eitaa logo
روایتگران شهدا
283 دنبال‌کننده
345 عکس
240 ویدیو
13 فایل
✍🏻جمع ما یه جمع از دهه شصتی تا دهه نودی هاست. ☀آتش به اختیاریم و از شهدا می‌پرسیم و برای شهدا می‌نویسیم. 💥با شهدا زندگی می‌کنیم و درس می آموزیم... راه ارتباطی با مدیر کانال: @admin_revayatgaran
مشاهده در ایتا
دانلود
✍دوست شدن با حاج عادل، سخت نبود. 🌀اخلاقش آن قدر به دل می نشست که همه دوست داشتند رفیقش باشند. 💥حاج عادل گفت: بیا برویم. 💬گفتم: کجا؟ ♨️گفت: گلزار شهدا. ♻️با اصرار من، به آسایشگاه بسیج آمد و از شهدای منطقه حرف زد و این که قصد دارد کتابی درباره شهیدان سعد بنویسد. ☀️به گلزار شهدا رفتیم. 💫به شهدا سلام کرد. 🗯فکر می کردم این رفیق ما چقدر عاشق این تکه از بهشت است. 💠یادم آمد وقتی مزار شهدا در حال همسطح سازی بود، با حاجی و چند نفر دیگر از دوستان به گلزار شهدا رفته بودیم. ♨️شوخی می کردیم و هر کسی نقطه ای را تعیین می کرد و می گفت من اگر شهید شدم، این جا خاکم کنید. حاجی با خنده گفت:🔻 💥 برای من اصلا زحمت نکشید! 🌀همین جا پایین پا شهید صالح سعد دفنم کنید. بعد با اشاره دست به همان جا که الان مزار اوست، گفت: 🔻 ♻️همون جا که خالیه. بعد گفت:🔻 💬ببینید من که میرم و دیگه پیشتون نیستم، از اون بالا بهت لبخند میزنم برادر. راوی: رحیم علی پور عنوان کتاب: 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍یــــــادواره‌ی‌ شـــهید حــســین‌ ولایتی‌ فـــر 💬بـــه مـناسـبت‌ ســـالــروز شــهــادت 🌀 زمان: چهارشنبه 29 شهریور ماه 1402 💥مکان: حسینیه ثارالله دزفول 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
خستگی ممنوع ۷.mp3
4.79M
💬دوره قرآنی ✍جلسه هفتم🔻 🎙️حجت‌الاسلام امین فرید ‎‎‌ 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
✍به خانواده های دوستانش سر می زد و اگر می دید کم و کسری دارند از حقوقش به صورت بلاعوض به آن ها کمک می کرد. 💬حساب و کتابی برای این که چقدر پول، به چه کسانی کمک کرده است نداشت. ▪️حواسش خیلی جمع دوستانش بود. 💥بخش دیگری از حقوقش را نیز برای مسجد و کارهای فرهنگی هزینه می کرد. 💢به مسجد حجت بن الحسن علاقه ی خاصی داشت. ♨️تلاشش برای کامل شدن مسجد از لحاظ ساختمانی بسیار زیاد بود. ♻️وصیت کرده بود مراسم ختمش را در این مسجد نیمه ساز برگزار کنند. راوی: آقای امرا، آقای لیاقت عنوان کتاب: ‎‎‌ 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
🔴 نتیجه تغییر ذائقه مردم! 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فقر رو از زندگی بیرون کن🔻 💬 6 تکنیک طلایی و معنوی از دستورات اهل بيت علیهم السلام 🌀گوش بده عمل کن لذت ببر...! 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍وقتی شنیدم تصمیم دارد رشته پزشکی را رها کند؛ سر صحبت را با او باز کردم و گفتم: 🔻 🔸با توجه به ذهن و استعداد فوق العاده ای که داری؛ تو حتما پزشک موفق و مفیدی برای این مملکت خواهی شد... 🗯تا جایی که می توانستم دلیل آوردم که راضی اش کنم؛ اما او برای کارش استدلال محکم داشت. ▪️می گفت: در مملکت ما پزشک هست. ☀️متقاضی هم زیاد داره. 🔆من فکر می کنم توی مجموعه ی دانشگاه امام صادق که تازه تاسیس شده؛ باید افراد معتقدی برن؛ چون آینده مملکت به این مجموعه نیاز داره. 💢متوجه شدم که او به خوبی و به درستی فکر و بررسی کرده و تصمیمی عالمانه و آگاهانه گرفته است نه از سر احساس؛ لذا بیش از این ادامه ندادم و کارش را تایید کردم و نهایتا ایشان همان دانشگاه امام صادق را برای تحصیل انتخاب کرد. نام شهید: عنوان کتاب: نام راوی: آقای سید زمان پور موسوی( دوست و همرزم) 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
خستگی ممنوع ۸.mp3
3.91M
💬دوره قرآنی ✍جلسه هشتم🔻 🎙️حجت‌الاسلام امین فرید ‎‎‌ 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
✍ نشانه داشتن روح بزرگ چیست؟ 💬اگر نعمت داشتیم و خودمان را گم نکردیم... 💢و اگر غرق در مشکلات بودیم و ناامید نشدیم، یعنی روح بزرگی داریم. 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ســـــــــــــــلام و احــتــرام خـــدمـت هــمراهـــان گــــرامـــی💐 وقــتــتــون بــخــیــــر و نـــیکـــی🌹 ✍ان شا الله از امشـــب در خــدمتتون هستیم با قسمت هایی از کتــاب در دست چــــاپ گـــروه روایتگران شـــهدا 🌀به امید خدا به زودی این کتاب چاپ و در اختیار علاقمندان قرار خواهد گرفت. 📚کتاب: خـــاطرات اشــــرف الســـادات صـــادق صمیمی 💬همســـر شـــهید ســـید محمد کــاظـــم دانــــش 💥با ما همراه باشید... 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
✍معرفی شهید در یک نگاه🔻 نام: سید محمد کاظم دانش تولد: 1318 ازدواج: 1343 فرزندان: یک دختر و سه پسر سمت: نماینده ی شهرهای شوش و اندیمشک در مجلس شورای اسلامی و عضو حزب جمهوری اسلامی تحصیلات: اتمام دوره خارج فقه و اصول و تایید اجتهاد توسط امام خمینی شهادت: 7 تیر ماه 1360در انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی مزار مطهر: بهشت زهرا؛ قطعه 24 مزار یاد بود: شهید آباد دزفول و شهدای شوش 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
✍پدرم بعد از اشتغال در راه آهن اهواز؛ با دختر دایی اش ازدواج کرده بود و من اولین فرزند آن ها بودم که اردیبهشت 1324به دنیا آمدم و نام اشرف السادات را برایم انتخاب کردند. 💬پدرم مدتی در راه آهن اهواز مشغول به کار بود؛ اما کار در راه آهن جذبه ی چندانی برایش نداشت و راهی تهران شد. 💥چون دیپلم ریاضی داشت به استخدام آموزش و پرورش درآمد و در آنجا مشغول تدریس کلاس هفتم و هشتم شد. 🌀خانه ای در سلطنت آباد اجاره کرد و اثاث کشی کردیم. ♨️بعد از رفتنمان به تهران پدرم کم کم تغییر رویه داده و به اصطلاح امروزی شده بود. ▪️در آنجا بی حجابی و اختلاط زن و مرد خیلی برایشان عادی شده بود به خصوص در آموزش و پرورش! 🗯پدرم می خواست زنش هم مثل تهرونی ها باشد. به مادر می گفت: 🔻 🔹من آموزش و پرورشی هستم؛ نمیشه که شما این طور باشی. 🔸همین مسئله یکی از اختلافات بین پدر و مادرم شده بود. ▪️مادرم آدم بی خیالی نبود و به هیچ وجه زیر بار این شرایط نمی رفت. 💬او دیانت را با هیچ چیز عوض نمی کرد. ادامه دارد... خاطرات: اشرف السادات صادق صمیمی؛ همسر شهید دانش 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍عاشورا داش مشتیا پای امام حسین علیه‌السلام ایستادند! 💬 پای امام زمان علیه‌السلام کیا می‌ایستن؟ 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍وجوهات شرعی را با عشق و علاقه و با شوقی وصف ناپذیر پرداخت می کرد. 💬بر خلاف اینکه به قول معروف پول به جان ادم بسته است و انسان موقع پول دادن خوشحال نیست... 🌀اما او برای پرداخت خمس خیلی عجله داشت و خیلی هم خوشحال بود. راوی: احمد کیانی برادر شهید عنوان کتاب: 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
خستگی ممنوع ۹.mp3
5.64M
💬دوره قرآنی ✍جلسه نهم🔻 🎙️حجت‌الاسلام امین فرید ‎‎‌ 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍من دختر بچه ای پنج شش ساله بودم و فقط خدا می داند که دیدن این صحنه چقدر برایم تلخ و درد آور بود. 💬گرچه وضع مالی ما خوب بود و زندگی نسبتا مرفهی داشتیم اما اختلاف بین پدر و مادر؛ شیرینی زندگی را از ما گرفت. 💥طولی نکشید که اختلافشان بالا گرفت و کم کم زمزمه های جدایی و طلاق شروع شد. ▪️تا آن زمان طلاق در خانواده ما رسم نبود. 🔹البته در بین اقوام دور کسانی بودند که اختلاف داشتند و شوهرانشان زن دوم گرفته بودند؛ ولی باز هم طلاق نگرفته بودند. 🔸یعنی رسما زن و شوهر مانده بودند؛ ولی با هم زندگی نمی کردند. 🗯برای مادرم سنگین بود که بخواهد طلاق بگیرد و به هیچ وجه رضایت نمی داد. ♨️او هم می خواست مثل دیگران رسما زن و شوهر بمانند ولی او برود دزفول؛ بچه هایش را هم زیر پر و بال خودش بزرگ کند. خاطرات: اشرف السادات صادق صمیمی؛ همسر شهید دانش 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا