eitaa logo
روایتگری شهدا
25.7هزار دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
5.3هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
💚شیطنت های هادی،رفع خستگی کار❤️ 💕 ۲🍃 ✔️راوی:جمعي از دوستان شهيد 👈...يادم هست زماني كه براي🌷 به ميرفتيم، من و🌷 و چند نفر ديگر از بچه هاي🕌، جزء خادمان بوديم. آنجا هم دست از بر نميداشت. ⚘@pmsh313 💎مثلا، يكي از دوستان قديمي من با كت و شلوار خيلي شيك آمده بود و ميخواست با آب حوض دوكوهه بگيرد، رفت كنار اين آقا و چند بار محكم با مشت زد توي آب! سر تا پاي اين رفيق ما خيس شد. يك دفعه دوست قديمي ما دويد كه را بگيرد و ادبش كند. 🍀 با چهره اي مظلومانه شروع كرد با زبان لالی صحبت كردن. اين بنده ي خدا هم تا ديد اين آقا قادر به صحبت نيست چيزي نگفت و رفت،شب وقتي به اتاق ما آمد،یک باره چشمانش از تعجب گِرد شد😳. داشت مثل بلبل تو جمع ما حرف ميزد! ٭٭٭ 💎در به عنوان🌷 فعاليت ميكرديم. در آن ايام با شوخ طبعي ها را از تن ما خارج ميكرد. ⚘@pmsh313 💎يادم هست كه يك پتوي بزرگ داشت كه به آن ميگفت »پتوي اِجكت« يا پتوي پرتاب!كاري كه با اين پتو انجام ميداد خيلي عجيب بود. يكي از بچه ها را روي آن مينشاند و بقيه دورتادور پتو را ميگرفتند و با حركات دست آن شخص را بالا و پايين پرت ميكردند. 💎يك بار سراغ يكي از رفت. اين از دوستان ما بود. ايشان خودش اهل و بود. هادي به او گفت: حاج آقا دوست داريد روي اين پتو بنشينيد؟،بعد توضيح داد كه اين پتو باعث ميشود. ⚘@pmsh313 🍀 آقا كه از خنده هاي بچه ها موضوع را فهميده بود، عبا و عمامه را برداشت و نشست روي پتو، و بچه ها چندين بار حاج آقا را بالا و پايين پرت كردند. خيلي سخت ولي جالب بود. بعد هم با يك پرتاب دقيق حاج آقا را انداختند داخل حوض معروف. بعد از آن خيلي از طعم اين پتو و حوض را چشيدند! 💎شيطنت هاي در نوع خودش عجيب بود. اين کارها تا زماني که پاي او به حوزهي علميه باز نشده بود ادامه داشت،يادم هست يک روز سوار موتور از🌷(س)به سوي🕌 بر ميگشتيم. در بين راه به يکي از رفقاي مسجدي رسيديم. او هم با موتور از🌷 (س) بر ميگشت. ⚘@pmsh313 💎همينطور که روي موتور بوديم با هم سلام و عليک کرديم،يادم افتاد اين بنده ي خدا توي اردوها و برنامه ها، چندين بار را اذيت کرد. از نگاه هاي فهميدم که ميخواهد تلافی کند! اما نميدانستم چه قصدي دارد. 💎 يکباره با سرعت عملي که داشت به موتور اين شخص نزديک شد و سوييچ موتور را درحاليكه روشن بود چرخاند و برداشت،موتور اين شخص يکباره خاموش شد. ما هم گاز موتور را گرفتيم و رفتيم! هر چه آن شخص داد ميزد اهميتي نداديم. 💎به گفتم: خوب نيست الان هوا تاريک ميشه، اين بنده ي خدا وسط اين بيابون چي کار کنه؟ گفت: بايد بشه. يک کيلومتر جلوتر ايستاديم. برگشتيم به سمت عقب. اين شخص همينطور با دست اشاره ميکرد و التماس ميکرد. 🌼 هم کليد را از راه دور نشانش داد و گذاشت کنار جاده، زير تابلو. بعد هم رفتيم... 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
👈: 🌷 📍 💎نیروهای مسلّح خود را که امروز☀️#فرمانده آنان است، برای از خودتان، مذهبتان، و کشور کنید و نیروهای مسلح می‌بایست همانند از خانه خود، از ملت و نوامیس و ارضِ آن حفاظت و حمایت و ادب و کنند و نسبت به ملت همان‌گونه که☀️ مولای متقیان(ع) فرمود، نیروهای مسلح می‌بایست منشأ باشد و و پناهگاه مستضعفین و مردم باشد و کشورش باشد. 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 🌱 🌺@shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
💚ورزش بدون شرط بندی❤️ شرط بندي(۱)ص۲۸ ✔مهدي فريدوند، سعيد صالح تاش 🍁@shahidabad313 💚وقتی ابراهيم خيلي ضعيف بازي كرد تا حریفش برنده شود❤️ 💚 بکن اما شرط بندي نکن❤️ 💚به خاطر شــرط بندي خيلي شد و دعوا کرد❤️ 🍁@pmsh313 🔺️تقريبًا سال ۱۳۵۴ بود.صبح يک روز جمعه مشغول بوديم. سه نفر غريبه جلو آمدند و گفتند: ما از بچه هاي غرب تهرانيم،🌷 کيه!؟بعد گفتند: بيا بازي سر ۲۰۰ تومان. 🔺️دقايقي بعد شروع شد.🌷 تک و آنها سه نفر بودند، ولي به ابراهيم باختند. همان روز به يكي از محله هاي جنوب شــهر رفتيم. ســر ۷۰۰ تومان شــرط بستيم. بازي خوبي بود و خيلي سريع برديم. 🔺️موقع پرداخت پول،🌷 فهميد آنها مشغول گرفتن هستند تا پول ما را جور كنند. يك دفعه ابراهيم گفت :آقا يكي بياد تكي با من بازي كنه. اگه برنده شــد ما پول نميگيريم. 🔺️يكي از آنها جلو آمد و شــروع به كرد. ابراهيم خيلي ضعيف بازي كرد. آنقدر ضعيف كه حريفش برنده شد!همه آنها خوشحال از آنجا رفتند. من هم كه خيلي عصباني بودم به ابراهيم گفتم:آقا ابــرام، چرا اينجوري بازي كردي؟! 🔺️باتعجــب نگاهم كرد و گفت: مي خواستم نشن! همه اينها روي هم صد تومن تو جيبشون نبود! 🍁@pmsh313 🔺️هفتــه بعد دوباره همان بچه هاي غرب تهران با دو نفر ديگر از دوستانشــان آمدند. آنها پنج نفره با ابراهيم سر ۵۰۰ تومان بازي کردند.ابراهيم پاچه هاي شلوارش را باال زد و با پاي برهنه بازي ميکرد. آنچنان به توپ ضربه ميزد که هيچکس نميتوانست آن را جمع کند!آن روز هم ابراهيم با اختلاف زياد برنده شد. 🍁@shahidabad313 🔺️شــب با ابراهيم رفته بوديم🕌. بعد از نماز، حاج آقا احکام مي گفت. تا اينكه از شرط بندي و صحبت کرد و گفت: پيامبر(ص)مي فرمايد: «هر کس پولي را از راه نامشروع به دست آورد، در راه و حوادث سخت از دست مي دهد»(مواعظ العدديه ص۲۵)و نيز فرموده اند: «کسي که لقمه اي از بخورد چهل شب و دعاي چهل روز او پذيرفته نميشود»(الحکم الظاهره ج۱ ص۳۱۷) 🔺️ابراهيــم با تعجب به صحبتها گــوش مي كرد.بعد با هم رفتيم پيش حاج آقا وگفت: من امروز ســر واليبال ۵۰۰ تومان تو شــرط بندي برنده شدم. بعد هم ماجــرا را تعريف کرد و گفت: البته اين پول را به يك خانواده بخشيدم! 🔺️حاج آقا هم گفت: از اين به بعد مواظب باش ، بکن اما شرط بندي نکن.هفته بعد دوبــاره همان افراد آمدند. اين دفعه با چند يار قويتر، بعدگفتند: اين دفعه بازي سر هزارتومان! 🍁@shahidabad313 🔺️ابراهيم گفت: من ميکنم اما شــرط بندي نميکنم. آنها هم شــروع کردند به مســخره کردن و تحريک کردن ابراهيم و گفتند: ترسيده، ميدونه مي بازه. يکي ديگه گفت: پول نداره و... 🔺️ابراهيم برگشت وگفت: شرط بندي حرومه، من هم اگه مي دونستم هفته هاي قبل با شــما بازي نمي کردم، پول شما رو هم دادم به، اگر دوست داريد، بدون شرط بندي بازي مي کنيم.که البته بعد از کلي حرف و سخن و مسخره کردن بازي انجام نشد. 🍁@pmsh313 🔺️دوســتش می گفت: بــا اينكه بعد از آن ابراهيم به ما بســيار توصيه كرد كه شــرطبندي نكنيد. امــا يكبار با بچه هاي محله نازي آباد بــازي كرديم و مبلغ ســنگيني را باختيم! 🔺️آخــرای بازي بود كه ابراهيم آمد. به خاطر شــرط بندي خيلي از دست ما شد. از طرفي ما چنين مبلغي نداشــتيم كه پرداخت كنيم. وقتي بازي تمام شــد ابراهيم جلو آمد و توپ را گرفت. 🔺️بعدگفت: كســي هســت بياد تك به تك بزنيم؟از بچه هاي نازي آباد كســي بود به نام ح.ق كه عضو تيم ملي وكاپيتان تيم برق بود. با خاصي جلو آمد وگفت: سر چي!؟ 🔺️ابراهيم گفت: اگه باختي از اين بچه ها پول نگيري. او هم قبول كرد.ابراهيــم به قدري خوب بازي كرد كه همه ما تعجب كرديم. او با اختلاف زياد حريفش را شكست داد. اما بعد از آن حسابي با ما كرد! 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 🌱 🌺@shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦 💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦 ♦️یک بار با هم رفتیم اصفهان درس . آن جلسه خیلی بهش چسبید.😍 از آن به بعد دیگر نمک گیر جلسات حاج آقا شد. 🤩 جمعه ها که می رفتیم سر حاج احمد،جوری تنظیم می کرد که با درس اخلاق آیت الله ناصری هم برسیم. ⭐توی جلسات دفترچه اش را در می‌آورد و حرف ها و نکته های حاج آقا را می‌نوشت. از همان موقع بود که بیشتر شد دیگر حسابی رفت توی نخ . یادم هست آن سال ماه شعبان همه هایش را گرفت😮💪🏻 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
تنها گریه کن 10.mp3
8.02M
📚 🔊 «هر شب قبل از خواب کتاب خوب بشنوید» 🏷 کتاب 📌 📍فصل چهارم ص ۷۳ 🍂سفر اتوبوسی به مکه 🍂زیارت سحر 🍂بهترین روزهای عمر 📝 کتاب تنها گریه کن نوشته اکرم اسلامی، روایت زندگی اشرف السادات منتظری مادر 🔸️ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
Salam Bar Ebrahim 10.mp3
6.61M
📚 🔊 «هر شب قبل از خواب کتاب خوب بشنوید» 🏷 کتاب 🌷 🌷 🍂 🍂 💚شجاعت عجیب ابراهیم❤️ 💚مطیع امام❤️ 🌴اوايل بهمن بود. با هماهنگي انجام شده، مسئوليت يکي از تيمهاي حفاظت حضرت امام(ره) به ما سپرده شد. گروه ما در روز دوازده بهمن در انتهاي خيابان آزادي(منتهي به فرودگاه) به صورت مسلحانه مستقر شد. 🌴صحنه ورود خودرو حضرت امام را فراموش نميکنم. ابراهيم پروانه وار به دور شمع وجودي حضرت امام مي چرخيد... 🌴ابراهيم مي گفت: صاحب اين انقلاب آمد، ما مطيع ايشانيم. از امروز هر چه امام بگويد همان اجرا ميشود.از آن روز به بعد ابراهيم خواب و خوراک نداشــت. 📝 کتاب سلام بر ابراهیم، زندگینامه ای مختصر و بیش از شصت خاطره درباره شهید بزرگوار و مفقود الاثر ابراهیم هادی است،مردی که با داشتن قهرمانی ها، پهلوانی ها، رشادت ها، مروت ها و... با دریافت مدال شهادت کمال یافت... 🔸️ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
✫⇠ ✫⇠ ✍نویسنده:آزاده میکاییل احمد زاده ⬅️انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی ارتش ♻️«اروند، رودخانه مورد مناقشه ایران و عراق» 🔹️اروندرود كه عراقيها آن را «شط العرب» مي نامند، قسمتي كوچك از مرز مشترك ايران و عراق است. طول اروندرود حدود 209كيلومتر و عرض متوسط آن 400متر است؛ ولي در بعضي نقاط، دهانة آن به يك كيلومتر هم ميرسد. اروندرود يك رودخانة قابل كشتيراني است كه در كنار آن بنادر مهمي مثل آبادان و خرمشهر از ايران و بندر بصره از عراق قرار دارند. كانال قابل كشتيراني آن سه متر عمق داشت كه لايروبي هاي قبل از جنگ، آن را به يك كانال قابل كشتيراني به عمق هفت متر درآورد. بخش جنوبي اروندرود قابليت كشتيراني بيشتري دارد و از بخش شمالي آن كه كم عمیقتر است، براي كشتيراني داخلي استفاده ميشود. ♻️عراق و نقشة آغاز جنگ 🔸️عراق كشوري است كه حدود 60درصد جمعيت آن را شيعيان تشكيل ميدهند. رويدادهاي سال 1358 و سياست صدور انقلاب اسلامي و اقدامات آشكار و پنهان در منطقه، زمينه اي شد تا دو كشور عراق و عربستان سعودي بيشتر به يكديگر نزديك شوند و يك سال قبل از شروع جنگ، در بيست و نهم شهريور 1358 ،پيمان امنيت متقابل بين دو كشور به امضا رسيد. رژيم عراق در جنگ رواني كه قبل از حمله به ايران به راه انداخته بود، شهرهاي استان خوزستان را به عربي نامگذاري كرده بود؛ از جمله: سوسنگرد به خفاجيه، خرمشهر به محمره، آبادان به عبادان و استان خوزستان به عربستان. 🔸️صدام حسين با جلب موافقت عربستان سعودي و كشورهاي عربي منطقة خليج فارس براي جنگ با ايران، توانست از امكانات مالي، نظامي و تداركاتي اين كشورها بهره برداري كند. رژيم عراق يك سال پيش از شروع جنگ، حدود 38ميليارد دلار ذخيرة ارزي داشت و كشورهاي نفت خيز منطقة خليج فارس شامل: عربستان سعودي، كويت، امارات متحدة عربي و قطر، حاضر به پرداخت 14ميليارد دلار وام بدون بهره به كشور عراق شدند. 🔹️چند ماه قبل از شروع جنگ، نوع خريد برخي تسليحات جديد توسط رژيم صدام، گوياي آن است كه او زمينة حملة نظامي به ايران را دستكم از همين زمان طرح ريزي كرده باشد. به عنوان مثال، خريد دو هزار دستگاه تانك نفربر خاكي ـ آبي از برزيل در اوايل زمستان سال 1358 كه از نظر نظامي به منظور عمليات عبور دادن نيروهاي نظامي عراق از رودخانة كارون به خاك ايران است. 💥از ديگر نشانه هاي پيش از حمله به ايران، ميتوان به اين موارد اشاره كرد: 1ـ افزايش بيروية خريدهاي تسليحاتي براي تجهيز ارتش عراق 2ـ تقويت نيروهاي مرزي به نحو بارز 3ـ احداث پايگاههاي نظامي متعدد و جديد در نوار مرزي ايران 4ـ احضار متولدين سالهاي 56 - 1955م براي خدمت احتياط 5ـ فراخوان نيروهاي ذخيرة ارتش عراق ـ به جز افراد ايراني الاصل ـ به خدمت پرچم 6ـ انتقال هواپيماهاي مسافري و نظامي عراق به فرودگاه هاي اردن و عربستان سعودي 7ـ انجام تغييرات در برنامة آموزشي نيروهاي مسلح 8ـ تجاوز و تهاجم به نوار مرزي ايران، شامل: پاسگاه ها، پايگاه ها، روستاها و شهرها 🔹️از ارديبهشت ماه سال 1359 ،بر ميزان درگيري هاي مرزي و دامنة آن افزوده شد و ارتش عراق با نبردهاي پراكنده و روزانه، ارتش ايران را در چند جبهه در كردستان (مبارزه با كومله و حزب دموكرات كردستان ايران)، در خوزستان (شورش حزب خلق عرب) و مبارزه با سران عشاير در مرزهاي عراق به خود مشغول كرد... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
pesaram hosein 10.mp3
5.41M
📚 🔊  🎤«هر شب قبل از خواب کتاب خوب بشنوید»  📚 کتاب ✍نویسنده: فاطمه دولتی ♻️ 📝 پسرم حسین، روایت زندگی شهید حسین مالکی نژاد به روایت مادر است، که از سوی انتشارات حماسه یاران به چاپ رسیده است. 🍃این اثر کوشیده تصویر یک نوجوان عاشق و دلباخته اهل بیت سلام الله علیهم را که در سن ۱۲ سالگی وارد جنگ می شود و برایش قضایای مختلفی اتفاق می افتد به تصویر بکشد. 🌴ضریح حرم 🌴چهارمردان قم 🌴بوسیدن دست مادر 🌴النگوی دست برای جبهه 🌴واسطه رضایت به جبهه رفتن ✨ برنامه ، خوانش کتاب های دفاع مقدس ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
D1737703T16681558(Web).mp3
15.24M
📚 🎧  🎤«هر شب قبل از خواب کتاب خوب بشنوید»  📚 کتاب 🕊(محمد)مصطفوی 🌴شهید مدافع حرم 🍃انتشارات:شهید ابراهیم هادی 🔸️فصل دهم ♻️ 💠مزار مادر 💠نگران پدر 💠اذان 💠نماز اول وقت 💠بوی جدایی 💠کوچه بنی هاشم 💠درب سوخته 💠بچه شیعه 💠شهید رحیمی 💠مدافع حرم ✨ برنامه خوانش کتاب های دفاع مقدس ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
Shanbeye aram 10.mp3
5.71M
📚 🔊 🎤«هر شب قبل از خواب کتاب خوب بشنوید» 📚کتاب 🕊شهید محسن فخری‌زاده ✍ نویسنده: محمدمهدی بهداروند 🍃انتشارات حماسه یاران 💢 📝 کتاب شنبه آرام، روایت زندگی دانشمند شهید محسن فخری‌زاده از کلام همسر او است. 🔸️در این کتاب از مردی خواهید خواند که گمنام و بی‌ادعا در مسیر علم و اعتلای دانش هسته‌ای تلاش کرد، مردی که خواب راحت را از چشمان ترامپ و نتانیاهو گرفت. 🔹️محسن فخری‌زاده مهابادی (۱ فروردین ۱۳۴۰ – ۷ آذر ۱۳۹۹) فیزیک‌دان هسته‌ای اهل ایران بود. او معاون وزیر دفاع جمهوری اسلامی ایران و سردار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود و یکی از شخصیت‌های اصلی برنامه هسته‌ای ایران محسوب می‌شد. 🔘آخرین شب با محسن 🔘نماز اول وقت 🔘سجده 🔘سجاده 🔘گریه 🔘آرزوی شهادت 🔘وقت شهادت 🔘دعوت 🔘گل خنده 🔘روح قوی 🔘سرمایه 🔘ایثار ✨ برنامه ، خوانش کتاب های دفاع مقدس ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
خار و میخك - قسمته ۱۰.mp3
9.81M
📚 🔊 🎤«هر شب قبل از خواب کتاب خوب بشنوید» 📗 💢رمان معاصر فلسطینی ✍نویسنده: 🖼  🔖شکستن بندها 🌴در اعماق تاریک‌ترین زندان‌ها، گروهی از زندانیان با شکنجه‌های وحشیانه روبه‌رو می‌شوند، اما روحیۀ آن‌ها هرگز شکسته نمی‌شود... 🔘مصر 🔘غزه 🔘جنبش فتح 🔘محمود 🔘زندان غزه 🔘صبح جمعه 🔘دادگاه نظامی 🔘اعتصاب 🔘آموزش در زندان ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯