19.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
■ اربا اربا
□ شعر و اجرا | فراز ملکیان
□ تدوین | مسعود یوسف پور
◇ تهیه شده در انجمن ادبی مطلع
https://eitaa.com/joinchat/4073652327C9ee4eeaef2
هدایت شده از اشعار استاد امیر حسین هدایتی
🌹
یک پا به ساحل میکشی صد قل هوالله
صد دل به دریا میزنی الحمدلله
داری سرِ بحثِ جدیدی میگشایی
حرف از رگِ ما میزنی الحمدلله
#امیر_حسین_هدایتی
@ashareamirhosienhedayati
🥀
چه آتشیست که در حرف حرف آب نشسته
که روضه خوانده که بر گونهها گلاب نشسته؟
صدای آه بلند است گوشه گوشۀ تکیه
چه نالههاست که در روضۀ رباب نشسته
کدام سو بدود چشمهای خستۀ این زن
که در مسیر نگاهش فقط سراب نشسته
«چه کردهاند که زیر عبا میآوریاش؟ آه!
چه کردهاند که در چشمهاش خواب نشسته؟
چه دیر میگذرد! کو صدای گریۀ اصغر؟»
میان خیمه زنی غرق اضطراب نشسته
کشیده روی سرش باز چادر عربی را
درست مثل سؤالی که بیجواب نشسته
کسی نگفت در آن سرزمین چه دیده که یک سال
رباب یکسره در زیر آفتاب نشسته
#فائزه_زرافشان
#قصه_رباب
@shaeranehowzavi
.
🏴 السَّلامُ عَلى عَبدِاللهِ بنِ الحُسَینِ الطِّفلِ الرَّضیع
بر داغهایش داغ دیگر مینشیند
داغی که بر قلبش چو اخگر مینشیند
از داغهای پیش از آن سر تا به پا سوخت
این اخگر است و روی آذر مینشیند
داغ بزرگ شیرخوار کوچک است این
این داغ روی داغ اکبر مینشیند
مولا که پشتش از غم عباس خم شد
از غصۀ ششماهه مضطر مینشیند
این تیرهای غصه پیش از قلب مولا
بر قلب زهرا و پیمبر مینشیند
طفلی که از گهوارهاش لبتشنه پر زد
بر دست بابا چون کبوتر مینشیند
در قاب خیس چشم آقای غریبم
تصویری از سرباز آخر مینشیند
ششماههای که تشنۀ یک قطره آب است
بر دستهای پور کوثر مینشیند
مولا لباس مصطفی را کرده بر تن
عالم دوباره پای منبر مینشیند
از تشنگیّ طفل میگوید به دشمن
این روضه کی بر جان لشکر مینشیند؟
اصغر تَلَظّی میکند، مولا تمنا
رحمی مگر بر قلب کافر مینشیند؟
دادند جای آب هم تیر سهشعبه
تیری که بر حنجر چو خنجر مینشیند
معلوم شد که میشود وحشیتر از گرگ
آنکه به قلبش بغض حیدر مینشیند
از گوش تا گوش علی را میبُرد وای
تیری که در حلقوم تا پر مینشیند
بر روی خونآلود و محزون حسینم
خون دل است این یا که اختر مینشیند؟
مادر چه حالی میکند پیدا خدایا
وقتیکه روی نیزه آن سر مینشیند
خون در دل سبط پیمبر میزند موج
بر داغهایش داغ دیگر مینشیند
#محمدتقی_عارفیان
#یا_حسین
#ما_ملت_شهادتیم
#ما_ملت_امام_حسینیم
@shaeranehowzavi
🥀
میهمان کوفه را کام از عطش خشکیده است
ساقی و پیمانه و جام از عطش خشکیده است
سر بگو بالا بگیرد کوفه از مردانگی
در مروت کوفه را نام از عطش خشکیده است
کام شب سیراب و کام روز عطشان ای دریغ
آه و وا ویلا که ایام از عطش خشکیده است
حرمت مهمان عجب خوش داشتید ای کوفیان
کام کودک، سینهٔ مام از عطش خشکیده است
از عطش شش ماهه چون ماهی تلظّی میکند ماهی افتاده در دام از عطش خشکیده است
کوفه در مهمان نوازی نیست کمتر از دمشق
دختری دردانه در شام از عطش خشکیده است
پختگان عشق را از سوختن کو چاره ای؟
آه، کامِ پخته و خام از عطش خشکیده است
#سید_مرتضی_شبانی_هاشمی
#محرم
@shaeranehowzavi
🥀
تکنیک های جنگی او فوقالعاده بود
تحسین دشمنان همگی بیاراده بود
فرقش اگر شکست؛نه دشمن هنر نکرد
فرق شکسته قسمت این خانواده بود
#فاطمه_اسلامی
#یا_علی_بن_الحسین
@shaeranehowzavi
🥀
چقدر عطر تو جامانده بین آغوشم
چگونه زندهام و بی تو آب مینوشم؟
قسم به سرخیِ قندانهی سپیدت که
تمامِ عمر لباس سیاه میپوشم!
چگونه خونِ تو باران شد و نریخت زمین؟!
چگونه چشمه شدم گریه گریه میجوشم؟!
چقدر گریه کنم تا به خیمه برگردی؟
چرا به جای تو غم سر گذاشت بر دوشم؟
میان خواب تو را...، بین ظرف آب تو را...
چگونه میشود آن چشمها فراموشم؟!
****
و لای لایِ مرا باد برد سوی فرات
فرات موج مزن! خالی است آغوشم
#فائزه_امجدیان
#السلام_علی_الرضیع_الصغیر
@shaeranehowzavi
🥀
بند اول)
تقویم رساندهست به تو هرچه زمان را
نام تو کشانده است به مرثیه زبان را
از نام تو برخاسته این شور حسینی
مرسوم نمودهست غمت جامهدران را
آهیست که از سینه برون تاخته تا عرش
آیینه نشستهست بگیرد ضربان را
در چشم جهان اشک نشستهست به لبخند
در حنجرهات تا که شکستند اذان را
آتشکدهی سینهی ما شعله گرفتهست
بسپار به طوفان تل خاکسترمان را
دستان تو پل میزند از خاک به افلاک
باید که در آغوش بگیرند جهان را
ما در وسط معرکه لبریز تو بودیم
ما شعله به تن کرده و از عشق سرودیم
بند دوم)
صد کوفهی خونریز به پیکار تو برخاست
شیطان زمین خورده به انکار تو برخاست
تا جلوه کنی در شب تردید، خدا هم -
آیینه در آیینه به تکرار تو برخاست
در وسعت اندوه تو گم شد همه.ی عرش
خورشید ترک خورده به دیدار تو برخاست
آن لحظه که در غربت گودال نشستی
یک دشت پر از لاله عزادار تو برخاست
آن ظهر عطشناک که جانها همه میسوخت
آن لحظهی حساس علمدار تو برخاست
از داغ برادر کمرت خم شد و دیدیم -
گفتند: که عباس وفادار تو برخاست
بر زخم علمدار نگاهت شده مرهم
جمعیت ارباب وفا نگسلد از هم
بند سوم)
ماهیست که بر نیزه نشستهست، چه ماهی
ای کاش بمیریم از این داغ، الهی...
هر زخم که روی بدنت ریشه دوانده
وا کرده به دیدار خداوند تو راهی...
ما سینه سپر کردهی طوفان بلاییم
جانباز تو هستیم به امّید نگاهی...
حق تو نبودهست که لب تشنه بمانی
ای آنکه تو را نیست به جز عشق گناهی
آنان که تو را غرق به خون خواسته بودند -
انداخته بودند تو را در دل چاهی -
حالا بنویسند که ماندهست؟ که رفتهست؟
حالا بدهد بعد تو تاریخ، گواهی...
این داغ جهانسوز که بر شانهی ما ماند
سنگینی ننگیست که از کوفه به جا ماند
بند چهارم)
باشد که شب تار پس از تو به سر آید
از منتقم خون تو روزی خبر آید
ای کاش از این خواب گران چشم گشودن
ای کاش پس از اینهمه ظلمت سحر آید
آن وعدهی حقی که خدا داده به انسان
وقتست که با سیصد و اندی نفر آید
آن روز شگفتی که جهان منتظر اوست
خورشید هم از مشرق هر نیزه بر آید
شوق تو کشیدهست به این معرکه ما را
هرکس که به پا رفته از یقیناً به سر آید
تقدیم تو این شعر، اگر بیش و اگر کم
شاید که قبولش کنی و در نظر آید
ابریم که دریا اثری از قدم ماست
موجیم که آسودگی ما عدم ماست
#حسین_سنگری
#محرم
#ترکیب_بند
@shaeranehowzavi
🥀
تیری رها شد سوی طفلی نیمه جان رفت
تیری که با آن حرمت تیر وکمان رفت
نامردِ جنگی پستیِ خود را نشان داد
تیرش بدون پیچ و خم سوی نشان رفت
تیرش دقیقا خورد آن جایی که تا خورد
سوی خدا از عرشیان بانگ فغان رفت
غلتید در خون غنچه ی نو رُسته ی باغ
با داغ او جان از وجود باغبان رفت
آتش به جان واژه ها افتاد از این غم
با تک تک ابیات خون از دیدگان رفت
چشم فلک تا هست خونبار است از،آن
خونی که از شش ماهه تا هفت آسمان رفت
مادر به یک گهواره دلخوش بود،آنهم
وقتِ هجومِ لشکرِ غارتگران رفت
شرح همه نامهربانی های دنیا
در کربلا بر آن امام مهربان رفت
#احمد_رفیعی_وردنجانی
#صلی_الله_علیک_یا_رضیع_العطشان
#محرم
@shaeranehowzavi
سلام علیکم
عزاداریاتون قبول حق انشاءالله.
لطفاً در این شبها مارو هم از دعای خیرتون محروم نفرمایید.
ارادتمندیم
#مهتا_صانعی
@shaeranehowzavi