eitaa logo
جاماندگان از قافله عشق 🦋
1.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
674 ویدیو
1 فایل
#نشر_آثار_شهدا #روایت_دفاع_مقدس و پستها و محتوای ارزشی #جاماندگان_ازقافله_عشق جهاد تبین و بصیرت افزایی
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻نقش قرارگاه کربلا در به روایت اسناد - ۶ ♦️ برادر رحیم صفوی جانشین فرمانده نیروی زمینی نیز در پاسخ به صحبت‌های برادران غلامپور و امین شریعتی گفت: ما باید کل مشکلات اینجا را [بررسی] و برایش راه‌حل پیدا کنیم. از عقبه‌ها، توپخانه و ... گرفته تا وضعیت زمین. باید با استفاده از تجربیات گذشته مشکلات اینجا را حل کنیم. شما که می‌خواهید برای گردان‌هایتان مانور بچینید باید خوب نسبت به منطقه شناخت داشته باشید. باید بچه‌هایی که می‌خواهند اینجا مانور کنند، توجیه باشند. باید از تجارب تیپ۵۷ ابوالفضل و لشکر ۱۹ فجر درس بگیریم. 👈 (توضیح: تیپ۵۷ ابوالفضل و لشکر۱۹ فجر در عملیات کربلای4 در محور پنج‌ضلعی وارد عمل شدند و موفقیت قابل‌توجهی به دست آوردند. این موفقیت یکی از دلایل انتخاب منطقة برای عملیات آینده و راهنمای طرح‌ریزی برای مانور این عملیات بود) ♦️باید با فرماندهانشان صحبت کنیم و دلایل موفقیت آنها را پیدا کنیم. ما نباید در زمین محدود شویم. باید در زمین بالای پنج‌ضلعی [زمین‌های مجاور ضلع جنوبی کانال ماهی‌] مانور بچینیم و عمل کنیم. که دشمن 👈احتمال مانور می‌دهد، نباید مانور بچینیم. برای مثال نباید روی مانور بگذاریم. اوّل باید از منطقه به دشمن بزنیم و بعد بیاییم جاده شلمچه را بگیریم. پس باید به مانورمان وسعت بدهیم و هرچه به‌طرف بالا [کانال زوجی] جناحمان را باز کنیم، عبور ما آسان‌تر می‌شود. ♦️در ارتباط‌ با عقبه عملیات، به‌جز عقبه‌های موقت، باید روی جاده‌ای که در امتداد دژ است و تیپ۵۷ از آن عبور کرد، کار کنیم. برای عبور موقت هم باید روی پل‌های کوثری و دیگر پل‌ها سرمایه‌گذاری کرد. برای مقابله با پاتک‌های دشمن هم باید طرح‌ریزی کنیم. زمین همان‌طور که برای ما مشکلات دارد، برای دشمن هم دارد. روی آتش پرحجم هم می‌شود برنامه‌ریزی کرد. روی پنج‌ضلعی شناخت پیدا کرده‌ایم، اما زمین شمال آن برای ما ناشناخته است و باید نسبت به آن شناخت پیدا کرد و متناسب با آن مانور چید. ما تازه (ب ) را گفته‌ایم. پس شما باید اطلاعات بیشتری پیدا کنید. از نیروهای شناسایی استفاده کنید و با بچه‌های لشکر ۱۹ فجر هم صحبت کنید. ♦️ سلیمانی در پایان صحبت‌های برادر رحیم صفوی پرسید: شما اینجا [منطقه شلمچه] چقدر می‌خواهید توان بگذارید؟ (منظور نیروی بسیجی است) رحیم صفوی: همه توان را می‌گذاریم. سلیمانی: عقبه‌هایمان محدود است، مشکل کربلای۴ را پیدا می‌کنیم. به ما یک چیزهایی را ابلاغ کرده‌اند که اصلاً نمی‌شود کار کرد. ما باید یک چیزهایی را بدانیم تا بتوانیم فرماندهان گردان‌ها را توجیه کنیم، الآن اطلاعات ما از این منطقه ناچیز است. من فکر می‌کنم که عملیات اینجا ایذایی است. اینجا هنوز روی زمینش مانور چیده نشده است. هرچند سخنان فرماندهان لشکرهای عاشورا و ۴۱ ثارالله نشان‌دهنده آمادگی آنها برای شروع کار در منطقه شلمچه است، اما از برخی اشاره‌های آنها می‌توان چنین برداشت کرد که هنوز ابهاماتی درباره عملیات آینده دارند و حداقل زمان درنظرگرفته‌شده برای اجرای عملیات را کافی نمی‌دانند. به همین دلیل احمد غلامپور در پایان صحبت‌های آنها می‌گوید: ابهاماتی دارند که هنوز حل نشده اس      کانال رزمندگان دفاع مقدس              @seYed_Ekhlas🇮🇷
🔻نقش قرارگاه کربلا در به روایت اسناد - ۷ ♦️ با این جمله برادر غلامپور، فرماندهان حاضر در جلسه به حضور واحدهای مهندسی و شناسایی خود اشاره کردند و گفتند که کار آغاز شده است، اما برخی مسائل مانده که باید حل شود. سؤال برادر از برادر رحیم درباره دید فرماندهی نسبت‌به فرماندهان یگان‌ها به‌خوبی نشان‌دهنده نگرانی آنان نسبت‌به برداشت فرماندهی از نحوه برخورد آنها است. وی پس از صحبت برادر غلامپور از رحیم صفوی پرسید: 👈شما الآن دیدتان نسبت‌به ما چیست؟👇 برادر رحیم صفوی نیز به‌منظور ایجاد اطمینان در فرماندهان یگان‌ها پاسخ می‌دهد: ♦️ ما دیدمان نسبت‌به شما مثبت است و برخوردهای شما را صادقانه می‌دانیم. شما باید فشاری را که به مسئولین‌تان می‌آید درک کنید. باید کارها را سریع‌تر آغاز کنید. 🔹امین شریعتی: شناسایی‌ها را از فردا شب شروع می‌کنیم. سلیمانی: شروع کرده‌ایم، ولی شناسایی از منطقه آب‌گرفتگی را نه، ان‌شاءالله از فردا شب شروع می‌کنیم. ♦️رحیم صفوی: از فردا شب نه، از امشب، این دستور فرماندهی است. سلیمانی: فردا شب بهتر است. رحیم صفوی: دستور فرماندهی بهتر است. ♦️قاسم سلیمانی: ، باشد، ما که تا حالا همین‌طور بوده‌ایم. رحیم صفوی: در عمل باید نشان دهید. سلیمانی: با این وضعی که زمین اینجا دارد تا ما شناسایی را شروع و تمام کنیم بیست تا بیست‌وپنج روز طول می‌کشد و این برای نیروهای بسیج مشکل ایجاد می‌کند. 🔹رحیم صفوی: نخیر؛ باید پانزده روز دیگر آماده شوید. پیام امام را برای نیروهای بسیج بخوانید. امام مسئله‌شان را حل کرده است. سلیمانی: آخر بسیجی‌ها! رحیم صفوی: شما اعتقادتان را نسبت‌به نفوذ کلام امام از دست داده‌اید. سلیمانی: . رحیم صفوی: امشب با گزارش کار بیایید جلسه. فرماندهی یک مسئله‌ای را می‌داند که شما نمی‌دانید. ♦️قاسم سلیمانی: خداوکیلی من روز اوّل (دو روز پس از عملیات کربلای۴) روم نشد بروم داخل لشکر. ماشین را دادم به دفتر سیاسی بنزین زد. بعد هم رفتم برای بچه‌ها صحبت کردم. هم و هم بسیجی‌ها. 👈در عملیات کربلای۴ من خودم می‌دیدم داخل آب [رودخانه اروند] یک بسیجی که عراقی‌ها به طرفش شلیک می‌کردند، به او گفتم شلیک کن. او هم شلیک کرد، اما کارساز نبود. بعد آرپی جی را از روی کوله فرد جلو خودش درآورد، موشک را گذاشت و از داخل آب به‌سمت عراقی‌ها شلیک کرد هیچی کم نگذاشتند. 👈رحیم صفوی: عجیب است، داخل آب شلیک‌کردن خیلی جرئت می‌خواهد!! ♦️بدین‌ترتیب با روشن‌شدن نسبی وضعیت یگان‌ها و مانور عملیات، مقرر شد احمد صیاف‌زاده دستور عملیاتی شماره یک کربلای پنج را تنظیم و همراه با مأموریت جز به جز یگان‌ها، آن را به لشکرها و تیپ‌های قرارگاه کربلا ابلاغ کند. پس از این جلسه با احمد غلامپور همراه با برادران دانایی، صیاف‌زاده و محرابی جهت شرکت در جلسه قرارگاه مرکزی سپاه پاسداران که رضایی فرمانده کل سپاه ترتیب داده بود به‌سوی این قرارگاه حرکت کردیم. در بین راه تعدادی از فرمانده یگان‌ها و مسئولین واحدهای مهندسی، با مشاهده خودروی غلامپور به‌سوی او آمده و درحالی‌که گرد و غبار بر سر و رویشان نشسته بود از کمبودها و مشکلات کار می‌گفتند. جمله مشترکی که ازسوی آنها به برادر غلامپور گفته می‌شد این بود که زمان برای آمادگی بسیار کم است. برادر غلامپور نیز به آنها توصیه می‌کرد که سریع‌تر کارهایشان را به پایان برسانند زیرا فرماندهی تصمیم قاطع دارد تا در زمان اعلام‌شده، عملیات را اجرا کند. @seYed_Ekhlas🇮🇷        ‌‌‍‌‎‌
قسمت 8 🔻نقش قرارگاه کربلا در به روایت اسناد - ۸ ♦️ خودرو فرمانده قرارگاه کربلا در کنار قرارگاه فرماندهی کل سپاه توقف کرد. جلسه با قرائت قرآن و سپس گزارش فرمانده یگان‌ها از میزان پیشرفت کار آغاز شد. ♦️ هریک از فرماندهان ضمن گزارش فعالیت یگان خود و بیان مشکلات به گوشه‌هایی از ناکامی نیروهای خود در عملیات کربلای4 اشاره کردند که تأسف حاضرین را به‌دنبال داشت. پس از گزارش یگان‌ها، احمد غلامپور خلاصه‌ای از طرح مانور عملیات آینده را تشریح کرد و سپس فرمانده کل سپاه نکاتی را درارتباط‌ با مانور عملیات و اهمیت دو محور کانال ماهی و پنج‌ضلعی بیان و در ادامه بر هرچه‌سریع‌تر آماده‌شدن یگان‌ها تأکید کرد. ♦️با پایان‌یافتن جلسه به‌اتفاق برادر احمد غلامپور و همراهان به‌سمت اهواز حرکت کردیم. در بین راه درباره تردید و ابهام فرماندهان صحبت می‌کردیم. غلامپور معتقد بود که هنوز فرمانده یگان‌ها مردد هستند، اما به‌دلیل وضعیت خاص جنگ و پایان نافرجام عملیات سرنوشت‌ساز کربلای4 درباره تردیدهایشان صحبت نمی‌کنند. من از آقای غلامپور پرسیدم، شما چرا حرف نمی‌زنی؟ غلامپور در پاسخ گفت: من نمی‌توانم جلو فرمانده یگان‌ها با آقا بحث کنم. من خودم با همه ابهامی که دارم برای تک‌تک فرمانده لشکرها روضه می‌خوانم و آنها را ترغیب می‌کنم، نمی‌شود آنها که نشسته‌اند من حرف بزنم. من فقط اوّل جلسه، حرف‌هایی زدم که باب بحث را باز کند که این کار هم شد. ♦️ساعت 3:30 بامداد روز ۶۵/۱۰/۹ بود و ما در مسیر شهر اهواز بودیم. به اهواز که رسیدیم برادران غلامپور، دانایی و محرابی به منازل خود رفتند و من جهت استراحت به ساختمان امانیه (مقر مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ در شهر اهواز) رفتم. صبح همان روز همراه با آقای غلامپور به‌سمت پادگان گلف حرکت کردیم. صبحانه را در پادگان گلف خوردیم و پس از جلسه مختصری به‌سمت عملیاتی حرکت کردیم. در جاده اهواز به خرمشهر فرمانده لشکر5 نصر را دیدیم که به‌سمت اهواز می‌رفت. در گفت‌وگوی مختصری که برادر غلامپور با وی داشت، از مشکل استحکامات لشکر خود گفت و اضافه کرد:👇 زمان‌بندی را مشخص کنید تا من بتوانم برنامه‌ریزی کنم. غلامپور در پاسخ گفت: برادر گفته پانزده روز دیگر. قالیباف: برادر محسن می‌دونه که تا بیست روز دیگر #[نور] ماه هست؟!! چرا حرف الکی می‌زنید، یک زمان مناسب بگویید که من بتوانم نیروهایم را به مرخصی بفرستم. هی گفتید پنج روز دیگر، پنج روز دیگر، الآن صدوبیست روز است که نیروها اضافه ایستاده‌اند. را نمی‌شود این‌طوری نگه‌داشت. پس از بیان این جملات با ناراحتی خداحافظی کرد و رفت، ما هم در ادامه مسیر ضمن سرکشی به نیروهای چند یگان مهندسی که در منطقه مشغول کار بودند، به قرارگاه رسیدیم و پس از نماز و خوردن نهار و کمی استراحت کار را آغاز کردیم. در ساعت 16:30 برادر سیف‌الله حیدرپور فرمانده تیپ48 فتح وارد قرارگاه کربلا شد و ضمن اظهار تمایل به شرکت در عملیات از وضعیت بلاتکلیف خود اظهار ناراحتی کرد و گفت: ما پنج گردان نیرو داریم. به آقا محسن گفتم که می‌خواهم در قرارگاه کربلا یا قرارگاه قدس کار کنم که گفتند برو قرارگاه کربلا، من هم آمدم پیش شما. در عملیات کربلای4 هم در حدود شصت نفر مفقود داریم. غلامپور: رفتی نظرت را به آقا محسن بگویی؟ حیدرپور: نه بابا، ما طبق و تصمیم نداریم کسی را سؤال و جواب کنیم، کاری هم به هیچ‌کس نداریم. ♦️غلامپور: نه برو نظراتت را به‌عنوان یک نظامی بگو، نظرت را نسبت‌ به این عملیات بگو. حیدرپور: من اصلاً اعتقادی به اینجور عملیات‌ها ندارم. یعنی چه؟ از آب بگذریم و پایمان را بگذاریم روی زمین و با تانک و پیاده دشمن بجنگیم. به نظر من باید بریم در منطقه والفجر مقدماتی و مهران بجنگیم. # [غلامعلی] رشید می‌گفت، عراقی به صدام فحش می‌دادند که چرا از کارون عبور کردیم. غلامپور: اگر می‌خواستی روی زمین بجنگی چرا نرفتی با آقای ایزدی [فرمانده قرارگاه نجف]. حیدرپور: من آقای ایزدی را نمی‌شناسم، نه روحیاتش را و نه خودش را، شما بیایید برویم [غرب]، من هم با شما می‌آیم. غلامپور: پس به نظر شما کجا می‌شود جنگید. حیدرپور: برویم سراغ چزابه، یک فلش از آب بگذاریم و یک فلش از خشکی. غلامپور: آنجا که هدف ندارد، برویم چه کار کنیم؟! حیدرپور: به دشمن ضربه بزنیم، به ارتش عراق ضربه بزنیم. ♦️غلامپور: بالاخره باید [درباره شلمچه] نظر بدهی، چون انگیزه نداشته باشی باز فردا دردسر داریم. ما می‌خواهیم داخل بجنگیم. ♦️حیدرپور: خوب است، اینجا را می‌شود جنگید. همه وسایل ما اینجا داخل آبادان است. به منطقه نزدیکیم ..... کانال رزمندگان جبهه وجنگ @seYed_Ekhlas🇮🇷        ‌‌‍‌‎‌
جاماندگان از قافله عشق 🦋
🔻نقش قرارگاه کربلا در عملیات کربلای۵ به روایت اسناد - ۹ ♦️ پس از صحبت‌های مقد
🔻 نقش قرارگاه کربلا در به روایت اسناد ۱۰ 🔹غلامپور: من به‌عنوان فرمانده قرارگاه ممکن است ابهام داشته باشم ولی نمی‌توانم سنگ بندازم جلو پای . منطقه شما چهار مشکل زیر را دارد که باید حل بشود. پس امشب شما شناسایی‌تان را شروع کنید. مهندسی شما عقب است و باید تلاش بیشتری کنید و سریع بیایید پای کار. واحدهایتان را به واحدهای قرارگاه وصل کنید تا هرچه داشتیم به شما بدهیم. جاده عقبه‌تان هم حسینیه است که باید آماده شود. ♦️ غلامپور پس از جلسه با فرمانده تیپ ۱۸ الغدیر و خواندن نماز، جلسه‌ای با عبداللهی مسئول حفاظت اطلاعات قرارگاه کربلا گذاشت تا ضمن توصیه‌هایی درباره نحوه تردد خودروها در روز و شب، دستورالعمل حفاظتی مورد نیاز برای عملیات را تهیه کند تا از یک‌سو فعالیت نیروهای خودی، هشیاری دشمن را به‌دنبال نداشته باشد و ازسوی دیگر از سرعت عمل یگان‌ها جلوگیری نکند. در پایان این جلسه غلامپور پس از خواندن نامه‌های رضایی که در ارتباط‌ با سرعت عمل در آمادگی یگان‌ها صادر شده بود، گفت: ♦️در ذهن فرماندهی و تدبیر ایشان اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد، ایشان سرعت را بر حفاظت ترجیح می‌دهند. ذهن فرماندهی سرعت عمل است. با سرعت عمل است که تأمین می‌شود. 🔹با پایان‌ یافتن جلسه، درحالی‌که ساعت ۱۹:۳۰ را نشان می‌داد، برادر موحدی‌خواه یکی از مسئولان وارد اتاق فرماندهی شد. وی در ابتدای صحبت خود، جهادهای مربوط به قرارگاه کربلا را معرفی کرد که شامل جهادهای اراک، کهگیلویه‌ و بویراحمد، فارس، باختران، نجف‌آباد، کرمان و سمنان بودند. وی در ادامه صحبت‌های خود گفت، به این جهادها مأموریت جاده‌سازی، احداث مواضع توپخانه و تکمیل عقبه‌ها را داده‌ایم. غلامپور نیز ضمن تأیید این موارد تأکید کرد که احداث و تکمیل مواضع توپخانه اولویت اوّل و احداث جاده‌ها اولویت دوم است. ♦️هنوز جلسه با مسئول جهادسازندگی پایان نیافته بود که سفره شام پهن شد، چند بشقاب ساده، پنج عدد کنسرو ماهی، دو کاسه ماست و چند تکه نان مجموع شامی بود که صرف شد، البته در این بزم، صیاف‌زاده و محرابی نیز حضور داشتند. پس از شام در ساعت ۲۱:۳۰ برادر فرهاد یعقوبی مسئول ۴۵ مهندسی جوادالائمه وارد قرارگاه شد. وی ضمن گزارش اقدامات یگان خود از مشکلات و کمبودها گفت و 👈پیش‌بینی کرد برای تکمیل فعالیت‌ها حداقل به پانزده تا بیست روز وقت نیاز است. آن هم اگر بتوان به‌صورت شبانه‌روزی و ممتد کار کرد. غلامپور نیز طبق معمول از حساسیت فرماندهی کل سپاه و تأکید وی بر سرعت عمل گفت و اشاره کرد: ♦️کار شما یکی جاده شلمچه است یکی هم جاده سمت هلالی‌ها که قرار است (قالیباف) [لشکر ۵ نصر] عمل کند. باید شن‌ریزی جاده‌ها را در سه فاز انجام دهید، ،_هم_عصر_و_هم_شب تا صبح باید کار کنید. کار سوم شما دپوی شن است. سعی کنید یک روال مشخص را دنبال نکنید. یعنی یک روز پانصد متر را کار کنید، بعد هزار متر را جا بگذارید و پس از آن دوباره پانصد متر را کار کنید. نقطه به نقطه کار کنید تا از و آتش دشمن در امان باشید.(یعنی اگر یک جا وثابت کار کنید رصد می شوید) به‌طور ممتد و کار نکنید. در ادامه عملیات هم باید آماده باشید که جاده شلمچه را به‌طرف دشمن وصل کنید که بعد از عملیات از آن استفاده کنیم. ♦️ جلسه با آقای یعقوبی فرمانده تیپ مهندسی به اتمام نرسیده بود که لشکر ۲۱ امام رضا(ع)، فرمانده تیپ ۱۲ قائم، مهندس و برادر وارد شدند و به جمع حاضر در اتاق فرماندهی پیوستند. 👈پس از سلام و احوال‌پرسی، برادر غلامپور گزارشی از پیشرفت اقدامات مهندسی داد و در ادامه بحث قبلی رو به آقای فرهاد یعقوبی کرد و گفت، اگر می‌توانید دپوی شن را به کنار نهر انتقال بدهید که یگان‌ها در چند محور بتوانند استفاده کنند. 🔹جمله آقای غلامپور هنوز به پایان نرسیده بود که قرارگاه رفت. سکوتی ناخواسته بر جلسه حاکم شد. شرکت‌کنندگان در جلسه یکی پس از دیگری خود را روشن کردند. در همین لحظه یک سینی پر از پرتقال و چند بشقاب و چاقو در میان اتاق و شرکت‌کنندگان جلسه گذاشته شد. غلامپور بلافاصله نقشه‌ای را که فرماندهان و مسئولان دور آن حلقه زده بودند، جمع کرد و به کناری گذاشت و همه با استفاده از تاریکی مشغول پوست‌کندن و خوردن پرتقال شدیم. اگر انصاف به خرج دهیم، مزه و شیرینی پرتقال‌های است. ♦️ ساعت، ۱۰:۴۵ دقیقه را نشان می‌داد که موتور برق کنار قرارگاه روشن و برق وصل شد. با روشن‌شدن چراغ اتاق و پس از چند لحظه سینی پرتقال‌ها به کناری گذاشته شد و مجدداً عملیاتی منطقه در میان حاضرین پهن شد        ‌‌‍‌...... @seYed_Ekhlas🇮🇷
جاماندگان از قافله عشق 🦋
🔻 نقش قرارگاه کربلا در #عملیات_کربلای۵ به روایت اسناد ۱۰ 🔹غلامپور: من
🔻نقش قرارگاه کربلا در به روایت اسناد ۱۱ ♦️اسماعیل قاآنی فرمانده لشکر ۲۱ امام رضا(ع) از آقای غلامپور پرسید: این نوک را چه کنیم؟ غلامپور بدون درنگ درحالی‌که به نظر می‌رسید منتظر این سؤال است در پاسخ گفت: 🔹درحال‌حاضر شما و لشکر ۱۷ یگان‌ها هستید، بروید شناسایی‌هایتان را شروع کنید. قاآنی: الآن این تکه نوک بوارین که آب‌گرفتگی ندارد برای عملیات مساعدتر است. 👈غلامپور: ببینید، این انتهای بوارین مهم است، اگر روی دمش (انتهای جزیره بوارین) عمل کردیم و عقبه‌اش را بستیم، کل بوارین به خطر می‌افتد. حرکت بوارین زمانی موفق است که انتهایش زده شود. فرماندهی بوارین در انتهای آن مستقر است و این مهم است. شناسایی‌هایتان را شروع کرده‌اید؟ گفته برای این محور لشکرهای ۲۱ و ۲۷ را به کار بگیرید. ♦️طراحی مانور برای سمت چپ جاده شلمچه تا رودخانه اروند (شط‌العرب)، بخشی از مانور عملیات آینده بود که هم می‌توانست تکمیل‌کننده اهداف عملیات باشد و هم تضمین موفقیت عملیات در محور و پیشروی به‌سمت نهرهای جاسم و محسوب شود که خطوط اوّل و دوم عملیات بودند. ♦️قاآنی در پاسخ غلامپور گفت: شناسایی‌ها را شروع نکرده‌ایم، آخه هنوز مشخص نیست کجا باید عمل کنیم! غامپور: چرا! آقا محسن گفت ۲۱ و ۱۷. ♦️قاآنی: اینجا اگر بخواهد عمل بشود یک لشکر با قوت باید بیاید. البته نه به لحاظ نیرو، بلکه به لحاظ و نیز توان زرهی، حداقل یک گردان زرهی که به چند دسته تقسیم شوند و در بوارین عمل کنند. 👈غلامپور: شما باید آتش زرهی را روی ساحل جزایر و ماهی متمرکز کنید که خط آنجا اذیتتان نکند. البته برای آن سوی جزیره ماهی، یعنی ساحل دشمن در اروندرود نیز باید آتش مناسبی طرح‌ریزی کنید و به دشمن امان ندهید که از این مناطق شما را اذیّت کند. بنابراین، باید از مواضع مسلط خودی، خطوط اوّل و دوم دشمن را زیر آتش بگیرید. ♦️مهدیان‌پور مسئول ستاد لشکر ۲۱ امام رضا(ع) درباره تدبیر آتش بر روی خطوط دشمن گفت: اگر شما به‌اندازه کافی به ما شن بدهید، سکوهای مناسبی برای تانک‌ها می‌زنیم تا آتش متمرکزی روی خطوط دشمن در جزایر و ساحل اروند اجرا کنیم. ♦️قاآنی: الآن خط اینجا (محور سمت چپ جاده شلمچه) نیاز به خاکریز دارد. جاده‌های خط نیاز به خاکریز دارند. غلامپور: باشد کمکتان می‌کنیم تا مشکلاتتان حل شود. ♦️با روشن‌شدن وضعیت لشکر ۲۱، احمدی فرمانده تیپ ۱۲ قائم نیز وارد بحث شد و گفت، پس تکلیف ما را هم مشخص کنید تا بیاییم پای کار. غلامپور در پاسخ به درخواست فرمانده تیپ ۱۲ قائم گفت: کار شما همان دستور قبلی است، شما باید در انتهای بوارین کنار آقای قاآنی (لشکر ۲۱ امام رضا(ع)) عمل کنید. اگر آقای قاآنی را برداشتیم (منطقه عملیات لشکر ۲۱ تغییر کرد)، یک یگان دیگر کنار شما می‌گذاریم. ... پس بروید آماده شوید. آقا محسن گفته تا ده یا پانزده روز دیگر عملیات است. می‌دانم که می‌گویید، شواهد این را نشان نمی‌دهد، اما آقا محسن مصمم است عملیات هرچه‌زودتر انجام شود. ♦️درحالی‌که شب از نیمه گذشته بود، با غلامپور به بیرون قرارگاه رفتیم. صدای فعالیت چند لودر و بولدوزر از دور شنیده می‌شد. هر از چند گاهی شلیک توپخانه خودی و بر زمین‌خوردن چند گلوله توپ دشمن، سکوت شب را می‌شکست. هوا سرد بود. رفت‌وآمد خودروها بر روی جاده‌هایی که به‌سمت شلمچه امتداد داشتند، حکایت از فعال‌بودن نیروهای خودی می‌کرد. ♦️ غلامپور می‌گفت، خدا کند دشمن متوجه این تحرکات نشود، کشور دیگر تحمل یک شکست سنگین را ندارد. باید تمام تلاشمان را بکنیم تا این عملیات موفق شود. محسن چی می‌کشد که این همه بار را تحمل می‌کند. 👈 با بیان این جملات غلامپور مشغول گرفتن وضو شد و پس از آن به داخل قرارگاه رفتیم و خوابیدیم        ‌‌‍ ..... @seYed_Ekhlas🇮🇷