هدایت شده از ❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
4_5992229111706157802.mp3
4.24M
دل که هوایی شود...
پرواز است که آسمانیت می کند.
و اگر بال خونیـن داشته باشی دیگر آسمــان، طعم کربلا می گیرد...
📎بیایید دلها را راهی کربلای جبهه ها کنیم ...
🏳 زیارت "شهــــــداء"
🌺بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم🌺
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم...
📎هدیه به ارواح طیبه شهدا صلوات..
@Shahidhojatrahimi
🍃🍂🍃🍂🍃
نَہ یِہ نٰامۍ
نَہ #نِشونی
نَہ یِہ ٺیڪه اسٺخونے
نیسٺ ازش حٺی #پلاڪے
حٺی یِہ #لِبٰاسِ خاڪے
#مادران_چشم_انتظار
@Shahidhojatrahimi
برای قلبت قفل بگذار🔐
این روزها
مهم ترین راه ارتباطی قلب موبایل است📱
برایش قفلی ازجنس تقوابگذار
تامبادابایک کلیک نابجا خانه ی دلت را بسوزانی درآتش بی خدایی📵
#دل_حرم_خداست
@Shahidhojatrahimi
هر #انسـانی
یڪ تـولد دارد❤️
یڪ مرگ
و
❣شـــهدا❣
تـنها انسـانهایی
هستند ڪه
#مرگشـان را هـم
تبدیݪ به #تولد می ڪنند.
#مدافع_حرم
#شهید_سجاد_طاهرنیا🕊
@Shahidhojatrahimi
🕊 زنــدگــے نــامــه و خــاطــرات 🕊
♥️ #شــهیــد_ابــراهیــم_هادے ♥️
🌷 قــســمــت #ششمــ📖
🍃 @shahidhojatrahimi
❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
🕊 زنــدگــے نــامــه و خــاطــرات 🕊 ♥️ #شــهیــد_ابــراهیــم_هادے ♥️ 🌷 قــســمــت #ششمــ📖 🍃 @sh
❂◆◈○•--------------------
﴾﷽﴿
❂○° #سلام_بر_ابراهیم °○❂
🔻 قسمت #ششم
🍀 زندگینامه و خاطرات پهلوان بیمزار " #شهید_ابراهیم_هادی "
✅ ورزش باستانی (راوی: جمعی از دوستان شهید) – بخش دوم
💥 دوستی ابراهیم با این پسر به جایی رسید که همهی کارهای اشتباهش را کنار گذاشت. او یکی از بچههای خوب ورزشکار شد. چند ماه بعد و در یکی از روزهای عید، همان پسر را دیدم. بعد از ورزش یک جعبه شیرینی خرید و پخش کرد.
بعد گفت: «رفقا من مدیون همهی شما هستم، من مدیون آقا ابرام هستم. ازخدا خیلی ممنونم. من اگر با شما آَشنا نشده بودم معلوم نبود الان کجا بودم و... »
ما هم با تعجب نگاهش میکردیم. با بچهها آمدیم بیرون، توی راه به کارهای ابراهیم دقت میکردم. چقدر زیبا یکییکی بچهها را جذب ورزش میکرد، بعد هم آنها را به مسجد و هیئت میکشاند و به قول خودش میانداخت تو دامن امام حسین (ع).
💥 یاد حدیث پیامبر به امیرالمومنین(ع) افتادم که فرمودند: «یاعلی، اگر یک نفر به واسطهی تو هدایت شود از آنچه آفتاب بر آن میتابد بالاتر است.» (بحار الانوار عربی- جلد 5 صفحه 28)
از دیگر کارهائی که در مجموعهی ورزش باستانی انجام میشد این بود که بچهها به صورت گروهی به زورخانههای دیگر میرفتند و آنجا ورزش میکردند. یک شبِ ماه رمضان، ما به زورخانهای در کرج رفتیم.
آن شب را فراموش نمیکنم. ابراهیم شعر میخواند. دعا میخواند و ورزش میکرد. مدتی طولانی بود که ابراهیم در کنار گود مشغول شنای زورخانهای بود. چند سری بچههای داخل گود عوض شدند اما ابراهیم همچنان مشغول شنا بود. اصلاً به کسی توجه نمیکرد.
پیر مردی در بالای سکو نشسته بود و به ورزش بچهها نگاه میکرد. پیش من آمد. ابراهیم را نشان داد و با ناراحتی گفت: «آقا! این جوان کیه؟!»
با تعجب گفتم: «چطور مگه!؟»
گفت: «من که که وارد شدم، ایشان داشت شنا میرفت. من با تسبیح، شنا رفتنش را شمردم. تا الان هفت دور تسبیح رفته یعنی هفتصد تا شنا! تو رو خدا بیارش بالا الان حالش بههم میخوره.»
💥 وقتی ورزش تمام شد ابراهیم اصلاً احساس خستگی نمیکرد. انگار نه انگار که چهار ساعت شنا رفته!
البته ابراهیم این کارها را برای قوی شدن انجام میداد. همیشه میگفت: «برای خدمت به خدا و بندگانش، باید بدنی قوی داشته باشیم. مرتب دعا میکرد که: خدایا بدنم را برای خدمت کردن به خودت قوی کن.»
ابراهیم درهمان ایام یک جفت میل و سنگ بسیار سنگین برای خودش تهیه کرد. حسابی سر زبانها افتاده و انگشتنما شده بود. اما بعد از مدتی دیگر جلوی بچهها چنین کارهائی را انجام نداد! میگفت: «این کارها عامل غرور انسان میشه. میگفت: مردم دنبال این هستند که چه کسی قویتر از بقیه است. من اگر جلوی دیگران ورزشهای سنگین را انجام دهم باعث ضایع شدن رفقایم میشوم. در واقع خودم را مطرح کردهام و این کار اشتباه است.»
بعد از آن وقتی میاندار ورزش بود و میدید که شخصی خسته شده و کم آورده، سریع ورزش را عوض میکرد.
اما بند قوی ابراهیم یکبار قدرتش را نشان داد و آن، زمانی بود که سید حسین طحامی، قهرمان کشتی جهان و یکی از ارادتمندان حاج حسن به زور خانه آمده بود و با بچهها ورزش میکرد.
🍃🌹🍃 پایان قسمت ششم
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا امام زمان (عج) ، سلامتی رهبر معظم انقلاب و همچنین شادی روح امام (ره) و ارواح طیبه شهدا صلوات.
🍃 @shahidhojatrahimi
❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
🌹 #شهید_سعید_بیاضی_زاده
شهید بیاضی زاده همیشه تاکید داشت باید به حرف های حضرت آقا عمل کنیم چرا که ایشان نایب امام زمان (عج) هستند و باید گوش به فرمانشان باشیم؛ از آنجا که سعید جزو نخبگان بود، یک مرتبه به دیدار رهبری رفت و از آنجا که عبای خود را نبرده بود، رهبری به او عبایی هدیه کردند؛ وقتی به خانه آمد از او خواستیم عبای اهدایی رهبر را نشان دهد که گفت من لیاقت آن عبا را نداشتم و آن را به استادم هدیه کردم.
🎙 راوی؛ پدر شهید
🌹 #شهدا_هویت_جاودان_تاریخ
@Shahidhojatrahimi
#گذرے_بر_سیره_شهید
آقا ابوالفضل نماز هاشو همیشه اول وقت میخوند ؛ هر وقت که مسافرت میرفتیم هر جا موقع نماز بود ماشینو کنار میزد نمازش رو میخوند همیشه تاکید بر نماز اول وقت داشت .
اصلا اهل غیبت نبود اگه در جمعی بود که غیبت پیش میومد بحث رو عوض
می کرد .
از مهربونی هر چی بگم کم گفتم فقط اینو بگم که بی توقع کمک میکرد و کمکش رو هیچ جا فاش نمیکرد و هیچ وقت در مورد موضوعی قطعی صحبت نمی کرد ودر جواب سوالات دیگران در مورد موضوعی جواب ان شاءالله و اگر خدا بخواد میداد . این اواخر بر نماز شب مداومت داشت خودم دیدم در قنوت نمازش دعا را با گریه میگفت تا ازش سوال نمی شد حرفی نمی زد .
در مورد کارش میگفت هر چی کمتر بدونی برات بهتره ؛ خدایی هیچ وقت از کارش سوء استفاده نکرد .
چند روز قبل از ماموریتش براش کلیپی از شهدای مدافع حرم گذاشتم دیدم حال عجیبی شد اشک تو چشماش جمع شد و از اتاق خواب رفت تو حال شروع کرد گریه کردن تا حالا این حالش و ندیده بودم مطمئنم از شهدا شهادتش رو همون روز گرفت .
#شهید_ابوالفضل_راه_چمنی🌷
راوی : #همسرشهید
@Shahidhojatrahimi
رهبر معظم انقلاب:
هدفتان #شهادت نباشد، هدفتان انجام تکلیف فوری و فوتی باشد. البته #آرزوی شهادت خوب است اما هدف کار را شهادت قرار ندهید.
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
شهید مدافع حرم #روح_الله_قربانی:
من برای #شهادت به اینجا(سوریه) نیامدهام. من وظیفه ام که #جهاد در راه خداست را به نحو احسن انجام میدهم و نتیجه را به خدا واگذار میکنم.
یادش گرامی با ذکر #صلوات
@Shahidhojatrahimi
#حدیث
#امام_صادق_علیه_السلام:
فرزند👶 سه حق برگردن پدرش
دارد:مادر خوبی برایش انتخاب
کند،نام نیکویی براوبگذارد،ودرتربیت او بکوشد
🍃 @shahidhojatrahimi
➣
💞 #رســــمرفاقــت
از رسول خدا پرسيد: کدامیک
از همنشینها و #رفـــــقا بهتر
هسـتند؟ فرمـــــود:
آنڪه تو را در #یــادخــــــــدا
ڪمڪ ڪند و اگر غافل شدی
به یـــادت آورد.
🍃 @shahidhojatrahimi
❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
#خاطرات_شهدا 🌷
💠برشی از کتاب #سربلند روایت زندگی شهید محسن حججی
🍃🌹دخترم که باردار شد یکی از اتاق هایمان را دادیم دستشان. میخواستم هوایشان را داشته باشم. باصدای #اذان صبح پامیشدم. میرفتم صدایش بزنم. میدیدم #سرسجادهاش نشسته. از کی؟ نمیدانم. تا صبحانه آماده کنم هنوز مشغول #دعاخواندن بود.
🍃🌹دلم بند نبود. چند دفعه سرک کشیدم. با چشم خودم دیدم که هرروز #حدیثکساء، #دعایعهد و #زیارتعاشورا را میخواند.
🍃🌹زمستانها داخل اتاقی که بخاری نداشت سجادهاش را پهن میکرد. میترسیدم سرما بخورد. میگفتم:(( مامانجون قربونتبرم اینجا سرده!)) میگفت:(( اتفاقا اینجا خوبه.)) میخواست خوابش نبرد و #سست نشود.
🍃🌹زود شناختمش که اهل نماز و روزه #مستحبی است. از همان روز خرید عروسی. سرظهر وسط بازار غیبش زد. با سینی آبهویجبستنی پیدایش شد. گفت رفته نماز #اولوقت بخواند. هنوز باهاش راحت نبودم. به مادرش گفتم:(( چرا آقامحسن برا خودش بستنی نخریده؟)) چادرش را کشید توی صورتش و یواشکی درگوشم گفت:(( #روزه است.))
🍃🌹موقع انتخاب #حلقه هم گفت:(( من طلا دست نمیکنم؛ برای مرد حرومه.)) اولش که افتاد رو دنده لج که اصلا حلقه نمیخواهم. بعد که زهرا اصرار کرد به حلقهی #پلاتین رضا داد. همه بازار را زیر پا گذاشتیم تا سِت طلا و پلاتین پیداکنیم.
✍به روایت مادر همسر
#شهید_محسن_حججی🌷
#شهید_مدافع_حرم
@Shahidhojatrahimi
#یا_حسن_غریب_مادر
سلام غریب تر از هر غریب
سلام مزار بی چراغ
سلام آتشفشان صبر
سلام سینه شعله ور
سلام جگر سوخته
سلام پیکر تیرباران شده
سلام امام غریب من💔
هفتم صفر سالگرد شهادت امام حسن(ع)🏴🏴
❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
🌷| برای تحصیل در حوزه علمیه رفته بودم قم ..
یک روز که به دیدنش رفتم دیدم وضع زندگی اش خیلی ساده اس!!
با سابقه ای که از وضع مالی پدرش داشتم گفتم : محمد! شما که وضع مالی تون خوبه، پس چرا چیزی برای خودت نداری؟
مگه حرومه که آدم زندگی بهتر از این داشته باشه؟
گفت: تقوا و زهد بدون خودسازی به دست نمیاد
اولین چیزی که برای یک طلبه لازمه
قناعت و زندگی کردن مثل پایین ترین قشر جامعه اس |🌷
#شهید_محمد_شریفی
1_30440438.mp3
6.66M
درد و دل حضرت رقیه (س) با سر بریده پدر💔
🏴 حاج محمود کریمی
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
🏴 💔 🏴
⚠️ ربوده شدن تعدادی از نیروهای هنگ مرزی میرجاوه
🔰 ١٤نفر از نیروهای بسیجی طرح امنیت و هنگ مرزی میرجاوه بامداد امروز بدست اعضای گروهک تروریستی ربوده شدند.
🔸بر اساس آخرین خبرها ٧ نفر از این افراد نیروهای بسیج طرح امنیت، ٥نفر نیروهای هنگ مرزی میرجاوه و ٢نفر نیروهای اطلاعات سپاه هستند که بین ساعت چهار تا پنج بامداد امروز در منطقه صفر مرزی لولکدان ربوده شده اند.
@Shahidhojatrahimi
1_30592830.mp3
1.18M
تو مدینه یه قبر بی نام و نشون
چل چراغش ستاره های کهکشون
تو شهر جدش از همه غریبتره
یادآوره غربت تلخ مادره ....😭
🏴 برادر حاج میثم مطیعی
#شهادت_امام_حسن_مجتبی_ع
🏴 💔 🏴
❀🌼•°❀🌼•°❀ 🌼•°❀🌼•°❀•°🌼
🔻مصطفے چون لاغر و ضعیف بود، هیچ وقت
من و پدرش او را مجبور به روزه گرفتن نڪردیم
و حتے سال اول، او را براے خوردن سحرے بیدار نمےڪردیم،
اما وقتے دیدم با وجود ضعف شدید، بدون سحرے روزه مےگیرد،
از آن زمان به بعد هنگام سحر او را بیدار مےڪردم
🌀 نماز خواندن و روزه گرفتن بسیار مقید بود....
حتے تابستانها ڪه سرڪار مےرفت و گچ ڪارے یا ڪار نقاشے مےڪرد،
روزههایش را مےگرفت
🏦 مصطفے در دبیرستان رشته ریاضے فیزیک مےخواند
در این دوران هم درسهایش بسیار عالے بود
برخے از هم شاگردیے هایش بعد از بیرون آمدن از مدرسه سیگارمےڪشیدند و من نگران این موضوع و پسرم بودم
ولے مصطفے مےگفت: مامان
#با_خدا_باش_و_ناراحت_من_نباش.
✅ در رشته مڪانیڪ در دانشگاه آزاد اسلامے واحد تهران غرب، قبول شد.
با وجود قبولے رشته فیزیڪ مهندسے دانشگاه به خاطر علاقه شدیدے به مڪانیڪ داشت،
این رشته را براے ادامه تحصیل انتخاب ڪرد.
بعد از قبولے هم در دانشگاه ثبت نام ڪرده بود
و براے این ڪه بتواند سوریه برود مرخصے تحصیلےگرفت.
🔨 از بچگے علاقه شدیدے به ابزار و
آچار و...
داشت و همرزمانش تعریف ڪردند ڪه در سوریه هر وسیلهاے خراب مے شد، مصطفے درست مےڪرده
تا جایی ڪه اسم نابغه ڪوچڪ روے او گذاشته بودند.
✈ عاشق شهید بابایے بود و مدام به قزوین و سر مزار شهید مے رفت و ڪتابهاے زیادے درباره این شهید خریده بود
و دوست داشت مثل او زندگے ڪند و شهید شود
به عشق او دنبال خلبانے رفت.
#مصطفے_مے_گفت_رویاے_اصلے_ام_این_است_ڪه_خلبان_شوم_و_با_هواپیماے_پر_از_مهمات_به_قلب_تل_آویو _بزنم.
✏ سرآغاز زمزمههاے سوریه رفتن از جمع بچههاے
مسجد باب الحوائج شروع شد.
هیچ گاه از ڪارهایے ڪه انجام مے داد حرفے نمے زد.
من خیلے حرف هایش را در مورد سوریه رفتن،
جدے نمےگرفتم و فڪر هم نمے ڪردم ڪه برود.
🗣 بعد از عید، علاقهاش براے رفتن را خیلے جدے
مطرح ڪرد و گفت: «مامان هر ڪارے ڪنے من مےخواهم بروم
و بعد از آن به عراق، یمن و در نهایت مےخواهم
به کرانه باخترے بروم.»
هدفش نابود ڪردن اسرائیل بود ڪه به آن غده سرطانے مے گفت.
📌 من اما راضے به رفتنش نبودم مے گفت
«مامان سعی ڪن دل بڪنے و ببخشے تا دل نکنے به معرفت نمےرسے، از دنیا و تعلقاتش بگذر.
براے هر ڪسے یڪ روز، روز عاشورا است،
یعنی روزے ڪه امام حسین نداے "هل من ناصر"
را داد و ڪسانے ڪه رفتند و با امام ماندند، شهید و رستگار شدند، ولے ڪسانے ڪه نرفتند
چه چیزے از آنها ماند، تا دنیا باقیست، لعنت مے شوند.»
#شهید_مدافع_حرم_سید_مصطفی_موسوی🌷
#یادش_با_صلوات🌷
💭 راوی : مادر شهید
@Shahidhojatrahimi
#حسین_جان💔
ارمنی بین مسیر حرمت می بینم
دل من می شکند او برود اما من...
@Shahidhojatrahimi