eitaa logo
کانال سردار سپهبد شهید 🌷حاج قاسم سلیمانی شهرستان نجف اباد
71 دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
4.8هزار ویدیو
39 فایل
این کانال اطلاع رسانی وترویج گفتمان انقلاب اسلامی واسلام ناب است و زمینه سازان ظهور حضرت 💐❤️مهدی❤️ یاوران رهبر انقلاب این زمان هستند 🌷❤️خون که درتن ماست هدیه به رهبر ماست 🌷❤️ #لبیک یاحسین #لبیک یا صاحب الزمان #لبیک یا خامنه ای بهترین ره
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبیین
⭕️فعالیت امام رضا (ع) در فضای اختناق هارونی 🔹عمر مبارك (ع) تقریباً ۵۵ سال بوده است؛ تمام زندگی این بزرگوار با همه‌ی این عظمت‌ها و عمق‌ها و ابعاد گوناگونی كه می‌شود برای آن ذكر كرد و تصویر كرد، در همین مدّت عمر نسبتاً كوتاه انجام گرفته است. از این مدّت ۵۵ سال، نزدیك به ۲۰ سال - تقریباً ۱۹ سال - مدّت امامت این بزرگوار است؛ امّا همین مدّت كوتاه را كه ملاحظه میكنید، تأثیری كه در واقعیّت دنیای اسلام گذاشت و به گسترش و عمقی كه به معنای حقیقیِ اسلام و پیوستن به و آشنا شدن با مكتب این بزرگواران انجامید، یك داستان عجیبی است، یك دریای عمیقی است. 🔹آن وقتی كه حضرت به امامت رسیدند، دوستان و نزدیكان و علاقه‌ مندان حضرت میگفتند كه: در این فضا چه كار میتواند انجام بدهد - این فضای شدّت اختناقِ هارونی كه در روایت دارد كه میگفتند: «وَ سَیفُ هارونَ تَقطُرُ دَما»؛ (خون میچكد از شمشیر هارون) - این جوان در این شرایط، در ادامه‌ی جهاد امامان شیعه و در مسئولیّت عظیمی كه بر عهده‌اش است، میخواهد چه بكند؟ 🔹این اولِ امامت علیّ‌بن‌موسی‌الرّضا (ع) است. بعد از این ۱۹ سال یا ۲۰ سال كه پایان دوران امامت و شهادت علیّ‌بن‌موسی‌الرّضا است، وقتی شما نگاه میكنید، می‌بینید كه همان تفكّر ولایت اهل‌بیت و پیوستگی به خاندان پیغمبر آنچنان گسترشی در دنیای اسلام پیدا كرده كه دستگاه ظالم و دیكتاتور بنی‌عبّاس از مواجهه‌ی با آن عاجز است؛ این را انجام داده. بیانات‌مقام‌معظم‌رهبری۹۲/۰۶/۲۶ منبع: وبسایت‌دفترحفظ‌ونشرآثارمعظم‌له @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️حدیث «ثقلین» چگونه دلالت بر وجود امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) دارد؟ 🔹پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) در حديثى فرمود: «إِنِّی تَارِكٌ فِيكُمْ خَلِيفَتَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ حَبْلٌ مَمْدُودٌ مَا بَيْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ أَوْ مَا بَيْنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ وَ عِتْرَتِی أَهْلُ بَيْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْض؛ [۱] همانا من دو جانشين را در ميان شما مى گذارم، كتاب خدا ريسمان كشيده شده مابين آسمان و زمين يا مابين آسمان تا زمين، و عترتم اهل بيتم، و همانا اين دو از يكديگر جدا نمى شوند تا در كنار حوض كوثر بر من وارد شوند». 🔹در اين حديث پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) مى فرمايد: «كتاب و عترت تا قيامت از يكديگر جدا نمى شوند». مطابق اين گفتار اگر زمانى عدل كتاب، كه همان است در روى زمين نباشد، لازم مى آيد كه اين دو از يكديگر جدا شده باشند و اين با ظاهر حديث مخالف است. ابن حجر مكى مى گويد: «در احاديثى كه سفارش به اهل بيت شده به اين نكته اشاره دارد كه تا روز قيامت زمين خالى از اهل بيتى كه اهليت هدايت دارند نخواهد بود، همان گونه كه كتاب عزيز چنين است و لذا ، امان براى اهل زمين معرفى شده اند و نيز در روايات آمده است: «در هر قوم و دسته اى عدولى از اهل بيت من است». [۲] 🔹حافظ سمهودى مى گويد: «از اين حديث (ثقلين) استفاده مى شود كه هر زمان بايد فردى از كه سزاوار تمسك به اوست تا روز قيامت موجود باشد تا امر به تمسكى كه در روايت به آنها شده معنا پيدا كند، همان گونه كه كتاب عزيز چنين است. و لذا امان اهل زمين معرفى شده اند كه هر گاه از روى زمين بروند زمين نيز نابود خواهد شد». [۳] همين معنا از علامه مناوى در شرح جامع الصغير سيوطى رسيده است. [۴] 🔹نتيجه اينكه از كه مورد اتفاق بين شيعه و سنى بوده و از احاديث متواتر است به خوبى استفاده مى شود كه در هر زمان امام معصومى از عترت پيامبر (صلى الله عليه و آله) و اهل بيت معصوم او بايد موجود باشد، امامى كه اهليت براى اقتدا و تمسك را داشته باشد، كسى كه خود به هدايت مطلق رسيده و از ضلالت به دور است و لذا مى تواند ديگران را نيز به هدايت مطلق رسانده و از مطلق ضلالت و گمراهى دور كند. چنين شخصى در اين زمان غير از (عجل الله تعالی فرجه) نيست. پی نوشت‌ها؛ [۱] مسند أحمد بن حنبل، عالم الكتب، چ اول، ج ۵، ص ۱۸۱ [۲] الصواعق المحرقة على أهل الرفض و الضلال و الزندقة، إبن حجر الهيتمی، مؤسسة الرسالة، چ اول، ج ۲، ص ۴۴۲ [۳] جواهر العقدين فى فضل الشرفين‏، السمهودى، مطبعة العانى‏، بغداد، ‏چ اوّل‏، ج ‏۲، ص ۱۱۹ [۴] فيض القدير شرح الجامع الصغير، عبد الرؤوف المناوی، المكتبة التجارية الكبرى، مصر، چ اول، ج ۳، ص ۱۴ 📕موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، چ هفتم، ۱۳۹۰ش، ص ۳۰۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️پیامبر اکرم (ص) مرجعیّت علمى پس از خویش را چه کسانى معرّفى کرده اند؟ 🔹اینکه پس از رحلت پیامبر (ص)، آیا در علیهم السلام تجسم و تبلور یافته بود یا در دیگران؟ و آیا وظیفه هر مسلمان در هر زمان و قرن، تمسک به ائمه اهل بیت علیهم السلام به عنوان یکى از است، یا تمسک به دیگران؟ این بحث، همیشه تازه و شایسته تأمل است. با چشم پوشى از اینکه پیامبر اکرم (ص) در ، (ع) و اهل بیت او را براى رهبرى و حکومت تعیین کرد، در روزى که مسلمانان سایبانى جز گرماى خورشید نداشتند، و ولایت او را پس از توحید و معاد، اصل سوم قرار داد، می گوییم: رسول خدا (ص) همواره در میان غافلان و جاهلان هشدار می داد و دعوت به تمسک به کتاب و عترت می کرد. این صراحت دارد در اینکه مرجعیت علمى، افزون بر رهبرى سیاسى، منحصر به علیهم السلام است و مسلمانان باید در حوادث و پیشامد هاى دینى و هر آنچه به دینشان مربوط می شود، به آنان روى آورند. براى آنکه بعضى از سخنان پیامبر (ص) در این زمینه روشن شود، برخى از احادیث را مى آوریم: 💠حدیث ثقلین 🔹مؤلفان صحاح و مسندها از «پیامبر اکرم (ص)» روایت کرده اند که فرمود: «اى مردم! من در میان شما دو چیز باقى گذاشتم که اگر به آن روى آورید هرگز گمراه نمی شوید: کتاب خدا و عترتم اهل بیتم». در جاى دیگر فرمود: «من در میان شما چیزى بر جاى نهادم که اگر به آن تمسک بجویید گمراه نمی شوید: کتابِ خدا، رشته اى کشیده شده از آسمان به زمین، و عترتم اهل بیتم؛ و این دو از هم جدا نمى شوند، تا کنار حوض کوثر بر من وارد شوند، پس بنگرید پس از من با این دو چگونه رفتار مى کنید». و نقل هاى دیگرى نزدیک به اینها. این سخن را بارها (ص) فرمود: در بازگشت از طائف، روز عرفه در حجة الوداع، روز ، بر فراز منبرش در مدینه، در اتاق خودش در ایام بیمارى در حالى که اتاق پر از جمعیت بود. 🔹در صحت این حدیث هیچ کس جز جاهل یا معاند شک نمى کند. این حدیث با سندهاى مختلف از زبان بیست و چند صحابى نقل شده است. [۱] دقت در این حدیث، عصمت عترت پاک پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را مى رساند، چرا که با قرین شده و اینکه از هم جدا نمى شوند. روشن است که قرآن، کتابى است که از هیچ سو باطل به آن راه ندارد، چگونه ممکن است قرین ها و همتاهاى قرآن، در سخن و حکم و داورى و تأیید، به خطا روند؟ جدایى ناپذیرى قرآن و عترت تا روز قیامت، گواه عصمت اهل بیت در سخنان و روایت هایشان است. به علاوه، این حدیث، کسى را که به عترت تمسک جوید گمراه نمى شمرد. پس اگر آنان از خطا و خلاف معصوم نباشند، چگونه متمسک به آنان گمراه نمى شود؟ 💠حدیث سفینه 🔹محدثان از پیامبر اکرم (ص) روایت کرده اند که فرمود: «مَثَلِ اهل بیت من در امتم، همچون مثلِ کشتى نوح است، هر که بر آن سوار شود نجات یابد و هر که عقب بماند هلاک شود». [۲] آن حضرت، خاندان خود را به کشتى نوح تشبیه کرده، در این که هرکه در دین به آنان روى آورد و اصول و فروع دین را از آنان بیاموزد، از عذاب دوزخ رها می شود و هرکه تخلّف کند، همچون کسى خواهد بود که در طوفان نوح به کوه پناه برد تا از عذاب الهى ایمن شود، با این تفاوت که او در آب غرق شد و این در آتش فرو مى رود. وقتى که شأن و منزلت عالمان اهل بیت چنین باشد، پس به کجا مى روید؟ ابن حجر مى گوید: وجه تشبیه آنان به کشتى آن است که هرکس آنان را دوست بدارد و بزرگ بشمارد و به شکرانه نعمت الهى، از روش عالمان این خاندان پیروى کند، از ظلمت مخالفت ها مى رهد و هر که تخلف کند در دریاى ناسپاسى نعمت ها غرق میشود و در دشت هاى طغیان هلاک می گردد. پی نوشت: [۱] همین بس که «دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه» با نشر کتابى همه منابع این حدیث را آورده است. از جمله: صحیح مسلم، ج ۷، ص ۱۲۲؛ سنن ترمذى، ج ۲، ص ۲۰۷؛ مسند احمد، ج ۳، ص ۱۷، ۲۶ و ۵۹ و ج ۴، ص ۳۶۶ و ۳۷۱ و ج ۵، ص ۱۸۲ و ۱۸۹؛ میر حامد حسین هندى نیز اسناد این حدیث و سخن بزرگان را درباره آن در ۶ جلد از کتاب عظیم خود (عبقات) آورده است. [۲]ر.ک: غایة المرام، بحرانى، ص ۴۱۷ ـ ۴۳۴؛ المراجعات، نامه ۸، حواشى احقاق الحق، ج ۹. 📕سیماى عقاید شیعه، آیت الله جعفر سبحانی، مترجم: جواد محدّثی، نشر مشعر، چ دارالحدیث، ۱۳۸۶ش، ص ۲۲۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا باید اهل بیت (ع) را یاری کنیم؛ آیا هم اکنون امام زمان (عج) نیازمند یاری ما می باشد؟ (بخش اول) 🔹امیرالمؤمنین (علیه السلام) در یکی از سخنانش که یاران خود را به دلیل سستی ملامت نمود، مثالی از زمان رسول الله (صلی الله علیه و آله) زد و فرمود: «فَلَمّا رَأَی اللهُ صِدقَنا اَنزَلَ بِعَدُوِّنَا الکَبتَ وَ اَنزَلَ عَلَینا النَّصر؛ [۱] زمانی که خداوند ما را صادق دید، دشمن ما را سرکوب کرد و ما را یاری نمود». اگر شما نیز صادقانه وارد میدان می شدید و ایستادگی می کردید، خدای متعال دشمن شما را سرکوب می کرد و به شما نصرت می داد. این یک قاعده کلی و قانونی الهی است. نصرت الهی برای مومنین قطعی بوده و از سنّت های الهی می باشد. خداوند این کار را به عنوان حقّی بر عهده خود قرار داده، می فرماید: «وَ كانَ حَقًّا عَلَینا نَصرُ المُؤمِنین» [روم، ۴۷] و نیز می فرماید: «إِنَّ اللهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا؛ [حج، ۳۸] قطعا خداوند از كسانى كه ايمان آورده‏ اند دفاع مى ‏كند». 🔹نکته عجیب اینکه خداوندِ توانایِ بی نیاز، در این آیات به گونه ای سخن می گوید که گویا خود را بدهکار می داند؛ لذا در ادامه این آیه میفرماید:  «إِنَّ اللهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ خَوَّانٍ كَفُورٍ؛ قطعاً خدا هیچ خیانت کار ناسپاسی را دوست ندارد»، بدین معنی که این دفاع و یاری، امری بدیهی می باشد که خلاف آن خیانت و ناسپاسی شمرده می شود. او حتی تأکید می نماید که من بر این کار توانایم:  «اِنَّ اللهَ عَلی نَصرِهِم لَقَدیر؛ [حج، ۳۹] مسلماً خدا بر یاری دادن آنان تواناست». او با این سخنان بیان می دارد که احتمال تخلّف از این وعده، صفر است. چون نه پروردگار از وعده اش تخلف خواهد نمود، و نه کسی می تواند او را در این مسیر ناتوان سازد. البته همه این موارد از لطف بی کران او نشأت می گیرد، وگرنه کسانی که تمام هستی شان را از او گرفته اند چه طلب و حقّی می توانند بر عهده او داشته باشند. آنها همه استعداد، توان و دارایی خویش را مدیون خداوند هستند. 🔹با این همه، خداوند یاری رساندن به مؤمنین را بدون شرط قرار نداده است، بلکه آن را متوقف بر این امر نموده است که آنها نیز خداوند را یاری کنند: «إِنْ تَنْصُرُوا اللهَ يَنْصُرْكُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدامَكُم؛ [محمد، ۷] اگر خداوند را یاری کنید او نیز شما را یاری کرده و گام هایتان را در راه حقّ ثابت و پایدار نگاه می دارد». این شرط ممکن است سؤالی در ذهن مخاطب ایجاد کند مبنی بر اینکه خداوند متعال که خود بی نیاز مطلق است، چگونه چنین درخواستی را از بندگان خود نموده است؟ و این درخواست به چه معناست؟ پاسخ این سؤال در آیه ۱۴ سوره «صف» آمده است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا كُونوا أَنصَارَ اللهِ كَمَا قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ لِلْحَوَارِیِّینَ مَنْ أَنصَارِی إِلَى اللهِ قَالَ الْحَوَارِیُّونَ نَحْنُ أَنصَارُ اللهِ؛ اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد ياوران خدا باشيد همانگونه كه عيسى بن مريم به حواريون گفت: چه كسانى در راه خدا ياوران من هستند؟ حواريون گفتند: ما ياوران خدا هستيم‏». 🔹در اینجا می بینیم هنگامی که حضرت عیسی (علیه السلام) طلب یاری می کند، حواریون در پاسخ او می گویند: «ما یاوران خداییم»، بدین معنا که آنها یاری پیامبر خدا را، یاری خود خداوند می دانستند. این مطلب وقتی اهمیت پیدا می کند که خداوند نیز برداشت آنها را تأیید نموده، به همه مؤمنین دستور می دهد شما نیز با یاری رساندن به اولیای الهی، پروردگارتان را یاری نمایید؛ «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا كُونوا أَنصَارَ اللهِ». آری! خدا یاری را برای اولیاء خود می خواهد و او بدلیل علاقه و محبتّی که به اولیای خویش دارد، یاری آنها را یاری خود، و ظلم به آنها را ظلم به خود و احسان به آنها را احسان به خود می داند، و آنان را معیار و ملاک قرار داده است. این مسأله در متون حدیثی شیعه نیز به صراحت نقل شده است. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت، قم، ۱۴۱۴ق، چ اول، ص ۹۲، خطبه ۵۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️مایه‌ی سلامت دنیا و آخرت 🔹راه علیهم‌ السلام، راه نجات و سعادت و امان و مایه‌ی سلامت دارَین دنیا و آخرت است. ما در اثر متابعت نکردن از ائمه اطهار علیهم‌ السلام از خیلی چیزهای دنیوی هم محروم شده‌ایم. 📕در محضر بهجت، ص۲۷۲ منبع: وبسایت‌ مرکز تنظیم‌ و نشرآثار ‌آیت‌ الله‌ العظمی‌ بهجت @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️حاضر دیدن اهل بیت، عامل نجات انسان 🔹حضرت آیت‌ الله بهجت قدس‌سره: نجات برای کسی است که علیهم‌ السلام را در همه جا مورد تخاطب و حاضر ببیند. 📕در محضر بهجت، ج ١، ص ۲۹۵ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا در تشیع عبادات بدون پذیرش «ولایت» قبول نیست؟ 🔹چنانچه معنای به طور صحیح و دقیق مورد توجه قرار گیرد، پاسخ سوال نیز روشن می شود، واژه «ولایت» و «مولى» از ماده «ولى» گرفته شده است و اهل لغت معانى گوناگون را براى آن برشمرده اند؛ مالک، عبد، معتِق (آزاد کننده) معتَق (آزاد شده)، صاحب (همراه)، قریب (مانند پسر عمو)، جار (همسایه)، حلیف (هم پیمان)، ابن (پسر)، عمّ (عمو)، ربّ، ناصر، منعِم، نزیل (کسی که در جایى سکنى گزیند) شریک، ابن الاخت (پسر خواهر)، محبّ، تابع، صهر (داماد)، اولى بالتصرف (کسى که از جهاتى بر تصرف در امور شخصى دیگرى، از خود او شایسته تر است). [۱] 🔹در اصطلاح، مراد از تسلط و اشراف بر دخل و تصرف در امور سایر انسانها، در ابعاد مختلف است، بدون این که حق اختیار و انتخاب و گزینش یا مالکیت از سایرین سلب شود. (ع) شاهد و محیط بر همه انسانها اعم از شیعه و غیر شیعه، مسلمان و غیر مسلمان است. از ظاهر و باطن همه آگاه و توان هر گونه تصرفى را در امور آنها دارد. به علاوه (ع) می‌تواند در امور تکوینیه نیز دخل و تصرف نموده و مثلاً خشتى را بدل به طلا نماید، یا عکس بر پرده را جان بخشد و یا امراض لاعلاج و گره هاى سخت را بگشاید و متوسلین خود را از بن بستها برهاند، لکن از این توان، بیهوده و بدون حکمت و خلاف سیره عادى بهره نمی گیرد. 🔹از نظر شیعه شناخت و گردن نهادن به اوامر و نواهى و قضاوت‌ها و احکام او بر همگان واجب است، و هر کس از این امر سر باز زند، در واقع توحید و نبوت را نپذیرفته است و به عبارت دیگر: لازمه پذیرش وجود خدا و توحید و عدالت او، پذیرش نبوت، و پذیرش این دو مستلزم پذیرش «ولایت ولّى» می‌باشد. این مطلب از آیات ۳ سوره مائده که ابلاغ و معرفى را معادل ابلاغ رسالت و توحید قرار می‌دهد، و ۵۹ سوره نساء که اطاعت از را در طول اطاعت از خدا و رسول (ص) قرار می‌دهد، و نیز که را قرین می‌نماید،  [۲] به وضوح مستفاد است، و به واسطه حدیث شریف نبوى (ص) «هر کس که بمیرد و را نشناسد به مرده است» [۳] تأکید می‌شود؛ 🔹و همانطور که در سوال اشاره شده هیچ عمل و عبادتى، بدون پذیرش «ولایت ولى الله الاعظم» مقبول درگاه احدیت واقع نمی‌ شود، که این مسئله از بسیارى روایات مستفاد است. [۴] به عنوان نمونه (ع) در حدیث معروف سلسلة الذهب از اجدادشان از جانب خداوند متعال فرمود: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ عَذَابِی قَالَ فَلَمَّا مَرَّتِ الرَّاحِلَةُ نَادَانَا بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا؛ [۵] لا اله الا الله پناهگاه محکم من است، پس هر که در آن داخل شود از عذاب من مصون خواهد ماند، و پس از اندکى تأکید نمود: با عمل به شرایط آن و من یکى از آن شرایط هستم. (پذیرش ولایت). در حدیثی دیگر (ع) می فرماید: «اسلام بر پنج پایه استوار است: نماز، روزه، زکات، حج و  ، و هیچ یک از آن ارکان به پاى رکن رکین ولایت نمی رسد». [۶] 🔹از مطالب مطرح شده استفاده می شود که پذیرش را خداوند بر انسان ها واجب نموده، و امر ولی را همچون امر خویش قرار داده و اطاعت از ولی را اطاعت از خود بر شمرده است؛ لذا نپذیرفتن (ع) به قبول نکردن ولایت خداوند برمی‌گردد. روشن است که این امر سبب می‌شود اعمال انسان مورد امضای خداوند قرار نگیرد. پذیرش سبب می‌شود که انسان هیچگاه از مسیر هدایت گمراه نشود و در غیر این صورت انسان ها در خطر خروج از راه حق‌اند، و اساسا این (ع) هستند که راه حق را مشخص می‌سازند و مسیر رسیدن به سعادت دنیا و آخرت را روشن می‌کنند. رسول خدا در این باره می فرماید: «هر کس دوست می‌دارد که [چون] من زندگانی کند و [چون] من از دنیا برود، و به بهشتی که پرودگارم مرا بدان وعده فرموده، وارد شود، باید ولایت علی بن ابیطالب و جانشینان پاکش، امامان هدایت و چراغ های تاریکی را پس از من پذیرد. آنان هرگز شما را از درگاه هدایت به درگاه گمراهی نمی‌کشانند». [۷] پی نوشت‌ها؛ [۱] فیروزآبادى، القاموس المحیط؛ سعیدى مهر، محمد، کلام اسلامى، ج ۲، ص ۱۶۸ [۲] بحار الأنوار، ج ۲۳، ص ۱۰۸، مؤسسة الوفاء بیروت، ۱۴۰۴ق [۳] بحار الانوار، ج ۲۳، ص ۱۰۸ [۴] برگرفته از سوال ۱۵۳ وبسایت [۵] بحارالأنوار، ج ۳، ص ۷ [۶] همان، ج ۶۵، ص ۳۲۹-۳۳۳ [۷] همان، ج ۲۳، ص ۱۴۳ منبع: اسلام کوئست @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️وجود عصمت در غیر انبیاء و اولیاء 🔸پرسش: آیا صحیح است که در مورد کسانی غیر از انبیاء و ائمه علیهم‌ السلام مانند سیده حوراء، حضرت زینب سلام‌ الله‌ علیها، یا اباالفضل العباس علیه‌ السلام معتقد به باشیم؟ آیا عصمت دارای مراتب است؟ 🔹پاسخ: ، شرط [دریافت] منصب برای و علیهم‌ السلام است و بنابراین برای آن‌ها است، و این به‌ این‌ معنا نیست که در غیر ایشان محال است. گواه بر این مطلب آنکه هر یک از ما، مکلف به ترک همۀ معاصی در همه‌ جا و هر زمان تا آخر عمر هستیم، و لازمۀ یک نوعی از این تکلیف، است و در این‌ صورت آیا ممکن است که همه، مکلف به امری باشند که برای غیر انبیاء و اوصیاء علیهم‌ السلام محال است؟! افزون بر اینکه از برخی از صالحین صادقین از علیهم‌ السلام و دیگر ، ادعای ترک جمیع معاصی شده است و صحت این ادعا یقینی است. 📕رحمت واسعه، ص ۳۱۰-۳۰۹ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️به چه دلیل همسران پيامبر اكرم (ص) مشمول «آیه تطهير» نمی شوند؟ 🔹درست است كه اين آيه در لابلاى آيات مربوط به همسران پيامبر (ص) است، ولى لحن جداگانه اى دارد و نشان مى دهد را دنبال مى كند؛ چرا كه آيات قبل و بعد همه با ضميرهاى جمع مؤنت است، ولى آيه مورد بحث با آمده است! اين آيه در آغاز همسران پيامبر (ص) را مخاطب ساخته و به آنها دستور مى دهد كه در خانه هاى خود بمانيد و همچون دوران جاهليت نخستين در [ميان مردم] ظاهر نشويد و نماز را بر پا داريد و زكات را بپردازيد، و خدا و پيامبرش را اطاعت كنيد؛ «وَ قَرْنَ فى بُيُوتِكُنَّ وَ لاتَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الجاهِليَّةِ الاوُلى وَ اَقِمْنَ الصَّلوةَ و آتينَ الزَّكاةَ وَ اَطِعْنَ اللهَ وَ رَسُولَهُ». [احزاب، ۳۳]  🔹تمام شش ضميرى كه در اين بخش از آيه آمده است همه به صورت جمع مؤنت است. (دقت كنيد) سپس لحن آيه طور ديگرى مى شود، و مى فرمايد: «اِنَّما يُريدُ اللهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِرَّكُمْ تَطْهيراً؛ خداوند فقط مى خواهد پليدى [گناه] را از شما اهل بيت دور كند و شما را كاملا پاك سازد». همانطور که می بینید در اين بخش از آيه، دو ضمير جمع به كار رفته است كه هر دو به صورت آمده است. درست است كه صدر و ذيل يك آيه معمولا يك مطلب را دنبال مى كند، ولى اين سخن در جايى است كه قرينه اى بر خلاف آن وجود نداشته باشد؛ 🔹بنابراين كسانى كه اين قسمت از آيه را نيز ناظر به همسران پيامبر (ص) دانسته اند سخنى بر خلاف ظاهر آيه و قرينه موجود در آن، يعنى تفاوت ضميرها، گفته اند. از اين گذشته در مورد اين آيه دسترسى به داريم كه علماى بزرگ اسلام اعم از اهل تسنن و شيعه، آن را از شخص (ص) نقل كرده اند و در معروف ترين منابع فريقين كه مورد قبول آنها است اين روايات به وفور و كثرت آمده است. اين روايات همگى حاكى از آن است كه در اين آيه، (ص) و و و و (عليهم السلام) مى باشند. 📕پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، با همکاری جمعی از فضلا و دانشمندان، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۸۶، چاپ نهم، ج ۹، ص ۱۳۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (ع) در خطبه ۱۵۴ نهج البلاغه، به كداميك از فضائل «اهل بیت (علیهم السلام)» اشاره نموده است؟ 🔹 (ع) در بخشی از خطبه ۱۵۴ به بيان بخشى از فضايل (عليهم السلام) پرداخته، چنين مى فرمايد: «نَحْنُ الشِّعَارُ وَ الْأَصْحَابُ، وَ الْخَزَنَةُ وَ الْأَبْوَابُ، وَ لَا تُؤْتَى الْبُيُوتُ إِلَّا مِنْ أَبْوَابِهَا، فَمَنْ أَتَاهَا مِنْ غَيْرِ أَبْوَابِهَا سُمِّيَ سَارِقاً». (ما پيامبر خدا (ص) و او و و وى هستيم که تنها باید از درِ خانه به آن وارد شد، و هر كس كه از غير در وارد شود سارقش مى نامند!)؛ 🔹اشاره به اين كه ما از همه به (ص) نزديكتريم [توجه داشته باشيد كه شعار به معناى لباس زيرين است كه با پوستِ تن تماس دارد] و و آن حضرت به ما رسيده است و هر كس مى خواهد به تعليمات آن وجودِ مقدّس و هاى او راه يابد بايد از طريق ما وارد شود. اين تعبيرات در واقع برگرفته از روايات خود (ص) درباره (ع) عموماً و (ع) خصوصاً مى باشد، احاديثى مانند كه تمام مسلمين را تا روز قيامت به و (ع) ارجاع مى دهد، و حديث «اَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِىٌّ بَابُهَا فَمَنْ اَرَادَ الْعِلْمَ فَلْيَأْتِ الْبَابَ؛ [۱] من شهر علمم و (ع) درِ آن است، هر كس علم میخواهد بايد از در آن وارد شود». 🔹در ادامه (ع) مى فرمايد: «فِيهِمْ كَرَائِمُ [۲] الْقُرْآنِ، وَ هُمْ كُنُوزُ الرَّحْمنِ إِنْ نَطَقُوا صَدَقُوا، وَ إِنْ صَمَتُوا لَمْ يُسْبَقُوا». (آيات كريمه قرآن درباره آنها [پيامبر و اهل بيتش (عليهم السلام)] نازل شده، آنها خداى رحمانند، اگر سخن بگويند راست مى گويند و اگر سكوت كنند كسى بر آنها پيشى نمى گيرد). جمله «فِيهِمْ كَرَائِمُ الْقُرْآنِ» ممكن است به همان معنا باشد كه گفته شد، يا به اين معنا كه آيات كريمه «قرآن» و آن نزد آنهاست. مطابق اين تفسير، جمله مزبور اشاره اى به مفهوم است كه مى گويد: (عليهم السلام) هرگز از جدا نمى شوند. 🔹تعبير به (گنج ها) اشاره به اين است كه و نزد آنهاست؛ زيرا هميشه اشياء نفيس را در گنج ذخيره مى كنند. جمله «إِنْ نَطَقُوا صَدَقُوا» يكى از اوصاف برجسته (عليهم السلام) را كه همان است، و با آيه «كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ» [۳] هماهنگ است، بازگو مى كند. جمله «إِنْ صَمَتُوا لَمْ يُسْبَقُوا» اشاره به اين است كه آنها هرگز به معناى ناتوانى در پاسخگويى نيست، بلكه به مقتضاى و است، لذا كسى نمیتواند بر آن پيشى بگيرد، يا اينكه ابهت آنها به قدرى است كه هرگاه سكوت كنند، كسى را ياراى سخن و اظهار وجود در برابر آنها نيست. به هر حال، اين كه در (ص) است، جایگاه آنها را از ديگران ممتاز مى سازد و مقام علمى آنها را نشان میدهد. 🔹سپس براى تأكيد اين مطلب كه هدف نيست، مى افزايد: «فَلْيَصْدُقْ رَائِدٌ أَهْلَهُ، وَ لْيُحْضِرْ عَقْلَهُ، وَ لْيَكُنْ مِنْ أَبْنَاءِ الْآخِرَةِ، فَإِنَّهُ مِنْهَا قَدِمَ، وَ إِلَيْهَا يَنْقَلِبُ». ( بايد به افراد خود راست بگويد و و را حاضر سازد و از باشد [دنیاطلب نباشد]؛ چرا كه از آنجا آمده و به آنجا باز مى گردد). واژه «رائد» در اصل به معناى كسى است كه در پيشاپيش قافله حركت مى كند و براى يافتن آب و چراگاه جستجو مى نمايد. اگر چنين كسى باشد، اهل قافله خود را گرفتار خطر مى سازد؛ انتخاب اين تعبير در جمله ياد شده اشاره به اين نكته لطيف است كه اگر من (عليهم السلام) را براى شما شرح مى دهم به منزله كسى هستم كه ضرورى ترين وسيله زندگى را براى پيروانش فراهم مى سازد. پی نوشت‌ها؛ [۱] اين حديث مشهورى است كه در كتب معروف اهل سنت مانند المستدرك على الصحيحين، أبو عبدالله حاكم نيشابوری؛ المعجم الكبير، طبرانی، و غير آنها نقل شده است. [۱] «كرائم» جمع «كريمه» است و اشاره به آيات مباركى است كه در شأن اهل بيت (عليهم السلام) نازل شده است. [۳] سوره توبه، آيه۱۱۹. این آیه دستور مى دهد كه اهل ايمان در هر عصر و زمان و مكان بايد با راستگويان همراه و همگام باشند و اين آيه طبق روايات متعددى كه در منابع شيعه و سنى وارد شده به امامان معصوم (عليهم السلام) تفسير شده است. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، چ اول‏، ج۶، ص۸۹. منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا در متون اسلامی این همه تأکید بر محبت اهل بیت (علیهم السلام) شده است؟ 🔹آنچه در خطبه ۸۷ نهج البلاغه وجود دارد، این حقیقت را به عالى ترین بیانى تبیین مى کند که با وجود (عليهم السلام) و (صلى الله علیه وآله) در میان مسلمانان و پیروى مردم از سخنان آنان، هرگز خطر گمراهى آنها را تهدید نمى کند؛ آنها زمامداران حق، چراغ هاى هدایت، پرچم هاى دین و ترجمان قرآن و وحى اند، و اگر در روایاتى که در منابع شیعه و اهل سنّت وارد شده، این همه تأکید بر محبّت آنان مى بینیم، به خاطر آن است که این ، انگیزه اى بر از آنان و پیروى از آنان مایه هدایت مى گردد. از جمله، «فخر رازى» در «تفسیر کبیر» خود از «زمخشرى» در «کشّاف» این حدیث نورانى و پرمعنا را از پیغمبر اکرم (صلى الله علیه و آله) نقل مى کند که فرمود: 🔹«مَنْ‌ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ‌مُحَمَّدٍ، مَاتَ شَهِیداً»؛ (هر کس با بمیرد، شهید است). «أَلاَ وَ مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ، مَاتَ مَغْفُوراً لَهُ»؛ (آگاه باشید! هر که بر بمیرد، آمرزیده است). «أَلاَ وَ مَن مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ، مَاتَ تَائِباً»؛ (آگاه باشید! هر که بر بمیرد، توبه اش پذیرفته است). «أَلاَ وَ مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ، مَاتَ مُؤْمِناً مُسْتَکْمِلَ الاِیمَانِ»؛ (آگاه باشید! هر کس بر محبّت آل محمّد بمیرد، با ایمان کامل مرده است). «أَلاَ وَ مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ، بَشَّرَهُ مَلَکُ الْمَوْتِ بِالْجَنَّةِ»؛ (آگاه باشید! هر که با محبّت آل محمّد بمیرد، فرشته مرگ، او را بشارت به بهشت مى دهد). «أَلاَ وَ مَنْ مَاتَ عَلَى بُغْضِ آلِ مُحَمَّدٍ، جَاءَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ مَکْتُوباً بَیْنَ عَیْنَیْهِ: آيِسٌ مِنْ رَحْمَةِ اللهِ...» [۱]؛ (آگاه باشید! هر کسى بر عداوت آل محمّد بمیرد، روز قیامت در حالى بر محشر وارد مى شود که بر پیشانى او نوشته شده است: مأیوس از رحمت خدا!....). 🔹در حدیث دیگرى از پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله) آمده است که فرمود: «أَنَا أَوَّلُ وَافِدٍ عَلَى الْعَزِیزِ الْجَبَّارِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ کِتَابُهُ وَ أَهْلُ بَیْتِی، ثُمَّ أُمَّتِی، ثُمَّ أَسْأَلُهُمْ: مَا فَعَلْتُمْ بِکِتَابِ اللهِ وَ بِأَهْلِ بَیْتِی؟» [۲]؛ (من نخستین کسى هستم که به پیشگاه خداوند قادر توانا، در روز قیامت حاضر مى شود و همچنین کتاب خدا و حضور مى یابند؛ سپس امّتم حاضر مى شوند و بعد از آن، از آنها سؤال مى کنم شما با قرآن و اهل بیتم چه کردید؟). احادیث درباره ولاى اهل بیت (عليهم السلام) و محبّت آنان و تمسّک به هدایت هایشان از طُرق شیعه و اهل سنّت فراوان است و آنچه در بالا آمد، تنها نمونه اى از آن بود. پی نوشت‌ها؛ [۱] مفاتيح الغيب، فخرالدين رازى، محمد بن عمر، دار احياء التراث العربى، بيروت، ۱۴۲۰ق، چ سوم، ج ۲۷، ص ۵۹۵ [۲] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، تهران، ۱۴۰۷ق، چ چهارم، ج ‏۲، ص ۶۰۰ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶، چ اول‏، ج ۳، ص ۵۷۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️گویا به‌ کلی از «عینُ‌ الله‌ الناظِرَة» غافلیم! 🔹 عصمت و طهارت علیهم‌ السلام بندگانی هستند که و شان مُطرِد (فراگیر) است؛ یعنی با داشتن نه خطا می‌کنند و نه خطیئه. عجل‌ الله‌ تعالی‌ فرجه‌ الشریف «عَيْنُ اللهِ النَّاظِرَةُ وَ أُذُنُهُ السَّامِعَةُ وَ لِسَانُهُ النَّاطِقُ فِی خَلْقِهِ وَ يَدُهُ الْمَبْسُوطَة؛ چشم بینا، گوش شنوا، زبان گویا و دست گشاده خداوند» [۱] است و از ، ، و ما اطلاع دارد؛ مع‌ذلک گویا ما علیهم‌ السلام و به‌ خصوص عجل‌ الله‌ تعالی‌ فرجه‌ الشریف را حاضر و ناظر نمی‌دانیم، بلکه گویا ـ مانند عامه ـ اصلاً زنده نمی‌دانیم و به‌ کلی از آن حضرت هستیم. 📕در محضر بهجت، ج۱، ص۲۲ [۱] ر.ک: بحار‌الانوار، ج‌۲۶، ص‌۲۴۰؛ ج ‌۴۰، ص ‌۹۵؛ توحید صدوق، ص‌۱۶۷؛ معانی‌الاخبار، ص‌۱۶. منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا باید اهل بیت (علیهم السلام) را یاری کنیم؛ آیا هم اکنون امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) نیازمند یاری ما می باشد؟ (بخش اول) 🔹 (علیه السلام) در یکی از سخنانش که یاران خود را به دلیل ملامت نمود، مثالی از (صلی الله علیه و آله) زد و فرمود: «فَلَمّا رَأَی اللهُ صِدقَنا اَنزَلَ بِعَدُوِّنَا الکَبتَ وَ اَنزَلَ عَلَینا النَّصر». [۱] (زمانی که خداوند ما را دید، ما را کرد و ما را نمود). اگر شما نیز وارد میدان می شدید و می کردید، خدای متعال شما را سرکوب می کرد و به شما می داد. این یک و قانونی الهی است. برای قطعی بوده و از می باشد. 🔹 این کار را به عنوان بر عهده خود قرار داده، می فرماید: «وَ كانَ حَقًّا عَلَینا نَصرُ المُؤمِنین» [۲] و نیز می فرمايد: «إِنَّ اللهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا»؛ [۳] (قطعا خداوند از كسانى كه آورده‏ اند مى ‏كند). نکته عجیب اینکه خداوندِ توانایِ بی نیاز، در این آیات به گونه ای سخن می گوید که گویا خود را بدهکار می داند؛ لذا در ادامه این آیه می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ خَوَّانٍ كَفُورٍ» بدین معنی که این و یاری، امری می باشد که خلاف آن خیانت و ناسپاسی شمرده می شود. او حتی تأکید می نماید که من بر این کار توانایم: «اِنَّ اللهَ عَلی نَصرِهِم لَقَدیر». [۴] 🔹او با این سخنان بیان می دارد که احتمال تخلّف از این وعده، صفر است. چون نه از تخلف خواهد نمود و نه کسی می تواند او را در این مسیر ناتوان سازد. البته همه این موارد از او نشأت می گیرد، وگرنه کسانی که تمام هستی شان را از او گرفته اند چه طلب و حقّی می توانند بر عهده او داشته باشند. آنها همه ، و خویش را مدیون خداوند هستند. 🔹با این همه، یاری رساندن به را بدون شرط قرار نداده است؛ بلکه آن را متوقف بر این امر نموده است که آنها نیز خداوند را یاری کنند: «إِنْ تَنْصُرُوا اللهَ يَنْصُرْكُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدامَكُم»؛ [۵] (اگر را یاری کنید، او نیز شما را یاری کرده و گام هایتان را در ثابت و پایدار نگاه می دارد). این شرط ممکن است سؤالی در ذهن مخاطب ایجاد کند مبنی بر اینکه که خود بی نیاز مطلق است، چگونه چنین درخواستی را از خود نموده است؟ و این درخواست به چه معناست؟ 🔹پاسخ این سؤال در «آیه ۱۴ سوره صف» آمده است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا كُونوا أَنصَارَ اللهِ كَمَا قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ لِلْحَوَارِیِّینَ مَنْ أَنصَارِی إِلَى اللهِ قَالَ الْحَوَارِیُّونَ نَحْنُ أَنصَارُ اللهِ»؛ (اى كسانى كه آورده ‏ايد باشيد، همانگونه كه عيسى بن مريم به حواريون گفت: چه كسانى در راه خدا ياوران من هستند؟ حواريون گفتند: ما ياوران خدا هستيم‏). در اینجا می بینیم هنگامی که حضرت عیسی (علیه السلام) طلب یاری می کند، حواریون در پاسخ او می گویند: «ما یاوران خداییم»، بدین معنا که آنها خدا را، یاری خود می دانستند. 🔹این مطلب وقتی اهمیت پیدا می کند که خداوند نیز برداشت آنها را تأیید نموده، به همه دستور می دهد شما نیز با یاری رساندن به ، پروردگارتان را یاری نمایید؛ «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا كُونوا أَنصَارَ اللهِ». آری! یاری را برای می خواهد، و او بدلیل علاقه و که به اولیای خویش دارد، آنها را یاری خود و به آنها را ظلم به خود و به آنها را احسان به خود می داند، و آنان را و قرار داده است. این مسأله در متون حدیثی نیز به صراحت نقل شده است. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت، قم، ۱۴۱۴ق، چ اول، ص ۹۲، خطبه ۵۶ [۲] سوره روم، آیه ۴۷ [۳] سوره حج، آیه ۳۸ [۴] سوره حج، آیه ۳۹ [۵] سوره محمد (ص)، آیه ۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام باقر (علیه السّلام) چه آثاری در فرهنگ و دانش اسلامی شيعی از خود به يادگار گذاشته است؟ (بخش دوم و پایانی) 🔹تلاش‌ های خستگی‌ ناپذیر (ع) و پس از وی تلاش‌ های (ع) سبب شد تا با اتکای به (ص) و اشراقات و بر قلوب (علیهم السّلام)، زودتر از اهل سنت و... به مرحله تدوین برسد، تا جایی که «مصطفی عبدالرازق» می‌ نویسد: «پذیرفتن اینکه تدوین زودتر از فرق دیگر اسلامی شروع شده عاقلانه است؛ زیرا اعتقاد آنان به یا معانی شبیه آن در مورد چنین اقتضا می‌ کرده که قضاوت‌ها و فتاوای آنها به وسیله پیروانشان تدوین گردد». [۱] 🔹این (ص) بود که از طریق عصمت به طور مستقل به ما رسیده است. اهل سنت احادیثی را که از (ع) نقل می‌ کنند، معمولاً با اتصال سند آن از پدرش از پدرانش به (ص) می‌ رسانند، ولی به دلیل اعتقاد به و آن حضرت و دیگر ، نیازی به ذکر سند نمی‌ بیند. از خود (ع) درباره احادیثی که بدون ذکر سند از نقل می‌ کند، سؤال شد، فرمودند: 🔹«اِذَا حَدَّثْتُ بِالْحَدِیثِ وَ لَمْ اَسْنَدُهُ، فَسَنَدِی فِیهِ اِلَی زَینِ الْعَابِدِینَ، عَنْ أَبِیهِ الْحُسَیْنِ الشَّهِیدِ عَنْ أَبِیهِ عَلِیُّ بْنُ اَبِی طَالِبٍ (ع) عَنْ رَسُولِ اللهِ عَنْ جِبْرِیلَ عَنِ اللهِ تَعَالَی». [۲] (وقتی را روایت کرده و آن را ذکر نمی‌ کنم، سند من در چنین مواردی پدرم زین العابدین از پدرش حسین شهید از پدرش علی بن ابیطالب، از (ص) از جبرئیل و پس از آن از ). 🔹 (ع) مانند دیگر امامان شیعه برای بیان اهمیت موقعیت از لحاظ ، کوشش بلیغی از خود نشان می‌ داد و در روایتی که در این زمینه از آن حضرت نقل شده، چنین آمده است: «آلُ مُحَمَّدٍ أَبْوَابُ اللهِ وَ سَبِیلُهُ وَ الدُّعَاةُ اِلَی الْجَنَّةِ وَ الْقَادَةُ اِلَیْهَا». [۳] (، درهای علوم الهی و راه وصول به رضای او و دعوت کنندگان به بهشت و سوق‌ دهندگان مردم بدان هستند). و نیز از آن حضرت روایت شده: «کُلُّ شَیْ‌ءٍ لَمْ یَخْرُجْ مِنْ هَذَا الْبَیْتِ فَهُوَ وِبَالٌ»؛ [۴] (هر آن چیزی که از این خانه بیرون نیاید خالی از پیامد سوء نخواهد بود). 🔹در حقیقت آن حضرت (ص) را از طریق (ع) برای مردم روایت می ‌کردند و این در زمانی بود که کسانی چون «مکحول» [۵] وقتی حدیثی از امیرالمؤمنین (ع) روایت میکردند از شدت ترس، آن حضرت را با عنوان «ابو زینب» یاد می‌ کردند. بنابراین می‌ بینیم که ، تنها احادیث رسول خدا (ص) می‌ باشد و دلیل آن این است که این میراث مورد به مورد به اتکا دارد، به طوری که امام باقر (ع) فرمود: «اِذَا حَدَّثْتُکُمْ بِشَیْ‌ءٍ فَسَأَلُونِی عَنْ کِتَابِ اللهِ». [۶] (وقتی برای شما نقل می‌کنم در موضوع مطابقت آن با ، از من سؤال کنید). 🔹این میراث (ع) است که سبب حفظ و سلامت از تحریفات حدیثی شده است که به دلیل ننوشتن حدیث و انگیزه‌ های دیگر زمینه‌ های آن ایجاد شده بود. (ع) با استناد به حدیث: «عَلِیٌّ أَقْضَاکُمْ»؛ ( قاضی‌ ترین شماست) که از طرق متعددی از شخص (ص) نقل شده، می‌ کوشید یکی از علمای اهل سنت را به پذیرفتن احکام قضایی (ع) واداشته و عقیده آن عالم را دایر بر جواز عمل به احکام قضایی دیگران باطل سازد. [۷] 🔹همچنین آن حضرت در پاره‌ ای از موارد، علومی را که از طریق برخی صحابه نقل شده بود، به صراحت باطل اعلام می‌ کرد، به طوری که یک بار پس از تقسیم به و فرمود: «اُشْهِدُکُمْ عَلَی زَیْدِ بْنِ ثَابِتٍ، لَقَدْ حَکَمَ فِی الْفَرَائِضِ بِأَحْکَامِ الْجَاهِلَیَّةِ». [۸] (شما را گواه می‌ گیریم بر زید بن ثابت که در مسأله ارث مطابق احکام جاهلیت حکم کرده است). پی نوشت‌ها؛ [۱] تمهید لتاریخ الفقه الاسلامی، سبحانی جعفر، دار الاضوء، ص ۲۰۳؛ [۲] إعلام الورى بأعلام الهدى، طبرسى، دار الکتب الاسلاميه‏، ص ۲۴۶؛ [۳] وسائل الشيعة، مؤسسة آل البيت (ع)، ج ۱۸، ص ۹؛ [۴] الميزان فى تفسير القرآن، انتشارات اسلامى، ج ۳، ص ۱۷۶؛ [۵] ابن ابی الحدید او را به بغض امیر المؤمنین (ع) نسبت داده است. (اختصاص‏، مفيد، گنکره شیخ مفید، چ ۱، ص ۱۲۸) [۶] المیزان، همان، ج ۳، ص ۱۷۶؛ [۷] وسائل الشیعة، همان، ج ۱۸، ص ۸ - ۹؛ [۸] الکافی، همان، ج ۷، ص ۴۰۷ 📕حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (ع)، جعفریان، رسول، موسسه انصاریان، قم، ۱۳۸۱ش، چ ۶، ص ۳۰۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آسيب شناسی مهدويت 🔸برای هر و مجموعه معرفتی ممكن است روی دهد كه مانع و بالندگی آن فرهنگ باشد. نيز گاهی به آفت هايی گرفتار می شود كه حركت رو به آن را كُند ميکند و بحث عهده دار شناختن آن و با آنهاست. 🔹آسيب‌های ، مواردی است كه از آنها موجب سستی و به ويژه جوانان نسبت به اصل وجود (عج) و يا ابعاد مختلف شناخت آن حضرت است؛ و گاهی نيز سبب گرايش به افراد يا مجموعه‌ های منحرف می گردد. بنابراين آشنايی با اين ، (عج) را از كجروی در و حفظ خواهد كرد. ما در اينجا مهم‌ترين آسيب‌های فرهنگ مهدويت را در عنوان هایی جدا از يكديگر مورد بحث قرار می دهيم: 💠«برداشت‌های غلط»؛ از آسيب‌ های مهم در ، تفسيرها و از موضوعات اين فرهنگ اسلامی است. و ناقص از به دريافت غير صحيح می‌انجامد كه چند نمونه از آن را بيان می کنيم. 1⃣برداشت غلط از مفهوم انتظار 🔹برداشت غلط از سبب شده است كه بعضی گمان كنند كه چون از فسادها به دست (عج) خواهد بود، ما در برابر و هيچ وظيفه‌ای نداريم، و بلكه ممكن است گفته شود كه برای نزديك شدن (عج) بايد برای ترويج بديها و زشتی‌ها در جامعه اقدام كنيم!! اين در مقابل ديدگاه و (عليه السلام) است كه و را از وظايف حتمی هر مسلمان می داند. 🔹امام خمينی (ره) در نقد اين ديدگاه می گوید: «ما اگر دستمان می رسيد، قدرت داشتيم، بايد برويم تمام ظلم‌ها و جورها را از عالم برداريم، تكليف شرعی ماست. منتها ما نمی توانيم. اينی كه هست اين است كه حضرت [امام مهدی (عج)] عالم را پر ميكند از عدالت؛ نه شما دست برداريد از اين تكليفتان، نه اين كه شما ديگر تكليف نداريد». [۱] ايشان همچنين در ادامه بيانات خود فرموده‌اند: «آيا ما بر خلاف آيات شريفه دست از برداريم؟ دست از برداريم، و توسعه بدهيم گناهان را برای اين كه حضرت بيايند؟!». [۲] 2⃣برداشت نادرست از ظاهر برخی روایات 🔹بعضی افراد از ظاهر برخی از روايات اينگونه برداشت كرده‌اند كه هر قبل از (عج) محكوم و مردود است، بنابراين در برابر قيام و كه قيامی بر ضدّ و ، و در جهت برقراری بوده است موضع نادرستی گرفته‌اند. در پاسخ بايد گفت كه اجرای بسياری از مانند اقامه حدود و قصاص، و نيز جهاد با دشمنان و مبارزه فراگير با فساد جز با تشكيل ممكن نيست؛ 🔹بنابراين تلاش برای برقراری كاری پسنديده و است، و نهی از در بعضی از روايات به معنی شركت در كه انگيزه الهی ندارد، و يا قيام هايی كه بدون توجه به شرايط و زمينه‌ های لازم انجام ميگيرد، و يا حركت هايی كه به عنوان قيام مهدوی شروع ميگردد، می باشد؛ نه اينكه هر انقلاب و حركتی كه در مسير است مردود شمرده شود. [۳] 3⃣نشان دادن چهره خشونت آميز از امام زمان (عج) 🔹يكی ديگر از برداشت‌ های غلط در ، نشان دادن چهره از (عج) است. بر خلاف تصوّر بعضی افراد كه می انديشند (عج) با شمشير عدالت، دريايی از خون به راه می اندازد و بسياری را از دم تيغ عبور می دهد، حضرت و رحمت پروردگار است، و مانند پيامبر عظیم الشأن اسلام (ص) ابتدا همگان را با بيان روشن و به و می خواند، و اكثر مردم دعوت امام (عج) را پاسخ می دهند و به او می پيوندند. بنابراين (عج) تنها با كه آگاهانه از پذيرفتن حق سر باز ميزنند و جز زبان شمشير نمی فهمند با برخورد ميکند. پي نوشت ها: [۱] صحيفه نور، ج۲۰، ص۱۹۶ [۲] همان [۳] براى اطلاع بيشتر درباره اين موضوع به كتاب «دادگستر جهان» نوشته «ابراهيم امينى»، ص ۲۵۴ تا ۳۰۰ مراجعه شود. منبع: راسخون به نقل از نگین آفرینش @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«حضرت اباالفضل» علیه السلام؛ نفحه‌ای از رحمت های الهی 🔸 (عليه السلام)، مردی که برای ، ، ، ، و... می باشد؛ و با وجود ایشان در همه این زمینه ها، حرف برای گفتن دارد. القابی خاص به حضرت اختصاص دارد که در اینجا به بخشی از آنها می پردازیم.   💠«قمر بنی هاشم» 🔹 (عليه السلام)، بواسطه بهره وافری که از زیبایی و برده بود، به ، معروف گردید. به راستی وی همچنان که برای خانواده‌ی علوی خویش، به مثابه ماهی فروزان بود، در نیز همانند درخشید، و را برای تمام رهروان راه شهادت روشن نمود.   💠«سقا» 🔹 از برترین القاب حضرت می‌باشد، و خود ایشان نیز این لقب را بسیار دوست می‌داشت؛ اما دلیل این لقب گذاری، نقش بسیار مهم حضرت در سیراب نمودن رسول الله (صلی الله علیه و آله) بود؛ زمانی که ابن مرجانه آب را بر علیهم السلام بست و خواست که آنان را از پای درآورد، پهلوان اسلام، (عليه السلام) بارها به سمت نهر فرات حمله ور شد، آب فراهم کرد، و اهل بیت (علیهم السلام) و اصحاب را سیراب نمود. 💠«بطل العلقمی» 🔹به معنای می باشد، علقمه نام نهری است که (علیه السلام) بر کرانه های آن به شهادت رسید. در روز واقعه، این نهر به محاصره نیروهای ابن مرجانه درآمده بود، تا مانع رسیدن آب به فرزند رسول خدا و زنان و کودکان همراهش شوند. (عليه السلام) بارها به سوی نهر علقمه هجوم برده، و پس از آنکه افراد را مجبور به فرار نمود، از نهر آب برداشته و به اردوی (علیه السلام) رساند. در آخرین باری که ایشان قصد نهر علقمه کرد، به دست مزدوران این مرجانه به شهادت رسید؛ بر این اساس به ملقب گردید.   💠«علمدار» 🔹از القاب‌مشهور (عليه السلام) می باشد که از بین اهل بیت (علیهم السلام) و اصحاب، به ایشان تعلق گرفت. در زمان های قدیم از مهمترین مناصب، در لشکر به حساب می آمد، (عليه السلام) بیرق (علیه السلام) را از زمانی که از یثرب (مدینه) خارج شد، تا زمانی که به رسید، برافراشته نگاه داشت، تا آن زمان که دستان مبارکش از بدن جدا شدند و در کنار نهر علقمه به شهادت رسید.   💠«کبش الکتیبة» 🔹به معنی ، از القابی است که به الطاق می شود، و از این جهت این لقب به ایشان داده شد، که در روز را در راه دفع خطر و دفاع از اردوی (علیه السلام) بکار گرفت، و در این مورد، همچون بازویی پرتوان بود که چون صاعقه بر لشکر وارد می شد و آنان را در هم می کوبید.   💠«عمید» 🔹به معنای ، و از القاب و درجات ارزشمند در لشکر می باشد که به فرماندهان عالیرتبه اطلاق می شود.   💠«حامی الظعینة» 🔹به معنای ، و از القاب مشهور (علیه السلام) است. از این جهت ایشان به این لقب، ملقب شد که در طول حرکت زنان و دختران حرم از مدینه به سمت کربلا، ملازم ایشان بوده و نهایت تلاش خویش را در ، و خدمت به زنان حرم مبذول داشته، تا آنجا که او زنان حرم را، از کجاوه سوار و پیاده می نموده است. 🔹سید جعفر حلی در وصف (عليه السلام) چنین می سراید: «حامی الظعینة این منه ربیعة ام این من علیا ابیه مكرم»؛ به این معنا که ای ، کجا ربیعه به پای تو می رسد و کجا مکرم، پدر ربیعه به پای پدرت علی (علیه السلام) می رسد». لازم به ذکر است لقب به یکی از پهلوانان عرب بنام ربیعة بن مكرم اطلاق می شده که در حمایت از خانواده اش بسیار موفق و سربلند بوده است.   💠«باب الحوائج» 🔹این لقب از رایج‌ترین القاب (عليه السلام)‌ است، بطوری که مردم عقیده دارند اگر حاجتمندی با نیت خالص، و با توسل به (علیه السلام) برآورده شدن حاجتش را بخواهد، خداوند حاجتش را روا می نماید، و هیچ آشفته حالی، رو به او نمی نماید، مگر آنکه خداوند مشکلش را برطرف می نماید. آری (عليه السلام) نفحه ای از رحمت‌ های الهی، دری از درهای او و وسیله‌ای از وسایل تقرب به خداوند است. او تمام این را در نتیجه‌ی هایش در راه و کمک در راه نیل به اهداف آن، و و نهایتا در این مسیر بدست آورده است. منابع: اختران تابناک، ج۲، ص ۱۶۹؛ رجال شیخ طوسی؛ امالی و کمال الدین شیخ صدوق؛ فهرست نجاشی، ص ۱۴۵؛ سردار کربلا، ترجمه العباس مقرم؛ جنه الماوی، محدث نوری نویسنده: داریوش عشقی منبع: تبیان @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در خطبه ۱۰۹ نهج البلاغه با چه اوصافی از «اهل بیت» (علیهم السلام) ياد كرده است؟ 🔹 (علیه السلام) آخرین بخش از خطبه ۱۰۹ را با ذكر اوصافى از (عليهم السلام) پايان می‌دهد و رعايت فصاحت و بلاغت را با اين حُسن ختام به سر حدّ كمال مى رساند؛ مى فرمايد: «نَحْنُ شَجَرَةُ النُّبُوَّةِ، وَ مَحَطُّ الرِّسَالَةِ، وَ مُخْتَلَفُ [۱] الْمَلَائِكَةِ، وَ مَعَادِنُ الْعِلْمِ، وَ يَنَابِيعُ الْحُكْمِ» (ما درخت پُربار نبوّت و و محلّ رفت و آمد فرشتگان و و چشمه سارهاى حكمتيم». تعبير به شجره، اشاره به اين است كه همچون درخت پربارى است كه داراى شاخه ها و فروع مختلفى است. ريشه و ساقه آن، (صلی الله علیه و آله) و ، شاخ و برگ‌هاى آن و به سوى خدا، ميوه اين درخت است. 🔹در تعبير دوم، را به بارانداز و فرودگاهى تشبيه می كند كه ، در آن از سوى خدا نزول پيدا كرده است، و در تعبير سوم، (صلی الله علیه و آله) را مركز رفت و آمد می‌شمرد و (عليه السلام) و كسانى هستند كه در اين خانه و خانواده، پرورش يافته اند و طبعاً آثار و در آنها پرتوافكن مى باشد. واژه در اينجا ممكن است كه اشاره به باشد (جبرئيل و همراهانش) كه بر (صلی الله علیه و آله) نازل مى شدند؛ 🔹يا اشاره به معناى اعمّى باشد كه ساير فرشتگانى را كه به عنوان خدمت يا بشارت در اين خانواده رفت و آمد داشته اند، شامل شود؛ و در هر حال، منظور اين نيست كه فرشته وحى بر غير (صلی الله علیه و آله) نازل مى شده است. تفاوت «شَجَرَةُ النُّبُوَّةِ» و «مَحَطُّ الرِّسَالَةِ» از اين نظر است كه (صلی الله علیه و آله) داراى دو مقام بود: ، كه همان خبر دادن از سوى خداست و ، كه تبليغ آن است، يا به تعبير ديگر: مأمور ابلاغ است، و معمولا توأم با امامت و رهبرى و اجرا مى باشد؛ و منظور از آن است كه (عليهم السلام) وارث علوم و حافظ و بودند. 🔹در شأن نزول آيه شريفه «وَ تَعِيَها أُذُنٌ وَاعِيَةٌ» [حاقه، ۱۲] (گوش شنوا اين پيام ها را در خود نگه مى دارد) در روايات متعدّدى كه در منابع فراوانى از اهل سنّت نقل شده، آمده است كه (صلی الله علیه و آله) فرمود: «سَأَلْتُ رَبِّی أَنْ يَجْعَلَهَا أُذُنَ عَلِىٍّ» (از پروردگارم تقاضا كردم كه اين گوشِ شنوا را گوش (عليه السلام) قرار دهد)؛ و به دنبال اين دعا (عليه السلام) مى فرمود: «مَا سَمْعِتُ مِنْ رَسُولِ اللهِ شَيْئاً فَنَسِيتُهُ» [۲] (من هيچ سخنى را بعد از آن از (صلی الله علیه و آله) نشنيدم كه فراموش كنم، بلكه هميشه آن را به خاطر داشتم». 🔹حديث «عَلِىٌّ مَعَ الْقُرآنِ، وَ الْقُرآنُ مَعَ عَلِىٍّ» [۳] ( همواره با است و قرآن با علی است)، و همچنين حديث «أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِىٌّ بَابُهَا» [۴] (من شهر علمم و درِ آن است)، از است كه در كتب شيعه و اهل سنّت وارد شده و همه گواه بر اين است كه اين خانواده، و سرچشمه هاى حكمت بوده اند. 🔹تفاوت و از اين نظر است كه «معدن» چيزى است كه معمولا مردم به سراغ آن مى روند و از آن بهره مى گيرند؛ ولى «ينابيع» (به معناى چشمه ها) چيزى است كه مى جوشد و به سوى مردم سرازير مى شود. (عليه السلام) در پايان اين سخن مى فرمايد: «نَاصِرُنا و مُحِبُّنَا يَنْتَظِرُ الرَّحْمَةَ، وَ عَدُوُّنَا وَ مُبْغِضُنَا يَنْتَظِرُ السَّطْوَةَ» [۵] (ياور و ما در انتظار رحمت حقّ است، و ما در انتظار مجازاتِ حقّ است). اين سخن بدان معنا نيست كه آنها چنين انتظارى را واقعاً دارند، بلكه به اين معناست كه بايد منتظر چنين عاقبت شومى باشند و در واقع نوعى تهديد به عذاب الهى است، در دنيا و آخرت. پی نوشت‌ها؛ [۱] «مختلف از مادّه «اختلاف» كه در اينجا به معناى رفت و آمد است. بنابراين «مختلف» يعنى محلّ رفت و آمد. 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۴، ص ۶۱۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا امام صادق رئیس مذهب شیعه است آیا امام صادق (عليه السلام) مؤسس مذهب شیعه است؟ و لقب رئیس مذهب برای آن حضرت صحیح است؟ 🔹بی گمان مقصود از ، همان است که مؤسس آن (صلی الله علیه و آله) بوده، و امت را به متابعت از (عليه السلام) و (علیهم السلام) رهنمون کرده، تا بتوانند از این در، بر شهر علم محمدی راه یابند. در زمان (عليه السلام) شرایطی فراهم شد که امکان بیشتری برای فراهم بود، و فرصت بیشتری برای اظهار داشت. از طرفی می بینیم که هفتاد درصد از به نقل از آن حضرت بوده، همچنان که مذاهب فقهی اهل سنت نیز در همین دوره پایه گذاری شده است. 🔹پس این دوره، دوره شکل گیری مذاهب فقهی اسلام نیز بوده است. اصطلاح که اکثراً بر (عليه السلام) اطلاق می شود، بیشتر ناظر به در برابر مذاهب اهل سنت است، و گرنه و مکتب امامت از لحاظ معارف بنیادی، در عرض مذاهب فقهی نبوده و معارف اصلی اسلامی را شامل می شود که جز در (علیهم السلام) قابل وصول نیست. بنابراین، این گونه اصطلاحات، ناظر به شرایط تاریخی بوده و صرفاً جنبه توصیفی دارد و به عنوان مکتب اهل بیت (علیهم السلام) اسلام است و صرفاً مذهبی فقهی در عرض سایر مذاهب نیست. 🔹با این‌حال به عنوان یکی از افتخارات تشیع در زمان امامت (عليه السلام) در برابر سایر مذاهب فقهی اظهار شد، و از این روی تبیین نیز بیشتر به آن حضرت اختصاص داشته است. همان گونه که بیان شد به جهت وضعیت خاصی که در زمان (عليه السلام) پیش آمد، حضرتشان نیز به جهت آزادی نسبی که برایشان پدید آمده بود، به (عليه السلام) شهرت یافتند، و در گفتار امام صادق (ع) شیعیان به این لقب نامیده شده اند. [۱] 🔹اما در بیشتر موارد، دیگر امامان معصوم شیعیان را منتسب به نام خود نکردند (بدین معنا که گفته نشده شیعه باقر، شیعه کاظم و...) و نیز خود شیعیان نیز از انتساب خویش به آن امامان بزرگوار در خوف و هراس بوده اند. گفتنی است که در صدر اسلام، (علیه السلام) در روایات پیامبر (صلی الله علیه و آله) و خود ایشان به لقب منتسب شده اند. [۲] 💠علت شهرت امام صادق (علیه السلام) به موسس مذهب جعفری چيست؟ 🔹در شرايط دشواری كه مى‌رفت كه نابود شود، يعنى به رنگ خلفا درآيد، و به صورت اسلام بنى اميه‌اى يا بنى عباسى خودنمايى كند، (علیه السلام) دامن همت به كمر زد و به و بازسازى پرداخت و مكتب علمى عظيمى به وجود آورد كه محصول و بازده آن، چهار هزار (همانند هشام، محمد بن مسلم و…) در رشته‌هاى گوناگون علوم بودند، 🔹و اينان در سراسر كشور پهناور اسلامى آن روز پخش شدند. هر يك از اينان از طرفى خود، بازگوكننده منطق امام كه همان منطق اسلام است و پاسدار ميراث دينى و علمى و نگهدارنده بودند، و از طرف ديگر مدافع و مانع نفوذ افكار ضد اسلامى و ويرانگر در ميان مسلمانان نيز بودند. تأسيس چنين مكتب فكرى و اين سان نوسازى و احياگرى تعليمات اسلامى، سبب شد كه (علیه السلام) به عنوان (تشيع) مشهور گردد. پی‌نوشت‌ها؛ [۱] کلینی، کافی، ج ۲، ص ۲۳۳، ح ۹، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۶۵ش [۲] شیخ صدوق، الأمالی، ص ۳۶۱ و ۴۹۷ انتشارات کتابخانه اسلامیه، تهران، ۱۳۶۲ش منابع: اسلام کوئست شیعه نیوز نویسنده: سجاد شمس الدینی منبع؛ وبسایت اندیشه برتر حوزه @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«اسلام»، چگونه بر لزوم گفتن «حق» حت‍ی اگر به ضرر انسان باشد، تاكيد كرده است؟ 🔹روايات (عليهم السلام) تاكيد دارند كه بايد را بگويد، حتى اگر به ضرر او باشد. (عليه السلام) مى فرمايد: «نفس خود را بر صبور گردان؛ زيرا كسى كه چيزى را در راه منع كند دو برابر آن را در راه مصرف خواهد كرد». [۱] (عليه السلام) مى فرمايد: «بر تلخى صبر كن و مواظب باش فريب شيرينى را نخورى». [۲] 🔹در جای دیگر فرمود: «کسی برای صبر نمی کند مگر آنکه فضیلت آن را بداند». [۳] (عليه السلام) مى فرمايد: «وقتى نزديك وفات پدرم امام زين العابدين (عليه السلام) بود، مرا به سينه خود چسبانيد و فرمود: پسرم! آيا مى خواهى تو را كنم به آنچه پدرم حسين بن على (عليه السلام) در موقع مرگ و شهادت و آخرين لحظات به من سفارش فرمود، و پدر او امیرالمؤمنین (عليه السلام) نيز او را به آن و سفارش كرده بود؟: «پسرم! صبر كن بر ، اگر چه تلخ باشد». [۴] 🔹چه است كه (علیهم السلام) در آخرين لحظات عمر خود سفارش كرده اند، آن هم به اين صورت كه «امام حسين» و «امام سجاد» در لحظات آخر حيات خود با كوله بارى از تجربه هاى تلخ و شيرين و آن هم به صورتى كه «امام سجاد»، «امام باقر» (عليهم السلام) را به سينه خود مى چسباند. 🔹در روايت آمده: مردى از كوهستان و خارج شهر نزد (عليه السلام) آمد و مسئله اى پرسيد و حضرت، پاسخى فرمودند كه مطابق ميل او نبود، سپس در سيماى او كراهت و گرفتگى را احساس كردند به او فرمودند: «اى مرد كن بر ، زيرا احدى براى صبر نكرده است، مگر اين كه خداوند آنچه را كه براى او بوده در عوض به او داده است». [۵] 🔹 (عليه السلام) فرمود: « سنگين است، و خداوند گاهى سبك مى گرداند بر عده اى كه عاقبت [عافيت] را طلب كرده و خود را ساخته و اعتماد كردند به آنچه خداوند وعده داده است به و محاسبه گران، پس از آنها باش و از خداوند يارى طلب». [۶] 🔹 گویيد گرچه بر عليه و بر شما باشد. خداوند در سوره نساء مى فرمايد: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ للهِ وَ لَوْ عَلَى أَنفُسِكُمْ أَوِ الْوَالِدَيْنِ وَ الاَقْرَبِينَ...». [۷] (اى كسانى كه ايمان آورده ايد، كاملا به قيام كنيد، براى خدا دهيد، اگرچه [اين گواهى] به خود شما يا پدر و مادر يا نزديكان شما بوده باشد). در ذيل آيه فوق حديثى از ابن عباس آمده [۷] كه از آن استفاده مى شود، افراد تازه مسلمان حتى بعد از ورود به مدينه به خاطر ملاحظات خويشاوندى از دادن شهادت هايى كه به ضرر بستگان آنها مى شد، خوددارى مى كردند و آيه فوق نازل شد و به آنها هشدار داد. 🔹امام باقر (عليه السلام) فرمود: «امام على (عليه السلام) فرموده است: در قبضه [دسته] شمشيرى از شمشيرهاى (صلی الله علیه و آله) صحيفه اى بود كه در آن سه چيز بود: «با كسى كه ارتباطش را با تو قطع كرده ارتباط برقرار كن، و را بگو گرچه بر ضرر تو باشد و به كسى كه به تو بدى كرد نيكى كن!». [۹] رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: « كسى است كه در آنچه به نفع يا به ضرر اوست، را بگويد». [۱۰]  🔹امام على (عليه السلام) در وصاياى خود به امام حسين (عليه السلام) مى فرمايد:  «فرزندم تو را سفارش مى كنم به پرهيزكارى و خداترسى در بى نيازى و فقر و اين كه گویی و را مراعات كنى در حالت رضا و غضب...». [۱۱] پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «كسى كه با مظلومى رود تا او را اثبات كند، خداوند متعال قدم هاى او را در روزى كه قدمها مى لغزد ثابت مى كند». [۱۲] امام على (عليه السلام) در زمان خود مى ناليد و مى فرمود: «بدانيد خداوند شما را رحمت كند، شما در زمانى هستيد كه گوينده به در اين زمان كم و زبان از راستگویی كُند شده [و راست و صدق نمى گويد] و مُلازم حق ذليل است». [۱۳] 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ اول‏، ج ۲، ص ۵۲۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مؤمنین چه تکالیف و وظايفی نسبت به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بر عهده دارند؟ 🔸 در مورد (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و موقعيت آن حضرت بر عهده دارند که به برخى از آنها اشاره مى كنيم: 1⃣«ايمان به حتمى بودن خروج (عجل الله تعالی فرجه الشریف)»؛ در روايات اهل سنت مى خوانيم كه (صلی الله علیه و آله) فرمود: «هر كس منكر خروج شود به آنچه بر نازل شده كفر ورزيده است». [۱] 2⃣«صبورى و تمسك به دين حق در فتنه ها»؛ (عليه السلام) فرمود: «خوشا به حال كسى كه در غيبت ما متمسك به امر ما شده و قلب او بعد از هدايت منحرف نشود». [۲] 3⃣«تمسك به ولايت امام غايب»؛ امام باقر (عليه السلام) از (صلی الله علیه و آله) نقل كرده كه فرمود: «خوشا به حال كسى كه اهل بيت مرا درك كند و در او قبل از قيامش به او كند و...». [۳] 4⃣«طلب معرفت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از خداوند متعال»؛ شيخ كلينى (ره) به سند خود از ابوبصير نقل كرده كه (عليه السلام) به من فرمود: «آيا را شناخته اى؟ عرض كردم آرى به خدا سوگند قبل از آنكه از كوفه خارج شوم، فرمود: همین تو را بس است». [۴] 5⃣«تجديد بيعت و ثبات بر اطاعت»؛ در دعاى عهد از (عليه السلام) مى خوانيم: «بار خدايا همانا من براى او [حضرت مهدى] در اين روزم عهد و پيمان و بيعتى را در گردنم تجديد مى كنم، بيعتى كه از آن بازنگشته و هرگز آن را زايل نمی‌سازم، بار خدايا مرا از ياران و كمك كاران و مدافعين از آن حضرت قرار بده»؛ [۵] که در اين دعا سخن از با امام خود در هر روز است. 6⃣«مقابله با شبهات و اشكالات»؛ (عليه السلام) در حديثى فرمود: «پس خود را از شك و دور كنيد و از شك ها بپرهيزيد، شما بر حذر شديد، پس كنيد و من توفيق و ارشاد شما را از خداوند خواستارم». [۶] 7⃣«كمك و يارى برادران مؤمن»؛ (عليه السلام) در حديثى آيه «وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» در «سوره عصر» را بر مواسات و هميارى برادران دينى منطبق ساخته اند. [۷] در تفسير امام عسكرى (عليه السلام) آمده است: هر كس براى ما شود كه محنت استتار ما او را وامانده كرده و از علوم ما كه به دستش رسيده او را سرشار كند، تا اينكه ارشاد شده و هدايت يابد، خداوند متعال در حق او مى فرمايد: «اى بنده كريم كه يارى كننده اى، من از تو در كرم سزاوارترم، اى ملائكه من براى او در بهشت به هر حرفى كه تعليم داده يك ميليون قصر قرار دهيد...». [۸] 8⃣«فريب نخوردن از مدعيان دروغين مهدويت»؛ (عليه السلام) فرمود: «... و به طور حتم دوازده پرچم و دعوت مشتبه برپا خواهد شد كه از همديگر تشخيص داده نمى شود...». [۹] 9⃣«زياد دعا كردن براى تعجيل فرج»؛ حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در توقيعى كه در جواب سؤال هاى اسحاق بن يعقوب فرستادند فرموده اند: «زياد براى دعا كنيد؛ زيرا فرج شما در آن است». [۱۰] 🔟«اجتناب از جزع و بی تابی»؛ كلينى(ره) به سندش از (عليه السلام) نقل كرده كه فرمود: «همانا مردم به جهت كردن در اين امر هلاك شدند، خداوند به خاطر عجله بندگان عجله نخواهد كرد؛ زيرا براى اين امر نهايتى است». [۱۱] 1⃣1⃣«وقت معين نكردن براى ظهور»؛ (عليه السلام) فرمود: «همانا ما اهل بيت وقت معين نمى كنيم». [۱۲] 2⃣1⃣«دوست داشتن امام مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف)»؛ در روايات فراوانى به عصمت و طهارت (علیهم السلام) و از آن جمله (عجل الله تعالی فرجه الشریف) سفارش شده است. اين به نوبه خود مى تواند در جلب توجه مردم به حضرت و پيروى از دستورات او و ديگر امامان تأثير بسزايى داشته باشد. پی نوشت‌ها؛ [۱] فرائد السمطين، مؤسسة المحمود، چ۱، ج۲، ص۳۳۴، ح۵۸۵. [۲] كمال الدين و تمام النعمة، اسلاميه‏، چ۲، ج۲، ص۳۵۸، باب۳۳. [۳] همان، ج۱، ص۲۸۶، باب۲۵. [۴] الكافی، دارالكتب الإسلامية، چ۴، ج۱، ص۱۸۵، ح۱۲. [۵] بحارالأنوار، دار إحیاء التراث العربی، چ۲، ج۹۹، ص۱۱۱، باب۷. [۶] همان، ج۵۱، ص۱۴۷، باب۶، ح۱۸. [۷] همان، ج۲۴، ص۲۱۴، باب۵۷، ح۱. [۸] التفسير المنسوب الى الامام العسكرى، مدرسه امام مهدى، چ۱، ص۳۴۲. [۹] كمال الدين و تمام النعمة، همان، ج۲، ص۳۴۷، باب۳۳. [۱۰] همان، ص۴۸۵، باب ۴۵. [۱۱] الكافی، همان، ص۳۶۹. [۱۲] همان، ص۳۶۸ 📕موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، چ هفتم، ص۴۳۱ • متن عربی روایات در منبع موجود است منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️قرآن موجودی ربوبی و از عالم نور است 🔹بالاخره ما که عقیده داریم عدیل علیهم‌ السلام و «اهل‌ بیت» عدیل «قرآن‌»اند، و بین آنها جدایی وجود ندارد، آیا نمی‌ توانیم از نظر به و به علیهم‌ السلام استفاده‌ های معنوی و جسمانی بکنیم؟! آیا هیچ می‌ دانیم که نظیر سایر مکتوبات نیست! 🔹گویی موجودی ربوبی از عالم نور و روحانی است که در عالم اجسام و اعراض ظهور کرده است. به دلیل اینکه چیزهایی از آن بر می‌آید، یا دیده می‌شود، که از اجسام و اعراض دیده نمی‌شود. بنابراین، باید به‌ طور یقین بفهمیم که نگاه کردن به مثل نگاه کردن به سایر کتب نیست. 📕در محضر بهجت، ج۲، ص۱۳۵ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️علامت ایمان 🔹این ، ، و زیارت قبور علیهم‌ السلام علامت آن است که به آن‌ها اتصال و الصاق (ارتباط و پیوند) دارند و هنوز از آن‌ها منحرف نشده‌اند؛ لذا و دست‌ نشانده‌ های آن‌ها دستور داشتند که بین و ـ تا چه برسد به مساجد و تکایا و مجالس عزا و روضه‌خوانی ـ جدایی بیندازند؛ زیرا همۀ این‌ها ضد خواسته‌های سلاطین جور بود؛ لذا فرمان هدم قبور یا تعطیلی مجالس روضه‌خوانی را دادند. 📕 رحمت واسعه، ص٢٧٣ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در «عالم برزخ» اعمال و عبادات چگونه بر انسان نمایان می شوند و چطور او را در مقابل سختی های آن عالم یاری می کنند؟ 🔹هر «باطنی مثالی» دارد و «باطنی عقلی». ، باطن مثالی را در مشاهده ميكند؛ «برزخ» همان است. از معصوم (عليه السلام) سؤال ميكنند كه از كجا شروع ميشود؟ می‌فرمايد:  «قَالَ‏ الْقَبْرُ مُنْذ». لحظه‏ای كه انسان وارد ميشود، وارد برزخ شده است. آنچه به عالم مثال برميگردد، انسان در آن را می بيند؛ اما «باطن عقلی عبادات» را در مافوق برزخ می بيند. 🔹ابوبصير - كه از شاگردان معروف امام باقر و امام صادق (عليهم السلام) است - نقل ميكند: «إِذَا مَاتَ الْعَبْدُ الْمُؤْمِنُ دَخَلَ مَعَهُ فِي قَبْرِهِ سِتَّةُ صُوَر...». [۱] وقتی از دنيا رفت، نورانی به همراه او وارد و مى شوند؛ اين شش صورت او را از شش جهت از آسيب‌ها محافظت می كنند؛ آن كس كه طرف راست اين بنده مؤمن قرار گرفته در معرفی خود میگويد: من . باطن نماز يعنی همين صورت نورانی كه در قبر، طرف راست قرار ميگيرد و ميتوان او را در برزخ ديد و با او سخن گفت و از او شفاعت طلبيد، نمونه است، همه بر همين منوال است. سپس آن صورتی كه طرف چپ او قرار گرفته ميگويد: من هستم. 🔹 تنها مربوط به مال نيست، بلكه انسان موظف است زكات‌ هر را بپردازد، هيچ نعمتی بی ‏مسئوليت نيست. در روايات آمده است: «زَكَاةُ الْعِلْمِ تَعْلِيمُهُ مَنْ لَا يَعْلَمُه‏» [۲] (، آموختن آن به كسانى است كه نمی‌دانند). «زَكَاةُ الْجَمَالِ الْعَفَاف‏» [۳] (زكات نعمت زيبارويی، عفت و پاكدامنى است). «زَكَاةُ الشَّجَاعَةِ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ الله» [۴] (زكات نعمت شجاعت، جهاد در راه خداست) و... همه اينها از مصاديق زكات است و اگر پرداخته شد، اين به صورت نورانی در قبر به پرداخت‏ كننده خود كمك ميكند و او را از آسيب و حادثه می‌نماید. 🔹صورتی كه در قبر روبروی بنده مؤمن ايستاده ميگويد من هستم، سرّ مثالی روزه ‏ای كه برای رضای خدا گرفته ميشود به صورت شخصی نورانی در قبر جلوه می كند؛ و آن صورت نورانی كه پشت سر او است و از پشت وی را حمايت ميكند ميگويد من و هستم. در مراسم حج، (عليه السلام) در صحرای عرفات به شخصی فرمودند: تعداد حاجيان را چقدر تخمين می‌زنی؟ راوی رقم زيادى را گفت، سپس عرض كرد: حاجيانی كه برای خدا از ثروت خود گذشتند و با ضجه و ناله خدا را می ‏خوانند. 🔹امام (عليه السلام) فرمود: چقدر ضجه و ناله فراوان است و حاجی كم! گفت: همه حاجی هستند، آيا اين تعداد كم است؟ آنگاه حضرت، را به وی نشان داد، ديد سرزمين وسيع عرفات پر است از خوك و بوزينه! و در بين اينها تنها چند نفر انسان هستند! [۵] هر كس باطنی دارد كه با او متحد است؛ عامل با عملِ خود متحد است و هر كس با محشور ميشود. (عليه السلام) فرمود: «يَحْشُرُ النَّاسَ‏ عَلى‏ نِيَّاتِهِم‏». [۶] امامان معصوم (عليهم السلام) باطن افراد را می‏بينند و احياناً به ديگران هم نشان می دهند. 🔹امّا آن نوری كه پايين پای اوست ميگويد: من هستم كه تو به برادران مؤمن روا داشتی، خيری كه به ديگران رساندی. آنگاه اين پنج نفر كه خود را معرفی كردند، از آن كس كه بالای سر مؤمن ايستاده سؤال ميكنند كه تو كيستی كه از همه ما هستی؟ ميگويد: من . محبت علی و اولاد علی (علیهم صلوات الله) به اين صورت جلوه می كند، پيروى از آنها به اين شكل مجسم می شود كه از همه نورانی ‏تر است و بالای سر مؤمن بر او اشراف دارد. وقتی انسان تشنه (عليهم السلام) بود نه علاقه ‏مند صوری، با آنها محشور ميشود. پی نوشت‌ها؛ [۱] المحاسن‏، برقى، ج ‏۱، ص ۲۸۸. [۲] عدة الداعی و نجاح الساعی، ص ۷۲. [۳] غرر الحكم و درر الكلم‏، ص ۳۹۰، حکمت ۵. [۴] همان، حکمت ۱۱. [۵] التفسير المنسوب الى الامام العسكرى (ع)، امام عسكرى (ع)، ص ۶۰۶. [۶] تهذيب الأحكام، طوسى، ج ‏۶، ص ۱۳۵ 📕حکمت عبادات، جوادی آملی، عبدالله، محقق: شفیعی، حسین، مركز نشر اسراء، چ ۱۵، ص ۱۰۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا باید «اهل بیت» (علیهم السلام) را یاری کنیم؟ آیا هم‌اکنون «امام زمان» (عجل الله تعالی فرجه) نیازمند یاری ما می باشد؟ (بخش دوم و پایانی) 🔹در بخشی از زیارت‌ جامعه‌ کبیره خطاب به (علیهم السلام) آمده است: «مَنْ وَالاكُمْ فَقَدْ وَالَى اللَ وَ مَنْ عَادَاكُمْ فَقَدْ عَادَى اللَ وَ مَنْ أَحَبَّكُمْ فَقَدْ أَحَبَّ اللهَ وَ مَنْ أَبْغَضَكُمْ فَقَدْ أَبْغَضَ اللهَ» (آنكه شما را داشت، خدا را دوست داشته، و هركه شما را داشت خدا را دشمن داشته، و هركه به شما ورزيد به خدا محبت ورزيده‏ و هركه با شما نمود، با خدا كينه‏ ورزى نموده است). این محبت‌ ویژه‌ الهی نیز بی دلیل نیست، چرا که «دین خدا» با حمایت از او حفظ می‌گردد. آنها «چراغ هدایت» و «حافظان‌ شریعت‌ الهی» می باشند. 🔹آنها برگزیدگانی هستند که «کارگزاران خداوند» بر روی زمین اند. این افراد کسانی هستند که خداوند درباره ایشان میفرماید: «أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا» [۱] ( که به دستور ما مردم را می کردند). در زیارت جامعه کبیره جانشینان‌ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) اینگونه توصیف می‌شوند: «أَنَّكُمُ الْأَئِمَّةُ الرَّاشِدُونَ الْمَهْدِيُّونَ الْمَعْصُومُونَ الْمُكَرَّمُونَ الْمُقَرَّبُونَ الْمُتَّقُونَ الصَّادِقُونَ‏ الْمُصْطَفَوْنَ الْمُطِيعُونَ لِله الْقَوَّامُونَ بِأَمْرِه» (شما کمال‌ یافته، هدایتگر، مُبرای از خطا، بزرگوار، مقّرب، پرهیزکار، راست کردار، برگزیده و مطیع‌ امر خداوند هستید که او اراده و خواسته هایش را به وسیله شما برپای می دارد). 🔹آنان سرچشمه‌ همه‌ برکات و واسطه همه می باشند، و آنچه از طرف پروردگار به بندگانش احسان می شود به خاطر آنهاست: «بِكُمْ يَمْحُو مَا يَشَاءُ [الله] وَ بِكُمْ يُثْبِتُ وَ بِكُمْ تُنْبِتُ الْأَرْضُ أَشْجَارَهَا وَ بِكُمْ تُخْرِجُ الْأَشْجَارُ أَثْمَارَهَا وَ بِكُمْ تُنْزِلُ السَّمَاءُ قَطْرَهَا وَ رِزْقَهَا وَ بِكُمْ يَكْشِفُ اللهُ الْكَرْبَ» (خداوند به وسیله‌ شما آنچه را بخواهد محو کرده، و یا ایجاد می کند. به برکت شما درختان زمین می روید و میوه می دهد. به یُمن‌ وجود شما باران فرو می ریزد و برکات آسمانی نازل می گردد و خداوند به وسیله شما گرفتاری ها و مشکلات را برطرف می کند). بنابراین اگر کسی بخواهد را یاری کند تا مشمول عنایات پروردگار و امدادهای غیبی او واقع شود، باید او را یاری کند. 🔹با این توضیح، روشن می شود که منظور (علیه السلام) ـ در عصر عاشورا ـ از ندای «آیا کسی هست مرا یاری کند» چیست؟ این که چرا «حضرت سیدالشهداء» (علیه السلام) پس از این که همه عزیزانش در خون تپیده و جز دشمن کینه توز در برابرش نیست، فریاد می ‏زند که: «هَلْ مِنْ ذَابٍّ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللهِ هَلْ مِنْ مُوَحِّدٍ يَخَافُ اللهَ فِينَا هَلْ مِنْ مُغِيثٍ يَرْجُو اللهَ بِإِغَاثَتِنَا هَلْ‏ مِنْ‏ مُعِينٍ‏ يَرْجُو مَا عِنْدَ اللهِ فِی إِعَانَتِنا» [۲] (آیا کسى هست که از حرم‌ رسول‌ خدا دفاع کند؟ آیا خداپرستى در میان شما پیدا مى‏‌شود که از خدا بترسد و ستم بر ما روا ندارد؟ آیا فریادرسى هست که براى خدا به فریاد ما برسد؟ آیا هست که با امید به عنایت خداوند به یارى ما برخیزد؟). 🔹مگر نمی ‏داند کسی نیست که او را یاری کند؟ و بر فرض کسی هم بیاید، در مقابل لشکری انبوه، چه کاری از او ساخته است؟ آری! پاسخ این است که او است و صفت رحمانیّت و رحیمیّت خدا نیز در او متجلّی است. به همین خاطر در آن لحظات می خواست که حتی یک نفر را هم که شده، از منجلاب گمراهی به سعادت برساند. منظور حضرت از این سخن، این بود که: «آیا کسی هست که به سوی ما بیاید تا سعادتمند و رستگار شود؟» زیرا سعادت در و دین اوست که بدون محقّق نمی گردد. این ندای نصرت طلبی تا ابد خاموش نخواهد شد. 🔹 (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیز این ندا را به نحوی تکرار کرده، از منتظرانش می خواهد که برای نزدیک شدن زمان بسیار دعا کنند؛ چرا که ظهور او موجب «گشایش در امور» است: «أَكْثِرُوا الدُّعاءَ بِتَعْجيلِ الْفَرَجِ، فَاِنَّ ذلِكَ فَرَجُكُم». [۳] به امید روزی که ندای ظهورش را بشنویم، و به او به نحو احسن پاسخ گوییم. پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره سجده، آیه۲۴ [۲] اللهوف على قتلى الطفوف، ابن طاووس، جهان، تهران، چ۱، ۱۳۴۸ش، ص۱۱۶ [۳] كمال الدين و تمام النعمة، ابن بابويه، اسلامية، تهران، ۱۳۹۵ق، چ۲، ج ‏۲، ص۴۸۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«ابن ابی الحدید» در كتاب شرح نهج البلاغه خود به چه احادیثی در فضیلت «امام علی» (عليه السلام) از منابع اهل سنت اشاره كرده است؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از خطبه ۱۵۴ به بيان بخشى از «فضايل اهل بيت» (عليهم السلام) پرداخته، چنين مى فرمايد: «نَحْنُ الشِّعَارُ وَ الْأَصْحَابُ، وَ الْخَزَنَةُ وَ الْأَبْوَابُ، وَ لَا تُؤْتَى الْبُيُوتُ إِلَّا مِنْ أَبْوَابِهَا، فَمَنْ أَتَاهَا مِنْ غَيْرِ أَبْوَابِهَا سُمِّيَ سَارِقاً» (ما مَحرم اسرار [پيامبر خدا] و ياران راستين او و گنجينه داران و درهاى علوم وى هستيم؛ و به خانه‌ها تنها بايد از درهاى آن وارد شد، و هركس كه از غير در وارد شود سارقش مى نامند!). 🔹اشاره به اين كه ما از همه به (صلی الله علیه و آله) نزديكتريم و و آن حضرت به ما رسيده است، و هركس می‌خواهد به آن وجود مقدّس و هدايت هاى او راه يابد بايد از طريق ما وارد شود. اين تعبيرات در واقع برگرفته از روايات خود (صلی الله علیه و آله) درباره (عليهم السلام) عموماً، و (عليه السلام) خصوصاً مى باشد. احاديثى مانند كه تمام مسلمين را تا روز قيامت به «قرآن» و «اهل بيت» (عليهم السلام) ارجاع می دهد، و حديث «اَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِىٌّ بَابُهَا فَمَنْ اَرَادَ الْعِلْمَ فَلْيَأْتِ الْبَابَ»؛ [۱] (من شهر علمم و درِ آن است، هر كس می‌خواهد بايد از در آن وارد شود». 🔹جالب اينكه ابن ابى الحديد هنگامى كه به تفسير اين بخش از خطبه مى پردازد، ميگويد: «آنچه (عليه السلام) در اين خطبه به آن اشاره كرده، تنها عشرى‌ از اعشار فضايلى است كه پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) در روايات بسيار درباره آن حضرت بيان فرموده است». سپس مى افزايد: «منظور من در اينجا رواياتى كه اماميه در زمينه امامت علی (عليه السلام) به آن استدلال كرده اند، نيست، بلكه منظور رواياتى است كه بزرگان حديث در كتابهاى خود از (عليه السلام) آورده اند و من مختصرى از آن را در اينجا مى آورم». و به دنبال آن ۲۴ روايت ناب در فضايل آن حضرت نقل ميكند. 🔹مناسب است در اينجا به بعضی از این روایات بسيار پرمحتوا اشاره کنیم. (صلی الله علیه و آله) به (عليه السلام) فرمود: «اى علی! خداوند تو را به زينتى آراسته است كه بندگانش را به زينتى بهتر از آن نياراسته است و آن، زينت نيكان در نزد خداست كه همان در دنياست. خداوند تو را چنان قرار داده كه چيزى از دنيا گردآورى نمیكنى و دنيا نيز چيزى از تو بر نمى گيرد و نمى كاهد. خداوند به تو محبّت مستمندان را بخشيده و تو را آنگونه قرار داده كه از چنين پيروانى خشنود شوى؛ آنها نيز به همچون تو خشنود باشند». [۲] 🔹در روایت دیگری (صلی الله علیه و آله) فرمود:  «خداوند با من درباره عهدى فرمود [و اشاره به مقامات و فضايل علی كرد] عرض كردم: پروردگارا، آن را براى من بيان فرما؛ فرمود: بشنو! ، پرچم هدايت و پيشواى دوستان من و نور كسانى است كه اطاعتم كنند، و او كلمه‌اى است كه پرهيزكاران را به آن ملزم ساختم، كسى كه او را دوست دارد، مرا دوست داشته و كسى كه از وى اطاعت كند، مرا اطاعت نموده است؛ او را به اين بشارت ده». 🔹در حدیثی دیگر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «هر آن کس که دوست دارد همچون من زندگى كند، و همچون من از دنيا برود، و ساكن بهشت جاويدانى شود كه خداوند آن را غرس كرده، پس بايد را بعد از من دارد و دوست او را نيز دوست داشته باشد و به پس از من اقتدا كند كه آنها از من اند؛ از باقيمانده گِل من سرشته شدند و خداوند و به آنان داده است. واى بر كسانى از امت من كه آنها را تكذيب كنند و نسبت به من قطع رحم كنند! خداوند هرگز آنها را مشمول شفاعت من نكند!». پی نوشت‌ها؛ [۱] اين حديث مشهورى است كه در كتب معروف اهل سنت مانند المستدرك على الصحيحين، أبو عبدالله حاكم نیشابوری؛ المعجم الكبير، الطبرانی و غير آنها نقل شده است. [۲] ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه خود اين حديث را از ابونعيم اصفهانى در حلية الأولياء و طبقات الأصفياء، نقل كرده است . 📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، چ اول‏، ج ۶، ص ۸۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel