eitaa logo
عریضه(اشعار رضا دین پرور)
634 دنبال‌کننده
34 عکس
92 ویدیو
0 فایل
مناجات، مدح و مرثیه اهل بیت (علیهم السلام) آدرس کانال تلگرام👇: @reza_dinparvar101
مشاهده در ایتا
دانلود
نوای دل نوشته ... ۱. به سرم زد که سری خانه ی قنبر بکشم مژه بر خاک کف گیوه ی حیدر بکشم مستم و با علی طرف شده ام باز دیوانه ی نجف شده ام ۲. فاطمه بی حرم از عرش خدا دل بُرده وصله ی چادرش از اهل کسا دل بُرده ای گدا پیش پنج تن بنشین دور سجاده ی حسن بنشین ۳. دست خالی به عبای کرمش می چسبد هر ضریحی به غبار حرمش می چسبد آسمان روضه ی منور اوست جبرئیل عاشق کبوتر اوست ۴. دست از جان بکش و دست نکش از حسنین هرکجایی شب جمعه برو بین الحرمین گله را پیش دلبرم ببرید قبل مرگم مرا حرم ببرید ۵. قمر ام بنین که قمر علقمه شد زود شد عبد حسین و پسر فاطمه شد مشک او را گرفته دست خدا تشنه ی اوست جام کرب و بلا ۶. علمش را به سر شانه بگیری عشق است در رکابش که بمانی و بمیری عشق است می نویسم روی عقیق یمن ذکر این الحسین و این الحسن @reza_dinparvar101
عبدی که شود مال خدا مال کسی نیست دنبال کسی باش که دنبال کسی نیست خرجی گداهای حرم پای کریم است جز دوست، کسی باخبر از حال کسی نیست در راه تقرب، دل ما سخت پسند است مشتاق رخ یار، پی خال کسی نیست هرچند که زشتیم و سیاهیم ... بلالیم این لکنت ناخواسته اشکال کسی نیست جز مهر نبی پیش خدا هیچ نداریم در سینه بجز آل نبی، آل کسی نیست او آمده تا فاطمه اش را بشناسند بی فاطمه، امیّد به اعمال کسی نیست عرشی که نبرده است خدا هیچ کسی را جز او و علی، جای پر و بال کسی نیست پرونده ی ما خط به خطش صوم و صلات است سرمایه ی ما در صف محشر صلوات است عقباست سرا پرده ی دنیای پیمبر دنیاست پُر از جلوه ی عقبای پیمبر او درس نخوانده شده استاد ملائک جبریل شده واله ی املای پیمبر لاحول و لا قوه الاّی رسولان معنا ندهد جز وی و منهای پیمبر موسای شبان مانده چنان در کف طورش که بوسه نشانده به کف پای پیمبر طوبای درِ خانه ی زهرا قد رعناش ریحانه ی بابا شده زهرای پیمبر با دست علی نامه نوشته به سلاطین پس معجزه دیدند از امضای پیمبر این عقد اخوت شده خود، ریشه ی وحدت خوابیده علی وقت بلا جای پیمبر یکسو همه کفار و نبی سوی علی بود تیغ دو سرش، تیغ دو ابروی علی بود شد لشکر عامی تو هر یک نفر از ما ای کاش بگیری خبری مختصر از ما ای رحمت مطلق! تن ما را سر بازار ... بر، دار اطاعت کن و بردار سر از ما ما را سحری مثل اویس قرنی کن ارزانی تو! ... جان گران را بخر از ما سلمانی موهای تو افتاده به سلمان پس نیست در ایران تو آشفته تر از ما قرآن دلت سوخت و قرآن خدا نه! با سوختن آن شده دفع خطر از ما از لطف تو و فاطمه و جود حسینت عمریست خریدند محرم صفر از ما حیران تو بودیم دم گنبد خضراء از سمت نجف باز گرفتی خبر از ما رفتیم و در ایوان طلا، بست نشستیم گفتیم مسلمان تو و فاطمه هستیم ای سلسله ی موی تو زنجیر حقایق ای شرح افاضات تو منظومه ی صادق رزق سحرت از سر ما نیز زیاد است رزّاق، خدا بوده ولی دست تو رازق با پینه ی پیشانی تو بر سر سجده باید برسد اینهمه مخلوق به خالق نه صاحب مالیم، نه دنبال زر و سیم قربان فقیرت که شده صاحب منطق شاگردی شاگرد تو شد کار اساتید دلباخته ی درس تو هستند خلائق یک عمر فقط حرف تو تبیین علی بود شد جنگ تو تبدیل مخالف به موافق خرمای علی شیعه ی اثنی عشری ساخت گفتی علی و گفت علی مغرب و مشرق والله همین است و همین است و همین است رزق نجف و کرببلایم ز مدینه است هرکس که شده حضرت صادق نگرانش افتاده عجب قند و نباتی به دهانش امشب به خدا وصل شو از راه توسل تصدیق کن او را و سحرگاه بخوانش پائین حسینیه نشستن هنر اوست گفت آنکه حسینی شده بالا بنشانش او دوستمان دارد و ما نیز محبیم او لطف به ما کرده و بندیم به جانش راضی شده ما را ببرد بین تنورش محتاج همینیم نه محتاج به نانش چسبیده ام امشب به ضریحش چو غباری آنهم چه ضریحی! که غبار است نشانش ای باد صبا از سوی ما هم گذری کن هرکس که دلش سوخت، به زهرا برسانش من سائل کورم که ندیدم کرمش را ای کاش بسازند به زودی حرمش را @reza_dinparvar101
10.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ذکر تسبیح شب جمعه حسین است و حرم قیمتی تر می شود با او عبادت های من گفت مادر جان بمیرم زخم پهلو بدتر است ... از هزار و نهصد و اندی جراحت های من @reza_dinparvar101
5.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تا گره بر کار من افتاد ، کارم شد درست هست محتاج کمی انگور ، حاجت های من حال ما بیچاره ها با یاعلی خوش می شود شوق ایوان نجف دارد زیارت های من @reza_dinparvar101
سید جات خالی 💔
زینب رسیده پای پیمبر بایستد از شوق روی فاطمه حیدر بایستد زینب رسیده باز که قرآن بخواند و چشمش به روی سوره کوثر بایستد زینب رسیده است که وقت تنزلش قلب فرشته در صف محشر بایستد زینب رسیده زینت اسم علی شود اسمش کنار واژه ی مادر بایستد زینب که جمعِ پنج تن از نور داور است باید قبول کرد که زهرای دیگر است قرآن یکی، حساب یکی و خدا یکی زهرا یکی، علی یکی و مصطفی یکی در ازدحام ِ دور و بر خانه ی علی این دستِ خالی است یکی و گدا یکی زنجیره های عشق حسینیم و زینبیم "ما عاشقیم غالباً از هر دو تا یکی" تنها قنوت فاطمه خیرش به ما رسید می گیرد از هزار دم ربنا یکی با او یکی یکی به خدا می رسیم ما دور ضریح کرببلا می رسیم ما باید دلیل، آیه ی قرآن بیاورند یعنی به پای مردی ات ایمان بیاورند از سر گذشته آب، اگر حرف غیر توست سر را برای چه؟ تو بگو جان بیاورند موران کنار بارگهت صف کشیده اند بانو اشاره کن که سلیمان بیاورند وقتی تویی مدافع حرم آل فاطمه اصلا" چرا که زیره به کرمان بیاورند دوران غربت تو گذشته اشاره کن عباس های لشکر دوران بیاورند ما را هنوز این دم و این نوحه برلب است بعد از حسین، قافله سالار زینب است @reza_dinparvar101
یه گل یاسو دارم با گریه هام بو میکنم با مژه گرد و غبار دل و جارو میکنم حاجتامو میون دستای خالی می گیرم حاجتامو هم ندن هیچ جای دیگه نمی رم دردایی دارم که حتی رفیقم نمی دونه گدایی رو خوب بلد شدم کنار این خونه ناامید از همه، اینجا به امیدی اومدم سوز و آه من شده نذر شهیدی اومدم با کریما بشینید، روزی تونو زیاد کنید این روزا قاسم سلیمانی رو خیلی یاد کنید فاطمیه اومد و زخم رو سینم بی دواست ای رواقای حرم! مزار فاطمه کجاست؟ رنگ آسمون شهرِ روضه رو نیلی زدن مادر ما رو میون کوچه ها سیلی زدن برا اینکه سر بشه بازم شبای بی کسیم غروب جمعه میرم تو حرم عبدالعظیم دست من به روی سینه ...خادما جارو به دست بیاد ضریح شش گوشه بازم دلم شکست اربعین و اونهمه برو بیا رو یادته؟ ای غروب! تنگ غروب کربلا رو یادته؟ شبای جمعه صدای مادر از حرم میاد گریه کن، گریه بکن که داره مادرم میاد ته گودال بلا حسین شو لگد زدن پیش خواهرش بهش حرفای زشت و بد زدن بمیرم، این لبای خشک حسین، زدن نداشت به خدا اربابمون یه کهنه پیرهن نداشت پیکرش باید سه روز رو خاک صحرا بمونه روی نی رفته سرش که حرمش بی امونه @reza_dinparvar101
می رسد از سوی تو لطف زیاد فاطمه رزق و روزی مرا دست تو داده فاطمه سود دنیا را نمی خواهم، دعایم کن فقط ریخته در سفره من استفاده فاطمه نوکری آلوده دامن، دست بر دامان توست باز می بخشد مرا آسان و ساده فاطمه بی سر و پایم ولی در روضه ها پای توام پای شیعه ماندنم ازپا فتاده فاطمه انتظار از من نداری که دلت را بشکنم چون نمیخواهد غلام پُر اِفاده فاطمه امر و نهی ام کن بفهمم لااقل بعد گناه آبرو داده به من در خانواده فاطمه در بلایا، بیشتر عرض ارادت واجب است چونکه می خواهد گدای بااراده فاطمه زحمت ما سینه زن ها را کشیده مادرت از نجف تا کربلا رفته پیاده فاطمه ما بدیم اما برای گریه بین روضه اش روز محشر هم کند ما را اعاده فاطمه کربلایم دیر شد، هجران ما را وصل کن با ضریحش می رسد دستم به باده فاطمه * تا علمدار حسین افتاد، با سرعت رسید از فراز عرش، از آن سوی جاده فاطمه باهمان پهلوی مجروح و قدی که خم شده روبروی مشک پاره ایستاده فاطمه @reza_dinparvar101
از صفات فاطمه توحید می آید برون از کنار نور او خورشید می آید برون امتحان پس داده قبل از خلقتش پیش خدا با نزولش عالم از تردید می آید برون سوره ی کوثر شبیه سن و سال او کم است لیک از آن مرجع تقلید می آید برون کیست زهرا آنکه با ضعف بدن هم از لبش وقت بابا گفتنش، امّید می آید برون آنکه حتی رو گرفت از چشم نابینای شهر تا غریبی علی را دید می آید برون صورتی که زیر پوشیّه است از فرط ورم نیمه شب وقتی حسن خوابید می آید برون کهکشان، رنگ کبود چشم تار مادر است کوچه های عرش اعلا داغدار مادر است کی اسیر وعده ی امروز و فردا بوده است هرکجا تکلیف بوده فاطمه پا بوده است موقع تحریم در شعب ابی طالب فقط او کنار مصطفی ام ابیها بوده است گرچه شورای سقیفه بر ولایت پشت کرد فاطمه بوده که پشتیبان مولا بوده است بی تفاوت بودن انصار را اصلاً ندید رفته دنبال علی، هرچند تنها بوده است عده ای غصب فدک کردند با سیلی زدن اصلاً از اول سر اسلام، دعوا بوده است پیش چشمان همه افتاد زهرا بر زمین آنکه پای مرتضی جان داد، زهرا بوده است فاطمیه را نباید دید صرفاً اتفاق فاطمه بیعت نخواهد کرد با اهل نفاق خوب همسر داری اش بود و نبود فاطمه است اینکه زن تکریم شد صرف وجود فاطمه است خانه داری کردنش هم خیر دنیا داشته رزق ما روزی ما از دست جود فاطمه است مادر آب است و از آب است کُلّ شیء، حَی اینکه گریانیم لطفِ صبحِ زود فاطمه است از نخ و سوزن زدن هایش به پیراهن ببین تار و پود کربلا از تار و پود فاطمه است چند وقتی میشود که خانه درهم برهم است داغ زینب، بیشتر روی کبود فاطمه است آنچه دارد میزند آتش علی را، میخ نیست نیمه شب با درد بازویش، سجود فاطمه است خانه بی لبخند زهرا، خاک قبر مرتضاست روضه های کوچه ها سنگین تر از کرببلاست @reza_dinparvar101
خورشید عالمتاب من! تابش نکردی در خانه ات احساس آرامش نکردی یکبار هم از شوهرت خواهش نکردی مظلوم من! با ظالمان سازش نکردی حتی میان بسترت هم ایستادی زهرا عجب درسی به اهل ظلم دادی! این زخمِ روی سینه ی تو کارِ در نیست در شهر گشتم، مرهم درد کمر نیست باور کن اینجا از علی مظلوم تر نیست حالا که من تنها شدم وقت سفر نیست کار مرا با رفتن خود زار کردی با درد پهلو روز آخر کار کردی میخواهد از اشکم دو دست لاغرت چه؟ چیزی بگو! آمد سر این پیکرت چه؟ گیرم لباست نو شود، آن بسترت چه؟ میخندی اما گریه های دخترت چه؟ آن پهلوان که لشکر خیبر بهم ریخت پای وصیت های تو آخر بهم ریخت تابوت تو آماده و تابوت من نه! کاری اگر داری بگو، غسل و کفن نه! در شعله ها افتاده بوده این بدن، نه؟ جای همه هست این وسط، جای حسن نه! خیره شدن هایش به آن چادر، اشاره است در دست هایش تکه های گوشواره است خانم! ندیدم بین کوچه مَردی اصلاً پیدا نکردم همدمی، همدردی اصلاً زهرا نمی آید به من شبگردی اصلاً فکری برای بچه هایت کردی اصلاً؟ برخیز و آن چادر نمازت را سرت کن جان علی، چاره برای دخترت کن لرزان شده پایم، دگر حیدر بریده قلب برادر سوخته، خواهر بریده روزی حسینش میشود حنجر بریده با کُندی خنجر شود آن سر، بریده آنجا که غیر از نیزه ها چیزی تنش نیست دنبال سر می گردی و پیراهنش نیست @reza_dinparvar101
هر بار نفس می کشم آهی گذرا را سر می کشم انگار، کمی جام بلا را من غافلم از شاخص آلودگی نَفْس از فرط گنه کرده ام آلوده هوا را سرگرم همه بودن ما جرم کمی نیست معدوم کن این برگه ی محکومی ما را این سُرب، کجا؟ سُرب مذابی که شنیدیم! هر روز کنم با نَفَس تنگ، مدارا دلْ، تنگ ... نَفَس، تنگ ... جهان، تنگ تر از تنگ وا کن روی بیمار حرم، پنجره ها را یک تازه نفس کاش می آورْد سحرگاه با گرد و غبارش، طرفم کرببلا را مادر نفسش در نمی آمد ولی انگار تا حبس شدم باز، فرستاد دعا را دیشب تب هجران علی بستری ام کرد بردند نجف، عاشق ایوانِ طلا را آخر علیِ عرش نشین، خانه نشین شد دیدند تن دختر او رخت عزا را نفرین به در و سیلی و میخی که گرفتند آن دلخوشی پنج تن آل عبا را گفتند علی آمده شب بین مدینه با هفت نفر دفن کند آن قد تا را بیهوده سرش نیست روی تربت زهرا بی فاطمه دارد علی از صبح، کجا را؟ @reza_dinparvar101
بوی عصیان می دهد گرچه جسارت های من تو کرامت می کنی وقت سماجت های من باز هم شرمنده ام از اینهمه بار گناه باز هم می بخشی ام قبل از ندامت های من هیچکس گوشش به حرفم نیست جز تو ای رفیق می نشینی نیمه شب ها پای صحبت های من بچه ی لجبازم اما دوستم داری خدا خاک می ریزی خودت روی لجاجت های من آنقدر تو آبرویم را خریدی پیش خلق که کسی اصلاً نزد حرف از فضاحت های من تا گره بر کار من افتاد، کارم شد درست هست محتاج کمی انگور، حاجت های من حال ما بیچاره ها با یاعلی خوش میشود شوق ایوان نجف دارد زیارت های من ذکر تسبیح شب جمعه حسین است و حرم قیمتی تر میشود با او عبادت های من با لب خشکیده در مقتل صدا می زد حسین .... زیر و رو شد با نوک چکمه قرائت های من گفت مادر جان بمیرم زخم پهلو بدتر است ... از هزار و نهصد و اندی جراحت های من اولین بار است می دزدم نگاهم را ز تو! فکر آن پیراهنی یا این خجالت های من؟ @reza_dinparvar101