eitaa logo
کلبه ی شعر
2.3هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
3.2هزار ویدیو
28 فایل
🌺🌺 در پریشانی ما شعر به فریاد رسید 🌺🌺 ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ آماده انتشار اشعار و دلنوشته هایتان هستیم ارتباط با مدیر کانال👇👇 @mah_khaky ادمین کانال👇👇 @Msouri3 تبادل فقط با کانالهای شعری و ادبی و شهدائی.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔥سرباز🔥 💚🍀 خجالت کشید و لبخند زد. -باید از آقای معتمد اجازه بگیرم... آقای معتمد پرید وسط حرفش و گفت: _تازه شروع شد.کارت در اومده دیگه... باشه برو. زهره خانوم هم صدای آقای معتمد رو شنید و لبخند زد.آدرس و شماره افشین رو گرفت و خداحافظی کرد. روز بعد فاطمه و مادرش، دنبال افشین رفتن.فاطمه طوری به آدرس و خیابان ها نگاه میکرد که انگار خونه افشین رو بلد نیست. فاطمه رانندگی میکرد. زهره خانوم کنارش نشسته بود و افشین صندلی عقب نشست.تمام مدت فاطمه ساکت بود و زهره خانوم با افشین صحبت میکرد.مادرانه حال و احوالشو میپرسید و برای مراسمات هماهنگی میکرد و آداب و رسوم براش توضیح میداد. به آزمایشگاه رسیدن. اول افشین برای خون دادن رفت.وقتی کارش تمام شد بهش گفتن به فاطمه بگه بیاد.نمیدونست چطوری بگه.نمیخواست با فاطمه صحبت کنه. فاطمه که اصلا نگاهش نمیکرد، ولی زهره خانوم حواسش به افشین بود. متوجه سردرگم بودنش شد.افشین نزدیک رفت و بافاصله کنار زهره خانوم نشست. -آقا افشین چیزی شده؟ -نه چیز خاصی نیست..گفتن شما هم برید برای گرفتن آزمایش. زهره خانوم تعجب کرد. -من برم خون بدم؟!! -نه،شما که نه.... زهره خانوم خندید و به فاطمه گفت: _پاشو برو،نوبت توئه. وقتی کار فاطمه تمام شد بهش گفتن به افشین بگه بره پذیرش.کنار مادرش نشست و با خجالت گفت: _گفتن آقای مشرقی برن پذیرش.. زهره خانوم لبخندی زد، و پیغام رو به افشین گفت.وقتی کارشون تمام شد و از آزمایشگاه بیرون رفتن، افشین به زهره خانوم گفت: _اگه امر دیگه ای نیست من خودم میرم. زهره خانوم که میخواست برای بله برون هم خرید کنن،منصرف شد و خداحافظی کرد. با فاطمه سوار ماشین شدن. -فاطمه چرا اینجوری رفتار کردی؟بیچاره معذب شد ترجیح داد خودش برگرده. -نه مامان جان.خودشم با نامحرم همینجوری رفتار میکنه.تازه خاطر شما عزیز بوده که باهاتون صحبت میکرد. -ولی حداقل انقد خشک باهاش رفتار نمیکردی... به شوخی گفت: -پشیمان شده فکر کنم. -خیالتون راحت،پشیمان نشده.قبلا همیشه باهاش دعوا میکردم.اگه میخواست پشیمان بشه قبلا میشد.تازه الان خوشحالم شده دعواش نکردم. خندید.زهره خانوم هم خندید و گفت: _پررو بازی هات فقط برای ماست دیگه. قبل از اومدن مهمان ها، حاج محمود به فاطمه گفت: _میخوای مراسم عقد و عروسی چطوری باشه؟ -هرچی زودتر و ساده تر باشه بهتره. چجوری بودنش برام فرقی نداره. -مهریه چی؟ ...🌷 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب با تمام پیچیدگی اش چه ساده آرامش می‌بخشد کاش ما هم مثل شب باشیم پیچیده ولی آرام بخش دل ها... عزیزان همراه خدای رنگین کمان مراقبتون باشه🤲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎🌓🌓🌓🌓 شب زیباتون ‌پراز آرامش 🌓🌓🌓🌓 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
🌷ترتیل ۳۰ جزء "قرآن کریم" 🌷 ✨جزء 1 ⇨ http://j.mp/2b8SiNO 🌷جزء 2 ⇨ http://j.mp/2b8RJmQ ✨جزء 3 ⇨ http://j.mp/2bFSrtF 🌷جزء 4 ⇨ http://j.mp/2b8SXi3 ✨جزء 5 ⇨ http://j.mp/2b8RZm3 🌷جزء 6 ⇨ http://j.mp/28MBohs ✨جزء 7 ⇨ http://j.mp/2bFRIZC 🌷جزء 8 ⇨ http://j.mp/2bufF7o ✨جزء 9 ⇨ http://j.mp/2byr1bu 🌷جزء 10 ⇨ http://j.mp/2bHfyUH ✨جزء 11 ⇨ http://j.mp/2bHf80y 🌷جزء 12 ⇨ http://j.mp/2bWnTby ✨جزء 13 ⇨ http://j.mp/2bFTiKQ 🌷جزء 14 ⇨ http://j.mp/2b8SUTA ✨جزء 15 ⇨ http://j.mp/2bFRQIM 🌷جزء 16 ⇨ http://j.mp/2b8SegG ✨جزء 17 ⇨ http://j.mp/2brHsFz 🌷جزء 18 ⇨ http://j.mp/2b8SCfc ✨جزء 19 ⇨ http://j.mp/2bFSq95 🌷جزء 20 ⇨ http://j.mp/2brI1zc ✨جزء 21 ⇨ http://j.mp/2b8VcBO 🌷جزء 22 ⇨ http://j.mp/2bFRxNP ✨جزء 23 ⇨ http://j.mp/2brItxm 🌷جزء 24 ⇨ http://j.mp/2brHKw5 ✨جزء 25 ⇨ http://j.mp/2brImlf 🌷جزء 26 ⇨ http://j.mp/2bFRHF2 ✨جزء 27 ⇨ http://j.mp/2bFRXno 🌷جزء 28 ⇨ http://j.mp/2brI3ai ✨جزء 29 ⇨ http://j.mp/2bFRyBF 🌷جزء 30 ⇨ http://j.mp/2bFREcc ✨دوستان گرامی فقط روی لینک جزء مورد نظر بزنید نیاز به دانلود نیست ✨ 💫🌷التماس دعا 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میخواهم دنیـا را بـزنم به نام🌷🍃 دوستانم دوستانی که دلشان دریاست و مهرشان پاینده همان هایی که نشانی از🌷🍃 مهربانی وعشق و آرامش آسمانی دارند خــدايا🤲 بهترینها را نصیبشان کن🌷🍃 🌞🌞🌞🌞🌞 سلام‌صبحتون پراز خیر وخوبی 🌞🌞🌞🌞🌞 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تغذیه روح... - @mer30tv.mp3
4.74M
صبح 23 اسفند 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| روز امام رضا علیه‌السلام🌺 من چه در پای تو ریزم که پسند تو بود سر نه چیزست که شایسته پای تو بود 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
دشت‌هایی چه فراخ! کوه‌هایی چه بلند در گلستانه چه بوی علفی می‌آمد! من در این آبادی، پی چیزی می‌گشتم: پی خوابی شاید، پی نوری، ریگی، لبخندی. پشت تبریزی‌ها غفلت پاکی بود که صدایم می‌زد پای نی‌زاری ماندم، باد می‌آمد، گوش دادم: چه کسی با من، حرف می‌زد؟ سوسماری لغزید. راه افتادم. یونجه‌زاری سر راه. بعد جالیز خیار، بوته‌های گل رنگ و فراموشی خاک. لب آبی گیوه‌ها را کندم، و نشستم، پاها در آب: من چه سبزم امروز و چه اندازه تنم هوشیار است! نکند اندوهی، سر رسد از پس کوه. چه کسی پشت درختان است؟ هیچ، می‌چرخد گاوی در کرت ظهر تابستان است. سایه‌ها می‌دانند، که چه تابستانی است. سایه‌هایی بی لک، گوشه‌ی روشن و پاک، کودکان احساس! جای بازی این‌جاست. زندگی خالی نیست: مهربانی هست، سیب هست، ایمان هست. آری تا شقایق هست، زندگی باید کرد. در دل من چیزی است، مثل یک بیشه نور، مثل خواب دم صبح و چنان بی‌تابم، که دلم می‌خواهد بدوم تا ته دشت، بروم تا سر کوه. دورها آوایی است، که مرا می‌خواند.. 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
نزدیک رضای خود کن ای یار مرا ای دوست نکن با غضبت خوار مرا توفیق بده بخوانمت با قرآن با لطف مدد رسان در این کار مرا دعای روز دوم ماه رمضان 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جرعه به جرعه می‌دهم شعر به نوشِ دلبر دل که نکرد اثر به او شعر کند مگر اثر... ‌ 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
در میان جبهه‌ها گم گشته‌ام پیدا نشد آمدن از او نشانی جز به یک رؤیا  نشد خط‌به‌خط‌ کاروان‌های شهیدان رفته‌ام هر‌که را دیدم برایم آخرش بابا نشد! سالها دنبال یک نام‌ و نشانی بوده‌ام.... باز سهمم جزبه عکس و گوشه‌ای تنها نشد من پدرمیخواستم او رفت گمنامم‌شود! بعد از او دنیای من هم هیچگه زیبا نشد.. ✅️‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
‌ هله عاشقان بکوشید که چو جسم و جان نماند دلتان به چرخ پَرَّد چو بدن گران نماند دل و جان به آب حکمت ز غبارها بشویید هله تا دو چشم حسرت سوی خاکدان نماند 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
کسی که شعر مرا خواند پشت این دیوار خدا کند که تو باشی فقط همین یک بار به قلب من زده پل یاس از دل دیوار شکوفه های جوانش، شکفته در اشعار غم غزل شده شبنم چکیده بر دفتر گل سپیده شده دل شکسته از خودکار کنار چشمه چشمت نشسته ام تشنه بریز به کاسه چشمم کمی می دیدار ورق ورق شده دفتر مچاله اش کردم بیا ورق شده هارا به دست غم نسپار 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
2_144209747648550546.mp3
4.39M
💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky 🎙‌ 🎼‌ ناخدا‌ ♥️♥️
جدل ورزان مشتاق نشستیم هبل سازان گوساله پرستیم اسیر بی سوادی مدرنیم به زعم خویش روشنفکر هستیم ✅️‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
گاهی باید رها کرد باید نخواست ، باید نداشت باید گریخت .... از انتطارهایی که آدم را پیر و دردهایی که آدم را شکسته می کنند .... 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
تقدیم به روح مطهر شهید عبدالحسین برونسی خدا کند که بیایی به خواب فرمانده سلام کردم و دارد جواب فرمانده نوشتم از تو و از حال و روزمان بی تو در این هوای به ظاهر خراب فرمانده عزیز زاده ی گلبوی مرد بی غل و غش کم است مثل تو پا در رکاب ،فرمانده شکست زیر شکنجه ،تمام دندان هات صبور بودی و شد انقلاب فرمانده امیر و خط شکن روزهای ترکش و خون حدیث سادگی ات شد کتاب فرمانده چقدر ضجه زدی تا که در قیامت «بدر» شد آرزوی دلت مستجاب فرمانده ببخش بعد شما ما اگر عوض شده ایم گذشت فصل تب و التهاب فرمانده حجاب دغدغه ات بود و غیرت زینب رسیده دوره ی کشف حجاب فرمانده کسی شبیه تو پیدا نشد به یکرنگی کجاست آنکه ندارد نقاب فرمانده همیشه در پی نان حلال می گشتی حلال باهمه رنج و عذاب فرمانده و از مرام تو دورند و در سر بعضی نمانده باور روز حساب فرمانده فقط برای خیابان و کوچه ی شهری شده است نام شما انتخاب فرمانده چقدر عکس تو رفتیم و سخت می گرییم به عکس خنده ی تان توی قاب فرمانده برای عرض ارادت همیشه آوردیم برای سنگ مزارت گلاب فرمانده شما به مرکز خورشید متصل شده اید و ما به سایه پی آفِتاب فرمانده به زیر دین شماییم و گوش مان شده کر سر شنیدن حرف حساب فرمانده بدا به حال هر آنکس که از ولایت عشق بریده رفته به سمت سراب فرمانده همیشه راه علی قبله است و می چرخد به سمت او جهت قبله یاب فرمانده ✅️‌ عضو کانال سالروز شهادت سردار عبدالحسین برونسی گرامی باد🌷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
غمش در نهان‌خانه‌ی دل نشیند به نازی که ليلی به محمل نشیند به دنبال محمل چنان زار گریم که از گریه‌ام، ناقه در گِل نشیند خَلَد گر به پا خاری، آسان برآرم چه سازم به خاری که در دل نشیند؟ پی ناقه‌اش رفتم آهسته، ترسم غباری به دامان محمل نشیند مرنجان دلم را که اين مرغ وحشی ز بامی که برخاست مشکل نشیند عجب نیست خندد اگر گل به سروی که در اين چمن پای در گِل نشیند بنازم به بزم محبت که آن‌جا گدایی به شاهی مقابل نشیند طبیب از طلب در دو گیتی میاسا کسی چون میان دو منزل نشیند؟ 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زیر باران کاســه ی وارونه ای هسـتم رفیق حق من از زندگی بعد از تو ضایع می شود ✅️‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهیدِ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلام تلخ... ولی صادقانه را بپذیر بهانه است؟ چه بهتر، بهانه را بپذیر چو بَرده‌ ای که‌ امیدش‌ به‌ روز آزادیست‌ صبور باش‌ وبه‌ تن‌ ‌تازیانه‌ را‌ بپذیر پرنده‌ بودنِ‌خود‌ را‌ مبر ز‌ یاد‌ ولی کنون‌ که‌ درقفسی‌ آب‌ ودانه‌ رابپذیر ... نشاط عشق‌ به‌رنج‌ وجود می‌ اَرزد‌ ملا‌‌ل این‌ سفر جاودانه‌ را‌ بپذیر کسی‌ برا‌ی‌ ابد با‌ کسی‌ نمی ماند زمانه‌ است‌ رفیقا‌ زمانه‌ را‌ بپذیر 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky