👍واقعه مباهله
پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلّم همزمان با مکاتبه با سران حکومتهای جهان و مراکز مذهبی، نامهای به اسقف نجران نوشت و در آن نامه از ساکنان نجران خواست که اسلام را بپذیرند.
#مسیحیان تصمیم گرفتند که گروهی را به نمایندگی از خود به مدینه بفرستند تا با پیامبر سخن بگویند و سخنان او را بررسی کنند.
هیأت نجران که شامل بیش از ده نفر از بزرگان آنان بود، به ریاست و سرپرستی سه نفر به نامهای عاقب، سید و ابوحارثه به مدینه آمدند.
هیأت نمایندگان در مسجد مدینه با پیامبر اسلام گفتگو کردند.
پس از اصرار دو طرف بر حقانیت عقاید خود، تصمیم گرفته شد که مسئله از راه مباهله خاتمه یابد، از این رو قرار شد که فردای آن روز، همگی خارج از شهر مدینه، در دامنۀ صحرا برای مباهله آماده شوند.
بامداد روز مباهله، حضرت رسول(ص) به خانه حضرت امیرالمؤمنین(ع) آمد. دست امام حسن(ع) را گرفته و امام حسین(ع) را در آغوش گرفت، و به همراه حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) برای مباهله، از مدینه بیرون آمد.
چون #نصارا آنان را دیدند، ابوحارثه پرسید که اینها کیستاند که با او همراهاند؟ گفتند:
آن که پیش روی اوست، پسر عموی او و شوهر دخترش و محبوبترین خلق نزد اوست؛ آن دو طفل، فرزندان اویند از دخترش؛ و آن زن، فاطمه دختر اوست که عزیزترین خلق، نزد اوست.
پیامبر(ص) برای مباهله، به دو زانو نشست. سید و عاقب، پسران خود را برای مباهله برداشتند.
ابوحارثه گفت: به خدا سوگند چنان نشسته است که #پیغمبران برای مباهله مینشستند، و سپس برگشت. سید گفت: کجا میروی؟ گفت: اگر محمد بر حق نبود چنین بر مباهله جرأت نمیکرد و اگر با ما مباهله کند پیش از آنکه سال بر ما بگذرد، یک نصرانی بر روی زمین نخواهد ماند.
در روایتی دیگر آمده است که وی گفت: من صورتهایی را میبینم که اگر از خدا درخواست کنند کوهی را از جای خود بركَنَد، هر آینه کنده خواهد شد. پس مباهله مکنید که هلاک میشوید و یک نصرانی بر روی زمین نخواهد ماند.
سپس ابوحارثه نزد پیامبر آمد و گفت: ای ابوالقاسم! از مباهله با ما درگذر و با ما مصالحه کن بر چیزی که قدرت ادای آن را داشته باشیم. پس، حضرت با ایشان مصالحه نمود که هر سال، دو هزار حلّه بدهند که قیمت هر حلّه چهل درهم باشد، و نیز اگر جنگی با #یمن روی دهد، سی زره، سی نیزه و سی اسب را به مسلمانان، عاریه دهند، و پیامبر(ص) ضامن برگرداندن این ابزار خواهد بود. پس از نوشتهشدن #صلحنامه آنان برگشتند.
پیامبر بعدها فرمود:
سوگند به آن خداوندی که جانم در قبضه قدرت اوست، که هلاکت اهل #نجران نزدیک شده بود و اگر با من مباهله میکردند هر آینه همگی به میمون و خوک #مسخ میشدند و هر آینه تمام این وادی برایشان آتش میشد و میسوختند و حق تعالی جمیع اهل نجران را نابود میکرد و حتی پرنده بر سر درختان ایشان نمیماند و همه نصاری پیش از سال میمردند.
پس از برگشتن نصارا به نجران طولی نکشید که سید و عاقب، با آوردن هدایایی، خدمت پیامبر(ص) رسیده، مسلمان شدند.
#واقعه_مباهله
✦┈┈••✾•🌟•✾••┈┈✦ ⚜
http://eitaa.com/joinchat/1210122252C4a8e74ac17
#مباهله
#فضائل_اهل_البیت (ع)
*.. فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ *..
[آل عمران/۶۱]
🔻بگو: بیایید فرزندانمان و فرزندانتان ، زنانمان و زنانتان و ما خویشتن خویش و شما خویشتن خویش را فرابخوانیم ، آنگاه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.
📖 در الصواعق المحرقه از جابربن عبدالله چنین نقل شده است:
هیئت نمایندگی نجران ، رئیس و مرئوس ، نزد رسول خدا (ص) آمدند و پیامبر ، آنان را به اسلام فراخواند.
گفتند: ما پیش از تو اسلام آوردیم.پیامبر فرمود: دروغ می گویید !! اگر بخواهید ، شما را به آنچه از اسلام بازتان می دارد آگاه می کنم ⁉️ گفتند: آگاهمان کن❗️
فرمود: عشق به #صلیب و شرب خمر و خوردن گوشت خوک.
سپس آنان را به #مباهله فراخواند و آنان وعده اش دادند که فردا صبح ، حاضر شوند.صبح فردا ، رسول خدا(ص) ، دست علی(ع) و فاطمه(س) و حسن و حسین (ع) را گرفت و #مسیحیان را به مباهله فراخواند ، اما آنان از آمدن سر باز زدند، و به پرداخت خراج رضایت دادند‼️
😱 #پیامبر فرمود: سوگند به آنکه مرا به حق فرستاد،اگر آمده بودند ، این بیابان آتش بار می شد.
👈آنگاه این آیه فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا.... نازل شد.
شعبی گوید:
أَبْنَاءَنَا،《حسن و حسین》(ع) است و نِسَاءَنَا،《فاطمه》(س) و أَنفُسَنَا،《علی بن ابی طالب》(ع) است.
📚برگستره کتاب و سنت ص ۲۵۱
✅ #کشیش دیوید اسمیت: امام حسین(ع) نمونه واقعی رهبریِ الهی بود
♨️امام حسین(ع) مردی با صداقت و شجاعت بود. او ایستاد به آنچه به آن اعتقاد داشت ، حتی به قیمت زندگی خودش او نمونه واقعی رهبریِ الهی بود.
↩️به نظر من امام حسین(ع) فوق العاده است. چون کربلا و ظلمی که به ایشان و خانواده شان شده تداعی کننده همان رنجی است که #مسیحیان از رنجها و مصائبی که به مسیح(ع) رفته به یاد دارند. فکر میکنم این مسئله بسیار مهمی است.
بیشتر بخوانید:👇🏻
http://yon.ir/wmsoX
📌#آتش_سوزی کتابخانه ها در ایران
امروزه یکی از سوالهای تاریخی این است که با حمله #اعراب به #ایران 'کتابخانه های زیادی #سوخت و خیلی از اموال را به #غارت بردند. آیا واقعا این ادعا در #تاریخ صحت دارد؟
📍 #پاسخ:
درباره دستور #خلفا به #کتاب_سوزی کتابخانه های ایران توسط #مسلمانان میتوان گفت:
تنها منبع این اخبار، ابن خلدون(م808ق) در کتاب العبر و حاجی خلیفه(م808ق) در کتاب کشف الظنون هستند.
◀️نخست آنکه،
ایران کتابخانه های زیادی نداشته است. و حتی علما و نویسندگان طبقه اجتماعی نداشتند و به گفته #جاحظ:
«ایرانیان علاقه زیادی به نوشتن كتاب نداشتند، بیشتر به ساختمان علاقه مند بودند.»
◀️دوم آنکه،
کتابهای ابن خلدون و حاجی خلیفه، از منابع #کهن تاریخی نبوده و منبع یا سندی را برای گزارش خود ننوشته اند. چنانکه حاجی خلیفه با تردید و به صورت «گفته میشود» عنوان کرده است.
یعنی این سخن مدرک و سندی ندارد. نویسنده نیز خود با قاطعیت سخن نمی گوید. لذا این مطالب در مورد ایران صراحتی ندارد.
◀️نکته سوم آنکه،
گزارش آنان گویا اشاره به کتاب سوزی #اسکندریه_مصر دارد. نیمی از کتابخانه اسکندریه به دست خود #مسیحیان و بعدها در طول هجوم ها #آتش گرفته بود و هنگام #فتح آنجا به دست مسلمانان، چیزی از کتابخانه نمانده بود که بخواهد به دست آنان به آتش کشیده شود.
📚حاجی خلیفه، کشف الظنون من انساب الکتب و الفنون، ج1، ص679؛
📚ابن خلدون، ديوان المبتدأ و الخبر فى تاريخ العرب و البربر، ج1، ص631.
📚جاحظ، المحاسن و الاضداد، ص187.
📌مباهله، عظمت و عزت اسلام بود.
طبق گزارشهای موجود، درپی گسترش دین #اسلام، گروهی از #مسیحیان نَجران به سرپرستی ابوحارثه، خدمت رسول الله(ص) رسیده و با آن حضرت درباره حضرت #عیسی(ع) مناظره کردند. آنان حاضر به پذیرش منطق اسلام درباره حضرت عیسی(ع) که خلقتی همانند خلقت حضرت آدم(ع) داشته و این دو پیامبر بدون پدر خلق شده¬اند، نشدند؛ لذا تصمیم بر آن گردید تا به #مباهله و نفرینِ یکدیگر بپردازند و از خدا بخواهند، #دروغگو را رسوا کند. رئیس مسیحیان نجران گفت:
اگر محمد(ص) به همراه #اصحاب حضور پیدا کرد، با او مباهله میکنیم و اگر به همراه خانواده و #فرزندان آمد، برمیگردیم. پیامبر اعظم(ص) در روز موعود به همراه امیرمؤمنان #علی(ع)، حضرت #فاطمه(س)، امام #حسن(ع) و امام #حسین(ع)، حضور یافتند، اما مسیحیان با دیدن این خاندان برجسته و چهرههای پاک، یقین پیدا کردند که اگر مباهله کنند، عذاب الهی بر آنان نازل خواهد شد؛ لذا از مباهله منصرف و به پرداخت #جزیه راضی شدند.
📚شیخ مفید، مسار الشيعة في مختصر تواريخ الشريعة، ص42- 41.
📚مسلم نیشابوری، الصحیح، ج7، ص121؛
📚ابن اثير، أسد الغابة فى معرفة الصحابة، ج3، ص602.
📚«إِنَّ مَثَلَ عيسى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ كُنْ فَيَكُون.» آل عمران: 59.
📚شیخ مفید، الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، ج1، ص168- 167
📚شیخ طوسی، مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، ج2، ص759؛
📚ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج12، ص267؛
📚حسکانی، شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، ج1، ص163- 158.
📌 امام #عسکری(ع) حافظ دین الهی...
اهل #سامرا مبتلا به #خشکسالی شده بودند. #مسلمانان #نماز باران خوانده بودند؛ اما بارانی نیامد.
از آن طرف عدهای از #مسیحیان با #صلیب ✝️ بیرون رفته و برای طلب #باران مشغول عبادت و #دعا شدند. شخصی که جلوتر از بقیه ایستاده بود، همانطور که دست به دعا برداشته بود #ابرهای بارانزا شروع به باریدن کردند.
⛈🌧🌧
این حادثه موجب #تزلزل در اعتقاد گروهی سست عقیده شد، که نکند مسلمانان بر حق نیستند و نصارا بر حق هستند.
خلیفه #عباسی به فکر چاره افتاد، مشاورانش به او گفتند: چارهای جز این نیست که از امام حسن #عسکری(ع) کمک بخواهیم.
امام #عسکری(ع) به فرستادهای که از طرف خلیفه آمده بود فرمود:
اینها را وادار کنید که بار دیگر برای نماز باران بیرون روند. در آن حال حضرت کسی را #مأمور کرد که وقتی آن مرد نصارا که جلوتر از بقیه ایستاده دست به دعا برداشت، قطعه #استخوانی در بین انگشتانش دارد، آن را از او بگیر و بگو حالا دعا کن!
مرد نصارا مقاومت کرد، ولی بالاخره استخوان را از بین انگشتانش کشیدند.
سپس هرچه دعا کردند سودی نبخشید.
وقتی از حضرت ماجرا را پرسیدند، فرمود:
این تکهای از #استخوان یکی از #پیامبران است که از گور وی بیرون آوردهاند و وقتی #خدا را به استخوان آن پیامبر #قسم میدهند بارانی از #لطف_الهی نازل میشود.
و اینگونه شبهه آن سست عقیدگان برطرف شد.
📚ابن شعبه حرانی، تحف العقول.
📚طبرسی، احتجاج.