ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﺍﯼ ﮐﻪ ﻋﮑﺲ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺑﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ
ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﭼﻬﺮﻩ ﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ
#تقدیم_به_فرمانده
#سردارجاویدالاثر
#آقامهدی_باکری
#سالروز_زمینی_شدنت_مبارک
ساده وصمیمی #تولدت مبارک رفیق شهیدم❤️
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@shahidbakeri31
#حیات_آقامهدی_باکری (#قسمت_اول)
.
.
.
#زندگی_قبل_از_جنگ 🌷در ۳۰ فروردین سال ۱۳۳۳ در یکی از خانه های میاندوآب و در خانواده مذهبی باکری، کودکی به دنیا آمد که او را #مهدی نامیدند و بعدها به افتخار آذربایجان و ایران تبدیل شد.
آقا مهدی باکری دومین پسر فیض الله باکری، کارمند کارخانه قند میاندوآب بود و بعد از علی که در سال ۱۳۲۲ در این خانه چشم به جهان گشوده است، در سال ۱۳۳۳ متولد شد.
در همان آغاز کودکی مادرش را از دست داد. او و دوستانش نقش مهمی در برپایی تظاهرات شهر تبریز در ۱۵ خرداد ۱۳۵۴ و ۱۳۵۵ داشتند. همان زمان وی توسط ساواک شناسایی شد و بارها برای بازجویی و تحت نظر آزاد شد. پس از اخذ دیپلم وارد دانشگاه تبریز شد و در #رشته_مهندسی_مکانیک شروع به تحصیل کرد. در حین تحصیل خبر مرگ برادرش، علی باکری را به وی دادند. بدین ترتیب او دومین عضو خانواده خویش را نیز از دست داد.
#باوقوعانقلابمهدیباکری نقش فعالی در سازماندهی بخشی از نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی داشت. وی برای مدتی نیز #شهردار_ارومیه بود و دوره کوتاهی نیز #دادستان_دادگاه_انقلاب_ارومیه بود. او همزمان با فعالیت در سپاه، مسئولیت شهرداری ارومیه را نیز بر عهده داشت. باکری اندکی پس از آغاز جنگ ایران و عراق #ازدواج کرد و بلافاصله #یک_روز_پس_از_ازدواج_عازم_جبهههای_
جنوب شد....
#ادامه_دارد
@shahidbakeri31
قسمت دوم زندگی نامه آقامهدی باکری رو باعکس زمان بچگی آقامهدی وآقاحمید میگذارم☺ (تصویر بچه سمت راست آقامهدی ،سمت چپ آقاحمید
@shahidbakeri31
🚫جنگ ایران و عراق
#آقامهدی_باکری در مدت کوتاهی مدارج ترقی را در سپاه پاسداران طی کرد. در عملیات #فتح_المبین با عنوان #معاون تیپ نجف اشرف حضوری فعال داشت. در همان عملیات از ناحیه #چشم_مجروح_شد. پس از بهبود به جبهه بازگشت و در عملیاتهایی چون عملیات #بیتالمقدس، #رمضان، #مسلم بن عقیل، #والفجرمقدماتی، #والفجر ۱ تا چهار و #عملیات_خیبر در سمتهای مختلف فرماندهی شرکت کرد. در مجموعه عملیاتهای والفجر با عنوان #فرمانده_لشکر_عاشورا فعالیت میکرد.
#در خلال انجام عملیات خیبر، به #مهدی_باکری خبر داده شد که #برادرش#حمید_باکری در صحنه نبرد #شهیدشدهاست و میخواهند برای #بازگرداندن_پیکر او گروهی را اعزام نمایند، اما وی ممانعت میکند و از پشت بیسیم اون #جمله_تاریخی_را_به_زبان_میآورد:
⬅️همهٔ آنها #برادرای_من هستند اگر تونستید همه را برگردونید حمید را هم بیاورید➡️
#آقامهدیچنینبودوچنینمردانهعملکرد.... #حمید #مهدی #برادر #رفیق #شهادت #جاویدالاثر #صلوات
#ادامه_دارد...
@shahidbakeri31
#برشیاززندگینامهشهیدمهدیباکری (قسمت_سوم و پایان)
@shahidbakeri31
#برشیاززندگینامهشهیدمهدیباکری (قسمت_سوم و پایان)
#مفقودالاثر_شدن
#شهادت
15 روز قبل از «عملیات بدر» به #مشهد رفت و با تضرع از امام رضا(ع) خواست که خداوند توفیق شهادت را نصیبش کند. سپس خدمت #امام خمینی(ره) و آیتالله_خامنهای رسید و با گریه و اصرار و التماس درخواست کرد که برای شهادتش دعا کنند... در حین انجام عملیات بدر و در حالیکه نیروهای عراقی با محاصره کامل لشکر سربازان تحت امر مهدی باکری در جزیره مجنون در حال زدن تیر خلاص به سربازان مجروح باقیمانده بودند😔، احمد کاظمی و محمود دولتی با بیسیم از وی میخواهند که با عبور از دجله و پیمودن فاصله ۷۰۰ متر و رسیدن به فضای میان خط اول و خط دوم حمله، جان خود را نجات دهد، ولی این درخواستها، با پاسخ منفی آقامهدیباکری همراه بود تا آنکه بر اثر اصابت تیر مستقیم نیروهای عراقی، به #شهادت رسید... سپس گروهی برای بازگرداندن پیکر آقامهدی باکری اقدام کردند، اما هنگام انتقال پیکر وی، #قایق آنها هدف اصابت شلیک مستقیم آر پی جی نیروهای عراقی قرار گرفت و در #اروندرود غرق گردید. پیکر وی و سایر سربازانش، هیچگاه یافت نشد.وبرای همیشه به خلیج فارس پیوست ...
#شهید_جاویدالاثر_آقامهدی_باکری
@shahidbakeri31
هدایت شده از گروه فرهنگی میثاق
گرگ و میش سحر، برای خرید نان از خانه خارج شدم، چشمم به رفتگر محله افتاد که مثل همیشه در حال کار بود؛ دیدم امروز صورت خود را با پارچه ای پوشانده است، نزدیکتر رفتم، او رفتگر همیشگی محله ما نبود، کنجکاو شدم، سلام دادم و دیدم رفتگر امروز، آقامهدی است.
آقا مهدی، شما اینجا چیکار میکنی؟ آقا مهدی علاقه ای به جواب دادن نداشت، ادامه دادم: آقا مهدی شما شهرداری، اینجا چیکار میکنی؟ رفتگر همیشگی چرا نیست؟ شما رو چه به این کارا؟ جارو رو بدین من، آخه چرا شما؟
خیلی تلاش کردم تا بالاخره زیر زبون آقا مهدی رو کشیدم: زن رفتگر محله، مریض شده بود، بهش مرخصی نمیدادن میگفتن اگه تو بری نفر جایگزین نداریم، رفته بود پیش شهردار و آقا مهدی بهش مرخصی داده بود و خودش اومده بود جاش،
اشک تو چشام جمع شد هر چی اصرار کردم آقا مهدی جارو رو به من، نداد، خواهش کرد که هرچه سریعتر برم تا کسی متوجه نشه.
🌷شهید مهدی باکری🌷
@misagh_group_110
#مرام_مردان_خدا
بسم رب الشهدا و الصدیقین
همان اول انقلاب دادستان ارومیه شده بود. من و حمید را فرستاد برویم یک ساواکی را بگیریم.
پیرمردی عصا به دست در را باز کرد و گفت:«پسرم خانه نیست»
گزارش که می دادیم، چند بار از حال پیرمرد پرسید.
می خواست مطمئن شود که نترسیده.
#شهید_جاویدالاثرآقامهدیباکری
@shahidbakeri31
خوش آن سفرهی افطار
که #خرما را تو بچینی؛
خودش مائده باشد،
از جنت الأعلی .....
#شهید_مهدی_باکری #سفرهافطار #شهدا #شهیدباکری
هر چيزي اولش يه طعم ديگه داره،
اولین سحری
اولين غروب رمضان
لحظه اول ربنا
اولين چاي و خرما
اولين افطار
اولين دعا
دلخوشم به نيت پاکت و دعايي که لحظه اول اذان براي همه زمزمه ميکنی
❤️التماس دعا آقامهدی جانم رفیق مهربانم❤️
@shahidbakeri31
#آقامهدیباکری: چه زیبا گفتند: خدايا! تو قبولم كن...دوست دارم وقتي شهيد مي شوم، #جسدمپيدانشودتايكوجبازخاكايندنيارا
#اِشغال_نكنم. خدايا! مرا پا كيزه بپذير...
💚🍃💚🍃
💚🍃💚🍃
#اللهاللهالحمدالله!
همانطور که داشت تیراندازی میکرد؛ یک گلوله به سرش خورد! بدجوری زخمی شد . بچه ها کشاندندش توی قایق تا برش گردانند عقب. قایق که از ساحل جدا شد بچه ها خیالشان راحت شد که مهدی را فرستاده اند؛ دیدند که آقامهدی دستش را بالا گرفته ودارد زیر لب چیزی می گوید: یکی از بچه ها که زنده ماند گفت چیزی شبیه این میگفت: #اللهاللهالحمدالله
💚🍃💚🍃 💚🍃💚🍃
هنوز زیاد دور نشده بود که یک موشک صاف خورد وسط قایق ومنفجر شد.اثری هم از #آقامهدی پیدا نشد #رفت_توی_دریاها ... #زمین_را_اِشغال_نکرد....
🌿🌷🌿🌷
#شهید_جاویدالاثر_آقامهدی_باکری
🌿🌷🌿🌷
@shahidbakeri31