eitaa logo
کانال روشنگری‌🇵🇸
19.3هزار دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
13.5هزار ویدیو
71 فایل
🔶پاسخ شبهات(اعتقادی-تاریخی-سیاسی) 🔶تحلیلهای ضروری روز 🔶روشنگرانه ها پیج انگلیسی: @Enlightenment40 عربی: @altanwir40 عبری: @modeut40 اینستا instagram.com/roshangarii5 سروش Sapp.ir/roshangarii توییتر twitter.com/tanvire12 نظرات: @Smkomail کپی آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 خواسته ها از از منجی چی میخواید؟ 💫 به ظهور منجی، در همه جای جهان وجود دارد👌 آن هم با این خواسته های جالب 😊 🌻قشنگه 🌻 (عج) (عج) (ع) 👉 @roshangarii 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶 روبرویت می ایستد با این و از تو میپرسد آیا دلیلی برای اثبات وجود داری؟ 😕👆 حقیقتا که انسان بسیار و خودبزرگ بین است.. 👉 @roshangarii 🌹
🔴 تلفات #فرانسوی ها از خوردن #مشروب دو برابر #تلفات جاده ای #ایران 👆 برسونید دست #تاجزاده .. احمق مافنگی از #مرگ و میر مشروبهای #تقلبی ناراحت بود.. این تلفات مشروب واقعی.. 👆 #شراب #نجس #نجاست #سلامتی #الکل #پوچی #حماقت #ایمان #سکولار #لائیک #دین #اسلام #مسلمان #زندگی #عقل #خرد #حیات #اصلاحات 👉 @roshangarii 🌹
💚 چرا #شیعیان هنگام #خداحافظی #یا_علی می‌گویند؟ آیا گفتن #یا_محمد و #یا_حسین شرک است؟ #اسلام #قرآن #توسل #توحید #شرک #سبک_زندگی_اسلامی #مسلمان #ایمان #مومن #وهابیت #اهلسنت #شیعه #علی (ع) #حسین (ع) #حضرت_محمد(ص) #اهلبیت #تسنن #عثمانی #یا_علی_مدد #مدد 👉 @roshangarii 🌹
🔹 #ضدانقلاب هیچوقت چرا این #انقلاب همیشه پابرجاست.. چون #عشق و #اعتقاد این مردم را هیچوقت نمیفهمن👆 #نظام #جمهوری_اسلامی #روز_قدس #ایمان #جالب #پیر #جوان #انقلاب_اسلامی #ایران #وفاداری #منافقین #نفوذی #آمریکا #ترامپ #مزدور #اسرائیل #برانداز #فلسطین #نحوالقدس 👉 @roshangarii 🌹
🔵 قیمت یه دونه که امروز ترکید، 3 برابر است! 😳😜 که و و رو با همین بودجه از و ارباباش آزاد کرد.. به این میگن: یکی با میجنگه.. یکی با و 😉👋 # نمیتوانید هشتگ سپاه و IRGC بگذارید.. از اسم سپاه هم میترسه 😉 👉 @roshangarii 🌹
🔴 آمار و در کشورهای بیشتره یا و ؟ 👆 بفرستید برای .. که همین و ایمان باقیمانده مردم رو هم نشونه رفته... اف بر .. در پست بعد روند خودکشی و افسردگی در رو ببینید.. دولت روحانی چه کرده باهاش ☑️ @abdollahy_moh 👉 @roshangarii 🌹
🔶 سرنوشت مشهورترین #بیخدایان.. 👆 #نیچه #صادق_هدایت #راسل #فوکو #بیخدا #آتئیست #ضدمذهب #اسلام #اسلام_ستیز #لامذهب #مذهبی #ایمان #ملحد #ملحدین #خودکشی #دیوانگی #روانی #روانپریش #افسردگی #شادی #خنده #خندوانه #روشنفکری #کافه #نمکی 👉 @roshangarii 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 لیست تعدادی از #دانشمندان جهان که #مسلمان شده اند... 🍀 موج اسلام آوری اهل #مطالعه و تحقیق 😊 🍃جهان به سوی #اسلام در پیش است، و بعضی القا میکنند که جهان به سمت بی دینی میرود.. #علم #عقل #دانشمند #دانش #کفر #الحاد #آتئیسم #مسلمانان #ایمان #islam #science #رهیافته #تازه_مسلمان #دانشگاه #سلبریتی #نخبگان #نابغه #عصر_جدید #منوتو # #convert #ConverttoIslam #muslims #university #universal 👉 @roshangarii 🌹
🔶 برنامه 💚 یه بگو درباره و 😊👆 سوره جزء 14 برای حفظ بهتر میتونید با قرائت قاریان خوش صدا تمرین کنید.. در کانال ایتا و سروش، صوت هر آیه قرار میگیرد.. از آیه های موضوعی میتوانید برای قوی تر شدن تون در میان کلام و سخن تون استفاده کنید.. تا حکیمانه تر سخن بگوییم 🌸 👉 @roshangarii 🌹
❤️من دختر 💌 نامه ای از دخترت؛ از آنجایی که این روزها دلم می خواهد همه نشانه ها را به تو وصل کنم، حتی به سال تولدم می بالم. من متولد سال ۷۶ هستم، همان سالی که تو به فرماندهی رسیدی و در همین ۲۲ سالی که از زندگی من و تو در این دنیا گذشت، محشری به پا کردی که با ، نفس در سینه دنیا حبس شد. باورت می شود من حتی به همین ۲۲ سال از عمرم که هم زمان با حضور تو در این جهان گذشت، می نازم؟ و حالا خبر داری با رفتنت چه جگری از ما خون شده است؟... تو هنوز از همه ما زنده تری، پس بگذار از هر آنچه در دلم می گذرد، با تو حرف بزنم! لطفاً مرا ببخش اگر از چیزهایی می گویم که در شأن تو نیست، اما من که پذیرفته ام تو هستی و تو که پیش از این گفته بودی همان دختر من است... پس بی پرده می گویم پدر؛ از روزی که تو رفتی دیگر دستم به آرایش نرفت! باورت می شود؟ من که رنگ آرایش صورت و لاک ناخن و لب جورابم که از کتونی ام بیرون بود، همه باید با هم هماهنگ می شد، بعد از رفتن تو همه چیزم به هم ریخته است! حقیقتش را بخواهی، ما تو را آنگونه که هستی، هرگز نشناختیم اما وقتی رفتی طوری دلمان زیر و رو شد که فهمیدیم بی آنکه بفهمیم عاشقت بوده ایم. شاید این هم از همان بود که حتی عشقت را بی سر و صدا به دل ما می فرستادی تا ریا نشود... هر چه بود، از آن شبی که ما در خواب ناز بودیم و تو را غریبانه کشتند، دیگر این دل، دل نشد! دیگر این دل مال ما نشد! شاید اختلاف من و تو از زمین تا آسمان باشد، اما هر چه بود نسل ما بودی! قهرمانی که دلمان به بودنش قرص بود، قهرمانی که پشت پهلوانی اش با خیال راحت پنهان می شدیم و برای ها رجز می خواندیم! حالا رفتنت ما را آتش زده... ببخشید که می گویم، اما من هنوز هم اهل نیستم بابا! فقط دیگر دلم نمی آید با رنگ و لعابی بازی کنم وقتی یادم می افتد عشقم را چطور زدند... باز هم گریه ام گرفت... اصلا این آتشی که به دلمان زده ای، چرا سرد نمی شود؟ ای کاش هرگز سرد نشود، ما آتش تو را سخت دوست داریم! بگذریم... بگذار اشک هایم را پاک کنم و با همین بغض در گلو به تو قولی بدهم! این را یواشکی فقط به تو می گویم چون می دانم پدری به مهربانی تو، هرگز دعوایم نمی کند؛ من تا به حال ۲۲_بهمن نرفته ام... ببخش من را بابا، اصلا قبول نداشتم، هیچ چیز را قبول نداشتم... خواهش می کنم ناراحت نشو بابا، دیگر طاقت دیدن ناراحتی ات را ندارم، تو فقط بخند! مثل تمام عکس های زیبایت بخند! حالا دخترت به حرف تو آورده، پس بخند! از چند روز پیش که فیلمی از تو دیدم که می گفتی :«والله، والله، والله از مهم ترین شئون ، رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سکّان را به دست دارد.» من به حرف تو آوردم پدر! به حرف تو و به هر آنچه تو ایمان داری، ایمان آوردم پدر! شاید باورت نشود اما این روزها خنده های هم مثل خنده های تو از من دلبری می کند! انگار تا امروز درست او را ندیده بودم، حرف تو باعث شد خوب به او نگاه کنم، او که تو شهادت دادی از مهمترین شئون من خواهد بود! نمی دانم، شاید عشق او هم همچون عشق تو بی سر و صدا وارد قلبم شده و من بی خبرم! اما نمی خواهم این عشق هم از دستم برود بعد به خودم بیایم. حسرت از دست دادن تو کافی است، این عشق را عاشقانه و عارفانه در دلم پرورش می دهم، قول می دهم بابا! ببین، هم پیکسل صورت زیبای تو را خریده ام هم پیکسل لبخند شیرین رهبرم را... هم دارم! فردا به جبران همه این سال ها، عاشقانه به ۲۲_بهمن خواهم رفت. مگر جز این است که تو دوست داشتی من پای رهبر و مان بمانم و مگر جز این است که هنوز با دست و دهان خونی، به گریه هایم می خندند؟ پس به خدا خواهم رفت! به عشقم به تو و به عشقم به رهبرم قسم، فردا این عشق را به رخ دنیا خواهم کشید! دخترت ۲۱ بهمن ۹۸ ✍️نویسنده: 🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷
✍️ 💠 دستم به دیوار مانده و تنم در گرمای شب ، از سرمای ترس می‌لرزید و صدای عباس را شنیدم که به عمو می‌گفت :«وقتی با اون عظمتش یه روزم نتونست کنه، تکلیف آمرلی معلومه! تازه اونا بودن که به بیعت‌شون راضی شدن، اما دست‌شون به آمرلی برسه، همه رو قتل عام می‌کنن!» تا لحظاتی پیش دلشوره زنده ماندن حیدر به دلم چنگ می‌زد و حالا دیگر نمی‌دانستم تا برگشتن حیدر، خودم زنده می‌مانم و اگر قرار بود زنده به دست بیفتم، همان بهتر که می‌مُردم! 💠 حیدر رفت تا فاطمه به دست داعش نیفتد و فکرش را هم نمی‌کرد داعش به این سرعت به سمت آمرلی سرازیر شود و همسر و دو خواهر جوانش داعش شوند. اصلاً با این ولعی که دیو داعش عراق را می‌بلعید و جلو می‌آمد، حیدر زنده به می‌رسید و حتی اگر فاطمه را نجات می‌داد، می‌توانست زنده به آمرلی برگردد و تا آن لحظه، چه بر سر ما آمده بود؟ 💠 آوار وحشت طوری بر سرم خراب شد که کاسه صبرم شکست و ضجه گریه‌هایم همه را به هم ریخت. درِ اتاق به ضرب باز شد و اولین نفر عباس بود که بدن لرزانم را در آغوش کشید، صورتم را نوازش می‌کرد و با مهربانی همیشگی‌اش دلداری‌ام می‌داد :«نترس خواهرجون! موصل تا اینجا خیلی فاصله داره، هنوز به تکریت و کرکوک هم نرسیدن.» که زن‌عمو جلو آمد و با نگرانی به عباس توصیه کرد :«برو زودتر زن و بچه‌ات رو بیار اینجا!» عباس سرم را بوسید و رفت و حالا نوبت زن‌عمو بود تا آرامم کند :«دخترم! این شهر صاحب داره! اینجا شهر امام حسنِ (علیه‌السلام)!» و رشته سخن را به خوبی دست عمو داد که او هم کنار جمع ما زن‌ها نشست و با آرامشی مؤمنانه دنبال حکایت را گرفت :«ما تو این شهر مقام (علیه‌السلام) رو داریم؛ جایی که حضرت ۱۴۰۰ سال پیش توقف کردن و نماز خوندن!» 💠 چشم‌هایش هنوز خیس بود و حالا از نور ایمان می‌درخشید که به نگاه نگران ما آرامش داد و زمزمه کرد :«فکر می‌کنید اون روز امام حسن (علیه‌السلام) برای چی در این محل به رفتن و دعا کردن؟ ایمان داشته باشید که از ۱۴۰۰ سال پیش واسه امروز دعا کردن که از شرّ این جماعت در امان باشیم! شما امروز در پناه پسر (سلام الله علیهما) هستید!» گریه‌های زن‌عمو رنگ امید و گرفته و چشم ما دخترها همچنان به دهان عمو بود تا برایمان از کرامت (علیه‌السلام) بگوید :«در جنگ ، امام حسن (علیه‌السلام) پرچم دشمن رو سرنگون کرد و آتش رو خاموش کرد! ایمان داشته باشید امروز آمرلی به برکت امام حسن (علیه‌السلام) آتش داعش رو خاموش می‌کنن!» 💠 روایت عمو، قدری آرام‌مان کرد و من تا رسیدن به ساحل آرامش تنها به موج احساس حیدر نیاز داشتم که با تلفن خانه تماس گرفت. زینب تا پای تلفن دوید و من برای شنیدن صدایش پَرپَر می‌زدم و او می‌خواست با عمو صحبت کند. خبر داده بود کرکوک را رد کرده و نمی‌تواند از مسیر موصل به تلعفر برسد. از بسته بودن راه‌ها گفته بود، از تلاشی که برای رسیدن به تلعفر می‌کند و از فاطمه و همسرش که تلفن خانه‌شان را جواب نمی‌دهند و تلفن همراه‌شان هم آنتن نمی‌دهد. 💠 عمو نمی‌خواست بار نگرانی حیدر را سنگین‌تر کند که حرفی از حرکت داعش به سمت آمرلی نزد و ظاهراً حیدر هم از اخبار آمرلی بی‌خبر بود. می‌دانستم در چه شرایط دشواری گرفتار شده و توقعی نداشتم اما از اینکه نخواست با من صحبت کند، دلم گرفت. دست خودم نبود که هیچ چیز مثل صدایش آرامم نمی‌کرد که گوشی را برداشتم تا برایش پیامی بفرستم و تازه پیام عدنان را دیدم. همان پیامی که درست مقابل حیدر برایم فرستاد و وحشت حمله داعش و غصه رفتن حیدر، همه چیز را از خاطرم برده بود. 💠 اشکم را پاک کردم و با نگاه بی‌رمقم پیامش را خواندم :«حتماً تا حالا خبر سقوط موصل رو شنیدی! این تازه اولشه، ما داریم میایم سراغ‌تون! قسم می‌خورم خبر سقوط آمرلی رو خودم بهت بدم؛ اونوقت تو مال خودمی!» رنگ صورتم را نمی‌دیدم اما انگشتانم روی گوشی به وضوح می‌لرزید. نفهمیدم چطور گوشی را خاموش کردم و روی زمین انداختم، شاید هم از دستان لرزانم افتاد. 💠 نگاهم در زمین فرو می‌رفت و دلم را تا اعماق چاه وحشتناکی که عدنان برایم تدارک دیده بود، می‌بُرد. حالا می‌فهمیدم چرا پس از یک ماه، دوباره دورم چنبره زده که اینبار تنها نبود و می‌خواست با لشگر داعش به سراغم بیاید! اما من شوهر داشتم و لابد فکر همه جایش را کرده بود که اول باید حیدر کشته شود تا همسرش به اسیری داعش و شرکای درآید و همین خیال، خانه خرابم کرد... ✍️نویسنده: ✍️ کانال @dastanhaye_mamnooe
🔶 در حالیکه جریانهای و سعی میکنند، به بهانه به و عقاید مذهبی مردم بتازند، در آنسوی دنیا در غرب در و اروپا برعکسه.. و روند گرایی و گرایی و حتی روی آوردن به توصیه های اسلام و عظیم الشان اسلام درحال افزایشه نماهای در همه چیز عقبند.. حتی در تقلید 😊 👉 @roshangarii 🚩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج قاسم سلیمانی: این وعده‌ی الهی حتما تحقق پیدا خواهد کرد... رژیم اسرائیل نابود خواهد شد.. شبی نیست و لحظه ای نیست که ما به دشمن خود فکر نکنیم ♥️ ----- پستهای شهید سلیمانی را با هشتگ های و و بگذارید.. تا ببینند خون پاکش همواره می جوشد.. 👉 @roshangarii 🚩
🔴 سوال: مگه قرآن نگفته، هیچ اجباری در دین وجود نداره؟ پس چرا حجاب اجباریه؟ نماز اجباریه؟ روزه اجباریه و... ✅ پاسخ: آیه لا اکراه فی الدین، مربوط به «پذیرش اصل دین» است. نه «اختیاری بودن احکام دین». معنی با جمله بعدش: قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ (راه هدایت از ضلالت روشن است) واضحتر میشه که به معنای «آزادی عقیده» است. یعنی کسی را نمیشه به زور مسلمان و موحد کرد. بلکه پذیرش اسلام و خداپرستی، باید آزادانه باشه، نه به اجبار. چون ایمان، امری اعتقادی و قلبی است. این آیه که بخشی از آیه الکرسی است، در ادامه میفرماید: مومنان از ظلمت به نور میرن و کفار از نور به ظمت میرن و عذاب جاویدان. پس همه آزادند مسلمان شوند یا کافر. ولی وقتی مسلمان شدن دیگه نمیتونن نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ باشن. باید همه دستورات دین را انجام بدن اگر قرار بود هر کس هر طور دلش بخواد رفتار کنه، دیگه چه لزومی به کتاب و احکام و بهشت و جهنم بود؟! دیگه وضع دین بیهوده و عبث بود.. •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• کپی همه مطالب آزاد است روشنگری = گسترش آگاهی 👇👇 👉 https://eitaa.com/joinchat/1244856320Ccc8cd009b9 🚩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بچه ها خدا شاهده، با دیدن این کلیپ خستگی یک سال کار مجازی و حقیقی ادم در میره ، با دیدن این کلیپ دیگه هیچ دلیلی برای ناامیدی وجود نداره، دیگه این مرد الهی چطوری باید بگه که پیروزی از آن ماست، فقط مواظب باشیم که کم نیاریم، مبادا بواسطه مشکلات موجود.، از قطار انقلاب پیاده شویم، حتما ببینید و یقیین داشته باشید که این حرفا والاتر از یک خطابه زمینی ست، باور کنید که این فریاد آسمانی ست ، پُر امیدترین کلیپ 😍😍😍👆 🌺🌸🌺🌸🌺🌸ا 🌺🌸🌺🌸🌺🌸ا •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• کپی کن = گسترش آگاهی 👇👇 👉 @Roshangarii 🚩