هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️انتقاد آیینه است
🔹حال، اندکی درنگ کنیم و ببینیم که دقیقاً #نقش_انتقاد چیست و چه کاری انجام میدهد که این همه آن را ارجمند میسازد. #انتقاد به معنای داوری ناهمدلانه و قضاوت غالباً بی رحمانه دربارهی چیزی یا کسی و یا رفتاری است. هنگامی که - برای مثال - کسی از رفتار خاص ما انتقاد میکند، در حقیقت، ارزیابی خود را به گونه ای صریح و بدون ابهام آشکار میسازد و به ما نشان میدهد که رفتار ما را نادرست میشمارد. این داوری دو معنا میتواند داشته باشد: نخست آنکه رفتار مورد نظر، واقعاً نادرست و خلاف هنجار اجتماعی و اخلاقی است و باید اصلاح شود. معنای دوم این انتقاد آن است که آن شخص - به دلایلی آشکار یا نهان - میپندارد که رفتار ما نادرست است، هرچند واقعاً چنین نباشد. اینجاست که #انتقاد همچون آینه عمل میکند و گاه رفتار ما را به ما نشان میدهد و گاه آینهی داوری کسانی میشود و ما میتوانیم از طریق آنها با قضاوت دیگران آشنا شویم.
🔹بدین سان، #انتقاد همواره موجب کشف ناشناخته های زندگی است و #منتقد همچون جهانگرد ماجراجویی است که با انتقاد خود، نقاط ناآشکار و پنهان وجود ما را بر ما عیان میسازد و یا داوری های نهفتهی خود را برملا میکند. پس #انتقاد همواره بر دانش ما میافزاید، اما این دانش، دانشی بی خاصیت و به دور از عمل نیست، بلکه از آن دانش هایی است که مقدمهی ضروری عمل به شمار میروند و بی آن هیچ اصلاحی ممکن نیست. #انتقاد این آگاهی را به ما میدهد که بدانیم در وجود یا رفتارمان چه کاستی هایی وجود دارد و ما را به اصلاح آنها بر میانگیزد، یا آنکه ما را متوجه میسازد که دیگران دربارهی ما چه تصوراتی دارند و چگونه میاندیشند و داوری میکنند. این نقش آینه گون انتقاد را هرگز نمیتوان از آن جدا ساخت و ارزش واقعی انتقاد نیز همین است. ما هرگز از نگریستن در آینه، زیان نمیکنیم و سودها میبریم، خواه این آینه شفّاف باشد و خواه زنگار بسته، خواه این آینه از آن خود ما باشد و خواه عاریتی. آینه، آینه است و بزرگ ترین کارکردش نمایشگری.
🔹 #انتقاد نیز بزرگترین فایده اش آن است که جنبه های ناشناختهی رفتار ما را بر ما آشکار میسازد و به ما نشان میدهد که دیگران ما را چگونه میبینند و چه سان ارزیابی میکنند. در حقیقت، #منتقدان ما، آینه هایی میشوند تا ما خود را در آنها ببینیم و کم و بیش خودمان را بشناسیم و نقاط نیازمند اصلاح را اصلاح کنیم. منتقدان خواسته یا ناخواسته لطفی را در حق ما میکنند و به ما اجازه میدهند تا از انتقاداتشان بدینگونه بهره مند شویم و خود را همواره بازسازی کنیم و در خود بنگریم و از خویش فراتر برویم و طرح تازه ای برای وجود خود دراندازیم. این هدیهی کم بهایی نیست که بتوان آن را نادیده گرفت، بلکه زمینه های رشد و شکوفایی ما را همین انتقادها فراهم میسازند. امام علی (ع) به ما میآموزد تا کسانی را به خود نزدیک سازیم و برتر نهیم که عیوب ما را به ما مینمایانند، و از کسانی برحذر باشیم که عیب های ما را از خود ما میپوشانند و ما را با این دشمنان ناشناخته و نهانی تنها رها میسازند؛ چرا که این کسان، دشمنان واقعی ما هستند: «مَن اَبانَ لک عیبَک فهو ودودُک، مَن ساترک عیبکَ فهو عدوُّک؛ [۱] آن که عیب تو را بر تو آشکار سازد، دوستدار تو است و آن که عیب تو را از تو پنهان دارد، دشمن تو است».
🔹احادیثی از این دست بسیارند. مضمون همهی آنها تأکید بر بیان #عیبها به خود شخص و پرهیز از لاپوشانی های بی خاصیت و گاه خطرناک است. این توجه، گویای #اهمیت_انتقاد در زندگی انسان و ضرورت آن برای رشد آدمی است، رشدی که از طریق بیان عیبها و رفتار آیندگان انتقاد به دست میآید. افزون بر این، ما از طریق دیگران است که به کشف خویش نائل میشویم و در هنگام رویارویی با اظهارات این و آن است که حدود و ثغور وجود خود را در مییابیم و به چند و چون آن پی میبریم. هیچ شناخت منفردی وجود ندارد و هیچکس در خلأ به فهم خود دست نمی یابد. به گفتهی رومن رولان، متفکر فرانسوی، «آدمی از دریچهی چشم دیگران میبیند و آنان او را میبینند؛ جز از راه انعکاس، نمی توان خود را شناخت». [۲]
پینوشتها:
[۱] میزان الحکمه، ج۳، ص۲۲۰۷
[۲]جان شیفته، ج۴، ص۱۶۷۹
📕انتقاد و انتقادپذیری، سیدحسن اسلامی مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)
منبع: وبسایت راسخون
#انتقاد #منتقد #نقد
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️به چه عشق هایی، عشق های نامقدّس و مجازی می گویند؟
🔹در «عشقهاى #مجازى و #مادّىِ_نامقدّس»، انسان ديوانه وار به چيزى علاقه پيدا مى كند و هر چه دارد در پاى آن مى ريزد. در واقع، منظور از #عشق در اينجا، #جاذبه_نيرومندى است كه دو انسان را به #گناه و آلودگى و #سقوط در لجنزارِ عصيان مى كشاند و هر چه در نكوهش آن گفته شود، كم است. اين جاذبه سركش، #عقل را ويران مى كند و از كار مى اندازد و انسان بر اثر آن دست به كارهاى جنون آميزى مى زند. نخستين خطر آن، پرده افكنى بر #عيبها، #نقصها و #زشتىها است.
🔹اين گونه عاشقانِ بى قرار، حتّى بدترين عيوب را با تفسيرهاى شگفت آور حُسن معرّفى مى كنند! نه #اندرزى مى پذيرند و نه گوش به #نصيحت ناصحان مى دهند و حتّى گاه به ستيز در برابر اندرزگويان بر مى خيزند. اشخاصى كه گرفتار چنين #عشق هاى داغ و #مادّى مى شوند، پيش خود فكر مى كنند در پرتو اين عشق، دركى پيدا كرده اند كه ساير مردم از آن محرومند و معتقدند: "اگر بر ديده مجنون نشينى * به غير از خوبى ليلى نبينی". اين عاشقانِ خسته دل، در عالمى از #خيال و #اوهام غوطه ورند و همه ارزش ها در نظر آنها جابجا مى شود.
🔹آنها تنها با زبان عشق سر و كار دارند و از كسانى كه با زبان علم و منطق با آنها سخن مى گويند، بيگانه اند. اين عشق هاى آتشينِ مجازى، غالباً با يك آميزشِ جنسى خاموش مى شود! يكباره پرده ها كنار مى رود و #چشمِ_واقعبين، باز مى شود، گويى عاشقِ بىقرار از يك #خواب_عميق بيدار شده و گاه آن عشق پرشور جاى خود را به #نفرت و بيزارى مى دهد؛ چرا كه مى بيند همه چيز خود را در پاى #معشوق نثار كرده و از دست داده است. اين گونه #عشقهای_سركش، غالباً به رسوايى مى كشد. همان رسوايى كه بعد از بيدارى و هوشيارى قابل جبران نيست.
🔹بسيارى از #جدايىها، #فرارها و #انتحارها، ناشى از عدم انطباق تخيّلات عاشقانه، با #زندگى_واقعى انسان ها است. نه تنها عشق هاى آتشينِ جنسى، بلكه عشق به #مال و #مقام و جاه و جلال و #زرق و برق #جهان_مادّى نيز، همين پيامدها را دارد. حديثى كه از #امام_صادق (عليه السلام) درباره #عشق نقل شده است، ناظر به همين معنى است: «يكى از يارانِ آن حضرت مى گويد: درباره عشق [و عاشقان] از او سؤال كردم، فرمود: «قُلُوبٌ خَلَتْ عَنْ ذِكْرِ اللهِ، فَأَذَاقَهَا اللهُ حُبَّ غَيْرِهِ» (دل هايى است كه از #ياد_خدا خالى شده و خداوند محبّت غير خود را به آنها چشانيده است).
🔹#امام_علی (علیه السلام) در خطبه ۱۰۹ «نهج البلاغه» می فرماید: «مَنْ عَشِقَ شَيْئاً أَعْشَى بَصَرَهُ، وَ أَمْرَضَ قَلْبَهُ، فَهُوَ يَنْظُرُ بِعَيْنٍ غَيْرِ صَحِيحَةٍ، وَ يَسْمَعُ بِأُذُنٍ غَيْرِ سَمِيعَةٍ» [۱] (هر كس به چيزى #عشق ورزد، نابينايش مى كند و #قلبش را بيمار مى سازد، سپس با #چشمى_معيوب مى نگرد و با #گوشى_ناشنوا مى شنود». در حديث ديگرى كه از #امام_علی (علیه السلام) درباره #ناتوانى_عاشق از ديدن #حقايق نقل شده، مى خوانيم: «عَيْنُ المُحِبِّ عَمِيَّةٌ عَنْ مَعَايِبِ الْمَحْبُوبِ، وَ أُذُنُهُ صَمَّاءُ عَنْ قُبْحِ مَسَاوِيهِ» [۲] (چشم مُحب و #عاشق، از ديدن #عيوب_محبوب، نابينا، و گوشش از شنيدن كاستى هاى او ناشنواست)؛
🔹و اينكه در بعضى از احاديث از #رسول_خدا (صلی الله علیه و آله) آمده است: «مَنْ عَشِقَ فَعَفَّ ثُمَّ مَاتَ، ماتَ شَهِيداً» [۳] (كسى كه #عاشق شود و #عفّت پيشه كند، سپس [با همين حالِ پارسايى] از دنيا برود، #شهيد از دنيا رفته است»؛ اشاره به همين گونه عشق هاى آلوده مجازى است. همچنين حديث ديگرى كه از آن حضرت نقل شده است كه فرمود: «مَنْ عَشِقَ وَ كَتَمَ وَ عَفَّ وَ صَبَرَ، غَفَرَ اللهُ لَهُ، وَ أَدْخَلَهُ الْجَنَّةَ» [۴] (كسى كه #عاشق شود و كتمان كند و #پارسايى و شكيبايى پيشه كند، خداوند گناهان او را مى بخشد و او را وارد بهشت مى كند).
پی نوشتها؛
[۱] علل الشرائع، ابن بابويه، ج ۱، ص ۱۴۰. [۲] غرر الحكم و درر الكلم، تميمى آمدى، ص ۴۶۵، (حکمت ۲۹). [۳] كنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، متقى هندی، صفوة السقا، ج ۳، ص ۶۶۴، ح ۶۹۹۹. [۴] همان، ص ۶۶۶، ح ۷۰۰۲
📕پيام امام امير المؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، ج ۴، ص ۵۶۶
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شيرازی (بخش آئین رحمت)
#عشق
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد