eitaa logo
کلبه ی شعر
2.3هزار دنبال‌کننده
11هزار عکس
3.2هزار ویدیو
28 فایل
🌺🌺 در پریشانی ما شعر به فریاد رسید 🌺🌺 ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ آماده انتشار اشعار و دلنوشته هایتان هستیم ارتباط با مدیر کانال👇👇 @mah_khaky ادمین کانال👇👇 @Msouri3 تبادل فقط با کانالهای شعری و ادبی و شهدائی.
مشاهده در ایتا
دانلود
غزل پاییز از چشمم جنونی تازه می‌خواهد در رگ رگم افتاده خونی تازه می‌خواهد بعد از چنین رویای شیرینِ شبانگاهان فرهادِ قصه بیستونی تازه می‌خواهد در صبح آغازین فصلی که ورق خورده‌ست این نشریه بی‌شک ستونی تازه می‌خواهد وقتی دگرگونی‌ست تقدیرِ جهان من پیغمبرم حواریونی تازه می‌خواهد تا روزهای نو، بهاری نو، شروعی سبز آیینه از من رهنمونی تازه می‌خواهد دل می‌رود بی واهمه تا پیشوازِ عشق عقل از من اما آزمونی تازه می‌خواهد وقتی که شیراز آمده تا فصل زیتون‌ها این داستان هم سووشونی تازه می‌خواهد! 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 قصه‌دلبری چند وقت یکبار یکی دوشب در خانه اش می ماندیم با آن خانه انس پیداکرده بود ، خانه ای قدیمی با سقف های ضربی . زیاد می رفت به گوسفندهایشان سر می زد طوری شده بود که خیلی از جوان ها فامیل می آمدند پیشش برای مشاوره ازدواج ، بعضی شان می خندیدند که «زیر لیسانس حرف بزن بفهمیم چی میگی!» دختر خاله ام می گفت: «الان داره خودش رو رحیم پور از رغدی می بینه !» من هم مسخره اش می کردم :«از رغدی می شناسی؟! ایشون محمد حسین شونه !» خداییش قلمبه سلمبه حرف می زد ، ولی آخر حرف هایش به این می رسید که «طرف به دلت نشسته یا نه؟» زیاد هم ازدواج خودمان را مثال می زد یک ماه بعد از عقد ، جور شد رفتیم حج عمره سفرمان همزمان شد با ماه رمضان . برای اینکه بتوانیم روزه بگیریم ، عمره رایک ماهه به جا آوردیم . کاروان یک دست نبود ، پیر و جوان و زن و مرد . ما جزو جوان تر های جمع به حساب می آمدیم . با کارهایی که محمد حسین انجام می داد ، باز مثل گاوپیشانی سفید دیده می شدیم . از بس برایم وسواس به خرج می داد در مدینه گیر داده بودم که کوچه بنی هاشم را پیدا کنم. بلد نبود ، به استاد تاریخ دانشگاهمان زنگ زدم و از او سوال کردم از باب جبرئیل تا بقیعو قشنگ توضیح داد که حد و حریم کوچه ازکجا تا کجاست.. هر وقت می رفتیم ، عرب ها آنجا خوابیده یا نشسته بودند .. زیاد روضه می خواند ، گاهی وسط روضه ها شرطه های سعودی می آمدند و اعتراض می کردند کتاب دستش نمی گرفت ، از حفظ می خواند . هر وقت ماموران سعودی مزاحم می شدند ، وسط روضه می گفت :«بر پدر همه تون لعنت !» چند بارهم در مسجد الحرام نزدیک بود دستگیرش کنند با وهابی ها کل کل می کرد ، خوشم می آمد این ها از رو بروند ... از طرفی می دانستم اگر نصیحتش بکنم که بی خیال این ها شو ، تاثیری ندارد ...🌷 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 دوتایی بار اولمان بود می رفتیم مکه می دانستیم اولین بار که نگاهمـان به خانه کعبه بیفتد، سه حاجت شرعی ما برآورده می شود. همـان استاد تاریخ گفت:((قبل از دیدن خانه کعبه، اول سجده کنید. بعد که تقاضای خودتان را از خدا خواستید، سراز سجده بردارید!)) زودترازمن سرش رو آورد بالا. به من گفت:((توی مسجدباش! بـگو خدایا کل زندگی و همه چیزم رو خرج خودت کن، خرج امام حسین کن!)) وقتی نگاهم به خانه کعبه افتادگفت:(( ببین خداهم مشکی پوش حسینه!)) خیلی منقلب شدم. حرف هایش آدم رابه هم می ریخت .. کل طواف را بازمزمه روضه انجام می داد، طوری که بقیه به هوای روضه هایش می سوختند. درسعی صفا و مروه دعاها که تمام می شد، روضه می خواند. دعای جوشن می خواند یامناجات امیرالمومنین و من همراهی اش می کردم. بهش گفتم:((باید بگیم خوش به حالت هاجر! اون قدر که رفتی و اومدی، بلاخره آب برای اسماعیلت پیداشد، کاش برای رباب هم آب پیدا می شد!)) انگار آتشش زدم، بلندبلند شروع به گریه کردن موقعی که برای غار حرا از کوه می رفتیم بالا خسته شدم،نیمه های راه بریده بودم ودم به دقیقه می نشستم. شروع کرد مسخره کردن که:((چه زود پیرشدی! یا داری تنبلی می کنی؟)) بهش گفتم:((من باپای خودم میام، هروقتم بخوام می شینم. بمیرم برای اسرای کربلا، مردای نامحرم بهشون می خندیدن!)) ...🌷 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
طبعم نشاط کرد بر اوصاف دلبری ورنه بدون ذوق کجا مدح گستری شوقم به سر به دل همه شور و نشاط و وجد دل می‌تپد که شوق بیفتد به هر سری چشمم منورست به نورجمال دوست کامم معطر از می خوشرنگ ساغری نورش شکست قفل قفس وز دریچه ای مرغ دلم پریده به شاخ صنوبری تا لب به مدح یار ز هم باز میکنم گردد زبان مکمل لب در بیانگری امشب قلم به صفحه زند بوسه دم به دم چونان به روی طفل زند بوسه مادری دست و زبان و لب همه در مدح او شریک لیکن کجا توان که کنم مدح رهبری یا مرتضی علی مددی کن تو از کرم ای شاه عالمین که ساقی کوثری خوشبو شود دهان و بروید گل از چمن اندر ربیع ثانی ز اوصاف عسگری شاهی که بین لشکر دشمن امیر بود همواره داشت بر سر خود تاج افسری از کوری دو چشم حسودان روزگار بوده است بر تمام جهان میر و سروری شاهنشهی که جمله ی شاهان و سروران در بارگاه او همه در حال نوکری امشب سرای حضرت هادی چو گلشن است مسرور گشته انس و ملک حوری و پری امشب حدیث دامن خود پر ز گل ببین پرنور گشته حجره ات از نور انوری آمد حسن که جان جهانی فدای او نیکو خصال، پاک نژاد، از خطا بری خلقش محمدی و مرامش چو فاطمه زهدش حسن شجاعت حسین صولت حیدری غیر از وجود پاک محمد که جد اوست باشد مقامش افزون از هر پیمبری خود بحر و گوهرش شده مهدی فاطمه وز بحر ده امام برون همچو گوهری گردد تصدق سر او هفت آسمان گشته منیر نور رخش مهر خاوری یوسف به روی ماه حسن رشک میبرد خورشید و ماه بر رخ او گشته مشتری نوح و خلیل و موسی و عیسی تمام قد نزدش ستاده اند کند بنده پروری این تاج افتخار به هر کس نمی‌دهند الا که در حریم ولایش به چاکری خاک حریم سامره اش توتیای چشم فرش سریر اوست همه عرش داوری غیر از محمد و علی و آل فاطمه هرگز نبود و نیست وجود برابری ای نور چشم احمد و زهرا و مرتضی ای آنکه داده بر تو خداوند برتری بالله قسم که از قد و قامت قیامتی بالله قسم که از رخ و رخساره محشری فخرم همین که مهدی زهراست پور تو عشقم همین بود که تو از صلب حیدری تاجش به سر که نوکر کوی تو می شود خاکش به سر ز کینه کند بر تو خودسری مارا رسان به سامره ات از ره کرم زانجا روانه ی حرم شاه بی سری دارد "جواد" امید که همراه عاشقان گردد کبوتر حرمت بهر زائری @javadkarimzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مداحی_آنلاین_شراب_امشب_من_ز_جام_دیگری_است_کریمی.mp3
9.38M
شراب امشب من ز جام دیگری است که ساقی دل من امام عسکری است (ع)❣️ 🎙 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
در این صبح🍃🍂 زیبـای پاییزی بهترینها و خـیرتـرین هارا 🍃🍂 از خدای عزیز ومهربان بـرای شمـا بزرگواران خواستارم🍃🍂 امروزتـون پـراز اتفاقات قشنگ پـراز مـوفقیت و پـراز خیر و برکت باشه🍃🍂 ‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌   ‌‎‌‎ 🌞🌞🌞🌞🌞 سلام‌صبحتون پراز شادکامی 🌞🌞🌞🌞🌞 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
خوشا چشمی که تمثال تو بیند چو عکس مه که در برکه نشیند خوشا روزی که از در، تو بیایی چو خورشیدی که عالم را ببیند 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
عاشق سینه چاک تو در ره تو فدا شده چون به درت رسیده بود از همه جا رها شده هجروغمش به یک طرف شوق وصال یک طرف با تو که شد دلش یکی ، نقره ی او طلا شده ای که جمال نور حق واسطه اش جمال توست لحظه ی با تو بودنش ، هم نفسش خدا شده وصف تو را شنیده بود عشق تو را خریده بود در ره پاک عشق تو از همه جا جدا شده نام تو گر به عرش حق ، صبح ازل نوشته شد شام ابد رسید و آن ، درد فراق دوا شده ای تو نیاز زندگی ، تویی دلیل بندگی بی تو نماز عاشقان صبح و شبش قضا شده 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
باد مرگ انگار که بر گلشن قلبت وزیده مرده احساسات سبزت قامت شعرت خمیده گرد پاییز آمده بر باغ رؤیایت نشسته آرزوی عشق از سرو خیالت پر کشیده ابر غم پیدا شده از آه تو در آسمان‌ها بعد از آن باران شده بر دامن دنیا چکیده جای پروانه درون پیلۀ عشق تو خالی است شور عشقت مثل کرمی گوشۀ خاکی خزیده شوق پروازی درون بال‌هایت نیست دیگر هرچه پر بر دوش تو رویید را تقدیر چیده دوختی پیراهن مهر و به ماهت هدیه دادی رشتۀ مهر از تو آن نامهربان حالا بریده پلک را بستی و بوسیدی دوباره زندگی را پلک وا کردی و دیدی ساعت مرگت رسیده 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
شهیدان سوره‌ ی والعصر بودند شهیدان کی کجا در حصربودند؟! شهیدان گوی سبقت را ربودند شهیدان آیه های نصر بودند 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
بر گِرد خویش پیله تنیدن به صد امید این رنجِ دلپذیر همین است زندگی... 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرا ای ماه گر لایق نمی‌دانی ملالی نیست بیا و لااقل در جمعِ عُشّاقت حسابم کن 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ ‍ ✨چه غرورانگیز است ✨یادمانه های امروز ✨و چه مبارک است  ✨طلوع خورشیدی که مولودش ✨بشارت رسان «موعود» است.🎉🎊 میلاد یازدهمین خورشید ولایت ✨امام حسن عسکری (ع)مبارک باد🎉 🌹 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
با خلوت چشمان تو در جنگ شدم چون عاشق دیوانه و دلتنگ شدم عمریست که در خواب و خیالم ای عشق! بر شیشه‌ افکار خودم سنگ شدم.. 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
نه زیباست ظاهرم، نه در باطن زشت نه قعرِ جهنمم، نه در طاقِ بهشت با این همه شرمندگی‌ام خوشحالم امروز خدا برای من نامه نوشت 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امشب احساسم همدم خستگی فردا ! که همسایه دیروز جنون بود 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
روز دختر مبارک🌹 خانه ای کز نور دختر جان گرفت تاثریا عزت وایمان گرفت با وجودش مهر ومه تابنده است عشق بانامش سر و سامان گرفت 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
به مُناسبتِ هَشتُمِ ربیعُ الْثانی ، سالروزِ ولادتِ حضرتِ امام حسن عسکری(ع)، یازدهُمین ستارۀ آسمانِ ولایت و امامت 🌹 ______________________________ در شهرِ نبی ، صفا نمایان شده است شادی به دلِ علی فراوان شده است از مَقدمِ سبز و روشنِ ماهِ حَسَن گُل کرده سَحَر،مدینه تابان شده است ________________________________ از مَشرقِ حق ستاره‌ای سرزده است در شهرِ مدینه نورِ اَنوَر زده است از فرُّ و فروغِ نابِ این اخترِ حق تابان شده خانه، روشنی در زده است ________________________________ در بیتِ علی چه گوهری آمده است دسته گُلِ نور و اختری آمده است از برکتِ هشتُمِ ربیعُ الْثانی بر شیعه امامِ عسکری آمده است 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شعرخوانی در محفل شعر "ندای هبه" در اراک 🗓۱۵ مهرماه ۱۴۰۳ 📍اراک، فرهنگسرای شهر 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
دلیران غزّه نبردی دگر زصهیون بدرید هرجاجگر به موشک بکوبیدهرجاسرش به اتش بسوزید فوری پرش زتکبیرمردان فراری شود زوحشت فراری به خاری شود نمائیدحمله شماصف به صف بکوبید او را به صحرای تف کمینش نشیند چومردان مرد به بندید دستش به روز نبرد سلاح سمینوف بگیرید به دست سرش را بکوبید به خمپاره شصت به هرلحظه هر جا نمایم دعا فراری شود دشمنت بی صدا دو روز دگر استقامت کنید سراسرجهان راقیامت کنید به سنگربمانیدسحرمی ر سد ازآن سوی صحرا پدرمیرسد بریزد عدو را به دریای نیل چوموسای ثانی رسدباخلیل عدو میشود رام دست شما و هر مکر او میشود نخ نما 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
دو پلکت را کمی بگشا و برخیز ز قاب پنجره گل داده پاییز عزیزم دُر بریز از غنچه خود مبارک باشد این صبح دل انگیز 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
چشم ها سر در گریبانند واژه ها خیس باران انتظار از درو دیوار زندگی آویزان است صبر دستم را رها کرده است ومن شعر هایم را تنگ به آغوش کشیده ام چون بوی آشنایی می دهند... بوی او... 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky