eitaa logo
❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
2.2هزار دنبال‌کننده
31.5هزار عکس
12.5هزار ویدیو
106 فایل
❣🍃بسم رب خادم الشهداء🍃❣ 🥀شھید...به‌قَلبت‌نگـاھ‌میکُند اگࢪجایےبࢪايَش‌گذاشتھ‌باشےمےآيد‌مےمانَد لانھ میکُند تاشھيدت‌ڪُند ﴿شهیدحجت الله رحیمے♡﴾️🕊
مشاهده در ایتا
دانلود
❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
🕊 زنــدگــے نــامــه و خــاطــرات 🕊 ♥️ #شــهیــد_ابــراهیــم_هادے ♥️ 🌷 قــســمــت #ششمــ📖 🍃 @sh
❂◆◈○•-------------------- ﴾﷽﴿ ❂○° °○❂ 🔻 قسمت 🍀 زندگی‌نامه و خاطرات پهلوان بی‌مزار " " ✅ ورزش باستانی (راوی: جمعی از دوستان شهید) – بخش دوم 💥 دوستی ابراهیم با این پسر به جایی رسید که همه‌ی کارهای اشتباهش را کنار گذاشت. او یکی از بچه‌های خوب ورزشکار شد. چند ماه بعد و در یکی از روز‌های عید، همان پسر را دیدم. بعد از ورزش یک جعبه شیرینی خرید و پخش کرد. بعد گفت: «رفقا من مدیون همه‌ی شما هستم، من مدیون آقا ابرام هستم. ازخدا خیلی ممنونم. من اگر با شما آَشنا نشده بودم معلوم نبود الان کجا بودم و... » ما هم با تعجب نگاهش می‌کردیم. با بچه‌ها آمدیم بیرون، توی راه به کارهای ابراهیم دقت می‌کردم. چقدر زیبا یکی‌یکی بچه‌ها را جذب ورزش می‌کرد، بعد هم آن‌ها را به مسجد و هیئت می‌کشاند و به قول خودش می‌انداخت تو دامن امام حسین (ع). 💥 یاد حدیث پیامبر به امیرالمومنین(ع) افتادم که فرمودند: «یاعلی، اگر یک نفر به واسطه‌ی تو هدایت شود از آنچه آفتاب بر آن می‌تابد بالاتر است.» (بحار الانوار عربی- جلد 5 صفحه 28) از دیگر کارهائی که در مجموعه‌ی ورزش باستانی انجام می‌شد این بود که بچه‌ها به صورت گروهی به زورخانه‌های دیگر می‌رفتند و آنجا ورزش می‌کردند. یک شبِ ماه رمضان، ما به زورخانه‌ای در کرج رفتیم. آن شب را فراموش نمی‌کنم. ابراهیم شعر می‌خواند. دعا می‌خواند و ورزش می‌کرد. مدتی طولانی بود که ابراهیم در کنار گود مشغول شنای زورخانه‌ای بود. چند سری بچه‌های داخل گود عوض شدند اما ابراهیم همچنان مشغول شنا بود. اصلاً به کسی توجه نمی‌کرد. پیر مردی در بالای سکو نشسته بود و به ورزش بچه‌ها نگاه می‌کرد. پیش من آمد. ابراهیم را نشان داد و با ناراحتی گفت: «آقا! این جوان کیه؟!» با تعجب گفتم: «چطور مگه!؟» گفت: «من که که وارد شدم، ایشان داشت شنا می‌رفت. من با تسبیح، شنا رفتنش را شمردم. تا الان هفت دور تسبیح رفته یعنی هفتصد تا شنا! تو رو خدا بیارش بالا الان حالش به‌هم می‌خوره.» 💥 وقتی ورزش تمام شد ابراهیم اصلاً احساس خستگی نمی‌کرد. انگار نه انگار که چهار ساعت شنا رفته! البته ابراهیم این کارها را برای قوی شدن انجام می‌داد. همیشه می‌گفت: «برای خدمت به خدا و بندگانش، باید بدنی قوی داشته باشیم. مرتب دعا می‌کرد که: خدایا بدنم را برای خدمت کردن به خودت قوی کن.» ابراهیم درهمان ایام یک جفت میل و سنگ بسیار سنگین برای خودش تهیه کرد. حسابی سر زبان‌ها افتاده و انگشت‌نما شده بود. اما بعد از مدتی دیگر جلوی بچه‌ها چنین کار‌هائی را انجام نداد! می‌گفت: «این کارها عامل غرور انسان می‌شه. می‌گفت: مردم دنبال این هستند که چه کسی قوی‌تر از بقیه است. من اگر جلوی دیگران ورزش‌های سنگین را انجام دهم باعث ضایع شدن رفقایم می‌شوم. در واقع خودم را مطرح کرده‌ام و این کار اشتباه است.» بعد از آن وقتی میاندار ورزش بود و می‌دید که شخصی خسته شده و کم آورده، سریع ورزش را عوض می‌کرد. اما بند قوی ابراهیم یک‌بار قدرتش را نشان داد و آن، زمانی بود که سید حسین طحامی، ‌قهرمان کشتی جهان و یکی از ارادتمندان حاج حسن به زور خانه آمده بود و با بچه‌ها ورزش می‌کرد. 🍃🌹🍃 پایان قسمت ششم 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا امام زمان (عج) ، سلامتی رهبر معظم انقلاب و همچنین شادی روح امام (ره) و ارواح طیبه شهدا صلوات. 🍃 @shahidhojatrahimi
❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
🌹 شهید بیاضی زاده همیشه تاکید داشت باید به حرف های حضرت آقا عمل کنیم چرا که ایشان نایب امام زمان (عج) هستند و باید گوش به فرمانشان باشیم؛ از آنجا که سعید جزو نخبگان بود، یک مرتبه به دیدار رهبری رفت و از آنجا که عبای خود را نبرده بود، رهبری به او عبایی هدیه کردند؛ وقتی به خانه آمد از او خواستیم عبای اهدایی رهبر را نشان دهد که گفت من لیاقت آن عبا را نداشتم و آن را به استادم هدیه کردم. 🎙 راوی؛ پدر شهید 🌹 @Shahidhojatrahimi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آقا ابوالفضل نماز هاشو همیشه اول وقت میخوند ؛ هر وقت که مسافرت می‌رفتیم هر جا موقع نماز بود ماشینو کنار میزد نمازش رو میخوند همیشه تاکید بر نماز اول وقت داشت . اصلا اهل غیبت نبود اگه در جمعی بود که غیبت پیش میومد بحث رو عوض می کرد . از مهربونی هر چی بگم کم گفتم فقط اینو بگم که بی توقع کمک میکرد و کمکش رو هیچ جا فاش نمی‌کرد و هیچ وقت در مورد موضوعی قطعی صحبت نمی کرد ودر جواب سوالات دیگران در مورد موضوعی جواب ان شاءالله و اگر خدا بخواد میداد . این اواخر بر نماز شب مداومت داشت خودم دیدم در قنوت نمازش دعا را با گریه میگفت تا ازش سوال نمی شد حرفی نمی زد . در مورد کارش میگفت هر چی کمتر بدونی برات بهتره ؛ خدایی هیچ وقت از کارش سوء استفاده نکرد . چند روز قبل از ماموریتش براش کلیپی از شهدای مدافع حرم گذاشتم دیدم حال عجیبی شد اشک تو چشماش جمع شد و از اتاق خواب رفت تو حال شروع کرد گریه کردن تا حالا این حالش و ندیده بودم مطمئنم از شهدا شهادتش رو همون روز گرفت . 🌷 راوی : @Shahidhojatrahimi
رهبر معظم انقلاب: هدفتان نباشد، هدفتان انجام تکلیف فوری و فوتی باشد. البته شهادت خوب است اما هدف کار را شهادت قرار ندهید. 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 شهید مدافع حرم : من برای به اینجا(سوریه) نیامده‌ام. من وظیفه ام که در راه خداست را به نحو احسن انجام می‌دهم و نتیجه را به خدا واگذار می‌کنم. یادش گرامی با ذکر @Shahidhojatrahimi
: فرزند👶 سه حق برگردن پدرش دارد:مادر خوبی برایش انتخاب کند،نام نیکویی براوبگذارد،ودرتربیت او بکوشد 🍃 @shahidhojatrahimi
➣ 💞 از رسول خدا پرسيد: کدامیک از همنشین‌ها و بهتر هسـتند؟ فرمـــــود: آنڪه تو را در ڪمڪ ڪند و اگر غافل شدی به یـــادت آورد. 🍃 @shahidhojatrahimi
❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
🌷 💠برشی از کتاب روایت زندگی شهید محسن حججی 🍃🌹دخترم که باردار شد یکی از اتاق هایمان را دادیم دستشان. می‌خواستم هوایشان را داشته باشم. باصدای صبح پامیشدم. می‌رفتم صدایش بزنم. می‌دیدم نشسته. از کی؟ نمی‌دانم. تا صبحانه آماده کنم هنوز مشغول بود. 🍃🌹دلم بند نبود. چند دفعه سرک کشیدم. با چشم خودم دیدم که هرروز ، و را می‌خواند. 🍃🌹زمستان‌ها داخل اتاقی که بخاری نداشت سجاده‌اش را پهن می‌کرد. می‌ترسیدم سرما بخورد. می‌گفتم:(( مامان‌جون قربونت‌برم اینجا سرده!)) می‌گفت:(( اتفاقا اینجا خوبه.)) می‌خواست خوابش نبرد و نشود. 🍃🌹زود شناختمش که اهل نماز و روزه است. از همان روز خرید عروسی. سرظهر وسط بازار غیبش زد. با سینی آب‌هویج‌بستنی پیدایش شد. گفت رفته نماز بخواند. هنوز باهاش راحت نبودم. به مادرش گفتم:(( چرا آقامحسن برا خودش بستنی نخریده؟)) چادرش را کشید توی صورتش و یواشکی درگوشم گفت:(( است.)) 🍃🌹موقع انتخاب هم گفت:(( من طلا دست نمی‌کنم؛ برای مرد حرومه.)) اولش که افتاد رو دنده لج که اصلا حلقه نمی‌خواهم. بعد که زهرا اصرار کرد به حلقه‌ی رضا داد. همه بازار را زیر پا گذاشتیم تا سِت طلا و پلاتین پیداکنیم. ✍به روایت مادر همسر 🌷 @Shahidhojatrahimi
سلام غریب تر از هر غریب سلام مزار بی چراغ سلام آتشفشان صبر سلام سینه شعله ور سلام جگر سوخته سلام پیکر تیرباران شده سلام امام غریب من💔 هفتم صفر سالگرد شهادت امام حسن(ع)🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
🌷| برای تحصیل در حوزه علمیه رفته بودم قم .. یک روز که به دیدنش رفتم دیدم وضع زندگی اش خیلی ساده اس!! با سابقه ای که از وضع مالی پدرش داشتم گفتم : محمد! شما که وضع مالی تون خوبه، پس چرا چیزی برای خودت نداری؟ مگه حرومه که آدم زندگی بهتر از این داشته باشه؟ گفت: تقوا و زهد بدون خودسازی به دست نمیاد اولین چیزی که برای یک طلبه لازمه قناعت و زندگی کردن مثل پایین ترین قشر جامعه اس |🌷
1_30440438.mp3
6.66M
درد و دل حضرت رقیه (س) با سر بریده پدر💔 🏴 حاج محمود کریمی 🏴 💔 🏴
⚠️ ربوده شدن تعدادی از نیروهای هنگ مرزی میرجاوه 🔰 ١٤نفر از نیروهای بسیجی طرح امنیت و هنگ مرزی میرجاوه بامداد امروز بدست اعضای گروهک تروریستی ربوده شدند. 🔸بر اساس آخرین خبرها ٧ نفر از این افراد نیروهای بسیج طرح امنیت، ٥نفر نیروهای هنگ مرزی میرجاوه و ٢نفر نیروهای اطلاعات سپاه هستند که بین ساعت چهار تا پنج بامداد امروز در منطقه صفر مرزی لولکدان ربوده شده اند. @Shahidhojatrahimi
1_30592830.mp3
1.18M
تو مدینه یه قبر بی نام و نشون چل چراغش ستاره های کهکشون تو شهر جدش از همه غریبتره یادآوره غربت تلخ مادره ....😭 🏴 برادر حاج میثم مطیعی 🏴 💔 🏴
❀🌼•°❀🌼•°❀ 🌼•°❀🌼•°❀•°🌼 🔻مصطفے چون لاغر و ضعیف بود، هیچ وقت من و پدرش او را مجبور به روزه گرفتن نڪردیم و حتے سال اول، او را براے خوردن سحرے بیدار نمےڪردیم، اما وقتے دیدم با وجود ضعف شدید، بدون سحرے روزه مے‌گیرد، از آن زمان به بعد هنگام سحر او را بیدار مے‌ڪردم 🌀 نماز خواندن و روزه گرفتن بسیار مقید بود.... حتے تابستان‌ها ڪه سرڪار مے‌رفت و گچ ڪارے یا ڪار نقاشے مےڪرد، روزه‌هایش را مے‌گرفت 🏦 مصطفے در دبیرستان رشته ریاضے فیزیک مےخواند در این دوران هم درس‌هایش بسیار عالے بود برخے از هم شاگردیے هایش بعد از بیرون آمدن از مدرسه سیگارمےڪشیدند و من نگران این موضوع و پسرم بودم ولے مصطفے مے‌گفت: مامان . ✅ در رشته مڪانیڪ در دانشگاه آزاد اسلامے واحد تهران غرب، قبول شد. با وجود قبولے رشته فیزیڪ مهندسے دانشگاه به خاطر علاقه شدیدے به مڪانیڪ داشت، این رشته را براے ادامه تحصیل انتخاب ڪرد. بعد از قبولے هم در دانشگاه ثبت نام ڪرده بود و براے این ڪه بتواند سوریه برود مرخصے تحصیلےگرفت. 🔨 از بچگے علاقه شدیدے به ابزار و آچار و... داشت و همرزمانش تعریف ڪردند ڪه در سوریه هر وسیله‌اے خراب مے شد، مصطفے درست مے‌ڪرده تا جایی ڪه اسم نابغه ڪوچڪ روے او گذاشته بودند. ✈ عاشق شهید بابایے بود و مدام به قزوین و سر مزار شهید مے ‌رفت و ڪتاب‌هاے زیادے درباره این شهید خریده بود و دوست داشت مثل او زندگے ڪند و شهید شود به عشق او دنبال خلبانے رفت. _از_مهمات_به_قلب_تل_آویو _بزنم. ✏ سرآغاز زمزمه‌هاے سوریه رفتن از جمع بچه‌هاے مسجد باب الحوائج شروع شد. هیچ گاه از ڪارهایے ڪه انجام مے ‌داد حرفے نمے زد. من خیلے حرف‌ هایش را در مورد سوریه رفتن، جدے نمےگرفتم و فڪر هم نمے ‌ڪردم ڪه برود. 🗣 بعد از عید، علاقه‌‌اش براے رفتن را خیلے جدے مطرح ڪرد و گفت: «مامان هر ڪارے ڪنے من مے‌خواهم بروم و بعد از آن به عراق، یمن و در نهایت مے‌خواهم به کرانه باخترے بروم.» هدفش نابود ڪردن اسرائیل بود ڪه به آن غده سرطانے مے گفت. 📌 من اما راضے به رفتنش نبودم مے گفت «مامان سعی ڪن دل بڪنے و ببخشے تا دل نکنے به معرفت نمے‌رسے، از دنیا و تعلقاتش بگذر. براے هر ڪسے یڪ روز، روز عاشورا است، یعنی روزے ڪه امام حسین نداے "هل من ناصر" را داد و ڪسانے ڪه رفتند و با امام ماندند، شهید و رستگار شدند، ولے ڪسانے ڪه نرفتند چه چیزے از آن‌ها ماند، تا دنیا باقیست، لعنت مے شوند.» 🌷 🌷 💭 راوی : مادر شهید @Shahidhojatrahimi
💔 ارمنی بین مسیر حرمت می بینم دل من می شکند او برود اما من... @Shahidhojatrahimi
عاشق بود مخصوصا "بابی انت وامی" که میرسید حال عجیبی پیدا میکرد برای برآورده شدن حاجتش چهل تا زیارت عاشورا نذر کرد . بعد از اتمام زیارت عاشورا شربت را نوشید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یاامام حسن مددی ارباب کسی که سبز ترین جامه را به تن دارد نگفت علّت سبزی پیکرش از چیست و طشت داد شهادت، غریب مطلق اوست چرا که پاره جگر تر از او در عالم نیست @Shahidhojatrahimi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂سہ‌شنبہ‌ها ناگهانے مےشود 🍃دلم لبریز عطر مےشود 🍂همیڹ‌کہ قطره از دیده عشق 🍃هواےقلب من مےشود 🌷 @Shahidhojatrahimi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا