┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈ 🌹•°°•.🇮🇷
{ یادگاه شهدای}
🚩صابرین🚩
#شهید_روح_الله_نوزاد🕊🌹
#تیپ_نیرو_ویژه_صابرین
#زندگینامه
#قسمت۹
🌹 #شهادت متفاوت روحالله
🍃مادر دوباره لب به سخن وا میکند و ادامه میدهد: روحالله پانزده روز بعد از ماه رمضان تماس گرفت و گفت اگر به خانه آمد ازدواج میکند آن را برای دل خوش کردن من میگفت، روحالله از من خواست اگر #توفیق_شهادت یافت، داد و بیداد نکنم و به خدا #توکل کرده و #صبور باشم.
🍃مادرش از شهادت متفاوت روحالله میگوید: یک هفته قبل از #شهادتش تماس گرفت که #پنجشنبه به تبریز بر میگردد. به دوستانش هم گفته بود #یکشنبه شب، به سمت تهران حرکت میکند تا #دوشنبه در تهران باشد و پنجشنبه به تبریز بیاید. قضای روزگار هم این بود که یکشنبه #شهید شود، جنازهاش را دوشنبه به تهران #منتقل کنند و پس از چند روز جنازهاش را #پنجشنبه به تبریز بیاورند!
🍃مادر شهید احساسش را نسبت به اعدام ریگی میگوید: موقع دستگیری و اعدام ریگی یک #خواب مشترک دیدم که روحالله با لباس کاراته خودش، حرکات رزمی انجام میداد و بسیار #خوشحالی میکرد.
🍃جعفر اسکندری از دوستان روحالله است که در این دیدار ما را همراهی میکرد؛ وی از روحالله میگوید: از #ویژگیهای خاص روحالله #جسارت وی بود، با همه #مهربانی که داشت و #لبخند خاصش که همیشه در چهره او نمایان بود. اواخر کمتر او را در محله میدیدیم و هر از گاهی هم که میآمد زود بر میگشت. تا اینکه روزی که #آمار_شهدا را به طور اتفاقی در روزنامه نگاه میکردم، نام روحالله را دیدم که به اشتباه «نورزاد» زده بودند و فهمیدم روحالله #شهید شده است.
⏮پایان