#آخر_صف
بسیجی پیری داشتیم که متولی صحرایی پادگان دزفول بود پیرمرد باحالی بود وسعی می کرد به هر نحوی به بسیجی ها خدمت کند.
آقامهدی یک روز به قصد بازدید از وضعیت بهداشتی حمام ها به آنجا رفته و فارغ از همه جا وارد کانتینر شده بود و به داخل یک یک حمامها که خالی بود نگاه می کرد که آن بسیجی پیر سر رسیده بود...
آی برادر... کجا؟! بیا برو ته صف!
دست آقامهدی رو گرفته بود و تا آخر صف برده بود و در راه نصیحتش می کرد: تو که بسیجی خوبی هستی، چرا بدون نوبت می روی داخل حمام؟... اینها هم مثل تو بسیجی هستند که منتظرند تا حمام خالی شود و تو بروند....
پدرجان! من نمیخواستم به حمام بروم فقط می خواستم داخل حمام ها را نگاه کنم... آقامهدی وقتی دیده بود که پیرمرد متوجه منظورش نشده رفته بود و آخر صف ایستاده بود تا نوبتش شود وحمام ها را نگاه کند.یکی از بسیجی ها آقامهدی را شناخته بود و به پیرمرد گفته بود که ایشان آقامهدی هستند وقتی پیرمرد شنیده بود کسی که اخر صف ایستاده #فرمانده_لشکر است برگشته بود تا عذر خواهی کند ! دست هایش را دور گردن آقامهدی انداخت و تندتند گفت ببیخشید من شمارو نشناختم...
آقامهدی هم پیرمرد رابوسید و گفت : پدرجان شما کار خوبی کردید... شما وظیفه تان را انجام می دهید...
#کاشماهممثلشمااندکیمهربانبودیم...
#فرماندهلشکر۳۱عاشورا
#شهید_مهدی_باکرے
#صلوات
@shahidbakeri31
#چی_میگید_بهم_مگه⁉️
🍃خانه مان کوچک بود؛ گاهی صدايمان میرفت طبقه پايين. يک روز همسايه پايينی به من گفت: به خدا اين قدر دلم میخواد يه روز که آقا مهدی مياد خونه لاي در خونهتون باز باشه، من ببينم شما زن و شوهر به هم ديگه چی میگيد، که اين قدر میخنديد؟😊
❣عاشقانه های شهدا
📚يادگاران ، كتاب مهدی باكری
#شهیدمهدیباکری #الله_بندسی #زندگی_به_سبک_شهدا
@shahidbakeri31
#آقای_مهندس_مهدی_باکری.
.
.
#مهندس_مکانیک
.
. 🔹برای #مهندسین بنبستی وجود ندارد؛ آنان یا راهی خواهند یافت٬ یا راهی خواهند ساخت… 🔺۵ اسفند « #روز_مهندس» مبارک باد!
.
.
وقتی که #شهردار ارومیه بود بر اثر بارندگی زیاد، در بعضی نقاط سیل آمده بود. مهدی گروه های امدادی را اعزام کرد و خودش هم به کمک سیل زدگان رفت. آب وارد خانه پیرزنی شده بود و کف اتاقها را گرفته بود، در میان جمعیت، چشم پیرزن به مهدی خیره شده بود که سخت کار میکرد، پیرزن به مهدی گفت: «خدا عوضت بده مادر، خیر ببینی، نمیدانم این شهردار فلان فلان شده کجاست، ای کاش یک جو از غیرت شما را داشت» و مهدی فقط #لبخند میزد❗️
#روزت_مبارک_آقایمهندس🌹 #روزتمبارکآقامهدیجانم
#شهیدمهندسمهدیباکری
#جزیره_مجنون
#لشکر۳۱عاشورا
#الله_بندهسی
#خدایامراپاکیزهبپذیر
#شهادت:۲۵اسفند۶۳
#روزمهندسبرتماممهندسین شهید
مبارک باد
@shahidbakeri31
#فرمانده
همسر شهید باکری فرمانده دلاور لشکر 31 عاشورا می گوید : هنگامی که برادر ایشان حمید آقا به #شهادت رسید آقا مهدی با وجود علاقه خاصی که به او داشت ، بی هیچ ابراز اندوه و غمی ، با خانواده اش تماس گرفت و گفت : « #شهادت حمید یکی از الطاف الهی است که شامل حال خانواده ما شده است » او به این قصد که وصیت حمید #باز کردن_راه_کربلاست ، در جبهه ماند و برای مراسم آقا حمیدهم نیامد...
#شهید_مهدی_باکرے
#شهید_حمید_باکرے
#دوبرادر #دورفیق
#جاویدالاثرها
#بهوقتششمینروزاسفند۶۲
#سالروز_شهادت_آقاحمید
#هدیه_به_شهیدان_صلوات
@shahidbakeri31
#سالروز_آغاز_عملیات_بدر
#بیست_اسفند۶۳
#شهید_مهدی_باکری در مرحله مقدمات عملیات بدر، رزمندگان را برای نبردی مردانه و عارفانه دعوت میکند این شهید در شب عملیات #وضو میگیرد و همه گردانها را یک یک از زیر قرآن عبور میدهد و توصیه میکند: «برادران! خدا را از یاد نبرید #نام_امامزمان (عج) را زمزمه کنید. #دعا کنید که کار ما برای خدا باشد. از پشت بیسیم نیز همه را به ذکر «لاحول و لاقوه الا بالله» تشویق میکند»
در اولین شب عملیات بدر موفق به شکستن خط دشمن میشود، در مرحله دوم عملیات هم خسارات و شکست سنگینی به دشمن بعثی وارد میکنند.
#یاد_امام_زمان(عج)
#شهیدمهندس_مهدیباکری
#جاویدالاثر
#فرماندهعاشورایی
#صلوات
@shahidbakeri31
#سالروز_شهادت_شهید_مهدی_باکری گرامی باد🍃🍃
#تولد: ۳۰ فروردین ۱۳۳۳ میاندوآب
#شهادت: ۲۵ اسفند۱۳۶۳ شرق دجله
@shahidbakeri31
سردارشهیدمهدی باکری
#سالروز_شهادت_شهید_مهدی_باکری گرامی باد🍃🍃 #تولد: ۳۰ فروردین ۱۳۳۳ میاندوآب #شهادت: ۲۵ اسفند۱۳۶۳ شرق د
#بوقت_سالروز_شهادت🖤
عملیات بدر شروع شده بود #آقا_مهدی و لشکرش مثل همیشه جلوتر از همه بودند. روز ششم عملیات، عراقیها پاتک سنگینی روی مواضع لشکر در هورالهویزه شروع کردند. کار گره خورده بود. از زمین و آسمان آتش میبارید. عرصه بر عاشورائیان تنگ شده بود. هرطور شده باید #آقا_مهدی را برمیگرداندند عقب. زیر بار نمیرفت. میگفت «من برگردم عقب، فردای قیامت جواب #حمیدمان را چه کسی میخواهد بدهد؟
جواب #اصغر_قصاب را و جواب اینهمه شهیدی که خونشان هنوز خشک نشده است؟»
میدانستند حرف احمد_کاظمی را زمین نمیاندازد.
احمد پشت بیسیم قسمش میداد که #مهدی! برگرد عقب...»
و #مهدی فقط گفت: #احمد! پاشو بیا اینجا. نمیدانی چه محشری برپاست... اگر بیائی تا همیشه کنار هم هستیم...» و بیسیم را گذاشت...
تیر که خورد، پیکر نیمهجانش را سوار قایق کردند برش گردانند عقب؛
دشمن فهمیده بود مسافر قایقِ روی آب #علمدار_لشکر_عاشوراست؛
انگار که عاشورا تکرار شده باشد... هر کس از دور و نزدیک هر چه آتش داشت بر سر قایق میریخت.
موشک آرپیجی که خورد به پهلوی قایق، کار را تمام و #آقا_مهدی را میهمان آب کرد...
و #آقا_مَهدیِ_باکری، ماند میان آب..
آبی که از آسمان برای پاکی آمد و هر چیز و همه چیز با آن زندگی گرفت و دعایش که خواسته بود #خدایا_مرا_پاکیزه_بپذیر» در دل آب رنگ اجابت گرفت.
و #آقا_مهدی را از فرش به عرش برد. آنسان که حق تعالی فرمود: «عرش خدا روی آب استوار است تا شما را بيازمايد كه كداميك نيكوكارتريد!... »
#آقا_مهدی، آدمِ ماندن نبود. اهل معامله بود. اهل معاملههای کلان. متاعش را به غیر خدا نفروخت و کارهایش را با خدا معامله کرد و نگذاشت کسی زیاد از این معاملهها خبر داشته باشد. کسی هم نمیتواند بگوید #آقا_مهدی را شناخته. گمنامی انتخابِ درستِ #آقا_مهدی بود؛ مردی که در #میاندوآب» به دنیا آمد و در دل آبهای خروشان #دجله، حیات جاودانه گرفت تا اجر شهادتش مضاعف شود و سومین مرد خانوادهی #باکری باشد که شهید میشود، بیآنکه پیکر مطهرش مزاری را به بودنش مفتخر کرده باشد.
و نحن ان شاء الله بهم لاحقون...
#روحش_شاد_و_یادش_گرامیباد
#شهید_مهدی_باکرے
#فرمانده_لشکر_۳۱عاشورا
#خدایا_مرا_پاکیزه_بپذیر
#شادی_روحش_صلوات❤️
@shahidbakeri31