eitaa logo
نسیم فقاهت و توحید
650 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
99 فایل
•┈┈✾🍀﷽🍀✾┈┈• این کانال شامل ؛ 📚 جلسات سخنرانی و تدریس #رضا_خانجانی و همچنین؛ 📤 نشر بیانات متفکران و شخصیتهای طراز اول #انقلاب_اسلامی ارتباط با مدیر @samenolhojajjj
مشاهده در ایتا
دانلود
پندی برای یک عمر... کوتاه و کامل تامام ———🌻⃟‌———— ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @rkhanjani
اینکه اسیرِ زرق و برق دنیا نشیم یعنی خردِ ما به ثمر نشسته ... 👌 ———🌻⃟‌———— ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌿🔶 گاهی دلمون می‌لرزه؛ انتظار خسته‌مون می‌کنه؛ پر از سوال می‌شیم؛ یادمون می‌ره کجا ایستادیم. کاش این‌جور وقت‌ها یادمون بیفته که به خودمون بگیم: عجله نکن! سبدت رو پر از شکوفه‌های دعا کن؛ از خودش بخواه و مطمئن باش به موقع بهترین‌ها رو برات رقم می‌زنه. 🌿🔶 ✨لِكُلِّ نَبَإٍ مُسْتَقَرٌّ ۚ وَسَوْفَ تَعْلَمُونَ (انعام ۶۷) 🌿🔶 @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔆💠🔅💠🔅 💠🔅💠🔅 🔅💠🔅 💠🔅 🔅 ✅تدبیر امام صادق (علیه‌السّلام) در زمان تنگ‌دستی برای گشایش مالی ✍ امام صادق(ع) به فرزند خود محمّد فرمود: فرزندم! از آن خرجى، چقدر اضافه آمده است؟ عرض كرد: چهل دينار. فرمود: برو و آنها را صدقه بده. عرض كرد: فقط همين چهل دينار باقى مانده است. حضرت فرمود: آنها را صدقه بده؛ زيرا خداوند عزّوجلّ عوضش را مى ‏دهد. مگر نمى ‏دانى كه هر چيزى كليدى دارد و كليد روزى، صدقه ‏دادن است، پس آن چهل دينار را صدقه بده. محمّد چنين كرد، و ده روز بيشتر بر امام صادق (علیه‌السّلام) نگذشت كه از جايى چهارهزار دينار به ايشان رسيد سپس فرمود: ای پسرم ما در راه خدا چهل دینار بخشیدیم و خداوند به ما چهار هزار دینار بخشید. 📚 كافی، جلد4، صفحه10 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🔅 💠🔅 🔅💠🔅@rkhanjani 💠🔅💠🔅 🔆💠🔅💠🔅💠🔅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🗣اعترافات یک زن از جهاد نکاح نگاهی بهم کرد و گفت: آره درست میگی به قول خانم مائده آدم دوستهایی را انتخاب می‌کنه که هم فکر وگرایشش باشن منم از این قضیه مستثنی نیستم! گفتم: فرزانه این حرفها را رها کن به نظرت تفکری که خانوم مائده میگه باید همراه عمل باشه ممکنه به خطا بره حتی با وجود استفاده از عقل؟َ! خیلی جدی گفت: آره چرا نمیشه! اتفاقا همین دیروز بود یه مطلبی از شهید حاج قاسم سلیمانی خوندم خیلی دقیق به همین نکته اشاره میکرد گفتم چی بود مطلبش یادت هست؟ رفت سراغ کیفش شروع کرد گشتن گفت: چون نکته ی جالبی به نظرم اومد یادداشتش کردم بذار از رو بخونم اشتباه نگم، حالا اگه بین این همه وسیله پیدا بشه! آهان دیدم ببین حاج قاسم میگه: تیز فهمی بین این دو راه، که راه حق و راه باطل کدام است، خیلی مهم است. [در قضیه سوریه] خیلی‌ها آمدند به آن‌ها گرویدند، خیلی‌ها هم آمدند این طرف و در مقابل آنها ایستادند. در ظاهر، دو طرف دو شعار می‌داد؛ شعار اولی برای حکومت اسلامی بود، حکومت داعش چه بود؟ دولت اسلامی عراق و شام... ما برای مقابله با چه دولتی رفته بودیم. این خیلی فهم می‌خواهد... گفتم: وای چه نکته ی مهمی! اسلام در مقابل اسلام! فهم اینکه کدام اسلام حقه و کدام اسلام باطل چقدر گاهی سخته! فرزانه سری تکون داد و گفت: سخت هست ولی با فهم انسان می تونه راه را پیدا کنه و میشه تشخیص داد فرق بین حق و باطل ... مثلا همین جهاد نکاح اصلا با عقل و فطرت آدم جور در نمیاد! یا همین سر بریدن های زنها و بچه های مظلوم و خیلی کارهای باطل دیگه ایی که به نام اسلام میکنن! گفتم: حرفت درست ولی گاهی با زیبا نشون دادن گناه طرف نه تنها فکر نمیکنه که گناه! بلکه فکر می‌کنه به بهشت هم میرسه! فرزانه گفت: من فکر میکنم منابعی هم که دست آدم قرار میگیره مهمه فرض کن ما تو آفریقا بودیم و بین قبیله ی سوسمار پرست! خوب طبیعیه که ما هم همون راه را می رفتیم... گفتم: قبول ولی خدا به انسان عقل داده حتی به همون آدم آفریقایی! البته مهمه دنبالش بره یا نه! فرزانه در حالی که با چشمهاش سقف را نگاه میکردگفت: اینکه عقل هم گفتی تنهایی نمی تونه انسان را به جای خوبی برسونه بدون اهل بیت و قرآن آخرش ناکجا آباده! هر چند که واقعا جای شکر داره ما تو ایران زندگی میکنیم و وصل به منابع اصلیی هستیم... یکدفعه نگاهش را از سقف به چشمهای من خیره کرد و گفت: اما یه چیزی خانم مائده ایرانیه! و از ایران هم رفته سوریه! و از اون روزهاش با جهاد سخت ولی شیرین یاد می‌کنه! واقعا چطور تونسته؟ هنوز برام حل نشده با اینکه دو جلسه باهاش صحبت کردیم جز اینکه بیشتر گیج شدم چیزی دستگیرم نشد؟؟! 🌸 @rkhanjani
نسیم فقاهت و توحید
🗣اعترافات یک زن از جهاد نکاح #قسمت_سی_ام نگاهی بهم کرد و گفت: آره درست میگی به قول خانم مائده آدم
اعترافات یک زن از جهاد نکاح گفتم: شکر که واقعا داره... شاید خیلی راحت تر از بقیه جاها اینجا دسترسی به این منابع باشه! ولی مگه همین چند وقت پیش نبود داعشی های ایرانی که حمله کردن مجلس! با اینکه ایرانی بودن ولی تفکر داعش تو وجودشون رخنه کرده بود! به نظرم مهم تر از در دسترس بودن منابع اینه که انسان فکرش را در دسترس چه کسی قرار بده! اگر همه منابع هم باشه ولی آدم فکرش را به جای دیگه سپرده باشه تو ی منبع هم نشسته باشه فایده ایی نداره! این جمله ایی که از حاج قاسم گفتی به نظرم باید با آب طلا نوشت، فهم خیلی مهمه! که اگر نباشه می بینی به اسم اسلام در مقابل اسلام می جنگن بعد با یه کج فهمی راه را پیدا نمی کنی و دچار اشتباه میشی؟! فرزانه گفت: اصلا مشکل همینجاست از فهم این خانمه! همون جهت ماشین به قول خودمون! صحبتهاش ذهن من را مشغول کرده! از یه طرف خودش اعتراف می‌کنه مجردیش یک بعدی بوده! از طرف دیگه بعد از ازدواجش تفکراتش عوض شده و رفتارش بر اساس تفکر و منطق و فهمه! در صورتی که سوریه رفتنش را با حس خوبی بیان می کرد که خوب متناقضه! البته باید راجع مدل تفکر و نوع فهمیدنش سوال بپرسیم اینکه واقعا چه جوری اصلا جهاد را فهمیده که راضی به چنین کاری شده؟ یعنی شوهرش اینقدر قوی رو ذهن این خانم کار کرده! گفتم: دقیقا مصاحبه ی بعدی ما این پیچیدگی را باز می‌کنه ... فرزانه گفت: البته اگر آقا رسولشون بذاره و دوباره یه پروژه درست نکنه! بعد ادامه داد راستی چرا داداشش خونه ی ایناست چرا نرفته پیش خانوادش؟ اصلا شوهر این خانم مائده کجاست که داداشش اومده بود یخچالشون را ببره تعمیر گاه؟! بعد یه نگاه به من کرد گفت: تو نمی خوای یه دستی به سر و صورتت بکشی فردا شب خواستگاری دارین؟ من که با سوالهای فرزانه حسابی رفته بودم تو فکر با چشمهای از حدقه بیرون زده گفتم: فرزانه خدا خوبت کنه از کجا به کجا می پری ؟ لبخندی زد و گفت: یه خانم در آن واحد حواسش به خیلی چیزها می تونه باشه! گفتم: خوب خانم حواس جمع چشمهات را خوب باز کن زیبایی های من را ببین! اتفاقا به مامانم هم گفتم دست نکشیده به سر و صورتم اینم دست بکشم چی میشم! گفت: چقدر سخت میگیری خواستگار بیچاره چه گناهی کرده؟ یه کم دلبری کن دختر! گفتم: فرزانه جان دلبری جاش فقط برا دلبره! و این آقا نمی دونم کی فقط خواستگار منه از کجا معلوم شوهرم بشه؟! بذار شوهر کنم بعد می بینی، راستی نمی بینی چون این زیبایی ها فقط خاص آقامونه... هنوز حرفم تموم نشده بود سمیرا از در اومد داخل گفت: سلام چه خبره اینجا کی قراره دل ببره! کی دلبره! کی شوهر کرده ما بی خبر موندیم؟ فرزانه بدون معطلی گفت: آخ چه خوب شد اومدی سمیرا کار، کار خودته! این خانم خوشگله فرداشب خواستگار داره بیا و یه دستی به سر و صورتش بکش تا روح خواستگارش شاد بشه! من که زورم بهش نمی رسه! دیدیم اوضاع خیلی خرابه مقاومت هم فایده نداره! فرار را بر قرار ترجیح دادم برگه مرخصی را برداشتم و گفتم تا شما ویس ها را پیاده کنید روی کاغذ من یه سر پیش جلالی برم مرخصی بگیرم... 🌸 @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
استرس دارم.mp3
3.81M
💥 چطوری استرس را کنترل کنیم؟ کاربر: 💠 متاسفانه خیلی استرس دارم. بخصوص موقعی که مهمان داریم. استرس تمام وجودم رو میگیره تا حدی که نمی تونم غذا خوبی درست کنم. مثلا دیشب مهمون داشتیم و اینقدر غذام بد شده بود که حالم از خودم بهم خورد. نمی دونم چطوری استرسم رو کنترل کنم. لطفا منو راهنمایی کنید. ⭕️ پاسخ استاد مصطفوی رو می تونید در فایل بالا بشنوید.👆 📎 📎 📎 ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ 🌸@rkhanjani ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
🖊سوال کاربر: ✨راههای جذاب شدن زن برای همسرش لطفادرمورد راههای جذاب شدن زن برای همسرش بفرمایید.خدابه شماجزای خیرعنایت نماید. پاسخ مشاور: تلاش شما جهت داشتن یک زندگی مشترک زیبا و به همراه عشق و صمیمت را تحسین میکنیم. 🔹سوال شما ناظر به دو موضوع می تواند باشد. ممکن است سوال شما از این جهت باشد که خدای نکرده در زندگی با همسرتان دچار مشکلی شده اید و میخواهید با یافتن راهکارهایی در رفع مشکل گام بردارید که در این صورت لازم است در مورد آن به صورت اختصاصی بحث و گفتگو کنیم و راه کارهای مناسب را ارائه کنیم اما چنانچه سوال شما به صورت کلی و آموزش محتوا جهت انجام آنها در زندگی باشد مسایل و نکاتی خدمتتان عرض میکنیم: ✔️هر زن و شوهری در زندگی برای داشتن صمیمیت و جذابیت نسبت به هم باید بسیاری از مهارتها را یاد بگیرند و در زندگی عملیاتی کنند، این مهارتها از مباحث ساده همچون خوش اخلاقی و خنده رو بودن و صدا زدن یکدیگر با الفاظ عاشقانه و ... گرفته تا مهارت نظافت شخصی و مهارتهای مهم زندگی و اختصاصی مثل مهارت حل تعارض، مهارت اتاق خواب، مهارت حل مسئله، مهارت ارتباطی و... شامل می شود. برخی از این مهارتها، مهارتهای ساده اما مهمند مانند مهارت نظافت و تمیزی که متاسفانه همین مساله ساده و رعایت نکردن آن در برخی زندگی ها ایجاد اختلاف و ناسازگاری کرده است. زمانی که مرد یا زن با بدنی عرق کرده و بوی نامطبوع و یا با سر و روی آشفته و نامرتب در کنار همسرش حاضر میشود موجب زدگی و تنفر نسبت به هم می شوند. همچنین زن و شوهری که هنگام اختلاف از مهارت حل تعارض آگاهی نداشته باشند با کوچکترین اختلاف که امری طبیعی در هر زندگی مشترکی است دچار ناسازگاری و تعارض میشوند. ◀️بنابراین برای جذابیت زن و مرد نسبت به هم در زندگی مشترک توصیه میکنیم اولا مهارتهای مختلف زندگی را یاد بگیرید، دوما توجه به ابعاد صمیمیت از اهمیت زیادی برخوردار است، برای افزایش صمیمت با همسر باید با ابعاد نه گانه صمیمت(صمیمیت عاطفی، صمیمیت روان شناختی، صمیمیت عقلانی، صمیمیت جنسی، صمیمیت جسمی غیر جنسی، صمیمیت معنوی، صمیمیت زیبایی شناختی، صمیمیت اجتماعی و تفریحی، صمیمیت زمانی) آشنا بشید و نسبت به تقویت آنها رفتارهای عملی انجام بدهید. هر کدام از موارد ذکر شده را باید بشناسید و تکنیکهای مربوط به هرکدام را آموزش ببینید و اجرایی کنید که البته در حد چند سطر و توضیح نیست که در اینجا بخواهیم ذکر کنیم . شما میتوانید با جستجو در اینترنت ابعاد صمیمت زوجین را دنبال کنید و از پژوهشهای علمی استفاده نمایید. 👈همچنین توجه به این نکته بسیار مهم است که هر مرد و یا زنی دارای روحیه و ویژگیهای اخلاقی و شخصیتی و علایق و سلایق و انتظارات خاص خودش است که طرف مقابل با شناسایی آنها و انجام رفتارهای متناسب با آنها میتواند بیشترین تطابق و سازگاری با همسر خود را در زندگی ایجاد کند و طبیعتا با افزایش صمیمت و سازگاری، جذابیت هم بیشتر خواهد شد. 🌸موفق باشید. ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ 🌸 @rkhanjani ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝  
⭕️‏شرق و غرب عالم نام شما را فریاد می‌زنند حضرت فرمانده پ.ن: وقتی میگوییم ایران زمینه ساز ظهور است منظورمان این است... @rkhanjani
- ذکرِ ورود بھ فضای‌مجـٰازی ..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شروع تدریس ادبیات عرب دوره رایگان برای کسانی که می خواهتد از ابتدا با دانش صرف و نحو آشنا شوند تدریس ابتداءا با كتاب صرف شروع می شود مخصوص برادران جهت ثبت نام به آیدی زیر پیام دهید شروع کلاس ها از از ابتدای تیر @M_hossein_khan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹 🔸🔹🔸 رفتم پیش جلالی برگه مرخصی را گذاشتم روی میزش، هرچند که با اون شلوغی میز جایی برای برگه من نبود... برگه را برداشت نگاهی کرد گفت: نمیشه مصاحبه را تمام کنید بعد برید مرخصی؟ گفتم: مجبورم کار مهمی پیش اومده نفس عمیقی کشید و گفت: باشه چکار میشه کرد! از خبرنگارهای خوب ماهستید دیگه ! یه کم این پا و اون پا کردم سوالم رو بپرسم یانه؟ حالا که بحث مصاحبه شده دل زدم به دریا و گفتم: ببخشید آقای جلالی این دوتا آقایی که باهاشون جلسه داشتید، ما خونه ی این خانم دیدیمشون ارتباطی با روند مصاحبه دارن! گردنش را کج کرد در حالی که با خودکارش بازی میکرد یه جور خاصی نگاهم کرد و گفت: درسته خبر نگارید و آفرین به دقتتون ولی دلیل نمیشه تو کار سر دبیرتون هم سرک بکشید! بعد برگه را امضا کرد و داد سمت من... از خجالت آب شدم، از اتاقش به سرعت اومدم بیرون... لجم گرفته بود از حرفش پیش خودم گفتم: درسته سردبیری ولی بالاخره که معلوم میشه چی به چیه! کاش زودتر این مصاحبه تموم میشد می فهمیدم کی به کیه! داشتم با خودم غر میزدم همین الان باید سر و کله این خواستگار پیدا بشه وسط همچین پروژه ایی در هر صورت کاریش نمی شد کرد... رفتم داخل اتاق فرزانه هنوز داشت با سمیرا کَل کَل میکرد سر من! گفتم فرزانه تمومش کن هزار تا کار داریم... جدیتم را که دید مشغول شد اومد ویس ها را بذاره، که مثل اجنه رکورد را از دستش گرفتم هم فرزانه هم سمیرا فقط با چشمهای سوال بر انگیز نگام کردن ! لبخندی زدم و گفتم فرزانه جان! جلالی! حسابداری! یادت رفته ؟ تیز گرفت چی میگم گفت: اوه راستی سمیرا چکار کردی با اون خواستگارت پسره بود شیرازیه ! سمیرا هم که از سوال فرزانه غم دلش تازه شد رفت تو فاز درد دل... چشمک رضایت‌مندانه ایی به فرزانه زدم وهندزفری برداشتم و مشغول تایپ شدم... بعد از یه روز کاری سخت شاید هم به قول فرزانه گیج کننده راهی خونه شدم... ⬅️ادامه👇👇👇
توی مسیر به چند تا مغازه برای دیدن روسری سر زدم وقتی روسری دلخواهم رو پیدا کردم توی آینه خودم را دیدم، یاد حرف خانوم مائده یکدفعه تنم را لرزوند! اگه شب عروسی من تمام آرزوهام مثل پاتک روی سرم خراب بشه چی؟! اگه یه شوهری مثل شوهر خانم مائده نصیب من بشه چکار کنم؟ با صدای فروشنده که داشت می گفت: خانم چقدر رنگ یاسی بهتون میاد به خودم اومدم ! دوباره تصویر خانوم مائده تو ذهنم نقش بست با اون چشمهای مشکی زیباش و چهره ی معصومش ! اگر معصومیت من هم از دست رفت چی! اشک توی چشمام جمع شد به خودم نهیب زدم آخه این چه فکر احمقانه ایی تو می‌کنی هر کسی طبق روحیات خودش انتخاب می‌کنه ... روسری را خریدم و اومدم بیرون ... ولی انگار این افکار پریشون دست از سرم بر نمی داشت یه حسی شبیه ترس بهم می گفت بیا و بی خیال ازدواج و هر چی خواستگار شو... 🌸 @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 حجاب، یاری دهنده‌ای برای رسیدن به رتبه‌ی معنوی عالی 🔹رهبرانقلاب: باید مسائل ارزشی اسلام در جامعه‌ی ما احیاء بشود. مثلاً مسأله‌ی حجاب، یک مسأله‌ی ارزشی است. مسأله‌ی حجاب، مسأله‌یی است که اگرچه مقدمه‌یی است برای چیزهای بالاتر، اما خود یک مسأله‌ی ارزشی است. ما که روی حجاب این‌قدر مقیدیم، به خاطر این است که حفظ حجاب به زن کمک میکند تا بتواند به آن رتبه‌ی معنوی عالی خود برسد و دچار آن لغزشگاههای بسیار لغزنده‌یی که سر راهش قرار داده‌اند، نشود. ⬅️ مروری بر توصیه‌های حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به شورای فرهنگی‌اجتماعی زنان و خانواده 🗓 ۱۳۷۰/۱۰/۰۴ 🌸 @rkhanjani
🍁 راهکاری برای کاهش تنش در خانواده 📛 گاهی اوقات در زندگی مشترک خواسته یا ناخواسته، بین زوجین اختلاف به وجود می‌آید و کاری هم از دست کسی بر نمی‌آید. ✅ در مواقع بروز اختلاف، بهترین کار دامن نزدن به آن است؛ به همین منظور گاهی بهترین کار این است که از صحنۀ درگیری دور شد، مدتی تنها بود و در خلوت به آن مسئله فکر کرد تا هم تنش ادامه‌دار نشود و هم راه‌حل بهتری برای رفع آن اختلاف پیدا کنید. 📎 📎 📎 ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ 🆔 @rkhanjani ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝