#برگی_ازخاطرات_علی
باب شهدای مدافع حرم را #شهدای_غواص باز کردند
#مادرانه
بیست مرداد ٩۴ بود که گروهی از شهدای غواص را برای وداع و تشییع به اصفهان آوردند. بعد از نماز مغرب مراسم وداع در گلستان شهدای اصفهان انجام میشد... غروب آفتاب نزدیک بود علی آقا با عجله آمد... مامان زود باش، دیر شد. میخواست برای نماز مغرب گلستان شهدا باشد.صدای اذان که بلند شد به خانه بازگشت، گفت مامان نماز واجبه. بعد از خواندن نماز با سرعت به طرف شهدا رانندگی میکرد.وقتی از ماشین پیاده شدیم زهراکوچولوی پنج ماهه اش و بغل گرفت و روی تابوت ها میگذاشت. گفتم مامان، بچه کوچیکه، میترسه... گفت مامان باید یاد بگیره... از راه دور مسلم خیزاب آمد طرفش، زد روی شونه اش و گفت:"علی آقا ما که گرفتیم و رفتیم، خود دانی". و سکوتی که علی آقا را فراگرفت و منی که نمیدانستم آقا مُسلم از چه حرف زد.
مسلم خیزاب مهرماه همان سال آسمانی شد و مدال افتخار شهدای مدافع حرم را گرفت و رفت. علی آقا هم جامانده نشد.
#روحشان_شاد
#شهدای_غواص
#مدافعان_حرم
#شهیدعلی_شاهسنایی
#شهیدمسلم_خیزاب
کـانـالرسمےشھیـدعلی شاهسنایی 🥀
@shahidalishahsanaei