eitaa logo
جاماندگان از قافله عشق 🦋
1.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
674 ویدیو
1 فایل
#نشر_آثار_شهدا #روایت_دفاع_مقدس و پستها و محتوای ارزشی #جاماندگان_ازقافله_عشق جهاد تبین و بصیرت افزایی
مشاهده در ایتا
دانلود
💢فتح دژشلمچه شکست ها وپیروزی ها قرارگاه کربلا در جنگ به روایت اسناد ۱ 💢 ماجرای جلسه خصوصی آقای هاشمی با آقا محسن و فرماندهان سپاه در رابطه با ادامه جنگ ♦️ با اجرای عملیات دشمن در زمین و زمان دچار غفلت شد 👈 دشمن با تصور ذهنی و تحلیلی که از وضعیت ما داشت، به این جمع‌بندی رسیده بود که ایرانی‌ها خیلی تلاش کنند یک سال دیگر آمادگی اجرای عملیات بزرگ دیگری مثل عملیات کربلای ۴ را پیدا می‌کنند تازه معلوم نیست آن عملیات در چه نقطه‌ای و در کجا باشد. بنابراین با اجرای عملیات دشمن در زمین و زمان دچار یک شد. به نظر من، فرماندهی به این جمع بندی رسیده بود که در وضعیت موجود و با موفقیتی که در محور شلمچه به دست آوردیم، می‌شود از این شکست پلی ساخت برای رفتن به سمت یک پیروزی و یک کار بزرگ‌تر، لذا فکر می‌کنم ۲ یا ۳ روز بعد از کربلای ۴، فرماندهی طی جلسات فشرده‌ای با فرماندهان، دو سه تا کار همزمان انجام داد. ♦️ برگزاری جلسات فشرده با فاتحان کربلای ۴ 🔹در گام اول وی علل شکست کربلای ۴ را تجزیه و تحلیل کرد. در گام دوم با فرماندهان محور شلمچه به صورت فشرده و مضاعف جلسه می‌گذاشت، یعنی به طور اختصاصی آقای رودکی و نوری را می‌خواست، می‌نشست می‌گفت بگویید شما چطوری توانستید خط شلمچه را بشکافید و بروید داخل و سوار این دژ بشوید؟ یادم است آقای نوری فرماندهی تیپ ۵۷ ابوالفضل(ع) به آقا محسن می‌گفت، ما نیروهایمان سرازیر شدند در یک کوچه مانند و مستقیم رفتند. تعبیرش از کوچه این بود که داخل دژ عراق – که عرض آن حدود ۱۵ متر بود – عراق یک کانالی کنده بود درست عین کوچه؛ اینها افتاده بودند در این کوچه و به قول خودشان، سرازیر شده بودند تا پایین؛ یعنی از حول و حوش پایین زیر سرازیر شده بودند به سمت شلمچه. ♦️به هرحال تحلیل این شرایط توسط فرماندهی کل اهمیت زیادی داشت. ما از حدود سیصد یا سیصد و پنجاه گردان که برای عملیات کربلای ۴ آماده کرده بودیم، حدود و پنج گردانش در این عملیات به کار رفته بود، 👈اما بقیه‌ی نیروها باقی مانده و پای کار بودند و اگر بنا بر پایان عملیات بود، باید همه این نیروها برمی‌گشتند. ♦️ دو روز بعد از "کربلای ۴"، کار عملیات بعدی آغاز شد شما تصور کنید، یک بسیج عمومی در سال ۶۵ شکل گرفته، این بسیج هم کاملا علنی و آشکار بوده، همه‌ی ائمه‌ی جمعه آمده‌اند پای کار و همه زحمت کشیدند، نتیجه‌اش شده نیرو،(حدود100هزار نیرو) حالا یک بخش کوچکی از این نیرو صرف شده در کربلای ۴ و بقیه‌اش مانده، اگر به اینها بگوییم بروید خانه‌هایتان تا بعد ببینیم چه کار می‌شود کرد، علاوه بر اینکه همه‌ی سال را از دست می‌دادیم، در بسیج بعدی هم اگر این دفعه صد هزار نیرو دست ما را گرفته، -باتوجه به آثار و تبعات این اتفاق- ممکن بود پنجاه هزار تا هم دست ما را نگیرد. بنابراین، از دست دادن نیروها هم یکی از معضلاتی بود که نمی‌شد به سادگی از آن گذشت. این هم یک نکته‌ای بود که به نظر من در ذهن فرماندهی خیلی به اصطلاح پررنگ و روشن بود که باید به‌سرعت تصمیم می‌گرفت. به همین دلیل، فکر می‌کنم روز دوم یا سوم بود که در عین حال که داشت این جلسات را برگزار و دلایل شکست کربلای ۴ را بررسی می‌کرد، من را صدا کرد و گفت که آقای غلامپور این شما، این هم یگان‌هایت (لشکرهای ۲۵ کربلا، ۴۱ ثارالله، ۱۹ فجر، ۱۰ سیدالشهدا، ۳۱ عاشورا، ۳۳ المهدی، تیپ ۱۸ الغدیر و تیپ ۴۸ فتح)، برو خط شلمچه را تحویل بگیر و شروع کن به کار کردن، هیچ کاری هم به این بحث‌ها، حرف‌ها و نقدها نداشته باش. از اینجا کار ما در آغاز شد. اولین حرفی هم که به من زد این بود که کاری به بقیه نداشته باش. به هم گفت شما برو کار آماده‌سازی هور را انجام بده. به آقای علایی هم گفت بروید سمت فاو و زمین آنجا را آماده کنید. آقای ایزدی را هم فرستاد به سمت غرب کشور برای آماده‌سازی منطقه‌ی سومار.  ‌‌‍‌‎ ها @seYed_Ekhlas🇮🇷
🔻نقش قرارگاه کربلا در عملیات کربلای۵ به روایت اسناد - ۳ ♦️برگزاری بیش از بیست جلسه آقای عزیز جعفری خیلی موافق عملیات نبود، در کتاب اوج دفاع هم نوشته شده، عزیز گفته ما کار نداریم، ما آماده‌ایم اگر راه باز شد ما هم برویم دنبال قرارگاه کربلا؛ یعنی خیلی امید نداریم که قرارگاه کربلا برود. در واقع، در چنین فضا و شرایطی فرماندهی باید اوضاع و احوال را کنترل می‌کرد. در این شرایط ما هم مشغول توجیه و آماده‌سازی بودیم، به نظرم در فاصله چهارم دی ماه – که کربلای۴ انجام شد- تا نوزدهم که کربلای۵ اجرا شد، شاید بیش از بیست، سی تا جلسه تشکیل شد؛ یعنی بیشترین جلسات در یک دوره‌ زمانی کمتر از دو هفته، در این عملیات گذاشته شد. در اغلب جلسات هم آقای هاشمی حضور داشت. شرایط خیلی حساسی بود. من معتقدم که آقای هاشمی هم دلش می‌خواست یک عملیات بزرگ و موفقیت آمیز در محور شلمچه، انجام شود که دستش پر باشد. او هم نگران این بود که اگر این عملیات هم با شکست مواجه بشود بالاخره یک اتفاقی می‌افتد و هم در صورتی که پیروز می‌شدیم، می‌توانست با این پیروزی جنگ را به نقطه پایانی نزدیک کند. ♦️ ماجرای جلسه خصوصی هاشمی با فرماندهان سپاه در رابطه با ادامه جنگ البته من اعتقاد شخصی‌ام را عرض می‌کنم، چون اظهارنظرهای آقای هاشمی و حرف‌هایی که می‌زد در واقع دو وجهی بود؛ از یک وجه کاملا خودش را موافق نشان می‌داد و می‌گفت بشود خوب است. چرا؟ چون آقای هاشمی احساسش این بود که اگر ما عملیات بکنیم و پیروز بشویم خواسته‌ی او که به دنبال یک عملیات بزرگ و موفقیت آمیز بود تا بتواند از طریق آن جنگ را تمام کند، محقق می‌شد. در یک جلسه که در کتاب آقای هاشمی هم ثبت شده است، آقای هاشمی همه‌ی فرماندهان سپاه را جمع کرد – با عذرخواهی از عزیزان ارتش- در آنجا آقای هاشمی فقط فرماندهان سپاه را جمع کرد و گفت: ببینید جنگ روی کاکل شما می‌چرخد. شمایی که اگر کسی حرف آتش بس بزند زمین را به آسمان وصل می‌کنید، اگر شما بگویید جنگ، امام هم می‌گوید ادامه بدهید، اگر شما بگویید نه، امام هم می‌گوید نه، چون نگاه امام به شما است، اگر می‌خواهید بجنگید، معطل نکنید مملکت و کشور و اینها را. اگر هم نمی‌خواهید بجنگید خودتان بروید به امام بگویید ما نمی‌توانیم بجنگیم، من هم نمی‌روم چون اگر من بروم امام فکر می‌کند من از خودم گفتم. شما بروید به امام بگویید ما نمی‌توانیم بجنگیم. این حرف‌ها را آقای هاشمی به صراحت در جلسه‌ی فرماندهان گفت که تکلیف را روشن کنید. در واقع آقای هاشمی به شدت دنبال این بود که از کربلای۵ یک تصمیمی بیرون بیاورد؛ چون فضای سپاه طوری بود که اگر ما می‌خواستیم در اجرای این عملیات درصدی از شکست را احتمال بدهیم دیگر برایمان قابل تحمل نبود، یعنی اگر عملیات کربلای۵ با عدم الفتح مواجه می‌شد حتما دیگر حرفی برای گفتن نداشتیم و می‌گفتیم آقا ما تسلیم شدیم و شاید آن اتفاقی که بعدها افتاد و آن قضیه‌ی نامه و درخواست، شاید در کربلای۵ اتفاق می‌افتاد، به همین دلیل عرض می‌کنم که آقای هاشمی هم اصرار داشت که ما، اگر می‌توانیم عمل کنیم. ♦️جلسه آخر تا دو نصفه شب طول کشید نکته‌ی دیگری که شاید کمتر کسی به آن توجه کرده باشد این است که فضای حاکم بر تصمیم‌گیری کربلای۵، فضایی بود شبیه دو حادثه‌ای که قبلا در جنگ اتفاق افتاده بود، اما نتیجه و خروجی آن‌ها عکس کربلای۵ بود. اگر یادت باشد دو بار شهید صیاد شیرازی ما را پای دو عملیات برد؛ یکی عملیات کمیل که می‌خواست از جزیره خارج بشود و یکی هم جزیره‌ی مینو که می‌خواست هلی برن کند. حتی در عملیات دوم ما را بردند منطقه، آموزش دادند، مانور انجام دادند. در هر دو مورد آقای صیادشیرازی کار را تا آستانه‌ی عملیات پیش برد، اما در جلساتی که با حضور آقای هاشمی و یکی‌اش هم با حضور حضرت آیت الله خامنه‌ای بود، چون جو غالب جلسه طوری بود که همه مخالف بودند، آقای هاشمی تصمیم به لغو آن‌ها گرفت. در کربلای ۵ فضای حاکم بر عملیات دقیقا شبیه دو عملیات قبلی و حتی شدیدتر از آن‌ها بود، چون عناصر اصلی سپاه مثل آقای رشید یا عزیز جعفری به شدت مخالف بودند، ارتشی‌ها هم همه مخالف بودند به همین دلیل روال قانونی و قاعده‌اش طبق تجارب قبلی این بود که آقای هاشمی با توجه به آن دو اتفاق قبلی، حتما برای این عملیات هم بگوید "نه". حالا شما مشروح این مذاکرات را که بخوانید و آن جلسه آخر که تا ساعت ۲ صبح هم به طول کشید، خیلی مسائل روشن می‌شود.        ‌‌‍ تاریخ شفاهی جنگ در کانال جاماندهگان رزمندهگان دفاع مقدس   ادامه دارد....          @seYed_Ekhlas🇮🇷
جاماندگان از قافله عشق 🦋
🔻نقش قرارگاه کربلا در عملیات #کربلای۵ به روایت اسناد - ۴ 💢 جلسه خصوصی هاشمی
🔻نقش قرارگاه کربلا در عملیات :کربلای۵ به روایت اسناد - ۵ ♦️آغاز تلاش‌های قرارگاه کربلا در منطقه شلمچه 🔹پس از جلسه فرماندهی کل سپاه و ابلاغ مأموریت به قرارگاه کربلا، من (مجید مختاری) به‌دلیل آنکه در عملیات کربلای۴ راوی قرارگاه نجف به فرماندهی برادر مصطفی ایزدی و جانشین برادر بودم و شناخت خوبی از منطقه داشتم. به‌عنوان راوی قرارگاه کربلا انتخاب شدم و درکنار احمد غلامپور قرار گرفتم. ♦️احمد غلامپور به‌محض بازگشت از جلسه قرارگاه خاتم، معاونین خود در قرارگاه کربلا را به جلسه‌ای به‌منظور آماده‌سازی عملیات در منطقه شلمچه فراخواند. در این جلسه ابتدا درباره طرح مانور عملیات و سپس درباره آماده‌سازی عقبه‌ها بحث و گفت‌وگو شد و چهار محور اصلی برای شکستن خطوط دفاعی دشمن و تداوم عملیات تعیین شد: 👈محور اول: جناح راست عملیات با عبور از آب‌گرفتگی شلمچه، پد بوبیان و پل دوم با لشکر۳۳ المهدی و تیپ۱۸ الغدیر. محور دوم: محور کانال ماهی از پل دوم تا نوک کانال ماهی با لشکر ۲۵ کربلا و لشکر ۴۱ ثارالله. 🔹محور سوم: دژ مرزی و منطقه پنج‌ضلعی با لشگر و ۱۹ فجر. 👈محور چهارم: محور دژ مرزی و جاده شلمچه با لشکر ۱۰ . ♦️پس از این جلسه پی‌گیری‌های برادر غلامپور درزمینه طراحی مانور عملیات، احداث عقبه‌ها، آغاز شناسایی‌ها، توجیه فرمانده یگان‌ها، مسئله عبور از آب‌گرفتگی میان پاسگاه و پد بوبیان، احداث جاده‌ها و پدهای توپخانه و شکستن خطوط دفاعی دشمن توسط موج اوّل نیروها آغاز شد. ♦️زمان محدود تعیین‌شده ازسوی کل سپاه موجب می‌شد تا کلیه پی‌گیری‌ها در جلسات قرارگاه و سرکشی به یگان‌ها در منطقه صورت گیرد. این مسئله حتی شامل مباحث مانور عملیات نیز می‌شد. با گذشت بیش از دو روز از تصویب و ابلاغ اجرای عملیات آینده در منطقه شلمچه به یگان‌ها، هنوز احساس می‌شد، یگان‌ها به‌صورت جدی وارد عمل نشده‌اند و مسائل و مشکلات خود را همراه با ابهام و تردید نسبت به عملیات دنبال می‌کنند. 👈 این مسئله موجب شد تا رضایی به‌منظور ایجاد سرعت عمل در قرارگاه کربلا و یگان‌های واگذارشده، دستورالعمل آمادگی برای اجرای عملیات را براساس زمان‌بندی معین در تاریخ ۶۵/۱۰/۷ به قرارگاه کربلا ابلاغ کند. در این دستورالعمل آمده بود: از تاریخ ۶۵/۱۰/۸ تا ۶۵/۱۰/۱۲ شناسایی‌ها شروع و تکمیل شود. از تاریخ ۶۵/۱۰/۹ نقل‌وانتقالات آغاز و در تاریخ ۶۵/۱۰/۱۵ پایان یابد و از تاریخ ۶۵/۱۰/۱۰ تا تاریخ ۶۵/۱۰/۱۲ فرمانده گردان‌ها توجیه شوند. ♦️در این میان، اصلی‌ترین موضوعات، طرح مانور عملیات، حضور یگان‌ها در منطقه و استقرار در محورهای تعیین‌شده بود تا ضمن شروع شناسایی‌ها، نقل‌وانتقالات اولیه آغاز و اقدامات مهندسی دنبال شود. 👈احمد غلامپور در روز ۶۵/۱۰/۸ در جلسه‌ای که به‌منظور بررسی طرح مانور و توجیه فرماندهان یگان‌ها با حضور برادر صفوی جانشین فرمانده نیروی زمینی تشکیل شد، ضمن تأکید بر قطعی‌بودن عملیات در محور شلمچه، خواستار مشارکت فرمانده یگان‌ها در طراحی عملیات شد. وی در این جلسه خطاب به سایر فرماندهان گفت: خدا ما می‌دانیم یک پنجاهم فشاری که به می‌آید ما نمی‌توانیم تحمل کنیم. این بسیجی‌ها عجب روحیه‌ای دارند، براشون صحبت شد [که بمانند] آنها حتی ساک‌هایشان را نگرفتند. ♦️ به‌هرحال مانور در این منطقه مشکل است، باید درباره آن بحث کرد. 🔹امین شریعتی فرمانده لشکر عاشورا نیز ضمن تأیید سخنان برادر غلامپور درباره مانور عملیات آینده گفت: ♦️منطقه پنج‌ضلعی چون محدود است و متکی به جاده‌ها نیست، باید قدم به قدم پاک‌سازی شود، بالای پنج‌ضلعی [محور کانال ماهی] نیز خیلی مشکلات دارد و ما حداکثر کاری که می‌توانیم بکنیم ضلع شمالی کانال ماهی‌ است. اینجا باید بحث شود من خودم باید بشوم تا بتوانم گردانم را توجیه کنم. اینها [فرمانده گردان‌ها] سؤالاتی می‌کنند که من قادر به پاسخگویی نیستم. اگر الآن هم مسئله‌ای مطرح می‌کنم مال این نیست که خدای ناکرده نمی‌خواهیم عملیات کنیم، خدا نکند این‌طور باشد، فقط یک مقدار باید بیشتر بحث شود. .. .        ‌‌‍‌‎‌تاریخ شفاهی جنگ در کانال رزمندگان دفاع مقدس @seYed_Ekhlas🇮🇷
🔻نقش قرارگاه کربلا در به روایت اسناد - ۶ ♦️ برادر رحیم صفوی جانشین فرمانده نیروی زمینی نیز در پاسخ به صحبت‌های برادران غلامپور و امین شریعتی گفت: ما باید کل مشکلات اینجا را [بررسی] و برایش راه‌حل پیدا کنیم. از عقبه‌ها، توپخانه و ... گرفته تا وضعیت زمین. باید با استفاده از تجربیات گذشته مشکلات اینجا را حل کنیم. شما که می‌خواهید برای گردان‌هایتان مانور بچینید باید خوب نسبت به منطقه شناخت داشته باشید. باید بچه‌هایی که می‌خواهند اینجا مانور کنند، توجیه باشند. باید از تجارب تیپ۵۷ ابوالفضل و لشکر ۱۹ فجر درس بگیریم. 👈 (توضیح: تیپ۵۷ ابوالفضل و لشکر۱۹ فجر در عملیات کربلای4 در محور پنج‌ضلعی وارد عمل شدند و موفقیت قابل‌توجهی به دست آوردند. این موفقیت یکی از دلایل انتخاب منطقة برای عملیات آینده و راهنمای طرح‌ریزی برای مانور این عملیات بود) ♦️باید با فرماندهانشان صحبت کنیم و دلایل موفقیت آنها را پیدا کنیم. ما نباید در زمین محدود شویم. باید در زمین بالای پنج‌ضلعی [زمین‌های مجاور ضلع جنوبی کانال ماهی‌] مانور بچینیم و عمل کنیم. که دشمن 👈احتمال مانور می‌دهد، نباید مانور بچینیم. برای مثال نباید روی مانور بگذاریم. اوّل باید از منطقه به دشمن بزنیم و بعد بیاییم جاده شلمچه را بگیریم. پس باید به مانورمان وسعت بدهیم و هرچه به‌طرف بالا [کانال زوجی] جناحمان را باز کنیم، عبور ما آسان‌تر می‌شود. ♦️در ارتباط‌ با عقبه عملیات، به‌جز عقبه‌های موقت، باید روی جاده‌ای که در امتداد دژ است و تیپ۵۷ از آن عبور کرد، کار کنیم. برای عبور موقت هم باید روی پل‌های کوثری و دیگر پل‌ها سرمایه‌گذاری کرد. برای مقابله با پاتک‌های دشمن هم باید طرح‌ریزی کنیم. زمین همان‌طور که برای ما مشکلات دارد، برای دشمن هم دارد. روی آتش پرحجم هم می‌شود برنامه‌ریزی کرد. روی پنج‌ضلعی شناخت پیدا کرده‌ایم، اما زمین شمال آن برای ما ناشناخته است و باید نسبت به آن شناخت پیدا کرد و متناسب با آن مانور چید. ما تازه (ب ) را گفته‌ایم. پس شما باید اطلاعات بیشتری پیدا کنید. از نیروهای شناسایی استفاده کنید و با بچه‌های لشکر ۱۹ فجر هم صحبت کنید. ♦️ سلیمانی در پایان صحبت‌های برادر رحیم صفوی پرسید: شما اینجا [منطقه شلمچه] چقدر می‌خواهید توان بگذارید؟ (منظور نیروی بسیجی است) رحیم صفوی: همه توان را می‌گذاریم. سلیمانی: عقبه‌هایمان محدود است، مشکل کربلای۴ را پیدا می‌کنیم. به ما یک چیزهایی را ابلاغ کرده‌اند که اصلاً نمی‌شود کار کرد. ما باید یک چیزهایی را بدانیم تا بتوانیم فرماندهان گردان‌ها را توجیه کنیم، الآن اطلاعات ما از این منطقه ناچیز است. من فکر می‌کنم که عملیات اینجا ایذایی است. اینجا هنوز روی زمینش مانور چیده نشده است. هرچند سخنان فرماندهان لشکرهای عاشورا و ۴۱ ثارالله نشان‌دهنده آمادگی آنها برای شروع کار در منطقه شلمچه است، اما از برخی اشاره‌های آنها می‌توان چنین برداشت کرد که هنوز ابهاماتی درباره عملیات آینده دارند و حداقل زمان درنظرگرفته‌شده برای اجرای عملیات را کافی نمی‌دانند. به همین دلیل احمد غلامپور در پایان صحبت‌های آنها می‌گوید: ابهاماتی دارند که هنوز حل نشده اس      کانال رزمندگان دفاع مقدس              @seYed_Ekhlas🇮🇷
🔻نقش قرارگاه کربلا در عملیات کربلای۵ به روایت اسناد - ۹ ♦️ پس از صحبت‌های مقدماتی، غلامپور که از اعتماد برادر اطمینان یافت، نکاتی را درباره دشمن به وی یادآوری کرد و از وی خواست تا هرچه‌سریع‌تر امکانات تیپ را از به خرمشهر منتقل کرده و تا ده یا پانزده روز دیگر آماده عملیات شود. وی دراین‌باره گفت: 👈 ما در مرحله اوّل می‌خواهیم بیاییم پشت و بعد به‌سمت کانال زوجی حرکت کنیم، از این سمت هم می‌آییم پشت . الآن شما سعی کنید تیپ را از آبادان به خرمشهر منتقل کنید که به منطقه نزدیک شوی. 👈اینجا اگر قرار باشد یک عملیاتی بکنیم باید با یک توان متمرکز بیاییم پای کار. بنابراین، قدس هم باید بیاید پای کار. ان‌شاءالله با رعایت احتیاط بیایید داخل منطقه. شما باید دو نوع آموزش به بچه‌هایتان بدهید، آموزش حرکت در گلِ و شُل و آموزش جنگ در . وقت کم است، تا ده یا پانزده روز دیگر باید آماده شویم. مانور اینجا محدود است، ولی می‌خواهیم روی کانال ماهی‌ بایستیم تا ببینیم چه می‌شود. پس شما سه کار انجام بده 👈۱. انتقال به این‌طرف کارون 👈۲. آموزش نیروهایت 👈۳. شرکت در جلسه فردا شب ♦️سیف‌الله حیدرپور فرمانده تیپ ۴۸ فتح با این جمع‌بندی قرارگاه را ترک کرد و غلامپور برای چند لحظه به بیرون از قرارگاه رفت و با نگاهی به اطراف و آسمان منطقه گفت دو روز است که هوا طوفانی است و گرد و غبار جلو دید دشمن را گرفته است. اگر وضع به همین صورت باشد یگان‌ها می‌توانند کارهایشان را در روز نیز انجام دهند. این هم کمک ، دیگر چه می‌خواهیم؟! 🔹 این جملات که نشانه امیدواری نسبت‌به عملیات آینده بود در حالی بیان می‌شد که هنوز اطمینان چندانی به اجرای عملیات وجود نداشت. در همین زمان برادر میرحسینی فرمانده تیپ ۱۸ الغدیر از استان یزد آمد. با لهجه شیرین یزدی سلام و احوال‌پرسی کرد و به‌اتفاق برادر غلامپور وارد قرارگاه شدیم. به‌محض ورود به اتاق فرماندهی برادر میرحسینی پرسید، ما چیست؟ غلامپور با خنده گفت تکلیف همه ما ، آماده هستید آقای میرحسینی؟ پس از چند لحظه سکوت غلامپور صحبت‌های خود را با گفتن آغاز کرد و پس از نشان‌دادن نامه‌های ابلاغی ازسوی ، گفت: سریع شناسایی‌هایتان را شروع کنید و تیپ را وارد منطقه کنید. میرحسینی: اوّل خط حد ما را تعیین کنید تا بدانیم چه کنیم. فرمانده قرارگاه کربلا پس از نشان‌دادن خط حد تیپ الغدیر در جناح راست عملیات (آب‌گرفتگی سمت پاسگاه زید تا پد بوبیان)، گفت: 👈شما اوّلین کارتان این است که تیپ را انتقال بدهید این‌طرف رودخانه کارون و بلافاصله شناسایی‌هایتان را آغاز کنید. میرحسینی: مانوری که اینجا برای ما گذاشته‌اید، از سیل‌بند سمت راستمان تهدید می‌شویم و دشمن به‌طرف ما تیر می‌زند. غلامپور: بله، جنگ است. باید هم تیر بزند، منتها شما بیایید شناسایی‌هایتان را شروع کنید بعد روی مانور هم حرف‌هایتان را بزنید. اینکه نمی‌شود، اگر تردید دارید بگویید تا من مسئله را حل کنم. الآن یک هفته است که به شما مأموریت داده‌اند ولی شما هیچ کاری نکرده‌اید، اینکه نمی‌شود. 🔹میرحسینی: من می‌گویم سمت راستم تهدید می‌شود، شما یک یگان قوی بگذارید اینجا این کار را بکند. غلامپور: این چه حرفی است. تیپ ۱۸ مگر ذلیل است؟! بیایید پای کار، کارتان را شروع کنید، اگر ابهامی هم دارید، بگویید ولی بیایید پای کار. میرحسینی: شما با ما قرار گذاشتید ولی نیامدید. غلامپور: ما آمدیم، شما نبودید، الآن هم دارید توجیه می‌کنید. شما ابهام دارید و تردید. این‌طوری نمی‌شود جنگید، سه روز پیش باید بچه‌هایتان مستقر می‌شدند و کار را شروع می‌کردند، اما هنوز نیامده‌اید پای کار. شما می‌دانستید که اینجا مأموریت دارید و نیامدید پای کار. بروید و سریع تیپ را بیاورید پای کار و مستقر شوید. میرحسینی: ما کارمان را شروع می‌کنیم ولی جناح راستمان خطر است و نمی‌شود کار کرد. غلامپور: من خودم مشکلات جناح راست را به گفته‌ام. شما بیایید پای کار، من حلش می‌کنم. من خودم به فرماندهی گفتم به‌خاطر جاده‌های موازی کانال که محور پشتیبانی دشمن از پاسگاه زید است، ما اینجا به دو یگان نیاز داریم. 🔹 میرحسینی درحالی‌که به استقرار در محور راست عملیات بدبین بود و نمی‌خواست تیپ ۱۸ الغدیر را در این منطقه وارد کند، گفت: ما را بیاورید به منطقه پنج‌ضلعی. اینجا بیشتر آشنایی داریم. غلامپور: پس بگویید شما با کل محور راست مسئله دارید! این را به آقا محسن بگویید. @seYed_Ekhlas🇮🇷
جاماندگان از قافله عشق 🦋
🔻نقش قرارگاه کربلا در عملیات کربلای۵ به روایت اسناد - ۹ ♦️ پس از صحبت‌های مقد
🔻 نقش قرارگاه کربلا در به روایت اسناد ۱۰ 🔹غلامپور: من به‌عنوان فرمانده قرارگاه ممکن است ابهام داشته باشم ولی نمی‌توانم سنگ بندازم جلو پای . منطقه شما چهار مشکل زیر را دارد که باید حل بشود. پس امشب شما شناسایی‌تان را شروع کنید. مهندسی شما عقب است و باید تلاش بیشتری کنید و سریع بیایید پای کار. واحدهایتان را به واحدهای قرارگاه وصل کنید تا هرچه داشتیم به شما بدهیم. جاده عقبه‌تان هم حسینیه است که باید آماده شود. ♦️ غلامپور پس از جلسه با فرمانده تیپ ۱۸ الغدیر و خواندن نماز، جلسه‌ای با عبداللهی مسئول حفاظت اطلاعات قرارگاه کربلا گذاشت تا ضمن توصیه‌هایی درباره نحوه تردد خودروها در روز و شب، دستورالعمل حفاظتی مورد نیاز برای عملیات را تهیه کند تا از یک‌سو فعالیت نیروهای خودی، هشیاری دشمن را به‌دنبال نداشته باشد و ازسوی دیگر از سرعت عمل یگان‌ها جلوگیری نکند. در پایان این جلسه غلامپور پس از خواندن نامه‌های رضایی که در ارتباط‌ با سرعت عمل در آمادگی یگان‌ها صادر شده بود، گفت: ♦️در ذهن فرماندهی و تدبیر ایشان اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد، ایشان سرعت را بر حفاظت ترجیح می‌دهند. ذهن فرماندهی سرعت عمل است. با سرعت عمل است که تأمین می‌شود. 🔹با پایان‌ یافتن جلسه، درحالی‌که ساعت ۱۹:۳۰ را نشان می‌داد، برادر موحدی‌خواه یکی از مسئولان وارد اتاق فرماندهی شد. وی در ابتدای صحبت خود، جهادهای مربوط به قرارگاه کربلا را معرفی کرد که شامل جهادهای اراک، کهگیلویه‌ و بویراحمد، فارس، باختران، نجف‌آباد، کرمان و سمنان بودند. وی در ادامه صحبت‌های خود گفت، به این جهادها مأموریت جاده‌سازی، احداث مواضع توپخانه و تکمیل عقبه‌ها را داده‌ایم. غلامپور نیز ضمن تأیید این موارد تأکید کرد که احداث و تکمیل مواضع توپخانه اولویت اوّل و احداث جاده‌ها اولویت دوم است. ♦️هنوز جلسه با مسئول جهادسازندگی پایان نیافته بود که سفره شام پهن شد، چند بشقاب ساده، پنج عدد کنسرو ماهی، دو کاسه ماست و چند تکه نان مجموع شامی بود که صرف شد، البته در این بزم، صیاف‌زاده و محرابی نیز حضور داشتند. پس از شام در ساعت ۲۱:۳۰ برادر فرهاد یعقوبی مسئول ۴۵ مهندسی جوادالائمه وارد قرارگاه شد. وی ضمن گزارش اقدامات یگان خود از مشکلات و کمبودها گفت و 👈پیش‌بینی کرد برای تکمیل فعالیت‌ها حداقل به پانزده تا بیست روز وقت نیاز است. آن هم اگر بتوان به‌صورت شبانه‌روزی و ممتد کار کرد. غلامپور نیز طبق معمول از حساسیت فرماندهی کل سپاه و تأکید وی بر سرعت عمل گفت و اشاره کرد: ♦️کار شما یکی جاده شلمچه است یکی هم جاده سمت هلالی‌ها که قرار است (قالیباف) [لشکر ۵ نصر] عمل کند. باید شن‌ریزی جاده‌ها را در سه فاز انجام دهید، ،_هم_عصر_و_هم_شب تا صبح باید کار کنید. کار سوم شما دپوی شن است. سعی کنید یک روال مشخص را دنبال نکنید. یعنی یک روز پانصد متر را کار کنید، بعد هزار متر را جا بگذارید و پس از آن دوباره پانصد متر را کار کنید. نقطه به نقطه کار کنید تا از و آتش دشمن در امان باشید.(یعنی اگر یک جا وثابت کار کنید رصد می شوید) به‌طور ممتد و کار نکنید. در ادامه عملیات هم باید آماده باشید که جاده شلمچه را به‌طرف دشمن وصل کنید که بعد از عملیات از آن استفاده کنیم. ♦️ جلسه با آقای یعقوبی فرمانده تیپ مهندسی به اتمام نرسیده بود که لشکر ۲۱ امام رضا(ع)، فرمانده تیپ ۱۲ قائم، مهندس و برادر وارد شدند و به جمع حاضر در اتاق فرماندهی پیوستند. 👈پس از سلام و احوال‌پرسی، برادر غلامپور گزارشی از پیشرفت اقدامات مهندسی داد و در ادامه بحث قبلی رو به آقای فرهاد یعقوبی کرد و گفت، اگر می‌توانید دپوی شن را به کنار نهر انتقال بدهید که یگان‌ها در چند محور بتوانند استفاده کنند. 🔹جمله آقای غلامپور هنوز به پایان نرسیده بود که قرارگاه رفت. سکوتی ناخواسته بر جلسه حاکم شد. شرکت‌کنندگان در جلسه یکی پس از دیگری خود را روشن کردند. در همین لحظه یک سینی پر از پرتقال و چند بشقاب و چاقو در میان اتاق و شرکت‌کنندگان جلسه گذاشته شد. غلامپور بلافاصله نقشه‌ای را که فرماندهان و مسئولان دور آن حلقه زده بودند، جمع کرد و به کناری گذاشت و همه با استفاده از تاریکی مشغول پوست‌کندن و خوردن پرتقال شدیم. اگر انصاف به خرج دهیم، مزه و شیرینی پرتقال‌های است. ♦️ ساعت، ۱۰:۴۵ دقیقه را نشان می‌داد که موتور برق کنار قرارگاه روشن و برق وصل شد. با روشن‌شدن چراغ اتاق و پس از چند لحظه سینی پرتقال‌ها به کناری گذاشته شد و مجدداً عملیاتی منطقه در میان حاضرین پهن شد        ‌‌‍‌...... @seYed_Ekhlas🇮🇷
جاماندگان از قافله عشق 🦋
🔻 نقش قرارگاه کربلا در #عملیات_کربلای۵ به روایت اسناد ۱۰ 🔹غلامپور: من
🔻نقش قرارگاه کربلا در به روایت اسناد ۱۱ ♦️اسماعیل قاآنی فرمانده لشکر ۲۱ امام رضا(ع) از آقای غلامپور پرسید: این نوک را چه کنیم؟ غلامپور بدون درنگ درحالی‌که به نظر می‌رسید منتظر این سؤال است در پاسخ گفت: 🔹درحال‌حاضر شما و لشکر ۱۷ یگان‌ها هستید، بروید شناسایی‌هایتان را شروع کنید. قاآنی: الآن این تکه نوک بوارین که آب‌گرفتگی ندارد برای عملیات مساعدتر است. 👈غلامپور: ببینید، این انتهای بوارین مهم است، اگر روی دمش (انتهای جزیره بوارین) عمل کردیم و عقبه‌اش را بستیم، کل بوارین به خطر می‌افتد. حرکت بوارین زمانی موفق است که انتهایش زده شود. فرماندهی بوارین در انتهای آن مستقر است و این مهم است. شناسایی‌هایتان را شروع کرده‌اید؟ گفته برای این محور لشکرهای ۲۱ و ۲۷ را به کار بگیرید. ♦️طراحی مانور برای سمت چپ جاده شلمچه تا رودخانه اروند (شط‌العرب)، بخشی از مانور عملیات آینده بود که هم می‌توانست تکمیل‌کننده اهداف عملیات باشد و هم تضمین موفقیت عملیات در محور و پیشروی به‌سمت نهرهای جاسم و محسوب شود که خطوط اوّل و دوم عملیات بودند. ♦️قاآنی در پاسخ غلامپور گفت: شناسایی‌ها را شروع نکرده‌ایم، آخه هنوز مشخص نیست کجا باید عمل کنیم! غامپور: چرا! آقا محسن گفت ۲۱ و ۱۷. ♦️قاآنی: اینجا اگر بخواهد عمل بشود یک لشکر با قوت باید بیاید. البته نه به لحاظ نیرو، بلکه به لحاظ و نیز توان زرهی، حداقل یک گردان زرهی که به چند دسته تقسیم شوند و در بوارین عمل کنند. 👈غلامپور: شما باید آتش زرهی را روی ساحل جزایر و ماهی متمرکز کنید که خط آنجا اذیتتان نکند. البته برای آن سوی جزیره ماهی، یعنی ساحل دشمن در اروندرود نیز باید آتش مناسبی طرح‌ریزی کنید و به دشمن امان ندهید که از این مناطق شما را اذیّت کند. بنابراین، باید از مواضع مسلط خودی، خطوط اوّل و دوم دشمن را زیر آتش بگیرید. ♦️مهدیان‌پور مسئول ستاد لشکر ۲۱ امام رضا(ع) درباره تدبیر آتش بر روی خطوط دشمن گفت: اگر شما به‌اندازه کافی به ما شن بدهید، سکوهای مناسبی برای تانک‌ها می‌زنیم تا آتش متمرکزی روی خطوط دشمن در جزایر و ساحل اروند اجرا کنیم. ♦️قاآنی: الآن خط اینجا (محور سمت چپ جاده شلمچه) نیاز به خاکریز دارد. جاده‌های خط نیاز به خاکریز دارند. غلامپور: باشد کمکتان می‌کنیم تا مشکلاتتان حل شود. ♦️با روشن‌شدن وضعیت لشکر ۲۱، احمدی فرمانده تیپ ۱۲ قائم نیز وارد بحث شد و گفت، پس تکلیف ما را هم مشخص کنید تا بیاییم پای کار. غلامپور در پاسخ به درخواست فرمانده تیپ ۱۲ قائم گفت: کار شما همان دستور قبلی است، شما باید در انتهای بوارین کنار آقای قاآنی (لشکر ۲۱ امام رضا(ع)) عمل کنید. اگر آقای قاآنی را برداشتیم (منطقه عملیات لشکر ۲۱ تغییر کرد)، یک یگان دیگر کنار شما می‌گذاریم. ... پس بروید آماده شوید. آقا محسن گفته تا ده یا پانزده روز دیگر عملیات است. می‌دانم که می‌گویید، شواهد این را نشان نمی‌دهد، اما آقا محسن مصمم است عملیات هرچه‌زودتر انجام شود. ♦️درحالی‌که شب از نیمه گذشته بود، با غلامپور به بیرون قرارگاه رفتیم. صدای فعالیت چند لودر و بولدوزر از دور شنیده می‌شد. هر از چند گاهی شلیک توپخانه خودی و بر زمین‌خوردن چند گلوله توپ دشمن، سکوت شب را می‌شکست. هوا سرد بود. رفت‌وآمد خودروها بر روی جاده‌هایی که به‌سمت شلمچه امتداد داشتند، حکایت از فعال‌بودن نیروهای خودی می‌کرد. ♦️ غلامپور می‌گفت، خدا کند دشمن متوجه این تحرکات نشود، کشور دیگر تحمل یک شکست سنگین را ندارد. باید تمام تلاشمان را بکنیم تا این عملیات موفق شود. محسن چی می‌کشد که این همه بار را تحمل می‌کند. 👈 با بیان این جملات غلامپور مشغول گرفتن وضو شد و پس از آن به داخل قرارگاه رفتیم و خوابیدیم        ‌‌‍ ..... @seYed_Ekhlas🇮🇷