eitaa logo
کلبه ی شعر
2.3هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
28 فایل
🌺🌺 در پریشانی ما شعر به فریاد رسید 🌺🌺 ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ آماده انتشار اشعار و دلنوشته هایتان هستیم ارتباط با مدیر کانال👇👇 @mah_khaky ادمین کانال👇👇 @Msouri3 تبادل فقط با کانالهای شعری و ادبی و شهدائی.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر صبح پلک هایت فصل جدیدی از زندگی را ورق می زند ! سطر اول همیشه این است : خدا همیشه با ماست .. پس بخوانش با لبخند !.. 🌞🌞🌞🌞🌞 سلام‌صبحتون پراز شادی 🌞🌞🌞🌞🌞 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برمی‌خیزی، بهار می‌شکفد؛ لب می‌گشایی، جهان معطر می‌شود؛ سلام بر تو و بر لحظه قیام تو! ✨ السَّلَامُ عَلَيْكَ حِينَ‏ تَقُوم‏ 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خانه تکانی... - @mer30tv.mp3
3.4M
صبح 18 اسفند 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
خانه پر بود از متاع صبر این دیوانه را سوخت عشق خانه‌سوز اول متاع خانه را خواه آتش گوی و خواهی قرب، معنی واحدست قرب شمع است آنکه خاکستر کند پروانه را هرچه گویی آخری دارد به غیر از حرف عشق کاین‌همه گفتند و آخر نیست این افسانه را گرد ننشیند به طرف دامن آزادگان گر براندازد فلک بنیاد این ویرانه را می ز رطل عشق خوردن کار هر بی‌ظرف نیست وحشیی باید که بر لب گیرد این پیمانه را 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
یا امام زمان(عج): کاش ما با تو سر صحبتمان گل می کرد به تو بیش از همگان رغبتمان گل می کرد و تو می آمدی و در گذر کوچه ی عمر غنچه غنچه دل پر محنتمان گل می کرد می رسیدی تو به همراه نسیم و باران و کویـر عطشِ غربتمان گل می کرد با تو شب از دل تنهایی ما پر می بست صبح در گوشه ی هر خلوتمان گل می کرد گر تو می آمدی ای چشمه ی آیینه و نور پیچک عشق تو بر قامتمان گل می کرد کاش می شد به رگ غیرتمان بر می خورد یا که ما با تو سر صحبتمان گل می کرد ✅️‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
بعد از این بگذار قلب بی قراری بشکند گل نمی روید، چه غم گر شاخساری بشکند باید این آیینه را برق نگاهی میشکست پیش از آن ساعت که از بار غباری بشکند گر بخواهم گل بروید بعد از این از سینه ام صبر باید کرد تا سنگ مزاری بشکند شانه هایم تاب زلفت را ندارد! پس مخواه تخته سنگی زیر پای آبشاری بشکند کاروان غنچه های سرخ روزی می رسد قیمت لبهای سرخت روزگاری بشکند 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
من از اشکی که میریزد ز چشم یار میترسم از آن روزی که مولایم شود بیمار میترسم! همه ماندیم در جهلی شبیه عهد دقیانوس من از خوابیدن مهدی درون غار میترسم! رها کن صحبت یعقوب و کوری و غم و فرزند من از گرداندن یوسف سر بازار میترسم همه گویند این جمعه بیا اما درنگی کن از اینکه باز عاشورا شود تکرار میترسم! سحر شد آمده خورشید اما آسمان ابریست من از بی مهری این ابرهای تار میترسم! تمام عمر خود را نوکر این خاندان خواندم از آن روزی که این منصب کنم انکار میترسم! طبیبم داده پیغامم بیا دارویت آماده است از آن شرمی که دارم از رخ عطار میترسم! شنیدم روز وشب از دیده ات خون جگر ریزد من از بیماری آن دیده خونبار میترسم! به وقت ترس و تنهایی،تو هستی تکیه گاه من مرا تنها میان قبر خود نگذار، میترسم! دلت بشکسته از من،لکن ای دلدار رحمی کن که از نفرین و عاق والدین بسیار میترسم! هزاران بار من رفتم،ولي شرمنده برگشتم ز هجرانت نترسیدم ولی این بار میترسم! ✅️‌ 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
در خواب دیدم دلبر دُر دانه‌ات بودم شمعِ فروزان بودی و پروانه‌ات بودم با شـانه‌هـای‌ بیقرار و لشگر اشـڪم در پیچ و تاب انحنای‌ شانه‌ات بودم در خواب دیدم نیمہ شب در حالت مستی با جان و دل لب بر لب پیمانه‌ات بودم مهمان نوازی را بہ جـا آوردہ بـودی تو ناخواندہ مهمانے بہ ڪنج خانه‌ات بودم در خواب دیدم نیت صیاد چشمت را صیدانه‌ی بی بند و دام و دانه‌ات بودم آبـادی‌ دسـتت پناهم بود، جانم بود سقف فـرو افتـاده‌ و ویـرانه‌ات بودم شیرین‌ترین لیلای دوران بودی و من هم مـجنون‌ترین فـرهـادِ، در افسانه‌ات بـودم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ❤️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بـنـازم همت والای همت به قـد و قامـت بالای همت بـه بـازار خـدا بـا بـنـدگانـش سری شد عزت کالای همت ✅️‌ عضو کانال ۱۴۰۲/۱۲/۱۷ شیراز گرامیداشت سالروز شهادت معلم شهدا، الگوی صبر و شکیبایی، ایثار و شهادت فرمانده دلاور و سلحشور لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) سرلشکر شهید حاج محمد ابراهیم همت 🇮🇷 روحش شاد و یادش گرامی باد.💐 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
181_56256280648272.mp3
8.79M
💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky 🎙‌ 🎼‌ همه‌ رفتند💗
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من تو را بیشتر از شعر رو غزل می‌خواهم تو که سرچشمه‌ی زیبای غزل‌های منی ✅️‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نه بلای جان عاشق شب هجرت است تنها که وصال هم بلای شب انتظار دارد ‌ 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
مو در آورد این زبان از بس که گفتم: هر چه شد، از همه بلـــــــه ولـــــــی از من یکی مخفـــــــی نکن... ✅️‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد نقش هر نغمه که زد راه به جایی دارد عالم از ناله عشاق مبادا خالی که خوش آهنگ و فرح بخش هوایی دارد اشک خونین بنمودم به طبیبان گفتند درد عشق است و جگرسوز دوایی دارد 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
گُلِ مرگ آتش به جانم می‌کشی باران خشکیده دیگر غنچه‌ی صبرم در برگ برگم میل بودن بود امــروز امّــا لایــق قـــبـــرم گُلمرگ‌‌هایم تـا کـه جـان دادند از سوگ‌شان پر غصّه‌ چون ابرم دل‌تنگ بودن اختیاری نیست بازیــچــه‌ی بــازیــگــرِ جـبـرم ✅️‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
همه ی فخر من این است که دلدار توام دلبرت هم نشدم باز گرفتار توام یک نفس بر من شوریده نگارا باقی است آن نفس نذر نگاهت که بیمار توام 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
🔥سرباز🔥 💚🍀 افشین بیشتر از روزهای قبل بیرون مغازه ایستاد.بعد رفت. دو ماه دیگه هم گذشت. افشین یه گوشه امامزاده نماز میخوند. بعد نماز همونجا نشسته بود و تو دلش با خدا حرف میزد. *خدایا..نه دلشو دارم که بگم یه کاری کن فراموشش کنم،نه روم میشه بگم یه کاری کن بهش برسم...هرکاری تونستم کردم، بازهم میکنم ولی هیچ کاری از هیچکس برنمیاد..خودت یه کاریش بکن.. هیچکس جز تو نمیتونه کمکم کنه. چند روز گذشت. حاج محمود بعد از اینکه جواب سلام افشین رو داد،رفت تو مغازه.افشین هنوز ایستاده بود. شاگرد حاج محمود بهش گفت: _بیا تو،حاجی کارت داره. افشین مؤدب ایستاده بود. حاج محمود پشت میزش نشسته بود و به دفتری که جلوش باز بود،نگاه میکرد. -بشین. افشین روی صندلی نشست. -تا کی میخوای هرروز بیای اینجا؟ -تا وقتی که شما منو لایق دامادی تون بدونید. -تو هنوزم سمجی.هنوزم تا به چیزی که میخوای نرسی،دست بردار نیستی.پس خیلی هم تغییر نکردی. -ولی خواسته هام خیلی تغییر کرده. دیگه نمیخوام اذیتش کنم.میخوام همیشه آرامش داشته باشه. حاج محمود سرشو بلند کرد و به افشین نگاه کرد.افشین به دست هاش نگاه میکرد. -پدر و مادرت راضی ان؟ -نه. -رضایت شون برات مهم نیست؟ -خیلی دلم میخواست منم پدری مثل شما داشتم ولی پدر و مادر منم برای من هستن.با وجود همه مخالفت هاشون با من،باید احترام شون رو نگه دارم..بهشون گفتم میخوام با دختر شما ازدواج کنم ولی پدرم که اصلا براش مهم نبود.مادرم هم سعی کرد نظرمو عوض کنه.وقتی متوجه شد نمیتونه،گفت برای عقد و عروسیت هم دعوت مون نکن. -پس با کی میخوای بیای که درمورد مسائل عقد و این چیزها صحبت کنیم؟ با تعجب به حاج محمود نگاه کرد. حاج محمود برای اولین بار با محبت نگاهش میکرد. زبانش بند اومده بود. اصلا نمیدونست چی بگه.بلند شد و گفت: _یعنی شما...موافقین؟....اجازه میدین... که.... -حرفت یادت نره.تمام تلاش تو برای خوشبختیش بکن. -همه ی تلاش مو میکنم.مطمئن باشید. قول میدم. -آخر هفته با هرکی خواستی بیا خونه ما. حالا هم برو به کارت برس. مردد بود سوال شو بپرسه. -چشم...ولی..دخترتون هم...راضی هستن؟!!! حاج محمود از اینکه فاطمه خیلی وقته راضیه خنده ش گرفت.بالبخند نگاهش کرد. افشین مطمئن شد، فاطمه هم راضیه.خیلی خوشحال شد. خداحافظی کرد و رفت. بیرون مغازه ایستاد. به اطراف نگاهی کرد.چند نفس عمیق کشید.چشم هاشو بست و گفت: *خدایا شکرت،همین که نگاهم میکنی خیلی نوکرتم. دوباره به مغازه حاج محمود نگاه کرد،... ...🌷 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
✨شب و سکوت و آرامش 🌷مکمل هم هستند ✨اما در سکوت میتوان 🌷گوش دل داشت ✨و صدای خدا را شنید 🌷که میگوید ✨شب را برای تو آفریدم 🌷آرام بخواب ✨من مراقبت هستم ✨همراهان مهربان‌ 🌟آرزو میکنم دراین شب دل انگیز ✨ستاره بختتون درخشان 🌟دلهاتون پاک وصاف مثل آسمون آبی ✨وپرازعشق خدای‌مهربون باشه🤲 🌓🌓🌓🌓 شب زیباتون خوش 🌓🌓🌓🌓 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌  
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آمده صبح دل انگیز خدایا شکرت شده ام باز سحر خیز خدایا شکرت می وزد از پس در عطر خوش یار، منم تنگ شوقم شده لبریز خدایا شکرت هر صبح طلوع دوباره خوشبختی💫 و امید دیگری است🌸 بگشای دلت را به مهربانی💫 و عشق را در قلبت مهمان کن🌸 بی‌شک شکوفه‌های خوشبختی💫 در زندگیت گل خواهد کرد...🌸 🌞🌞🌞🌞🌞 سلام‌صبحتون پراز شادی‌ وخوشی 🌞🌞🌞🌞🌞 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
دیروز فردا... - @mer30tv.mp3
5.2M
صبح 19 اسفند 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
از غم جدا مشو که غنا می‌دهد به دل اما چه غم غمی که خدا می‌دهد به دل گریان فرشته‌ای‌ست که در سینه‌های تنگ از اشک چشم نشو و نما می‌دهد به دل این صبر تلخ و نغمهٔ شیرین طبیب ماست با اشک شور خود که شفا می‌دهد به دل 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
به وقت بی قراری هایم در مسیر باد به انتظار مینشینم شاید قاصدک خبری از تو بیارد . عطراگین سوسن عشقت در هوا میپیچد .. به آرامی نفس میکشم شبنم خاطره هایت بر روی گونه هایم سرازیر میشود! ✅️عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کسی با موجِ موهایت کنار آمد، به غیر از من؟ کسی با هستی اش پای قمار آمد، به غیر از من؟ کدامین سنگدل فکرِ شکار افتاد غیر از تو؟ کدام آهو به میدانِ شکار آمد به غیر از من؟ تمامِ شهر در جشنِ تماشای تو حاضر شد تمامِ شهر آن شب در شمار آمد به غیر از من برایت دستمالِ کاغذی بودم، ولی آیا کسی در لحظه ی بغضت به کار آمد به غیر از من؟ مرا از جمعِ خاطرخواه ها منها کن ای حوا تو را کافیست آدم، هرچه بار آمد به غیر از من... 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
با روی سیاه آمدم و موی سفید از بار گُنه، قامتم ای یار خمید ای کاش که در آخر ماه شعبان بخشیده شوم دلم به تو بسته امید ✅️‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
" اگــر یـاسِ امیـن الـدولـه بـودم ، می‌تـوانـستـم... کمی از سـاقـه‌هایـم را بـبـنـدم دورِ بـازویـش ❤️‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky