💢 #نبرد_پایانی
✍ خاطراتی از آخرین روز #عملیات_بدر و لحظه شهادت فرمانده دلاور لشگر۳۱ عاشورا #شهید_مهدی_باکری
💠 قسمت سیزدهم _ سومین پاتک
🖌... دشت صاف مقابل مان که تا اتوبان امتداد داشت، مملو از نیرو و تجهیزات زرهی بود و تانکها و نفربرها در چندین ردیف و پشت سر هم در حال جلو آمدن بودند و در پشت هر کدام هم کلی نیروی پیاده و کماندو در حال حرکت بودند. از سمت راست و منطقه کیسه ای (نعل اسبی) هم تعداد کثیری تانک و نفرات پیاده داشتند با سرعت به سمت سیل بند می آمدند و از سمت چپ و داخل نخلستان هم تعداد بیشماری کماندو عراقی با تاکتیک دشت بانی و قدم به قدم داشتن به انتهای نخلستان و ساحل رودخانه نزدیک می شدند.
اوضاع هیچ خوب نبود و لحظه به لحظه هم بدتر و بدتر می شد. هنوز خبری از گردان های پشتیبان و نیروهای تازه نفس و آتش پشتیبانی نبود و مدام هم از تعداد یاران و همسنگران کاسته می شد. نقطه به نقطه سیل بند و ساحل رودخانه دجله با صدها گلوله توپ و خمپاره و کاتیوشا و موشک و راکت شخم زده می شد و همه جا را دود و آتش و انفجار فرا گرفته بود. ترکش های ریز و درشت همچون نقل و نبات به سرمان می ریخت و رگبار مسلسل تانکها بصورت متناوب به تاج و دیواره بیرونی سیل بند می خوردند و با صدای رعب آور و شلاق گونه ای از بالای سرمان رد می شدند.
سردار حاج میرزاعلی رستم خانی فرمانده دلاور تیپ اول لشگر عاشورا با تنی چند از یاران و همرزمان به استقبال تانکها و نيروهای دشمن در سمت چپ و منطقه کیسه ای رفتند که این آخرین باری هم شد که برادر رستم خانی را دیدم. سردار باکری و یارانش هم در سمت راست و انتهای سیل بند با کماندوهای گارد در داخل نخلستان درگیر شده و ما هم حدود ۱۴ نفری پشت سیل بند با قشون اصلی تانک ها و نفرات پیاده دشمن مشغول پیکار شدیم. خلاصه درگيريها آغاز و لحظه به لحظه هم شديد و شديدتر شد تا اینکه حملات و فشار عراقی ها بقدری شدت و قدرت گرفت که کماندوهای عراقی موفق به تصرف کامل نخلستان و پیشروی به سمت سیل بند شدند. در کنار نخلستان و نقطه پایانی سیل بند درگيری ها به نبرد تن به تن کشیده و چند نفری از کماندوهای عراقی موفق به نفوذ به پشت دیواره بیرونی سیل بند شدند. ورود کماندوها به داخل سیل بند مساوی با سقوط تمام خط و قتل و عام حتمی همه رزمندگان بود و برای همین هم نبردی بسیار نزدیک و سانتی متری در انتهای سیل بند میان رزمندگان و کماندوهای عراقی آغاز و برادر باکری در یک عمل بسیار شجاعانه و شگفت انگیز ، تک و تنها به سمت کماندوهای عراقی یورش برده و با پرتاب پی در پی نارنجک آنان را مجبور به فرار از پشت دیواره سیل بند کردند. حرکت بی باکانه و عمل استشهادی فرمانده دلیر و غیرتمند لشگر و فرار بزدلانه کماندوهای ورزیده و آموزش دیده گارد ریاست جمهوری عراق ، توان و جان تازه ای به کالبد خسته و از رمق افتاده رزمندگان بخشیده و همگی بی پروا و با شور و هیجانی توصیف ناپذیر به قشون کماندوها در کنار نخلستان حمله و رگبار زنان و الله اکبر گویان آنان را تا میانه های نخلستان به عقب راندند.
فرمانده لشگری در کنار رزمندگان خود ، در خط اول نبرد ، همچون رزمنده ای ساده ، مخلصانه و بی ادعا در حال پیکار و مقاومت بود. به راستی در کدامین روش و تاکتیک های نظامی ارتش های دنیا ، می توان این همه از خود گذشتگی و فداکاری و شهامت و شجاعت را از فرماندهان رده بالای نظامی به تماشا نشست ؟ فرمانده لشگری در میدان نبرد !؟ در خط مقدم درگیری !؟ آن هم درست در میانه جنگ تن به تن ! فقط می توان گفت که او سربدار شیدایی بود که در مکتبی آیین پاکبازی و شجاعت و مردانگی را آموخته بود که معلم و پیشوایش مولا علی(ع) و سالار شهیدان امام حسین (ع) بودند که شهادت و مرگ سرخ را بهتر از هر زندگی ننگین و ذلت باری میدانستند.
با ناکامی و شکست حمله کماندوهای عراقی و فرار مذبوحانه آنان از داخل نخلستان ، فوری سر و کله چند هلیکوپتر عراقی در بالای سرمان پیدا شده و بدلیل عدم وجود پدافند هوایی ، راحت و آسوده به سیل بند نزدیک و با مسلسل و توپ و راکت شروع به زدن سنگرها کردند. دقایق بسیار هولناک و دلهره آوری بود و هرچه هم زمان میگذشت، بر حجم آتشباری و فشار و حملات نیروهای عراقی افزوده می شد و در مقابل اما مدام از نفرات ما کاسته و مهمات مان هم لحظه به لحظه کمتر و کمتر میشد...
#ادامه_دارد
🖌 خاطره از بسیجی جانباز #عباس_لشگری
جاماندگان از قافله عشق 🦋
🔻نقش قرارگاه کربلا در عملیات #کربلای۵ به روایت اسناد - ۴ 💢 جلسه خصوصی هاشمی
🔻نقش قرارگاه کربلا
در عملیات :کربلای۵
به روایت اسناد - ۵
♦️آغاز تلاشهای قرارگاه کربلا
در منطقه شلمچه
🔹پس از جلسه فرماندهی کل سپاه و ابلاغ مأموریت به قرارگاه کربلا، من (مجید مختاری) بهدلیل آنکه در عملیات کربلای۴ راوی قرارگاه نجف به فرماندهی برادر مصطفی ایزدی و جانشین برادر #شوشتری بودم و شناخت خوبی از منطقه داشتم. بهعنوان راوی قرارگاه کربلا انتخاب شدم و درکنار احمد غلامپور قرار گرفتم.
♦️احمد غلامپور بهمحض بازگشت از جلسه قرارگاه خاتم، معاونین خود در قرارگاه کربلا را به جلسهای بهمنظور آمادهسازی عملیات در منطقه شلمچه فراخواند. در این جلسه ابتدا درباره طرح مانور عملیات و سپس درباره آمادهسازی عقبهها بحث و گفتوگو شد و چهار محور اصلی برای شکستن خطوط دفاعی دشمن و تداوم عملیات تعیین شد:
👈محور اول: جناح راست عملیات با عبور از آبگرفتگی شلمچه، پد بوبیان و پل دوم #کانال_ماهی با لشکر۳۳ المهدی و تیپ۱۸ الغدیر.
محور دوم: محور کانال ماهی از پل دوم تا نوک کانال ماهی با لشکر ۲۵ کربلا و لشکر ۴۱ ثارالله.
🔹محور سوم: دژ مرزی و منطقه پنجضلعی با لشگر #۳۱عاشورا و ۱۹ فجر.
👈محور چهارم: محور دژ مرزی و جاده شلمچه با لشکر ۱۰ #سیدالشهدا.
♦️پس از این جلسه پیگیریهای برادر غلامپور درزمینه طراحی مانور عملیات، احداث عقبهها، آغاز شناساییها، توجیه فرمانده یگانها، مسئله عبور از آبگرفتگی میان پاسگاه #زید و پد بوبیان، احداث جادهها و پدهای توپخانه و شکستن خطوط دفاعی دشمن توسط موج اوّل نیروها آغاز شد.
♦️زمان محدود تعیینشده ازسوی #فرماندهی کل سپاه موجب میشد تا کلیه پیگیریها در جلسات قرارگاه و سرکشی به یگانها در منطقه صورت گیرد. این مسئله حتی شامل مباحث مانور عملیات نیز میشد. با گذشت بیش از دو روز از تصویب و ابلاغ اجرای عملیات آینده در منطقه شلمچه به یگانها، هنوز احساس میشد، یگانها بهصورت جدی وارد عمل نشدهاند و مسائل و مشکلات خود را همراه با ابهام و تردید نسبت به عملیات دنبال میکنند.
👈 این مسئله موجب شد تا #محسن رضایی بهمنظور ایجاد سرعت عمل در قرارگاه کربلا و یگانهای واگذارشده، دستورالعمل آمادگی برای اجرای عملیات را براساس زمانبندی معین در تاریخ ۶۵/۱۰/۷ به قرارگاه کربلا ابلاغ کند.
در این دستورالعمل آمده بود:
از تاریخ ۶۵/۱۰/۸ تا ۶۵/۱۰/۱۲ شناساییها شروع و تکمیل شود.
از تاریخ ۶۵/۱۰/۹ نقلوانتقالات آغاز و در تاریخ ۶۵/۱۰/۱۵ پایان یابد
و از تاریخ ۶۵/۱۰/۱۰ تا تاریخ ۶۵/۱۰/۱۲ فرمانده گردانها توجیه شوند.
♦️در این میان، اصلیترین موضوعات، طرح مانور عملیات، حضور یگانها در منطقه و استقرار در محورهای تعیینشده بود تا ضمن شروع شناساییها، نقلوانتقالات اولیه آغاز و اقدامات مهندسی دنبال شود.
👈احمد غلامپور در روز ۶۵/۱۰/۸ در جلسهای که بهمنظور بررسی طرح مانور و توجیه فرماندهان یگانها با حضور برادر #رحیم صفوی جانشین فرمانده نیروی زمینی تشکیل شد، ضمن تأکید بر قطعیبودن عملیات در محور شلمچه، خواستار مشارکت فرمانده یگانها در طراحی عملیات شد. وی در این جلسه خطاب به سایر فرماندهان گفت:
#به خدا ما میدانیم یک پنجاهم فشاری که به #محسن میآید ما نمیتوانیم تحمل کنیم. این بسیجیها عجب روحیهای دارند، براشون صحبت شد [که بمانند] آنها حتی ساکهایشان را #تحویل نگرفتند.
♦️ بههرحال مانور در این منطقه مشکل است، باید درباره آن بحث کرد.
🔹امین شریعتی فرمانده لشکر عاشورا نیز ضمن تأیید سخنان برادر غلامپور درباره مانور عملیات آینده گفت:
♦️منطقه پنجضلعی چون محدود است و متکی به جادهها نیست، باید قدم به قدم پاکسازی شود، بالای پنجضلعی [محور کانال ماهی] نیز خیلی مشکلات دارد و ما حداکثر کاری که میتوانیم بکنیم ضلع شمالی کانال ماهی است. اینجا باید بحث شود من خودم باید #قانع بشوم تا بتوانم #فرمانده گردانم را توجیه کنم. اینها [فرمانده گردانها] سؤالاتی میکنند که من قادر به پاسخگویی نیستم. اگر الآن هم مسئلهای مطرح میکنم مال این نیست که خدای ناکرده نمیخواهیم عملیات کنیم، خدا نکند اینطور باشد، فقط یک مقدار باید بیشتر بحث شود.
#عملیات_کربلای5
#ادامه_دارد.. .
تاریخ شفاهی جنگ در کانال رزمندگان دفاع مقدس
@seYed_Ekhlas🇮🇷
#کربلای_5 قسمت 8
🔻نقش قرارگاه کربلا
در #عملیات_کربلای۵
به روایت اسناد - ۸
♦️ خودرو فرمانده قرارگاه کربلا در کنار قرارگاه فرماندهی کل سپاه توقف کرد. جلسه با قرائت قرآن و سپس گزارش فرمانده یگانها از میزان پیشرفت کار آغاز شد.
♦️ هریک از فرماندهان ضمن گزارش فعالیت یگان خود و بیان مشکلات به گوشههایی از ناکامی نیروهای خود در عملیات کربلای4 اشاره کردند که تأسف حاضرین را بهدنبال داشت. پس از گزارش یگانها، احمد غلامپور خلاصهای از طرح مانور عملیات آینده را تشریح کرد و سپس فرمانده کل سپاه نکاتی را درارتباط با مانور عملیات و اهمیت دو محور کانال ماهی و پنجضلعی بیان و در ادامه بر هرچهسریعتر آمادهشدن یگانها تأکید کرد.
♦️با پایانیافتن جلسه بهاتفاق برادر احمد غلامپور و همراهان بهسمت اهواز حرکت کردیم. در بین راه درباره تردید و ابهام فرماندهان صحبت میکردیم. غلامپور معتقد بود که هنوز فرمانده یگانها مردد هستند، اما بهدلیل وضعیت خاص جنگ و پایان نافرجام عملیات سرنوشتساز کربلای4 درباره تردیدهایشان صحبت نمیکنند. من از آقای غلامپور پرسیدم، شما چرا حرف نمیزنی؟ غلامپور در پاسخ گفت:
من نمیتوانم جلو فرمانده یگانها با آقا #محسن بحث کنم. من خودم با همه ابهامی که دارم برای تکتک فرمانده لشکرها روضه میخوانم و آنها را ترغیب میکنم، نمیشود آنها که نشستهاند من حرف بزنم. من فقط اوّل جلسه، حرفهایی زدم که باب بحث را باز کند که این کار هم شد.
♦️ساعت 3:30 بامداد روز ۶۵/۱۰/۹ بود و ما در مسیر شهر اهواز بودیم. به اهواز که رسیدیم برادران غلامپور، دانایی و محرابی به منازل خود رفتند و من جهت استراحت به ساختمان امانیه (مقر مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ در شهر اهواز) رفتم. صبح همان روز همراه با آقای غلامپور بهسمت پادگان گلف حرکت کردیم. صبحانه را در پادگان گلف خوردیم و پس از جلسه مختصری بهسمت #منطقه عملیاتی حرکت کردیم. در جاده اهواز به خرمشهر #باقر_قالیباف فرمانده لشکر5 نصر را دیدیم که بهسمت اهواز میرفت. در گفتوگوی مختصری که برادر غلامپور با وی داشت، #قالیباف از مشکل استحکامات لشکر خود گفت و اضافه کرد:👇
زمانبندی را مشخص کنید تا من بتوانم برنامهریزی کنم.
غلامپور در پاسخ گفت:
برادر #محسن گفته پانزده روز دیگر.
قالیباف:
برادر محسن میدونه که تا بیست روز دیگر #[نور] ماه هست؟!! چرا حرف الکی میزنید، یک زمان مناسب بگویید که من بتوانم نیروهایم را به مرخصی بفرستم. هی گفتید پنج روز دیگر، پنج روز دیگر، الآن صدوبیست روز است که نیروها اضافه ایستادهاند. #نیروهای_بسیج را نمیشود اینطوری نگهداشت.
#قالیباف پس از بیان این جملات با ناراحتی خداحافظی کرد و رفت، ما هم در ادامه مسیر ضمن سرکشی به نیروهای چند یگان مهندسی که در منطقه مشغول کار بودند، به قرارگاه رسیدیم و پس از #خواندن نماز و خوردن نهار و کمی استراحت کار را آغاز کردیم. در ساعت 16:30 برادر سیفالله حیدرپور فرمانده تیپ48 فتح وارد قرارگاه کربلا شد و ضمن اظهار تمایل به شرکت در عملیات از وضعیت بلاتکلیف خود اظهار ناراحتی کرد و گفت:
ما پنج گردان نیرو داریم. به آقا محسن گفتم که میخواهم در قرارگاه کربلا یا قرارگاه قدس کار کنم که گفتند برو قرارگاه کربلا، من هم آمدم پیش شما. در عملیات کربلای4 هم در حدود شصت نفر مفقود داریم.
غلامپور: رفتی نظرت را به آقا محسن بگویی؟
حیدرپور: نه بابا، ما طبق #تکلیف
#میجنگیم و تصمیم نداریم کسی را سؤال و جواب کنیم، کاری هم به هیچکس نداریم.
♦️غلامپور: نه برو نظراتت را بهعنوان یک نظامی بگو، نظرت را نسبت به این عملیات بگو.
حیدرپور: من اصلاً اعتقادی به اینجور عملیاتها ندارم. یعنی چه؟ از آب بگذریم و پایمان را بگذاریم روی زمین و با تانک و پیاده دشمن بجنگیم. به نظر من باید بریم در منطقه والفجر مقدماتی و مهران بجنگیم.
# [غلامعلی] رشید میگفت، #فرماندهان عراقی به صدام فحش میدادند که چرا از کارون عبور کردیم.
غلامپور: اگر میخواستی روی زمین بجنگی چرا نرفتی با آقای ایزدی [فرمانده قرارگاه نجف].
حیدرپور: من آقای ایزدی را نمیشناسم، نه روحیاتش را و نه خودش را، شما بیایید برویم [غرب]، من هم با شما میآیم.
غلامپور: پس به نظر شما کجا میشود جنگید.
حیدرپور: برویم سراغ چزابه، یک فلش از آب بگذاریم و یک فلش از خشکی.
غلامپور: آنجا که هدف ندارد، برویم چه کار کنیم؟!
حیدرپور: به دشمن ضربه بزنیم، به ارتش عراق ضربه بزنیم.
♦️غلامپور: بالاخره باید [درباره شلمچه] نظر بدهی، چون انگیزه نداشته باشی باز فردا دردسر داریم. ما میخواهیم داخل #پنجضلعی بجنگیم.
♦️حیدرپور: خوب است، اینجا را میشود جنگید. همه وسایل ما اینجا داخل آبادان است. به منطقه نزدیکیم
#عملیلات_کربلای5
#ادامه_دارد.....
کانال رزمندگان جبهه وجنگ
@seYed_Ekhlas🇮🇷
جاماندگان از قافله عشق 🦋
🔻نقش قرارگاه کربلا در عملیات کربلای۵ به روایت اسناد - ۹ ♦️ پس از صحبتهای مقد
🔻 نقش قرارگاه کربلا
در #عملیات_کربلای۵
به روایت اسناد ۱۰
🔹غلامپور: من بهعنوان فرمانده قرارگاه ممکن است ابهام داشته باشم ولی نمیتوانم سنگ بندازم جلو پای #فرماندهی. منطقه شما چهار مشکل زیر را دارد که باید حل بشود. پس امشب شما شناساییتان را شروع کنید. مهندسی شما عقب است و باید تلاش بیشتری کنید و سریع بیایید پای کار. واحدهایتان را به واحدهای قرارگاه وصل کنید تا هرچه داشتیم به شما بدهیم. جاده عقبهتان هم حسینیه است که باید آماده شود.
♦️ غلامپور پس از جلسه با فرمانده تیپ ۱۸ الغدیر و خواندن نماز، جلسهای با عبداللهی مسئول حفاظت اطلاعات قرارگاه کربلا گذاشت تا ضمن توصیههایی درباره نحوه تردد خودروها در روز و شب، دستورالعمل حفاظتی مورد نیاز برای عملیات را تهیه کند تا از یکسو فعالیت نیروهای خودی، هشیاری دشمن را بهدنبال نداشته باشد و ازسوی دیگر از سرعت عمل یگانها جلوگیری نکند. در پایان این جلسه غلامپور پس از خواندن نامههای #محسن رضایی که در ارتباط با سرعت عمل در آمادگی یگانها صادر شده بود، گفت:
♦️در ذهن فرماندهی و تدبیر ایشان #سرعت_عمل اهمیت فوقالعادهای دارد، ایشان سرعت را بر حفاظت ترجیح میدهند. ذهن فرماندهی سرعت عمل است. با سرعت عمل است که #غافلگیری تأمین میشود.
🔹با پایان یافتن جلسه، درحالیکه ساعت ۱۹:۳۰ را نشان میداد، برادر موحدیخواه یکی از مسئولان #جهادسازندگی وارد اتاق فرماندهی شد. وی در ابتدای صحبت خود، جهادهای مربوط به قرارگاه کربلا را معرفی کرد که شامل جهادهای اراک، کهگیلویه و بویراحمد، فارس، باختران، نجفآباد، کرمان و سمنان بودند. وی در ادامه صحبتهای خود گفت، به این جهادها مأموریت جادهسازی، احداث مواضع توپخانه و تکمیل عقبهها را دادهایم. غلامپور نیز ضمن تأیید این موارد تأکید کرد که احداث و تکمیل مواضع توپخانه اولویت اوّل و احداث جادهها اولویت دوم است.
♦️هنوز جلسه با مسئول جهادسازندگی پایان نیافته بود که سفره شام پهن شد، چند بشقاب #پلوی ساده، پنج عدد کنسرو ماهی، دو کاسه ماست و چند تکه نان مجموع شامی بود که صرف شد، البته در این بزم، #برادران صیافزاده و محرابی نیز حضور داشتند. پس از شام در ساعت ۲۱:۳۰ برادر فرهاد یعقوبی مسئول #تیپ ۴۵ مهندسی جوادالائمه وارد قرارگاه شد. وی ضمن گزارش اقدامات یگان خود از مشکلات و کمبودها گفت و
👈پیشبینی کرد برای تکمیل فعالیتها حداقل به پانزده تا بیست روز وقت نیاز است. آن هم اگر بتوان بهصورت شبانهروزی و ممتد کار کرد.
غلامپور نیز طبق معمول از حساسیت فرماندهی کل سپاه و تأکید وی بر سرعت عمل گفت و اشاره کرد:
♦️کار شما یکی جاده شلمچه است یکی هم جاده سمت هلالیها که قرار است #باقر(قالیباف) [لشکر ۵ نصر] عمل کند. باید شنریزی جادهها را در سه فاز انجام دهید،
#یعنی_هم_صبح،_هم_عصر_و_هم_شب تا صبح باید کار کنید. کار سوم شما دپوی شن است. سعی کنید یک روال مشخص را دنبال نکنید. یعنی یک روز پانصد متر را کار کنید، بعد هزار متر را جا بگذارید و پس از آن دوباره پانصد متر را کار کنید. نقطه به نقطه کار کنید تا از #توپخانه و آتش دشمن در امان باشید.(یعنی اگر یک جا وثابت کار کنید رصد می شوید) بهطور ممتد و #خطی کار نکنید. در ادامه عملیات هم باید آماده باشید که جاده شلمچه را بهطرف دشمن وصل کنید که بعد از عملیات از آن استفاده کنیم.
♦️ جلسه با آقای یعقوبی فرمانده تیپ مهندسی به اتمام نرسیده بود که #اسماعیل_قاآنی_فرمانده لشکر ۲۱ امام رضا(ع)، #احمدی فرمانده تیپ ۱۲ قائم، مهندس #طبری و برادر #مهدیانپور وارد شدند و به جمع حاضر در اتاق فرماندهی پیوستند. 👈پس از سلام و احوالپرسی، برادر غلامپور گزارشی از پیشرفت اقدامات مهندسی داد و در ادامه بحث قبلی رو به آقای فرهاد یعقوبی کرد و گفت، اگر میتوانید دپوی شن را به کنار نهر #عرایض انتقال بدهید که یگانها در چند محور بتوانند استفاده کنند.
🔹جمله آقای غلامپور هنوز به پایان نرسیده بود که #برق قرارگاه رفت. سکوتی ناخواسته بر جلسه حاکم شد. شرکتکنندگان در جلسه یکی پس از دیگری #چراغقوههای خود را روشن کردند. در همین لحظه یک سینی پر از پرتقال و چند بشقاب و چاقو در میان اتاق و شرکتکنندگان جلسه گذاشته شد. غلامپور بلافاصله نقشهای را که فرماندهان و مسئولان دور آن حلقه زده بودند، جمع کرد و به کناری گذاشت و همه با استفاده از تاریکی مشغول پوستکندن و خوردن پرتقال شدیم. اگر انصاف به خرج دهیم، مزه و شیرینی پرتقالهای #دزفول_کمنظیر است.
♦️ ساعت، ۱۰:۴۵ دقیقه را نشان میداد که موتور برق کنار قرارگاه روشن و برق وصل شد. با روشنشدن چراغ اتاق و پس از چند لحظه سینی پرتقالها به کناری گذاشته شد و مجدداً #نقشه عملیاتی منطقه در میان حاضرین پهن شد
#عملیات_کربلای5
#ادامه_دارد......
@seYed_Ekhlas🇮🇷
جاماندگان از قافله عشق 🦋
🔻 نقش قرارگاه کربلا در #عملیات_کربلای۵ به روایت اسناد ۱۰ 🔹غلامپور: من
🔻نقش قرارگاه کربلا
در #عملیات_کربلای۵
به روایت اسناد ۱۱
♦️اسماعیل قاآنی فرمانده لشکر ۲۱ امام رضا(ع) از آقای غلامپور پرسید:
این نوک #بوارین را چه کنیم؟
غلامپور بدون درنگ درحالیکه به نظر میرسید منتظر این سؤال است در پاسخ گفت:
🔹درحالحاضر شما و لشکر ۱۷ #آمادهترین یگانها هستید، بروید شناساییهایتان را شروع کنید.
قاآنی: الآن این تکه نوک بوارین که آبگرفتگی ندارد برای عملیات مساعدتر است.
👈غلامپور: ببینید، این انتهای بوارین مهم است، اگر روی دمش (انتهای جزیره بوارین) عمل کردیم و عقبهاش را بستیم، کل بوارین به خطر میافتد. حرکت بوارین زمانی موفق است که انتهایش زده شود. فرماندهی بوارین در انتهای آن مستقر است و این مهم است. شناساییهایتان را شروع کردهاید؟ #آقامحسن گفته برای این محور لشکرهای ۲۱ و ۲۷ را به کار بگیرید.
♦️طراحی مانور برای سمت چپ جاده شلمچه تا رودخانه اروند (شطالعرب)، بخشی از مانور عملیات آینده بود که هم میتوانست تکمیلکننده اهداف عملیات باشد و هم تضمین موفقیت عملیات در محور #پنجضلعی و پیشروی بهسمت نهرهای جاسم و #الدوعیجی محسوب شود که خطوط اوّل و دوم عملیات بودند.
♦️قاآنی در پاسخ غلامپور گفت: شناساییها را شروع نکردهایم، آخه هنوز مشخص نیست کجا باید عمل کنیم!
غامپور: چرا! آقا محسن گفت ۲۱ و ۱۷.
♦️قاآنی: اینجا اگر بخواهد عمل بشود یک لشکر با قوت باید بیاید. البته نه به لحاظ نیرو، بلکه به لحاظ #فرماندهی و نیز توان زرهی، حداقل یک گردان زرهی که به چند دسته تقسیم شوند و در بوارین عمل کنند.
👈غلامپور: شما باید آتش زرهی را روی ساحل جزایر #امالرصاص و ماهی متمرکز کنید که خط آنجا اذیتتان نکند. البته برای آن سوی جزیره ماهی، یعنی ساحل دشمن در اروندرود نیز باید آتش مناسبی طرحریزی کنید و به دشمن امان ندهید که از این مناطق شما را اذیّت کند. بنابراین، باید از مواضع مسلط خودی، خطوط اوّل و دوم دشمن را زیر آتش بگیرید.
♦️مهدیانپور مسئول ستاد لشکر ۲۱ امام رضا(ع) درباره تدبیر آتش بر روی خطوط دشمن گفت:
اگر شما بهاندازه کافی به ما شن بدهید، سکوهای مناسبی برای تانکها میزنیم تا آتش متمرکزی روی خطوط دشمن در جزایر و ساحل اروند اجرا کنیم.
♦️قاآنی: الآن خط اینجا (محور سمت چپ جاده شلمچه) نیاز به خاکریز دارد. جادههای خط نیاز به خاکریز دارند.
غلامپور: باشد کمکتان میکنیم تا مشکلاتتان حل شود.
♦️با روشنشدن وضعیت لشکر ۲۱، احمدی فرمانده تیپ ۱۲ قائم نیز وارد بحث شد و گفت، پس تکلیف ما را هم مشخص کنید تا بیاییم پای کار.
غلامپور در پاسخ به درخواست #احمدی فرمانده تیپ ۱۲ قائم گفت:
کار شما همان دستور قبلی است، شما باید در انتهای بوارین کنار آقای قاآنی (لشکر ۲۱ امام رضا(ع)) عمل کنید. اگر آقای قاآنی را برداشتیم (منطقه عملیات لشکر ۲۱ تغییر کرد)، یک یگان دیگر کنار شما میگذاریم. ... پس بروید آماده شوید. آقا محسن گفته تا ده یا پانزده روز دیگر عملیات است. میدانم که میگویید، شواهد این را نشان نمیدهد، اما آقا محسن مصمم است عملیات هرچهزودتر انجام شود.
♦️درحالیکه شب از نیمه گذشته بود، با غلامپور به بیرون قرارگاه رفتیم. صدای فعالیت چند لودر و بولدوزر از دور شنیده میشد. هر از چند گاهی شلیک توپخانه خودی و بر زمینخوردن چند گلوله توپ دشمن، سکوت شب را میشکست. هوا سرد بود. رفتوآمد خودروها بر روی جادههایی که بهسمت شلمچه امتداد داشتند، حکایت از فعالبودن نیروهای خودی میکرد.
♦️ غلامپور میگفت، خدا کند دشمن متوجه این تحرکات نشود، کشور دیگر تحمل یک شکست سنگین را ندارد. باید تمام تلاشمان را بکنیم تا این عملیات موفق شود. #بیچاره_آقا محسن چی میکشد که این همه بار #مسئولیت را تحمل میکند.
👈 با بیان این جملات غلامپور مشغول گرفتن وضو شد و پس از آن به داخل قرارگاه رفتیم و خوابیدیم
#عملیات_کربلای5
#ادامه_دارد.....
@seYed_Ekhlas🇮🇷