eitaa logo
مرکز فرهنگی رسانه بیداری🇵🇸
622 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
320 ویدیو
11 فایل
مرکز تولید،توزیع و ترویج کتاب و محصولات جبهه فرهنگی و انقلاب اسلامی در استان خوزستان 🚩پادادشهر خ۱۷غربی پ۱۳۶ حسینیه هنر ارتباط با ادمین: @ammar_khz02
مشاهده در ایتا
دانلود
مرکز فرهنگی رسانه بیداری🇵🇸
متروپل| روایت اول ◼️◾️ساختمان خیابان امیری هوا گرم و فاصله بین تشنگی‌ها کم بود. همه سینی‌هایی که پر
مشغول نگاه کردنِ مراحل درمان پسر نوجوان ۱۲ ساله شدم که صدای شلیک گلوله آمد.سرپرست تیم جهادی، ما سه خانم را به از کوچه‌های پشتی، به خانه یکی از آشناهایی برد که خانه‌اش در آن نزدیکی بود. چند ساعتی آن‌جا بودیم و بعد از آرام شدن وضعیت برگشتیم داخل گیت، بعد از برگشتن رفتم به سمت مسجد تا سری به بچه‌های هلال احمر بزنم، یکی از دوستانم تعریف کرد بعد از رفتن ما، ماموران برای متفرق کردن مردم بدون خونریزی، اشک‌آور زدند. مردم متفرق شدند ولی بعضی از بچه های هلال احمر هم این گاز اشک‌آور را تنفس کرده بودند و چشم‌هایشان به شدت سوخته بود و نمی‌توانستند جایی را ببینند. برای کم شدن سوزش چشم‌ها مجبور شده بودند یا سیگار بکشند یا دود آتش تنفس کنند. دختران هلال احمر که سیگار کشیدن بلد نبودند، دود آتش را تنفس کردند. چشمانشان خوب شد ولی سرفه‌هایشان تازه شروع شده‌بود. سحر همه کسی 🆔 @resanebidari_ir 🆔 @ammarkhz
📣✅️ اولین نشست از سلسله نشست‌های *روایت نو* با حضور علاقمندان فرهنگ و انقلاب اسلامی در حسینیه هنر برگزار شد. در این نشست که *جای خالی هویت انقلاب اسلامی در اهواز* عنوان داشت به بررسی ظرفیت‌های مکانی شهر پردا‌خته شد که می‌توانند منتقل کننده تاریخ انقلاب و دفاع مقدس باشد. 🔹️🔸️آقای علی هاجری محقق تاریخ شفاهی شروع کننده بحث در این نشست بودند : فعالیتهای انقلابی بسیاری در اهواز صورت گرفته اما معمولا از آن به عنوان شهری که در حوادث انقلاب نقش موثر داشته‌است یاد نمی‌شود. مکان‌هایی مانند بیمارستان آپادانا و ستاد تبلیغات جبهه که پر از حادثه و اتفاق بوده اما در سال‌های اخیر تخریب شده‌اند 🔹️🔸️در ادامه این نشست خانم زهره طاهری محقق تاریخ شفاهی گفتند: اهواز با وجود آنکه شهر جنگی بوده و در پشتیبانی جنگ نقش ویژه داشته اما موزه جنگ ندارد. مکان‌هایی مانند زینبیه، مرکز ثقافیه، عصمتیه پیش از انقلاب محل تجمع و فعالیت انقلابیون بوده و در زمان جنگ جهت پشتیبانی فعال بوده اما مردم از این مکان‌ها و رخ دادهای حول محور آن‌ها خبر ندارند. 🔹️🔸️خانم مهین تقیانی از مبارزان دوران انقلاب اسلامی به عنوان سخنران پایانی این نشست بیان کردند: مکان‌هایی که می‌توانست تاریخ انقلاب ما را به نسل بعد منتقل کند تخریب شده یا بلا استفاده مانده. وقتی فرزندان ما نشانی از فعالیت‌های انقلابی در شهر نمی‌بینند طبیعی است که نپذیرند اهواز بستر فعالیت‌های مهم انقلاب بوده‌است. 🆔 @resanebidari_ir 🆔 @ammarkhz
6.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زندگینامه داستانی شهید مصدق طاهری محقق هادی سلامات📚 نویسنده محمد علی‌بخشی پور🖋📖 راه های تهیه کتاب آدرس: بلوار بهبهانی جنب حوزه علمیه امام خمینی ره کتابفروشی رسانه‌بیداری 📣 و سریع به سراسر کشور 🔸️جهت سفارش تلفنی: ☎️ 061-35530798 🔹️جهت سفارش پیامکی: 📱 09305619565 ------------------‐----------------------------------------- 📚شبکه توزیع کتاب و محصولات فرهنگی رسانه‌بیداری 🔰  ایتا@resanebidari 🆔 @resanebidari_ir 🆔 @ammarkhz
مرکز فرهنگی رسانه بیداری🇵🇸
متروپل| روایت اول ◼️◾️ساختمان خیابان امیری هوا گرم و فاصله بین تشنگی‌ها کم بود. همه سینی‌هایی که پر
ساختمان خیابان امیری| روایت دوم کوچه‌پس‌کوچه‌ها را یکی‌یکی رد کردیم تا به خانه‌ آقای حسینی رسیدیم و در آن پناه گرفتیم. مرد آن خانه جلوتر از همه در را باز کرد و وارد شد، -زهرا خانم،بیا مهمون داریم -مهدی، برو‌به مامانت بگو بیاد زنی حدودا ۴۵ ساله با چادر رنگی به استقبالمان آمد. -زهرا خانم بیرون وضعیتش خطرناک شده، این خانم‌ها امانت پیشت باشن, من با حاج آقا میرم بیرون _چشم، قدمشون روی چشم ماکه تا آن لحظه ساکت بودیم، لب به سلام باز کردیم وارد خانه شدیم. دوستم از جو متشنج بیرون دچار تپش قلب شده بود. زهرا خانم برای او آب قند و برای ما چای گرمی آورد تا نفسی تازه کنیم. چایم را که می‌خوردم اطرافم را هم نگاهی انداختم، تازه متوجه حدودا پانزده نفر خانم در آشپزخانه شدم. چشمم که به چشمشان افتاد سلامی کردم. باسلامِ من، دوستانمم توجه‌شان به آشپزخانه جلب شد و سلام کردند. خانم‌ها روی زمین به صورت حلقه نشسته بودند و ساندویچ درست می‌کردند. قضیه را که از صاحبخانه جویا شدیم، گفت: « این‌هارو برای امدادگرا درست می‌کنیم، می‌فرستیم سمت متروپل، بندگان خدا انرژی داشته باشن کار کنن» برایمان جایی باز کردند و ما هم مشغول شدیم. با هر ساندویچی که می‌گرفتند صلوات می‌فرستادند. چقدر این فضا تداعی کننده خانم‌هایی بود که در پشتیبانی جنگ، هشت سال پابه‌پای مردان، خط تدارکات را خالی نگذاشتند. شاید اینان فرزندان همان مادران بودند، هرچه که هست، این حس انسان‌دوستی و وطن‌پرستی در گوشت و خون مردم‌مان آمیخته است. سحر همه کسی 🆔 @resanebidari_ir 🆔 @ammarkhz
🔴 « پیک سحر » منتشر شد 💢 روایت زندگی سیدجبار موسوی ♦️سید خودش بچۀ کف خیابان بود. توی همین محله‌ها بزرگ شد. توی همین کوچه‌های خاکی کشتی گرفت و فوتبال بازی کرد. بچه‌های خیابان را می‌فهمید؛ برای همین اغلب دنبال بچه‌های نمازخوان انقلابی نمی‌رفت.‌ دلش می‌خواست بچه‌های خیابان را متحول کند. می‌گفت: «گلچین نکنین. همۀ بچه‌ها رو دوست داشته باشین. بینشون فرق نذارین. همون‌هایی رو بیارین مسجد که فکر می‌کنین اصلاً توی فضا نیستن. من دنبال همین بچه‌هام. با این‌ها دوست و رفیقم.» تحقیق: هادی سلامات، علی هاجری تدوین: مهرزاد قوی‌فکر ۱۴۳ صفحه ۵۰ هزار تومان ♦️سفارش: @resanebidari_ir 🆔 @resanebidari_ir 🆔 @ammarkhz
🔴 بوی پیراهن خونین کسی می‌آید پای تشت که می‌نشستم از بوی خون شهدا اشکم بند نمیومد. سوز روضه ملاسکینه سنگینی بغض گلومو سبک می‌کرد. فقط با اشک، خون رخت شهدا شسته می‌شد. مار محمود گفت: _خواهرا دارم این لباسا رو‌ می‌شورم ولی بوی خون محمود از این لباسا میاد، من می‌دونم پسرم شهید شده. _به دلت بد راه نده چیزی نشده. فکر بد نکن. _نه من می‌دونم. پسرم شهید شده. مادره، به دلش افتاده بود. مارمحمود نگران نبود! وقتی چنگ می‌زد به لباسا و می‌گفت پسرم شهید شده، حتی ناراحتم نبود! فرداش از قسمت برادران با خانم موحد تماس گرفتن. ننه محمود رو صدا زد. دستاشو شست. همینطور که آستینشو پایین می‌کشید گفت: _دیدین گفتم پسرم شهید شده؟! رفت. ندای دل مادر همیشه درسته. محمود شهید شده‌بود. راوی: کوکب چهارلنگ بدیل 🆔 @resanebidari_ir 🆔 @ammarkhz
مراسم دیدار با خانواده شهیدمصدق طاهری و آیین تقدیم کتاب شهید به خانواده ⏰دوشنبه ۸خردادماه-ساعت ۱۸ 📍زیباشهر-منزل شهید مصدق طاهری
🔰️ *دعوت_نامه* 📌دعوت هستید به غرفه مرکز فرهنگی رسانه بیداری اهواز در جشن بزرگ دختران امام رضایی(ع) اهواز: 🔅 حضور ویژه نویسنده و محقق کتاب زنان جبهه جنوبی 📚 🔅 نمایشگاه قیام غریب با موضوع کشف حجاب رضاخانی و... 🗓دوشنبه۸ خرداد ، ساعت ۱۹:۳۰ میدان نخل سالن ورزشی شهید تندگویان
🔰 *اعضای مرکز فرهنگی رسانه بیداری به دیدار خانواده شهید مصدق طاهری رفتند.*📚 🔸️🔹️در این دیدار که جمعی از دوستان شهید نیز در آن حاضر بودند، نویسنده و محقق کتاب مصدق خمینی نکاتی پیرامون گردآوری و تدوین کتاب بیان کردند. 🔸️🔹️پس از خاطره‌گویی جمعی از دوستان و اعضای خانواده شهید، در پایان ضمن تشکر از همراهی خانواده شهید مصدق طاهری در گردآوری خاطرات، کتاب مصدق خمینی به آنها تقدیم شد. 🔸️🔹️کتاب مصدق خمینی از سری کتاب های دفتر تاریخ شفاهی اهواز است که به تازگی در انتشارات راه‌یار به چاپ رسیده‌است. تحقیق این کتاب را آقای هادی سلامات به عهده داشته‌ و نویسندگی آن توسط آقای محمد علی‌بخشی انجام شده‌است. 🆔 @resanebidari_ir 🆔 @ammarkhz
مرکز فرهنگی رسانه بیداری🇵🇸
🔰 *اعضای مرکز فرهنگی رسانه بیداری به دیدار خانواده شهید مصدق طاهری رفتند.*📚 🔸️🔹️در این دیدار که جم
💠🖋 حاشیه یک دیدار 🔻از کوچه‌پس‌کوچه‌های زیباشهر یکی یکی گذر کردیم، نام هرکدام با نام یکی از قهرمانان وطن گره خورده بود. کوچه شهید بهمئی، کوچه شهید فرجوانی،کوچه شهید بافنده و... داخل کوچه شهید قپانی پیچیدیم. گرمای خرداد چهره‌های سرخی را از ما ساخته بود ،اما نه اندازه رنگ سرخ شرمندگی که از روی شهدا و خانواده‌هایشان داشتیم. یکی‌یکی وارد خانه‌ایی شدیم که چند سالی بود درش را به روی بچه‌های تاریخ شفاهی باز گذاشته بود تا در کار شروع‌شده‌ی خود را به سرانجام برسانند. همسر شهید مصدق طاهری با همان چهره مهربانش به استقبال ما آمد و خوش آمد گفت. وارد خانه شدیم، اولین چیزی که چشمم را گرفت سادگی و سادگی بود، چیزی ‌که در خانه خیلی از شهدا می‌توانی ببینی. 🔻یک دست فرش ساده و چند مبل قدیمی فضای کوچک اتاق نشیمن را پر کرده بود. چند لحظه‌ای زمان برد تا در آن فضا جاگیر شویم. سینی‌های شربت کمی از حرارت‌مان کم کرد. شیرینی صحبت‌های دایی شهید که حالا بزرگ خانواده بود افسوس زنده بودن پدر و مادر شهید مصدق را در دلم زنده کرد. کاش مادر مصدق اینجا بود و با کلامش مصدق را بیشتر به ما می‌شناساند. 🔻چند دقیقه‌ای نگذشته‌بود که گروهی دیگر وارد شدند و جای سوزن انداختن را هم در اتاق نشیمن گرفتند. من و تعدادی از همکارانم به دعوت خانواده وارد اتاق دیگری شدیم تا فضا کمی بازتر شود، اول‌بار بود که به این خانه می‌آمدم، اما چه عجیب که احساس غریبی نداشتم، انگار که بارها آمده باشم. چند دقیقه‌ای نگذشت که دوباره گروهی از مهمان‌ها وارد شدند. سلام واحوال پرسی کردیم و دنبال راه حلی برای جاشدن جمعیت در فضای خانه گشتیم.
مرکز فرهنگی رسانه بیداری🇵🇸
💠🖋 حاشیه یک دیدار 🔻از کوچه‌پس‌کوچه‌های زیباشهر یکی یکی گذر کردیم، نام هرکدام با نام یکی از قهرمانان
در نهایت صمیمانه‌تر از قبل کنار هم نشستیم. 🔻محقق کتاب، آقای سلامات و نویسنده کتاب، آقای علی‌بخشی از روند کار توضیحاتی را به جمع حاضر ارائه دادند. از صحبت هایشان یک چیز را می شد فهمید، شهید خودش کار را جلو می‌برد. کافیست ما حرکت کنیم. دستمان را خالی نمی‌گذارد. صحبت زیاد بود و وقت تنگ. هنوز قهرمانان زیادی بودند که بچه‌های تاریخ شفاهی باید به دنبالش می‌رفتند. دست‌های همسر شهید را فشردم و خواستم دعایش را بدرقه‌ی راهم کند. هنوز گنج‌های زیادی در گوشه و کنار این شهر پنهان هستند،نباید وقت را ازدست داد. بایدرفت، باید دوید باید حرکت کرد. 🖋📜 زهره طاهری 🆔 @resanebidari_ir 🆔 @ammarkhz