ما زنده ز خون شهداییم خوش است
تا یاد کنیم از شهدا با "صلوات"
از راست:
شهید حمید قبادی🌷
شهید توکل مصطفیزاده🌷
شهید توکل حسنوندی🌷
شهید داریوش مرادی🌷
@shahidnasrinafzall
شهیده نسرین افضل
•• 🫀🪐 . . •| کتاب دختری با روسری آبی |• #شهیده_نسرین_افضل گرفته تا ما دانش آموزان بعد بعد از ساع
•• 🫀🪐
.
.
•| کتاب دختری با روسری آبی |•
#شهیده_نسرین_افضل
خونه های مردم انداختیم.
هر روز دامنه ی فعالیتهامون بیشتر میشد. یک روزِ زردَ پاییزی وقتی روی برگهای بر زمین افتاده درختان بالا و پایین میپریدیم و از صدای خش خشش لذت میبردیم، فرزانه گفت:
بچهها میخواین یه حرکت تازه انجام بدیم که یه شور تازه تو دانش آموزا ایجاد کنه؟
پشت بندش نسرین گفت:
از کجا دونستی که یه چیزی تو سرمه؟!
گره روسریمو محکم کردم و پرسیدم چی هست نسرین جون؟ خدا بخیر کنه.
اونوقت نسرین صاف ایستاد و با جدیت به تک تک ما نگاه کرد. اینجور وقتها می فهمیدیم که یه چیزی شبیه زلزله تو راهه!
یکی گفت:
_ نکنه قراره بمبی چیزی بسازیم؟ تعارف نکنها!
سرامونو تو هم بردیم.
اون وقت نسرین آهسته گفت:
_ میریم عکس شاه رو از کلاسا پایین میکشیم و قابشو میشکنیم. یعنی این مرگ بر شاه.
همه با هم گفتیم:
_ دیوونه شدی؟ میکشنمون.
اونم شونههاشو بالا انداخت و گفت:
خب، بکشن! چه بهتر! مگه مرگ به خاطر آزادی بده؟ دلتون بخواد.
#کتاب_دختری_با_روسری_آبی
به قلم: فریبا طالش پور
ناشر: انتشارات فاتحان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
کپی ممنوع!!!!🚫
🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد 🍃
•• 🫀🪐
.
.
•| کتاب دختری با روسری آبی |•
#شهیده_نسرین_افضل
بعد هم پشتشو بهمون کرد و ادامه داد:
من دارم میرم، هرکی مردشه بسم الله.
داد زدیم:
_ الان؟ دیوونه شدی؟
گفتم:
بابا! فرزانه یه چیزی گفت. شوخی کرد. تازه برای این حرکتا باید برنامهریزی بشه.
اما نسرین مصممتر از این حرفا بود.
وقتی دیدیم داره میره و تصمیمش جدّیه، گفتیم:
بابا صبر کن ما هم میایم.
تو راه چند نفر دیگه از بچهها هم همراهمون شدن. اون روزا از برکت افرادی مثل آقای دادور و آقای روحی جوّ غالب مدرسه انقلابی شده بود. بیشتر بچهها روسری سر میکردن و به اعتراض و غرغرای مدیر و معاون هم توجه نداشتن.
زنگ تفریح تموم شد و بچهها به کلاس رفتن. ده _ پانزده نفری میشدیم. نسرین جلو افتاد و درِ یکی از کلاسهای طبقه دومو زد. خانم معلم در رو باز کرد و با تعجب نگاهی به ما انداخت و پرسید:
_ چه خبره؟ مگه شماها کلاس ندارین؟
نسرین سلام کرد و گفت: اگه اجازه بدین بیام داخل خدمتتون عرض میکنم مطلب چیه؟
خانم معلم از چهارچوب در کنار رفت و نسرین داخل شد. ما هم پشتش یکی یکی تو کلاس کنار دیوار، قطاری ایستادیم.
بچههای کلاس همه مات مونده بودن که ما چه کار داریم.
ادامه دارد...
#کتاب_دختری_با_روسری_آبی
به قلم: فریبا طالش پور
ناشر: انتشارات فاتحان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
کپی ممنوع!!!!🚫
🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد 🍃
میرزا کوچک خان جنگلی بسیار اهل استخاره با تسبیح بود و دیگری اینکه این شعر را و مُکرر میخواند:
آنقدر در كشتي عشقت نشينم #يا_حسين
یا به ساحل مي رسم يا غرقِ دريا مي شوم
تاریخ یازدهم آذرماه
میرزا از شدت سرما یخ زد
دست اجانب روس و انگلیس و قزاقهای رضاخان به زنده او نرسید.
او ایستاده جان داد
@shahidnasrinafzall
وقتی شجاعت زن ایرانی،
دوست و دشمن را متحیّر کرد ...
زنان
دفاع مقدس
@shahidnasrinafzall
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آی شهدا در این شلوغی دنیا فراموشتان نکردیم
در شلوغی قیامت فراموشمان نکنید
دست مارد بگیرید...
@shahidnasrinafzall
📩 اگر شهید شدم؛ دستانم را از تابوت بیرون بگذارید تا مردم ببینند همراه خود چیزی نمی برم، چشمانم را باز بگذارید که بدانند کورکورانه شهید نشده ام.
شهید #سلیمان_عسگری🕊🌹
۱۹ ساله_شهادت ۱۳۶۳_ سقز
#مدیون_شهدا_هستیم
@shahidnasrinafzall
🌹شهید_سیدعبداله_بیژنی🌹
«شیعه بودن», ساده نیست!
هر کسی خود را شیعه نخواند,
که این عظمت, نصیب هرکس نمیشود.
باید خود را فروخت، به یک جمله امام؛
به یک اشارهی امام...!
آری مردم! ... اینکه امام صادق علیه السلام و
امام حسن مجتبی علیه السلام قیام نکردند،
چون به دنبال چنین پیروانی میگشتند.
مردم! روزی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف خواهد آمد
که همه شما شیعه باشید و یاریش کنید.."
⭐️شادی روح پاک همه شهدا صلوات
#به_یاد_شهدا
@shahidnasrinafzall