eitaa logo
کانال سردار سپهبد شهید 🌷حاج قاسم سلیمانی شهرستان نجف اباد
62 دنبال‌کننده
9هزار عکس
4.8هزار ویدیو
39 فایل
این کانال اطلاع رسانی وترویج گفتمان انقلاب اسلامی واسلام ناب است و زمینه سازان ظهور حضرت 💐❤️مهدی❤️ یاوران رهبر انقلاب این زمان هستند 🌷❤️خون که درتن ماست هدیه به رهبر ماست 🌷❤️ #لبیک یاحسین #لبیک یا صاحب الزمان #لبیک یا خامنه ای بهترین ره
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا نعمت های بهشتی همانند نعمت های دنیوی هستند؟ 🔹خداوند در در بیان عظمت های خويش مى فرمايد: «فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا اُخْفِىَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ اَعْيُنٍ جَزَاءً بِمَا كانُوا يَعْمَلُونَ» [۱] (هيچ كس نمى داند چه هايى كه مايه هاست براى آنها نهفته شده؟ اين جزاى است كه انجام مى دادند). در حديث مشهورى از پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله) مى خوانيم: «اِنَّ اللهَ يَقُولُ اَعْدَدْتُ لِعِبَادِي الصّالِحِينَ مَا لَا عَيْنٌ رَأَتْ وَ لَا اُذُنٌ سَمِعَتْ وَ لَا خَطَرَ عَلَى قَلْبِ بَشَرٍ» [۲] (خدا مى فرمايد براى هايى فراهم كرده ام كه هيچ چشمى نديده و هيچ گوشى نشنيده و بر فكر كسى نگذشته است). 🔹جالب اينكه اين بشارت عظيم در به دنبال توصيف به قيام از بستر در شبها براى مناجات با پروردگار (نماز شب) و نيز توصيف آنها به از تمام چيزهايى كه در اختيار دارند آمده است و اين نشان مى دهد كه در بين و و اعمال نيك؛ و از برترين آنهاست، و جالب تر اينكه عبادتى است مخفيانه و هاى مخلصانه نيز غالباً مخفيانه است و آن را نيز اين چنين مخفى نگه داشته است! 🔹اين نكته نيز قابل توجه است كه تعبير در اصل به معناى سردى و خنك شدن چشم ها است؛ [۳] چرا كه در ميان عرب معروف بوده كه به هنگام شادی فوق العاده از چشم سرازير می شود سرد و خنك است! در حالى كه «اشك غم و اندوه» همواره داغ و سوزان است، و لذا عرب هنگامى كه مى خواست بگويد: فلان موضوع يا فلان حادثه شديداً مايه سرور و خوشحالى است، تعبير به «قرّة العين» يا «قرّة اعين» مى كرد و از آنجا كه اين تعبير در فارسى وجود ندارد معادل و شبيه آن را به كار مى بريم و مى گوييم: مايه است. 🔹به هر حال بعضى از كلمات و آيات است كه هر چه فكر انسان با آن اوج مى گيرد و پرواز مى كند به گرد آن نمى رسد، و هر چه آن را كاوش مى كند به مفاهيم بيشترى دست مى يابد، تا آنجا كه فكر باز مى ايستد و اعتراف مى كند كه به اعماق مفهوم آن نرسيده است، و آيه مورد بحث كه اشاره سربسته و بسيار پرمعنايى به و معنوى و روحانى است به راستى اين گونه است؛ 🔹چرا كه مفهوم آيه اين است هيچ كس حتى پيامبران مرسل و فرشتگان مقرّب الهى نيز نمى توانند به اين حقيقت پى ببرند كه خداوند براى چه پاداشی در نظر گرفته است؟! مسلماً آنها درجاتى از قرب ذات پاك او و مراحلى از وصال ديدار او و مراتبى از عنايات و الطاف او مى رسند كه تا كس بدان نرسد نمى توان آن را درك كند! و چه زيبا گفته است آن شاعر: روزى كه روم همره جانان به چمن - نه لاله و گُل بينم و نه سرو و سمن ؛ رازى كه ميان من و او گفته شود - من دانم و او داند و او داند و من! پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره سجده، آيه ۱۷ [۲] اين حديث را جمع زيادى از مفسّران اسلامى از جمله طبرسى در مجمع البيان فى تفسير القرآن، آلوسى در روح المعانى فى تفسير القرآن العظيم، قرطبى در الجامع لأحكام القرآن، و علامه طباطبايى در الميزان فى تفسير القرآن، نقل كرده اند. [۳] «قرَّ» در لغت (بر وزن حُرّ) به معناى سردى و خنكى است. 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران، ۱۳۸۶ش، چ نهم، ج ۶، ص ۲۳۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«صله رحم» در اسلام از چه اهمیتی برخوردار است؟ 🔹گرچه در و ، مسأله و برقرار ساختن رابطه صحیح با به عنوان یک الهى و انسانى مطرح شده که باید با انگیزه هاى الهى به سراغ آن رفت، ولى بى شک انجام این وظیفه الهى و انسانى از نظر ظاهر نیز در بر دارد، که در فرازهایی از خطبه بیست و سوم با تعبیرات بسیار پرمعنا و زیبایى، به آن اشاره شده است. مهم این است که انسان، بتواند این را محکم کند و با کارهاى اشتباه موجب قطع آن نشود. انسان باید هنگام و آرامش به آنها نیکى کند، تا در هنگام بروز و ظهور بحران ها و طوفان ها، به حمایت او برخیزند. حقیقت این است که غلبه بر بسیارى از مشکلات زندگى کار یک فرد نیست و یا گروه هایى را مى طلبد. 🔹حال چه کسى بهتر از و بستگان و هستند که هم یکدیگر را به خوبى مى شناسند و هم پیوندِ خون و ، آنها را به هم مربوط ساخته است؟! امّا افسوس که بسیارى از افراد همین که به نوایى رسیدند، همه این مسائل را فراموش کرده و از آنان فاصله مى گیرند و این روز بیچارگى را از دست داده و خود را در برابر ، در هم مى شکنند. تعبیرات لطیفى که در روایات آمده است دقیقاً ناظر به همین معانى است. در حدیثى از (علیه السلام) مى خوانیم: «صِلَةُ الرَّحِمِ وَ حُسْنُ الْجِوارِ، یُعَمِّرانِ الدّیارَ وَ یَزیدانِ فِی الاَْعْمارِ» [۱] ( و پیوند با و نیکى با همسایگان، خانه و شهرها را آباد و عمرها را زیاد مى کند). 🔹در حدیث دیگرى از (علیه السلام) مى خوانیم که فرمود: «صِلَةُ الاَْرحامِ وَ حُسنُ الْجِوارِ، زیادَةً فِی الاَْموالِ»؛ [۲] ( و نیکى با همسایگان، سرمایه ها را فزونى مى بخشد). در روایت دیگرى از همان امام همام (علیه السلام) چنین آمده است: «صِلَةُ الأَرْحامِ تُزَکَّی الاَْعمالُ و تُنْجِى الأَموالُ و تُرْفَعُ الْبَلْوى وَ تُیَسَّرُ الْحِسابُ وَ تُنْسى فِی الاْجَلِ» [۳] (، انسان را پربار مى کند و او را نمو مى دهد و را برطرف ساخته و را آسان مى کند و را به تأخیر مى اندازد). در مقابل و بریدن پیوندهاى خویشاوندى «آثار دردناکى» در زندگى انسان در و «مجازات سختى» در براى او دارد. این سخن را با حدیث دیگرى از (صلى الله علیه و آله) پایان مى دهیم. 🔹در این حدیث آمده است: «أَخْبَرَنی جبْرئیلُ إنَّ ریحَ الْجَنَّةَ تُوجَدُ مِنْ مَسیرةِ أَلْفِ عام ما یَجِدُها عاقٌّ وَ لاقاطِعُ رَحِم وَلاشَیْخُ زان» [۴] (جبرئیل، به من خبر داد که از هزار سال راه به مشام مى رسد، ولى سه گروه آن را احساس نمى کنند: کسى که عاق [پدر و مادر] باشد و کسى که خویش را با قطع کند و پیرمردى که زنا کند). تعبیر فوق بسیار پرمعنا است و مفهومش این است که این سه گروه نه تنها وارد نمى شوند، بلکه هرگز نزدیک آن نیز نخواهند شد. ممکن است سؤال شود که منظور از چیست؟ منظور این است که برقرار باشد و در به یارى هم بشتابند و از حال هم نشوند و در شرایط مختلف به مقتضاى آن شرایط عمل کنند. حتّى گاه مى شود با یک سلام و یک تلفن بخشى از تکلیف صله رحم انجام مى گیرد. در حدیثى از امیرمؤمنان (علیه السلام) مى خوانیم که فرمود: «صِلُوا أرحامَکُمْ وَ لَو بِالتَّسلیمِ» [۵] ( را به جا بیاورید، هر چند با یک سلام کردن باشد). پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۱۲۰؛ [۲] همان، ص ۹۷؛ [۳] همان، ص ۱۱۱؛ [۴] معانى الاخبار، بنا به نقل از بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۹۵، ح ۲۶؛ [۵] اصول کافى (بنابر نقل بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۱۲۶) 📕پيام امام امير المومنين عليه السلام‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران، ۱۳۸۵ش، ج ۲، ص ۶۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (ع) سرنوشت بدن انسانها پس از «مرگ» را چگونه به تصویر می کشد؟ 🔹 (ع) در خطبه ۲۲۶ پس از بیان اینکه اقوام پیشین از شما قدرتمندتر و دارای عمری طولانی‌تر بودند، به اين نكته قابل توجّه اشاره ميفرمايد كه بعد از بودن و زندگى پر زرق و برق به چه روزى گرفتار شدند: «فَاسْتَبْدَلُوا بِالْقُصُورِ الْمُشَيَّدَةِ، وَ النّمَارِقِ الْمُمَهَّدَةِ، الصُّخُورَ وَ الاَْحْجَارَ الْمُسَنَّدَةَ وَ الْقُبُورَ اللّاطِئَةَ الْمُلْحَدَةَ» (سرانجام و محكم [و بساط عيش و نوش و تختهاى زينتى و] پشتی هاى نرم و راحت را به تخته سنگهاى و به هم چسبيده و لحدهاى چيده شده مبدل ساختند». راستى چه دردناك است كه از اوج قدرت در حالى كه غرق ناز و است به جايى منتقل میشود كه از هر نظر نقطه مقابل آن است؛ نه خانه اى، نه شمعى، نه چراغى، نه بسترى و نه ناز و نعمتى. 🔹البتّه اين درد و رنج براى آنهاست كه با آن زندگى پر زرق و برق خو گرفته بودند؛ امّا آنها كه و ساده اى داشتند از اين دگرگونى و تحوّل ناراحت نميشوند به ويژه آنكه براى آنها «رَوْضَةٌ مِنْ رِياضِ الْجَنَّةِ»؛ (باغی از برزخ) محسوب میشود. آنگاه به بيان دقيقى از و ساكنانش پرداخته، ميفرمايد: «الَّتی قَدْ بُنِيَ عَلَى الْخَرَابِ فِنَاؤُهَا، وَ شُيِّدَ بِالتُّرَابِ بِنَاؤُهَا؛ فَمَحَلُّهَا مُقْتَرِبٌ، وَ سَاكِنُهَا مُغْتَرِبٌ، بَيْنَ أَهْلِ مَحَلَّة مُوحِشِينَ، وَ أَهْلِ فَرَاغ مُتَشَاغِلِينَ» (همان كه درگاهش بر خرابى بنا شده و تنها با برپا گشته، كه به يكديگر نزديك است، ولى از يكديگر دورند. آنها در ميان اهل محلّه وحشت و افراد [به ظاهر] فارغ البالی که [در واقع] گرفتارند قرار گرفته اند). 🔹آرى! اگر كاخهاى آنها با مصالح گران قيمت ساخته شده بود كه از نقاط مختلف با زحمت فراوان گردآورى كرده و منتقل میساختند، با مصالحى بى ارزش يعنى مشتى خاك بنا شده است. ساكنان اين خانه ها [خانه هاى قبر] در دو حالت متضاد قرار دارند: هم نزديكند و هم دور؛ نزديك اند از نظر مكان و دورند از نظر ارتباط. يا چنان به مشغول اند كه به ديگرى نمیپردازند و يا ندارند كه با هم مرتبط شوند. به ظاهر كارى ندارند، امّا در واقع بسيار ، زيرا هرچند چيزى از كارهاى دنيوى در آنجا نيست، امّا چنان گرفتار اند كه به ديگرى نمیپردازند [البتّه همه اينها در زندگى برزخى رخ میدهد]. 🔹آنگاه (ع) در تكميل اين سخن ميفرمايد: «لا يَسْتَأْنِسُونَ بِالاَْوْطَانِ، وَ لا يَتَوَاصَلُونَ تَوَاصُلَ الْجِيرَانِ، عَلَى ما بَيْنَهُمْ مِنْ قُرْبِ الْجِوَارِ، وَ دُنُوِّ الدَّارِ» (آنها هرگز انسى به وطن هاى خود [يعنى ] پيدا نميكنند و همچون همسايگان با يكديگر ديدارى ندارند، با اينكه به هم نزديكند و خانه هايشان در كنار يكديگر است). جمله «لا يَسْتَأْنِسُونَ بِالاَْوْطَانِ» ممكن است اشاره به اين باشد كه آنها هر چند ساليان درازی‌است در خفته اند، ولى هرگز به آن علاقه ندارند و نمیگیرند. 🔹اين احتمال نيز در تفسير اين جمله داده شده كه منظور ترك رابطه با وطنهاى خود در عالم دنياست كه هرگز فكر بازگشت به وطن نميكنند، ولى معناى اوّل به قرينه جمله «وَ لا يَتَوَاصَلُونَ...» صحيحتر به نظر میرسد. در پايان اين بخش به اين نكته اشاره میفرمايد كه چرا نمیتوانند با هم رابطه برقرار كنند: «چگونه ممكن است با هم ديدار كنند، در حالى كه فنا و فرسودگى با سينه سنگين خود آنها را در هم كوبيده و سنگها و خاكها جسمشان را خورده است». اشاره به اينكه آنها هرچند در ديوار به ديوار هم خفته اند، ولى همه قدرت خويش را از دست داده و به مشتى تبديل شده اند، ديدار چگونه در ميان استخوانهاى پوسيده و امكان پذير است؟! 🔹آنچه در کلام (ع) آمد به قرينه جمله هايى كه در آخر آن بود مربوط به پس از است؛ جسمها هستند كه و ميشوند، جسمها هستند كه با هم ديدارى ندارند و همه در هاله اى از غربت فرو رفته اند. و اگر مى بينيم (ع) در اين عبارات تنها بر تكيه میكند و سخنى از نمیگوید، به دليل آن است كه غالب مردم در اين دنيا به پرورش جسم و لذّات جسمانى مى پردازند، امام (ع) ميفرمايد: «سرانجام اين به كجا منتهى میشود، باشيد و اين همه براى نيل به مرتكب انواع نشويد». 📕پيام امام اميرالمومنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلاميه‏، ۱۳۸۶ش، چ۱ ج۸ ص۴۴۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️مشخص شدن تکلیف امت اسلامی و اکمال دین در روز غدیر 🔸حضرت آیت الله خامنه ای (مدظله): 🔹 را فرموده‌اند: «عید الله الاكبر»؛ از همه‌ی اعیاد موجود در تقویم اسلامی این بالاتر است؛ پرمغزتر است؛ تأثیر این عید از همه‌ی این اعیاد بیشتر است. چرا؟ چون تكلیف امت اسلامی در زمینه‌ی ، در زمینه‌ی ، در این حادثه‌ی معیّن شده است. حرفی نیست كه بر طبق توصیه‌ی در عمل نشد - پیغمبر هم طبق بعضی از روایتها خبر داده بود كه عمل نخواهد شد - اما مسئله‌ی ، مسئله‌ی ایجاد یك است، یك و است. 🔹تا آخر دنیا می توانند این شاخص را، این معیار را جلوی خودشان قرار بدهند و تكلیف مسیر عمومیِ امت را معیّن كنند. اینی كه حساس ترین زمان را برای اعلام مسئله‌ی انتخاب كرد، این انتخابِ پیغمبر نبود، انتخابِ بود. از طرف پروردگار رسید كه: «بلّغ ما انزل الیك من ربّك». نه اینكه مسئله‌ی و را از سوی پروردگار قبلاً نمی دانست؛ چرا، از اولِ بعثت برای پیغمبر مسئله روشن بود. 🔹بعد هم حوادث گوناگون این بیست و سه سال، آنچنان این حقیقت را عریان كرد و آشكار كرد كه جای تردیدی باقی نمی گذاشت؛ اما باید در اتفاق می‌افتاد و به دستور پروردگار اتفاق افتاد: «بلّغ ما انزل الیك من ربّك و أن لم تفعل فما بلّغت رسالته»؛ یعنی این یك است كه باید بگوئی. بعد هم كه در ، در نزدیكی جحفه، مردم را متوقف كردند، كاروانهای حجاج را جمع كردند و این مطلب را اعلان كردند، 🔹آیه‌ی شریفه آمد كه: «الیوم اكملت لكم دینكم و اتممت علیكم نعمتی»؛ كامل شد، كامل شد. در سوره‌ی مبارك مائده قبل از آیه‌ی «الیوم اكملت»، این آیه‌ی مبارك است: «الیوم یئس الّذین كفروا من دینكم فلا تخشوهم و اخشون»؛ امروز روز یأس و است؛ یعنی مشخص شد، معلوم شد؛ امت هر وقت بخواهند، هر وقت چشم خود را بر حقیقت باز كنند، شاخص را خواهند دید، معیار را مشاهده خواهند كرد، تردیدی باقی نخواهد ماند. اهمیت این است. بیانات‌مقام‌معظم‌رهبری ۱۳۸۸/۰۹/۱۵ منبع‌؛ وبسایت‌ دفتر حفظ‌ و نشر آثار معظم‌ له @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️دل و جان خود را وارسی کن و ببین چه ای و که ای... 🔹ای برادر جان و ای خواهر! دل و جان خود را وارسی کن و ببین چه ای و که ای؛ اگر بر تو مسلط است، بدان که یکی از چهارپایان و بهائمی؛ اگر بر تو مستولی است، بدان که سگ و گرگ و درنده ای؛ و اگر بر تو غالب است، بدان که شیطان مجسمی، و اگر و اشارات را به کار می بندی و پیرو آن هستی، خدا را بر این سپاس گوی و در افزایش آن بکوش. 📕 (تلخیص و تحریر کتاب معراج‌السعادة)، ص ۵۹ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️تجسم معنويت و فضيلت 🔹 (عليه السلام) وارث معارف انبياء و زينت دل اولياى خدا است. دوره‌ امامت‌  (علیه السلام) مصادف با اوج دنيا گرايى در جامعه آن روزگار بود. در اين دوره و ، گريبان جامعه را چنان گرفته بود كه دين و معنويت در قربت قرار داشت، و تمام تلاش در بازگرداندن معيارهاى ناپسند عصر جاهليت خلاصه مى‏شد. آرى، در اين عصر، جاهليتى كه با ظهور (صلی الله علیه و آله)، مقهور ارزش‏هاى الهى شده بود، بار ديگر با تمام توان به ميدان آمده و در مقابل قرآن و معنويت صف آرايى كرده بود. 🔹 (عليه السلام) به منظور مقابله با موج و جلوگيرى از گسترش معيارهاى عصر جاهليت، در ميان جامعه اسلامى شدند و با گفتار و رفتار خويش، مردم را دعوت به خدا و معنويت كردند. سيره  (عليه السلام) در آن روزگار غربت قرآن و معنويت چنان بود كه گويى تمام معنويت در وجود مقدسش خلاصه شده و گفتارهاى متعاليش آينه‏اى بود كه معارف قرآن را در جامعه منعكس مى‏كرد. رفتار (عليه السلام) در آن روزگار بسان ابرى بود كه باران معنويت بر جامعه مى‏باريد، و گفتارش بذر حقيقت، در مزرعه دل‏ هاى مشتاقى بود كه از غربت ارزش‏هاى الهى در جامعه مى‏ناليدند. 🔹هر رفتارى كه از وجود مقدّس  (عليه السلام) تجلّى مى‏كرد، كتاب معرفتى بود كه مردم را به دعوت مى‏نمود و رفتار صحيح اسلامى را به آن‏ها مى‏آموخت. يكى از وجوه بارز سيره امام، عشق و شور آن بزرگوار به و خداوند متعال بود. در آن زمان كه ، دنياپرستى را در مقابل خداپرستى تبليغ مى‏كردند، (عليه السلام) با سير در عمق درياى عبادت و رياضت، اصل اساسى را به مردم مى‏آموختند و شكوه زيبايى پرستش خداى يگانه را نمايان مى‏كردند. (عليه السلام) در عبادت خداوند به مرتبه‏اى رسيده بودند كه در ميان مردم به القابى همچون ، و شهرت داشتند. 🔹نقل كرده‏اند آن امام بزرگوار هر شبانه روز، نماز مى‏خواند و اكثر شب‏ها تا طلوع صبح، به عبادت خداوند متعال مشغول بودند و روزها را با روزه سپرى مى‏كردند. خدمتكار امام نقل كرده است: «هرگز شب‏ها براى امام رختخوابى نگستردم و روزها برايش غذايى تهيه نكردم، زيرا آن بزرگوار شب‏ها را به عبادت و روزها را به روزه مى‏گذراند».  (عليه السلام) بسيارى از شب‏ها را با حال نيايش، طواف و نماز سپرى مى‏كردند و در خلوت شب در برابر عظمت خالق يكتا زار ‏گريستند. 🔹عبادت مداوم امام زين العابدين (عليه السلام) برخى از ياران امام را نسبت به جان شريفش بيمناك كرده بود، و آن‏ها به امام عرض مى‏كردند كه‏ اى فرزند رسول خدا، خود را با عبادت هلاك مكن! (عليه السلام) در پاسخ به اين افراد، لزوم از خداوند را به خاطر ‏ها پيش كشيده و مى‏فرمودند: آيا بنده سپاسگزار خداوند نباشم؟ مردم كه شدت عبادت حضرت را مى‏نگريستند، متأثر مى‏شدند و مى‏آموختند كه در برابر نعمت‏هاى خداوند بايد شكرگزار باشند و با عبادت خويش از خطرات دنياگرايى كه بيمارى مهلك آن عصر بود بپرهيزند. 🔹علاوه بر اين، (عليه السلام) با گفتارهاى الهى خويش مردم را دعوت به خدا مى‏كردند و به مؤمنان هشدار مى‏دادند كه مبادا دلدادگان دنيا، شما را نيز بفريبد و از و بازتان دارد. (عليه السلام) با ذكر شواهد تاريخى به مردم مى‏آموختند، سرانجام خوشى ندارد و آرايش‏ هاى دنيايى را به سرمنزل مقصود نمى‏رساند، پس بايد به خدا و اعمال نيك انديشيد و از سرگذشت دنياطلبانى كه پيش از اين به تعيّنات دنيايى دست يافته بودند، عبرت گرفت. 🔹به هر حال، روش های الهى (عليه السلام) سبب شده بود كه زشتی های حكومت بيش از گذشته آشكار شود. به همين دليل، امويان نتوانستند را تحمّل كنند. در حقيقت امويان حس كردند امام زین العابدين (عليه السلام) با رفتار و گفتار الهى خويش پيام عاشوراى حسينى را به خوبى در جامعه منتشر مى‏كنند، و اگر اين روش ادامه يابد، به زودى روزگار ذلّت امويان فرا مى‏رسد. سالروز ولادت سراسر نور و سعادت و عليه السلام را به همه پيروان راهش تبريك و تهنیت باد. منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در «عصر ظهور» كدامين مذهب از ميان مذاهب اسلامی بر جهان حاكم است؟ 🔹شكى نيست كه آخرين دين بشر از جانب خداوند متعال است. لذا خداوند متعال (صلى الله عليه و آله) را به عنوان [۱] توصيف كرده، آن حضرت نيز تصريح به اين نموده كه بعد از خود پيامبرى ديگر نخواهد بود. لكن سؤال اين است كه از بين مذاهب موجود كدامين از مذاهب اسلامى به اجرا در خواهد آمد؟ 🔹در پاسخ بايد گفت: مطابق آيات و روايات فراوان، دين حاكم در عصر ظهور، است. [۲] همچنين با توجه به آياتى نظير «آيه اكمال» پى مى بريم كه مذهب رايج در عصر ظهور همان است. خداوند متعال مى فرمايد: «اَلْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي‏ وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً». [۳] (امروز را برای شما کامل، و نعمتم را بر شما تمام کردم، و را برایتان به عنوان پسندیدم). 🔹مگر در آن روز چه اتفاقی افتاده است كه خداوند به سبب آن خود را بر مردم كامل كرده و را بر آنان تمام نموده است و را همراه با آن پذيرفته است؟ كليد فهم اين سؤال ها بررسى شأن نزول آيه و روشن شدن مصداق كلمه «اليوم» در آيه شريفه است. با مراجعه به روايات و بيانات مفسرين در ذيل آيه فوق پى مى بريم كه شأن نزول آيه، قضيه اى است كه در - روز هجدهم ذیحجه - اتفاق افتاده است. 🔹در آن روز (صلى الله عليه و آله) دست (عليه السلام) را بلند كرده و او را به عنوان و و بعد از خود معرفى كرده است. پس دين مرضى خداوند در كه بر همه اديان غالب خواهد شد، همان دينى است كه در يعنى پيروى از (عليه السلام) و يازده امام معصوم (عليهم السلام) از فرزندان او متبلور شده است. 🔹لذا خداوند متعال در سوره نور مى فرمايد: «...وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دينَهُمُ الَّذِی ارْتَضى‏ لَهُمْ...» [۴]؛ (...و را كه براى آنها پسنديده است پياده خواهد نمود...). اين دينِ پسنديده همان دينى است كه در «روز غدير خم» با خط ولايت مستدام است. پی نوشت‌ها؛ [۱] قرآن‌کریم، سوره احزاب، آیه ۴۰ [۲] همان، سوره توبه، آيه ۳۳ [۳] همان، سوره مائده، آيه ۳ [۴] همان، سوره نور، آيه ۵۵ 📕موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۹۰ش، چ هفتم، ص ۶۱۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️رابطه پوشش با اخلاق 🔸چه رابطه ای بین «پوشش» و «لباس» با «اخلاق» وجود دارد؟ 🔹 یکی از «شئون انسانی» است و این شأن ، به خصوصیات متفاوت فردی، اجتماعی وی مربوط میشود و میتوان گفت که ، پرچم وجود آدمی است که از ، و و رسوم وی سخن میگوید. پیدایش لباس منشأهای گوناگونی دارد، منشأ روانی، امنیتی، اجتماعی، اخلاقی و دینی و به خاطر این منشأها و کاربردهای گوناگون آن، بعنوان از آن یاد میشود، که خداوند مثل بقیه نعمتها به انسان ارزانی داشته، 🔹و آنرا وسیله ای برای پوشش و زیبایی و حفاظت از سرما وگرما و از همه مهمتر، انجام عبادات خداوند قرارداده است. ، مبحث را در لابلای آیاتی که پیرامون آفرینش حضرت آدم(ع) آورده است و آن را بعنوان از طرف خدا معرفی میکند: «يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا...»، و بخاطر همین است که شیطان با وسوسه هایش میخواهد آنرا از تن ارزشمند انسان بکند و جدا کند، و اگر در این زمینه موفق نشد تلاش میکند تا انسان از مسیر اصلی استفاده صحیح از لباس منحرف شود و راه افراط و تفریط را بپیماید. 🔹سفارش وتأکید قرآن و روایات به استفاده صحیح ازاین وسیله، به ما یادآوری میکند که شکر ، به و مناسب ازآن نعمت است، تا زمینه رشد شخصیت فردی واجتماعی انسان را فراهم کند و تأثیر پوشش صحیح را بر آرامش وامنیت بیان نماید. روایات به این نکته اشاره دارند که ، سمبل و نماد اعتقاد انسان است و زبان گویای اوست که از سرّ درون انسان، پرده برمیدارد، و حتی نسبت به جنس و رنگ وشکل لباس حساسیت نشان میدهد و رهنمود ارایه مینماید، 🔹تا ما به و لباس برای انسان پی برده و بدانیم که انسان با پوشیدن لباس، نشانه ها و نمادهای فرهنگی و اعتقادی خود را به نمایش میگذارد. بااین مقدمه روشن شد نوع پوشش ما در واقع نمادی از پایبندی ما به است. در به تفصیل درمورد پوشش و حجاب و لباس سخن گفته شده است که در کتابهایی که در مورد آداب اسلامی است میتوانید آنها را ملاحظه کنید. و در جنبه‌های مختلف دارای آثار و فواید زیادی است که دو مورد از آنها بیان میشود. 🔹 در جنبه فردی، یعنی اینکه حجاب برای خود شخص چه فایده‌ای دارد؛ حجاب باعث ایجاد آرامش روانی بین افرادجامعه است که بوسیله آن احساسات جنسی تحریک نمیشود و در مقابل، و معاشرتهای بی‌بندوبار میان زن و مرد هیجانهای جنسی را بالا می‌برد و زمینه را برای مهیا میکند. موجب میشودکه انسان حفظ شود، یعنی حجاب حفاظ انسان است. چه زیبا فرموده است استاد مطهری که: مصونیت است نه محدودیت. معنی این جمله این است که باعث نمیشودکه انسان در محدودیت و اسارت واقع شود، بلکه حجاب او را حفظ میکند. 🔹مثلاً اگر از شمابپرسیم خانه‌ای که در آن زندگی میکنید، شما را محدود و اسیر کرده است و یا شما را حفظ میکند؟ مسلماً میگویید ما در خانه احساس امنیت میکنیم و خانه ما را از شر دزدان یا سرما و گرما و... حفظ میکند. هیچکس نمیگوید که من در خانه اسیر هستم و خانه مرا محدود میکند، پس بنابراین دوست دارم همیشه در خیابان و بیابان زندگی کنم؛ یا همین لباسی که میپوشیم، هیچکس نمیگوید این پیراهن یا شلوار مرا محدود کرده، دوست دارم لخت باشم، بلکه میگوید این لباس مرا حفظ میکند. پس انسان را از نامحرمان و انسانهای شهوتران و هوسران حفظ میکند. 🔹فی‌المثل تا زمانی که در شیشه عطر بسته باشد عطر داخل آن هم محفوظ خواهد بود، ولی به محض اینکه چند ساعتی سر شیشه عطر برداشته شود عطر داخل آن می پرد و تنها شیشه خالی بدون عطر میماند که کسی بدان میلی ندارد، یعنی دیگر از آن استفاده نمیکنند. هم همانند سر شیشه عطر است که بوی خوش و زیبایی و طراوت را حفظ میکند و با برداشتن حجاب، آن زیبایی هم از بین میرود. رمز زیبایی زنان مسلمان هم همین حجاب است. ریشه در و دارد و بروز و ظهور این صفات اخلاقی مهم است، 🔹لذا فردی که از حجاب محروم است از دسته‌ای از مهم‌ترین صفات اخلاقی محروم است. عفت و حیا آثار فراوانی در حوزه‌های مختلف زندگی ما دارد، چه در ارتباط با خدا، چه درارتباط ما باخودمان و دیگران. شما میتوانید درمورد این دو صفت بطور جداگانه مطالعه کنید و نقش هریک را در وجود ایمانی و اخلاقی فرد بهتر بشناسید. فایده عفت ورزی و در بُعد خانواده نیز این است که اگر امور جنسی تنهادر چارچوب ازدواج، و محدود بین زن و شوهر باشد، همین موجب اتصال و پیوند قوی میان همسران شده و در نتیجه کانون گرم خانواده مستحکمتر میشود، و در مقابل، بی‌حجابی و بی‌عفتی، موجب انهدام و ویرانی خانواده خواهد شد. منبع: پرسمان @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه امام علی (علیه السلام) علت «زوال نعمت ها» چيست؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از خطبه ۱۷۸ ميفرمايد: «به خدا سوگند! هرگز ملتى كه در ناز و نعمت مى زيستند، زوال نيافت، مگر بر اثر كه مرتكب شدند؛ زيرا خداوند هرگز به بندگانش ستم روا نمیدارد». در واقع اين سخن برگرفته از است؛ آنجا كه ميفرمايد: «إِنَّ اللهَ لا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْم حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ». (خداوند هاى هيچ قوم و ملتى را تغيير نمیدهد، مگر آنكه آنها آنچه را مربوط به خودشان است، تغيير دهند). 🔹و نيز ميفرمايد: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَ الْاَرْضِ وَ لَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ». [اعراف، ۹۶] (اگر اهل شهرها و آبادى ها ايمان مى آوردند و پيشه ميكردند، آسمانها و زمين را بر آنها مى گشوديم؛ ولى آنها [حقّ را] تكذيب كردند، ما نيز آنان را به كيفر اعمالشان مجازات كرديم). به يقين بر حسب شايستگی‌ها و لياقتها در ميان بندگان تقسيم میشود؛ لذا و شايسته آنند، نه . 🔹پرسشی در اينجا مطرح میشود، اینکه در روايات میخوانيم خداوند براى ترفيع مقام اوليايش گاه آنها را به بلاهايى مبتلا مى سازد؛ همانگونه كه در تعبير معروف آمده است: «اَلْبَلَاءُ لِلْوَلَاءِ». [۱] و از بعضى آيات و روايات استفاده میشود كه گاهى براى آزمايش مؤمن و پاداشهاى بزرگ الهى، و نيز گاه براى هشدار و بيدارى بندگان است؛ آيا اين موارد با آنچه در عبارت ذكر شد منافات ندارد؟ 🔹پاسخ این است که آنچه در كلام (عليه السلام) آمده، يك است و ميدانيم هر قانون كلى استثنائاتى دارد. موارد و و امثال آن، استثنائاتى در قانون كلى فوق محسوب میشود و به تعبير ديگر آنچه حضرت فرموده، حمل بر غالب میشود و اين شبيه چيزى است كه در بيان شده است: «وَ مَا أَصَابَكُمْ مِّنْ مُّصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَ يَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ». [شوری، ۳۰] (هر مصيبتى بر شما میرسد به سبب اعمالى است كه انجام داده ايد و بسيارى را نيز عفو میكند). 🔹به يقين اين آيه با آيه «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَىْءٍ مِنَ الْخَوْفِ... ». [بقره، ۱۵۵] كه از هاى مختلف الهى به وسيله سخن ميگويد، و نيز با آيه «ظَهَرَ الْفَسَادُ فِى الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِى النَّاسِ لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِى عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ». [روم، ۴۱] ( در خشكى و دريا به دليل كارهايى كه مردم انجام داده اند آشكار شد، خدا میخواهد نتيجه بعضى را به آنها بچشاند؛ شايد [به سوى حقّ] بازگردند) منافاتى ندارد؛ و اگر انسان درست دقت كند غالباً میتواند مواردى را كه جنبه «مجازات الهى» دارد، از مواردى كه براى «آزمايش» يا «هشدار» است بازشناسد. 🔹هرگاه مهمى از او سر زد و يا آلوده به انواع شد، حوادث تلخى كه بعد از آن پيدا میشود، قطعاً است؛ ولى حوادث تلخى كه براى و پيش مى آيد، معمولاً جنبه و هشدار براى ترفيع مقام است. سپس امام (عليه السلام) در ادامه اين سخن كه در واقع نتيجه مستقيم يادآورى پيشين است، ميفرمايد: «و اگر مردم زمانى كه بر ایشان نازل میشود و از آنان زايل مى گردد، با در پيشگاه خدا تضرّع كنند و با قلب هاى پر از عشق و محبّتِ به خدا، از او درخواست [توبه] نمايند، يقيناً آنچه، از دستشان رفته به آنان بازمیگردد و هر خرابى را براى آنها اصلاح میكند». 🔹در واقع اين طبيب حاذق الهى بعد از ذكر درد، به بيان درمان مى پردازد و راه دفع آفات و بلاها را به آنها مى آموزد و را كه صادقانه باشد و از اعماق جان برخيزد و در يك كلمه، در انسان تحول ايجاد كند، برطرف‌ كننده‌ بلاها میشمرد؛ همانگونه كه در احاديث متعدد ديگرى وارد شده است؛ از جمله امام سجاد (عليه السلام) ميفرمايد: « بلاهايى را كه نازل شده و نازل نشده است، برطرف میسازد». پی نوشت‌ها؛ [۱] اين عبارت كه در كلمات علما و بزرگان آمده، متن حديث نيست، بلكه برگرفته از احاديث اسلامى است؛ از جمله در حديثى از امام صادق(ع) میخوانيم كه فرمود: «پيامبران الهى بيش از همه [با آفات و مصايب] آزمايش ميشوند؛ سپس كسانى كه بعد از آنها قرار دارند و به همين ترتيب آنها كه برترند آزمون بيشترى دارند). الكافی ج۲ ص۲۵۲ [۲] الكافی، همان، ج۲ ص۴۶۹ 📕پيام امام اميرالمومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلاميه‏، چ۱ ج۶ ص۶۲۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ضرورت‌ شناخت‌ امام‌ زمان (بخش دوم و پایانی) 🔹بسيار اتفاق افتاده که مردم با کمبود باران مواجه شده‏ اند، و بر اثر آن به خشکسالی و قحطی و گرانی دچار گرديده ‏اند و خسارت‏های سنگينی به آنان رسيده است. اما پس از و نيايش‌ به‌ درگاه‌ خداوند، باران سودمندی برایشان باريده، و بر مردم فرو ريخته و طراوت و شادابی همه جا را فرا گرفته است. 🔹در احاديث‌ تأکيد شده که علت کمبود باران، امور طبيعی و مادی نيست، بلکه علّت اصلی، بعضی‌ از است، به خصوص گناهانی که در مقابله با احکام و سنت‏ های‌ الهی و روی‌ گرداندن از اوليای حق و به بازی‌ گرفتن امور معنوی و امدادهای غيبی صورت می‌ گيرد. خداوند اين کمبودها و فشارها را پيش می‌‏آورد تا از بيدار شوند و «قدرت کامل دست غيب و قادر متعال» را لمس کنند، و با نهايت اشتياق و اخلاص و تواضع به سوی حجّت های الهی روی آورند و از گناهان خود کنند و به عجز و درماندگی خويش اقرار نمايند. 🔹جز کيست که آب گوارا و شيرين از آسمان فرو ريزد؟! و تشنگان را سيراب و مزارع را سرسبز و خرّم و زمين‏های خشک را با طراوت و شاداب گرداند و روح تازه‏‌ای در اجزای گيتی بدمد؟! از نماز و تضرّع پيامبران و امامان و مردمان با ايمان در طلب باران و استجابت دعای ايشان در طول تاريخ، حکايت‏ های خواندنی و شنيدنی فراوانی بر جای مانده و نکته‏‌ های بسياری ضبط گرديده است. 🔹البته عدّه‌ای‌ هم‌ در چنين‌ مواقعی به يأس و نااميدی دچار می‌گردند و به شکل‏های مختلف، از قبيل خودباختگی و کفرورزی و انکار ضروريات دينی و تمسخر مردان دينی و... واکنش‏ های منفی از خود نشان می‌دهند. نظير همين وضع در مورد فقدان هر يک از نعمت‏های بزرگ، در هر جامعه‏‌ای پيش می‌آيد و از جمله در جريان‌ غيبت های‌ انبياء و اولياء (عليهم السلام) همواره پديد آمده است، که بر اثر بعضی‌ از و ناسپاسی‌ های مردمان نسبت به ‏ها و آيت‌‏های خاصّ الهی، خداوند خويش‌ را از ديدگان‌ شان پنهان داشته و از سعادت و توفيق ديدار و ، عموم افراد جامعه را محروم ساخته است، 🔹و چون مردم به سختی‌ها و تلخی‌ها دچار گشتند و راه را بر خود بسته ديدند، افراد هوشمند به فکر چاره افتادند و و درمان‌ درد را تنها به‌ دست‌ ديدند، پس به درگاه خداوند چاره ‏ساز بنده‏ نواز، دست نياز بلند کردند و به آستانه او پناه بردند، و با و نيايش و اظهار عجز، را خواستار شدند. خداوند دعای آنان را به اجابت رسانيد و «حجّت‌ اصلاح‌گر خويش» را آشکار گردانيد. 🔹 از اين سنّت حکيمانه الهی برکنار نيست، بنابراين تنها وسيله‌ی رهايی از تنگناهای‌ روزگار کنونی، و يگانه‌ راه‌ بيرون‌ شدن و آزاد گشتن از اين حصار جهنّمی ظلم و بيداد و معصيت و فساد، عمومی برای آشکار شدن آن‌ و تنها مصلح و ، و يکتا بازمانده کاروان مردان ربّانی، حضرت صاحب الزمان (ارواحنا فداه) می‌باشد. 📕مکیال‌المکارم (سیدمحمدتقی موسوی‌ اصفهانی)، ج۱، نشر اکرام،۱۳۹۰، صص ۱۸-۳۵ منبع: وبسایت اهل البیت @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منظور از «نعمت داده شدگان»، «مغضوبین» و «ضالین» در سوره حمد چه کسانی هستند و چه ویژگی هایی دارند؟ 🔸 در این سوره، را به سه دسته تقسیم میکند: ۱) کسانى که مورد نعمت هدایت قرار گرفته و ثابت قدم ماندند. ۲) غضب شدگان. ۳) گمراهان. 🔹الف. در تشریح و شناساندن این گروهها، مصادیقی را ذکر کرده است، ما نیز با توسل به آیات این گروه ها را تشریح میکنیم. در «آیه ۶۵ سوره نساء» مصادیقی برای گروه «نعمت داده شدگان» بیان شده است چنین است: «کسانى که و را اطاعت کنند، خدا آنها را با کسانى قرار میدهد که خود ساخته، از پیامبران و رهبران صادق و راستین و جانبازان و شهیدان راه خدا و افراد صالح، و اینان رفیقان خوبى هستند». 🔹این آیه افراد مورد خدا را چهار گروه معرفى میکند: «پیامبران»، «صدیقان»، «شهیدان»، و «صالحان». اینان ویژگیهای مشخص و آشکاری دارند که از جمله مهم‌ترین آنها که مشترک بین آنها است، و است. 🔹ب. اما در تشریح مفاهیم و مصادیق گروه دوم و سوم که نزدیکی بسیاری به یکدیگر دارند - راه حق را به کناری زده اند و رانده شده از درگاه الهی هستند - اختلاف اندکی وجود دارد و محققان سه احتمال را بر حسب روایات مطرح کرده اند: ۱) از موارد استعمال این دو کلمه در چنین استفاده میشود که مرحله‏اى سخت‏تر و بدتر از است، و به تعبیر دیگر «ضالین» گمراهان عادى هستند، ولی «مغضوب علیهم»، گمراهان لجوج و یا منافق‌اند؛ و به همین دلیل در بسیارى از موارد، غضب و لعن خداوند در مورد آنها ذکر شده است. [۱] 🔹۲) جمعى از مفسران عقیده دارند که مراد از ، منحرفان مسیحی و منظور از ، منحرفان یهودی هستند. این برداشت به دلیل موضع‏ گیری­ هاى خاص این دو گروه در برابر دعوت اسلام است؛ زیرا همانگونه که قرآن هم صریحاً در آیات مختلف بازگو مى‏کند، ، کینه و عداوت خاصى نسبت به دعوت اسلام نشان میدادند، هر چند در آغاز، دانشمندان آنها از مبشران اسلام بودند، اما چیزى نگذشت که به جهاتى که در جای خود بیان شده - از جمله به خطر افتادن منافع مادیشان -  سرسخت ترین دشمن اسلام شدند، و از هرگونه کارشکنى در پیشرفت اسلام و مسلمانان فروگذار نکردند. اما که موضع‌شان در برابر اسلام تا این حد سرسختانه نبود، تنها در شناخت آیین حق گرفتار گمراهى شده بودند، از آنها تعبیر به «ضالین» شده است. [۲] 🔹با این حال تعبیر از آنها به «مغضوب علیهم» بسیار صحیح به نظر میرسد، ولى باید توجه داشت که این تعبیر در حقیقت از قبیل تطبیق کلى بر فرد است؛ یعنی اینها از جمله مصادیق بارز این مفهوم هستند و افراد و افراد و گروه های بیشتری را شامل میشود. ۳) این احتمال نیز وجود دارد که به گمراهانى اشاره میکند که اصرارى بر گمراه ساختن دیگران ندارند، در حالى که کسانى هستند که هم گمراه اند و هم گمراه‌گر، و با تمام قوا مى‏کوشند دیگران را همرنگ خود سازند! [۳] 🔹، خود در آیاتی مصادیق مختلفی را برای گمراهان و غضب شدگان ذکر میکند که براى نمونه به موارد زیر اشاره مى‏شود: «وَ يُعَذِّبَ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِكِينَ وَالْمُشْرِكَاتِ الظَّانِّينَ بِاللهِ ظَنَّ السَّوْءِ ۚ عَلَيْهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ وَ غَضِبَ اللهُ عَلَيْهِمْ وَ لَعَنَهُمْ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَ سَاءَتْ مَصِيرًا». [۴] (و [نیز] مردان و زنان و مردان و زنان را که به خدا گمان بد می‌برند مجازات کند؛ [آری] [که برای مؤمنان انتظار می‌کشند] تنها بر خودشان نازل میشود! بر آنان کرده و از رحمت خود دورشان ساخته و را برای آنان آماده کرده؛ و چه بد سرانجامی است!) 🔹«...وَ مَنْ يَتَبَدَّلِ الْكُفْرَ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ». [۵] (...کسی که را به جای بپذیرد، از راه مستقیم [عقل و فطرت] شده است). «...وَ لَٰكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللهِ وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ». [۶] (...آنها که سینه خود را برای پذیرش گشوده‌اند، بر آنهاست؛ و عذاب عظیمی در انتظارشان!) قرآن این گروه را جزو و نام می‌برد که وجه مشترک در تمام آنها کردن از خداوند است، و هر یک به نوعی مخالفت خود را با خداوند به انجام رسانیده اند و در نهایت، جزو و یا قرار میگیرند. پی نوشت‌ها؛ [۱] تفسير نمونه، مکارم شیرازى، ناصر، چ۱ ج ۱، ص۵۴، دار الکتب الإسلامیة. [۲]همان، ج۱ ص۵۵ [۳]همان،ص۵۶ [۴]قرآن کریم،سوره فتح آیه۶ [۵]همان، سوره بقره آیه۱۰۸ [۶]همان، نحل آیه۱۰۶ منبع: اسلام کوئست @tabyinchannel
⭕️اثر ناشکری و کفران نعمت‌ها 🔹این‌ همه ابتلائات و گرفتاری‌های ما، در اثر و نعمت‌ های ماست؛ زیرا خداوند سبحان می‌فرماید: «لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ». [۱] (اگر کنید، قطعاً خود را برای شما زیاد می‌کنم؛ و اگر کنید، به‌ راستی که من سخت و شدید است). پی نوشت: [۱] قرآن کریم، سوره ابراهیم، آیه ۷ 📕در محضر بهجت، ج ۱، ص ۳۵۸ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel