آقــاسَـجّــادٌ
📚
#فتح_خون
#قسمت_هجدهم
یاران! شتاب کنید که زمین نه جای ماندن، که گذرگاه است... گذر از نفس بسوی رضوان حق. هیچ شنیده ای که کسی در گذرگاه، رحل اقامت بیفكند؟... و مرگ نیز در اینجا همان همه با تو نزدیك است که در کربلا، و کدام انیسی از مرگ شایسته تر؟ که اگر دهر بخواهد با کسی وفا کند و او را از مرگ معاف دارد، حسین که از من و تو شایسته تر است.
الرحیل، الرحیل! یاران شتاب کنید.
#فصل_چهارم
قافله عشق در سفر تاریخ
#راوی
قافله عشق در سفر تاریخ است و این تفسیری است بر آنچه فرموده اند: کل یوم عاشورا و کل ارضٍ کربلا... این سخنی است که پشت شیطان را می لرزاند و یاران حق را به فیضان دائم رحمت او امیدوار می سازد.
... و تو، ای آن که در سال شصت و یكم هجری هنوز در ذخایر تقدیر نهفته بوده ای و اکنون، در این دوران جاهلیت ثانی و عصر توبه بشریت، پای به سیاره زمین نهاده ای، نومید مشو، که تو را نیز عاشورایی است و کربلایی که تشنه خون توست و انتظار می کشد تا تو زنجیر خاك از پای اراده ات بگشایی و از خود و دلبستگی هایش هجرت کنی و به کهف حَصینِ الزمان و المكان ولایت ملحق شوی و فراتر از زمان و مكان، خود را به قافله سال شصت و یكم هجری برسانی و در رکاب امام عشق به شهادت رسی...
یاران! شتاب کنید، قافله در راه است. می گویند که گناهكاران را نمی پذیرند؟ آری، گناهكاران را در این قافله راهی نیست... اما پشیمانان را می پذیرند. آدم نیز در این قافله ملازم رکاب حسین است، که او سرسلسله خیل پشیمانان است، و اگر نبود باب توبه ای که خداوند با خون حسین میان زمین و آسمان گشوده است، آدم نیز دهشت زده و رها شده و سرگردان، در این برهوت گمگشتگی وا می ماند.
"زهیر بن قَین بَجلی" را که می شناسید! مردانی از قبیله "بنی فزاره" و "بجیله" گویند: "آنگاه که ما همراه با زهیربن قین بجلی از مكه بیرون آمدیم... در راه ناگزیر با کاروان حسین بن علی همسفر شدیم." آنها می گویند که: "ما را ناگوارتر از آنكه با او در جایی هم منزل شویم، هیچ چیز نبود... چرا که زهیر از هواداران عثمان بن عفان خلیفه سوم بود."
"ما در این سو و حسین در آن سو اردو زدیم. برسفره غذا نشسته بودیم که فرستاده ای از جانب حسین (ع)آمد و سلام کرد و با زهیر گفت: ابا عبدالله الحسین مرا فرستاده است تا تو را به نزد او دعوت کنم و ما هر آنچه را که در دست داشتیم، انداختیم و خموش نشستیم، آنچنان که گویا پرنده ای بر سر ما النه ساخته است."
"ابی مخنف" گوید: از "دَلهم" دختر "عمرو" که همسر زهیر بود، اینچنین روایت شده است: "من به زهیر گفتم:آیا فرزند رسول (ص) خدا تو را دعوت می کند و تو از رفتن امتناع می ورزی؟ سبحان الله! بهتر نیست که به خدمتش بروی، سخنش را بشنوی و سپس بازگردی؟ زهیر با ناخشنودی پذیرفت و رفت، اما دیری نگذشت که با چهره ای درخشان بازگشت و فرمود تا خیمه اش را بكنند و راحله اش را نزدیك امام حسین (ع)برند. آنگاه مراگفت که تو را طلاق می گویم؛ ازاین پس آزادی و مرا حقی بر گردن تو نیست، چرا که نمی خواهم تو نیز به سبب من گرفتار شوی. من عزم کرده ام که به حسین (ع) بپیوندم و با دشمنانش نبرد کنم و جان در راهش ببازم. سپس مَهر مرا پرداخت و به یكی از عموزاده هایش واگذاشت تا مرا به خانواده ام برساند...
آنگاه به یارانش گفت: از شما هر که می خواهد، مرا پیروی کند، و اگر نه، این آخرین دیدار ماست. بگذارید تا حدیثی را از سال ها پیش، آنگاه که در سرزمین "بَلَنجَر" از بلاد خزر نبرد می کردیم برای شما نقل کنم... از سلمان فارسی، که چون ما را از کثرت غنایمی که به چنگ آورده بودیم خشنود دید، فرمود: اگر امروز اینچنین خشنود شده ای، آن روز که سرور جوانان آل محمد (ص) را درك کنی و در رکاب او شمشیر زنی، تا کجا ...
📗 #کتاب_فتح_خون
🖊 #نویسنده_سیدمرتضی_آوینی
📄 #صفحه_هجدهم
@shahid_sajad_zebarjady
🍃✨
#السلام_علیک_یاصاحب_الزمان
ما درچه شماریم که خورشید جهان تاب
گردن به تماشای تو از صبح کشیده ست
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸
@shahid_sajad_zebarjady
آقــاسَـجّــادٌ
🍃✨ #السلام_علیک_یاصاحب_الزمان ما درچه شماریم که خورشید جهان تاب گردن به تماشای تو از صبح کشیده ست
🌴 #حدیث
✨ امام باقر(علیه السلام) :
اگر خواهان قرار گرفتن در مقامات رفیع هستید؛ اگر خواهان گشایش در هر امرے هستید؛ اگر خواهان جلب رضایت خداوند
مے باشید؛ توجّه به دو امر الزامے است:
🍃 شناخت امام زمان(عج)
🍃 اطاعت از امام زمان(عج)
اگر شاه کلید معرفت امام در دست باشد، تمام قفل ها باز مے شود.
📚| مکیال المکارم، ج۲، ص۱۸
@shahid_sajad_zebarjady
آقــاسَـجّــادٌ
🍃🇮🇷 🌹 #شهید_سیدجواد_اسدی از نیروهای حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران که در ماموریت مستشاری خود به سوریه
از زمین کربلا خورشیدها برخواسته ☀️
عشق از قافله ، ۷۲ سر می خواسته 🌹
#شهید_مدافع_حرم
#سید_جواد_اسدی
#تعزیه_خوان_امامحسین (ع)
@shahid_sajad_zebarjady
آقــاسَـجّــادٌ
#یارقیه شهادت نازدانه اباعبدالله الحسین علیه السلام تسلیت باد. 🍂
🏴چگونگی شهادت #حضرت_رقیه (س)
🌴بعد از واقعه عاشورا دشمن تمام کسانی را که زنده مانده بودند ، اسیر کرد. میان این اسرا، یک دختر کوچک هم دیده می شد. این دختر کوچک رقیه بود. رقیه دختر امام حسین علیهاالسلام که حالا بعد از شهادت پدرش به همراه عمه اش زینب و اسرای دیگر به طرف شام می رفت.
از داخل خرابه های شام، صدای یک کودک به گوش می رسید. تمام کسانی که در میان اسرا بودند، می دانستند که این صدای رقیه دختر کوچک امام حسین است. رقیه از خواب بیدار شده بود و سراغ پدرش را می گرفت. گویا خواب پدرش را دیده بود. در این حال یزید، دستور داد سر امام حسین علیه السلام را به رقیه نشان بدهند. وقتی حضرت رقیه علیهاالسلام سر بریده پدرش امام حسین علیه السلام را دید، با فریاد و ناله خودش را روی سر بریده پدرش انداخت و همان جا، از دنیا رفت.🌴
📘لهوف سید ابن طاووس
@shahid_sajad_zebarjady
🍂🍂🍂
#السلام_علیک_یارقیه_بنت_الحسین ع
گفت: اگه اربعین نرفتی کربلا، برای سه ساله ارباب گریه کن.
گفتم: چطور؟
گفت: آخه اونم اربعین نرفت کربلا...
🍂🍂🍂
@shahid_sajad_zebarjady