هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️به چه عشق هایی، عشق های نامقدّس و مجازی می گویند؟
🔹در «عشقهاى #مجازى و #مادّىِ_نامقدّس»، انسان ديوانه وار به چيزى علاقه پيدا مى كند و هر چه دارد در پاى آن مى ريزد. در واقع، منظور از #عشق در اينجا، #جاذبه_نيرومندى است كه دو انسان را به #گناه و آلودگى و #سقوط در لجنزارِ عصيان مى كشاند و هر چه در نكوهش آن گفته شود، كم است. اين جاذبه سركش، #عقل را ويران مى كند و از كار مى اندازد و انسان بر اثر آن دست به كارهاى جنون آميزى مى زند. نخستين خطر آن، پرده افكنى بر #عيبها، #نقصها و #زشتىها است.
🔹اين گونه عاشقانِ بى قرار، حتّى بدترين عيوب را با تفسيرهاى شگفت آور حُسن معرّفى مى كنند! نه #اندرزى مى پذيرند و نه گوش به #نصيحت ناصحان مى دهند و حتّى گاه به ستيز در برابر اندرزگويان بر مى خيزند. اشخاصى كه گرفتار چنين #عشق هاى داغ و #مادّى مى شوند، پيش خود فكر مى كنند در پرتو اين عشق، دركى پيدا كرده اند كه ساير مردم از آن محرومند و معتقدند: "اگر بر ديده مجنون نشينى * به غير از خوبى ليلى نبينی". اين عاشقانِ خسته دل، در عالمى از #خيال و #اوهام غوطه ورند و همه ارزش ها در نظر آنها جابجا مى شود.
🔹آنها تنها با زبان عشق سر و كار دارند و از كسانى كه با زبان علم و منطق با آنها سخن مى گويند، بيگانه اند. اين عشق هاى آتشينِ مجازى، غالباً با يك آميزشِ جنسى خاموش مى شود! يكباره پرده ها كنار مى رود و #چشمِ_واقعبين، باز مى شود، گويى عاشقِ بىقرار از يك #خواب_عميق بيدار شده و گاه آن عشق پرشور جاى خود را به #نفرت و بيزارى مى دهد؛ چرا كه مى بيند همه چيز خود را در پاى #معشوق نثار كرده و از دست داده است. اين گونه #عشقهای_سركش، غالباً به رسوايى مى كشد. همان رسوايى كه بعد از بيدارى و هوشيارى قابل جبران نيست.
🔹بسيارى از #جدايىها، #فرارها و #انتحارها، ناشى از عدم انطباق تخيّلات عاشقانه، با #زندگى_واقعى انسان ها است. نه تنها عشق هاى آتشينِ جنسى، بلكه عشق به #مال و #مقام و جاه و جلال و #زرق و برق #جهان_مادّى نيز، همين پيامدها را دارد. حديثى كه از #امام_صادق (عليه السلام) درباره #عشق نقل شده است، ناظر به همين معنى است: «يكى از يارانِ آن حضرت مى گويد: درباره عشق [و عاشقان] از او سؤال كردم، فرمود: «قُلُوبٌ خَلَتْ عَنْ ذِكْرِ اللهِ، فَأَذَاقَهَا اللهُ حُبَّ غَيْرِهِ» (دل هايى است كه از #ياد_خدا خالى شده و خداوند محبّت غير خود را به آنها چشانيده است).
🔹#امام_علی (علیه السلام) در خطبه ۱۰۹ «نهج البلاغه» می فرماید: «مَنْ عَشِقَ شَيْئاً أَعْشَى بَصَرَهُ، وَ أَمْرَضَ قَلْبَهُ، فَهُوَ يَنْظُرُ بِعَيْنٍ غَيْرِ صَحِيحَةٍ، وَ يَسْمَعُ بِأُذُنٍ غَيْرِ سَمِيعَةٍ» [۱] (هر كس به چيزى #عشق ورزد، نابينايش مى كند و #قلبش را بيمار مى سازد، سپس با #چشمى_معيوب مى نگرد و با #گوشى_ناشنوا مى شنود». در حديث ديگرى كه از #امام_علی (علیه السلام) درباره #ناتوانى_عاشق از ديدن #حقايق نقل شده، مى خوانيم: «عَيْنُ المُحِبِّ عَمِيَّةٌ عَنْ مَعَايِبِ الْمَحْبُوبِ، وَ أُذُنُهُ صَمَّاءُ عَنْ قُبْحِ مَسَاوِيهِ» [۲] (چشم مُحب و #عاشق، از ديدن #عيوب_محبوب، نابينا، و گوشش از شنيدن كاستى هاى او ناشنواست)؛
🔹و اينكه در بعضى از احاديث از #رسول_خدا (صلی الله علیه و آله) آمده است: «مَنْ عَشِقَ فَعَفَّ ثُمَّ مَاتَ، ماتَ شَهِيداً» [۳] (كسى كه #عاشق شود و #عفّت پيشه كند، سپس [با همين حالِ پارسايى] از دنيا برود، #شهيد از دنيا رفته است»؛ اشاره به همين گونه عشق هاى آلوده مجازى است. همچنين حديث ديگرى كه از آن حضرت نقل شده است كه فرمود: «مَنْ عَشِقَ وَ كَتَمَ وَ عَفَّ وَ صَبَرَ، غَفَرَ اللهُ لَهُ، وَ أَدْخَلَهُ الْجَنَّةَ» [۴] (كسى كه #عاشق شود و كتمان كند و #پارسايى و شكيبايى پيشه كند، خداوند گناهان او را مى بخشد و او را وارد بهشت مى كند).
پی نوشتها؛
[۱] علل الشرائع، ابن بابويه، ج ۱، ص ۱۴۰. [۲] غرر الحكم و درر الكلم، تميمى آمدى، ص ۴۶۵، (حکمت ۲۹). [۳] كنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، متقى هندی، صفوة السقا، ج ۳، ص ۶۶۴، ح ۶۹۹۹. [۴] همان، ص ۶۶۶، ح ۷۰۰۲
📕پيام امام امير المؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، ج ۴، ص ۵۶۶
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شيرازی (بخش آئین رحمت)
#عشق
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️چه رابطه اى بین «ایمان» و «بصیرت» وجود دارد؟
🔹مسأله مهم در زندگى #انسان، این است که: #واقعیات را آنچنان که هست درک کند، و در برابر آن موضع گیرى صریح داشته باشد. پندارها، پیشداورى ها، و تمایلات انحرافى، حب و بغض ها، مانع از درک و دید #واقعیات - آنچنان که هست - نگردد، و مهمترین تعریفى که براى فلسفه شده است همین است، «درک حقایق اشیاء آنچنان که هست». به همین دلیل، یکى از مهمترین تقاضاهایی که #معصومین (علیهم السلام) از خدا داشتند این بود: «اللّهُمَّ أَرِنِى الأَشْیاءَ کَما هِىَ» (خداوندا، #واقعیتها و موجودات را آن گونه که هست به من نشان ده)، تا ارزش ها را به درستى بشناسم و #حق آن را ادا کنم.
🔹و این حالت بدون #ایمان میسر نیست، چرا که هوا و هوس هاى سرکش، و #تمایلات_نفسانى، بزرگترین #حجاب و سدّ این راه است، و رفع این حجاب، جز در پرتو #تقوا و #کنترلهواینفس، امکان پذیر نیست. لذا در «آیه ۴ سوره نمل» می خوانیم: «إِنَّ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ زَیَّنّا لَهُمْ أَعْمالَهُمْ فَهُمْ یَعْمَهُون» (کسانى که به #آخرت ایمان ندارند، #اعمال_زشتشان را براى آنها #زینت مى دهیم، و سرگردان مى شوند). #آلودگى در نظر آنها پاکى، #زشتیها نزد آنها زیبا، #پستیها افتخار، و #بدبختىها و سیه روزى ها سعادت و پیروزى محسوب مى شود. آرى، چنین است حال کسانى که در #طریق_غلط گام مى نهند و آن را ادامه مى دهند.
🔹واضح است وقتى #انسان کار زشت و #نادرستى را انجام داد، تدریجاً #قبح و زشتیش در نظر او کم مى شود، و به آن #عادت مى کند، پس از مدتى که به آن خو گرفته، و توجیهاتى براى آن مى تراشد. کم کم به صورت زیبا و حتى به عنوان یک وظیفه در نظرش جلوه مى کند، و چه بسیارند #افراد_جنایتکار و آلوده اى که به راستى به اعمال خود افتخار مى کنند و آن را نقطه مثبتى مى شمارند. این دگرگونى ارزشها، و به هم ریختن معیارها در نظر انسان، که نتیجه اش #سرگردان شدن در بیراهه هاى زندگى است، از بدترین حالاتى است که به یک #انسان دست مى دهد.
🔹جالب اینکه در آیه مورد بحث و یکى دیگر از آیات قرآن [۱] این #تزیین به «خدا» نسبت داده شده است، در حالى که در هشت مورد به «شیطان»، و در ده مورد به صورت فعل مجهول (زُیِّنَ) آمده است، و اگر درست بیندیشیم، همه بیانگر یک واقعیت است. اما اینکه به #خداوند نسبت داده شده است به خاطر آن است که او #مسبب_الاسباب در عالم هستى است، و هر موجودى تأثیرى دارد که به خدا منتهى مى شود؛ آرى این خاصیت را #خداوند در #تکرار_عمل قرار داده که #انسان تدریجاً به آن خو مى گیرد، و #حس_تشخیص او دگرگون مى شود، بى آنکه مسئولیت انسان از بین برود و یا براى خدا ایراد و نقصى باشد. (دقت کنید)
🔹و اگر به #شیطان یا #هوای_نفس نسبت داده شود، به خاطر این است که #عامل_نزدیک و بدون واسطه، آنها هستند. و اگر گاه به صورت #فعل_مجهول آمده، اشاره به این است که #طبیعتِ_عمل، چنین اقتضا مى کند که بر اثر #تکرار، ایجاد حالت، #ملکه، عشق و #علاقه مى کند. با توجه به آیه فوق، نمونه آشکار و عینى این معنى را در زندگى گروهى از #دنیاپرستان_زمان خود به روشنى مى بینیم. آنها به مسائلى افتخار مى کنند، و جزو تمدنش مى شمارند که در واقع چیزى جز #ننگ و آلودگى و #رسوايى نیست.
🔹آنها لجام گسیختگى و #بىبندوبارى را نشانه «آزادى»، #برهنگى و آلودگى زنان را دلیل بر «تمدن»، مسابقه در #تجملپرستى را نشانه «شخصیت»، غرق شدن در انواع #فساد را، مظهر «حرّیت»، آدم کشى و #جنایت و #ویرانگرى را دلیل بر «قدرت»، خرابکارى و #غصب سرمایه هاى دیگران را، «استعمار» (آباد سازى!)، به کار گرفتن وسائل ارتباط جمعى را در مسیر زننده ترین برنامه هاى ضد اخلاقى دلیل بر «احترام به خواست انسان ها»، زیر پا گذاردن حقوق محرومان را، نشانه «احترام به حقوق بشر»!،
🔹اسارت در چنگال #اعتیادها، #هوسها، ننگ ها و رسوايى ها را، «شکلى از آزادى»، #تقلب و #تزویر و به دست آوردن اموال و ثروت از هر طریقى که باشد دلیل بر «استعداد و لیاقت»!، رعایت اصول #عدل و داد و #احترام به حق دیگران نشانه «بى عرضگى و عدم لیاقت»، و دروغ و پیمان شکنى و #دورویى و تزویر را نشان «سیاست» می شمارند. خلاصه #اعمال_سوء و ننگین شان آنچنان در نظرشان #زینت داده شده است، که نه تنها از آن احساس #شرم نمى کنند، که به آن #افتخار و مباهات نیز مى کنند، و پیدا است چهره چنین جهانى چگونه خواهد بود، و راهى را که به سوى آن مى رود کدام سو است؟!
پی نوشت:
[۱] سوره انعام، آیه ۱۰۸
📕تفسیر نمونه، دار الکتب الإسلامیه، چاپ بیست و پنجم، ج۱۵، ص۴۲۶ و ۴۲۳
منبع: وبسایت راسخون
#ایمان #تقوا #بصیرت
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد