eitaa logo
کلبه ی شعر
2.2هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
3.2هزار ویدیو
28 فایل
🌺🌺 در پریشانی ما شعر به فریاد رسید 🌺🌺 ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ آماده انتشار اشعار و دلنوشته هایتان هستیم ارتباط با مدیر کانال👇👇 @mah_khaky ادمین کانال👇👇 @Msouri3 تبادل فقط با کانالهای شعری و ادبی و شهدائی.
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 الهی صبح امروزت زغم دور 💖دلت ازحسرت هر بیش و کم دور 🕊خدا یارت، نگهدارت، به هرجا 🌷از اقبالت، دو چشم پر زِ نَم دور 💖نصیبت حال خوش، شادی و لبخند 🕊لبت از ناله های دم به دم دور 💖امروزتون سرشار از برکت و 🌷آرامش و شادی و خوشبختی 🌞🌞🌞🌞🌞 سلام‌صبحتون بخیر‌ 🌞🌞🌞🌞🌞 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعـای روز بیست و سوم مـاه مبـارک رمضـان 🌸 🌺نگاهی به دعای روز بیست و سوم ماه رمضان :🌺 🍂 اَللَّـهُمَّ اغْسِلْني فيهِ مِنَ الذُّنُوبِ، وَطَهِّرْني فيهِ مِنَ الْعُيُوبِ، وَامْتَحِنْ قَلْبي فيهِ بِتَقْوَي الْقُلُوبِ، يا مُقيلَ عَثَراتِ الْمُذْنِبينَ. 1⃣خدایا از گناهان و تبعات اعمالم پاکم کن و چنان شستشویم ده که اثری از گناه در من باقی نمانَد. 2⃣خدایا عیوب و ایرادات روحم را برطرف فرما تا دوباره آلوده به گناه نشوم. زیرا ریشه ارتکاب گناه، وجود همین عیوب و رذائل است. 3⃣خدایا قلبی که سیاهی های گناهش شسته شود و از عیوب و رذائل نیز پاک گردد، مزین به تقوا شده و در امتحانات الهی سربلند و روسفید خواهد شد. پس قلبم را چنان بیازمای که نتیجه اش تقوای قلب و روح باشد. 🍃ای بخشنده لغزشهای گنهکاران 🍃 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
قرآن کریم 1- در شراکت به حق خود قانع باشید و به شریکان خود ظلم نکنید. (ص: 24) 2- وقتی در زندگی به شما تلنگری زده می شود و یا اینکه نصیحتی می شوید، عبرت بگیرید. (صافات: 13) 3- همیشه تسبیه خدا را بگویید که عامل نجات انسان در امور زندگی است. (صافات: 143) 4- با کسانی که گمراه هستند؛ رفاقت و رفت و آمد نداشته باشید که باعث اغفال و گمراهی شما می شوند. (صافات: 32) 5- علت گمراهی و انحراف مردم از راه راست، پیروی از هوای نفس، فراموشی روز قیامت و حساب و کتاب است. (ص: 26) 6- عبرت بگیرید که تکبر شیطان عبادات چندین ساله اش را از بین برد و از دین خارج کرده و مشمول لعن خداوند شد. (ص: 74و75و78) 7- مراقب باشید که شیطان به عزت خدا سوگند خورده انسان را گمراه می کند مگر کسانی که در بندگی خالص هستند. (ص: 82و83) 8- در هنگام داوری بین دو نفر از حق و عدالت دور نشوید و راه حل مناسبی به آنان ارائه دهید. (ص: 22) 9- در قیامت به کسی ذره ای ستم نمی شود و فقط با همان کارهایی مجازات می شوید که در دنیا دائم مشغولش بودید. (ص: 54) 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
آن شب که تو بیدار بمانی شب قدر است بیدار بمان ای دل و ماه رمضان باش ✅️‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هوایی کس و ناکس نمی‌شوم هرگز مرا هوای کسی نیست تا هوای علی‌ست بگو به آنکه فراری‌ست سمت کوه از جنگ میان معرکه جای تو نیست! جای علی‌ست بگو سوار جمل را فرار بیهوده‌ست! که در قفای شتر اسب تیزپا‌ی علی‌ست خروج کرده از اسلام هرکسی گفته‌ست: "مگر ملاک مسلمان شدن ولای علی‌ست؟؟!" 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از چشم من ای حس غزلواره بجوش از چشمه‌ی توبه جرعه‌ای آب بنوش کاری بکن ای دل، دل بیچاره‌ی من در جلب رضایت خداوند بکوش ✅️‌ عضو کانال التماس دعا 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
مست آمدم ای پیـــر که مستـــانه بمیــرم مستـــانه در این گـــوشـــه ی میـــخانه بمیـرم درویشــــــــم و بگــــذار قلـنـــــدر منـشــــانه کاکل همه افشان به ســـر شــانه بمیــــرم میخانه به دور ســـــــر من چــــرخد و اینـــم پیـــمــان که به چــرخیــــــدن پیمانه بمیــرم من بلبــــل عشـــاق به دامی نشـــــوم رام در دام تو هــــم بی طــمــــع دانه بمیـــــــرم شمعی و طواف حرمی بود که می خواست پروانـه بــزایــم مــن و پــروانـه بمیــــــــــــــرم مــن در یتیــمـــــم صدفـــم سیــنه دریاست بگذار یتـیـــمانه و دردانــه بمیــــــــــــــــــــرم بیـگانـه شــمـــردند مـــرا در وطن خـــویــش تا بی وطن و از هـمـــه بیــــگانه بمیــــــــرم آن ســـلســــله ی زلـف که زنار دلـــــم بــــــود در گردنـــــم آویز که دیــــــوانه بمیــــــــــــــرم ایـن دیـر مغـان ته چــک ایران قدیـــــم است اینجاست که من بی چک و بی چانه بمیرم در زنــدگی افســـانه شـــدم در هـــمه آفاق بگذار که در مرگ هــــم افســــانه بمیــــــرم در گوشـــه ی کاشـــانه بســـی سوختـــم اما آن شمــع نبــــودم که به کاشـــــــانه بمیرم ســـرباز جهـــادم من و از جبــهه ی احــرار انصــــاف کـجـا رفتـــــه که در خانـــه بمیـــــرم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
عین خدا یکتاست؛ تکراری ندارد در زندگی جز فاطمه یاری ندارد معراج را هم در هوای مرتضی رفت احمد به جز او میلِ دیداری ندارد شیرِ هوی را کُشت با شمشیرِ تقوا مرحب‌کُشی نزدِ علی کاری ندارد بشنو به گوشِ دل که آوای اذان هم غیر از ولایت، هیچ اقراری ندارد ایثار را در《لَن تَنالوا البِر》نشان داد بخشیدنِ خاتم که دشواری ندارد ✅️‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
پرده بگردان و بزن ساز نو هین که رسید از فلک آواز نو تازه و خندان نشود گوش و هوش تا ز خرد درنرسد راز نو برجه ساقی طرب آغاز کن وز می کهنه بنه آغاز نو 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| روز امام رضا علیه‌السلام تویی غریب نواز ‌و گواه من آهو به ملک امن و پناهی صبور می‌آیم کرم نما و به این خسته دل نگاهی کن            💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در حضورم ساکت و سرد و مُعذّب می شوی پس همان بهتر که من گور خودم را گم کنم.. ✅️‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
لحظه دیدار نزدیک است باز من دیوانه‌ام، مستم باز می‌لرزد، دلم، دستم بازگویی در جهان دیگری هستم های! نخراشی به غفلت گونه ام را، تیغ! های! نپریشی فای زلفکم را، دست! و آبرویم را نریزی، دل ای نخورده مست لحظه دیدار نزدیک است... 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
349.4K
حکمت ۱۳۲نهج البلاغه 🌺ضرورت یاد مرگ 🌸 خدا را فرشته ای است که هر روز بانگ می زند .بزایید برای مردن.وفراهم آورید برای نابود شدن .وبسازید برای ویران شدن ... از سوی خدا فرشته ای بانگ زَناد مرگست ،برآنچه آدمیزاد بزاد نابود شود هر آنچه اندوخته اند ویرانه شود ،هر آنچه بنیاد نهاد ✅️‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سال‌ها شد رفته دمسازم ز دست اما هنوز در درونم زنده است و زندگانی می‌کند بی ثمر هرساله در فکر بهارانم ولی چون بهاران می‌رسد با من خزانی می‌کند 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
تو از من دوری و اما دلم از یاد تو لبریز! من آن دیوانه‌ی شهرم تو را هر روز می‌خوانم اگر یک گوشه‌‌ای سهم تو غربت شد از این دنیا بِدان با یاد تو هر لحظه غم افتاده در جانم تو یک شب آمدی در خواب من گفتی غزل بانو کلید قفل این غربت به دست مادرم باشد! من از آن شب چنان بارانی‌ام چون ابر می‌بارم که این دلدادگی سهم من است و باورم باشد نبودی تا ببینی شهر بر حالم چه می‌خندید! همان روزی که احساس تو را من یک غزل کردم شکستم در غرورم بعد از آن در هاله‌ای از غم میان بستری از اشک یادت را بغل کردم سرانجامم نباشد غیر خاکستر از این آتش که همچون شمع می‌سوزم درون سینه‌‌‌ام آهی بیا ساقی شراب کهنه‌ام ده چون که محتاجم به درد تو گرفتارم تو می‌دانی و آگاهی نمی‌خواهم که باشد قسمتم هرگز جدا از تو تو را هر لحظه اینجا از خداوند آرزو کردم! میان خلوت چشمان تو ماندم تو می‌دانی جهانی را برای با تو بودن جستجو کردم شکستم بی‌صدا اما بساز این تارو پودم را اگر روزی گذر کردی به احوال پریشانم! چنان در خاطراتت غرق دیروزم که ای جانا مثال بلبلی مستانه از عشق تو می‌خوانم تو اهل آسمان هستی و من اهل زمینم تا نگاهم سمت تو شوقِ رهایی در سرم باشد اگر چه بال پروازی برای این پریدن نیست خوشم با یاد تو هردم که آن بال و پرم باشد ✅️‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
و قسم خورده ترین تیغ، فرود آمد و رفت ناگهان هر چه نفس بود، کبود آمد و رفت در خطر پوشی دیوار، ندیدیم چه شد برق نفرین شده ای بود، فرود آمد و رفت کودکی، بادیه ای شیر، خطابی خاموش: «پدرم را مگذارید، که زود آمد و رفت» از خَم کوچه پدیدار شد انبان بر دوش تا که معلوم شد این مرد که بود، آمد و رفت از کجا بود، چه سان بود؟ ندانستیمش این قدر هست که بخشنده چو رود آمد و رفت 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
الهی در این ماه جان را بشوی گناه من و دیگران را بشوی خداوند ستار و پوزش پذیر خطای عیان و نهان را بشوی ✅️‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
طِی می‌کنم دائم مسیرِ خانه‌ات را از خود مرنجان بیش از این دیوانه‌ات را اصلا بیا در اختیارِ هم گذاریم... من خانه‌ی قلب‌و تو کوهِ "شانه‌ات" را با خنده‌ات خط می‌کشی بر غصه‌هایم بی شک خریدارم لبِ دُردانه‌ات را... در صورتت جذابیت بسیار داری... من می‌پرستم انحنایِ چانه‌ات را می‌سوزم اما طالبِ این حس و حالم آتش بزن با شعله‌ای پروانه‌ات را آیا اجازه می‌دهی تا آخر عمر بَر تَن کنم «پیراهنِ مردانه‌ات» را؟ 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کاش تمام خیابان ها یک طرفه بودند... آن جاده که جز تو مسافری ندارد به سمت آغوش من... آنجا که تو میرسی از راه و برای همیشه می مانی... می مانی و مرا به جشن شکوفه ها ی گیلاس دعوت می کنی و چشمانت که سکوتش را می شکند و من میوه ی نوبار شیرینش را می چینم و رو به آسمان آبی پروازمان را آغاز خواهیم کرد... آنجا که تو می گویی "دوستت دارم" و پژواک آن به سمت من باز می گردد و من که بار دیگر دریچه ی قلبم را فقط برای تو باز می کنم... فقط تو... ✅️‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
ای یار جفا کرده پیوند بریده این بود وفاداری و عهد تو ندیده در کوی تو معروفم و از روی تو محروم گرگ دهن آلوده یوسف ندریده ما هیچ ندیدیم و همه شهر بگفتند افسانه مجنون به لیلی نرسیده در خواب گزیده لب شیرین گل اندام از خواب نباشد مگر انگشت گزیده بس در طلبت کوشش بی فایده کردیم چون طفل دوان در پی گنجشک پریده 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
زندگی جز نفسی نیست، غنیمت شمرش نیست امید که همواره نفس بر گردد... رخشندهٔ اعتصامی معروف به پروین اعتصامی (زاده ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ در تبریز – درگذشته ۱۵ فروردین ۱۳۲۰ در تهران) شاعر ایرانی ... ‎روح اين عزيز شاد ویادش گرامی 🌷 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
🔥سرباز🔥 🍀💚 یک ماه دیگه هم گذشت. احضاریه به دست دکتر مستان رسید. فاطمه از اتاق بیمارش بیرون رفت.تو راهرو با دکتر رو به رو شد.دکتر با عصبانیت ولی جوری که کسی نشنوه گفت: _تو فکر کردی کی هستی بچه.. فاطمه با آرامش گفت: _وقتی منو بچه می بینی معلومه این طفل معصوم ها رو اصلا نمی بینی. -به نفعته این مسخره بازی ای که راه انداختی رو خودت تمومش کنی وگرنه... نایستاد حتی حرفشو تمام کنه.بی تفاوت از کنارش رد شد و رفت.دکتر مستان از عصبانیت دست هاشو مشت کرده بود و بلند نفس میکشید. بعد از شیفت لباس هاشو عوض کرد. چادر میپوشید که خانم پناهی وارد اتاق شد. -آخرش کار خودتو کردی؟! -هنوز مونده به آخرش برسه. -فکر میکنی دکتر مستان رو متهم کنی دیگه دنیا گلستان میشه؟ -من به اندازه خودم علف هرز این بخش رو میچینم.اگه هرکسی علف هرزهای اطراف شو بچینه،دنیا گلستان میشه. از اتاق بیرون رفت. روز بعد رئیس بیمارستان احضارش کرد. اولین باری بود که رئیس بیمارستان رو از نزدیک میدید.به نظر آدم معقولی بود. -خانم فاطمه نادری،درسته؟ -درسته. -از اونی که فکر میکردم،جوان تر هستین. چند وقته اینجا کار میکنین؟ -تقریبا دو ساله. -فکر میکنید میتونید دکتر مستان رو متهم کنید؟ -ایشون درحال حاضر متهم هستن.به زودی اتهام شون اثبات میشه. -ایشون و بعضی از اعضای هیئت رئیسه خواستار اخراج شما هستن.اما اگه از ادامه رسیدگی به پرونده انصراف بدید میتونم راضی شون کنم به همکاری ادامه بدید. -جناب ملایری،من تحت هیچ شرایطی... با تأکید گفت: _هیچ شرایطی..از ادامه دادخواهی انصراف نمیدم. ایستاد و گفت: _منتظر نامه اخراجم هستم...با اجازه. از اتاق بیرون رفت. چند روز گذشت.دیگه بیمارستان نمیرفت. -میگم علی جان،این ماجرا کنار همه تلخی ها و سختی ها،محاسنی هم داره ها. -چه محاسنی مثلا؟!! -همیشه دوست داشتم یه خانوم خانه دار باشم.از طرفی هم الان که نیاز به استراحت دارم،استراحت میکنم. خنده ای کرد و ادامه داد: _تو هم که ماشاءالله تو همین چند روز، چند کیلو اضافه کردی.حالا خوبه من همیشه غذا درست میکردم. علی هم خندید. -غذاهات همیشه خوشمزه بود ولی الان فهمیدم خوشمزه تر هم میتونه باشه. وضو گرفت و مشغول نماز شد. بعد از نماز روی سجاده نشسته بود و فکر میکرد.علی درو باز کرد و وارد خونه شد. اما خبری از مراسم استقبال نبود. نگران شد.... ...🌷 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky