eitaa logo
نسیم فقاهت و توحید
642 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
99 فایل
•┈┈✾🍀﷽🍀✾┈┈• این کانال شامل ؛ 📚 جلسات سخنرانی و تدریس #رضا_خانجانی و همچنین؛ 📤 نشر بیانات متفکران و شخصیتهای طراز اول #انقلاب_اسلامی ارتباط با مدیر @samenolhojajjj
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠مهریه‌ی سنگین مال دوران جاهلیت است: 🔻خود آن کسی که مُشرِّعِ مِهر است _که نبی اکرم (ص) باشد_ که از همه‌ی کائنات بالاتر است💎 و دختر مطهّر و عزیزه‌ی او که از همه‌ی زنان عالم از اولین و آخرین بالاتر است و شوهر او که امیرالمؤمنین(ع) باشد که از جمیع خلایق از اولین و آخرین بعد از پيامبر(ص) بالاتر است، برای این دو نفر که جوان بودند، زیبا بودند، عنوان داشتند، محترم بودند، اول شخص مدینه بودند؛ دیدید پیغمبر(ص) چقدر مِهر قرار داد؟ ۱ 🔹پیامبر آمد همه‌ی این‌ها را شکست〽️، برای اینکه مانع ازدواج می‌شد. این‌ها مانع از ازدواج دخترها و پسرها می‌شود. گفت این‌ چیزها را رها کنید. ازدواج شروعش آسان است. از لحاظ شرایط مادی، سهل‌ترين است، آنچه که در ازدواج💑 مهم است رعایت‌های بشری و انسانی است. ۲ 🔻خیال نکنید آن وقت‌ها مهریه‌ی زیاد و سنگین با جهیزیه‌ی زیاد سرشان نمی‌شد. آن وقت‌ها هم بعضی، از این بی‌عقلی‌ها مثل بی‌عقلی‌های زمان ما را داشتند که مثلا یک میلیون مثقال طلا مهریه‌ی دخترشان بکنند. درست مثل همین بی‌عقلی‌هایی که امروزه بعضی‌ها دارند.🚫 این کارهای مبالغه‌آمیزِ این‌طوری؛ اصلا کار جُهّال است. اسلام آمد همه‌ی اینا را به هم ریخت. نه اینکه پیامبر(ص) بلد نبودند بگویند دختر من هزار شتر سرخ موی با فلان شرایط باید مهریّه‌اش باشد. چرا می‌شد؛ منتهی اسلام همه را به هم ریخت.۳ 🔴 مهریه‌ی سنگین☄ مال دوران جاهلیّت است. پيامبر(ص) آن را منسوخ کرد. پیامبر(ص) از یک خانواده‌ی اعیانی است. خانواده‌ی پیغمبر(ص)، تقریبا اعیانی‌ترین خانواده‌ی قریش بودند. خود ایشان هم که رئیس و رهبر این جامعه است. چه اشکالی داشت دختر به آن خوبی که بهترین دختران عالم است👌 و خدای متعال او را "سیده النّساء العالمین"✨ قرار داد (مِن الاوّلینَ و الاخِرین)، با بهترین پسرهای عالم که مولای متقیان است می‌خواهند ازدواج کنند، مهریه‌ی ایشان زیاد باشد؟ چرا ایشان آمدند و این مهریه‌ی کم را قرار دادند که اسمش "مَهرُ السُّنّه" (کافی، ج۵، باب السنهفی المهور، ص۳۷۵، حدیث۷) است. ۴ ✳️ من گمان می‌کنم اینکه در جهیزیه‌ی حضرت زهرا(س) این‌قدر سادگی رعایت شد و در مهریه‌ی ایشان و همه‌ی اهل‌بیت پیامبر(ص) به آن مهر کم، "مَهرُ السُّنّه" مقیّد بودند، درحالی که همه قبول داشتند که بیش از "مَهرُ السُّنّه" هم جایز است، امّا این حد را حفظ کردند. این یک جنبه‌ی نمادین داشت. برای اینکه بین مردم مبنا و پایه‌ای باشد برای عمل به آن، تا دچار این مشکلاتی که بر اثر زیاده‌روی‌ها پیش می‌آید، نشوند. ۵ 🔰 ۱. خطبه‌ی عقد ۱۳۷۴/۱۰/۴ ۲. خطبه‌ی عقد ۱۳۷۱/۹/۲۴ ۳. خطبه‌ی عقد ۱۳۷۲/۱۰/۶ ۴. خطبه‌ی عقد ۱۳۷۲/۱۱/۱۲ ۵. خطبه‌ی عقد ۱۳۷۴/۲/۲۸ 📚 بروید با هم بسازید 💙 توصیه های رهبر معظم انقلاب به زوج‌های جوان، محمدرضا حدادی. 💞 @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅پرسش: شوهرم خيلي کينه ايه, ازيک مشکل کوچيک و پيش پا افتاده معضل بزرگي درست ميکنه چه رفتاري باهاش بکنم؟ 🌺پاسخ: در پاسخ به سؤال شما توجه به نكات زير ضروري است: 1- كينه خشم فرو خورده شده و دشمني پنهان است كه اگر ادامه يابد به خود فرد آسيب مي زند و سبب دشمني آشكار هم مي شود. كينه و نفرت هيجان منفي است كه از درون مانند خوره شادي و آرامش ما را از بين مي برد. كينه مانند زغال داغي است كه كف دست ما باشد تا زماني كه در دست باشد خودمان را مي سوزاند. 2- براي رفع و درمان يك بيماري جسمي يا ذهني يا اخلاقي ابتدا بايد علل را شناخت. 3- اطرافيان بايد مراعات حال او را بكنند تا زمينه كينه ورزي فراهم نشود. شوخي زياد و مسخره و تحقير كردن، سرزنش و ملامت زياد، انتقاد زياد و خرده گيري و عيب جويي و فخرفروشي سبب كينه مي شود. 4- شوخي زياد، خشم، بدگماني، افسردگي و اضطراب، وسواس، ضعف ايمان، كمبودها و خلاءهاي شخصيتي از علل مهم كينه است. 5- براي درمان كينه بايد انگيزه خود فرد براي درمان را بالا برد. لازم است فرد كينه ورز را به پيامدها و ضررهاي جسمي، ذهني، اجتماعي و معنوي آن آشنا كرد. اگر فرد كينه ورز رابطه اش با شما صميمي و خودماني است در فضايي آرام با او از عواقب و پيامدهاي كينه بگوييد ولي اگر نسبت به سخنان شما حساس است بايد از روش هاي براي درمان كينه كمك بگيريد. 6- هر قدر ظرفيت جسمي، ذهني، اجتماعي و معنوي ما افزايش يابد و شخصيت ما باليده و پخته تر شود بهتر مي توانيم هيجان هاي منفي خود مانند خشم و نفرت و كينه را مهار كنيم. 7- مهم ترين روش هاي مقابله با كينه عبارتند از: تقويت معنويت، ارتباط با خداوند، انس با ائمه (عليهم السلام)، خواندن داستان افرادي كه اهل بخشودن و گذشت بوده اند، همنشيني با افراد كه روحشان بزرگ است مانند افرادي كه از قصاص و قاتل گذشته اند، ورزش، تفريح، تقويت مهارت هاي ارتباطي، توجه به ضررهاي كينه، مراسم نمادين دفن كينه ها و جشن آزادي خود از اسارات كينه، .... بخشش : یعنی آزاد کردن یک زندانی و کشف اینکه، اون زندانی خود هستی در حصار بخشش یعنی صرفه جویی دل بخشش باعث حذف هزینه ، بهای نفرت و هدر رفتن روح میشه بخشش، شکل نهاییه عشقه با بخششه که ما بخشوده میشیم زیرا با دادنه که ما میگیریم هرکس گام زنان به سویم بیاید، دوان دوان به سویش خواهم رفت و هرکس با تمامی گناهان دنیا به سراغم بیاید با بخششی برابر با آن به او سلام خواهم گفت خدایا برای همسایه که نان مرا ربود، نان برای عزیزانی که قلب مرا شکستند، مهربانی برای کسانی که روح مرا آزردند، بخشش و برای خویشتن خویش، آگاهی و عشق @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نسیم فقاهت و توحید
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_هفتم 💠 اعتراض عباس قلبم را آتش زد و نفس زن‌عمو را از شدت گریه بند آورد. ز
✍️ 💠 دستم به دیوار مانده و تنم در گرمای شب ، از سرمای ترس می‌لرزید و صدای عباس را شنیدم که به عمو می‌گفت :«وقتی با اون عظمتش یه روزم نتونست کنه، تکلیف آمرلی معلومه! تازه اونا بودن که به بیعت‌شون راضی شدن، اما دست‌شون به آمرلی برسه، همه رو قتل عام می‌کنن!» تا لحظاتی پیش دلشوره زنده ماندن حیدر به دلم چنگ می‌زد و حالا دیگر نمی‌دانستم تا برگشتن حیدر، خودم زنده می‌مانم و اگر قرار بود زنده به دست بیفتم، همان بهتر که می‌مُردم! 💠 حیدر رفت تا فاطمه به دست داعش نیفتد و فکرش را هم نمی‌کرد داعش به این سرعت به سمت آمرلی سرازیر شود و همسر و دو خواهر جوانش داعش شوند. اصلاً با این ولعی که دیو داعش عراق را می‌بلعید و جلو می‌آمد، حیدر زنده به می‌رسید و حتی اگر فاطمه را نجات می‌داد، می‌توانست زنده به آمرلی برگردد و تا آن لحظه، چه بر سر ما آمده بود؟ 💠 آوار وحشت طوری بر سرم خراب شد که کاسه صبرم شکست و ضجه گریه‌هایم همه را به هم ریخت. درِ اتاق به ضرب باز شد و اولین نفر عباس بود که بدن لرزانم را در آغوش کشید، صورتم را نوازش می‌کرد و با مهربانی همیشگی‌اش دلداری‌ام می‌داد :«نترس خواهرجون! موصل تا اینجا خیلی فاصله داره، هنوز به تکریت و کرکوک هم نرسیدن.» که زن‌عمو جلو آمد و با نگرانی به عباس توصیه کرد :«برو زودتر زن و بچه‌ات رو بیار اینجا!» عباس سرم را بوسید و رفت و حالا نوبت زن‌عمو بود تا آرامم کند :«دخترم! این شهر صاحب داره! اینجا شهر امام حسنِ (علیه‌السلام)!» و رشته سخن را به خوبی دست عمو داد که او هم کنار جمع ما زن‌ها نشست و با آرامشی مؤمنانه دنبال حکایت را گرفت :«ما تو این شهر مقام (علیه‌السلام) رو داریم؛ جایی که حضرت ۱۴۰۰ سال پیش توقف کردن و نماز خوندن!» 💠 چشم‌هایش هنوز خیس بود و حالا از نور ایمان می‌درخشید که به نگاه نگران ما آرامش داد و زمزمه کرد :«فکر می‌کنید اون روز امام حسن (علیه‌السلام) برای چی در این محل به رفتن و دعا کردن؟ ایمان داشته باشید که از ۱۴۰۰ سال پیش واسه امروز دعا کردن که از شرّ این جماعت در امان باشیم! شما امروز در پناه پسر (سلام الله علیهما) هستید!» گریه‌های زن‌عمو رنگ امید و گرفته و چشم ما دخترها همچنان به دهان عمو بود تا برایمان از کرامت (علیه‌السلام) بگوید :«در جنگ ، امام حسن (علیه‌السلام) پرچم دشمن رو سرنگون کرد و آتش رو خاموش کرد! ایمان داشته باشید امروز آمرلی به برکت امام حسن (علیه‌السلام) آتش داعش رو خاموش می‌کنن!» 💠 روایت عمو، قدری آرام‌مان کرد و من تا رسیدن به ساحل آرامش تنها به موج احساس حیدر نیاز داشتم که با تلفن خانه تماس گرفت. زینب تا پای تلفن دوید و من برای شنیدن صدایش پَرپَر می‌زدم و او می‌خواست با عمو صحبت کند. خبر داده بود کرکوک را رد کرده و نمی‌تواند از مسیر موصل به تلعفر برسد. از بسته بودن راه‌ها گفته بود، از تلاشی که برای رسیدن به تلعفر می‌کند و از فاطمه و همسرش که تلفن خانه‌شان را جواب نمی‌دهند و تلفن همراه‌شان هم آنتن نمی‌دهد. 💠 عمو نمی‌خواست بار نگرانی حیدر را سنگین‌تر کند که حرفی از حرکت داعش به سمت آمرلی نزد و ظاهراً حیدر هم از اخبار آمرلی بی‌خبر بود. می‌دانستم در چه شرایط دشواری گرفتار شده و توقعی نداشتم اما از اینکه نخواست با من صحبت کند، دلم گرفت. دست خودم نبود که هیچ چیز مثل صدایش آرامم نمی‌کرد که گوشی را برداشتم تا برایش پیامی بفرستم و تازه پیام عدنان را دیدم. همان پیامی که درست مقابل حیدر برایم فرستاد و وحشت حمله داعش و غصه رفتن حیدر، همه چیز را از خاطرم برده بود. 💠 اشکم را پاک کردم و با نگاه بی‌رمقم پیامش را خواندم :«حتماً تا حالا خبر سقوط موصل رو شنیدی! این تازه اولشه، ما داریم میایم سراغ‌تون! قسم می‌خورم خبر سقوط آمرلی رو خودم بهت بدم؛ اونوقت تو مال خودمی!» رنگ صورتم را نمی‌دیدم اما انگشتانم روی گوشی به وضوح می‌لرزید. نفهمیدم چطور گوشی را خاموش کردم و روی زمین انداختم، شاید هم از دستان لرزانم افتاد. 💠 نگاهم در زمین فرو می‌رفت و دلم را تا اعماق چاه وحشتناکی که عدنان برایم تدارک دیده بود، می‌بُرد. حالا می‌فهمیدم چرا پس از یک ماه، دوباره دورم چنبره زده که اینبار تنها نبود و می‌خواست با لشگر داعش به سراغم بیاید! اما من شوهر داشتم و لابد فکر همه جایش را کرده بود که اول باید حیدر کشته شود تا همسرش به اسیری داعش و شرکای درآید و همین خیال، خانه خرابم کرد... ✍️نویسنده: 🚩@rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 چهار راهکار پیامبر صلی الله علیه و آله برای حفظ خانواده در آخرالزمان 🎙 استاد عالی @rkhanjani
دیروز روز جهانی بهداشت روانی بوده و من امروز فهمیدم😐🙄 ———🌻⃟‌———— ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @rkhanjani
بهداشت روانی در یک کلام 😊 ———🌻⃟‌———— ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @rkhanjani
🔹معاونت تهذیب حوزه های علمیه با همکاری مرکز مطالعات راهبردی حوزه و روحانیّت ، در نظر دارد به منظور طراحی و تدوین اسناد راهبردی و عملیاتی در عرصه اخلاق و معنویّت طلاب و حوزویان، سلسله نشست هایی را با عنوان «ایمان و تعالی جمعی در حوزه های علمیّه» با حضوربرجستگان عرصه معنویّت و تربیت طلاب، برگزار نماید. 🔸شرکت کنندگان در این جلسه این امکان را خواهند داشت تا دیدگاه های خود را در باب موضوعات طرح شده از طریق آیدی @mtahzib در پیام رسان ایتا برای غنای هر چه بیشتر به مباحث به اطلاع برگزارکنندگان این نشست ها برسانند. 🎦پخش زنده با ترافیک رایگان از طریق لینک http://abarat.tv
إِنْ يَنْصُرْكُمُ اللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَكُمْ ۖ 💌 اگر خدا شما را یاری کند محال است کسی بر شما غالب آید. 📖 آل عمران آیه ۱۶۰ @rkhanjani