📝 متن خاکریز خاطرات ۱۷۷
🌸 شما بگو: ایشون استاد دانشگاست یا استاد اخلاق؟
#متن_خاطره
تعدادی از دانشجوها رفته بودند پیشِ دکترعباسی و از دکتر شهریاری شکایت کرده و گفته بودند: « دکتر شهریاری خیلی به ما فشـار میاره و درس ایشون واقعاً سنگینه» ...
جلسهی بعد دکتـر اومد کلاس. میتونست بگه حالا که رفتید شکایتِ من رو کردید ، حالتون رو میگیرم؛ اما به جای تلافیکردن؛ اومد و گفت: «معذرت میخواهم اگرکدورتی پیش اومده .» استاد اخلاقی بود دکترشهریاری.
📌خاطرهای از زندگی دانشمند شهید دکتر مجید شهریاری
📚منبع: کتاب شهید علم ، جلد ۱ ، صفحه ۴۶
#دانشمندشهید #شهیددکترمجیدشهریاری #گذشت #تواضع #بخشش #خوشاخلاقی
🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه فرق دارد؛ فرزند زهرا باشی یا مریم
عیسی در کنار مهدی میایستد
و دست او را بالا خواهد برد؛ به بیعت.
این قلبها هستند که باید مسیح آخرالزمان را بخوانند ...
تو فریاد دلهای مایی؛ بیا
#اللهمعجللوليكالفرجوالعافیهوالنصر
چه دمی می شود آن دم که شود رؤیت تو ..
که به پایان برسد ظلم شب غیبت تو ..
ای خوش آن دم که رسد رایحه ناب وصال
به مشامم برسد عطر خوش قامت تو ..
#اللّهُمّ_عَجّل_ْلِوَلیّکَ_الفَرج
#سلام_مولای_مــهربانم🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلِ ما سوخت در این روضه
خبر سنگین است
#مرد_میدان🥀
دلم سلامی میخواهد به لبخند شهدا ؛
از همان سلام هایی که از زمین جدایت
می کند و غرق آسمانی معطر به عطر سیب میشوی ..
#سلام🤚
#صبحتون_شهدایی🍃
📝 متن خاکریز خاطرات ۱۷۷
🌸 شما بگو: ایشون استاد دانشگاست یا استاد اخلاق؟
#متن_خاطره
تعدادی از دانشجوها رفته بودند پیشِ دکترعباسی و از دکتر شهریاری شکایت کرده و گفته بودند: « دکتر شهریاری خیلی به ما فشـار میاره و درس ایشون واقعاً سنگینه» ...
جلسهی بعد دکتـر اومد کلاس. میتونست بگه حالا که رفتید شکایتِ من رو کردید ، حالتون رو میگیرم؛ اما به جای تلافیکردن؛ اومد و گفت: «معذرت میخواهم اگرکدورتی پیش اومده .» استاد اخلاقی بود دکترشهریاری.
📌خاطرهای از زندگی دانشمند شهید دکتر مجید شهریاری
📚منبع: کتاب شهید علم ، جلد ۱ ، صفحه ۴۶
#دانشمندشهید #شهیددکترمجیدشهریاری #گذشت #تواضع #بخشش #خوشاخلاقی
🇮🇷
فڪرم
بہ مُنتهــاے
#جمالت نمےرسد !
ڪز هر چہ
درخیال من آمد
نڪوتـــــری ...
#سلام🤚
#صبحتون_شهدایے🍃
#شهید_جهاد_مغنیه🌸
📝 متن خاکریز خاطرات ۱۷۸
🌸 خاطرهای زمستانی و زیبا از شهید محمدابراهیم همّت
#متن_خاطره
منطقهی قلاجه در اسلامآبادِ غرب بودیم، با آن سرمایِ استخوان سوزش. اورکتها رو آوردیم و بیـنِ بچه ها تقسیم کردیم. امـا حـاج همّت اورکت نگرفت و گفت: « همه بپوشن، اگر موند من هم میپوشم» یادمه تا زمانیکه اونجا بودیم، حاجی داشت از سرما میلرزید...
📌خاطرهای از زندگی سردار شهید محمد ابراهیم همّت
📚منبع: یادگاران۲ «کتاب شهید همت» ، صفحه ۶۴
#فرماندهان #شهیدهمت #گذشت #تواضع #ازخودگذشتگی #ایثار #تقوا
🇮🇷