هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️نقل حادثه هتک حرمت خانه «حضرت زهرا» (علیها السلام) توسط «عمر» از سوی برخی «علمای اهل سنت»
💠«طبری»
🔹«محمد بن جرير طبرى» (م۳۱۰) در کتاب تاريخ خود رويداد #هتكحرمتخانهوحى را چنين بيان مى كند: «أتى عُمَرُ بنُ الْخَطّابِ مَنْزِلَ عَليٍّ وَ فيهِ طَلْحَةٌ وَ الزُّبَيْرُ وَ رِجالٌ مِنَ الْمُهاجِرِينَ، فَقالَ وَاللهِ لاَحْرِقَنَّ عَلَيْكُمْ أَوْ لَتَخْرُجَنَّ إلى الْبَيْعَةِ، فَخَرَج عَلَيْهِ الزُّبيرُ مُصْلِتاً بِالسَّيْفِ فَعَثَرَ فَسَقَطَ السَّيْفُ مِنْ يَدِهِ، فَوَثَبُوا عَلَيْهِ فَأَخَذُوهُ»؛ [۱] (#عمر_بن_خطّاب به خانه #على (ع) آمد در حالى كه گروهى از مهاجران در آنجا گرد آمده بودند. وى رو به آنان كرد و گفت: به خدا سوگند #خانه را به #آتش میكشم مگر اينكه براى #بيعت بيرون بياييد. زبير از خانه بيرون آمد در حالى كه شمشير كشيده بود، ناگهان پاى او لغزيد، شمشير از دستش افتاد و ديگران بر او هجوم آوردند و او را گرفتند).
🔹اين بخش از تاريخ حاكى از آن است كه #اخذ_بيعت براى #خليفه با #تهديد و #ارعاب صورت مى پذيرفت، امّا اينكه اينگونه بيعت چه ارزشى دارد؟ قضاوت آن با خوانندگان است.
💠«بلاذری»
🔹«احمدبنيحيىجابربغدادىبلاذری» (م۲۷۰) نويسنده معروف اهل سنت و صاحب تاريخ بزرگ، اين رويداد تاريخى را در كتاب «انساب الاشراف» به نحو ياد شده در زير نقل مى كند. «إِنَّ أَبابَكر أَرْسَلَ إلى عَليٍّ يُريدُ الْبَيْعَةَ فَلَمْ يُبايِعْ، فَجاءَ عُمَرُ وَ مَعَهُ فَتيلة! فَتَلَقَتْهُ فاطِمَةَ عَلَى الْبابِ. فَقالَتْ فاطِمَةُ: يَابْنَ الْخَطّاب، أَتَراكَ مُحْرِقاً عَليَّ بابي؟ قالَ: نَعَمْ، وَ ذلِكَ أَقْوى فيما جاءَ بِهِ اَبُوكِ...»؛ [۲] (#ابوبكر به دنبال #على (ع) فرستاد تا #بيعت كند؛ ولى #على (ع) از بيعت امتناع ورزيد. سپس #عمر همراه با #فتيله [آتش زا] حركت كرد، و با #فاطمه (س) در مقابل خانه روبه رو شد، #فاطمه (س) گفت: اى فرزند خطاب، مى بينم درصدد #سوزاندن_خانه من هستى؟! #عمر گفت: بلى، اين كار كمك به چيزى است كه پدرت براى آن مبعوث شده است!).
💠«ابن عبد ربه»
🔹شهاب الدين احمد معروف به «ابن عبد ربه اندلسى» مؤلف كتاب «العقد الفريد» (م۴۶۳) در كتاب خود بحثى مشروح درباره تاريخ سقيفه آورده است. وى تحت عنوان كسانى كه از بيعت «ابى بكر» تخلف جستند، مى نويسد:
🔹«فَأمّا عَليٌّ وَ الْعَبّاسُ وَ الزُّبَيرُ فَقَعَدُوا فِي بَيْتِ فاطِمَةَ حَتّى بَعَثَ إِلَيْهِمْ أَبُوبَكْرُ، عُمَرَ بْنَ الْخَطّابِ لِيُخْرِجَهُمْ مِنْ بَيْتِ فاطِمَةَ وَ قالَ لَهُ: إنْ أَبَوْا فَقاتِلْهُمْ، فَأَقْبَلَ بِقَبَس مِنْ نار أَنْ يُضرِمَ عَلَيْهِمُ الدّارَ، فَلَقِيَتْهُ فاطِمَةُ فَقالَ: يا ابْنَ الْخَطّابِ أَجِئْتَ لِتَحْرِقَ دارَنا؟! قالَ: نِعَمْ، أوْ تَدْخُلُوا فيما دَخَلَتْ فيهِ الأُمَّةُ!»؛ [۳] (#على (ع) و عباس و زبير در خانه فاطمه (س) نشسته بودند كه #ابوبكر #عمربنخطّاب را فرستاد تا آنان را از خانه #فاطمه (س) بيرون كند و به او گفت: اگر بيرون نيامدند، با آنان نبرد كن! #عمربنخطّاب با مقدارى #آتش به سوى #خانه_فاطمه (س) رهسپار شد تا خانه را بسوزاند، ناگاه با #فاطمه (س) روبه رو شد. دختر پيامبر گفت: اى #فرزند_خطاب آمده اى #خانه ما را بسوزانى؟ او در پاسخ گفت: بلى مگر اينكه در آنچه امّت وارد شدند، شما نيز وارد شويد!).
🔹او همچنین از «عبدالرحمن بن عوف» نقل مى كند: «من در بيمارى ابى بكر بر او وارد شدم تا از او عيادت كنم، او گفت: آرزو میکنم كه اى كاش سه چيز را انجام نمیدادم و يكى از آن سه چيز اين است: «وَدَدْتُ أنّي لَمْ أكْشِفُ بَيْتَ فاطِمَةَ عَنْ شيء وَ إنْ كانُوا أَغْلَقُوهُ عَلَى الْحَرْبِ»؛ [۴] (اى كاش #خانه_فاطمه (س) را نمى گشودم، هرچند آنان براى نبرد درِ خانه را بسته بودند).
💠«ذهبی»
🔹ذهبى در كتاب «ميزان الاعتدال» از «محمّد بن احمد كوفى حافظ» نقل ميكند كه در محضر «احمد بن محمّد» معروف به «ابن ابى دارم»، محدّث كوفى (م۳۵۷)، اين خبر خوانده شد: «إنّ عُمَرَ رَفَسَ فاطِمَةَ حَتّى أسْقَطَتْ بِمُحْسِن»؛ [۵] (#عمر لگدى بر #فاطمه (س) زد و او فرزندى كه در رحم به نام #محسن داشت سقط كرد!).
پی نوشتها؛
[۱] تاريخ الأمم والملوك (تاریخ طبری)، الطبری، محمدبن جرير، دارالتراث، ۱۳۸۷ق، چ۲، ج۳، ص۲۰۲
[۲] كتاب جمل من انساب الأشراف، البلاذرى، دارالفكر، ۱۴۱۷ق، چ۱، ج۱، ص۵۸۶
[۳] العقد الفريد، ابن عبد ربه الأندلسي، دارالكتب العلمية، ۱۴۰۴ق، چ۱ اول، ج۵، ص۱۳
[۴] همان، ص۲۱
[۵] ميزان الاعتدال فی نقدالرجال، الذهبی، دارالكتب العلمية، ۱۹۹۵م، ج۱، ص۲۸۳، ش۵۵۱
پيام امام اميرالمومنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۸۶ش، چ۱، ج۸، ص ۴۴ تا ۵۱
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#حضرت_فاطمه
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️امام علی (علیه السلام) برای مقابله و جنگ با اصحاب «جمل» چگونه استدلال می نمایند؟
🔹#امام_علی (عليه السلام) در پایان خطبه ۱۷۲ #نهج_البلاغه پس از اشاره به جنایات #لشکریان_جمل در بصره چنين مى فرمايد: «فَوَاللهِ لَوْ لَمْ يُصِيبُوا مِنَ الْمُسْلِمِينَ إِلَّا رَجُلاً وَاحِداً مُعْتَمِدِينَ لِقَتْلِهِ، بِلَا جُرْمٍ جَرَّهُ، لَحَلَّ لِی قَتْلُ ذلِكَ الْجَيْشِ كُلِّهِ، إِذْ حَضَرُوهُ فَلَمْ يُنْكِرُوا، وَ لَمْ يَدْفَعُوا عَنْهُ بِلِسَانٍ وَ لَا بِيَدٍ دَعْ مَا أَنَّهُمْ قَدْ قَتَلُوا مِنَ الْمُسْلِمِينَ مِثْلَ الْعِدَّةِ الَّتِي دَخَلُوا بِهَا عَلَيْهِمْ!».
🔹[ترجمه فرمایش حضرت:] (به خدا قسم، حتى اگر يك تن از #مسلمانان را به عمد و بى هيچ جرمى كشته بودند، قتل همه آن لشكر بر من روا بود؛ زيرا همه آنان در كشتن آن مرد حاضر بوده اند و كشتن او را #منكر نشمرده اند و به دست و زبان ياريش نكرده اند [و به اين ترتيب، همدستِ مفسدان فى الارض بودند] و حال آنكه، از #مسلمانان به شماره سپاهيانى كه به شهر داخل كرده بودند، #كشتار كرده اند.).
🔹در اينجا پرسش و پاسخى از سوى شارحان «نهج البلاغه» مطرح شده و آن اینکه: چگونه #اميرالمؤمنين (علیه السلام) مى فرمايد: اگر آنها حتى يك نفر را مى كشتند قتل تمام لشكرشان جايز بود، تا چه رسد به اين كه به تعداد خودشان از #مسلمين بى گناه كشتند. اين نابرابرى را با چه عنوانى از عناوين فقهى مى توان تفسير كرد؟ در اينجا در مجموع چهار جواب به اين سؤال داده شده است كه عبارتند از:
1⃣بعضى پاسخ گفته اند: آنها عملا نشان دادند كه #كشتن_مسلمان را مباح مى شمرند و اين نوعى انكار #ضروريات_دين است و به اين ترتيب #مرتدّ مى شوند.
2⃣برخى گفته اند: كشتن آنها به دليل #نهى_از_منكر بوده است؛ زيرا اگر نهى از منكر هيچ راهى جز اين نداشته باشد، مجاز است.
3⃣سوّمين و بهترين جواب اين است كه آنها مصداق #مفسدفىالارض بودند؛ چرا كه لشكرى به راه انداختند و #بيعت خود را شكستند و در بخشى از كشور اسلام، #فساد_عظيمى به راه انداختند؛ بنابراين داخل در آيه شريفه مى شوند كه: «إِنَّما جَزاءُ الَّذينَ يُحارِبُونَ اللهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَساداً أَنْ يُقَتَّلُوا...». [۱]
و اگر #امام_علی (عليه السلام) مى فرمايد: گناه آنها اين بود كه در برابر فجايع آنان سكوت كردند و در واقع مقدمه اى است براى اثبات #مُحارب و مفسد بودن آنها.
4⃣پاسخ چهارمى نيز در اينجا مطابق مذهب پيروان اهل بيت (عليهم السلام) وجود دارد و آن اينكه هر كس بر #امام_معصوم (عليه السلام) و بر ضدّ #حكومت_اسلامى خروج كند، #كافر است؛ همان گونه كه «خواجه نصير الدين طوسى» در «تجريد العقائد» [۲] مى گويد: «و محاربوا عَلِىٍّ كَفَرَةٌ» (كسانى كه با #امام_علی (عليه السلام) به جنگ برخيزند #كافرند)؛ زيرا مى دانيم #پيامبر (صلى الله عليه و آله) به #امام_على (عليه السلام) خطاب كرده، فرمود: «حَرْبُكَ حَرْبِي»؛ [۲] (جنگ با تو جنگ با من است).
🔹در اينجا پرسش ديگرى مطرح است و آن اينكه اگر همه آنها مستحق قتل بودند ـ به سبب اينكه گروهى از مسلمين را حتّى قبل از جنگ كشتند ـ چرا #امام (عليه السلام) بعد از پيروزى، تمام همدستان #طلحه و #زبير را قصاص نفرمود؟ حتى #عايشه به حكم محاربه با امام مسلمين و قيام بر ضدّ #حكومت_اسلامى و ايجاد فساد در زمين مستحق قتل بود؛ ولى چنان كه مى دانيم اميرالمؤمنين (عليه السلام) او را با احترام به مدينه بازگرداند؟
🔹پاسخ اين پرسش روشن است و آن اينكه اوضاع به قدرى طوفانى و شرايط بحرانى بود كه اگر امام (عليه السلام) دست به چنين كارى مى زد، #مخالفان به آسانى مى توانستند توده هاى #عوام_مسلمين را بر ضدّ او بشورانند؛ لذا در نقلى از عمروعاص مى خوانيم كه به عايشه گفت: «اى كاش در روز #جنگ_جمل كشته شده بودى!» عايشه به او گفت: «بى پدر چرا؟» عمرو گفت: «تو از دنيا مى رفتى و وارد بهشت مى شدى! و ما كشتن تو را بزرگترين دستاويز بر ضدّ #علی قرار مى داديم». [۳] به هر حال، اين افتخارى است براى #امام_علی (عليه السلام) كه از باقيماندگان #جمل صرف نظر كرد و با اين كار خود، #جامعه_اسلامى را نجات داد.
#مآخذدرمنبعموجوداست
📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۸۶ش، چ اول، ج ۶، ص ۴۹۷
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#امام_علی #جنگ_جمل
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد