💠 حکومت انبیاء در #اندیشه_سیاسی_امام_خمینی (ره) ؛ قسمت اول
⁉️ آیا انبیاء الهی آمدند صرفا با این هدف که نهضتی به راه بیندازند تا عموم مردم #عدالت را برپا کنند؟ آیا اهدافی که امروز در ارتباط با #حکومت از آنها بحث میشود مثل برپایی عدالت، به مردم جامعه واگذار شده و پیامبران حکومت تشکیل نداده اند؟
🔸چندصباحی است که باز هم شاهد شیوع اینگونه سؤالات #شبهه گونه در بین دوستان مذهبی هستیم. البته که این شبهه قدمت بسیار طولانی دارد و تازگی ندارد، منتها برآن شدیم که بر مبنای #اندیشه_سیاسی_امام_خمینی(ره) روی این مسأله بررسی داشته باشیم.
🔹برگ های تاریخ را که ورق می زنیم و آراء اندیشمندان و متفکران کل دنیا از گذشته تاکنون را از نظر می گذرانیم، اهتمام اکثریت آنها را به مسأله حکومت و چگونگی اداره جامعه مشاهده می کنیم؛ از تفکرات #افلاطون در 400سال قبل از میلاد حضرت عیسی(ع) گرفته تا انواع گوناگون #دموکراسی های معاصر؛ همگی بر ایجاد حکومت اتفاق نظر داشتند و آن را ضروری می دانستند. اگر در برهه ای از #تاریخ هم عده ای به دنبال ایجاد جامعه بدون حکومت ( #آنارشیسم ) بوده اند، مردم آنان را همراهی نکرده و توفیق نیافته اند؛ همچنانکه در طول تاریخ تاکنون اثر قابل اعتنایی از آنان مشاهده نمی کنیم.
🔹در این میان اندیشمندانِ ادیان توحیدی نیز با بهره گیری از تعالیم آسمانی سعی در برقراری #حکومت_الهی بر جوامع انسانی داشتند.
از جمله آنان می توان #امام راحل را نام برد که با بهره گیری از تعالیم #قرآن و #اهل_بیت علیهم السلام و تلاش و کوششی وصف ناپذیر و نیز با #حمایت_مردم آگاه، موفق به تشکیل حکومت اسلامی گردید.
✅✅✅ در کتاب ولایت فقیه ایشان، درباره حکومت پیامبر اکرم -صلوات الله علیه- آمده است: «رسول اكرم (ص) در #رأس_تشكيلات_اجرايى و ادارى جامعه مسلمانان قرار داشت. علاوه بر #ابلاغ_وحى و بيان و تفسير عقايد و احكام و نظامات اسلام، به اجراى احكام و برقرارى نظامات اسلام همت گماشته بود تا #دولت_اسلام را به وجود آورد. در آن زمان مثلًا به بيان قانون جزا اكتفا نمی کرد، بلكه در ضمن به اجراى آن می پرداخت: دست می بريد؛ #حد میزد؛ و #رجم میکرد.»
👈 ادامه دارد...
#حکومت_اسلامی #امام_رهبری
#اندیشه_سیاسی
@rouyesh_andishe
💠 نظریه #ولایت_فقیه در گذر تاریخ (۷)
✅ شيخ طائفه شيعه ( #شیخ_طوسی ) (۴۶۰ ه. ق) - بخش دوم
🔸مطلبی را که در بررسی آرای شیخ طوسی، در مورد ولایت فقیهان بر جامعه باید در نظر بگیریم، این است که وقتی شأنی از شؤون امام (ع) را مطرح می کند، به دو دلیل نظری به ولایت فقیهان در همان شأن بر جامعه نیز دارد :
1⃣ شیخ با توجه به شرایط « #تقیه » شدید در آن دوره که شرحش گذشت، برای معین کردن متصدی ولایت شأنی از شوؤن جامعه، از الفاظ مختلفی مانند « #سلطان »، «سلطان از جانب خدا»، « #ناظر در امر مسلمانان»، « #امام»، «امام مسلمانان» و « #والى » استفاده می کند تا بفهماند مقصود از حاکم در اینجا امام معصوم (علیه السلام) نیست؛ بلکه سلطان حق و ولی مأذون (یعنی #فقیه) نیز می تواند چنین ولایتی را بر جامعه داشته باشد.
2⃣ او در جایی که پذیرش ولایت سلاطین جور در عصر غیبت از سوی فقيهان را بحث و بررسی می کند، با عباراتی مشخص می کند که کس دیگری جز #فقيه_جامع_الشرایط حق اقامه حدود را ندارد؛ اما وقتی به توضیح و تشریح مسائل مربوط به «حدود» می پردازد، در آنجا به هیچ وجه متعرض لفظ فقیه نمی شود؛ بلکه مکررا از لفظ امام استفاده می کند و به این صورت و به طور غیر مستقیم می فهماند که جانشین امام معصوم(ع) در این مسائل، فقط فقیه آگاه به حدود و احکام است.
3⃣ وی حتی در اموری مانند #قصاص، #دیه و #مجازات شاهد دروغگو که ولایت در آنها فقط از #قاضی است، از قاضی با عناوین «امام» و «ناظر امور مسلمانان» نام می برد تا بفهماند فردی که برای قضاوت نصب می شود، ولایت های دیگری نیز دارد.
☑️ شیخ طوسی در کتاب های خود به ویژه نهایه، #مهم ترین_ارکان_جامعه یعنی #فتوا، #جهاد، #قضاوت، #اقامه_حدود و... را حق فقیهان دانسته، قبول ولایت از جانب سلطان جائر را برای آنان جایز می شمرد.
📚 احمد جهان بزرگی، کتاب درآمدی بر تحول نظریه دولت در اسلام
#حکومت_اسلامی #اندیشه_سیاسی
@rouyesh_andishe