🌸•°•🌸•°•🌸•°•🌸•°•🌸•°•🌸•°•🌸•°•🌸
🌸•°•🌸•°•🌸•°•🌸•°•🌸•°•🌸
🌸•°•🌸•°•🌸•°•🌸
🌸•°•🌸•°•🌸
🌸•°•🌸
🌸
✨﷽✨
#ࢪَنْجِ_عشـــق♥
#رمان_آنلاین
بہ قلم ✍ : #میم_فࢪاهانے
#قسمت259
محو خنده های شیطونش شده بودم و توان حرکت نداشتم اونم از این قضیه سوء استفاده کرد و تمام آب بطریو پاشید رومو در همان حالت میخندید
خنده های قشنگش متین بود و آروم گویا این طرز خندیدن تو محیط بیرون براش یک خصلت ذاتی شده بود
- دیدی نمیتونی از دستم در بری آقای زرنگ ؟؟؟
نه دیگه الان جاش نبود سکوت کنم باید متوجه چیزای دیگه هم میشد برای همین خندیدم و گفتم :
- دیدی میتونی خیلی راحت اول شخصِ مفرد ، صدام کنی و نمی کنی!!!
دیدی خیلی راحت امروز با پای خودت اومدی تو بغلم ولی نمیومدی!!!
خیره شد به چشمامو خندش آروم آروم تبدیل به تعجب و بعد هم خجالت شد
همین امروز ، قضیه ی خجالت این دخترو باید جمعش کنم .
بعد از اینکه چند ثانیه مات مونده بود پلکی زد و نگاه چشمای قشنگ عسلیش رو ازم دریغ کرد و با دستپاچگی گفت:
-ب .... بریممممم ...دیر شد
- کجا قراره بریم که دیر شده ؟؟؟
- خ.. خونه بریم ، من... کار دارم
- بریم ؛ بفرمایید
و با دست اشاره کردم که راه بیفته
پیادش کردم دم در خونه شون تا ی دوش بگیرم و مجدد برگردم ،همیشه بعد از ورزش باید حمام رو میرفتم ، وقتی برگشتم یه میز ناهار خیلی باسلیقه برام چیده بود
- دستت درد نکنه مریم بانووو
چه کردی!!!
- خدا کنه ، خورشت کرفس دوست داشته باشید
- بله مگه میشه دست پخت شما رو دوست نداشته باشم ، خودت نخوردی که؟؟؟
- نه ، مگه میشه بدونم شما میایدو من تنها غذا بخورم
خم شدمو آروم زدم رو بینیشو گفتم :
- ممنون بانو شرمنده می فرمایید
نشستم و بعد از بسماللهی کمی خورشت ریختم رو برنجو گذاشتم تو دهنم
- هوممممم... خوشمزه شده !
- راست میگید ؟؟؟ به پای غذاهای خاله شکوه میرسه ؟؟؟
- اِی.... همچین
- نخیر باید بگید ، هیچکس آشپزیش به پای تو نمیرسه ، غذاهات حرف نداره
- اعتماد به سقفی مریم جان ، بدجووورررر
- عه آقا امیرحسین ....
- منظورت همون امیرحسینه دیگه بله ؟؟؟
مریم جان ، کی درست میشی ؟؟؟
- شما اگه همیشه جلوی همه از آشپزی من تعریف کنید ، درست میشم .
- باشه حله ، فقط اگه تکرار کنی چی؟؟؟
- شما بگید ... دیگه تکرار نمیشه
از الانم شکستتونو تسلیت میگم
- غذاتو بخور اینقدر برای من کری نخون
یک قاشق گذاشت تو دهنشو وقتی قورتش داد گفت :
- اگه هرکی نگفت چی میشه ؟
- هر کاری که اون یکی خواستو انجام میده
- مثلاً چه کاری ؟؟؟
- الکی گفتم الان چیزی به ذهنم نمیرسه ، بنا به موقعیتش میگم .
فقط زیر حرفت نمیزنیا !
- من .... عمراً
شما حواستون به قول خودتون باشه
با لبخندی نگاش کردمو دستی ب گردنم کشیدم
بچرخ تا بچرخم پررو خانم
🌸اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌸
┄•●❥ @salambaraleyasin1401
🔴هرگونہ کپے حࢪام و پیگࢪد الهی و قانونی داردونویسنده به هیچ وجه راضی نیست🔴
ارتباط با ما
https://eitaa.com/hoseiny110