eitaa logo
کانال سردار سپهبد شهید 🌷حاج قاسم سلیمانی شهرستان نجف اباد
62 دنبال‌کننده
9هزار عکس
4.8هزار ویدیو
39 فایل
این کانال اطلاع رسانی وترویج گفتمان انقلاب اسلامی واسلام ناب است و زمینه سازان ظهور حضرت 💐❤️مهدی❤️ یاوران رهبر انقلاب این زمان هستند 🌷❤️خون که درتن ماست هدیه به رهبر ماست 🌷❤️ #لبیک یاحسین #لبیک یا صاحب الزمان #لبیک یا خامنه ای بهترین ره
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ آثار حجاب (بخش اول) 🔸 ، قوانينی است از آفريدگار، برای بهترين آفريده، که با احاطه کامل بر ابعاد وجودی انسان و ارزيابی همه‌جانبه و همسو با سير تکامل هستی وضع ميگردد، و را تامين مينمايد. مسلماً پيروی از قوانين الهی فوايد بی‌شماری را برای جامعه به ارمغان خواهد آورد و ناديده گرفتن هريک از آنها زيانهای بی‌شماری را به دنبال خواهد داشت. يکی از اين قوانين، است که از ميباشد و فقهای‌ شيعه آن را از شمرده اند. در اين نوشتار به بعضی از فوائد و می‌پردازيم؛ 💠آثار روا‌نی (۱) 🔹 «دل آرام و مطمئن»؛ از آنجا که يکی از احکام الهی است، انسان با عمل کردن به دستورات خداوند متعال به مقام‌ قرب‌ الهی نائل ميشود. در جوار امن و قدس ربوبی قرار ميگيرد و در نتيجه به يک طمأنينه‌ و در رعايت احکام اسلامی دست می‌يابد و به کمال‌ رضايتمندی ميرسد. علاوه بر اين، سبب اظهار دوستی به خداوند متعال و ائمه و در نتيجه محبوب‌ خدا شدن ميشود؛ 🔹چنانکه آيه شريفه ميفرمايد: «قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللهُ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ ۗ وَاللهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ؛ اگر خدا را دوست ميداريد، از من پيروی کنيد، که خدا شما را دوست بدارد و گناه شما را ببخشد که خداوند آمرزنده و مهربان است». [آل عمران، ۳۱] دوست داشتن و محبوب ديگران بودن، يک نياز فطری و روانی انسانی است؛ با حفظ‌ و اطاعت از خداوند، و محبوب خدا و اوليا شدن، نياز را ارضا نموده و به اطمينان خاطر ميرسد، و در پرتو اين امر احساس‌ ارزشمندی و اعتماد به نفس پيدا ميکند. 🔹 «حجاب، نياز فطری»؛ انسانها يک نياز فطری درونی، به نام و شرم دارند. علاوه بر مطالعات مردم‌شناسی و روانشناسی‌ جنسی، از مطالعات تاريخی نيز استفاده ميشود، که انسان در هيچ مقطعی بدون پوشش زندگی نکرده است، و اين مطلب، حاکی از وجود شرم‌ و حيای‌ ذاتی‌ انسان است. پروفسور اسوالد شوارتز، طبيب و روانشناس‌اتريشی مينويسد: علاوه بر مردم‌شناسی، تجزيه و تحليل روانشناسی نيز ثابت ميکند که ، يکی از صفات عمده نوع بشر است. 🔹هيچ قبيله‌ای هر قدر هم بدوی بوده باشد، شناخته نشده است که از خود بروز ندهد، و بچه‌های‌کوچک نيز شرم دارند. از آيات مربوط به خلقت حضرت آدم و حوا نيز و استفاده ميشود. پس حجاب پاسخ مثبت به اين نياز درونی و فطری است که در نهايت به سلامت‌ روانی فرد منجر ميشود. ... منبع: وبسایت‌ مركزمطالعات‌ و پژوهشهای‌ فرهنگی‌ حوزه‌ علميه @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️حیا در فرهنگ دینی (بخش اول) 🔹در قرآن کریم در مواردی به مفهوم «حیا» تصریح شده از جمله در سوره بقره میفرماید: «خداوند شرم نمیکند از آنکه به پشه (کوچک) و بزرگتر از آن (عنکبوت) مثال بزند». در اینجا منظور در مقابل دشمنان و معاندان و شرم نداشتن از تمثیلی ابتدایی برای بیان مفاهیمی عالی است. در آیه دیگری از سوره قصص به بُعد کاربردی توجه شده و راهکاری عملی برای انسانهای خدا ترس ارائه می گردد و آن مربوط به از جانب (ع) در دیدار با حضرت موسی است: «فَجَاءَتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِي عَلَى اسْتِحْيَاءٍ قَالَتْ إِنَّ أَبِي يَدْعُوكَ؛ [قصص، ۲۵] یکی از آن دو [زن] که با کمال راه می رفت، باز آمد و خطاب به موسی گفت: پدرم تو را خوانده است». 🔹در این آیه برای نشان دادن حالت نزد دختر شعیب نبی (ع)، کلمه به صورت نکره آمده که منظور، و نجابت و دوری از هرگونه دلبری در راه رفتن و عینی شدن حیاست، که وجه از نامحرم و پرهیز از کوچکترین خطای اخلاقی مدنظر می باشد. علاوه بر قرآن، در منابع غنی روایی به تعریف و کاربرد ویژگی برای مسلمانان پرداخته شده و سنت پیشوایان دین در این زمینه بهترین الگو می باشد. رسول خدا (ص) که خود باحیاترین مردم روزگار می باشد، می‌فرماید: «ایمان، پیکری است برهنه که لباسش ». [۱] 🔹مطمئناً اگر از بین افراد جامعه رخت بربندد، ایمانشان دستخوش دگرگونی و بی ثباتی می شود و آثار زیانبارش روابط سالم انسانی و خانوادگی را متزلزل میسازد. منشأ هر چیزی است و به فرموده امام صادق (ع): «اگر نباشد، هیچ مهمانی احترام نمیشود و به هیچ وعده ای وفا نمیشود و هیچ حاجتی برآورده نمی‌گردد». پس باید در نهادینه شدن این عنصر و حالت درونی کوشید و سعی کرد را به سوی فضای عاری از زشتی ها هدایت کرد؛ طوری که حالت و حیا سبب شود انسانها به دلیل کرامت خدادادی، نظارت الهی و ثبت اعمالشان، از ارتکاب هر زشتی و گناهی بپرهیزند و صفت حیا را بیش از پیش زنده و پویا نگه دارند. ... پی نوشت؛ [۱] مشکاة الانوار، طبرسی،ح ۱۳۹۱ نویسنده: زهرا نساجی زواره منبع: راسخون @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️حیا در فرهنگ دینی (بخش سوم) 🔸 منشأ هر چیزی است و به فرموده امام صادق (ع): «اگر حیا نباشد، هیچ مهمانی احترام نمیشود و به هیچ وعده ای وفا نمی شود و هیچ حاجتی برآورده نمی شود»؛ پس باید در نهادینه شدن این عنصر و حالت درونی کوشید و سعی کرد را به سوی فضای عاری از زشتیها هدایت کرد. 💠حیا و عفت ورزی 🔹واژه و در بسیاری از متون کنار هم آمده اند و دلیلش آن است که استمرار حیا، آدمی را به عفت و سوق داده و در نهایت، انسان را از ارتکاب گناهانی چون: خوردن مال حرام (عفت شکم)، فحشا (عفت جنسی) و دشنام (عفت زبان) باز می دارد. البته باید اذعان کرد که قلمرو حیا، فراگیر و مربوط به موضوع خاص و محدودی نمی باشد. همواره با حیا و عفت قرین بوده و برای مشتاقان کمال جو و طالبان سعادت است. جلوه ای از حیا در عفت ورزی حضرت یوسف (ع) مشاهده می شود، آنگاه که همسر عزیز مصر درباره اش می گوید: «من از او تقاضای مراوده کردم و او ورزید». آری شرم و حیای یوسف نبی (ع) او را از تن دادن و تسلیم شدن در برابر درخواست شیطانی همسر عزیز مصر (‌زلیخا) مصون داشت و به زیور پاکدامنی آراست. 🔹در زندگی حضرت موسی (ع) نیز آمده است که وقتی حضرت شعیب (ع) از آن حضرت به پاس خدمت به دخترانش قدردانی نمود، دخترش گفت: او را استخدام کن که بهترین فرد، قوی و امین است. حضرت شعیب (ع) در جواب اظهار داشت: قوی بودن او را در موقع آب کشیدن از چاه دیدی، ولی امین بودنش را از کجا فهمیدی؟ دختر گفت: وقتی از وی خواستیم به حضور شما بیاید، من برای نشان دادن راه خانه از جلو حرکت می کردم و موسی (ع) از پشت سر می آمد، هنوز مسافتی راه نیامده بودیم، که او خواست جلو برود و من از پشت سرش حرکت کنم، و دلیل تقاضایش این بود که چون باد، بر لباس من می‌وزید و ممکن بود باد، لباسم را از اندامم کنار زند، و عفت موسی (ع) اجازه نمی‌داد چنین شود، لذا به من گفت: من از جلو می‌روم، بر سر دو راهیها و چند راهیها مرا راهنمایی کن. [۱] 🔹 (س) که مصداق واقعی حیا، عفت و است، هنگامی که در بستر بیماری قرار گرفت،‌ از «اسما» خواست برایش تابوتی تهیه کند که در موقع حمل، بدنش پیدا نشود. اسما پیشنهاد ساخت تابوتی را داد که مردم حبشه برای حمل جنازه از آن استفاده می کردند و به خاطر دیواره بلندش، جسم میت پنهان می ماند. حضرت فاطمه (س) از این نظر بسیار خوشحال شد و دستور داد برایش تدارک ببینند. در این ماجرا، و عفت ورزی حضرت حتی پس از رحلتش قابل توجه است. قلمرو حیا بسی گسترده است و اولیای الهی بهترین نمونه رعایت حیا، عفت و تقوا هستند. حضرت ابوطالب (ع) در وصف حالات مأخوذ به حیای پیامبر (ص) می فرماید: هیچگاه پیامبر را برهنه ندیدم، و هیچکس نیز او را در حال قضای حاجت ندید. ... پی نوشت: [۱] تفسیر نمونه، ج ۱۶، ص ۶۴ نویسنده: زهرا نساجی زواره، نشریه فرهنگ کوثر، شماره ۸۵ منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️حیا در فرهنگ دینی (بخش پنجم و پایانی) 🔸 منشأ هر چیزی است و به فرموده امام صادق (ع): «اگر حیا نباشد، هیچ مهمانی احترام نمیشود و به هیچ وعده ای وفا نمی شود و هیچ حاجتی برآورده نمی شود»؛ پس باید در نهادینه شدن این عنصر و حالت درونی کوشید و سعی کرد را به سوی فضای عاری از زشتیها هدایت کرد؛ 💠حکمت حیا در پوشش و نگاه 🔹مطمئناً برای زنان است و از آنجایی که - مربوط به نگاه و بدن - سرچشمه بسیاری از انحرافات است، غالباً هرگاه سخن از به میان می آید، ذهن ها متوجه این دو موضع می شود و توضیح درباره آنها در بحث حیا اجتناب ناپذیر است. آفریدگار مهربان با شناخت ساختار روحی و جسمی ، به آنها فرمان داده که خود را از دید بیگانگان مستور داشته و با حفظ و پوشش در بالا بردن ضریب ایمنی، ساحت خانواده و جامعه را از هر گزندی محفوظ دارند. بر فرمان ، آثاری مترتب است که فشرده بدان اشاره می گردد: ۱) ارزش و احترام زن: زن مسلمان باید در جامعه تجسم عفت و حیا باشد و این ویژگی به دلیل مقام ارزشمندی است که برایش رقم زده و گوهر وجودش را از دسترس نگاه‌های ناپاک و دل های آلوده مصون نگه داشته است. در نگاه و پوشش، به و احترام می بخشد؛ زیرا مطابق با فرمایش حضرت زهرا (س): «بهترین زن، زنی است که مردی او را نبیند و او هم مردی را نبیند». 🔹 ۲) استحکام روابط اجتماعی: بخش عظیمی از را تشکیل می دهند و با حضور در صحنه های مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نقش مؤثری در گردش چرخه پیشرفت و تعالی ملت ها دارند؛ و حتی اگر حضور آنان در محیط کار و فعالیت با پوشش و همراه باشد، با امنیت و توجه لازم به وظایف خویش می پردازند. مشاهده شده در فضاهایی که معاشرت مردان و زنان آزاد است و گوهر شرم و حیا فراموش گشته و ستر و پوشش کنار گذاشته شده است،‌ بی بند و باری بر فعالیت های اجتماعی سایه افکنده و نتیجه مثبتی عاید جامعه و انسان ها نگردیده است! ۳) تحکیم پیوند خانوادگی: منع لذت‌جویی های نامشروع در محیط اجتماعی، با تمسک به و حجاب واقعی، به پایداری و استحکام روابط گرم خانوادگی می انجامد. آمارها نشان داده است و التزام نداشتن به پوشش اسلامی، یکی از مؤلفه های سردی و جدایی همسران نسبت به یکدیگر است. بنابراین رعایت پوشش و حفظ ، در کاهش آسیب های خانوادگی مؤثر است. 🔹 ۴) امنیت و آرامش روانی: سست شدن حریم حیا و عفاف بین زنان و مردان در اجتماع، سبب هیجانات و تقاضاهای فزاینده جنسی می شود و به دنبال آن، امنیت از جامعه سلب می گردد. دین اسلام برای جلوگیری از به وجود آمدن جوّ ملتهب احساسات و ارتباطات نادرست، توصیه نموده با سپر و عفت، راه را بر بی شرمی ها ببندند و از فرو افتادن به باتلاق و سقوط ابدی نجات یابند. اسلام علاوه بر حفظ پوشش، به زنان و مردان سفارش کرده در ، جانب حیا را نگه دارند و در «برخورد با یکدیگر» غضّ بصر نموده و با کاهش نگاه، از بپرهیزند؛ زیرا فردی که در نگاه کردن حیا نورزد، دلش به انحراف کشیده شده و به عاقبتی سخت دچار می گردد. امام صادق (ع) در این زمینه می فرماید: «نگاه های پیاپی، شهوت را در دل می کارد و برای بیننده، فتنه لغزش خواهد بود». [۱] 🔹ترویج در رفتار و برخورد زنان و مردان در جامعه، و از بین رفتن قبح ارتباطات ناصحیح نامحرمان، به اعتقادات آنان لطمه زده و موجبات ، گسیختگی و را فراهم می سازد. قرآن کریم افزون بر حیا در پوشش و نگاه، را مخاطب قرار داده و از آنان می خواهد در صحبت کردن خویش، نزد نامحرمان حیا کنند و از روی ناز و کرشمه سخن نگویند، تا دلهای بیمارگونه مردان وسوسه گر، تحریک نگردد و عفت و پاکدامنی آنان را نشانه نگیرد. امید آنکه با یادآوری و آموزش خصلت زیبای ، از پرده دری ها، عیب جویی ها و آنچه با حیا در تضاد است، برهد و به کمال و سعادت واقعی برسد. ان شاءالله تعالی. پی‌نوشت‌: [۱] وسائل الشیعه، حر عاملی، ج۱۴، ص۱۴۰ نویسنده: زهرا نساجی زواره، نشریه فرهنگ کوثر، شماره ۸۵ منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️زن در قصص قرآن کریم 🔹در میدان زندگی، از نظر حقوقی، شخصیت انسانی، قلمرو و مسئولیت‌هایش با مرد یکسان است، مگر در آنجا که اختلاف آن دو از لحاظ آفرینش و خلقت الهی سبب تفاوت استعدادهایش و عملش با مردان گردد. به همین منظور در قصص قرآن کریم، به مثابه یک عنصر اصیل چهره می‌نماید. انسانی است خردمند و رشد یافته که امور را به ترازوی اندیشه می‌سنجد و نقش خویش را به عنوان یک انسان متفکر و سازنده جامعه ایفا می‌کند. [۱] از اراده‌ای سرسختانه بهره دارد که با آن مرزها را می‌شکند و بندها را می‌گسلد تا خواست خویش را چنان که باید تحقق بخشد. بهترین نمونه این چهره، (س) همسر فرعون است که فریفته جاه و مقام و جلوه‌های فرعونی و مقهور شیطان نمی‌گردد و از قلمرو نفوذ فرعون می‌رهد و اقتدار او را از هم می‌درد و او را به عنوان مثل می‌زند. «وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ...؛ و خدا بر کسانی که ایمان آورده‌اند، را مثل می‌زند...». [تحریم، ۱۱] 🔹و اما در مقابل، زنانی نیز هستند که گاه با حق به ستیز بر می‌خیزند و از هدایت سر می‌پیچند. «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَ قِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ؛ خداوند برای کسانی که کافر شده‌اند به و مثَل زده است، آن دو تحت سرپرستی دو بنده از بندگان صالح ما بودند، ولی به آن دو خیانت کردند و ارتباط با این دو (پیامبر) سودی به حالشان (در برابر عذاب الهی) نداشت، و به آنها گفته شد: وارد آتش شوید همراه کسانی که وارد می‌شوند». [تحریم، ۱۰] در قصه‌ های قرآنی، به حسب طبیعت مونث خویش در جستجوی زوج است، بی‌آنکه حیا و کبریای خود را فراموش نماید. قرآن رفتار دختر شعیب (ع) را با حضرت موسی(ص) این‌گونه ترسیم می‌نماید: «فَجَاءَتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِي عَلَى اسْتِحْيَاءٍ قَالَتْ إِنَّ أَبِي يَدْعُوكَ لِيَجْزِيَكَ أَجْرَ مَا سَقَيْتَ لَنَا...؛ پس یکی از آن دو [زن] در حالی که با حالت و گام بر می‌داشت، نزد او آمد [و] گفت: پدرم تو را می طلبد تا پاداش اینکه [دام های] ما را آب دادی به تو بدهد...». [قصص، ۲۵] به راستی این گام برداشتن چه زیبا ترسیم شده است. راه سپردن بر حیا و چه شگفت‌مندانه قرآن این صحنه را باز می‌آفریند، را گستره‌ای می‌‌شمارد که آن روی آن گام بر می‌دارد. او نه بر زمین، که بر گام می‌زند. 🔹در دیگر جای قرآن کریم، را می‌یابیم و حکمت. این تجلی از پادشاه سبا است. وی الگوی یک زن حکمران است که در جایگاه رهبری در هنگامه بحران، مقهور عواطف و احساسات خود نگردیده و با دلیری و بیداری با آن رویا رو می‌شد. اگرچه در آثار هنری امروزی مثل داستان‌ها، نمایشنامه‌ها و... زن پایه‌‌ای اصلی به عنوان عنصری فعال در جذب خواننده یا بیننده حضور دارد، اما در در جایی حضور دارد که جایگاه اوست و در خور شان و منزلت اوست و هرگز بر شالوده خودنمایی، دیگرفریبی و... عمل ننموده است، تا عواطف و احساسات را از رهگذر زیبایی به سوی خویش معطوف سازد. در مجموع آیات مربوط به و اصیل زن و مقام و منزلت شایسته او را بیان می‌نماید و الگوهای رضای عملی زنان را برای ما ترسیم می‌نماید؛ و چه زیباست تا هنرمندان و فعالان اجتماعی بتوانند از قرآن کریم الگو گرفته و در آ‌ثار خویش چهره واقعی و در خور زنان را به تصویر کشند. برگرفته از: روزنامه رسالت شماره ۶۰۹۳ منبع؛ وبسایت پژوهشکده باقرالعلوم (ع) [۱] عبدالکریم خطیب، زن در قصه‌های قرآن کریم @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️امام حسن مجتبی عليه السلام:  🔸«مَكارِمُ الأَخْلاقِ عَشَرَةٌ: صِدْقُ اللِّسانِ وَ صِدْقُ اليَأْسِ و إِعْطاءُ السائِلِ و حُسنُ الْخُلقِ وَ الْمُكافاةُ بِالصَنائِعِ وَ صِلَةُ الرَحِمِ وَالتَّذَمُّمُ عَلَى الْجارِ وَ مَعْـرِفَةُ الْحَـقِّ لِلصّاحِبِ، وَ قِرَى الضَّيْفِ وَ رَأْسُهُنَّ الْحَياءُ».  🔹مكارم اخلاق ده چيز است: ، نوميدى راستين از غير خدا، بخشش به ، ، پاداش در برابر خدمات ديگران، پيوند و رفت و آمد با ، حمايت از ، توجّه به حقوق ، ، و مهم‌ترين اينها و است. 📕تاريخ يعقوبى، ج ۲، ص ۲۱۵ @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چه رابطه اى بین «ایمان» و «بصیرت» وجود دارد؟ 🔹مسأله مهم در زندگى ، این است که: را آنچنان که هست درک کند، و در برابر آن موضع گیرى صریح داشته باشد. پندارها، پیش‌داورى ها، و تمایلات انحرافى، حب و بغض ها، مانع از درک و دید - آنچنان که هست - نگردد، و مهم‌ترین تعریفى که براى فلسفه شده است همین است، «درک حقایق اشیاء آنچنان که هست». به همین دلیل، یکى از مهم‌ترین تقاضاهایی که (علیهم السلام) از خدا داشتند این بود: «اللّهُمَّ أَرِنِى الأَشْیاءَ کَما هِىَ» (خداوندا، و موجودات را آن گونه که هست به من نشان ده)، تا ارزش ها را به درستى بشناسم و آن را ادا کنم. 🔹و این حالت بدون میسر نیست، چرا که هوا و هوس هاى سرکش، و ، بزرگترین و سدّ این راه است، و رفع این حجاب، جز در پرتو و ، امکان پذیر نیست. لذا در «آیه ۴ سوره نمل» می خوانیم: «إِنَّ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ زَیَّنّا لَهُمْ أَعْمالَهُمْ فَهُمْ یَعْمَهُون» (کسانى که به ایمان ندارند، را براى آنها مى دهیم، و سرگردان مى شوند). در نظر آنها پاکى، نزد آنها زیبا، افتخار، و و سیه روزى ها سعادت و پیروزى محسوب مى شود. آرى، چنین است حال کسانى که در گام مى نهند و آن را ادامه مى دهند. 🔹واضح است وقتى کار زشت و را انجام داد، تدریجاً و زشتیش در نظر او کم مى شود، و به آن مى کند، پس از مدتى که به آن خو گرفته، و توجیهاتى براى آن مى تراشد. کم کم به صورت زیبا و حتى به عنوان یک وظیفه در نظرش جلوه مى کند، و چه بسیارند و آلوده اى که به راستى به اعمال خود افتخار مى کنند و آن را نقطه مثبتى مى شمارند. این دگرگونى ارزشها، و به هم ریختن معیارها در نظر انسان، که نتیجه اش شدن در بیراهه هاى زندگى است، از بدترین حالاتى است که به یک دست مى دهد. 🔹جالب اینکه در آیه مورد بحث و یکى دیگر از آیات قرآن [۱] این به «خدا» نسبت داده شده است، در حالى که در هشت مورد به «شیطان»، و در ده مورد به صورت فعل مجهول (زُیِّنَ) آمده است، و اگر درست بیندیشیم، همه بیانگر یک واقعیت است. اما اینکه به نسبت داده شده است به خاطر آن است که او در عالم هستى است، و هر موجودى تأثیرى دارد که به خدا منتهى مى شود؛ آرى این خاصیت را در قرار داده که تدریجاً به آن خو مى گیرد، و او دگرگون مى شود، بى آنکه مسئولیت انسان از بین برود و یا براى خدا ایراد و نقصى باشد. (دقت کنید) 🔹و اگر به یا نسبت داده شود، به خاطر این است که و بدون واسطه، آنها هستند. و اگر گاه به صورت آمده، اشاره به این است که ، چنین اقتضا مى کند که بر اثر ، ایجاد حالت، ، عشق و مى کند. با توجه به آیه فوق، نمونه آشکار و عینى این معنى را در زندگى گروهى از خود به روشنى مى بینیم. آنها به مسائلى افتخار مى کنند، و جزو تمدنش مى شمارند که در واقع چیزى جز و آلودگى و نیست. 🔹آنها لجام گسیختگى و را نشانه «آزادى»، و آلودگى زنان را دلیل بر «تمدن»، مسابقه در را نشانه «شخصیت»، غرق شدن در انواع را، مظهر «حرّیت»، آدم کشى و و را دلیل بر «قدرت»، خرابکارى و سرمایه هاى دیگران را، «استعمار» (آباد سازى!)، به کار گرفتن وسائل ارتباط جمعى را در مسیر زننده ترین برنامه هاى ضد اخلاقى دلیل بر «احترام به خواست انسان ها»، زیر پا گذاردن حقوق محرومان را، نشانه «احترام به حقوق بشر»!، 🔹اسارت در چنگال ، ، ننگ ها و رسوايى ها را، «شکلى از آزادى»، و و به دست آوردن اموال و ثروت از هر طریقى که باشد دلیل بر «استعداد و لیاقت»!، رعایت اصول و داد و به حق دیگران نشانه «بى عرضگى و عدم لیاقت»، و دروغ و پیمان شکنى و و تزویر را نشان «سیاست» می شمارند. خلاصه و ننگین شان آنچنان در نظرشان داده شده است، که نه تنها از آن احساس نمى کنند، که به آن و مباهات نیز مى کنند، و پیدا است چهره چنین جهانى چگونه خواهد بود، و راهى را که به سوى آن مى رود کدام سو است؟! پی نوشت: [۱] سوره انعام، آیه ۱۰۸ 📕تفسیر نمونه، دار الکتب الإسلامیه، چاپ بیست و پنجم، ج۱۵، ص۴۲۶ و ۴۲۳ منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«زن» در قصص قرآن کریم 🔹در میدان زندگی، از نظر «حقوقی»، «شخصیت انسانی»، «قلمرو» و «مسئولیت‌» هایش با یکسان است، مگر در آنجا که اختلاف آن دو از لحاظ آفرینش و سبب تفاوت استعدادهایش و عملش با مردان گردد. به همین منظور در ، به مثابه یک «عنصر اصیل» چهره می‌نماید. انسانی است خردمند و رشد یافته که امور را به ترازوی اندیشه می‌سنجد و نقش خویش را به عنوان یک «انسان متفکر» و «سازنده جامعه» ایفا می‌کند. [۱] 🔹از «اراده‌ای سرسختانه» بهره دارد که با آن مرزها را می‌شکند و بندها را می‌گسلد تا خواست خویش را چنان که باید تحقق بخشد. بهترین نمونه این چهره، (سلام الله علیها) همسر فرعون است، که فریفته جاه و مقام و جلوه‌های فرعونی و مقهور شیطان نمی‌گردد، و از قلمرو نفوذ فرعون می‌رهد و اقتدار او را از هم می‌درد و «قرآن» او را به عنوان مثل می‌زند. «وَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ... » [۱] (و خدا بر کسانی که ایمان آورده‌اند، را مثل می‌زند...). 🔹و اما در مقابل، نیز هستند که گاه با حق به ستیز بر می‌خیزند و از هدایت سر می‌پیچند. «ضَرَبَ اللهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللهِ شَيْئًا وَ قِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ» [۲] (خداوند برای کسانی که کافر شده‌اند به و مثَل زده است، آن دو تحت سرپرستی دو بنده از بندگان صالح ما بودند، ولی به آن دو خیانت کردند و ارتباط با این دو (پیامبر) سودی به حالشان (در برابر عذاب الهی) نداشت، و به آنها گفته شد: وارد آتش شوید همراه کسانی که وارد می‌شوند). در «قصه‌ های قرآنی»، به حسب طبیعت مونث خویش در جستجوی زوج است، بی‌آنکه و کبریای خود را فراموش نماید. 🔹«قرآن» رفتار (عليه السلام) را با (علیه السلام) این‌گونه ترسیم می‌نماید: «فَجَاءَتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِی عَلَى اسْتِحْيَاءٍ قَالَتْ إِنَّ أَبِي يَدْعُوكَ لِيَجْزِيَكَ أَجْرَ مَا سَقَيْتَ لَنَا...» [۳] (پس یکی از آن دو [زن] در حالی که با حالت و گام بر می‌داشت، نزد او آمد [و] گفت: پدرم تو را می طلبد تا پاداش اینکه [دام های] ما را آب دادی به تو بدهد...). به راستی این گام برداشتن چه زیبا ترسیم شده است. راه سپردن بر و چه شگفت‌مندانه قرآن این صحنه را باز می‌آفریند، را گستره‌ای می‌‌ شمارد که آن روی آن گام بر می‌دارد. او نه بر زمین، که بر گام می‌زند. 🔹در دیگر جای «قرآن کریم»، را می‌یابیم صاحب جاه و حکمت. این تجلی از پادشاه سبا است. وی الگوی یک زن حکمران است که در جایگاه رهبری در هنگامه بحران، مقهور عواطف و احساسات خود نگردیده و با دلیری و بیداری با آن رویارو می‌شد. اگرچه در آثار هنری امروزی مثل داستان‌ها، نمایشنامه‌ها و... پایه‌‌ای اصلی به عنوان عنصری فعال در جذب خواننده یا بیننده حضور دارد، اما در «قصص‌ قرآن‌ کریم» در جایی حضور دارد که اوست، و در خور شان و منزلت اوست، 🔹و هرگز بر شالوده خودنمایی، دیگرفریبی و... عمل ننموده است، تا عواطف و احساسات را از رهگذر زیبایی به سوی خویش معطوف سازد. در مجموع آیات مربوط به ، جایگاه واقعی و اصیل زن و مقام و منزلت شایسته او را بیان می‌نماید، و الگوهای رضای عملی زنان را برای ما ترسیم می‌نماید؛ و چه زیباست تا هنرمندان و فعالان اجتماعی بتوانند از «قرآن کریم» گرفته و در آ‌ثار خویش چهره واقعی و در خور زنان را به تصویر کشند. پی نوشت؛ [۱] عبدالکریم خطیب، زن در قصه‌های قرآن کریم برگرفته از: روزنامه رسالت شماره ۶۰۹۳ منبع؛ وبسایت پژوهشکده باقرالعلوم (ع) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️جایگاه حجاب در سیره اهل بیت چگونه بود؟ (بخش دوم) 🔸مطالعه سیره (علیهم السلام) نشان می دهد که «حضرات معصومین» در مقام توصیه مردم به حفظ ، به وظیفه روشنگرانه خود در بیان آموزه های دینی می پرداختند، و علاوه بر آن در مقام «رعایت پوشش شرعی»، با به این حکم شرعی، در صدد ارائه الگویی کامل از پوشش مطلوب زنان بودند. 💠حساسیت ویژه معصومین و مقابله با بی عفتی 🔹در كنار بيانات و توصیه های اخلاقی راجع به ، ائمه معصومین (علیهم السلام)، حساسیت های ویژه عملی و برخوردهای جدی ای نیز با مسأله داشتند. امام علی (علیه السلام) در زمانی که خلیفه بود، در نکوهش مردان عراق فرمود: «يَا أَهْلَ‏ الْعِرَاقِ‏ نُبِّئْتُ أَنَّ نِسَاءَكُمْ‏ يُدَافِعْنَ الرِّجَالَ فِی الطَّرِيقِ أَ مَا تَسْتَحْيُونَ». [۱] (ای مردم عراق، به من خبر رسیده که شما در راه ها به مردان تنه می زنند، [چرا عکس العملی نشان نمی دهید] آیا نمی کنید). 🔹سیاق خطاب امام (عليه السلام) در اینجا نشان می دهد که حضرت از جایگاه حکومت و برای محافظت از و چنین سرزنشی را متوجه سهل انگاری عراقیان کرده است. از آن حضرت در حدیث دیگری نقل شده که خطاب به همان مردان عراقی فرمود: «أَ مَا تَسْتَحْيُونَ وَ لَا تَغَارُونَ نِسَاءَكُمْ يَخْرُجْنَ إِلَى الْأَسْوَاقِ وَ يُزَاحِمْنَ الْعُلُوج‏». [۲] (آیا نمی کنید و به نمی آیید که تان راهی بازارها و مغازه ها می شوند و با افراد بی‌دین برخورد می کنند؟). 🔹روایت تاریخی دیگری که در این باره می تواند برای ما بسیار راهگشا باشد؛ روایتی است که راجع به حادثه ای در حجه الوداع پيامبر اكرم (صلی الله علیه وآله) گزارش شده است. در این روایت تاریخی می خوانیم که در حجه الوداع زنی جوان و زیبا از طایفه خثعم برای پرسیدن مسئله ای به حضور پیامبر (صلی الله علیه و آله) رسید؛ و در آن حال فردی پشت سر حضرت حضور داشت؛ نگاه هایی میان آن زن و آن فرد رد و بدل شد؛ پیامبر (صلی الله علیه و آله) متوجه شد که آن دو به هم خیره شده اند، و زن جوان به جای آنکه توجهش به جواب مسئله باشد همه توجهش به آن شخص است که جوانی نورس و زیبا بود؛ و از این رو حضرت با دست خود صورت مرد جوان را چرخانید. [۳] 🔹از بعضى از روايات نیز استفاده مى شود كه در صدر اسلام بعضى از ، در امور مربوط به زنان (مسائل حجاب‏ و امثال آن) نظارت داشتند؛ از جلمه زنى به نام‏ «سحراء بنت نهیک» كه در بازارها گردش مى كرد و امر به معروف‏ و نهى از منكر مى نمود. [۴] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] الکافی، دار الكتاب الإسلامی، قم، ج ۵، ص ۵۳۷. [۲] همان. [۳] صحیح البخاری، البخاری، محمدبن اسماعیل، دار طوق النجاة، چ ۱، ج ۸، ص ۵۱. [۴] پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، دارالکتب الاسلامیه، تهران، چ ۹، ج ۱۰، ص ۲۳۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel