eitaa logo
کانال سردار سپهبد شهید 🌷حاج قاسم سلیمانی شهرستان نجف اباد
71 دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
4.8هزار ویدیو
39 فایل
این کانال اطلاع رسانی وترویج گفتمان انقلاب اسلامی واسلام ناب است و زمینه سازان ظهور حضرت 💐❤️مهدی❤️ یاوران رهبر انقلاب این زمان هستند 🌷❤️خون که درتن ماست هدیه به رهبر ماست 🌷❤️ #لبیک یاحسین #لبیک یا صاحب الزمان #لبیک یا خامنه ای بهترین ره
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) درباره شایستگی و نجابت پیامبر اکرم (صلی الله عليه و آله) در دوران کودکی و بزرگسالی چه بیانی دارند؟ 🔹امام علی (عليه السلام) در خطبه ۱۰۵ «نهج البلاغه»، اشاره به نعمت پرفيض ظهور (صلى الله عليه و آله) كرده و او را به اوصاف برجسته اش مى ستايد. مى فرمايد: (... در كودكى شايسته ترين مخلوق و در بزرگسالى نجيب ترين و شايسته ترين آنان بود. اخلاقش از همه پاكان، پاكتر و باران جود و سخايش از همه بادوام تر بود)؛ «.... خَيْرَ البَرِيَّةِ طِفْلاً، وَ أَنْجَبَهَا كَهْلاً [۱]، وَ أَطْهَرَ الْمُطَهَّرِينَ شِيمَةً [۲]، وَ أَجْوَدَ الْمُسْتَمْطَرِينَ دِيمَةً [۳]». 🔹در این فراز از خطبه، ابتدا سخن از دوران طفوليّت آن بزرگوار است، كه حتّى در آن زمان از نظر ظاهر و باطن ممتاز بود؛ به گونه اى كه طبق نقل كتاب «مناقب» ابن شهر آشوب، ابن عباس مى گويد: «پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) در آن زمان با كودكان [هم سنّ و سال خود] دوستى و رفاقت داشت. آنها از روى نادانى گاه آلوده به سرقت چيزى مى شدند، ولى آن حضرت هرگز دست به سوى اموال مردم دراز نمى كرد؛ آنها از نظر ظاهر گاه آلوده بودند، ولى آن حضرت همواره پاك و تميز بود». [۴] باز در همان كتاب آمده است كه: «گاهى براى «عبدالمطّلب» در سايه كعبه فرشى مى گستراندند و هيچكس به احترام او بر آن فرش نمى نشست؛ فرزندانش در اطراف فرش مى نشستند، تا او خارج شود؛ ولى (صلى الله عليه و آله) در همان زمان مى آمد و روى فرش عبدالمطّلب (عليه السلام) مى نشست! عموهايش مى خواستند او را دور كنند؛ عبدالمطلب (عليه السلام) مى گفت: فرزندم را رها كنيد! «فَوَ اللهِ إِنَّ لَهُ لَشَأْناً عَظِيماً»؛ (به خدا سوگند! او مقام والايى دارد)». [۵] 🔹و نيز از ابوطالب (علیه السلام) در مورد خُلق و خُوى (صلی الله علیه و آله) در زمان طفوليّت و نوجوانى اين دو بيت نقل شده است. مى گويد: وَ لَقَدْ عَهَدْتُكَ صَادِقاً - فِی القَولِ لاَ تَتَزَیَّدُ - مَازِلتَ تَنطِقُ بِالصَّواب - وَ أَنْتَ طِفْلٌ أَمْرَدُ (من همواره تو را راستگو ديدم كه سخنى به گزاف نمى گويى. تو همواره سخن به صواب مى گفتى؛ در حالى كه هنوز در سنّ نوجوانى بودى). [۶] و از عجايب اينكه در حالات شيرخوارگى (صلى الله عليه و آله) نوشته اند: «هنگامى كه او را به دايه اش «حليمه» سپردند، او تنها از پستان راست وى شير مى نوشيد و اصلاً تمايلى به پستان چپ نشان نمى داد! گويى مى خواست عدالت را رعايت كند و سهم فرزند «حليمه» را نيز در نظر بگيرد». [۷] 🔹و در ادامه، امام علی (علیه السلام) اشاره به نجابت و كرامت (صلى الله عليه و آله) در بزرگسالى مى كند، چيزى كه بر كسى پوشيده نيست و تاريخ شاهد صدق آن است. تواضع، محبّت، هوش و درايت آن حضرت، عفو و گذشت او زبانزد خاصّ و عامّ بود؛ هر چه داشت بى دريغ در اختيار نيازمندان قرار مى داد و باران جود و بخشش او، پردوام بود. او از همه سخاوتمندتر بود، به گونه اى كه هرگز درهم و دينارى نزد او باقى نمى ماند و اگر چيزى اضافه مى آورد و به نيازمندى برخورد نمى كرد كه به او ببخشد، آرام نمى گرفت و در منزل نمى آسود، تا آن را به نيازمندى برساند. او افراد با فضيلت را گرامى مى داشت و در صله رحم كوشا بود. عذر خطاكاران را مى پذيرفت و در لباس و غذا بر غلامان پيشى نمى گرفت. پی نوشت‌ها؛ [۱] «كهل» به معناى فرد ميانسال است و بعضى گفته اند اين واژه به كسى كه سى سال به بالا داشته باشد، اطلاق مى شود و به معناى پير نيست. [۲] «شيمه» به معناى اخلاق است و جمع آن «شِيَم» (بر وزن ستم) است. [۳] «ديمه» به معناى بارانى است كه به صورت طولانى و نرم نرم و بدون رعد و برق مى بارد. [۴] مناقب آل أبيطالب (ع)، ابن شهر آشوب مازندرانى، علامه‏، قم‏، ۱۳۷۹ق، چ اول‏، ج ۱، ص ۳۳ تا ۳۵؛ السيرة النبوية، الحميرى المعافرى، دار المعرفة، بى تا، ج ۱، ص ۱۶۸ [۵] مناقب آل أبيطالب (ع)، همان [۶] التوحيد، ابن بابويه، جامعه مدرسين‏، قم‏، ۱۳۹۸ق، چ اول‏، ص ۱۵۸ [۷] اين حديث را ابن شهر آشوب در مناقب آل أبيطالب (ع)، همان، ج ۱، ص ۳۲ آورده است. 📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۴، ص ۴۴۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️ولادت پیامبر (ص) مبدا برکات‌ 🔹ولادت‌ها مختلف است: یک تولدی است که مبدا خیرات است، مبدا برکات است، مبدا کوبیدن ظالم است، مبدا خاموش شدن آن بتکده‌ها و آتشکده‌ هاست، مثل ولادت (ص) که گفته شده است که «آتشکده پارس» خاموش شد و کنگره‌ های طاق کسری ریخته شد - حالا ریخته شدن و خاموش شدنش با تاریخ، گفته شده - لکن مطالب این است که دو قوه بوده است آن وقت که یکی قوه حکومت جائر بوده است؛ و یکی هم قوای روحانی آتش‌پرست؛ و به آمدن (ص) [این دو قوه شکست‌]؛ تولد ایشان مبدا شکست این دو قوه است. یکی طاق کسری که کنگره‌ هایش، کنگره‌ های ظالمانه‌اش ریخت. اینکه می‌ گویند «انوشیروان عادل» این از اساطیر است! یک مرد ظالم سفاکی بوده است، منتها شاید پیش سلاطین دیگر وقتی گذاشتند، به او گفتند عادل! و الّا کجایش انوشیروانْ عادل بوده است؟! 🔹به تولد (ص)، این پایه‌ها؛ یعنی مبدا ریختن‌ پایه‌ های ظلم و خاموش شدن آتش های دوگانه‌ پرستی و شرک و آتش‌ پرستی [فرو ریخت‌]؛ آن دو قوه‌ای که در آن وقت بوده است، با آمدن ایشان هر دو مبدا شکست، این دو اصل؛ یعنی توحید، در عالم به واسطه رسول اکرم (ص) توحید بسط پیدا کرد و ان شاء الله می‌کند. و نبوت اصلًا آمده است، نبی اصلش مبعوث است برای اینکه قدرتمند هایی که به مردم ظلم می‌ کنند پایه‌های ظلم آنها را بشکند؛ و این کنگره‌های ظلم که به زحمتِ این بیچاره‌ها، به خون دل این بیچاره‌ها، به استثمار گرفتن این مردم ضعیف، این پایه‌ های قصر بالا رفته و کنگره‌ هایش کنگره‌ هایی بوده است که [پایه‌های ظلم‌] بوده است، آمدن (ص) برای شکستن این کنگره‌ها و فرو ریختن این پایه‌های ظلم بوده است؛ و از آن طرف، چون بسط توحید است، این جاهایی که مبدا ستایش غیر خدا بود و آتش‌ پرستی بوده است، آنها را منهدم کرده است و آتش ها را خاموش کرده است. بیانات‌ حضرت‌ امام در جمع ایرانی های مقیم خارج؛ نوفل لوشاتو ۵۷/۰۸/۰۴ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام صادق (عليه السلام) از چه جايگاه علمی و اخلاقی در جامعه اسلامی برخوردار بودند؟ (بخش سوم) 🔸درباره‌شخصیت‌علمی (عليه السلام) شواهد فراوانی وجود دارد. به نظر شیعه، نصب ایشان به مقام امامت از جانب خداوند متعال بوده، و این بدان معناست که آن حضرت دارای شرایط لازم برای احراز این منصب بوده است. حضرت در میان اهل سنت، از نظر روایت حدیث و فقاهت و افتاء، از موقعیت شامخی برخوردار بوده‌اند، به طوری که او را از شیوخ مسلّم و از محدثان بزرگ زمان خود به شمار آورده‌ اند. 🔹منصور عباسی که همواره درگیر مبارزه با علویان بود، می‌ کوشید تا شخصیت فقهی (ع) را با مطرح کردن برخی از فقهای اهل سنت مثل «مالک بن انس» کمرنگ جلوه دهد. او به مالک می‌گفت: «به خدا تو عاقل‌ترین مردم هستی... اگر عمر من باقی بماند، فتاوا و اقوال تو را همانند مصحف نوشته، به تمام آفاق فرستاده و مردم را مجبور به پذیرش آن می‌ کنم». [۱] این حرکت «منصور» ناشی از علاقه وی به مالک نبود؛ بلکه بر آن بود تا با برجسته کردن مالک، آتش کینه و حسد خود را نسبت به امام صادق (ع) و دیگر علمای مخالف فرو نشاند. 🔹منصور به منظور ایراد خدشه به شخصیت علمی و فقهی امام (عليه السلام)، به هر وسیله‌ای توسل می‌ جست، چنانکه ابوحنیفه را واداشت تا رو در روی امام ایستاده و با وی به بحث بپردازد، تا در صورت پیروزی ابوحنیفه، امام صادق (عليه السلام) را در صحنه علم و دانش اسلامی تحقیر کند. ابوحنیفه خود جریان این داستان را چنین نقل کرده است: «منصور به من گفت: مردم توجه عجیبی به (عليه السلام) پیدا کرده و سیل جمعیت به طرف او سرازیر شده است؛ تو چند مسأله از مسائل مشکل را آماده کرده و حل آنها را از جعفر (عليه السلام) بخواه و چون او نتوانست جواب مسائل تو را بدهد، از چشم مردم خواهد افتاد. من نیز چهل مسأله بسیار پیچیده و مشکل آماده کردم. آنگاه (عليه السلام) و ابوحنیفه در حیره و در حضور منصور با هم ملاقات می‌ کنند. 🔹ابوحنیفه لحظه ورود خود به مجلس منصور را چنین توصیف می‌ کند: هنگامی که وارد مجلس شدم (عليه السلام) را دیدم که هیبت و عظمت شخصیت وی حتی خود منصور را تحت الشعاع قرار داده بود، سلام کرده و در جای خود قرار گرفتم. آنگاه منصور خطاب به من چنین گفت: مسائل خود را بر ابوعبدالله (علیه السلام) عرضه کن. من مسائلی را که با خود آورده بودم، یکی پس از دیگری از آن حضرت می‌ پرسیدم و او در پاسخ می‌ فرمود: درباره این مسأله عقیده شما چنین است و اهل مدینه چنین می‌ گویند و ما چنین می‌ گوییم. نظر آن حضرت در پاره‌ ای از مسائل طرح شده با نظر ما و در پاره‌ ای دیگر با نظر اهل مدینه و در مواردی با نظر هر دو مخالف بود. بدین ترتیب چهل مسأله به آن حضرت عرضه و جواب آنها دریافت شد. پس از پایان مناظره، ابوحنیفه بی‌ اختیار آخرین سخن خود را با اشاره به (عليه السلام) چنین ادا کرد: «أَنَّ أَعْلَمَ اَلنَّاسِ أَعْلَمُهُمْ بِاخْتِلاَفٍ اَلنَّاسِ؛ دانشمندترین مردم کسی است که به آراء و نظرهای مختلف علما در مسائل، احاطه داشته باشد». [۲] ... پی‌نوشت‌ها؛ [۱] تذکرة الحفاظ، الذهبی، شمس الدین، دار الاحیاء التراث العربی، ج ۱، ص ۲۰۹ [۲] تهذیب الکمال، أبوالحجاج المزی، يوسف بن الزكی عبدالرحمن، مؤسسه الرساله، ج ۵، ص ۷۹-۸۰؛ الکامل فی ضعفاء الرجال، أبو أحمد الجرجانی، دار الفكر، ج ۲، ص ۵۵۶؛ و... 📕حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (ع)، جعفریان، رسول، موسسه انصاریان، قم، چ ۶، ص منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️شخصیت والای پیامبر اعظم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) 🔹درباره‌ (ص) حقیقتاً زبان بنده و امثال بنده قاصر است از بیان، و ذهن و دل بنده و امثال بنده قاصر است از فهم درباره‌ شخصیّت والای آن بزرگوار؛ حقیقتاً اینجور است. بنده فقط یک کلمه از این کتاب قطور فضل (ص) را مختصراً عرض می کنم و آن، این است که این خورشید تابان عالم هستی، به گردن همه‌ آحاد بشریّت حق دارد؛ بنده این را می خواهم عرض بکنم. همه‌ آحاد بشریّت، چه مؤمنین به این دین و چه غیر آنها، مدیون پیامبر اعظم (ص) و به معنای واقعی کلمه متعلَّق دِین آن بزرگوار هستند؛ چرا؟ 🔹این حقّ عظیمی که این بزرگوار بر گردن بشریّت دارد چیست؟ آن، این است که (ص) نسخه‌ درمان همه‌ دردهای عُمده‌ی بشریّت را به بشر عرضه کرد؛ این یک واقعیّت است. خدای متعال می فرماید که «کِتابٌ اَنزَلنَاهُ اِلَیکَ لِتُخرِجَ النّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ اِلَى النّور‌»؛‌ [۱] ظلمات چیست؟ ظلمات همه‌ آن چیزهایی است که زندگی بشر را در طول تاریخ، تیره و تار کرده، تلخ کرده، زهرآلود کرده؛ اینها ظلمات است. جهل، ظلمت است؛ فقر، ظلمت است؛ ظلم، ظلمت است؛ تبعیض، ظلمت است؛ غرق شدن در شهوات، ظلمت است؛ مفاسد اخلاقی، آسیب‌ های اجتماعی، همه‌ اینها ظلماتند. اینها همه ظلمت هایی هستند که بشر در طول تاریخِ طولانیِ زندگیِ خود از اینها رنج دیده. بی‌ ایمانی ظلمت است، بی‌ هدفی ظلمت است؛ اینها دردهای عمیق بشر است. 🔹 (ص) نسخه‌ درمان این دردها را - هم نسخه‌ معرفتی را، هم نسخه‌ی عملی را - به بشر عرضه کرد. اگر می خواهید از این دردها خلاص بشوید، علاجش اینها است. این (ص) و ، علاج دردهای بشریّت است؛ این را (ص) به بشر عرضه کرده. لذا امیرالمؤمنین (ع) درباره‌ی پیغمبر (ص) می فرماید: «طَبیبٌ دَوّارٌ بِطِبِّهِ قَد اَحکَمَ مَراهِمَهُ وَ اَحمىٰ مَواسِمَه»؛ [۲] این پزشکِ ماهر حاذق، هم مرهمها را فراهم کرده - آن دارویی که روی زخم می گذارند که زخم بهبود پیدا کند - هم وسیله‌ی داغ کردن را؛ که در گذشته وقتی یک زخمی به وسیله‌ی مرهم خوب نمی‌شد، آن را داغ می کردند خوب می‌شد. هر دو را دارد: هم مرهم را، هم وسیله‌ی داغ کردن را؛ اینها را در قرآن به بشریّت عرضه کرده. اگر می خواهید خوب زندگی کنید، این جوری عمل کنید. پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره‌ ابراهیم، بخشی از آیه‌ ۱؛ « ...کتابى است که آن را به سوى تو فرود آوردیم تا مردم را به اذن پروردگارشان از تاریکی‌ها به سوى روشنایى بیرون آورى‌...». [۲] نهج‌البلاغه، خطبه‌ ۱۰۸ بیانات مقام معظم رهبری ۱۴۰۲/۰۷/۱۱ منبع: وبسایت‌دفترحفظ‌ونشرآثارمعظم‌له @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️امیرالمومنین‌ امام‌ على عليه السلام: 🔸مَن كَثُرَ كلامُهُ كَثُرَ خَطَؤُهُ، و مَن كَثُرَ خَطَؤُهُ قَلَّ حَياؤهُ، و مَن قَلَّ حَياؤهُ قَلَّ وَرَعُهُ، و مَن قَلَّ وَرَعُهُ ماتَ قَلبُهُ، و مَن ماتَ قَلبُهُ دَخَلَ النّارَ. 🔹هر كه سخن بسيار گويد، خطايش بسيار شود و هر كه بسيار خطا كند، شرم و حيايش كم شود و هر كه كم شرم و حيا شود، پارسايى اش كاهش يابد و هر كه پارسايى اش كم شود، دلش بميرد و هر كه دلش بميرد، به آتش رود. 📕نهج البلاغه،حکمت ۳۴۹ @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️مبادا راه را گم کنیم، به خدا پناه می‌بریم 🔹خدا تنبه بدهد که از ثقلین (قرآن و عترت) دست برنداریم. چون از آنها دست برداشتیم، این بلاها بر سرمان آمد. ما باید دایره‌ای از قرآن و توسلات وضع کنیم که محیط بر اهل ایمان گردد و آنها را حفظ کند. مبادا راه را گم کنیم، به خدا پناه می‌بریم! تمام بلاها از اهل کفر است، [ولی] باز هم برای نجات به آنها پناه می‌بریم! به دشمن‌های خدا پناه می‌بریم! 📕در محضر بهجت، ج۲، ص۲۳۸ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️اسلام در صدد تربیت انسان در همه ابعاد 🔹اگر مثل سایر حیوانات تا همان حدی که حیوانات رشد می‌ کردند بود، انبیا لازم نبود؛ انبیا می‌ خواستیم چه کنیم؛ انسان می‌آید اینجا مثل حیوانات زندگی میکند و مثل حیوانات می‌ خورد و مثل حیوانات می‌ خوابد تا می‌ میرد. اینکه احتیاج به انبیا ما داریم برای این که انسان مثل حیوانات نیست که یک حد حیوانی داشته باشد و تمام بشود. انسان یک حد ما فوق حیوانی و یک مراتب ما فوق حیوانی، ما فوق عقل [دارد] تا برسد به مقامی که نمی‌ توانیم از آن تعبیر کنیم؛ و [از] آن آخرْ مقام مثلًا تعبیر می‌ کنند [به‌] «فنا»، تعبیر می‌ کنند «کالالُوهِیه»؛ 🔹یک تعبیرات مختلفی [می کنند] چون که به همه ابعادش، هم تربیت جسمی و هم روحی و هم عقلی و هم ما فوق آن، نمی شود در عهده بشر باشد، برای اینکه بشر اطلاع ندارد از احتیاجات انسان و کیفیت تربیت انسان نسبت به ماورای طبیعت. تمام قوای بشر را روی هم بگذارید، همین طبیعت را و خاصیت طبیعت را می‌ تواند بفهمد؛ منتها باز همه خاصیت های طبیعت برای بشر هم کشف نشده است، تا حدودی کشف شده است؛ اخیراً خوب، زیاد پیشرفت کرده است، لکن مانده است خیلی چیزها که بعدها کشف خواهد شد؛ اما تا آخر هر چه بشود مال طبیعت است، مال این عالَم است؛ و هر چه بشود مال این ورق است. بیانات‌ حضرت‌ امام در جمع ایرانیان مقیم خارج ۵۷/۰۸/۰۶ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛔️دام انجمن منحرف حجتیّه برای صیدِ جوانان : برگزاری کلاس‌های مهدویّت با مبانی سکولاریسم و جدایی دین از سیاست و ایجاد تنفر از انقلاب اسلامی! ⚠️مواظب باشــــــــــــــید!
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام صادق (عليه السلام) از چه جايگاه علمی و اخلاقی در جامعه اسلامی برخوردار بودند؟ (بخش چهارم و پایانی) 🔸درباره‌شخصیت‌علمی (عليه السلام) شواهد فراوانی وجود دارد. به نظر شیعه، نصب ایشان به مقام امامت از جانب خداوند متعال بوده، و این بدان معناست که آن حضرت دارای شرایط لازم برای احراز این منصب بوده است. حضرت در میان اهل سنت، از نظر روایت حدیث و فقاهت و افتاء، از موقعیت شامخی برخوردار بوده‌اند، به طوری که او را از شیوخ مسلّم و از محدثان بزرگ زمان خود به شمار آورده‌ اند. 🔹 صادق (عليه السلام) نیز همچون جدش اميرالمومنين امام علی (ع) می‌ فرمود: «سَلُونِی قَبْلَ اَنْ تَفْقِدُونِی، فَإِنَّهُ لَایُحَدِّثُکُمْ أَحَدٌ بَعْدِی بِمِثْلِ حَدِیثِی؛ قبل از آن که مرا نیابید بپرسید و بعد از من کسی نیست که چون من برای شما حدیث بگوید». [۱] از (عليه السلام) نه تنها در مسائل فقهی، بلکه در زمینه تفسیر، علم کلام و اخلاقیات، احادیث با ارزشی به دست ما رسیده است. با مراجعه به بخش اصول کتاب «کافی»، عمق و وسعت نظر (عليه السلام) درباره مسائل عقلی اسلام آشکار می‌شود. تفاسیر روایی شیعه همچون «البرهان»، «صافی» حاوی روایات فراوانی از احادیث آن حضرت در این زمینه می‌ باشد. ابوزهره عالم سنی در این زمینه می‌ نویسد: «دانش آن حضرت منحصر به حدیث و فقه اسلامی نبود، بلکه علم کلام نیز تدریس می‌ فرمود». [۲] 🔹تفصیل نظریات کلامی (عليه السلام) را در اینجا نمی‌ توان بیان داشت، اما جمله معروف امام در مسائل جبر و تفویض که فرمود: «لَا جَبْرَ وَ لَا تَفْوِیضَ بَلْ اَمْرٌ بَیْنَ الْاَمْرَیْنِ» زیباترین، جامع‌ترین و دقیق‌ ترین تعبیری است که در این مسأله ابراز شده است. «ابو زهره» در جای دیگر از کتابش درباره (عليه السلام) می‌ گوید: «بالاتر از همه این علوم، (عليه السلام) در زمینه اخلاق و علل و انگیزه‌های فساد آن، آگاهی‌ های بسیار ارزنده‌ ای داشت». [۳]‌ شمار راویانی که از حضرت حدیث نقل کرده‌ اند بسیار زیاد است. اسامی آنان را در «تهذیب الکمال» مزی [۴] و دیگر کتب رجالی چون «تهذیب التهذیب» می‌ توان یافت. در میان آنان، بسیاری از شخصیت‌ های مهم اهل سنت قرار دارند. «ذهبی» در «سیر اعلام النبلاء» نام رواتی را که از امام صادق (عليه السلام) حدیث نقل کرده‌ اند آورده است. [۵] این در حالی است که بسیاری از محدثان در عهد بنی امیه جرأت نقل حدیث از امام (عليه السلام) را نداشتند. پی‌نوشت‌ها؛ [۱] تهذیب الکمال، أبوالحجاج المزی، مؤسسه الرساله، ج ۵، ص ۷۹؛ سیر اعلام النبلاء، الذَهَبی، شمس الدين أبو عبد الله محمد بن أحمد، مؤسسه الرساله، ج ۶، ص ۲۵۷ [۲] الامام الصادق(ع)، ابو زهره، دار الثقافة العربیه، قاهره، بی تا، ص ۶۶ [۳] همان، ص ۶۷ [۴] تهذیب الکمال، همان، ج ۵، ص ۷۵ - ۷۶ [۴] سیر اعلام النبلاء، همان، ج ۶، ص ۲۵۶ 📕حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (ع)، جعفریان، رسول، موسسه انصاریان، قم، چ ۶، ص ۳۲۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️مدیریّت‌ قوی‌ وضدّ فساد و وجود ظرفیّت های زیاد، شرط شکوفایی اقتصاد 🔹به خاطر نابسامانی‌ هایی که در وضع اقتصاد و معیشت مردم وجود دارد، بعضی‌ ها فرصت پیدا می‌ کنند برای منفی‌ بافی و آیه‌ یأس خواندن که «آقا! هیچ فایده ندارد، کاری نمی‌ شود کرد»؛ بعضی این جورند؛ چه در فضای مجازی، چه در برخی از مطبوعات ما و متأسّفانه عمدتاً در تبلیغات خارجی؛ چون مشکلاتی بالفعل در پیش روی مردم هست، این را وسیله قرار می‌ دهند برای اینکه بکلّی راه را بن‌بست نشان بدهند و بگویند کاری نمی‌ شود کرد؛ نخیر، بنده عرض بکنم به هیچ وجه این جور نیست؛ 🔹اقتصاد ما با ظرفیّت ها و قابلیّت هایی که در داخل دارد، می‌ تواند یکی از شکوفاترین اقتصاد های منطقه باشد، و حتّی می‌ تواند یکی از شکوفاترین اقتصادهای دنیا باشد. ما ظرفیّت های‌ زیادی‌ داریم، امکانات فراوانی داریم؛ استفاده‌ی از این امکانات هم احتیاج به معجزه ندارد، اینها مسائلی است که مسئولان و مدیران ذیربط با اهتمام، با احساس‌ مسئولیّت و همّت بالا می‌ توانند آنها را حل کنند. شرطش این است که یک «مدیریّت‌ قوی» وجود داشته باشد، «مدیریّت‌ ضدّ فساد» بر کشور حاکم باشد و یک «برنامه‌ جامع‌ اقتصادی» هم وجود داشته باشد؛ اگر باشد، از این ظرفیّت هایی که هست می‌توان استفاده کرد. بیانات مقام معظم رهبری ۱۴۰۰/۰۱/۰۱ منبع: وبسایت‌دفترحفظ‌ونشرآثارمعظم‌له @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منظور از حكومت جهانی مستضعفان در آيه ۵ سوره قصص چيست؟ آيا به حكومت امام زمان (عج) اشاره ميكند؟ 🔹خدا در آيات اوليه سوره قصص به داستان موسی (ع) و فرعون پرداخته و ظلم و ستم فرعون بر بنی اسرائيل را ترسيم ميكند و در نهايت در قالب همين مثال يك قاعده كلی را در آيات ۵و۶ بيان ميكند و آن حكومت نهايی كسانی است كه توسط زورگويان و ستمگران تضعيف شده اند؛ «وَ نُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلىَ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُواْ فىِ الْأَرْضِ وَ نجَْعَلَهُمْ أَئمَّةً وَ نجَْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ. وَ نُمَكِّنَ لهَُمْ فىِ الْأَرْضِ وَ نُرِىَ فِرْعَوْنَ وَ هَامَانَ وَ جُنُودَهُمَا مِنْهُم مَّا كَانُواْ يحَْذَرُون؛ ما میخواهيم بر مستضعفان زمين منّت نهيم و آنان را پيشوايان و وارثان روى زمين قرار دهيم و حكومتشان را در زمين پابرجا سازيم و به فرعون و هامان و لشكريانشان، آنچه را از آنها [بنى اسرائيل] بيم داشتند نشان دهيم!». اول بهتر است معنای واژه را روشن كنيم، كه برخی به اشتباه مستضعف را به معنای ضعيف ميگيرند. اين واژه از ماده «ضعف» است، اما چون به باب استفعال برده شده به معنى كسى است كه او را به ضعف كشانده اند و در بند و زنجير كرده اند. 🔹به تعبير ديگر كسى نيست كه ضعيف و ناتوان و فاقد قدرت و نيرو باشد، مستضعف كسى است كه نيروهاى بالفعل و بالقوه دارد، اما از ناحيه ظالمان و جباران سخت در فشار قرار گرفته، ولى با اين حال در برابر بند و زنجير كه بر دست و پاى او نهاده اند ساكت و تسليم نيست، پيوسته تلاش میكند، تا زنجيرها را بشكند و آزاد شود، دست جباران و ستمگران را كوتاه سازد و آئين حق و عدالت را برپا كند. در زمان موسی(ع) و فرعون بنى اسرائيل پس از ظلم و ستمهای بسيار فرعون توانستند وارث حكومت فرعونيان شوند. آنها گرد رهبر خود موسى(ع) را گرفتند، نيروهاى خود را بسيج كردند و همه صف واحدى را تشكيل دادند، بقاياى ايمانى كه از جدشان ابراهيم به ارث برده بودند با دعوت موسى(ع) تكميل و خرافات را از فكر خود زدودند و آماده قيام شدند. البته مستضعف انواع و اقسامى دارد مستضعف فكرى و فرهنگى، مستضعف اقتصادى، مستضعف اخلاقى و مستضعف سياسى و آنچه بيشتر قرآن روى آن تكيه كرده است مستضعفين سياسى و اخلاقى است. 🔹بدون شك جباران مستكبر براى تحكيم پايه هاى سياست جابرانه خود قبل از هر چيز سعى میكنند قربانيان خود را به استضعاف فكرى و فرهنگى بكشانند. خداوند به چنين گروه‌هايی وعده يارى و حكومت در زمين داده است، نه افراد بی‌دست و پا و ترسو كه حتى حاضر نيستند فريادى بكشند، تا چه رسد به اينكه پا در ميدان مبارزه بگذارند و قربانى دهند. اما بايد توجه نمود كه اين آيه هرگز سخن از يك برنامه موضعى و خصوصى مربوط به بنى اسرائيل نمیگويد، بلكه بيانگر يك قانون كلى است براى همه اعصار و قرون و همه اقوام و جمعيتها؛ میفرمايد: «ما اراده داريم كه بر منت بگذاريم و آنها را پيشوايان و وارثان حكومت روى زمين قرار دهيم». فعل مضارع در اين آيه دلالت بر استمرار و بيان قانون كلی ميكند. اين بشارتى است براى همه انسانهاى آزاده و خواهان حكومت عدل و داد و برچيده شدن بساط ظلم و جور. نمونه اى از تحقق اين مشيت الهى، حكومت بنى اسرائيل و زوال حكومت فرعونيان بود و نمونه گسترده‌تر آن ظهور حكومت حق و عدالت در تمام كره زمين بوسيله (عج) است. [۱] اين آيه از جمله آياتى است كه به روشنى بشارت ظهور چنين حكومتى را میدهد، لذا ائمه (ع) در تفسير اين آيه اشاره به اين كرده اند. 🔹در نهج البلاغه چنين آمده است: دنيا پس از چموشى و سركشى - همچون شترى كه از دادن شير به دوشنده اش خوددارى میكند و براى بچه اش نگه میدارد - به ما روى مى آورد... سپس امام آيه «وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ» را تلاوت فرمودند. [۲] و در حديث ديگرى حضرت در تفسير آيه فوق فرمود: اين گروه آل محمد(ص) هستند، خداوند مهدى آنها را بعد از زحمت و فشارى كه بر آنان وارد میشود بر مى انگيزد و به آنها عزت میدهد و دشمنانشان را ذليل و خوار میكند. [۳] نیز در حديثى از امام سجاد(ع) نقل است: سوگند به كسى كه محمد(ص) را به حق بشارت دهنده و بيم دهنده قرار داد كه نيكان از ما اهلبيت و پيروان آنها بمنزله موسى و پيروان او هستند، و دشمنان ما و پيروان آنها بمنزله فرعون و پيروان او مى باشند. (سرانجام ما پيروز میشويم و آنها نابود میشوند و حكومت حق و عدالت از آن ما خواهد بود). [۴] بنابراين در اين آيه يك قاعده كلی بيان شده است و آن حكومت نهايی كسانی است كه در برهه هايی از زمان تحت ظلم و ستم جباران و ستمگران بوده اند و نمونه بارز و نهايی آن حكومت جهانی (عج) است. پی‌نوشت [۱]تفسير نمونه ج۱۶ص۱۷ [۲]مجمع البيان فی تفسير القرآن ج۷ص۳۷۵ [۳]تفسير... ج۱۶ص۱۸ [۴]مجمع البيان... ج۷ص۳۷۵ منبع:وبسایت انوارطاها @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️امیرالمومنین‌ امام‌ علی علیه‌السلام: 🔸مَنْ لَمْ يُصْلِحْ نَفْسَهُ لَمْ يُصْلِحْ غَيْرَهُ. 🔹هر كس خودش را اصلاح نكند، نمى تواند ديگران را اصلاح نمايد. 📕غررالحكم، ح ۸۹۹۰ @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️جریان تحریف چگونه شکست می خورد؟ 🔹میدان و عرصه اصلی «جریان تحریف»، است. به معنی بگردانیدن سخن، تغییر هر چیز به گونه‌ای است که آن را در گوشه‌ای از احتمال قرار دهی که بتوان به دو وجه حمل کرد. هدف از «تحریف واقعیت» تحریک احساسات مخاطب و دادن اطلاعات جایگزین به مخاطب است. از طریق ، جنگ روایت‌ها، جنگ هشتگ ها و نبرد نمادها و نشانه ها و... پیگیری می‌شود. 🔹در این نبرد، هر طرف به دنبال شکل‌دهی ترجیحات، سلایق، تفکرات و بینش افراد جامعهٔ مقابل است. تئوریسین‌ های غربی این جنگ‌ها معتقدند هرگاه بتوانیم طوری عمل کنیم که دولتمردان و مردم کشورهای دیگر آن طور فکر کنند که ما می‌خواهیم، را برده‌ایم. آن‌ها به این منظور غول‌های رسانه‌ای خود را فعال می‌کنند. 🔹برای غلبه بر جریان تحریف، نیازمند «سازماندهی رسانه‌ای»، «مهارت افزایی» و «ارتقاء دانش سواد رسانه‌ای» همه گروه های جامعه، شناسایی و‌ کور کردن حفره های زمینه ساز تحریف، تاکید بر واقعیات و توانمندی ها و مطالبه گری جهت رفع اشکالات و نواقص هستیم. جریان تحریف درصدد کوچک شمردن دستاورد های بزرگ، و بزرگنمایی اشکالات کوچک است. رسانه‌های هوشمند و دقیق، مخاطبان آگاه و مسوولانی که دغدغه حرکت به سوی پیشرفت ملی را دارند، می‌تواند جریان تحریف را در نبرد اراده ها، شکست دهند. دکتر معصومه نصیری - مدرس سواد رسانه ای منبع؛ عصر هوشمندی @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️دعا برای فرج در آخرالزمان 🔹روایت دارد که در همه هلاک می‌شوند، به‌ جز کسی که برای دعا می‌کند. گویا همین دعا برای فرج، یک امیدواری است و یک ارتباط روحی با صاحب دعاست؛ همین، مرتبه‌ای از فرج است. 📕گوهرهای حکیمانه، ص١١٥ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️یک منبر و هدایت چهار هزار نفر 🔹نقل کرده‌اند: در اثر یک منبر عالِمی، «چهار هزار نفر» شیعه شدند. کسی که این‌گونه بیان داشته باشد، در ثواب، از مراجع بالاتر است؛ زیرا در روایت آمده است: «لأنْ یهدِی الله عَلی یدَیک رَجُلاً، خَیرٌ مِما طَلَعَتْ عَلَیهِ الشمْسُ وَ غَرُبَتْ؛ اگر خداوند یک نفر را به‌ وسیله تو هدایت کند، قطعاً بهتر از تمام آنچه آفتاب بر آن می‌تابد و غروب می‌کند، خواهد بود». [۱] 🔹خدا می‌داند چقدر ارزش دارد. البته نباید از اول کار چنان بار تکلیف را سنگین کرد که طرف مقابل از مذهب بیزار گردد، و «أَدْخَلَهُ فی شَیءٍ أَخْرَجَهُ مِنْهُ؛ او را از چیزی که در آن وارد نموده بود، خارج کرد» [۲] صدق کند، بلکه باید با رفق و مدارا رفتار نمود. 🔹در هر حال، مرحوم آقا میرزا حبیب‌ الله رشتی [۳] که خیلی معتقد بوده و از روی ایمان مطالب را تحصیل می‌کرده است، پیشانی آن آقا را بوسید و گفت: «حاضرم همه ریاضت‌ هایی را که کشیدم به تو بدهم و در عوض، ثواب این یک منبر را به من بدهی». خدا کند آثار قَیّمه و گران بهایی را که بالوراثة داریم، اختیاراً از دست ندهیم و گرگ‌ها از دست ما نگیرند! پی نوشت‌ها؛ [۱] اصول کافی، ج۵، ص۲۸ و ۳۶؛ تهذیب، ج۶، ص۱۴۱ [۲] وسائل‌الشیعة، ج۱۶، ص۱۶۰؛ بحارالانوار، ج۶۶، ص۱۶۱. [۳] فقیه بزرگ، میرزا حبیب‌ الله‌ بن‌ محمدعلی نجفی رشتی قرن۱۳، صاحب تألیفات بسیار از جمله «بدایع‌الافکار». 📕در محضر بهجت، ج۱، ص ۱۳۰ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️قانون و شعار کلی اسلام در روابط اجتماعی و اختلافات حقوقی یک مسلمان با دیگران چیست؟ 🔹تعبير «لا تَظْلِمُونِ وَ لا تُظْلَمونَ» که در آیه ۲۷۹ سوره بقره آمده است، يك شعار مهم و قانون كلّى اسلامى است؛ هر چند این قانون در اينجا در مورد رباخواران پياده شده، ولى طبق اين اصل قرآنى در تمام شئون زندگی، هيچ كس نبايد كند و نه قرار گيرد. 🔹به تعبير ديگر نه ظلم كن، نه تن به ظلم ده، كه هر دو گناه و خلاف است. اگر مسلمين جهان همين شعار مهم را در سرتاسر كشورهاى اسلامى احيا كنند، اكنون نه در چنگال صهيونيسم بى رحم و مغرور و بى منطق، كه هيچ چيز نزد آنها مقدّس و محترم نيست و چيزى جز زور را به رسميّت نمى شناسند، گرفتار بودند و نه دولت هاى خودكامه و زورگو منابع آنها را به غارت مى بردند. 📕ربا و بانكدارى اسلامى‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: عليان نژادى، ‏ابوالقاسم، مدرسه امام على بن ابیطالب(ع)، چ اول‏، ص ۱۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️امام رضا عليه السلام: 🔸أَجمِل مُعاشَرَتَكَ مَعَ الصَّغير و الكَبيرِ. 🔹نشست و برخاست خود را با كوچك و بزرگ، نيكو گردان. 📕مستدرك الوسائل، ج ۸، ص ۳۵۴ @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️به چه عشق هایی، عشق های مقدّس و حقیقی می گویند؟ 🔹در هاى حقيقى و مقدّس، روحِ انسان صفا و نورانيّت فوق العاده اى پيدا مى كند و همه چيز را جز معشوق حقيقى - كه مظهر كمال مطلق است - به فراموشى مى سپارد، و تحمّل تمام شدائد را براى رسيدن به وصال او و برخوردار شدن از جذبه هاى عنايت و لطفش آسان مى شمرد، و هنگامى كه در بيابان به شوق كعبه قدم مى گذارد، از سرزنش هاى خار مغيلان غمى به دل راه نمى دهد. همانگونه كه در حديث قدسى آمده است: «إِذَا كَانَ الْغَالِبُ عَلَى الْعَبْدِ الْإِشْتِغَالَ بِي جَعَلْتُ بُغْيَتَهُ وَ لَذَّتَهُ فِي ذِكِري، فَإِذَا جَعَلْتُ بُغْيَتَهُ وَ لَذَّتَهُ فِي ذِكْرِی، عَشِقَنِی وَ عَشِقْتُهُ، فَإِذَا عَشِقَنِی رَفَعْتُ الْحِجَابَ فِيمَا بَيْنِی وَ بَيْنَهُ» [۱]؛ (هنگامى كه بنده من توجّه به من پيدا كند، آرزو و لذّتش را در ذكر خودم قرار مى دهم، و هنگامى كه آرزو و لذّتش در ذكر من باشد، به من مى ورزد و من هم به او عشق مى ورزم، و هنگامى كه به من عشق ورزد حجاب ميان خودم و او را بر مى دارم، تا به مقام شهود نائل گردد). 🔹 به خدا و اولياء الله و همچنين عشق به ارزش هاى والا، يا به تعبير ديگر محبّت و علاقه شديد و سوزان به اين امور، همواره چراغ راه اولياء الله و شهيدان پاكباخته و عارفان دلسوخته و عالمانى كه آثار علمى بزرگى از خود نشان داده اند، بوده است، و در يك كلمه، راه هاى پرپيچ و خمِ تكامل را، بدون مركب عشق نمى توان پيمود. زمزمه هاى اميرمؤمنان امام علی (عليه السلام) در دل شب و «دعاى [پرمعناى] صباح» در صبحگاهان و بند بند «دعاى كميل» و راز و نياز امام حسين (عليه السلام) در «روز عرفه» در بيابان عرفات و مناجات هاى پانزده گانه امام سجّاد (عليه السلام) و تمام «صحيفه سجاديّه» و زمزمه عاشقانه منتظران حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه) به هنگام خواندن «دعاى ندبه» همه و همه آثار گرانبهايى است از اين عشق مقدّس. 🔹بنابراین اگر بعضى از دانشمندان روى كلمه حسّاسيت منفى شديدى دارند، به خاطر مشاهده عشق هاى نامقدّس و هوس آلود و گناه خيز است، وگرنه ، نيرومندترين عامل حركت به سوى خداوند و ارزش هاى والاى انسانى است، و اينكه بعضى تصوّر مى كنند واژه «عشق» در كلمات معصومين (عليهم السلام) نيامده است، اشتباه بزرگى است؛ زيرا، هم در روايات نبوى و هم در روايات معصومين (عليهم السلام) ديده مى شود. از جمله مرحوم كلينى در حديثى از پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) نقل مى كند كه فرمود: «أَفْضَلُ النَّاسِ مَن عَشِقَ الْعِبَادَةَ فَعَانَقَهَا، وَ أَحَبَّهَا بِقَلْبِهِ، وَ بَاشَرَهَا بِجَسَدِهِ وَ تَفَرَّغَ لَهَا» [۲]؛ (برترين مردم كسى است كه عبادت باشد؛ آن را در آغوش بگيرد و با قلبش آن را دوست داشته باشد و با جسدش آن را لمس كند و خود را فارغ البال براى آن قرار بدهد). 🔹در حديث نبوى ديگرى درباره سلمان مى خوانيم: «إِنّ الْجَنَّةَ لَاَعْشَقُ لِسَلْمَانَ مِنْ سَلْمَانَ لِلْجَنَّةِ» [۳]؛ (بيش از آنچه سلمان به بهشت مى ورزد، بهشت عاشق سلمان است). مرحوم علّامه مجلسى در ذيل حديث اوّل بيانى دارد كه مى فرمايد: «عشق به معناى افراط در محبّت است، و گاه تصوّر كرده اند كه مخصوص به امور باطله مى باشد و در محبّت به خدا و آنچه مربوط به اوست بكار نمى رود؛ ولى اين روايت نشان مى دهد كه چنين نيست، هر چند احتياط آن است واژه هاى مشتقّ آن (عاشق و معشوق) را در مورد خداوند بكار نبريم، بنا بر توقیفی بودن اسماءالله». [۵] پی نوشت‌ها؛ [۱] كنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، متقى هندى، مؤسسة الرسالة، چ ۵، ج ۱، ص ۶۵۳، ح ۱۸۷۲ [۲] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، چ ۴، ج ‏۲، ص ۸۳ [۳] روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، فتال نيشابورى، انتشارات رضى‏، چ ۱، ج ۲، ص ۲۸۲ [۴] بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ ۲، ج ‏۶۷، ص ۲۵۳ [۵] توقیفی بودن اسماء الهی اصطلاحی کلامی در بحث اسما و صفات الهی، و به این معنا است که بشر مجاز نیست غیر از اسما و صفاتی که در  قرآن و روایات برای خدای متعال ذکر شده، نام یا صفتی را از پیش خود به او نسبت دهد. این بحث از آنجا ناشی شده که برخی معتقدند بشر با شناخت محدود خود نسبت به خداوند چگونه می‌تواند از پیش خود نامی بر او نهاده یا او را به وصفی متصف کند، به گونه‌ای که‌ شان و منزلت خدا را رعایت کرده و او را در حد مخلوقات تنزل ندهد، و گرفتار تشبیه و تجسیم نگردد. [ویکی شیعه] 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۴، ص ۵۶۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️دشمن شناسی 🔹آنچه وظیفه‌ی ما به عنوان مردم، به عنوان آحاد جمهوری اسلامی است: اوّلاً است؛ دشمن را [بشناسیم]؛ در شناخت دشمن اشتباه نکنید. نگویید که خب همه می‌دانیم؛ بله، شما می‌دانید که دشمن کیست؛ دشمن است، دشمن است، دشمن است؛ اینها را شما می‌دانید؛ 🔹امّا تلاش وسیعی دارد انجام می‌گيرد برای اینکه این قضیّه را بعکس کنند، نظر مردم را عوض کنند، با شیوه‌های پیچیده‌ی تبلیغاتی؛ همه باید مراقب باشند؛ دشمن شناسی ‌بسیار مهم‌ است؛ یکی این؛ بعد، دانستن نقشه دشمن؛ دشمن چه کار دارد می‌کند، چه کار می‌خواهد بکند؛ و بعد، دانستن شیوه‌ مقابله‌ی‌ با نقشه‌ دشمن؛ این را باید مردم ما بدانند. بیانات مقام معظم رهبری ۹۸/۱۰/۱۸ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در «عصر ظهور» كدامين مذهب از ميان مذاهب اسلامی بر جهان حاكم است؟ 🔹شكى نيست كه آخرين دين بشر از جانب خداوند متعال است. لذا خداوند متعال پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) را به عنوان [۱] توصيف كرده است. آن حضرت نيز تصريح به اين نموده كه بعد از خود پيامبرى ديگر نخواهد بود. لكن سؤال اين است كه از بين مذاهب موجود كدامين از مذاهب اسلامى به اجرا در خواهد آمد؟ در پاسخ بايد گفت: مطابق آيات و روايات فراوان، دين حاكم در عصر ظهور، دين است. [۲] همچنين با توجه به آياتى نظير پى مى بريم كه مذهب رايج در همان است. 🔹خداوند متعال مى فرمايد: «اَلْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي‏ وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً». [۳] (امروز شما را كامل كردم و خود را بر شما تمام نمودم و را به عنوان آيين [جاودان] شما پذيرفتم). مگر در آن روز چه اتفاقی افتاده است كه خداوند به سبب آن دين خود را بر مردم كامل كرده و نعمت را بر آنان تمام نموده است و را همراه با آن پذيرفته است؟ كليد فهم اين سؤال ها بررسى شأن نزول آيه و روشن شدن مصداق كلمه در آيه شريفه است. با مراجعه به روايات و بيانات مفسرين در ذيل آيه فوق پى مى بريم كه شأن نزول آيه، قضيه اى است كه در - روز هجدهم ذیحجه - اتفاق افتاده است. 🔹در آن روز (صلى الله عليه و آله) دست (عليه السلام) را بلند كرده و او را به عنوان و خليفه و جانشين بعد از خود معرفى كرده است. پس در كه بر همه اديان غالب خواهد شد، همان دينى است كه در مذهب يعنى پيروى از امام على (عليه السلام) و يازده امام معصوم (عليهم السلام) از فرزندان او متبلور شده است. لذا خداوند متعال در سوره نور مى فرمايد: «...وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دينَهُمُ الَّذِی ارْتَضى‏ لَهُمْ...» [۴]؛ (...و دينى را كه براى آنها پسنديده است پياده خواهد نمود...). اين دينِ پسنديده همان دينى است كه در روز غديرخم با خط ولايت مستدام است. پی نوشت‌ها [۱] سوره احزاب، آیه شریفه ۴۰ [۲] سوره توبه، آيه شريفه ۳۳ [۳] سوره مائده، آيه شريفه ۳ [۴] سوره نور، آيه شريفه ۵۵ 📕موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۹۰ش، چاپ هفتم، ص ۶۱۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️شفا دادن الی ماشاءالله به تحقق پیوسته است 🔹ملتفت باشید! معتقد باشید! دادن الی ماشاءالله به تحقق پیوسته است! یکی از معاودین عراقی (ایرانیان ساکن عراق) غدّه‌ای داشت و می‌ بایستی مورد عمل جراحی قرار می‌ گرفت. خطرناک بود. از آقا علیه‌ السلام خواست او را شفا بدهد، شب علیها‌ السلام را در خواب دید که به وی فرمود: «غده خوب می‌شود؛ احتیاج به عمل ندارد». ارتباط خواهر و برادر را ببینید! از برادر خواسته [شده]، خواهر جوابش را داده است. 📕برگی از دفتر آفتاب، ص ١۶۴ منبع: وبسایت‌ مرکز تنظیم‌ و نشر آثار ‌آیت‌ الله‌ العظمی‌ بهجت @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«انگیزه ها» بر چند نوعند و منشاء آنها چیست؟ 🔹 را مى توان به سه نوع تقسيم كرد: الف) ؛ ب) ؛ ج) . در بخش اوّل، يك مشت خيالات و پندارها و خرافات و الفاظ بى محتوا ممكن است عامل حركت يك جامعه شود كه مصداق كامل آن را در يك جامعه بت پرستى مى توان مشاهده كرد. پندار قداست بتها، خرافه‌ی مشكل گشایی و شفاعت آنها، پندار فهم و شعور براى آنها و بالاخره خرافه‌ی تقرّب به خدا بوسيله بتها، ايجاد حركتى در جامعه بت پرستان مى كند؛ امّا هنگامى كه كارشان به بن بست مى كشد، بتان را حتّى قادر بر دفاع از خودشان هم نمى بينند، تا چه رسد به عابدانشان! به مصداق: «فَرَجَعُوا إِلى أَنْفُسِهِمْ وَ قالُوا إِنَّكُمْ أَنْتُمُ الظّالِمُونَ؛ [انبیاء، ۶۴] وجدان خفته آنها بيدار شده به اين پندارهاى پوچ و مسخره، مى خندند و خويشتن را به خاطر اين پرستش غلط و مضحك، محكوم مى كنند و ظالم و ستمگر مى شمرند!». 🔹به اين ترتيب بُرد ، محدود و موقّت و فاقد هرگونه عمق و ريشه است؛ چرا كه اين انگيزه ها از جهل و تعصّب مردم مايه میگيرد و به محض پيدايش مختصرى علم و آگاهى از اثر مى افتد. امّا از آنجا كه از يك واقعيّت عينى مايه میگيرد، اثرى بيشتر و گسترده تر دارد، امّا با اين حال هرگز عميق نيست. فى المثل، كمتر یک فرد نظامی حاضر میشود به خاطر مزايا و حقوق و تشويق مادّى و ترفيع درجه، كه مهم‌ترين اثرش نيز همان امتيازات مادّى است، جان خود را به خطر بيفكند؛ و اگر در جنگى درگير شود كه به حكم مسؤوليّت شغلى بايد خود را به خطر افكند، باز تلاش میكند تا به هر وسيله شده خود را از مهلكه برهاند. لذا در جنگهایی همچون جنگ ويتنام، سربازان و افسران آمريكايى غالباً اين سؤال را از خود میكردند كه ما با چه انگيزه اى بجنگيم؟ و در اين منطقه جهان چه منافعى داريم كه ارزش نثار خون داشته باشد!؟ 🔹امّا كه از روح به و ارزش‌هاى والاى الهى و انسانى سرچشمه میگيرد، و پشتوانه اى همچون معاد و زندگى جاويدان پس از مرگ در آغوش رحمت الهى، و بهشت جاويدان و «لقاء الله» دارد، و انگيزه هاست، كه تأثيرش فوق العاده نيرومند است. در اينجا مسأله معامله با خدا و دادن جان و مال در برابر جلب رضاى او مطرح است: «إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقاتِلُونَ فى سَبيلِ اللهِ فَيَقْتُلُونَ وَ يُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَيْهِ حَقّاً فِى التَّوْراةِ وَ الانْجيلِ وَالْقُرْانِ وَ مَنْ أَوْفى بِعَهْدِهِ مِنَ اللهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذى بايَعْتُمْ بِهِ وَ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ؛ [توبه، ۱۱۱] خداوند از مؤمنان، جانها و اموالشان را خريدارى كرده، كه [در برابرش] بهشت براى آنان باشد؛ [به اين گونه كه:] در راه خدا پيكار میكنند، میكشند و كشته میشوند؛ اين وعده حقّى است بر او، كه در تورات و انجيل و قرآن ذكر فرموده؛ و چه كسى از خدا به عهدش وفادارتر است؟! اكنون بشارت باد بر شما، به داد و ستدى كه با خدا كرده ايد؛ و اين است پيروزى بزرگ!». دقّت در بند بند اين آيه خون را در عروق مؤمنان به گردش سريعى درمى آورد، و تمام توان را براى استقبال از چنين تجارت پرسود و عظيمى آماده میسازد. 🔹يا چنانكه در سوره صفّ، آيات ۱۰ تا ۱۳ آمده است: «يا أَيُّها الَّذينَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلى تِجارَة تُنْجيكُمْ مِنْ عَذاب أَليم - تُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُجاهِدُونَ فى سَبيلِ اللهِ بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ - يَغْفِرُ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ يُدْخِلْكُمْ جَنّات تَجْرى مِنْ تَحْتِهَا الانْهارُ وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً فى جَنّاتِ عَدْن ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ - وَ اُخْرى تُحِبُّونَها نَصْرٌ مِنَ اللهِ وَ فَتْحٌ قَريبٌ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنينَ؛ اى كسانى كه ايمان آورده ايد! آيا شما را به تجارتى راهنمايى كنم كه شما را از عذاب دردناك رهایی میبخشد؟! - به خدا و رسولش ايمان بياوريد و با اموال و جانهايتان در راه خدا جهاد كنيد، اين براى شما [از هر چيز] بهتر است، اگر بدانيد! - [اگر چنين كنيد] گناهانتان را میبخشد و شما را در باغهايى از بهشت داخل میكند كه نهرها از زير درختانش جارى است و در مسكنهاى پاكيزه در بهشت جاويدان جاى میدهد؛ و اين پيروزى عظيم است! - و [نعمت] ديگرى كه آن را دوست داريد به شما میبخشد، و آن يارى خداوند و پيروزىِ نزديك است؛ و مؤمنان را بشارت ده [به اين پيروزى بزرگ]!». 📕مديريت و فرماندهى در اسلام‏، مكارم شيرازى، ناصر، نسل جوان‏، چ ۱۲، ص۶۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel