eitaa logo
کانال سردار سپهبد شهید 🌷حاج قاسم سلیمانی شهرستان نجف اباد
62 دنبال‌کننده
9هزار عکس
4.8هزار ویدیو
39 فایل
این کانال اطلاع رسانی وترویج گفتمان انقلاب اسلامی واسلام ناب است و زمینه سازان ظهور حضرت 💐❤️مهدی❤️ یاوران رهبر انقلاب این زمان هستند 🌷❤️خون که درتن ماست هدیه به رهبر ماست 🌷❤️ #لبیک یاحسین #لبیک یا صاحب الزمان #لبیک یا خامنه ای بهترین ره
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️زن در قصص قرآن کریم 🔹در میدان زندگی، از نظر حقوقی، شخصیت انسانی، قلمرو و مسئولیت‌هایش با مرد یکسان است، مگر در آنجا که اختلاف آن دو از لحاظ آفرینش و خلقت الهی سبب تفاوت استعدادهایش و عملش با مردان گردد. به همین منظور در قصص قرآن کریم، به مثابه یک عنصر اصیل چهره می‌نماید. انسانی است خردمند و رشد یافته که امور را به ترازوی اندیشه می‌سنجد و نقش خویش را به عنوان یک انسان متفکر و سازنده جامعه ایفا می‌کند. [۱] از اراده‌ای سرسختانه بهره دارد که با آن مرزها را می‌شکند و بندها را می‌گسلد تا خواست خویش را چنان که باید تحقق بخشد. بهترین نمونه این چهره، (س) همسر فرعون است که فریفته جاه و مقام و جلوه‌های فرعونی و مقهور شیطان نمی‌گردد و از قلمرو نفوذ فرعون می‌رهد و اقتدار او را از هم می‌درد و او را به عنوان مثل می‌زند. «وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ...؛ و خدا بر کسانی که ایمان آورده‌اند، را مثل می‌زند...». [تحریم، ۱۱] 🔹و اما در مقابل، زنانی نیز هستند که گاه با حق به ستیز بر می‌خیزند و از هدایت سر می‌پیچند. «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَ قِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ؛ خداوند برای کسانی که کافر شده‌اند به و مثَل زده است، آن دو تحت سرپرستی دو بنده از بندگان صالح ما بودند، ولی به آن دو خیانت کردند و ارتباط با این دو (پیامبر) سودی به حالشان (در برابر عذاب الهی) نداشت، و به آنها گفته شد: وارد آتش شوید همراه کسانی که وارد می‌شوند». [تحریم، ۱۰] در قصه‌ های قرآنی، به حسب طبیعت مونث خویش در جستجوی زوج است، بی‌آنکه حیا و کبریای خود را فراموش نماید. قرآن رفتار دختر شعیب (ع) را با حضرت موسی(ص) این‌گونه ترسیم می‌نماید: «فَجَاءَتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِي عَلَى اسْتِحْيَاءٍ قَالَتْ إِنَّ أَبِي يَدْعُوكَ لِيَجْزِيَكَ أَجْرَ مَا سَقَيْتَ لَنَا...؛ پس یکی از آن دو [زن] در حالی که با حالت و گام بر می‌داشت، نزد او آمد [و] گفت: پدرم تو را می طلبد تا پاداش اینکه [دام های] ما را آب دادی به تو بدهد...». [قصص، ۲۵] به راستی این گام برداشتن چه زیبا ترسیم شده است. راه سپردن بر حیا و چه شگفت‌مندانه قرآن این صحنه را باز می‌آفریند، را گستره‌ای می‌‌شمارد که آن روی آن گام بر می‌دارد. او نه بر زمین، که بر گام می‌زند. 🔹در دیگر جای قرآن کریم، را می‌یابیم و حکمت. این تجلی از پادشاه سبا است. وی الگوی یک زن حکمران است که در جایگاه رهبری در هنگامه بحران، مقهور عواطف و احساسات خود نگردیده و با دلیری و بیداری با آن رویا رو می‌شد. اگرچه در آثار هنری امروزی مثل داستان‌ها، نمایشنامه‌ها و... زن پایه‌‌ای اصلی به عنوان عنصری فعال در جذب خواننده یا بیننده حضور دارد، اما در در جایی حضور دارد که جایگاه اوست و در خور شان و منزلت اوست و هرگز بر شالوده خودنمایی، دیگرفریبی و... عمل ننموده است، تا عواطف و احساسات را از رهگذر زیبایی به سوی خویش معطوف سازد. در مجموع آیات مربوط به و اصیل زن و مقام و منزلت شایسته او را بیان می‌نماید و الگوهای رضای عملی زنان را برای ما ترسیم می‌نماید؛ و چه زیباست تا هنرمندان و فعالان اجتماعی بتوانند از قرآن کریم الگو گرفته و در آ‌ثار خویش چهره واقعی و در خور زنان را به تصویر کشند. برگرفته از: روزنامه رسالت شماره ۶۰۹۳ منبع؛ وبسایت پژوهشکده باقرالعلوم (ع) [۱] عبدالکریم خطیب، زن در قصه‌های قرآن کریم @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️بانوی سال‌های تمدن (بخش دوم و پایانی) 🔸آیا کسی بیش از خدا که خالق همگان است، به وجود و روان انسان‌ها آگاه است؟ او که در قرآن، نبی و اهل بیتش را الگو معرفی کرده و بر این اساس، (س)، الگوی زنان شناخته می‌شود. این بانو اگرچه قرن‌ها پیش می‌زیسته، الگویی‌ست در محدوده‌ی زمان و مکان نمی‌گنجد؛ بلکه مدلی‌ست برای سبک زندگی ایده‌آل و قابل انطباق با زمان‌ها و مکان‌های مختلف. از سویی الگوبودن ایشان، به این معنا نیست که تمام رفتارهای‌شان مستقیم الگوبرداری و اجرا شود که اگر این کار ممکن شود، همه معصوم می‌شویم؛ لکن برخی رفتارهای بانو، عیناً قابل پیروی‌اند. 💠رفتار با فرزندان (۲) 🔹از دیگر اموری که (س) به آن توجه و تأکید داشت، بُعد پرستش و گرایش کودکان به انجام تکلیف عبادی و الهی بود؛ از این رو را از کودکی به فرا می‌خواند و آنان را به خدا پیوند می‌داد. در شب بیست‌وسوم ماه مبارک رمضان، به بیداری و شب‌زنده‌داری دعوت‌شان می‌کرد و به‌حدی در این کار جدی و قاطع بود که نمی‌گذاشت کسی از اهل خانه بخوابد و می‌فرمود: «کسی که از برکات شب قدر دور بماند، محروم است!» این‌ها همه الگوهایی بی‌بدیل‌اند که مادران امروز، به‌خوبی می‌توانند پیروی کنند. حتی اگر بر اثر شرایط خاص زندگی مجبور به سپردن کودکان به مهدکودک‌اند، می‌توانند ساعت‌هایی را که در خانه کنار فرزندان هستند، به بازی و سرگرمی با آن‌ها بپردازند و نیز در زمینه‌ی امور عبادی و دینی آن‌ها، توجهی ویژه داشته باشند.   💠رفتار با همسر 🔹کم‌توقعی از همسر و اکتفا به داشته‌ها و توانایی او، سازگاری، احترام و عدم نافرمانی از همسر، از ویژگی‌های بارز حضرت زهرا (س) است. امیرالمؤمنین (ع) فرمود: «فاطمه هیچ‌گاه  به من خشم نگرفت، هرگز نافرمانی‌ام را نکرد و هیچ‌وقت چیزی که خارج از توانم بود از من نخواست!» علاوه بر این، ایشان همواره و در تمام سختی‌ها، دوشادوش همسرشان بودند و یار، غمخوار و همدم ایشان. امیرالمؤمنین (ع) در بیشتر جنگ‌ها، دوشادوش پیامبر (ص) شرکت داشتند. بانو نیز، تمام شرایط یک زندگی آرام را فراهم می‌نمودند تا مولا بدون دغدغه‌ی همسر، فرزندان و امور خانه، به‌خوبی و با اقتدار کامل، در جنگ‌ها حاضر شوند. این امور، به‌خوبی می‌توانند از سوی بانوان شوند و روحیه‌ی ایجاد آرامش در خانه و همسر را در زنان تقویت کنند. در حالی که متأسفانه در زندگی‌های امروزی، برخی زنان با شکوه و گلایه‌های پی‌درپی از سختی‌های زندگی، تنهایی و... عرصه را بر همسر تنگ می‌کنند؛ به‌حدی که حتی در محل کار نیز، در اندیشه‌ی منزل و سختی‌های همسر هستند!   💠رفتار با پدر 🔹ام‌ابیهابودن بانو، شهره است و بر کسی پوشیده نیست که ایشان ـ چه در سال‌های قبل و چه پس از ازدواج ـ همواره یار، همدم و غمخوار پدر بودند. زخم‌های پدر را پس از برگشتن از جنگ‌ها، التیام می‌بخشیدند و همواره مادرانه، برای پدر دلسوزی می‌نمودند. بی‌شک اگر مادر بزرگوارشان حضرت خدیجه (س) نیز زنده بود، ایشان برای مادر نیز یار، غمخوار و همدمی ویژه بودند. این مهم بیانگر آن است که زنان ما نیز، می‌توانند پس از ازدواج از خدمت، احترام دلسوزی و همدمی برای والدین‌شان فروگذاری نکنند و در این راستا، فقط رضایت همسر را لحاظ نمایند.   💠الگوی حیا و عفت 🔹بانو همواره در پرده‌ای از و می‌زیستند و حتی حضورشان در اجتماع و فعالیت‌های سیاسی، سدی در مسیر حجاب‌شان نبود. برای زنان امت‌شان نیز، همین پوشیدگی و وقار را می‌طلبیدند تا قدر گوهر وجودی‌شان را درک کرده و دست‌مایه‌ی نفس شیطانی نباشند. از (س) که امانت ایشان در میان ما زنان شیعه است، از اصلی‌ترین جلوه‌های پیروی آن بانوی یگانه‌ی خلقت است. امید که در پیروی از آن بانو سربلند باشیم!... نویسنده: محبوبه ابراهیمی منبع؛ وبسایت پیام زن @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️زندگی مؤمنانه به سبک حضرت زینب (بخش دوم و پایانی) 🔸به راستی (س) را می توان به عنوان منظومه ای از و معرفی کرد، کسی که در ابعاد مختلف ارتباط معنوی با خدای متعال، ارتباط با خانواده و خویشاندان و ارتباط اجتماعی و سیاسی در بردارنده زیبای های اخلاقی فراوانی بودند. 💠حیا و عفاف زینبی 🔹یکی از برجستگی های سبک زندگی مؤمنانه برخورداری از اهرم و در زندگی است. حیا و عفت موجب می‌شود انسان به هیچوجه به خود اجازه ندهد وارد در مناطق ممنوعه و یا به عبارتی ناهنجاری های دینی و اخلاقی شود، کما اینکه در منابع روایی از امام علی (ع) نیز این چنین نقل شده است: «العَفافُ یَصونُ النَّفسَ و یُنَزِّهُها عَنِ الدَّنایا؛ [۱] ، نفس را مصون، و آن را از پستی ها دور نگه می‌دارد». حیا و عفاف (س) ریشه در سیره و پرورش فاطمی داشت؛ کما اینکه منابع روایی عبارت شگفت انگیزی در خصوص حیای زیبنی نقل کرده اند: 🔹یحیی مازنی در خصوص حیا و عفاف عقیله بنی هاشم این چنین بیان می‌دارد: «مدت مدیدی نزدیک خانه ای که (س) زندگی می‌کرد، ساکن بودم، ولی به خدا سوگند، نه او را دیدم و نه صدایش را شنیدم. هنگامی که شبانه به زیارت قبر جدّش، پیامبر (ص) می‌رفت، به گونه ای حرکت میکرد که امام حسن (ع) طرف راست او بود، امام حسین (ع) در طرف چپ ایشان، و امام علی (ع) در پیشاپیش (س) حرکت می‌کرد، در حالی که شمع و چراغ را خاموش کرده بودند. یک بار علّت این امر را از امام حسن (ع) پرسیدم ایشان فرمود: بیم آن را دارم که نظر کسی به خواهرم، (س) بیفتد». [۲] 💠شجاعت و ولایت داری 🔹هرچند عقیله بنی هاشم (س) را به حیا و عفت می‌شناسند، و تا پیش از حادثه دردناک کربلا چشم نامحرمی به ایشان نیفتاده بود، ولی در فضای بحران زده و ملتهب سال ۶۱ هجری وقتی که در جامعه کوفی، مردی و مردانگی رنگ می بازد و مردان غیرت خود را از دست می‌دهند و باطل نامردی خود را رو میکنند، (س) با کمال شجاعت به دفاع از امام زمان خود می‌شتابد، و در عرصه کارزار با دژخیمان، در مقام پاسداری از حریم ولایت، شجاعانه ایستادگی کرده و نقشه شوم دشمن را برای حذف مرجعیت دینی اهل بیت (ع) نقش بر آب می‌کند، بطوری که روشنگری های ایشان در کوفه و شام به خوبی گویای این مطلب است. پی نوشت‌ها؛ [۱] تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص ۲۵۶، ح ۵۴۲۰ [۲] عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال (مستدرک سیدة النساء إلى الإمام الجواد، ج‏۱۱، قسم۲، فاطمةس، ص۹۵۵ منبع: وبسایت راسخون با تلخیص @tabyinchannel
🌹چادر یک حجاب‌ ایرانی است 💠ستاد امربه معروف ونهی از منکر استان اصفهان
🌹چادر یک حجاب‌ ایرانی است 💠ستاد امربه معروف ونهی از منکر استان اصفهان
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چهار خصلتی كه امام صادق (ع) برای مؤمن لازم می‌دانند چه چيزهايی است؟ 🔹امام صادق علیه السلام می‌فرماید: «أرْبَعٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ كَانَ مُؤمِناً وَ إنْ كَانَ مِنْ قَرْنِهِ إلى قَدَمِهِ ذُنُوباً: الصِّدْقُ وَ الْحَيَاءُ وَ حُسْنُ الخُلْقِ وَ الشُّكْرُ؛ [۱] چهار چيز است كه اگر در هر كس باشد مؤمن است، اگر چه از فرق سر تا پاها غرق در گناه باشد: راستگويى، حيا، حُسن خُلق و شُكر». 💠شرح حديث 🔹اين حديث يك معناى ابتدايى دارد كه غير قابل تصوّر است؛ ولى معنايى عندالتامّل دارد كه لطيف و دقيق است. معناى ابتدايى آن اين است كه هر گناهى كه شخص مرتكب شود، ولى اين چهار صفت را داشته باشد، مؤمن است كه اين معنا، مفهوم و معقول نيست؛ ولى معناى دقيق روايت اين است كه كسى كه آلوده همه گناهان است، اگر اين چهار صفت را پيدا كند، از گناهان ديگر پاك مى‌شود و اين چهار صفت، بسيارى از آن گناهان را از انسان دور مى‌كند. 1⃣صداقت 🔹صفت موجب مى‌شود بسيارى از گناهان مانند كم فروشى، احتكار، تقلّب، دزدى،... از بين برود؛ چرا كه اگر اين گناهان را مرتكب شود، مجبور است براى پوشاندن آن بگويد. نمونه آن داستان جوانى است كه خدمت پيامبر اكرم (ص) آمد و عرض كرد: آلوده [به] جميع گناهان هستم، چه كنم؟ حضرت به او فرمود: فقط نگو. اين امر باعث شد سراغ هيچ گناهى نرود؛ چون اگر هر گناهى را مرتكب مى‌شد و خدمت پيامبر اكرم (ص) مى‌رسيد، مجبور بود براى پوشاندن آن دروغ بگويد. 2⃣حيا 🔹 به معناى «كفّ النفس عن القبيح» است؛ يعنى در مقابل زشتى‌ها رو برگرداند و وقتى كه از قبايح حيا كند، بسيارى از گناهان را ترك مى‌كند. 3⃣حُسن خُلق 🔹 عامل شستشوى از گناه است؛ چون انسان بسيارى از گناهان را در حال انجام مى‌دهد و كسى كه حُسن خُلق دارد، عصبانى نمى‌شود و به همين جهت گناه نمى‌كند. 4⃣شُكر 🔹معناى اين است كه هر عضوى را در جاى خودش و در راهى كه خدا آن را آفريده استفاده كند و اگر شكر اين نعمت‌ها را به جاى آورد، ديگر گناه نمى‌كند. پی نوشت: [۱] تحف العقول‏، ابن شعبه حرانى، جامعه مدرسين‏، قم‏، ۱۴۰۴ ق، چ دوم‏، ص ۳۶۹ 📕مشكات هدايت‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: مكارم، مسعود، حامدى، محمد رضا، مدرسه امام على بن أبیطالب (ع)، قم‏، ۱۳۸۵ ش، چ اول‏، ‏ص ۵۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️جلوه‌گری زن؛ تجلیل یا تحقیر 🔹ارزش و جایگاه به قدری والا و شایسته است که در روایات از آنان به عنوان «مهم‌ترین عنصر تربیتی جامعه» یاد شده است. حفظ کرامت و جایگاه ، در بسیار تأثیرگذار است. و تحقیر این جایگاه و به می‌تواند به فروپاشی خانواده‌ها و جوامع ختم شود. و آوردن آن به شکل به وسط میدان، نه‌ تنها جایگاه زن و هویت انسانی او را لگدمال می‌کند، بلکه او را به می‌ رساند. 🔹در ، جایگاه و نظام ، کانونی کهنه و تلقی می‌شود، و جایگاهی برای آن وجود ندارد. از این‌رو به جای اهمیت به این کانون تربیتی، جنسی و خودتحقیری زن را و جایگزین آن نموده و آن را نوعی کرامت برای زنان شمرده‌اند!. امروزه در ، به عنوان پدیده‌ای ، تأمین‌کننده بهره‌های جنسی و جذاب تبلیغاتی است که باید منافع کمپانی‌ های ثروتمند را برآورده کند. 🔹 از زمانی خدشه‌ دار شد که را از او گرفتند، ارزش‌های او را بی‌ارزش جلوه دادند، مسئولیت مدیریتی و او را نفی کردند، آزادی مطلق بدون هیچ قید و بندی را برای او تعریف نمودند و اندیشه برابری زن و مرد را در تمام شئون انسانی و کاری برای او قائل شدند. این ایدئولوژی فکری ، جایگاه زن را به چنان افول و تنزل انسانی رساند که امروزه از آن به عنوان یک کالای جنسی و تبلیغاتی و وسیله‌ای برای لذت‌بری در قالب برهنگی استفاده می‌شود.  💠تزلزل جایگاه خانواده، رهیافت بی‌حرمتی به جایگاه زن 🔹 زمانی به افول ارزشی خود می‌رسد که و هیمنه شکسته شود. شکسته‌ شدن هیمنه و در قالب‌ های مختلف می‌ تواند کانون خانه و خانواده را از انسان‌ های شایسته تهی، و به همان مقدار به رواج و فحشا در جامعه کمک کند. بی‌تردید و روانی هر جامعه‌ای مرهون تربیت نسلی است که از کانون خانواده‌ها و از دامن خارج می‌شوند. 🔹هر چقدر این مرکز تربیتی سالم‌تر و باایمان‌تر باشد، ثمره آن طیب‌تر و کارآمدتر می‌شود. وقتی و ارزش های انسانی به عنوان ستون اصلی تربیت از بین برود، به خوبی شکل نمی‌ گیرد و مدل آن، ناصالح و ناسالم و گاهی دردسر ساز برای جامعه خواهد شد. با نگاه فمینیستی به جایگاه زن، سبب شده تا روابط بین زن و مرد رو به سردی رود، زن خود را در مقابل مرد و رقیب او بداند، را رعایت نکند و در نتیجه خود را موجودی مستقل بداند که نه وظیفه مادری دارد، نه وظیفه شوهرداری. 💠کرامت در گرو عفت و پاکدامنی 🔹بر خلاف غربی‌ها که کرامت زن را در آزادی مطلق، کامجویی و استفاده‌ ابزاری خلاصه می‌ کنند، عزتمندی و انسانی را به رعایت ، حفظ و می‌داند. این مکتب پویا و تربیتی برای جلوگیری از چشم‌ های هوس‌آلود، پوشش و رعایت برخی محدودیت‌ ها را ضروری می‌ داند، با ظلم در حق زنان و کشاندن آنان به بازارهای کار و استفاده تبلیغاتی و جنسی از آنان مخالفت، و از آن به (آشکار نمودن زینت‌ های خود برای مردان هوس‌ آلود) یاد می‌کند؛ تبرج جاهلیتی که نشانه عصر جاهیت بود و جامعه جاهلی را گرفتار بی‌بندباری و فساد و فحشا کرد. 🔹در ، ضد ارزش، و تشویق به آرایش و در مقابل مردان برای کام‌جویی ارزش محسوب ‌می‌ شود. این نگاه سبب شد تا در غرب افزایش، و شهوت جنسی جوشش یابد؛ شهوتی که امروزه همگانی، و به کمپانی‌ های جنسی تبدیل شده است. رهیافت راه سعادت بشر در گرو حفظ ارزش‌ ها و نهادینه کردن آنها در زندگی اجتماعی است. و از جمله ارزش‌ های انسانی است که به کارگیری آن در کانون و ، تربیتی صالح و امنیتی سالم را برای خانه و جامعه در پی دارد. کنار زدن این دو ارزش الهی، نه‌ تنها برای زن کرامت نیست، بلکه تحقیر او محسوب می‌ شود و به مرور زمان می‌ تواند او را به کالایی برای سودجویان تبدیل کند؛ چنان‌که امروزه به آن مبتلاست.  نویسنده: محمد زاهدی مقدم منبع؛ وبسایت اندیشه برتر حوزه @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«زن» در قصص قرآن کریم 🔹در میدان زندگی، از نظر «حقوقی»، «شخصیت انسانی»، «قلمرو» و «مسئولیت‌» هایش با یکسان است، مگر در آنجا که اختلاف آن دو از لحاظ آفرینش و سبب تفاوت استعدادهایش و عملش با مردان گردد. به همین منظور در ، به مثابه یک «عنصر اصیل» چهره می‌نماید. انسانی است خردمند و رشد یافته که امور را به ترازوی اندیشه می‌سنجد و نقش خویش را به عنوان یک «انسان متفکر» و «سازنده جامعه» ایفا می‌کند. [۱] 🔹از «اراده‌ای سرسختانه» بهره دارد که با آن مرزها را می‌شکند و بندها را می‌گسلد تا خواست خویش را چنان که باید تحقق بخشد. بهترین نمونه این چهره، (سلام الله علیها) همسر فرعون است، که فریفته جاه و مقام و جلوه‌های فرعونی و مقهور شیطان نمی‌گردد، و از قلمرو نفوذ فرعون می‌رهد و اقتدار او را از هم می‌درد و «قرآن» او را به عنوان مثل می‌زند. «وَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ... » [۱] (و خدا بر کسانی که ایمان آورده‌اند، را مثل می‌زند...). 🔹و اما در مقابل، نیز هستند که گاه با حق به ستیز بر می‌خیزند و از هدایت سر می‌پیچند. «ضَرَبَ اللهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللهِ شَيْئًا وَ قِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ» [۲] (خداوند برای کسانی که کافر شده‌اند به و مثَل زده است، آن دو تحت سرپرستی دو بنده از بندگان صالح ما بودند، ولی به آن دو خیانت کردند و ارتباط با این دو (پیامبر) سودی به حالشان (در برابر عذاب الهی) نداشت، و به آنها گفته شد: وارد آتش شوید همراه کسانی که وارد می‌شوند). در «قصه‌ های قرآنی»، به حسب طبیعت مونث خویش در جستجوی زوج است، بی‌آنکه و کبریای خود را فراموش نماید. 🔹«قرآن» رفتار (عليه السلام) را با (علیه السلام) این‌گونه ترسیم می‌نماید: «فَجَاءَتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِی عَلَى اسْتِحْيَاءٍ قَالَتْ إِنَّ أَبِي يَدْعُوكَ لِيَجْزِيَكَ أَجْرَ مَا سَقَيْتَ لَنَا...» [۳] (پس یکی از آن دو [زن] در حالی که با حالت و گام بر می‌داشت، نزد او آمد [و] گفت: پدرم تو را می طلبد تا پاداش اینکه [دام های] ما را آب دادی به تو بدهد...). به راستی این گام برداشتن چه زیبا ترسیم شده است. راه سپردن بر و چه شگفت‌مندانه قرآن این صحنه را باز می‌آفریند، را گستره‌ای می‌‌ شمارد که آن روی آن گام بر می‌دارد. او نه بر زمین، که بر گام می‌زند. 🔹در دیگر جای «قرآن کریم»، را می‌یابیم صاحب جاه و حکمت. این تجلی از پادشاه سبا است. وی الگوی یک زن حکمران است که در جایگاه رهبری در هنگامه بحران، مقهور عواطف و احساسات خود نگردیده و با دلیری و بیداری با آن رویارو می‌شد. اگرچه در آثار هنری امروزی مثل داستان‌ها، نمایشنامه‌ها و... پایه‌‌ای اصلی به عنوان عنصری فعال در جذب خواننده یا بیننده حضور دارد، اما در «قصص‌ قرآن‌ کریم» در جایی حضور دارد که اوست، و در خور شان و منزلت اوست، 🔹و هرگز بر شالوده خودنمایی، دیگرفریبی و... عمل ننموده است، تا عواطف و احساسات را از رهگذر زیبایی به سوی خویش معطوف سازد. در مجموع آیات مربوط به ، جایگاه واقعی و اصیل زن و مقام و منزلت شایسته او را بیان می‌نماید، و الگوهای رضای عملی زنان را برای ما ترسیم می‌نماید؛ و چه زیباست تا هنرمندان و فعالان اجتماعی بتوانند از «قرآن کریم» گرفته و در آ‌ثار خویش چهره واقعی و در خور زنان را به تصویر کشند. پی نوشت؛ [۱] عبدالکریم خطیب، زن در قصه‌های قرآن کریم برگرفته از: روزنامه رسالت شماره ۶۰۹۳ منبع؛ وبسایت پژوهشکده باقرالعلوم (ع) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️رابطه پوشش با اخلاق 🔸چه رابطه ای بین «پوشش» و «لباس» با «اخلاق» وجود دارد؟ 🔹 یکی از «شئون انسانی» است و این شأن ، به خصوصیات متفاوت فردی، اجتماعی وی مربوط میشود و میتوان گفت که ، پرچم وجود آدمی است که از ، و و رسوم وی سخن میگوید. پیدایش لباس منشأهای گوناگونی دارد، منشأ روانی، امنیتی، اجتماعی، اخلاقی و دینی و به خاطر این منشأها و کاربردهای گوناگون آن، بعنوان از آن یاد میشود، که خداوند مثل بقیه نعمتها به انسان ارزانی داشته، 🔹و آنرا وسیله ای برای پوشش و زیبایی و حفاظت از سرما وگرما و از همه مهمتر، انجام عبادات خداوند قرارداده است. ، مبحث را در لابلای آیاتی که پیرامون آفرینش حضرت آدم(ع) آورده است و آن را بعنوان از طرف خدا معرفی میکند: «يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا...»، و بخاطر همین است که شیطان با وسوسه هایش میخواهد آنرا از تن ارزشمند انسان بکند و جدا کند، و اگر در این زمینه موفق نشد تلاش میکند تا انسان از مسیر اصلی استفاده صحیح از لباس منحرف شود و راه افراط و تفریط را بپیماید. 🔹سفارش وتأکید قرآن و روایات به استفاده صحیح ازاین وسیله، به ما یادآوری میکند که شکر ، به و مناسب ازآن نعمت است، تا زمینه رشد شخصیت فردی واجتماعی انسان را فراهم کند و تأثیر پوشش صحیح را بر آرامش وامنیت بیان نماید. روایات به این نکته اشاره دارند که ، سمبل و نماد اعتقاد انسان است و زبان گویای اوست که از سرّ درون انسان، پرده برمیدارد، و حتی نسبت به جنس و رنگ وشکل لباس حساسیت نشان میدهد و رهنمود ارایه مینماید، 🔹تا ما به و لباس برای انسان پی برده و بدانیم که انسان با پوشیدن لباس، نشانه ها و نمادهای فرهنگی و اعتقادی خود را به نمایش میگذارد. بااین مقدمه روشن شد نوع پوشش ما در واقع نمادی از پایبندی ما به است. در به تفصیل درمورد پوشش و حجاب و لباس سخن گفته شده است که در کتابهایی که در مورد آداب اسلامی است میتوانید آنها را ملاحظه کنید. و در جنبه‌های مختلف دارای آثار و فواید زیادی است که دو مورد از آنها بیان میشود. 🔹 در جنبه فردی، یعنی اینکه حجاب برای خود شخص چه فایده‌ای دارد؛ حجاب باعث ایجاد آرامش روانی بین افرادجامعه است که بوسیله آن احساسات جنسی تحریک نمیشود و در مقابل، و معاشرتهای بی‌بندوبار میان زن و مرد هیجانهای جنسی را بالا می‌برد و زمینه را برای مهیا میکند. موجب میشودکه انسان حفظ شود، یعنی حجاب حفاظ انسان است. چه زیبا فرموده است استاد مطهری که: مصونیت است نه محدودیت. معنی این جمله این است که باعث نمیشودکه انسان در محدودیت و اسارت واقع شود، بلکه حجاب او را حفظ میکند. 🔹مثلاً اگر از شمابپرسیم خانه‌ای که در آن زندگی میکنید، شما را محدود و اسیر کرده است و یا شما را حفظ میکند؟ مسلماً میگویید ما در خانه احساس امنیت میکنیم و خانه ما را از شر دزدان یا سرما و گرما و... حفظ میکند. هیچکس نمیگوید که من در خانه اسیر هستم و خانه مرا محدود میکند، پس بنابراین دوست دارم همیشه در خیابان و بیابان زندگی کنم؛ یا همین لباسی که میپوشیم، هیچکس نمیگوید این پیراهن یا شلوار مرا محدود کرده، دوست دارم لخت باشم، بلکه میگوید این لباس مرا حفظ میکند. پس انسان را از نامحرمان و انسانهای شهوتران و هوسران حفظ میکند. 🔹فی‌المثل تا زمانی که در شیشه عطر بسته باشد عطر داخل آن هم محفوظ خواهد بود، ولی به محض اینکه چند ساعتی سر شیشه عطر برداشته شود عطر داخل آن می پرد و تنها شیشه خالی بدون عطر میماند که کسی بدان میلی ندارد، یعنی دیگر از آن استفاده نمیکنند. هم همانند سر شیشه عطر است که بوی خوش و زیبایی و طراوت را حفظ میکند و با برداشتن حجاب، آن زیبایی هم از بین میرود. رمز زیبایی زنان مسلمان هم همین حجاب است. ریشه در و دارد و بروز و ظهور این صفات اخلاقی مهم است، 🔹لذا فردی که از حجاب محروم است از دسته‌ای از مهم‌ترین صفات اخلاقی محروم است. عفت و حیا آثار فراوانی در حوزه‌های مختلف زندگی ما دارد، چه در ارتباط با خدا، چه درارتباط ما باخودمان و دیگران. شما میتوانید درمورد این دو صفت بطور جداگانه مطالعه کنید و نقش هریک را در وجود ایمانی و اخلاقی فرد بهتر بشناسید. فایده عفت ورزی و در بُعد خانواده نیز این است که اگر امور جنسی تنهادر چارچوب ازدواج، و محدود بین زن و شوهر باشد، همین موجب اتصال و پیوند قوی میان همسران شده و در نتیجه کانون گرم خانواده مستحکمتر میشود، و در مقابل، بی‌حجابی و بی‌عفتی، موجب انهدام و ویرانی خانواده خواهد شد. منبع: پرسمان @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آداب گفتگو با ديگران 🔸، به عنوان يکی از کم هزينه ترين امور، گرچه در بدو نظر بسيار آسان و بی مؤونه تلقی ميگردد، اما بايد گفت به کارگیری اين نعمت بی‌بديل که از امتيازات انسان است، و دارد که بدون آن، نه تنها بهره لازم حاصل نمی‌گردد، بلکه گاه مشکلات غير قابل حل و ضايعات جبران ناپذيری نيز به بار خواهد آمد. بخشی از اين که زمينه تفاهم بهتر را فراهم و ما را از لغزش های احتمالی ايمن خواهد ساخت، به شرح زير عرضه ميگردد: 🔹۱) سخن بگوييد و با سخن خود حق را بر ملا سازيد. ۲) از روی و آگاهی سخن گفته و هيچ گاه بدون تأمل کافی حرف نزنيد؛ به آثار و پيامدهای حرف های خود توجه کنيد. ۳) ، بدون عجله و با حرف بزنيد. ۴) و بجا سخن گوييد (سنجيده گويی) و حرف بيهوده (لغو) نزنيد. ۵) سعی کنيد تنها به هنگام صحبت کنيد. (کم گويی) ۶) و سخن گوييد. (آفه الکلام الاطاله) ۷) در نقل سخنان، را رعايت کنيد. ۸) در مورد امورى که به شما مربوط نيست، حرفی نزنيد. 🔹۹) هرگز به تکلم نکنيد؛ (دروغ، غيبت، تهمت، تمسخر، شايعه، افشای سر، هتک حرمت، عيب جويی، دشنام، تحقير، سخنان نيش دار و اختلاف افکنی). ۱۰) در وقت و هيجان، در امور مهم سخن نگوييد. ۱۱) هرگز الفاظ و و ناپسند بر زبان جاری نکنيد. ۱۲) در سخن گفتن را رعايت کنيد. ۱۳) سطح درک مخاطبان را رعايت کنيد. ۱۴) در بين صحبت ديگران، حرف نزنيد؛ (شنونده خوبی باشيد). ۱۵) بکوشيد تا سخنان شما همراه با تشويق ديگران باشد. 🔹۱۶) با سخنان خود، خوبی ها را به اطرافيان تلقين کنيد. ۱۷) نکات مثبت شخصيت افراد را يادآوری کنيد. ۱۸) در نقل لطيفه ها و سخنان خنده دار افراط نکنيد، و اگر قصد شوخی داريد، مخاطب را از جدی نبودن سخن خود آگاه کنيد. ۱۹) بهتر است در وقت صحبت، داشته باشيد. ۲۰) بهتر است در بيان نقاط ضعف ديگران از کنايه استفاده کنيد. ۲۱) هيچ گاه بی دليل کسی را با حرفهايتان نترسانيد. ۲۲) در محاورات، فرهنگ مخاطبين خود را در نظر بگيريد. [۱] ۲۳) و از روی محبت صحبت کنيد. 🔹۲۴) در وقت سخن گفتن، به حرکات فک و لب خود دقت کنيد. [۲] ۲۵) حرکت دست و حالات چهره خود را با سخنانتان هماهنگ کنيد. ۲۶) وقتی با افراد بزرگتر از خود سخن می گوييد، صدای خود را از صدای آنان بالاتر نبريد. ۲۷) اشتياق و آمادگی شنوندگان را برای شنيدن سخنانتان در نظر بگيريد. ۲۸) شايسته است بدون آن که اظهار بزرگی کنيد، سخنانتان موجب هشدار و موعظه برای ديگران باشد. ۲۹) سعی کنيد سخنان شما، را در دل شنوندگان زنده کند و نيز سخنان خود را با نام خدا آغاز کنيد. ۳۰) از کلمات بهره بگيريد. (عرض می کنم، خواهش می کنم، اختيار داريد و ضميرهای جمع مانند شما، ايشان، و...) 🔹۳۱) حتی المقدور از سخنی که بار منفی دارد، خودداری کنيد. (جملات تنفرآميز، يأس آور، حاکی از شکايت و گله، انتقاد آميز و سرزنش زا). ۳۲) در غير موارد لازم، از تکرار اظهارات خود بپرهيزيد و در صورت نياز، حرفتان را با بيانی رساتر تکرار کنيد. ۳۳) سعی کنيد از جملات امری، کمتر استفاده کنيد و از زياد به کار بردن ضمير «من» بپرهيزيد. ۳۴) از آميختن سخنان خود با اغراق و قسم زياد خودداری کنيد. در صورت نياز، همراه با دليل و برهان سخن گوييد. ۳۵) از به کارگيری کلمات و عبارات غيرمأنوس و ثقيل بپرهيزيد. 🔹۳۶) سزاوار است سخنان شما، هميشه همراه با نقل کلام بزرگان دين و حکمت و حاوی نکات باشد، تا به رشد مخاطبان منجر شود. ۳۷) دستور زبان فارسی را به خوبی فرا گيريد و از به کار بردن الفاظ غربی بپرهيزيد. [۳] ۳۸) در استفاده از کلمات با معانی مشترک، را در نظر داشته باشيد. ۳۹) تکيه کلام های زائد را با تمرين از سخنانتان حذف کنيد. (بله ـ راستش ـ خوب ـ و...). ۴۰) از پرخاشگری بپرهيزيد و با سخن با ديگران گفتگو کنيد. و پيوسته در نظر داشته باشيد که سخنان شما، حاکی از و ميزان شماست. «اللسان ميزان الانسان». [۴] پی نوشت‌ها؛ [۱] فرهنگ عمومی جملات و عبارات خاصی برای بيان شادی، غم، تبريک، تسليت و... دارد که بهتر است اين موارد را آموخته و رعايت کنيم. [۲] می توانيد در مقابل آيينه تمرين و حرکات نامناسب را اصلاح کنيد. [۳] صاحب نظرات فرهنگی، برای بسيارى از الفاظ نامأنوس واراداتی، معادل‌های فارسی مناسب انتخاب کرده اند. شايسته است طالب محترم اين موارد را شناخته و در به کارگیری و ترويج آن بکوشند. [۴] غرر الحکم، ۱۲۸۲ 📕آيين گفتگو در فرهنگ دین، ص ۱ - ۵ منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️جایگاه حجاب در سیره اهل بیت چگونه بود؟ (بخش اول) 🔸مطالعه سیره (علیهم السلام) نشان می دهد که «حضرات معصومین» در مقام توصیه مردم به حفظ ، به وظیفه روشنگرانه خود در بیان آموزه های دینی می پرداختند، و علاوه بر آن در مقام «رعایت پوشش شرعی»، با به این حکم شرعی، در صدد ارائه الگویی کامل از پوشش مطلوب زنان بودند. 💠بیانات و توصیه های اخلاقی معصومین راجع به حجاب 🔹واکنش (علیهم السلام) به «پوشش زنان جامعه پیرامون خود» و توصیه آنها به رعایت و و ، با مطالعه روایات به جا مانده از آن حضرات به روشنی مشخص می شود. برای مثال می توان به حساسیت آن (علیهم السلام) به موضوع و و جایگاه این موضوع مهم در گفتارهای ایشان اشاره کرد؛ تا آنجا که در این گفتمان تربیتی، «نیکوترین پوشش دین» معرفی می‌شود. (علیه السلام) در این زمینه می‌فرماید: «أَحْسَنُ مَلَابِسِ الدِّينِ الْحَيَاء» [۱] (نیكوترین پوشش دین است). 🔹و نيز «برترین عبادت» معرفی می گردد. امام علی (عليه السلام) در روایتی در این رابطه می‌فرماید: «افضَلُ العبادَةِ العِفافُ». [۲] ( برترين عبادات است). احادیث و بیانات ائمه معصومین (علیهم السلام) راجع به این موضوع بسیار زیاد هستند؛ بطور مثال در حدیثی (علیه السلام) می‌فرمايد: «لَا حَيَاءَ لِمَنْ لَا دِينَ لَه‏» [۳] (آنکه ندارند، دین هم ندارد). و علاوه بر این دسته از احادیث، بیانات دیگری نیز در جوامع حدیثی وجود دارد که قدر مشترک شان، تشویق مردم به رعایت پوشش شرعی و بیان حدود و ثغور آن است. 🔹در این خصوص چند حدیث بسیار مورد توجه است؛ برای مثال می توان به این حدیث (صلی الله علیه و آله) در ارتباط با حفظ و بانوان اشاره کرد که فرمود: «اِنَّ مِن خَیرِ نِسَائَكُم اَلمُتَبَرَّجَةَ مِن زَوجِها الحصَانَ عَن غَیرِه» [۴] (، زنی است که برای شوهرش آرايش و خودنمايی کند، اما خود را از نامحرمان بپوشاند). 🔹یا دیگر حدیث نبوی در بیان ارزش پرهیز از نامحرم که می‌فرمايد: «حُمَادَيَاتُ النِّسَاءِ غَضُّ الْأَبْصَارِ وَ خَفَرُ الْأَعْرَاضِ وَ قِصَرُ الْوَهَازَة». [۵] (بارزترین درجه سه چیز است: پوشیدن چشم از نامحرمان، پوشیدن تمام اندام از بیگانگان، کم و با حیا از منزل بیرون شدن). یا این توصیه رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) به جوانان قریش که: «يا مَعشَرَ شَبابِ قُرَيشٍ اِحفَظوا فُروجَـكُم، اَلا مَن حَفِظَ فَرجَهُ فَلَهُ الجَنَّةُ». [۶] (اى جوانان قريش! پيشه كنيد؛ بدانيد هر كس خود را در برابر شهوت حفظ كند، از آن اوست). ... پی نوشت‌ها؛ [۱] غررالحكم و درر الكلم، دار الكتاب الإسلامی، قم، ص ۱۹۳. [۲] الكافی، دار الكتب الإسلامية، ج ‏۲، ص ۷۹. [۳] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ ۲، ج ‏۷۵، ص ۱۱۱. [۴] بحارالأنوار، همان، ج ۱۰۳، ص ۲۳۵. [۵] معاني الأخبار، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم‏، ص ۳۷۶. [۶] المعجم الاوسط، دارالحرمین، چ ۱، ج ۷، ص ۶۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️جایگاه حجاب در سیره اهل بیت چگونه بود؟ (بخش دوم) 🔸مطالعه سیره (علیهم السلام) نشان می دهد که «حضرات معصومین» در مقام توصیه مردم به حفظ ، به وظیفه روشنگرانه خود در بیان آموزه های دینی می پرداختند، و علاوه بر آن در مقام «رعایت پوشش شرعی»، با به این حکم شرعی، در صدد ارائه الگویی کامل از پوشش مطلوب زنان بودند. 💠حساسیت ویژه معصومین و مقابله با بی عفتی 🔹در كنار بيانات و توصیه های اخلاقی راجع به ، ائمه معصومین (علیهم السلام)، حساسیت های ویژه عملی و برخوردهای جدی ای نیز با مسأله داشتند. امام علی (علیه السلام) در زمانی که خلیفه بود، در نکوهش مردان عراق فرمود: «يَا أَهْلَ‏ الْعِرَاقِ‏ نُبِّئْتُ أَنَّ نِسَاءَكُمْ‏ يُدَافِعْنَ الرِّجَالَ فِی الطَّرِيقِ أَ مَا تَسْتَحْيُونَ». [۱] (ای مردم عراق، به من خبر رسیده که شما در راه ها به مردان تنه می زنند، [چرا عکس العملی نشان نمی دهید] آیا نمی کنید). 🔹سیاق خطاب امام (عليه السلام) در اینجا نشان می دهد که حضرت از جایگاه حکومت و برای محافظت از و چنین سرزنشی را متوجه سهل انگاری عراقیان کرده است. از آن حضرت در حدیث دیگری نقل شده که خطاب به همان مردان عراقی فرمود: «أَ مَا تَسْتَحْيُونَ وَ لَا تَغَارُونَ نِسَاءَكُمْ يَخْرُجْنَ إِلَى الْأَسْوَاقِ وَ يُزَاحِمْنَ الْعُلُوج‏». [۲] (آیا نمی کنید و به نمی آیید که تان راهی بازارها و مغازه ها می شوند و با افراد بی‌دین برخورد می کنند؟). 🔹روایت تاریخی دیگری که در این باره می تواند برای ما بسیار راهگشا باشد؛ روایتی است که راجع به حادثه ای در حجه الوداع پيامبر اكرم (صلی الله علیه وآله) گزارش شده است. در این روایت تاریخی می خوانیم که در حجه الوداع زنی جوان و زیبا از طایفه خثعم برای پرسیدن مسئله ای به حضور پیامبر (صلی الله علیه و آله) رسید؛ و در آن حال فردی پشت سر حضرت حضور داشت؛ نگاه هایی میان آن زن و آن فرد رد و بدل شد؛ پیامبر (صلی الله علیه و آله) متوجه شد که آن دو به هم خیره شده اند، و زن جوان به جای آنکه توجهش به جواب مسئله باشد همه توجهش به آن شخص است که جوانی نورس و زیبا بود؛ و از این رو حضرت با دست خود صورت مرد جوان را چرخانید. [۳] 🔹از بعضى از روايات نیز استفاده مى شود كه در صدر اسلام بعضى از ، در امور مربوط به زنان (مسائل حجاب‏ و امثال آن) نظارت داشتند؛ از جلمه زنى به نام‏ «سحراء بنت نهیک» كه در بازارها گردش مى كرد و امر به معروف‏ و نهى از منكر مى نمود. [۴] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] الکافی، دار الكتاب الإسلامی، قم، ج ۵، ص ۵۳۷. [۲] همان. [۳] صحیح البخاری، البخاری، محمدبن اسماعیل، دار طوق النجاة، چ ۱، ج ۸، ص ۵۱. [۴] پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، دارالکتب الاسلامیه، تهران، چ ۹، ج ۱۰، ص ۲۳۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel