eitaa logo
روضه حاج عباس طهماسب پور
480 دنبال‌کننده
386 عکس
667 ویدیو
13 فایل
کانال تخصصی روضه همراه با متن با نوای دلنشین #حاج_عباس_طهماسب_پور هیئت محبان الزهرا سلام الله علیها #بابل 📲ارتباط با خادم کانال @youssof_62
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹گلی گم کرده ام، میجویم او را 🔹به هر گل میرسم میبویم اورا 🔸گل من یک نشانی در بدن داشت 🔸یکی پیراهن کهنه به تن داشت 😭😭 🔰کوفه بناست زخمیه طعنه کند تو را 🔰با من نگو بناست برهنه کند تورا ◀️تو میروی و کار حرم، سخت میشود ◀️حفظ حجاب روی سرم،سخت میشود 🍂فردا بدون تو چه کنم با سوارها 🍂یک زینب است و لشکری از نیزه دارها 🍃امشب اگر که صبح شود، وای بر دلم 🍃عمامه از سرت برود، وای بر دلم 😭😭😭 ☑️چنتا وداع نوشتن برا سیدالشهدا... ✔️یکی از وداع ها، با زین العابدین بوده 😔بدن زخمی...اومد وداع کنه گفت بابا چرا بدنت زخمیه؟؟ اَیْنَ بُرِیر؟؟ اَیْنَ زُهِیر؟ کجان؟؟ اَینَ عَمّیَ العَباس؟ عموم عباس کجاست؟؟ ◀️گفت فقط همینو بهت بگم غیر من و تو، مردی تو این خیمه ها نیست 😭😭 ❇️تو کتاب "مع الوقایه و الحوادث" نوشتن شب عاشورا قدرت زین العابدین انقدر زیاد بود یه جای کار عصبانی شده خشمگین شده زرهُ تیکه کرد. 🔥به حکمت خدا روز عاشورا بیمار شده 👌امامِ و باید بمونه ☑️یکی از وداع ها، با نازدانش سکینه خانوم بوده ✔️آقا سیدالشهدا داره میره،،، یه چند قدم که برداشت دید خانم حضرت سکینه، پای اسبُ گرفت گفت بابا... با همه وداع کردی ولی با من وداع نکردی 😔از اسب پیاده شد گفت بابا یادم نمیره اون روزی که خبر شهادت مسلمُ دادن دخترشو بغل کردی دست نوازش و یتیمی، رو سرش کشیدی 💠بابا با وداعی که از حرم کردی 💠شد به من ثابت که بر نمیگردی 🔘میدونم این رفت، دیگه برگشت نداره میخوام برا آخرین بار، دست نوازش رو سرم بکشی 🔘بعد شهادتت، کی قراره دست نوازش رو سرم بکشه؟؟ 😭😭😭 😔اما این خانم، سکینه س دختر امام حسینِ ⬅️یه بزرگی میگفت تا امام حسین اومد بغلش کنه گفت نه بابا... این همه اصرار داشتی بغلت کنم چرا الان امتناع میکنی؟؟ ♨️گفت بابا خیلی دلم میخواد خیلی دوس دارم اما همچین که اومدی بغلم کنی دیدم دختر مسلم داره نگام میکنه 😭 اذن میدان گرفت و رفت 🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅 واااای تموم زندگیم، مال حسینِ ... ♻️همچین که لحظه ی آخر، گفت خدا جیگرم داره میسوزه 💢تو نوشته شمر بی حیا اول گفت، تو که گفتی بابام علی ساقیه کوثره ⭕️میکشمت بری از دست بابات آب بنوشی ⭕️بعد نوشته مشک آبُ گرفت، حلو چشم امام حسین همرو ریخت رو زمین بالاتر بگم جیگرت بسوزه؟؟ 🔲نوشتن سگای ولگرد جمع کرد، تو گودال شروع کرد به سگای ولگرد آب دادن 😭😭😭 🔵اگر کشتن چرا آبت ندادن... 😭😭 ⚫️غم عشقت بیابون پرورم کرد ⚫️هوای وصل، بی بال و پرم کرد ⚫️به ما گفتی صبوری کن صبوری ⚫️صبوری طُرفه خاکی بر سرم کرد 🔺آخ برادر جان، سلیمان زمانی 🔺چرا انگشت و انگشتر نداری؟؟ 😭😭😭 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
💔 💔 هراسون پای نیزه برات اشک میریزم از اون بالا یه موقع نیفتی عزیزم هنوزم از عطش انگار ترک ترک لبات میسوزه سر نیزه توو حلقومت چقد دلم برات میسوزه هوا گرمه، تو هم کوچیک سرت لطیف تر از گلبرگه تموم راه زیر آفتاب یکی یکی موهات میسوزه 😭😭😭 بالای نیزه، سر علی اصغر پایین نیزه هم رباب... ای عزیز رباب، بخواب... بخواب راه زیاده بخواب... بخواب همش میگم شما که به اشکم میخندین با اون معجر که بردین علی رو ببندین ☑️این سر، هی میفتاد زیر دست و پا 😭😭 به قربونت بره مادر دیگه سری توی سرهایی با اینکه تو، یه نوزادی به قد و قامت سقایی از اون لحظه که تو رفتی دلم همش برات شور میزد خیالم شد دیگه راحت که دیدمت پیش بابایی 💔 💔 یه جای دیگه دید کنار باباشه... توو مجلس شراب نوشتن دوتا سر، توو تشت بوده 💔 💔 پای نیزت میام بالام بالام باز میخندی برام بالام بالام لالا لالا لا لالایی خوابیدی روی نی از من جدایی لباسی که برات، مکه خریدم میون خیمه ها توو شعله دیدم توی بازار کوفه، دلم سوخت دلم سوخت چی میشد گهوارت رو بی انصاف، نمیفروخت حالا هر روز همون نامرد با خنده روبروتِ مادر نگاه من، پر از حسرت به نیزه ی عموتِ مادر گاهی وقتا نمیتونم نگات کنم چه حالی داری بمیرم که سر نیزه بزرگتر از گلوتِ مادر میخوره نیزه تاب، نخواب نخواب دیگه آزاده آب، نخواب نخواب به نیزه دارت گفتم من از دلم تاب رفته تکون نده نیزه ش رو تازه گلم خواب رفته 😭😭😭 💔 💔 گریه کن حسینم، دارایی من اشک است سرمایه را تماما خرج رباب کردم تیری سه شعبه آمد،حلقوم طفل را بُرد... دو نفرُ روز عاشورا، ذبحشون کردن از شرح شرم ارباب، من اجتناب کردم آزار یادم آمد، بازار یادم آدم تا بین روضه ی شام فکر طناب کردم 😭😭😭 یه طرف طناب، یا به دستای آقا زین العابدین یا به گردنش بسته بودن یه طرف طناب به دستای خانوم زینب... ما بین، یکی یه دونه گره زدن به گردن بچه ها اگه یکی از این ذوات مقدس، یا امام سجاد یا خانوم حضرت زینب تندتر یا کندتر میرفتن، بچه ها خفه میشدن این طناب دور گردن بچه ها بوده... نگم براتون... مجلسُ آذین بست مهموناشُ دعوت کرد همه مست همه بی حیا هکه چشم چرون عقیله بنی هاشم، خانوم زینب کبری رو وارد کردن رباب وارد بزم حرامی کردن سکینه رو وارد بزم شراب کردن ⬅️غیرت الله،،، علی ابن الحسین داره میبینع خوده یزید ملعون، نشسته... ⬅️گفت دونه دونه اسرا رو برام معرفی کن این خانوم کیه؟؟ زینبِ این خانوم کیه؟؟ ام کلثومِ این خانوم که این همه بی طاقتی میکنه، کیه؟؟ این خانوم رباب، مادر علی اصغرِ از کربلا تا اینجا، با طفل خیالی داره لالایی میخونه 💔 💔 😭😭😭😭 🟣حدوداً دم غروب، شروع شد اسارتم 🟣کجایی ماه حرم، زخمیه جسارتم 🟣دنیا بعد تو منو،بدجوری تنها گذاشت 🟣دنیا بهتر از سنان، همسفر برام نداشت 🟣باورت میشه ابالفضل، منو دیدن یه لشکر 🟣زنی که خودِ حجابِ، مونده لنگ یه معجر 🟣باورت میشه علمدار، میبرن منو توو بازار 😭😭😭😭😭😭😭 💔 💔 💔 ♥️ ♥️ ♥️ ♥️ ♥️ ♥️ تا حالا،از این خونواده زنی رو نبردن اسارت ♥️ ♥️ ♥️ ♥️ ♥️ ♥️ 🔳قربون اسمت برم... ♥️ ♥️ ♥️ ♥️ ♥️ ♥️ مزن ظالم حسین، مادر ندارد دیدی یهو مجلسش داره بهم میریزه با اون خطبه، همه مهمونا شروع کردن به گریه کردن دست و پای یزید داره میلرزه چیکار کنم؟؟ یکی توو جمع بلند شد گفت من بلدم... حسین... زینب چند روز داداششو ندیده دلتنگ حسینشِ سُ توو تشت طلا گذاشتن وارد بزم کردن... نانجیب چوب خیزران توو یه دستش جام شراب... مزن ظالم حسین، مادر ندارد غریب است و کسی بر سر ندارد مزن ظالم که این سر، دل شکسته کنار پیکر اکبر نشسته... 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
💔 💔 هراسون پای نیزه برات اشک میریزم از اون بالا یه موقع نیفتی عزیزم هنوزم از عطش انگار ترک ترک لبات میسوزه سر نیزه توو حلقومت چقد دلم برات میسوزه هوا گرمه، تو هم کوچیک سرت لطیف تر از گلبرگه تموم راه زیر آفتاب یکی یکی موهات میسوزه 😭😭😭 بالای نیزه، سر علی اصغر پایین نیزه هم رباب... ای عزیز رباب، بخواب... بخواب راه زیاده بخواب... بخواب همش میگم شما که به اشکم میخندین با اون معجر که بردین علی رو ببندین ☑️این سر، هی میفتاد زیر دست و پا 😭😭 به قربونت بره مادر دیگه سری توی سرهایی با اینکه تو، یه نوزادی به قد و قامت سقایی از اون لحظه که تو رفتی دلم همش برات شور میزد خیالم شد دیگه راحت که دیدمت پیش بابایی 💔 💔 یه جای دیگه دید کنار باباشه... توو مجلس شراب نوشتن دوتا سر، توو تشت بوده 💔 💔 پای نیزت میام بالام بالام باز میخندی برام بالام بالام لالا لالا لا لالایی خوابیدی روی نی از من جدایی لباسی که برات، مکه خریدم میون خیمه ها توو شعله دیدم توی بازار کوفه، دلم سوخت دلم سوخت چی میشد گهوارت رو بی انصاف، نمیفروخت حالا هر روز همون نامرد با خنده روبروتِ مادر نگاه من، پر از حسرت به نیزه ی عموتِ مادر گاهی وقتا نمیتونم نگات کنم چه حالی داری بمیرم که سر نیزه بزرگتر از گلوتِ مادر میخوره نیزه تاب، نخواب نخواب دیگه آزاده آب، نخواب نخواب به نیزه دارت گفتم من از دلم تاب رفته تکون نده نیزه ش رو تازه گلم خواب رفته 😭😭😭 💔 💔 گریه کن حسینم، دارایی من اشک است سرمایه را تماما خرج رباب کردم تیری سه شعبه آمد،حلقوم طفل را بُرد... دو نفرُ روز عاشورا، ذبحشون کردن از شرح شرم ارباب، من اجتناب کردم آزار یادم آمد، بازار یادم آدم تا بین روضه ی شام فکر طناب کردم 😭😭😭 یه طرف طناب، یا به دستای آقا زین العابدین یا به گردنش بسته بودن یه طرف طناب به دستای خانوم زینب... ما بین، یکی یه دونه گره زدن به گردن بچه ها اگه یکی از این ذوات مقدس، یا امام سجاد یا خانوم حضرت زینب تندتر یا کندتر میرفتن، بچه ها خفه میشدن این طناب دور گردن بچه ها بوده... نگم براتون... مجلسُ آذین بست مهموناشُ دعوت کرد همه مست همه بی حیا هکه چشم چرون عقیله بنی هاشم، خانوم زینب کبری رو وارد کردن رباب وارد بزم حرامی کردن سکینه رو وارد بزم شراب کردن ⬅️غیرت الله،،، علی ابن الحسین داره میبینع خوده یزید ملعون، نشسته... ⬅️گفت دونه دونه اسرا رو برام معرفی کن این خانوم کیه؟؟ زینبِ این خانوم کیه؟؟ ام کلثومِ این خانوم که این همه بی طاقتی میکنه، کیه؟؟ این خانوم رباب، مادر علی اصغرِ از کربلا تا اینجا، با طفل خیالی داره لالایی میخونه 💔 💔 😭😭😭😭 🟣حدوداً دم غروب، شروع شد اسارتم 🟣کجایی ماه حرم، زخمیه جسارتم 🟣دنیا بعد تو منو،بدجوری تنها گذاشت 🟣دنیا بهتر از سنان، همسفر برام نداشت 🟣باورت میشه ابالفضل، منو دیدن یه لشکر 🟣زنی که خودِ حجابِ، مونده لنگ یه معجر 🟣باورت میشه علمدار، میبرن منو توو بازار 😭😭😭😭😭😭😭 💔 💔 💔 ♥️ ♥️ ♥️ ♥️ ♥️ ♥️ تا حالا،از این خونواده زنی رو نبردن اسارت ♥️ ♥️ ♥️ ♥️ ♥️ ♥️ 🔳قربون اسمت برم... ♥️ ♥️ ♥️ ♥️ ♥️ ♥️ مزن ظالم حسین، مادر ندارد دیدی یهو مجلسش داره بهم میریزه با اون خطبه، همه مهمونا شروع کردن به گریه کردن دست و پای یزید داره میلرزه چیکار کنم؟؟ یکی توو جمع بلند شد گفت من بلدم... حسین... زینب چند روز داداششو ندیده دلتنگ حسینشِ سُ توو تشت طلا گذاشتن وارد بزم کردن... نانجیب چوب خیزران توو یه دستش جام شراب... مزن ظالم حسین، مادر ندارد غریب است و کسی بر سر ندارد مزن ظالم که این سر، دل شکسته کنار پیکر اکبر نشسته... 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas