشعری قمی، این نسخه به بغداد آمده و هر دو از آن نوشتند. نجاشی تاکید دارد می گوید: کذا ذکره ابن ولید فی فهرسته، یعنی «اسماعیل ابن جافر جعفی». ظاهرا هم درست است نمی توانیم نجاشی را تخطئه کنیم. ظاهراً ابن الولید اشتباه کرده است و احتمالاً شیخ، عبارت ابن الولید را تصحیح کرده است؛ کلمه جعفی را برداشته تصحیح کرده است.
به هر حال مطلبی که مرحوم تستری نوشتند که اسماعیل جعفی یک نفر است و آن «اسماعیل ابن عبدالرحمن» است، درست است، «اسماعیل ابن جابر»، جعفی نیست، (جعفیهای کوفه از یمنیهایی بودند که بعد از آمدن امیر المؤمنین (ع) به کوفه آمدند و معظم خط غلو ما از همین جعفیها هستند. مجموعۀ این خاندان در «تهذیب المقال» استیعاب شده) احتمال این که ایشان خثعمی باشد هست. این اسماعیل ابن جابر جعفی نیست، ربطی به آن اسماعیل جعفی ندارد. مضافا به این که آنی که صاحب کتاب است «اسماعیل ابن جابر» است، «اسماعیل ابن عبدالرحمن» اصلا صاحب کتاب نیست، راوی است. مضافا که «اسماعیل ابن عبدالرحمن» حضرت سجاد (ع) و حضرت باقر (ع) و اوائل امام صادق (ع) را درک کرده و اسماعیل ابن جابر حضرت صادق (ع) و موسی ابن جعفر (ع) را درک کرده است. «اسماعیل بن عبد الرحمن» واقعاً جعفی است، اما صاحب کتاب نیست. عادتاً وقتی پدرش پیامبر (ص) را دیده، خودش اوائل حضرت صادق (ع) باید فوت کرده باشد. مؤلف نیست، لذا هم نجاشی نام او را نمیبرد. پس اینها دو نفر در دو طبقه هستند و با هم اشتباه نمیشوند.
📚 خارج اصول، 26/12/1397، جلسه: 106
#استاد_مددی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
24.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 پادکست/ «توجه به ویژگی های راوی جهت اعتبارسنجی روایات، از چه زمانی وارد مباحث حدیثی شد؟»
🎙استاد حیدری فطرت، استاد و پژوهشگر حدیث
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
💢 اعتبار روایات کتاب تحف العقول
✔️حضرت آیتالله خامنهای در جلسه ۱۵ درس خارج فقه، بحث مکاسب محرّمه، اعتبار روایت کتاب تحف العقول را از دیدگاه فقهاء مورد بررسی قرار دادند و نظر خود را این زمینه ابراز کردند و گفتند: بعضیها میگویند که استناد کتاب تحفالعقول به جناب حسن بن علی بن شعبة حرّانی معلوم نیست؛ این اشکال وارد نیست؛ چون شیخ حرّ عاملی در خاتمۀ وسائل، با ذکر این عبارت «فی ذکر الکتب المعتمدة الّتی نقلتُ منها أحادیث هذا الکتاب، و شهد بصحّتها مؤلّفوها و غیرهم، و قامت القرائن علی ثبوتها و تواترت عن مولّفيها، بحیث لمیبق فیها شکٌ و لاریب» کتابهایی را که در وسائل از آنها استفاده کردند، به انضمام مؤلّفین آن، اجمالاً بیان میفرمایند.
👈 ادامه مطلب: http://ijtihadnet.ir/?p=72432
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
💢اولین کتاب درایه در شیعه
در اینکه اولین کتاب #درایه در شیعه توسط چه کسی نوشته شده اختلاف نظر وجود دارد.
🔸برخی بر این باورند که اولین عالم شیعی که در علم درایه کتاب تالیف کرده است #حاکم_نیشابوری است.۱
این در حالی است که شیعه بودن حاکم نیشابوری مورد اتفاق نست.
🔸برخی دیگر اولین تالیف شیعه در این زمینه را کتاب «رسالة فی صحة احادیث اصحابنا» نوشتهٔ قطب الدین #راوندی دانستهاند.۲
🔸عدهای نیز بر این باورند که اگر حاکم نیشابوری را از علمای شیعه ندانیم اولین عالم شیعه که کتابی در علم درایه به رشته تحریر درآورده است جمال الدین احمد بن موسی بن جعفر #بن_طاووس حلی (برادر سید بن طاووس) است که کتاب «حل الاشکال فی معرفة الرجال» را نوشته است.۳
🔸نظریه دیگری که در این زمینه هست و قائلین زیادی دارد این است که اولین کتاب شیعی در زمینه علم درایه کتاب «البدایه فی علم الدرایه» #شهید_ثانی است.۴
_ _ _ _ ___ _ _
۱_ تاسیس الشیعه لعلوم الاسلام،ص۲۹۴
۲_تراثنا، ۲۷۳.
۳_درالمنثور،ج۲،ص۱۸۸.
۴_اصوال الحدیث و احکامه، ۷.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
✍پژوهشهای تاریخ اسلام
تاریخ شهادت امام سجاد
سال شهادت:
اقوال مختلف از سال 91 تا 100 را برای شهادت ایشان ذکر کردهاند. اما با توجه به دلایل مختلف میتوان گفت گزارش شهادت ایشان در سال 95 هجری ترجیح دارد. مثلاً در روایت معتبری از امام صادق، سال شهادت زین العابدین 95 هجری و عمر ایشان 57 سال بیان شده است. با لحاظ اینکه تولد ایشان در سال 38 هجری بوده است پایان 57 سالگی آن گرامی را باید سال 95 هجری دانست. این روایت از نظر شیعه معتبر است.
ماه شهادت:
بیشتر نگارندگان منابع کهن از جمله یعقوبی، کلینی و طبری به ماه شهادت حضرت اشارهای نکردهاند. اما آن دسته از نگارندگان که به ماه شهادت اشاره کردهاند، همگی به جز ذهبی (که شهادت را در ربیع الاول میداند) محرم را ماه شهادت حضرت دانستهاند.
روز شهادت:
منابعی که به روز شهادت حضرت اشاره کردهاند میان ده محرم تا بیست و نه محرم، نه روز را به عنوان روز شهادت آوردهاند. با این همه میتوان گفت وقوع شهادت امام سجاد در روز 25 محرم ترجیح دارد، چراکه نخستین گزارشگر این روز شیخ مفید است که شیخ طوسی و کفعمی نیز او را همراهی کردهاند و دستیابی شیخ مفید به منابع معتبر و نزدیک به دوران امامان با رویکرد پژوهشی وی در خور توجه است. سایر اقوال در منابع پس از شیخ مفید و شیخ طوسی ذکر شدهاند (برگرفته از کتاب تولد و شهادت معصومان، ص 337-342).
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
✅ تأثير دانش راويان در روايات آنان
🔸مرحوم آية الله بروجردى در باره عمار ساباطى مىگفتند ايشان عجم بوده و به ادبيات عرب كاملاً آشنا نبوده است به همين جهت الفاظ رواياتش مضطرب است.
🔹از سوى ديگر ايشان از روايات سكونى به عنوان معتبره ياد مىكردند و مىفرمودند روايات وى مفتىٰ به بوده است، سكونى آدم با سواد و اديبى بوده و روايات منقول از وى همواره كم لفظ و پرمعناست.روايت ثلاثة لا يقصرون من صلاة، التاجر فى تجارته، الجابى فى جبايته و...از سكونى است.
📚مبانی فقهی حکومت اسلامی، ج8، ص354
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
✔️ آیت الله سید احمد #مددی (مدظله العالی):
🔹 زمان علامه بحثها رجالی میشود. ديگر اصولاً «بحث فهرستی» در طائفه ما مطرح نمیشود، يعنی بحث های مصدری مطرح نمیشود تا قرن دهم.
🔸 اولين کسی که باز در طائفه بحثهای مصدری را مطرح میکند و بحثهای کتابشناسی به اين معنا که روی اين کتب اعتماد بکنيد «اخباریها» هستند، {مثلا} ملّا محمد امين استرآبادی در کتاب «الفوائد المدنية». البته ايشان تعبيرِ «فهرستی» ندارد، اما ايشان همين رأی که در رسائل هم خوانديم که اخباريها قائلند به «حجيت کتب اربعه» {مطرح کرده}، البته کتب اربعه خصوصيت ندارد، آنها مبناشان اين بود که هر روايتی که در کتاب مشهوری باشد، حجت است. خوب دقت بکنيد. کار به سند نداشتند اين مبنای صاحب وسائل هم هست. مبنای مرحوم صاحب وسائل هم همين است. اين مبنا را ايشان در «جلد هجدهم از چاپ مرحوم ربانی در اول کتاب القضاء باب هشتم ابواب صفات قاضی» ايشان در آنجا دارد که هر خبری که در يکی از کتب مشهوره باشد حجت است، ولو مرسل باشد. شهرتِ آن کتاب و شهرت مؤلف کافی است. اين مبنا در قرن دهم توسط اخباریها تقويت شد.
📚 الفائدة السادسة من خاتمة الکتاب (ج ۳۰ ص۱۹۱ ط آل البیت)
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
💠 وقوع راوی در کتاب المزار «ابن مشهدی»
🔹 محمد بن جعفر #مشهدی (متوفای 610 ق) در ابتدای کتاب، تمام افرادی را که در سند روایات واقع شدهاند، توثیق کرده است. بنابراین حدود 180 راوی که در اسناد این کتاب وجود دارند مورد توثیق واقع شدهاند، که برای بسیاری از آنها جز همین #توثیق_عام، مدرک دیگری بر وثاقت وجود ندارد.
🔸 ایشان در ابتدای کتاب فرمودهاند : «أَمَّا بَعْدُ، فَإِنِّي قَدْ جَمَعْتُ فِي كِتَابِي هَذَا مِنْ فُنُونِ الزِّيَارَاتِ لِلْمَشَاهِدِ الْمُشَرَّفَاتِ، وَمَا وَرَدَ فِي التَّرْغِيبِ فِي الْمَسَاجِدِ الْمُبَارَكَاتِ وَالْأَدْعِيَةِ الْمُخْتَارَاتِ، وَمَا يُدْعَى بِهِ عَقِيبَ الصَّلَوَاتِ، وَمَا يُنَاجَى بِهِ الْقَدِيمُ تَعَالَى مِنْ لَذِيذِ الدَّعَوَاتِ فِي الْخَلَوَاتِ، وَمَا يُلْجَأُ إِلَيْهِ مِنَ الْأَدْعِيَةِ عِنْدَ الْمُهِمَّاتِ مِمَّا اتَّصَلَتْ بِهِ مِنْ ثِقَاتِ الرُّوَاةِ إِلَى السَّادَاتِ». (المزار، ص 27) مراد از سادات ائمه (علیهم السلام) هستند و از عبارت انتهایی توثیق روات استفاده میشود؛ زیرا میفرمایند که این روایات از رهگذر ثقات روات تا سادات اتصال پیدا کرده است.
🔹 مرحوم محقق #خویی این بحث را در معجم رجال الحدیث آورده و دلالت عبارت بر توثیق را #قبول کرده؛ اما مناقشه ایشان در این است که اولا ابن مشهدی را نمیشناسیم و ثانیا سندی وجود ندارد که کتاب مزار فعلی، همان کتابی است که ایشان نوشته است. (معجم رجال الحدیث 1: 52)
🔸 البته #وثاقت ایشان و اینکه کتاب از ایشان بوده و لا اقل مقدمه را ایشان نوشته است، خالی از قوت نیست.
📌 برای بحث تفصیلی: ر.ک: معجم رجال الحدیث 1: 52؛ خاتمه مستدرک الوسائل 19: 358؛ اصول علم الرجال، بین النظریة والتطبیق، استاد داوری، 203 – 206.
📚 برگرفته از دروس خارج فقه استاد #شبزندهدار (1395ش)
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
💢 خصلت بارز خط غلو، تساهل در ضوابط حدیثی بود
به نحوی که مثلاً به صورت وجاده حدیث نقل میکردند و اشارهای به وجاده بودن آن نمیکردند.
در مقابل، احمد بن محمدبن عیسی اشعری خیلی در ضوابط حدیثی حساس بود و نقل حدیث را فقط سماع میدانست چراکه در کتابت احتمال اضافه و نقصان وجود دارد. مخصوصاً پس از حدیث از امام رضا(ع) که میفرماید در کتابهای پدرم دست بردهاند و دروغ اضافه کردند.
لذا اینکه برای سهل بن زیاد گفته است «یشهد علیه بالغلو والکذب» (رجال النجاشی، ص۱۵۸) او نقل حدیث به صورت معنعن از وجاده را کذب میدانسته است. از نظر او باید میگفت «وجدته...»
درباره محمد بن سنان نیز کشی نقل کرده از قول خودش که هرچه نقل می کند به نحو وجاده است.
البته این به مبنای احمد اشعری باز میگردد و امر مسلمی نیست که حدیث معنعن نباید وجاده باشد. اختلافی است. از امام (ع) پرسیدند که یک کتاب را از زیر خاک پیدا کردیم می توانیم از او نقل حدیث کنیم، حضرت فرمودند: بلی.
🔺درس خارج فقه استاد مددی حفظهالله
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
✔️استاد سیدمحمد جواد شبیری زنجانی:
🔸احمد بن طاوس، کتابی با نام «حل الاشکال» دارد که تصور میشود عمده نقلیاتِ علامه و ابن داود، به واسطه این کتاب است.
🔹ابن داود در جایی تصریح میکند که اکثرِ فایدههای این کتاب، برگرفته از حل الاشکال ابن طاوس است. قرائن دیگری نیز هست که نشان میدهد، خلاصه علامه و رجال ابن داود، از منبع واحد گرفته شدهاند. آن منبع واحد نیز حل الاشکال از ابن طاوس است.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
✅ مستطرفات سرائر(1)
✔️ استاد ربانی بیرجندی:
🔸ابن ادريس حلّى به خاتمه كتاب سرائر خود كتابى را ضميمه و ملحق كرده به نام مستطرفات ، كه مشهور به مستطرفات سرائر است.
🔹ابن ادريس در خاتمه سرائر احاديثى را از غير كتابهاى روايى معروف شيعه كه همان جوامع چهارگانه: كافى ، من لايحضره الفقيه ، تهذيب و استبصار باشد، نقل كرده است. بسيارى از اين روايات را ابن ادريس از اصول اوليه حديثى نقل كرده است، مثلاً از اصل حسن بن محبوب و يا اصل و جامع احمد بن ابى نصر بزنطى و....
🔸روشن است كه اين اصول تا عصر ابن ادريس موجود بوده و او از متن آنها روايت كرده است و پارهاى از اين روايات در كتابهاى جوامع بزرگ روايى نقل شده است. البته بعضى را مرسله ذكر كرده و سند خود را به آن اصل يادآور نشده و بعضى را مسند آورده و سند را كامل ذكر كرده است.
🔹حكم روايات مسند روشن است و سند آن مثل سند روايات كتابهاى حديثى ديگر قابل بررسى و نقد و ابرام و مناقشه است، اما درباره رواياتى كه به طور مرسله ذكر كرده است، اين سخن به طور عام مطرح است كه آيا نقل روايتى به صورت مسند و يا مرسله از ابنادريس مىتواند باعث اعتماد ما بر آن احاديث شوديا نه؟
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
✅ مستطرفات سرائر(2)
✔️ آیت الله صافی گلپایگانی از جمله کسانی هستند که روایات مرسل مستطرفات را پذیرفته اند:
🔸روى ابن ادريس في مستطرفات سرائره عن كتاب حريز عن زرارة .... و رده بعض الاعلام بضعف سنده لجهالة طريق ابن ادريس الى كتاب حريز
🔹و فيه ما كررنا الاشارة إليه ان جهالة الطريق الى الكتاب اذا كان النافل ناقلا للحديث عن الكتاب نفسه لا يضر بالاعتماد عليه بل و ان علم انه لا طريق له إليه بل نقله و جادة عنه،
🔸و ابن ادريس ينقل في مستطرفاته عن طائفة من الكتب منها كتاب حريز و كتاب المشيخة و قرب الاسناد و من لا يحضره الفقيه و التهذيب و غيرها فلا يرد نقله عن هذه الكتب بجهالة طريقه او عدم طريق له إليها.
📚فقه حج، ج4، ص50
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
✅ مستطرفات سرائر
✔️مرحوم سيد على طباطبايى صاحب رياضالمسائل در ذيل حديثى كه از سرائر نقل كرده، مىگويد:
🔸و مثل آن روايت، روايت مروى در مستطرفات سرائر است از جامع احمد بن محمد بن ابى نصر و چه بسا مثل اين روايت، صحيحه شمرده شود، زيرا ابن ادريس آن را از كتاب مشهور او بدون واسطه نقل كرده است و اين معتبر است.
▪️و نحوه بعينه المروي في مستطرفات السرائر عن جامع أحمد بن محمد بن أبي نصر و ربما يعد مثله صحيحا لنقله عن الكتاب المشهور بلا واسطة و هو معتبر.
📚ریاض المسائل، ج1، ص90
✔️آيت اللّه خوئى در ذيل روايتى از «حريز» مىگويد:
🔸ما به ضعف اين روايت حكم مىكنيم و آن داخل مراسيل مىدانيم؛ زيرا، از طريق حلّى رحمه اللّه به «حريز» خبر نداريم و روشن است كه حلّى رحمه اللّه واسطه بين خود و «حريز» را ذكر نكرده است؛ چه اينكه «حريز» از اصحاب حضرت باقر عليه السّلام است، و محمّد بن ادريس رحمه اللّه (598 ه. ق) از علماى متأخّر از شيخ طوسى رحمه اللّه (460 ه. ق) مىباشد. از اينرو، روايت از اعتبار ساقط است؛
🔹ولى بهتر آن است كه بگوييم هر روايتى را كه حلّى رحمه اللّه از كتابهايى همچون كتاب حريز آورده، از احاديثى است كه اعتماد بر آن منعى ندارد؛ چون خود حلّى رحمه اللّه به خبر واحد عمل نمىكند، بلكه به خبر متواتر يا خبر واحدى كه همراه قرائن قطعيه باشد، اعتماد مىكند. پس، نتيجه مىگيريم كتاب «حريز» از طريق قطعى به محمّد بن ادريس رحمه اللّه رسيده و قابل اعتماد است. بر اين اساس، روايت به اعتماد نزديك است و ادلّه حجيّت خبر واحد آن را دربر مىگيرد.
📚التنقيح في شرح عروة الوثقى، كتاب الصلاة، ج 1، ص 476
✔️مرحوم آيت الله شهيد غروى تبريزى در حاشيه التنقيح نوشته است:
🔸سيدنا الاستاذ( آیت الله خوئی) از اين سخن برگشته، و بنا را بر عدم اعتبار آنچه حلّى از كتابهاى راويان روايت كرده، گذاشته است، زيرا طرق ابن ادريس به صاحبان كتابها نامعلوم است و قطعى بودن طرق نزد حلّى موجب اتصاف آن به حجيت نزد ما نمىشود، به خاطر اينكه احتمال استناد وى به حدس و اجتهاد خود وجود دارد.
📚التنقيح، كتاب الطهارة، ج 1، ص 477
✔️استاد شهیدی:
🔸به نظر ما مستطرفات سرائر معتبر می باشد؛ زیرا اگر چه ابن إدریس سندی به آن ذکر نکرده است و لکن با وجود احتمال شهرت کتاب بزنطی در زمان إبن ادریس و وصول آن به دست او از طرق حسّیه و تعبیر ایشان به «عن کتاب بزنطی»، أصالة الحسّ در جاری خواهد بود.
📚خارج فقه 94/12/19
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
✔️ حدیث عَزیز
🔹 اگر راویان خبر واحد، در هر طبقه حدّاقل دو نفر باشند، آن را «حدیث عزیز» گویند. کلمه «عزیز» به معنی قلیل و از آن جهت است که نمونه آن کم میباشد، یا «عزیز» به معنی قوی است؛ زیرا آن روایت از طریق دیگر قوی شمرده شده است.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
تألیف بحار الانوار؛ جمعآوری احادیث و یا گزینش آن.pdf
676.1K
مقاله
👇موضوع👇
👈تالیف بحارالانوار؛ جمع آوری احادیث یا گزینش آنان
👇چکیده👇
میان دانشوران معاصر شیعه سه دیدگاه درباره رویکرد علامه محمد باقر مجلسی در تألیف بحار الانوار وجود دارد. بیشتر آنان برآناند که هدف وی فقط جمعآوری احادیث بوده است. عدهای نقش گزینشیِ وی در انتخاب مصادر و احادیث بحار الانوار را به قصد کارآمد شدن پذیرفتهاند. گروه دیگری افزون بر تأیید گزینشی بودن روایات بحار الانوار، بر این باورند که وی روایاتی را که خود صحیح میدانسته در بحار الانوار آورده، مگر در موارد اندکی که خود به عدم اعتبار حدیث اشاره کرده است.
این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی به واکاوی دیدگاههای یاد شده و خاستگاه شکلگیری آنها میپردازد تا نشان دهد بر اساس عبارات علامه مجلسی در مقدمه بحار الانوار و شرحهای ایشان بر احادیث، و مبانی اعتبارسنجی روایات نزد وی، دیدگاه سوم صحیحتر مینماید؛ گرچه نباید از دیده دور داشت که پاسداری از میراث مکتوب حدیثی شیعه در این گردآوری گسترده، مهمترین انگیزه و دستاورد تألیف آن به شمار میرود.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
✔️ حدیث معضل
🔸 «حدیث معضل» به حدیثی میگویند که از اسناد آن دو راوی یا بیشتر سقط شده باشد.
🔹 برخی جایگاه سقوط راوی را به میانه اسناد اختصاص داده و گفتهاند: حدیث معضل حدیثی است که از وسط اسناد آن، دو راوی یا بیشتر افتاده باشد.
🔸 برخی تعمیم داده و گفتهاند: حدیث معضل حدیثی است که از ابتدا یا میانه یا آخر اسناد آن، دو راوی یا بیشتر سقط شده باشد. حدیث معضل به این معنا از اقسام حدیث مرسل است.
🔹 گاهی حدیث معضل بر حدیثی اطلاق میشود که مشکل در مفاد آن است نه در سند.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
💠چند نکته به مناسبت هفتم صفر
(اول)
آيا تعيين «هفتم صفر» به جای «بیست و هشتم» صفر به عنوان سالروز وفات امام حسن عليه اسلام ترجيحی علمی و تاريخي دارد؟
قرن هاست شیعیان - حداقل در ایران - در تقویم خود سالروز وفات امام دوم را همزمان با سالروز وفات پیامبر اسلام ثبت کرده آن را گرامی داشته اند... ولی در چند سال اخیر موجی به راه افتاده که اصرار دارد این بزرگداشت باید در هفتم صفر و در مثل چنین روزی برگزار شود.
این در حالی است که تا قرن هشتم یعنی هفتصد سال بعد از تاریخ وفات آن امام هیچ منبع تاریخی و مستند قابل اعتنایی بر این مطلب که وفات ایشان در هفتم صفر بوده یافت نشده است. و در مقابل منابع متعدد و قابل توجهی از قدیمی ترین منابع شیعی از قرن چهارم تا قرن هشتم و بعد از آن تاکنون، روز وفات را بیست و هشت صفر ذکر کرده اند.
سوالی که باید برای آن پاسخی پیدا کرد این است که:
✅دلیل اصرار برای ایجاد این تغییر در تقویم مذهبی چیست؟
و چرا به جای پاسخ روشن و شفاف به این سوال عده ای نا آشنا به تاریخ و پژوهش های تاریخی که احیانا نام پژوهشگر را هم یدک می کشند می کوشند با روشهای نادرست و با خطاهای فاحش این تغییر را توجیه کنند؟
(دوم)
اغلب قریب به اتفاق منابع در دسترس شیعی -از آغاز تا قرن هشتم- وفات امام دوم شیعیان را در ماه صفر دانسته و در تعیین روز آن منحصرا به دو زمان اشاره کرده اند: آخر صفر و بیست و هشت صفر.
برای تعیین آخر صفر به عنوان نمونه می توان به این منابع که همگی در قرن سوم و چهارم تالیف شده و از قدیمی ترین منابع شیعی به حساب می آید. اشاره کرد:
فرق الشیعة منسوب به حسن بن موسی نوبختی متوفای 310 قمری
المقالات و الفرق منسوب به سعد بن عبدالله اشعری قمی متوفای 301 قمری
اصول الکافی تالیف شیخ کلینی متوفای 329 قمری
کفایة الاثر از خزار قمی
و...
و برای تعیین بیست و هشت صفر این منابع کهن در دسترس است:
مسار الشیعة از شیخ مفید متوفای 413 قمری
مصباح المتهجد از شیخ طوسی متوفای 460 قمری
اعلام الوری و تاج الموالید هر دو از شیخ امین الاسلام طبرسی متوفای 548 قمری
مناقب ابن شهرآشوب مازندرانی متوفای 588 قمری
المستجاد علامه حلّی متوفای 726 قمری
و..
همه این کتاب ها و نویسندگانشان مربوط به قرن چهارم تا هشتم هستند
در توجیه اختلاف این دو دسته از منابع به صورت احتمال می توان گفت که آنها که وفات را آخر صفر دانسته اند به صورت تسامحی و تقریبی همان بیست و هشت صفر را گزارش کرده اند و منظورشان از آخر صفر همان یک روز یا دو روز مانده به آخر ماه یعنی بیست و هشت صفر بوده است.
(سوم)
همانگونه که اشاره شد طبق یافته های پژوهشگران هیچ منبعی از منابع شیعه تا قرن هشتم هجری روز هفتم صفر را وفات امام دوم ندانسته است.
اولین شخصیت و منبعی که روز هفتم صفر را روز وفات آن حضرت دانسته محمد بن مکی مشهور به شهید اول از علمای جبل عامل لبنان در کتاب فقهی الدروس الشرعیة است.
ولی آیا بعد از گذشت بیش از هفتصد سال از تاریخ وفات آن امام و انبوه گزارش هایی که وفات را در آخر صفر یا بیست و هشت صفر ثبت کرده اند و ما به برخی از آنها اشاره کردیم، شهید اول متوفای 786 قمری به چه استنادی چنین نقلی را آورده؟ برای ما مشخص نیست.
البته بعد از ایشان تعدادی دیگر از علمای جبل عامل امثال شیخ بهائی و پدرش و دیگر علمای شیعه در نجف همچون کاشف الغطا و صاحب جواهر این قول را بازنشر کرده اند... ولی همچنان منابع و عالمان بسیاری همان نقل مشهور گذشته یعنی بیست و هشت صفر را ذکر کرده و می کنند.
آیا قاسم رسی در قرن سوم تاریخ وفات امام حسن(ع) را تعیین کرده است؟!
در این خصوص نکته ای که از منظر روش مطالعه و پژوهش بسیار تاسف بار است آنکه اخیرا برخی برای مستند کردن قول به هفتم صفر از کتاب تثبیت الامامة تالیف یکی از امامان زیدیه به نام قاسم بن ابراهیم رسّی نقل می کنند. و به خیال خود منبعی پیدا کرده اند از قرن سوم که تاریخ وفات را هفتم صفر ذکر کرده است. این مطلب چنان بی پایه است که صرف وقت برای آن هدر دادن عمر است ولی متاسفانه عده ای طوطی وار خطای فاحش برخی دیگر را تکرارکرده و می کنند و باید به آن پاسخ داد.
✍️ علی موسوی نژاد
نخستین کتابی که این روز را به عنوان روز شهادت حضرت(ع) ذکر کرده کتاب «الدروس الشرعیه» نوشته «شهید اول»(قرن 8) است که گویا در نسخه خطی آن در هنگام استنساخ (رونویسی از روی نسخه خطی) اشتباه شده و عبارت «آخر صفر» به صورت «سابع صفر» ثبت شده است. پس از آن ، کفعمی نیز – قاعدتا در اثر اعتماد به نسخه کتاب «الدروس» - همین اشتباه را نقل کرده است.
📚 شهید اول (متوفای 786هـ) ، الدروس الشرعية ، ج2 ، ص7
📚كفعمي (متوفای 905هـ) ، جنة الأمان الواقية(مصباح الکفعمی) ، ص: 510
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri