تولدت مبارک آقا محمود
امروز شصت دو دومین سالروز ولادت جوانی است که در بیست و پنج سالگی جاودانه شد ، محمود کاوه که برای دشمن صخره ای
ناهموار و دست نیافتنی بود و برای دوست سحاب رحمت و امنیت.
بمناسبت ولادت این امیر بی تکرار، برای اولین مرتبه سخنان او را در لحظه محاصره چوارتا و شب حمله به چوارتا منعکس میکنم، و به تاریخ گوشزد میکنم، که شهید کاوه به قصد قرب الهی دروازه استان سلیمانیه عراق را گشود و به نیت نجات مردم چوارتا از دست صدام شهر را به محاصره گرفت در حالیکه فرمود ما مسئولین جلو شما خواهیم جنگید و امیدوارم اولین نفری که شهید میشود من باشم ، بعد بقیه بچه ها.
#ناگفته_ها #تاریخ #تحریف_دفاع_مقدس #تولد #شهادت
🌷پایگاه فرهنگی شهید کاوه سفیرآستان امام رضا(ع)
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
💌 می گفت ، خواب مادرسادات را دیدم ، پایم که به سوریه برسد هفته بعد میهمان او خواهم بود !
با رفتنش موافقت نشد ، به حضرت زهرا قَسمشان داد و کارش راه افتاد !!
هفته ی بعد ، شب آخر ، جورابهای همرزمانش را میشست ،
همرزمش به مجید گفت : حیف تو نیست با این اعتقادات و اخلاق و رفتار خالکوبی روی دستت داری؟!
گفت ، تا فردا این خالکوبی یا خاک میشه و یا اینکه پاک میشه!!
فردای آن روز با اصابت یک تیر به بازوی سمت چپش که دستش را پاره کرد و سه یا چهار گلوله به سینه و پهلویش نشست و با ذکر یا زهرا (س) به #شهادت رسید.
پیکر پاکش بعد از سه سال به وطن بازگشت....
#مدافع_حرم
#شهید_مجید_قربانخانی
خداروشکرکه مادرشهیدقربانخانی روزعقد دخترش به سفارش رهبر معظم ومعزَّز انقلاب پس ازسالها لباس عزاشو درآورد
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
🌹 پس امام زمان چی ؟
🌹#بیاد_سردار_شهید_محمد_مهدی_نصیرایی ( از #فرماندهان #واحد #اطلاعات و #عملیات #لشکر #ویژه ۲۵ #کربلا) #متولد ۱۳۳۹ #بابل ـ #شهادت ۱۳۶۴.۱۱.۲۶ #فاو ...
.
🔹سه چهار ماه بعد ازدواجش، شب عملیات والفجر ۸، مهدی حرفهایی زد که برای همه بچه بسیجیها اتمام حجت بود، مهدی یکی از دوستانش را کنار کشید و گفت: سید! من امتحان سختی رو گذراندم و خودت میدانی که روزهای اول زندگی چقدر شیرین است.
🔹من میتوانستم در سپاه بابل بمانم و همان جا خدمت کنم اما خیلی با خودم کلنجار رفتم، بالاخره حریف نفسام شدم، وسوسهها را کنار زدم و با خودم گفتم: مهدی! پس امام زمان چی؟ مگه قرار نبود یاورش باشی، یعنی این قدر نامردی که تا زن گرفتی آقا رو فراموش کردی؟
.
🔹من میدونستم که شهادتم در گرو ازدواجمه، این طوری باید دینم رو کامل میکردم، بقیهاش با خدا.حالا خوشحالم که به واسطه این سیده خانم، با حضرت زهرا(س) هم محرم شدم، سلام من رو به بچهها برسون، بگو گول دنیا رو نخورند.
✳️راوی: سیدحسین مشهدسری
.
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
✍ #خاطره_شهدا
🍎 یک بار حاج حسین بادپا به من گفت #حاج_قاسم💔 از غیب خبر داره!
گفتم یعنی چی؟
🍎 گفت: آخه من یه خوابی دیده بودم که این خواب رو تا به حال برای کسی تعریف نکردم اما... 🤔
پرسیدم چه خوابی؟
🍎حاج حسین گفت: چندی قبل خواب شهید کاظمی رو دیدم که پیغام شهید یوسف الهی را برام آورد و گفت: «تو شهید نمی شی »
🍎در خواب به شهید کاظمی گفتم : یه دعا کن من هم بیام پیش شما و خدا منم به شما برسونه 🤲🏻
ولی شهید کاظمی دعا نکرد
🍎 گفتم: من دعا میکنم شما آمین بگو
و بعد گفتم : خدایا منو به #شهدا برسون 🤲🏻
باز هم شهید کاظمی آمین نگفت و فقط به صورتم نگاه کرد و خندید.
🍎حاج قاسم از کجا فهمیده که بهم گفت «اگر آن کسی که باید برایت دعا کند، دعا کند شهید می شوی.»⁉️
🍎حاج حسین درست کمتر از یک ماه قبل از شهادتش به مزار شهید کاظمی می رود و آنجا با پدر و مادر این شهید دیدار می کند.
🍎حاج حسین آنجا از مادر شهید کاظمی می خواهد برای عاقبت بخیر شدنش دعا کند و مادر شهید کاظمی دعا می کند و اثر می کند
🍎 حاج حسین یک ماه بعد در سوریه به فیض #شهادت نائل می شود
❤️#سردار_دلها
🌷 شهید حسین بادپا
🕊🌻 شهید حاج قاسم سلیمانی
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
"ان شاءالله هم #زیارت هم #شهادت..."
نوشته بود من برنمیگردم مگر با زیارت حسین(ع) یا شهادت!
خوابش را دیدم. با خنده گفت:
مادر دست چپم و دوتا از دندان هایم را در حرم #امام_حسین علیه السلام جا گذاشتم!
روز بعد رفتم معراج شهدا. با اصرار پیکرش را دیدم، دست چپش قطع شده، زیر لبخند زیبایش هم جای دو دندان خالی بود!💔
#شهید_احمد_اژدری
تولد:۲۰/۶/۱۳۴۸- شیراز
شهادت:۴/۱۰/۱۳۶۴- شلمچه - کربلای۴
#شهدای_فارس
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
شهدا عاشق اند
معشوقشان #خداست
شاگردند؛
معلمشان #حسین (ع)است...
اُستاد اند...
درسشان #شهادت است
مسلح اند...
سلاحشان #ایمان است
مسافرند،
مقصدشان #لقاءالله است 🕊
مستحکم اند،
تکیه گاهشان #خدا ست...🍃
کاش میتوانستم مثل شهدای گمنام؛
گمنام زندگی کنم وگمنام ازاین دنیاسفرکنم...
بدون تسخیر کردن یک وجب خاک
یا بردوش انداختن جسم گناه آلودم بر شانه های خلق
کاش میشد به وصیتشان عمل کنم...
کاش ....
کاش...
🆔@ShahidBarzegar65
این عکسی که مشاهده میکنید معروفه
به نردبان #شهادت...
تمام افراد حاضر در عکس شهید شدند ....
🆔@ShahidBarzegar65
روح الله کلا بچه شلوغی بود. خیلی تحرک داشت.خیلی هم سوال میپرسید. همه از جواب دادن خسته میشدن میومد پیش من،من حوصله بیشتری داشتم حداقل واسه بچه ها باحوصله بودم، بیشتر در مورد واقعه روز #عاشورا میپرسید، مخصوصا از #حضرتزینب(س).
با همون شیطنت خاصی که داشت چند تا بالش میزاشت وسط و دورش می چرخید بهش میگفتم:بشین جوابتو بدم. میگفت: تو بگو من همینجوری یاد میگیرم.
حضرت زینب(س) را به عمه زینب (س) میشناختند. همین باعث شد بزرگ که شد عاشق #شهادت، اون هم شهادت در راه دفاع از حرم عمه زینب(س) شد.
#شهید_سیدروحالله_عجمیان
🆔@ShahidBarzegar65
🌹 #شهید عباس امانی ( #آمل) #شهادت : ۲۵ #شهریور ۱۳۶۵_جزیره مینو __فرزند آخر #خانواده بود.سر کوره کار میکرد.هفده #سالگی رفت #جبهه.#نوزده سالگی هم #بشهادت رسید.تو وصیتنامه ش نوشت :
ببینید چقدرقشنگه👇
📩 خدایا مرا بسوزان؛ همراه سوختن گناهان من را هم بسوزان.
خدایا :
چه بگویم که از بار گناهانم باخبری و میدانی در خلوت چقدر معصیت کردم.خدایا توبه کردم...
قبول دارم عهد شکنم،
قبول دارم بند عاصی و گنه کارم،
خدایا دستم به دامان توست ،
اول پاکم کن و بعد خاکم کن.
خدایا در جوانی آمدم و در جوانی خودم را به تو سپردم...
خدایا مرا ببخش که محتاج عفو و بخشش تو هستم.
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
🆔@ShahidBarzegar65
#حافظ قرآن بود و #نخبه و #مخترع، مدیری لایق و پدری مهربان و #خادم حرم امام رضا «ع». آن قدر در زندگی اش، اخلاص داشت که آخر هم خدا، #شهادت در یکی از پاک ترین نقطه های زمین، در حرم پاک فرزند پیامبر «ص» را نصیبش کرد.
عاشقانهای مادرانه که زندگی #سید_فرید_الدین_معصومی از تولد تا شهادت در #حرم_شاهچراغ را روایت می کند
برشی از کتاب:
مگر تو خبر داشتی فرید؟! مگر تو می دانستی قرار است چه اتفاقی برایت بیفتد؟! آن هم این قدر دقیق! تو می دانستی فرید، می دانستی خوب زندگی کردن و خوب بندگی کردن تو را به آرزویت می رساند. این را دوستانت هم فهمیده بودند. فهمیده بودند که وقتی تقید به نماز اول وقتت را دیده بودند، گفته بودند: « همین نماز اول وقت، آخرش تو را شهید می کنه. » نماز اول وقتی که حتی در نیوزلند هم ترک نشد. نماز تو را کشاند به معراج شهدا، به نقطه اوج.
🔔 محل عکس محل دقیق شهادت شهید هست
🆔@ShahidBarzegar65
#رسم_خــوبان
گروهی شهید شدن لذت بیشتری دارد
اینکه باهمه ی دوستان عاشق شهادتت در کناریکدیگر به
#شهادت برسی و
همه باهم به آرزویشان برسند وکسی #حسرت نخورد ودر دلتنگی و دوری از عزیزش به سر نبرد
چقدر عاشقانه است #شهید بشویم درحالی که با تمام دوستانمان دست در دست یکدیگر داشته باشیم..
مانند ۳۲ شهید داخل عکس که روز قبل از #شهادتشان عکس دسته جمعی انداختند و فردا به آرزویشان رسیدند
همه باهم..
کسی از غافله جانماند...
🌹دعا کنید برجا مانده گان کاروان
اللهم ارزقنی....💔
🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
راز خواب یک شهید...
🔹و به من گفت : راهکارش اشکه ، اشک...
#شهادت
36.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فرزندان #خمینی ؛
پایانی جز #شهادت ندارند ...
.😢اللهم عجل لولیک الفرج✨˼
💌ازحضور وفعالیت شما خوبان همیشه همراه بی نهایت متشکریم.
🕊دوستان جدید:ضمن خیرمقدم
👌پُستها هر ۲۴ساعت یکبار بارگزاری میشود.
هدیه به امام زمان عج وشهدا
بویژه شهدای ۱۵خردادصلوات✨
التماس دعا...یاعلی...تافرداشب
🆔@ShahidBarzegar65
#شریک_جهاد
🌸 شهید سیدمیثم تراهی رو در ثواب تولیدمحتوای امروز شریک میکنیم؛ به امیدی که دستمون رو بگیرند
🌼#خادمِمادر|توی خونه کاری نبود که برام انجام نده. گاهی که دور برم بود، میشنیدم زیر لب میگه:
اللهم ارزقنا توفیق الشهادة
میگفتم: آخه میثم جان این چیه که میگی؟ مگه الان دوران جنگه؟
با خنده جواب میداد:
مامان! خدا روزی منو میده...
🌼#نمازشب|بعضی نیمه شبها پا میشد تا نماز بخونه. چون نمیخواست برق اتاق ما رو اذیت کنه، می رفت رو ایون توی تاریکی نماز میخوند.
🌼#خاکپا|خیلی وقتا مخصوصاً ماهرمضونا با اینکه مسافت تا پایگاه بسیج خیلی زیاد بود، اول صبح پا میشد و میرفت اونجا. همسایمون میگفت: اونقدر دلم میخواد اول صبح بیام و خاک زیر پایش رو به عنوان تبرک بردارم، اما خجالت میکشم
🌼#کمک_به_دیگران|حقوقش زیاد نبود، اما دست خیلیها رو گرفت. خیلیها مییومدند در خونه و می گفتن: اومدیم قرضی که از سید میثم گرفتیم رو پس بدیم... حتی تا مدتها بعد از شهادتش هم مردم مییومدن و میگفتند: این پول رو از سید میثم امانت گرفته بودیم.
🌼#دنبالشهادت|میگفت: مامان من سنت پیامبر [ازدواج] رو هم انجام دادم. فکر نمیکنم واجبی به گردنم مونده باشه. خدا رو شکر ازدواج هم کردم... اینا رو میگفت که بگه آمادهی شهادتم.
🌼#شهادت|دو هفته بعد از عقدش عازم سیستان و بلوچستان شد.
یک ماهی از مأموریتش گذشته بود و فقط سه روز مونده بود که تموم بشه که گروهک ریگی سید میثم منو شهید کردند
▪️گفتگوی امام سجاد (ع) با ابن زیاد در دارالاماره کوفه👇
🔴ابن زیاد رو به امام سجاد (ع) کرد و پرسید:
_تو کیستى؟
🔵حضرت پاسخ داد:
_من على بن الحسین هستم.
🔴ابن زیاد گفت:
_مگر على بن الحسین را خداوند (در کربلا) نکشت؟
🔵امام(علیه السلام) فرمود:
_من برادرى به نام على بن الحسین (حضرت علی اکبر) داشتم که مردم (ستمگر) او را به قتل رساندند.
🔴ابن زیاد گفت:
_نه، او را خداکشت!
🔵امام (ع) با استفاده از آیه ۴۲ سوره زمر فرمود:
_«اللهُ یَتَوَفَّى الاَْنْفُسَ حِینَ مَوْتِهَا» (خداوند، جانها را به هنگام مرگشان مى گیرد).
(یعنى هر چند خداوند، جان هر کس را هنگام مرگ مى ستاند ولى برادرم را عده اى ستمکار به #شهادت رساندند).
🔴ابن زیاد که از این جواب دندان شکن خشمگین شده بود، گفت:
_تو با جرأت و جسارت پاسخ مرا مى دهى؟! هنوز در تو، توانایى پاسخگویى به من وجود دارد؟ او را ببرید و گردن بزنید!!
🔵#حضرت_زینب (س) وقتی این وضع را دید، #امام_زین_العابدین (ع) را در آغوش گرفت و خطاب به ابن زیاد فرمود:
_بس است! هر چه خواستى از خون ما بر زمین ریختى. سپس افزود: به خدا سوگند! از او جدا نخواهم شد، اگر مى خواهى او را بکشى، مرا نیز همراه او به قتل برسان!
🔴ابن زیاد به حضرت زینب و #امام_سجاد (ع) نگاهى انداخت و گفت:
_شگفتا از مِهرِ خویشاوندى! به خدا سوگند! گمان مى کنم این زن دوست دارد با برادرزاده اش کشته شود. از او (#علی_بن_الحسین) درگُذرید که گمان مى کنم همین بیمارى براى درد و رنجش کافى است!
🔵امام سجاد (ع) رو به عمه اش کرد و فرمود:
_عمه جان! تو آرام باش تا من با وى سخن بگویم. آنگاه رو به ابن زیاد کرد و فرمود:
_آیا ما را به قتل تهدید مى کنى؟ مگر نمى دانى که کشته شدن [در راه خدا]، عادت [دیرین] ما و شهادت، مایه کرامت و افتخار ماست؟!
🔴پس از این گفتگوها ابن زیاد که کاملا شکست خورده بود، دستور داد على بن الحسین (ع) و همراهانش را درخانه اى کنار مسجد اسکان دهند.
📚لهوف، ص ۲۰۲
#شهادت _امام_سجاد (ع) 🏴
🌹ورود کاروان اسرا به کوفه
فاطمه داغ علی ندید
علی داغ حسن ندید
حسن داغ حسین ندید
حسین داغ رقیه ندید
عباس داغ علی اصغر ندید
چه کشیدند زینب وسجاد که داغ ..
تک تکشان را به عینه دید😔
امان از دل زینب وسجاد😢
🌷شهیدی که هیچ کس را ندارد که برایش صلواتی بفرستد
شهید سیف الله شیعه زاده از شهدای #بهزیستی استان مازندران که با یک زیر پیراهن راهی جبهه شد و هیچکس در جبهه نفهمید که او #خانواده ای ندارد.
کم سخن می گفت و با سن کم سخت ترین کار جبهه یعنی *بیسیم چی* بودن را قبول کرده بود.
😔سرانجام توسط منافقین اسیر شد برگه و کدهای عملیات را قبل از اسارت خورد و منافقین پس از #شهادت رساندن وی ، برای به دست آوردن رمز و کد های بیسیم سینه و شکمش رو شکافتند ولی چیزی نصیب آنها نشد ...❤️🔥
یادمان باشد پای سفره چه کسانی نشسته ایم و این نظام اسلامی امانت شهدای مظلوم است!👌
تا آسمان راهی نیست...
شهدا هم روزی زمینی بودند...
از گردنه نَفس که عبورکنی.می رسی.
💫یادشهدا بخیر.....
یاد "#شهید_دقایقی"که توی وصیت نامه خطاب به همسرش نوشت:
"اگر #بهشت نصیبم شد منتظرت میمانم...
((یادِ "#شهید_زین_الدین" که میگفت:
در زمان #غیبت #امام_زمان به کسی #منتظر میگویند که منتظر #شهادت باشد... 😔😭))
یادِ "#شهید_همت"که خانمش میگفت:
همیشه به شوخی بهش میگفتم اگه بدون ما بری گوشتو میبرم..
اما وقتی جنازه رو آوردن دیدم که اصلا سری در کار نیست...😔
یادِ "#شهید_حسن_آبشناسان" که
همسرش گفت:
لباسهای خونی همسرم را گذاشته بودند داخل یک کیسه پلاستیک..
روز سوم که خانه خلوت تر شد رفتم کیسه را آوردم...
خون هم اگر بماند بوی مردار میگیرد. با احتیاط گره اش را باز کردم و لباسها را آوردم بیرون..
بوی عطر پیچید توی خانه...
عطر گل محمدی.
بوی عطری که حسن میزد..
یادِ"#شهید_علمدار" که میگفت:
برای بهترین دوستان خود دعای شهادت کنید
🕊ای شُهدا
برای مــا حمدی بخوانید که شُما زنــده ایــد و مــا مـُـرده ...!
شهادت یک لباس تک سایز است
هر وقت و هر زمان اندازه ات را به لباس شهادت رساندی،
هر جا باشی با شهادت از دنیا میروی. "#شهید_آوینی"
❇شهدا را یاد کنیم با یک صلوات🇮🇷
شهیدی که منافقین چشمهایش را در آوردند و گوشهایش را بریدند و بعد شهیدش کردند...
دفعه آخر که به مرخصی آمد دیدم خیلی فرق کرده و حالت معنوی خاصی پیدا کرده است.
وقتی بغلش کردم با خودم گفتم برای آخرین بار است که می بینمش.
به سید مهدی گفتم: «مادر مگر جنگ تمام نشده و امام قطعنامه را امضا نکردند؟»
گفت: «مگر امام نفرمودند من جام زهر را نوشیدم، من باید دوباره برگردم.»
گفتم: «برو و مواظب خودت باش!»
با اینکه خودش می دانست بر نمیگردد، گفت: «این دفعه که برگردم تحصیلاتم را ادامه می دهم به خاطر شما!»
مادر این شهید, نحوه شهادت فرزندش توسط منافقین در #عملیات_مرصاد را اینچنین بیان میکند:
"سید مهدی در گردان مسلم لشکر 27 و در منطقه اسلام آباد غرب بود که به #شهادت می رسد. منافقین سفّاک چشم هایش را در آورده بودند, گوشهایش را بریده بودند و آنقدر به فکش ضربه زنده بودند تا فکش خرد شده بود و پوستش را کنده بودند و بدنش را سوزانده بودند.
زمانی که پیکرش را برای ما آوردند اجازه ندادند او را ببینم ولی بعدا فیلم پیکرش را دیدم..."
#پاسدار_شهید_سیدمهدی_رضوی
🌹نامه شهیدمدافع حرم محسن حججی به امام رضا (ع)
بسم الله النور، النور...
به: انیس النفوس، شمس الشموس، مولا علی ابن موسی الرضا(ع)
از :غلام رو سیاه، گنهکار
🌹سلام آقای خوبم
از آخرین باری که به پابوستان آمدم تاکنون چندسالی می گذرد؛ و حال که در صحن و سرایت هستم سرتاپا شوق و شعف دارم.
🌹یادم هست دفعه قبل خواسته های زیادی از شما داشتم؛ الان که خوب فکر میکنم به همه ی خواسته هایم رسیده ام. شغل سپاه، عروسی، جور شدن زندگی و... منمونم آقای خوبم، ممنون...
🌹دو روز پیش كه با لباس سبز پاسداری به حرمت قدم گذاشتم چقدر لذت بردم؛ باورم نمیشود؛ همه اینها را از کرم و بزرگی شما میدانم.
🌹مولای من، با ورود به سپاه دریچه ای جدید از زندگی به روی من باز شد؛ اگر روزی هزار بار شکر خدا را بگویم باز هم کم است؛ ارباب من، از لذت های دنیوی هرآنچه که باید می چشیدم را چشیدم...
🌹حال، بی صبرانه مشتاق چشیدنی لذتی اخروی هستم؛ لذتی که نهایتش رضای خداست...
🌹یا رضا، تو را به پدر بزرگوارت موسی بن جعفر(ع) قسم، تو را به فرزند عزیزت جواد الائمه قسم، تو را به خواهر گرامی ات فاطمه معصومه قسم، ضامن من شوید...
🌹آقا جان دوست دارم همانند علی اکبر(ع) در جوانی شهدِ شیرین #شهادت را بنوشم و جان ناقابلم را فدای شما اهل بیت کنم.
🌹فقط یک خواسته شخصی دیگر دارم؛ مولای من، بر من منت بگذار و #جواز_شهادتم را امضاء کن.
🌹امشب شام دوشنبه است؛ می گویند دوشنبه ها و پنج شنبه ها پرونده اعمال ما می رود دست صاحبمان ولی عصر(ع)...
🌹آقای من، تو را به مادرت زهرا(س) قسم، شهادت نامه ام را با امضای خودت مزین کن.
آرزو دارم امشب پرونده ام به همراه جواز شهادتم به دست امام زمان(ع) برسد؛ بدون شک با دیدن امضای ضمانت شما، ولی عصر(ع) هم امضاء می کند.
🌹گرچه سرتا پا گناهم، رو سیاهم
ضامنم باش ای رضا
مانند آهو دِه پناهم...
آقای من...
مرا از درگاهت ناامید نکن
الهی رضاً به رضاک
لامعبود سواک
دوشنبه/ سه شنبه 94/5/6
حرم امام رضا(ع)/ رواق دار الاجابه
01:34 بامداد
محسن حججی❣🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 خواب عجیب همسرشهیدمدافع حرم
حضرت زینب به من فرمود:
برای حفظ اسلام باید جون داد.
#شهید_مدافع_حرم
#محمدتقی_ارغوانی
#شهادت۲۲بهمن۹
👌🕊بسیار شنیدنی وتکان دهنده..
خدا صبر واجرتان رامضاعف بفرماید
https://eitaa.com/joinchat/4051894643C7e13248c4d
💔 شهیدی که نماز نمیخوانـد!
تو گردان شایعهشد نماز نمے خونه!
گفتن،تو ڪه رفیقشی..
بهش تذکر بده..
باور نکردم و گفتم: لابد میخواد ریا نشه..
پنهانی مےخونه..!
وقتےدو نفریتویسنگرکمینجزیرهمجنون
²⁴ ساعتنگهبانشدیـم..
با چشمخودمدیدمکهنمازنمیخواند!!
تویسنگر کمین،در کمینشبودم
تا سرحرفرا باز کنم ..
گفتم : ـ تو که برایخدا میجنگے..
حیفنیسنماز نخونی؟!
لبخندے(: زد و گفت :
+یادممیدےنمازخوندن رو؟
➖ بلد نیستے❓
➕نه..تا حالا نخوندم
--_ نمازخواندن رو تویتوپوآتشدشمن
یادش دادم . .
اولین نمازصبحشرا با مناولوقتخواند.
دو نفر نگهبان بعدیآمدندو جاےماراگرفتند
ماهمسوار قایقشدیمتا برگردیم..
هنوز مسافتےدورنشدهبودیمکهخمپاره
نشست،تویآبهور ،پارو از دستشافتاد
آرامکفقایقخواباندمش،لبخندکمرنگےزد🙂
با انگشترویسینهاشصلیب†کشید
وچشمشبهآسمان،با لبخند به..
شهادت🕊♥️رسید . . .
آری،مسیحے بودکهمسلمان شد و بعد از
اولیننمازشبه #شهادت رسید...
✨🕊به یاد کیارش🌹
https://eitaa.com/shahidBarzegar65/10146
💢 #همچون_عمویش_ابالفضل_بی_دست
.
▪️قبل #شهادت #خواب دیده بود : یک دست #پسرش از تنش جدا شد ، دست دیگر به پوست آویزونه.وقتی پیکرش را از سوریه آوردند خواب مادر خوب تعبیر شد روح الله روز #تاسوعا #بشهادت رسید و دستش از پیکرش جدا شده بود ....
.
#شهید_سید_روح_الله_عمادی
https://eitaa.com/shahidBarzegar65/10592