eitaa logo
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
7.7هزار دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
3.3هزار ویدیو
69 فایل
﷽ [ مـن شنیـدم سـر عشـاق به زانـوے شمـاست و از آن روز سـرم میـل بریـدن دارد ] • ↫زیر نظر خانواده‌‌ محترم‌ شهید "تنھا کانال‌ رسمی‌ شهید در پیامرسان‌ ایتا" 📞| روابط عمومی مجموعه شهید دهقان: 🆔| @Ghoqnooos_7494 📝|ارتباط با ادمین: 🆔| @bentolabbas8
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ‍ ‍ 🍃♥️ | 🍃 ... به یادآور زمانی را که با ذکر اباعبدالله از شیره جانت به کام فرزندت ریختی... به یاد آور زمانی را که در کودکی به فرزندت یاد دادی در درگاه پروردگارش بایستد... به یادآور زمانی راکه در نوجوانی تمام تلاشت را کردی که توجهش جلب شود به پاکترین افراد سرزمینش و بهترین روزهای سال را در سفرهای گذراندی که روح و جان فرزندت با پیوند بخورد... به یادآور زمانی راکه فرزندت به جوانی رسید وهربار در برابرت قدم زد، برایش وان یکاد زمزمه کردے... به یاد بیاور زمانی راکه سحرگاهان بااشک چشمانت از پروردگارت خواستی حافظ جوانت باشد و عاقبتش را بخیر کند... و به یادآور زمانی را که ازاو پرسیدی: چرا باسر برگشتی ؟؟ 🍃 .... به یادآور زمانی راکه جوانی ات را گذاشتی پای حفظ و خدمت به حضرت ... به یادآور زمانی راکه میتوانستی مثل خیلی از هم قطارانت بااسم و رسم برای خودت امکانات فراهم کنی... به یادآور زمانی راکه میتوانستی مرفه زندگی کنی اما مرام و عقیده ات را به توجیهات و مقام نفروختے... به یادآور زمانی راکه ترجیح دادے سخت زندگی کنی اما باشرافت... به یادـآور زمانی راکه بی چون و چرا فرزندت را به دفاع از فرستادے... 🍃انتظار نداشته باشید در لحظه سال های جدید دستش را بگیرید و قامت مردانه اش را در آغوش گیرید و اورا ببوسید و برایش بخواهید... او در بالاترین مقامها به نظاره تان ایستاده و آرزویش برایتان سلامت، سعادت و آرامش است... کوه بزرگی که قراربود تکیه گاهتان باشد، حالا سایه سرتان شده... ، دست مریزاد، 🍃خودتان در گوشش زمزمه کردید: اگر زنده مانَد، قضا می شود... ♦️💌| پست اینستاگرامے 🍃❤️| @shahid_dehghan
در دفتر خاطرات من بنویسید  من هر چه كه دارم از شهیدان دارم... ... 🌸💛| @Shahid_Dehghan
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
در دفتر خاطرات من بنویسید  من هر چه كه دارم از شهیدان دارم... #اروند... #راهیان_نور 🌸💛| @Shahid_De
💠بسم ربّ الشهداء💠 🔸اسفند ماه سال نود و دو باهم در دوکوهه بودیم. محمدرضا مسئول پشتیبانی دوکوهه بود و به همین علت مدام در رفت و آمد بود🔸 🔹او طبق برنامه از اذان صبح تا حدوداً ساعت ده شب در حال خدمت به زائران شهدا بود. و چیزی که از او در خاطرم مانده این است که شب زمانی که برمی گشت، مستقیم به گردان تخریب می رفت و آنجا تا می دید کاری بر زمین مانده از دیگران سبقت می گرفت برای انجام دادنش.🔹 🔸بعضی از شبها تا اذان صبح روبروی محل اسکان زائران پست داشتیم. هر وقت باهم بودیم، محمدرضا جای من هم پست می داد و به جای من هم بیدار می ماند. هیچ وقت در دوران خادمی، آثار خستگی را در چهره ی او ندیدم. 🔹محمدرضا با تمام وجود برای شهدا کار می کرد...🔹 🔸عاقبت خودش هم به این قافله رسید و پیشوند نام شهید را به خود اختصاص داد. 💌خاطرات محمدرضا دهقان امیری💜 🌸💛| @Shahid_Dehghan
"بسم ربّ الشّهداء" 🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿 محمدرضا خیلی باانرژی بود و شوخ طبع. در دوران خادمی، با تمام خستگی های ناشی از کار، شیطنت هایش به جا بود و هر شب با خادم ها جشن پتو و... اجرا می کرد. مسئولمان دائم به من و محمدرضا تذکر می داد که کمتر شیطنت کنیم. یادم هست که یک بار آن برادر مسئول عصبانی شد و سرمان داد زد. من از این رفتار خیلی ناراحت شدم و حتی تصمیم گرفتم که برگردم و ادامه ندهم. اما محمدرضا آرام و ساکت بود و چیزی نگفت و با همان اخلاص همیشگی به خادمی اش ادامه داد. و سرانجام عاقبت این خادمی، با شهادت گره خورد... 🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿 #راهیان_نور... @Shahid_Dehghan
💠بسم ربّ الشهداء💠 🔸اسفند ماه سال نود و دو باهم در دوکوهه بودیم. محمدرضا مسئول پشتیبانی دوکوهه بود و به همین علت مدام در رفت و آمد بود🔸 🔹او طبق برنامه از اذان صبح تا حدوداً ساعت ده شب در حال خدمت به زائران شهدا بود. و چیزی که از او در خاطرم مانده این است که شب زمانی که برمی گشت، مستقیم به گردان تخریب می رفت و آنجا تا می دید کاری بر زمین مانده از دیگران سبقت می گرفت برای انجام دادنش.🔹 🔸بعضی از شبها تا اذان صبح روبروی محل اسکان زائران پست داشتیم. هر وقت باهم بودیم، محمدرضا جای من هم پست می داد و به جای من هم بیدار می ماند. هیچ وقت در دوران خادمی، آثار خستگی را در چهره ی او ندیدم.🔸 🔹محمدرضا با تمام وجود برای شهدا کار می کرد...🔹 🔸عاقبت خودش هم به این قافله رسید و پیشوند نام شهید را به خود اختصاص داد.🔸 🌷خاطرات دوستان شهید محمدرضا دهقان امیری🌷 @Shahid_Dehghan
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
|💛| @shahid_dehghan
‍ 🔶🔹🔶🔹 🔹🔶🔹 🔶🔹 🔹 هر سال در ایام نوروز سفر خانوادگی داشتیم و 4، 5 نفری به زیارت می رفتیم. فکر می کنم اردوهای راهیان نور خیلی روی روحیه ی بچه ها اثر مثبتی می گذاشت. این اردوها بنزینی بود که تا آخر سال آنها را از نظر معنوی تأمین می کرد. این سفر را خیلی دوست داشت و با شهدا رابطه بسیار قوی ای برقرار کرده بود. 🔸به روایت مادر بزرگوار 🌸🍃 |💛| @Shahid_Dehghan